فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد علل پیشرفت مسیحی

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد علل پیشرفت مسیحی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد علل پیشرفت مسیحی


تحقیق در مورد علل پیشرفت مسیحی

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه30

  • ابتدا مقاله ای از : دکتر سید کامون پوری؛ استاد دانشگاه دارالسلام پیرامون اسلام سازی دانش

   اسلامی‌سازی دانش ( که هم به‌معنای اسلامی‌سازی علم و هم مترادف با اسلامی‌سازی تکنولوژی به‌کار می‌رود) ، آرام آرام به یک دغدغه جدی در میان اندیشمندان جهان اسلام تبدیل می‌شود .

   نویسنده این مقاله ، راهکار اسلامی ‌سازی دانش را در اسلامی ‌سازی نظام آموزشی می‌بیند و با تأسف خاطرنشان می‌کند که بیشترین مشکلات جوامع اسلامی از نظام آموزشی غربی دراین  کشورها سرچشمه می‌گیرد .

   وزیر صنایع و معادن چندی پیش با ابراز نگرانی تصریح کرده بود که « کالاهای صنعتی ما بار فرهنگی ندارند » . اما متأسفانه هیچ یک از فرهیختگان کشور این صدا را نشنیدند  و در پاسخ به آن تحلیلی ارائه نکردند . اگر کالای صنعتی ما بار فرهنگی ندارد ، حداقل یک دلیل روشن برای آن وجود دارد : تکنولوژی ما ، که شریان‌های صنعت را تغذیه می‌کند ، غیربومی و به ‌ویژه غیراسلامی است .

   به‌هر حال اسلامی‌سازی تکنولوژی که رهاورد آن اسلامی ‌سازی صنعت است ، از اسلامی‌سازی نظام آموزشی می‌گذرد . حداقل ، دکتر کامون‌پوری چنین اعتقاد دارد .

   با وجود بینش‌های مختلف مردم جهان نسبت به ما مسلمانان ، یک واقعیت غیرقابل انکار وجود دارد و آن اینکه ما به خاطر غنای منابع مادی خود از موقعیت ویژه‌ای برخوداریم . مسلمانان یک پنجم جمعیت دنیا را تشکیل می‌دهند که از مجموع جمعیت ایالات متحده آمریکا ، اروپای غربی و ژاپن بیشتر است.

   اکنون مسلمان حکمران سه قاره‌اند و بیش از نیمی از مناطق مسکونی جهان را به‌خود اختصاص داده‌اند . آن‌ها استراتژیک‌ترین راههای زمینی و آبی و مسیرهای هوایی بین‌قاره‌ای را در اختیار دارند . بیش از 50 کرسی سازمان ملل متحد از آن مسلمانان است که تقریباً برابر با یک سوم حدنصاب تعداد اعضا برای تشکیل جلسات است . همچنین ، یک پنجم تولید ناخالص ملی جهان به مسلمان اختصاص دارد که این رقم ، سه برابر تولید ناخالص ملی چین است . نکته قابل توجه دیگر اینکه هزینه‌های دفاعی اتحادیه عرب (و نه جهان اسلام) به 50 میلیارد دلار در سال می‌رسد که این رقم ، دو برابر بودجه دفاعی چین ـ پرجمعیت‌ترین کشور جهان ـ است .

   همه این‌ها را می‌تو

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد علل پیشرفت مسیحی

پایان نامه ی بررسی رابطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نخبه. doc

اختصاصی از فی توو پایان نامه ی بررسی رابطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نخبه. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه ی بررسی رابطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نخبه. doc


پایان نامه ی بررسی رابطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نخبه. doc

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 109 صفحه

 

جهت دریافت درجه ی کارشناسی در رشته ی روان شناسی

 

چکیده:

