برای اصلاح الگوی مصرف چه باید کرد؟
دعوت و فراخوان رهبری در زمینه «اصلاح الگوی مصرف»، همة علاقمندان انقلاب اسلامی را به تکاپوی فکری و عملی واداشت و امواجی از بیداری و تلاش پدید آورد. هدایت این امواج مقدس و هماهنگ سازی این تلاشها، به برنامه ریزی، سازماندهی، تصمیم گیری و نظارت و تفکیک دقیق مسئولیتها نیاز دارد.
در بخش فردی، هر انسان خردمند و هر مسلمان اندیشمندی باید برای زندگی خود برنامهریزی کند و میزان تولید و مصرف و دخل و خرج خویش را محاسبه نماید و به قول شاعر:
بر احوال آن کس بباید گریست
که دخلش بود نوزده خرج بیست
در بخش «اقتصاد خانواده»، تأمین زندگی خانواده و تربیت اعضاء، به گونهای که سلامت جسمی، امنیت روانی و رشد فرهنگی خانواده فراهم شود، رسالتی مهم است که مدیر خانواده و هر کدام از اعضاء باید بخشی از مسئولیت را بر عهده گیرند و در تولید و مصرف، اصل خردورزی و دوراندیشی را رعایت کنند و از هجوم فقر و بیداد به کانون خانواده پیشگیری نمایند.
در سطح اقتصاد کلان، همکاری دولت و ملت و همفکری اندیشمندان و مدیران اجرائی، میتواند عزّت و استقلال و امنیت و عدالت را پاسداری کند و برنامهریزی جامع و دلسوزانه و آگاهانه، ضامن اصلاح الگوی تولید و توزیع و مصرف در سطح ملی و بینالمللی است. اصلاح الگوی مصرف در سطح کلان نیازمند برنامهای جامع از تغییر و تحوّلات گوناگون است که در اینجا به فهرستی از ابعاد و عناصر اصلاح اشاره میشود:
1. اصلاح اندیشهها و جهان بینیها؛
2. اصلاح انگیزهها و اهداف و آرمانها؛
3. اصلاح عادتها و سنتها؛
4. اصلاح قوانین و مقرّرات؛
5. اصلاح ساختارهای اجرایی و اداری؛
6. اصلاح روشهای آموزشی، پژوهشی و اجرایی؛
7. اصلاح امیال و خواستهها و احساسات و عواطف عمومی؛
8. اصلاح ذائقهها و نگاهها؛
9. اصلاح و تغییر ابزارها و وسائل تولید و توزیع و مصرف؛
10. اصلاح رسانهها و ابزارهای ارتباط و پیام رسانی.
تحول مثبت و منفی در هر کدام از ابعاد فوق، در اصلاح و افساد نظام تولید و توزیع و مصرف، نقش بنیادی دارد. فراهم آوردن مقدمات و ملزومات ضروری برای اصلاح الگوی مصرف، وظیفهای چند بعدی است که فرد و خانواده و گروهها و دولت در آن نقش دارند. مدیران خانوادهها در قلمرو اختیارات و نفوذ والدین، مسئولان نهادها و ادارات و کارخانه ها و واحدهای تجاری و تولیدی در حوزة امکانات و مدیریت محدود و گسترده آنان، همه و همه متعهد و مسئولیم. مثلاً هر کدام از مبلغان گرامی در زندگی شخصی، زندگی خانوادگی و قلمرو مدیریتهای تبلیغی، آموزشی، پژوهشی و سیاسی، اجتماعی خویش مسئول اند وباید با برنامهریزی خردمندانه و دین مدارانه، نظام مصرف خویش را اصلاح کنند.
البته بزرگان روحانیت در طول تاریخ، در زهد و وارستگی و تلاش و خدمت رسانى، الگوی شاخص امّت اسلامی بوده و در هر گونه اصلاح راستین، پیشگام و راهنما و نمونههای مجسّم بودهاند.
روحانیت شیعه براساس رهنمودهای قرآن و سنت و سیره عترت :، معلّمان زهد و ساده زیستی و الگوی کم خرجی و پرکاری (قلیل المؤونة و کثیر المعونة) بوده اند. زی طلبگی افتخار عالمان و فاضلان و پرورش یافتگان دامان حوزههاست. گرچه همیشه این خطر وجود دارد که برخی حوزویان هم چون دیگر اقشار اجتماعی در دامان رفاه و تنعّم بلغزند و وقتی دنیا به آنان روی میآورد، در درّة اشرافیگری و اتراف و اسراف فرو افتند.
پرورش یافتگان حوزهها خود کمتر تحت تأثیر جاذبههای رفاه و تجمَل و خوشگذرانی قرار میگیرند؛ ولی خانوادهها و فرزندان و وابستگان آنان، ممکن است به دلیل معاشرت با مستکبران و دنیازدگان و رفاه گرایان، از زهد و ساده زیستی، فاصله بگیرند و از شیوة قناعت و ساده زیستی و «حیات طیبه» و دلپذیر دور شوند. روحانیون و مسئولان به دلیل نقش الگویی و تأثیرگذار آنان در زندگی دیگران شدیداً نسبت به کمَ و کیف مصرف و سطح زندگی مسئولاند.