اصطلاح هوش که در زمان ما به صورت عادی مورد استفاده قرار می‌گیرد، تا شروع قرن بیستم در فرهنگ‌های لغت نیز کم‌تر به آن پرداخته می‌شد و اکثرا آن را تحت عنوان قوای عقلانی می‌شناختند و جداگانه مورد بررسی قرار نمی‌دادند. در واقع باید گفت آلفرد بینه مفهوم هوش به گونه‌ی امروزی را مورد استفاده قرار داد و پس از او تا کنون مطالعه و بررسی هوش پیشرفت فراوانی داشته‌است. با این همه امروز نیز در تعریف هوش وحدت نظر وجود ندارد و هر گروهی تعاریف خود را متوجه‌ی جنبه‌ای از هوش می‌دانند. برخی از تعاریف هوش بر ظرفیت کلی برای یادگیری و حل مساله یعنی ماهیت منطقی هوش تاکید دارند و برخی توانایی‌های آن را در عملکرد زندگی می‌شناسند. آن‌چه که تحت عنوان هوش منطقی یا هوش و استعداد تحصیلی معرفی می‌شود ویژگی‌هایی است شامل توانایی استدلال، استنتاج، خلق فرضیه و اصولا بهره‌مندی از نگاهی عموما معقول به زندگی است. باید اذعان نمود که هوش خصلت مطلقی نیست که در بدو تولد ایجاد شده باشد و در طول زندگی ثابت بماند بلکه به طور کلی هوش در مرحله‌ای از دوران کودکی تجلی می‌یابد و در طول زندگی دوران شکوفایی دارد و یا به تدریج رشد می‌کند و یا کاهش می‌یابد. در کنار هوش منطقی توجه به حالات هیجانی انسان در زمینه‌هایی مانند انگیزش، تعاملات اجتماعی، خودتنظیمی و سلامت روانی در قرن بیستم مورد توجه پژوهش‌گران قرار گرفته است فلذا هوش‌های دیگری مطرح شده که بر عوامل غیر شناختی تکیه دارند. یکی از این هوش‌ها، هوش هیجانی است که برای اولین بار در سال 1990 توسط «سالوی» و «مایر» دو نفر از روان‌شناسان آمریکایی معرفی شد. آن‌ها اعلام نمودند انسان‌ها موجودات صرفا منطقی یا عاطفی نیستند بلکه هم منطقی و هم عاطفی‌اند. دانیل گلمن روان‌شناس معروف در سال 1995 در کتاب پرفروش خود تحت عنوان "هوش هیجانی" هوش هیجانی را ترکیبی از پنچ مهارت؛ شناخت هیجان‌های خود، کنترل هیجان‌های خود، برانگیختن و به هیجان آوردن خود، شناخت هیجان‌های دیگران و تنظیم روابط با دیگران معرفی نمود. این پژوهش ضمن بررسی رابطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی در دانش‌آموزان نخبه‌ی شاغل به تحصیل در مراکز تهران سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)، اثر آن را نیز روی پیشرفت تحصیلی بررسی نموده‌ است. نتایج حاصله نشان می‌دهد دانش‌آموزان نخبه از هوش منطقی و هیجانی بالاتر از استاندارد برخوردارند و اکثرا نیز پیشرفت تحصیلی قابل توجه دارند به گونه‌ای که اکثر پذیرفته‌شدگان رده‌های بالای کنکور سراسری کشور از میان این دانش‌آموزان است. نحوه‌ی انتخاب این دانش‌آموزان جهت تحصیل در مراکز سمپاد عمدتا بر اساس پیشرفت تحصیلی و کسب نمرات بالا انجام می‌گیرد. البته در آزمون‌های به عمل آمده‌ی قبل از ورود به مراکز مذکور، به نوعی هوش و استعداد تحصیلی آن‌ها نیز ارزیابی می‌شود ولی ملاک اصلی جدا نمودن آن‌ها از سایر دانش‌آموزان به طور عمده متوجه کسب نمرات بالا و موفقیت‌های تحصیلی مربوطه است. در این پژوهش معدل اخذ شده‌ی دانش‌آموزان در سال‌های قبل (که در این مراکز اخذ شده باشد) را ملاک پیشرفت تحصیلی دانسته فلذا دانش‌آموزان سال اول راهنمایی که معدل آن‌ها در مدارسی به جز مراکز سمپاد به دست آمده از پژوهش مستثنا شده‌اند و هم‌چنین دانش‌آموزان دوره‌ی پیش‌دانشگاهی به لحاظ عدم امکان دسترسی و فارغ‌التحصیل شدن آن‌ها از این مراکز (اگرچه برای ورود به دانشگاه‌ها و مراکز آموزش عالی در زمره‌ی مراکز سمپاد این دوره را طی می‌کنند) در پژوهش قرار نگرفته‌اند. به طور کلی در این پژوهش رابطه‌ای قوی و معنادار بین هیچ یک از دو مولفه‌های هوش منطقی، هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی (که بررسی رابطه‌ی دو به دوی آن‌ها مفروضات پژوهش بوده‌است) به دست نیامده‌است و صرفا رابطه‌ای ضعیف بین هوش منطقی و پیشرفت تحصیلی در مقاطع راهنمایی و متوسطه وجود داشته‌است. بر این اساس این پژوهش نشان می‌دهد که اتکای موفقیت و پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نخبه (مراکز تهران) عمدتا متوجه چیزی جدای از هوش منطقی و هوش هیجانی است و شاید بتوان استفاده‌ی گسترده از حافظه را ملاک و اساس گرفت. به معنای دیگر این پژوهش نشان می‌دهد که جدا شدن دانش‌آموزان نخبه از سایر دانش‌آموزان بیش‌تر بر پایه‌ی محفوظات قوی‌تر و استفاده‌ی گسترده‌تر از حافظه شکل گرفته‌است.

 

پیشگفتار:

تعلیم و تربیت نخبگان و افراد مستعد در کشور ما دارای ریشه‌های تاربخی عمیق و طولانی است. از آن حیث می‌توان از ریشه‌های تاریخی سخن گفت که مراکز تعلیم و تربیت و حوزه‌های آموزشی به گونه‌ای برنامه‌ی آموزشی را ترتیب داده بودند که متعلم محور برنامه‌ها قلمداد می‌شد یعنی آن چیزی که در دوره‌های فعلی به منزله بهترین اقدام آموزشی ویژه برای افراد نخبه قلمداد می‌شود. اجرای برنامه‌ای که در آن یادگیرنده محور باشد، مستلزم شناسایی میزان هوش و توانای او برای یادگیری است و برای انجام آن ناگزیر بودند ملاک‌ها وآزمون‌هایی را اجرا نمایند تا تراز هوشی متعلم معلوم و روشن شود. جمع‌آوری این ملاک‌ها وآزمون‌ها و خصایص و بررسی تحلیلی آ‌ن‌ها بنیادی‌ترین اقدام مطالعاتی و تحقیقاتی در قلمرو روان‌شناسی افراد نخبه و با استعداد به شمار می‌آید.

گستره‌ی این پیشینه‌ی قوی به نظام آموزش و پرورش فعلی و رسمی کشور با نشانه‌های تردید مواجه است. در نظام رسمی و دولتی آموزش و پرورش موجود افراد عادی و برتر از نظر دارا بودن میزان هوش و استعداد تحصیلی به یک صورت مورد توجه بوده‌اند که نتیجه‌ی آن گم شدن نیازهای اساسی دانش‌آموزان نخبه است. تشکیل سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان پاسخی اولیه به این نیاز بود تا برای این گروه از دانش‌آموزان برنامه‌ریزی آموزشی مستقل و برتری تدارک شود. اکنون که چندین سال از تشکیل این سازمان می‌گذرد و مجموعه‌ی فارغ‌التحصیلان آن در زمره‌ی طیف وسیعی از مدیران قرار دارند نیازهای بعدی وجدی‌تری برای انجام پژوهش‌ها رخ می‌نماید که روابط بین هوش و استعداد تحصیلی و نوع دیگری از هوش که در دوران اخیر تحت عنوان "هوش هیجانی " نام‌گذاری و اثربخشی آن مورد عنایت جدی قرار گرفته است با مقوله‌ی مهم پیشرفت تحصیلی، مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. در این پژوهش تلاش شده‌است آخرین یافته‌ها در مورد هوش منطقی (هوش و استعداد تحصیلی) و هوش هیجانی بررسی  و رابطه‌ی آن‌ها با هم در میان دانش‌آموزان نخبه‌ی شاغل به تحصیل در مراکز تهران سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان تحقیق و اثرات آن‌ها روی پیشرفت تحصیلی معلوم گردد. بدون شک بخش عمده‌ای از مدیران سرزمین ما در گذشته و حال و آینده از میان این دانش‌آموزان انتخاب می‌گردند و دو عنصر اساسی هوش منطقی و هوش هیجانی هریک در قلمروی مستقل، ابزار اصلی مدیریت نوین به شمار می‌آیند. فقدان هریک از این عناصر در مدیران و یا عدم تبیین هرکدام می تواند منشا مشکلات در حیطه‌ی مدیریتی شود. شروع پژوهش اساسی در این خصوص، باید از مراحل اولیه‌ی تحصیل آغاز گردد، اما این پژوهش دوره‌ی ابتدایی تحصیلی را به لحاظ آن‌که امکان ارزیابی و سنجش هوش هیجانی در آن فراهم نیست و احتمالا ارزیابی هوش منطقی نیز در دوره‌ی ابتدایی تحصیلی به درستی امکان‌پذیر نیست، انتخاب ننموده است و دو مقطع راهنمایی تحصیلی و متوسطه برای پژوهش اساس قرار گرفته اند. امید است نتایج این پژوهش که ادعا نمی‌شود در آن عیب و ایراد نباشد، مورد استفاده‌ی سایر پژوهش‌گران و برنامه‌ریزان آموزشی دانش‌آموزان نخبه قرار گیرد.

 

مقدمه:

بی‌شک معطوف شدن نگاه‌های والدین وجامعه‌ی آموزشی کشور به برآورده ساختن نیازهای علمی دانش‌آموزان نخبه سبب شده است تا نیازهای روحی این دسته از افراد در بین مشکلات گوناگون کم‌رنگ شود. اگر خصوصیاتی نظیر گذشت، هم‌دلی، شوخ طبعی، کمک به دیگران، درک ضعف خود و دیگران،‌ عدالت‌خواهی، رازداری، کنترل خشم و احساسی بودن را از جمله ویژگی‌های هوش هیجانی یا هوش اجتماعی بدانیم، ضرورت دارد که در سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان که متولی جذب و پرورش دانش‌آموزان نخبه و مستعد کشوراست و مدیران آینده را تربیت می نماید بررسی‌هایی در تبیین نقش هوش هیجانی به عمل آید. در مراحل جذب و پذیرش دانش‌آموزان نخبه‌ در مدارس سازمان مذکور، ‌میزان هوش منطقی(شناختی) دانش‌آموزان، در آزمون‌ها سنجیده می شود ودر طول تحصیل نیز اغلب تلاش‌ها پیرامون هوش منطقی و بهره‌گیری از آن در پیشرفت تحصیلی شکل می گیرد و بر همین اساس نیز ارزیابی پیشرفت تحصیلی انجام می‌شود در حالی‌که جریان هوش هیجانی، به صورت ویژه در این دانش‌آموزان خود نمایی می‌کند وبه همین علت است که طی سالیان اداره این مدارس، جهت توجه به این دسته از نیازهای درونی، اقداماتی مانند: المپیادهای ورزشی، طرح پروژه‌های دانش‌آموزی، ابداعات و خلاقیت در زمینه علوم انسانی در برنامه‌ها گنجانده شده‌اند. سنجش‌هایی در توضیح رابطه‌ی هوش هیجانی وهوش منطقی با پیشرفت تحصیلی در دنیا و ایران به عمل آمده و اغلب معنادار بودن رابطه را نتیجه داده‌است. این پژوهش نیز در نظر دارد، تاثیر هوش منطقی (شناختی) وهوش هیجانی را به تفکیک دانش‌آموزان راهنمایی و متوسطه (مراکز تهران سازمان ملی پرورش استعداد‌های درخشان ) در پیشرفت تحصیلی آن‌ها بررسی نماید و برتری و میزان تاثیر هریک را نشان دهد. پژوهش‌هایی از این نوع، در واقع به روان‌شناسی شخصیت می پردازند که خود زمینه‌ی مناسبی برای تصمیم گیری (عنصر اصلی مدیریت نوین) می باشد. نکته‌ی مهم این است که ویژگی‌های مثبتی هم‌چون هوش منطقی و هوش هیجانی، خود، تولید کننده‌ی موفقیت نیستند، اما «واقعیت این است که اسنادهای مثبت می توانند در دراز مدت عامل پیش‌بینی کننده‌ی خوبی برای موفقیت باشند» (سیاروچی وهمکاران،1384: 38). موفقیت تحصیلی در مدرسه، مانند بسیاری دیگر از موفقیت ها، متاثراز ویژگی‌های مثبت شخصیتی است؛ ضمن توجه به این اصل که چگونه ودر چه زمانی از این عوامل مثبت استفاده شود.