زهد و وارستگی، شرط صلاحیت رهبران فکری و فرهنگی و سیاسی جامعة اسلامی است و خداوند بر همه پیامبران خویش شرط کرده که نسبت به زر و زیور و تشریفات ولذایذ زندگی زاهد باشند و چشم طمع بر مال و منال و جاه و جلال دنیوی ندوزند.[1]
«وَ شَرَطْتَ عَلَیهِمُ الزُّهْدَ فِی دَرَجَاتِ هَذِهِ الدُّنْیا الدَّنِیةِ وَ زُخْرِفِهَا وَ زِبْرِجِهَا، فَشَرَطُوا لَکَ ذَالِکَ؛[2] در درجات این دنیای پست و زینت و زیورهایش، زهد را بر آنان شرط کردی و آنها پذیرفتند.»
در میان همة پیامبران، تنها سلیمان شکوه و جلالی داشت، او هم به تعبیر امام صادق (ع) به مهمانان، گوشت و نان از مغز گندم سبوس گرفته میداد. خانوادهاش نان گندم سبوسدار میخوردند. و خودش نان جوین سبوس نگرفته میل میکرد.[3]
در ارشاد القلوب دیلمی آمده است که سلیمان با همة جاه و جلال، جامة مویین میپوشید. و شبها دست به قنوت بر میداشت و تا صبح در محضر الهی گریه میکرد. غذایش از درآمد زنبیلهای برگ خرما بود که خودش میبافت. حکومت را برای این از خدا درخواست کرد که پادشاهان کفر را مغلوب سازد.[4]
اصلاح الگوی مصرف از طریق اصلاح فرهنگی و اخلاقی و سیاسی، شکل میگیرد. بنابراین اصلاح نظام مصرف در سطح کشور و جهان، اقدامی فوری و ضربتی و زود بازده نیست، از اصلاح جهان بینی تا اصلاحات اقتصادی، فاصلهای طولانی وجود دارد که سال جاری (1388 ش) نقطه آغاز و مبدأ این حرکت همه جانبه فرهنگی، سیاسی و اقتصادی است.
در تفکر رهبری، اصلاح الگوی مصرف، تنها یک اقدام اقتصادی نیست؛ بلکه اقدامی است که آثار معنوی، سیاسی، فرهنگی و البته پیامدهای اقتصادی و اجتماعی دارد و به عزّت و عظمت امت اسلامی مربوط است.
حوزهها و اصلاح الگوی مصرف
در قلمرو فعالیتهای حوزه، اسراف در نیروی انسانی و عدم بهره گیری درست از استعدادهای فراوان، یکی از بزرگترین مشکلات و عیوب کنونی است. چه بسیار نیروها که راکد میمانند. چه بسیار نیروها که در وسط راه متوقف میشوند. چه بسیار نیروها که در جایگاه مناسب قرار نمیگیرند. چه بسیار نیروهایی که بدون جهت حذف میگردند.
اگر عمر و وقت انسانها و به ویژه جوانان، ارزشمندترین گوهر زندگی و طلای انسانی است، اصلاح متون آموزشی، اصلاح و تکمیل مواد و متون درسی، اصلاح نظام پژوهشى، اصلاح روشهای تدریس و پژوهش و پرداخت شهریه و توزیع عادلانه حوزویان در قلمرو آموزشی و تحقیق و تدریس و تبلیغ، براساس نیازهای امت اسلامی، از ضروری ترین اقدامات اسلامی در حوزههاست.
وجود مردودی در نظامهای آموزشی، به معنای اسراف و تبذیر در نیروی انسانی و امکانات کشوری است. وجود تجدیدی در حوزه و دانشگاه و آموزش و پرورش به معنای دوباره کاری و اتلاف نیرو و هدر رفتن امکانات است. فعالیتهای موازی در قلمرو پژوهشی و اطلاع رسانی و نگارشی در سطوح واحد و زبان واحد، از دیگر نمونههای اسراف و تبذیر در نیروی انسانی حوزههاست.
در سیاستهای نظام سرگرم کردن میلیونها جوان به تماشای مسابقات ورزشی ایران و جهان از بزرگترین اسرافهای جاری دنیای کنونی است.
روحانیت نه خود باید اسراف کند، نه اسراف و تبذیر به زندگی خانوادگی او راه یابد و نه در برابر اسراف و تبذیر در سطح کشور و جهان ساکت باشد.
اسراف در عمر کارمندان و عدم بهره گیری از نیروی انسانی کشور مشکلی است که وجدان بسیاری کارمندان متدین را میآزارد و از اسرافهای معمول و مشهور در نظام اداری است؛ به طوری که نه دولت از کارایی کارمندان راضی است و نه کارمندان احساس خدمت و رضایت دارند.
روشهای سنتی و عدم بهرهگیری از تکنولوژی و ساختارهای ماشینی در پژوهش، اطلاعرسانی، تبلیغ و امور اداری نوعی دیگر از اسراف است که جامعه را با کمبود نیرو و اتلاف وقت و تعویق و تأخیر در پرورش نیروی انسانی مورد نیاز کشور مواجه میسازد.
شامل 4 صفحه word
دالود مقاله برای اصلاح الگوی مصرف چه باید کرد