 

بیان مسئله پژوهش (پایه‌های نظری):

وجود هوش هیجانی واحساسی در کنار هوش منطقی واقعیتی انکارناپذیر در انسان است و دو نیم کره‌ی چپ و راست در مغز به ترتیب نیم کره‌ی چپ (مواردی از قبیل استدلال، مهارت‌های علمی، خواندن، مهارت‌های ریاضی وغیره) مربوط به هوش منطقی و نیم‌کره‌ی راست مربوط به هوش هیجانی (مواردی نظیر علاقه‌ی‌شادی، ترس تحقیر، خشم شرم، انزجار گناه، عزت نفس، خود شکستگی، ‌انگیزه‌ی مثبت وغیره) است. هوش منطقی ساختارهای منطقی وریاضی و فنی را شکل می دهد وهوش هیجانی توانایی آگاه بودن از خود، درک وفهم خود ودیگران، توانایی مواجه شدن با هیجان‌های شدید ومدیریت خود و توانایی انطباق با تغییرات و حل مشکلات (با ماهیت اجتماعی وفردی) است. علاوه بر تقسیم‌بندی هوش، به دوحیطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی، در تقسیم‌بندی‌هایی دیگر، هوش به دو بخش عمومی و خصوصی و یا در سه حیطه و گروه؛ تربیتی (تحصیلی)، تحلیلی و کاربردی نیز بیان گردیده‌است. در تعریف سه نوع هوش گفته می‌شود «هوش تربیتی (تحصیلی)،کمیتی است که سبب موفقیت تحصیلی می‌‌شود و از این رو یک نوع استعداد تحصیلی به شمار می رود. افراد با هوش (تحصیلی) نمره‌های بهتری در دروس خود می گیرند و پیشرفت تحصیلی چشم‌گیری نسبت به کودکان کم هوش دارندو هوش (تحلیلی)،توانایی استفاده از پدیده‌های رمزی و یا قدرت و رفتار مؤثر و یا سازگاری با موفقیت‌های جدید و تازه و یا تشخیص حالات وکیفیات محیط است. شاید بهترین تعریف تحلیلی هوش به وسیله دیوید وکسلرروان‌شناس آمریکایی، پیشنهاد شده‌باشد که بیان می‌کند؛ هوش تحلیلی یعنی تفکر عاقلانه، عمل منطقی ورفتار مؤثر در محیط و هوش (کاربردی) ،پدیده ای است که از طریق تست‌های هوش سنجیده می شود وهوش منطقی ،با در دست داشتن سن عقلی که شاخص هوش در سن معین است ونیز سن تقویمی،می توان بهره ی هوشی(شاخص هوش منطقی ) را محاسبه کرد. نسبت بین سن عقلی به سن تقویمی این میزان را به دست می دهد» (سایت الکترونیکی وزارت آموزش وپرورش، تعریف هوش:1). البته با پذیرش قطعی این موضوع که هوش یک پدیده‌ی ذهنی وانتزاعی وکیفیتی است وتبدیل آن به کمیت و عدد و رقم،‌ تلاشی است که اگرچه در نگاه اول عینی و عملی به نظر می‌رسد اما فرآیندی است فوق‌العاده دشوار و با خطاهای زیاد. با این وجود امروزه، ‌بر اساس ابزار اندازه‌گیری که ابتدا توسط " بینه سیمون" در سال 1905 و به دنبال آن تهیه واستاندارد شدن مقیاس "استنفرد- بینه" در سال 1916 در آمریکا ومقیاس هوشی "ریون" که غالباً در شکل تست‌های آزمون معرفی شده‌اند، بهره هوشی یا هوش منطقی سنجیده و اندازه‌گیری می‌شود و نمراتی را در هفت گروه (کمتر از 70، بین 70 تا 79، 80 تا 89، 90 تا 109، 110 تا 119، 120 تا 139 و بالای 139) بر حسب نوع آزمون به خود اختصاص می دهد. در این پژوهش نیز اندازه‌گیری هوش منطقی، بر اساس آزمو ن "ریون" خواهد بود. در توصیف هوش هیجانی، نویسندگان و متفکران تلاش‌های در خور توجهی را برای بیان و تعریف این دسته از فعالیت‌های وجودی انسان به کار گرفته اند. « گولمن طی مصاحبه‌ای با جان انیل (1996) هوش هیجانی را چنین توصیف می کند: هوش هیجانی نوع دیگری از هوش است. این هوش مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن واستفاده از آن برای اتخاذ تصمیم‌های مناسب در زندگی است. توانایی اداره‌ی مطلوب خلق وخوی و وضع روانی وکنترل تکانش‌هاست. عاملی است که به هنگام شکست ناشی از دست نیافتن به هدف، در شخص ایجاد انگیزه و امید می کند. هم‌حسی یعنی آگاهی از احساسات افراد پیرامون شماست. مهارت اجتماعی یعنی خوب تاکردن با مردم وکنترل هیجان‌های خویش در رابطه با دیگران و توانایی تشویق هدایت آنان است » ( جلالی، 1381: 92).گولمن معتقد است که هوش منطقی در بهترین حالت خود فقط بیست در صد از موفقیت های زندگی است،هشتاد درصد موفقیت ها به عوامل دیگر وابسته است وسرنوشت افراد در بسیاری از موارد در گرو مهارت هایی است که هوش هیجانی را تشکیل می دهد. نظریه پردازان می گویند که هوش هیجانی به ما می گوید که چه کار می توانیم انجام دهیم، در واقع هوش هیجانی یعنی داشتن مهارت هایی تا بدانیم چه کسی هستیم وچه افکار،احساسات،عواطف ورفتاری داریم،یعنی شناخت عواطف خود ودیگران تا بتوانیم براساس آن رفتاری مبتنی بر اخلاق وشایستگی داشته باشیم. البته  دو حیطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی، در وجود انسان، با یک‌دیگر ارتباط ارگانیکی وتنگاتنگی دارند وکلیه‌ی فعالیت‌های انسان، از آن‌ها تاثیر می‌پذیرد. موفقیت و پیشرفت تحصیلی به عنوان یک متغیر وابسته، تحت تاثیر متغیرهای اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و روان‌شناختی و غیره می‌باشد. به عبارت دیگر موفقیت تحصیلی به عنوان یک پدیده‌ی رفتاری، نتیجه‌ی کنش متقابل بین حالات درونی فرد و محیط خارج است. به این معنا که به دو عامل هوش(هوش منطقی و هوش هیجانی ) و شرایط محیطی که نسبت به یک‌دیگر تاثیر متقابل دارند وابسته است، فلذا میزان تاثیر هریک از متغیرهای هوش منطقی، هوش هیجانی، و پیشرفت تحصیلی به صورت دو به دو، در این پژوهش انجام خواهد شد.

 

فهرست مطالب:

فصل 1-مقدمه پژوهش

1- مقدمه

2- بیان مسئله پژوهش

3- اهمیت وضرورت مسئله پژوهش

4- اهداف پژوهش

5- پرسش های اصلی پژوهش

6- تعریف متغیرهای پژوهش

فصل 2- بررسی پیشینه‌ی پژوهش

مقدمه

1- هوش منطقی

1-1-مفهوم کلی هوش

1-2-عامل وراثت و محیط –تاثیر گذار بر هوش

1-3-هوش منطقی و سنجش آن

2- هوش هیجانی

2-1- تعریف هیجان

2- 2- ظهور وپیدایش هوش هیجانی

2-3- تعریف وسرشت هوش هیجانی

2-4- تاثیر هوش هیجانی در زندگی و موفقیت ها

2-5- تاریخچه هوش هیجانی

2-6- هوش هیجانی و اندازه‌گیری و سنجش آن

2-6-1- آزمون‌های عملکردی هوش هیجانی

2-6-2- آزمون‌های خود سنجی هوش هیجانی

3- پیشرفت تحصیلی

3-1- تعریف مفهومی پیشرفت تحصیلی

3-2- آزمون‌ها و پیشرفت تحصیلی

3-3- کم‌آموزی و پیشرفت تحصیلی

3-4- ارزشیابی پیشرفت تحصیلی

3-5- عوامل فردی، آموزشگاهی وخانوادگی واجتماعی مؤثر بر پیشرفت تحصیلی

4- هوش هیجانی و پیشرفت تحصیلی

5- هوش منطقی و پیشرفت تحصیلی

6- هوش منطقی و هوش هیجانی

7- آشنایی با سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان (سمپاد)

فصل 3- روش پژوهش                   

مقدمه                

1- تعریف تحقیق

2- انواع تحقیقات علمی

2-1- تحقیقات علمی از جهت اهداف واثرات، یا کاربردی می باشند یا بنیادی

2-2- تحقیقات علمی از جهت هدف وبیان، یا توصیفی اند یا علت یابی

2-3- تحقیقات علمی از جهت تعداد محقق‌ها ومجریان آن بر دو نوع اند: انفرادی و گروهی

3- عناصر تحقیق

3-1- مفاهیم یا عناصر تحقیق

3-2- انواع روش‌های نمونه‌گیری

4- ابزار و روش‌های جمع‌آوری اطلاعات

5- مدارک و ضوابط ارزیابی کارکرد تحقیق

5-1- اعتبار یا روائی یا ارزش علمی

5-2- ثبات و پایائی

5-3- اعتماد علمی

5-4- هنجار

6- تکنیک‌های آماری برای تجزیه و تحلیل

6-1- روش نمونه‌گیری تخمینی

6-2- روش بررسی متغیرهای کیفی (درجه همگنی)

6-3- روش بررسی کشف روابط

فصل 4- یافته‌های پژوهش

مقدمه

الف) توصیف و تحلیل داده‌ها در رابطه با هر پرسش یا فرضیه

ب) سایر یافته‌های پژوهش

فصل 5-  بحث و تفسیر پژوهش

مقدمه                

الف- نتیجه گیری‌ها (ترکیب یافته‌ها و پیشینه‌ی پژوهش)

ب- محدودیت‌ها

ب-1- محدودیت پژوهش

ب-1-1- محدودیت ذاتی پرسش‌نامه

ب-1-2- محدودیت تکنیک هم‌بستگی

ب-1-3- محدودیت اثر آموزش

ب-2- محدودیت پژوهش‌گر

ب-2-1- محدودیت در هماهنگی

ب-2-2- محدودیت ساعات آموزشی

ب-2-3- محدودیت عدم آشنایی با موضوع هوش هیجانی

ب-2-4- محدودیت پراکندگی

پ- پیشنهادها و کاربردهای پژوهش

ت- خلاصه‌ای از مساله، روش و یافته‌های پژوهش

پیشنهاد به سایر پژوهشگران

 

منابع و مأخذ:

-           کاظمی حقیقی، ناصرالدین. روانشناسی کودکان تیز هوش وروش‌های آموزشی ویژه/ ناصرالدین کاظمی حقیقی. _ تهران: کانون فرهنگی انتشاراتی سایه نما، 1376

-           گنجی، محمد. روانشناسی عمومی/ محمد گنجی. _ تهران: دانشگاه پیام نور، 1371


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه ی بررسی رابطه‌ی هوش منطقی و هوش هیجانی و اثر آن بر پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان نخبه. doc

پایان نامه کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد

اختصاصی از فی توو پایان نامه کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد


پایان نامه کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد

در این تحقیق ما در پی پاسخ این سوال هستیم که کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد :

دبستان خانه شاگرد و معلم و محلی است که بنای زندگی اطفال در آن پی ریزی می شود و یادگارهای گوناگون از دوره پرشور و هیجان طفولیت در خاطره ها به جای می گذارد . در همین خانه بزرگ است که مغز کوچک اطفال شکل اجتماعی

می گیرد و به آهنگ با انضباط زندگی آشنا می شود .


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه کلاس بندی بهینه چیست و چه تاثیری در ارتقا و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دوره ابتدایی دارد

دانلود مقاله بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

طرح تحقیق
عنوان اصلی
"بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دیرآموزان"
مقدمه
عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعّالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند.
بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبودند خود را با اجتماع هماهنگ سازند مطرح بوده است. اجتماع برای مصلحت، تعصب یا سالم سازی بعضی افراد را تحمل کرده، عده ای را محبوس می ساخت یا به مرگ محکوم می نمود.
از مجموعه مدارک به دست آمده چنین استنباط می شود که تا قرن هجدهم این افراد مورد توجه و لطف نبوده و حتی پزشکان از پذیرفتن درمان آنان خودداری می کردند. (میلانی نو، 7 ص 23) و زمانی تصور می شود بعضی بچه ها زرنگ و برخی تنبل هستند. همچنین تصور می شود که بچه های زرنگ پرتلاش هستند و دیگران چنین نیستند. هرچه آموزش و پرورش عمومی بیشتر گسترش می یابد این اشتباه مشخص تر می شود. صاحب نظران در آموزش و پرورش با سئوالاتی از این قبیل مواجه هستند که آیا افراد با توانایی های خاص متولد شده اند؟ آیا این توانائی ها را می توان در سال های اولیه زندگی سنجید تا شاید بتوان پیشرفت در آینده را قابل پیش بینی و برنامه ریزی کرد و یا آیا فقر در فرآیند رشد هوش تأثیر دارد؟ (فروغی 1373 ص 31)
تفاوت های فردی دانش آموزان، که حاکی از وجود قضاوت در توانایی های آنان است، از مهمترین اصول و مواردی است که همیشه باید در آموزش و پرورش مورد توجه قرار گیرد. از جمله توانایی های متفاوت کودکان که موجب تفاوت عمده بین عملکرد آنان می شود، توانایی های شناختی و از جمله هوش است که میزان آن در همه افراد یکسان نیست، در نتیجه باید به آن توجه خاصی مبذول شود. زیرا نوع و سرعت آموزش باید با توانمندی های شناختی دانش آموزان هماهنگ شود.
قشر نسبتاً وسیعی از دانش آموزان مدارس عادی، که در عین تفاوت هوشی بارز با دیگر دانش آموزان در کنار سایر کودکان می نشیند و از امکانات مشابه آنان در مدارس بهره می برند دانش آموزان دیرآموزند. (توکلی 1376 ص 51)
خانواده به عنوان مهمترین گروه اجتماعی که کودک معلول عضوی از آن است، در تحول ساختهای شناختی اجتماعی و عاطفی کودک نقش بسزایی ایفا می کند. نقش خانواده در امر آموزش کودکان استثنایی و بخصوص عقب مانده ذهنی بسیار خطیر و مهم است. برای مثال خانواده ای که کودک عقب مانده ذهنی آموزش پذیر دارد محتاج اطلاعات و مهارتهای متفاوتی از خانواده ای که کودک نابینا دارد می باشد (ماهنامه ی آموزشی- تربیتی پیوند، سال 1375 ص 30)
به طوری که آمارهای بین المللی نشان می دهد در هر جامعه ای بیش از ده درصد کودکان با ویژگی های متفاوتی نسبت به سایر کودکان متولد شدند و از نظر ذهنی و یا جسمی با کودکان عادی تفاوت دارند این گروه از کودکان، تحت عنوان کودکان استثنایی مورد توجه مسئولان تعلیم و تربیت همه کشورها هستند و تاکنون برای آموزش و پرورش آنان برنامه های خاصی تدوین گردیده است.
البته برای هر دسته از این کودکان به تناسب وضع جسمی برنامه ریزی خاصی باید صورت گیرد و روش های خاصی برای آموزش و پرورش آنان اجرا شود. اما آنچه باید در مورد همه آنان در نظر باشد این است که آنان نیز مانند دیگر افراد از حقوق انسانی بهره مند بوده و از این جهت هیچ تفاوتی با سایر کودکان ندارند. (افروز، 1367, ص 10)

بیان مسأله
آیا خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیرآموز نقشی دارد؟
نهاد خانواده در مجموعه نهادهای جامعه از نظر اندازه کوچکترین واحد ولی از نظر اعتبار و اثربخشی والاترین و عظیم ترین نهاد اجتماعی است و بدون تردید اساس تحول از خانواده آغاز می شود و بسیار ساده اندیشی است که تمام بار سنگین تعلیم و تربیت را به دوش مدرسه بیافکنیم و نقش خانواده و کارکردهای اساسی این نهاد مقدس را مورد توجه قرار ندهیم کودکان و نوجوانان کشور ما با مشکلات روحی و روانی روبرو هستند و قسمت اعظم این فشارها به خانواده و والدین و روابط آنها باهم و فرزندان برمی گردد. و این خانواده ها هستند که در این زمینه بهترین حلّال مشکلات فرزندانشان هستند و با بینش و درک صحیح است که می توانند در جهت موفقیت و آگاهی دقیق فرزندانشان را یاری نمایند و قدرت درک خود آنها و مشکلاتشان را داشته باشند. (مازلو، آبراهام- نظرات مازلو و رابطه آن با نقش معلمان و مربیان و اولیاء آموزشی، ص 135)

اهداف تحقیق
از آنجایی که نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی فرزندان نقش بسیار اساسی و مهم در زندگی فرد است و خانواده کانون پرورش نسل آینده است در این کانون نهال ارزشهای انسانی که بذر آنها در لحظه آفرینش در ضمیر آدمیان پاشیده شده است باید رشد و نمو کرده درخت انسانیت به بار نشیند از این رو هیچ یک از نهادهای اجتماعی نقشی را که خانواده در ساختار فکری، شخصیتی، روحی، اخلاقی انسان دارد نمی توانند ایفا کنند. با توجه به رشد روزافزون جمعیت و پیچیده شدن جامعه و اینکه سه چهارم اوقات بچه ها در نزد خانواده ها سپری می شود باید به بررسی نقش خانواده و کارکردهای اساسی این نهاد مقدس توجه خاص مبذول داشت. (شهرآرا، سال 1373، ص 45)
با توجه به مطالب ذکر شده متأسفانه در این منطقه والدین آن چنانکه باید و شاید از جایگاه ویژه خود در ارتباط با تعلیم و تربیت فرزندان استثنایی آگاهی ندارند و حتی آن دسته ای هم که تا حدودی از این امر مطلع هستند از شیوه های صحیح رفتار و برخورد با فرزند خود مخصوصاً در امر آموزش اطلاعات چندانی ندارند. ارتباط بیشتر مربی با والدین و شناخت خانواده کودک ناتوان این امکان را می دهد که در امر آموزش تفاوت های فردی بیش از پیش مدنظر داشته و در مواردی که والدین نیاز به راهنمایی دارند از شیوه های تربیتی صحیح استفاده کنند و هدف اصلی من از این تحقیق شناخت و نقش خانواده و کمک هرچه بیشتر به امر آموزش فرزندان آنهاست.
اهمیت و ضرورت تحقیق
زمانی تصور می شود که مدارس به تنهایی می توانند پاسخگوی تمامی نیازهای آموزشی و پرورشی دانش آموزان باشند. اما مربیان مدارس و والدین دانش آموزان به این حقیقت اذعان نمودند که بدون هکاری و همفکری مشترک آنها، پرداختن به فرآیند مستمر تعلیم و تربیت نمی توانند به طور مطلوب عملی باشد. باید میان نظام ارزشی حاکم بر خانواده و نظامی که در مدرسه حاکم است همراهی و هماهنگی وجود داشته باشد تا بچه ها بتوانند با آرامش خاطر درس بخوانند و به شکوفایی ذهنی خود دست یابند. (پارسا، 1367، ص 72 و 71)
خانواده باید بستر شکوفایی خلاقیتها و نوآوری ها باشد و خانواده زمانی می تواند نقش خود را در این زمینه به خوبی ایفا کند که از تعادل برخوردار باشد. پس نخستین و عزیزترین معلمان و راهنمایان ما پدران و مادران هستند و به همین دلیل است که گفته می شود سلامت هر جامعه یا هر نظام و ساختاری که دارد در گرو سلامت خانواده است و سلامت خانواده در گرو مجموعه ای از فعل و انفعالات و روابط و تعاملاتی است که در میان افراد یک خانواده وجود دارد.

فرضیه های تحقیق

 

(1) به نظر می رسد بین سطح درآمد خانواده و پیشرفت تحصیلی دیرآموزان رابطه وجود دارد.
(2) به نظر می رسد بین سطح سواد والدین و پیشرفت تحصیلی دیرآموزان رابطه وجود دارد.

تعاریف
تعریف نظری پیشرفت تحصیلی
منظور از پیشرفت تحصیلی موفقیت در امر تحصیل است که می تواند به مهارت در امری خاص یا تخصص در بخشی از دانش منجر شود. در نظام آموزش و پرورش منظور از پیشرفت تحصیلی دستیابی به اهداف آموزشی مورد نظر در هر دوره است.
تعریف عملی پیشرفت تحصیلی
در این تحقیق کلیه دانش آموزانی که معدل آنان بین 20 تا 17 باشد از پیشرفت تحصیلی برخوردارند.
تعریف نظری دیرآموز
دانش آموزان دیرآموز در مقایسه با کودکان عادی دارای رفتارهای سازشی ضعیف تر و قابلیت های یادگیری کمتری هستند.
تعریف عملی دیرآموز
کلیه دانش آموزانی که بهره هوشی آنان بین 80 تا 90 است دیرآموز خوانده می شوند که مشغول به تحصیل در مدارس ابتدایی می باشند.
تعریف متغیر وابسته
تعریف نظری پیشرفت تحصیلی: پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در هنگام تحصیل به تدریج ظرفیت یادگیری او افزایش یافته و یا به طور کلی نمرات او نسبت به ماه های قبل یا سال های قبل سیر صعودی از خود نشان بدهد.
تعریف عملی پیشرفت تحصیلی
به نظر شما عمده ترین عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی چیست؟
الف- سطح سواد  ب- میزان درآمدها  ج- ارزشهای خانوادگی  د- سایر موارد 
1- سواد تعریف نظری سواد
سواد در کشور همان توانایی خواندن و نوشتن است.
تعریف عملی سواد.
دارای کدامیک از مدارک تحصیلی زیر می باشید؟
پنجم ابتدایی  سوم راهنمایی  دیپلم  تحصیلات عالی 

2- درآمد
تعریف نظری درآمد: مقدار پولی است که در زمان معینی تحت عناوین حقوق، سود، تجارت و یا از طریق کشاورزی دریافت می شود.
تعریف عملی درآمد
آیا از درآمد خود راضی هستید؟ بلی  خیر 
روش تحقیق
روش تحقیق در رساله حاضر روش پیمایشی است.
جامعه آماری
جامعه آماری مورد نظر برای تحقیق حاضر کلیه مدارس ابتدایی که در آنها کلاس دیرآموز وجود دارد می باشد که آمار آنها در سال تحصیلی (81-80) 241 نفر می باشد.
نمونه آماری
که از این تعداد 20 دانش آموز که 10 نفر از طبقات بالای اقتصادی و 10 نفر از طبقه پائین اقتصادی انتخاب شده است و پرسش از کلیه معلمین مشغول به تدریس در کلاسهای دیرآموز می باشد.
روش جمع آوری اطلاعات
روش جمع آوری اطلاعات در این تحقیق پرسشنامه و استفاده از معدل دانش آموزان دیرآموز می باشد.
روش آماری
روش آماری خاص این تحقیق
الف: جدول توزیع فراوانی
ب: نمودار هیستوگرام
ج: آزمون آماری مخروجی (xz) و آزمون Z می باشد.

ادبیات تحقیق
تعاریف مربوط به خانواده
در رابطه با خانواده تعاریف زیادی شده است که در ذیل به چند نمونه از آنها اشاره می شود.
خانواده یک گروه خویشاوند است که در اجتماعی کردن فرزندان و برآوردن برخی از نیازهای بنیادی دیگر جامعه مسئولیت اصلی را به عهده دارد.
خانواده از گروهی از آدم ها ترکیب می شود که از راه خون، زناشویی و یا فرزندپذیری با یکدیگر ارتباط می یابند و طی یک دوره زمان نامشخص با هم زندگی می کنند. (ثلاثی، 1372، ص 127)
یکی از تعاریفی که از جامعیت بیشتری در مورد خانواده ها برخوردار است تعریف خانواده از کارل راجرز می باشد. «خانواده نظامی نیمه بسته است که نقش ارتباطات داخلی را ایفا می کند و دارای اعضایی است که وضعیتها و مقامهای مختلفی را در خانواده و اجتماع احراز کرده و با توجه به محتوای نقش وضعیتها، افکار و ارتباطات خویشاوندی را که مورد تأکید جامعه است ایفای نقش می کند. (فرقانی رئیسی، 1373، ص 141)
کارکردهای خانواده: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی معمولاً کارکردهای گوناگون به عهده دارد. ماهیت این کارکردها و سطح اجزای آنها بی گمان از فرهنگی به فرهنگ دیگر تفاوت می کند.
1- تنظیم رفتار جنسی و زاد و ولد: انسانها با آنکه موجودات اجتماعی هستند اما مانند جانوران دیگر میل و کشش جنسی دارند که باید برآورده شود. نهادگرایی جنسی به صورتهای گوناگون در همه جوامع بشری به چشم می خورد. نمونه هایی از این نهادگرایی در طرز لباس پوشیدن، ادبیات و افسانه های جوامع گوناگون متجلی می شوند. روابط جنسی یک مقصود عملی و فوری در جامعه دارد که آن تمدید نسل از طریق زاد و ولد طبیعی است. امّا جامعه نیز در تنظیم روابط جنسی مسئولیت دارد.
2- مراقبت و محافظت از کودکان ناتوان و سالمندان
از آنجا که کودکان نمی توانند از خودشان نگهداری کنند خانواده مسئولیت اصلی مراقبت جسمانی و اقتصادی از آنهاست از این گذشته خانواده معمولاً مسئول نگهداری و تأمین اقتصادی اعضای ناتوان و سالمندش نیز به شمار می آید.
3- اجتماعی کردن فرزندان: در سراسر تاریخ بشر، خانواده همیشه عامل اصلی اجتماعی کردن اولیه فرزندان بوده است. پس از تولد کودک، خانواده، برای یک دوره زمانی به نسبت طولانی، تنها گروهی است که با کودکان تماس گسترده ای دارد.

4- تثبیت جایگاه و منزلت اجتماعی خانواده
هر جامعه ای نظامی از قواعد تباری را برای تعیین جایگاه و منزلت اجتماعی متناسب کودکان به کار می بندد و از این طریق خویشاوندان و خانواده فرد را مشخص می سازد.
5- فراهم آوردن امنیت اقتصادی
در بسیاری از جوامع مبتنی بر کشاورزی، خانواده از نظر اقتصادی، هم یک واحد تولید است و هم یک واحد مصرف، خانواده از نظر سنتی مسئول برآوردن نیازهای اقتصادی بنیادی اعضایش بوده است. (محسن ثلاثی سال 70 ص 132- 131)

«انواع خانواده از نظر بعد تربیتی» خانواده از یک دید ممکن است باز باشد یا بسته
خانواده ای را باز گویند که در ارتباط با آن با کسان و خویشاوندان و افراد اجتماع و یا وسایل ارتباط جمعی محدودیتی نباشد شکی نیست که چنین خانواده ای از یک سو مواجه با مزایایی از قبیل کسب فرهنگ، اطلاعات، راه و رسم ها، سنتهای اجتماعی است و از سوی دیگر مواجه با محدودیت هایی چون بدآموزی، یادگیری آداب و سنن مخدوش و احیاناً تهدیدات وسایل ارتباط جمعی و از این قبیل.
خانواده ای را بسته گویند که ارتباط اعضای آن با افراد جامعه و وسایل ارتباط جمعی تحت کنترل باشد شک نیست که در صورت کنترل فوق العاده شدید خانواده از بدآموزی ها در امان نی ماند عوامل خارجی ذهن و اندیشه اعضای آن را آلوده نمی سازد ولی این خطر هم وجود دارد که اگر روزی اعضای خانواده به آزادی هایی دست یابند و به شرطی که عمل کنترل برایشان خوب شناخته نباشد به مراتب بی بند و بارتر از دیگران خواهد شد.
نیازهای عقلی
تحقیقاتی که درباره رشد فکری اطفال به عمل آمده نشان می دهد که طفل در هر مرحله از رشد محیط خود را به نحوی می بیند. و جهان برای او معنای خاص دارد. بنابراین آموزش هر موضوعی در هر سنی به طفل مستلزم این است که آن موضوع را به همان نحوی که طفل محیط خود را درک می کند در همان معنای خاصی که جهان برای او دارد دربیاوریم. بدین ترتیب کودک به تدریج به دنیای خارج و محیطی که در آن زندگی می کند خو گرفته و بر فهم و ادراک خود می افزاید.
نیازهای عاطفی
برآوردن نیازهای عاطفی کودکان خیلی مهم است. عواطف طفل تأثیرات درونی اوست نه اعمال و رفتاری که از او سر می زند چه این اعمال و رفتار تنها نشان دهنده وجود آن عواطف است. نه خود آنها عواطف محصول عکس العمل فرد در برابر تجارب گوناگون است. پیش از آنکه بتوان در اعمال کودک تغییری ایجاد کرد باید تأثیرات درونی وی را تشخیص داد. در حالی که کودک هنوز مسائل عقلی را نمی فهمد و درک نمی کند مطالب عاطفی و مهر و محبت، خشونت غضب توجه و بی اعتنایی در او تأثیر می گذارد. (عظیمی، سال 1372، ص 162- 161- 160)

روابط و نظام ارزشی خانواده
شاید بتوان گفت مهمترین عامل مؤثر در شکل گیری نگرش دانش آموزان نسبت به تحصیل خانواده است. اینکه والدین با تحصیل دانش آموزان و درس و تحصیل او چگونه برخورد می کنند و در الگوهای تربیت خود برای چه نوع رفتارهایی ارزش قائل می شوند. ارزشهای خانواده نه تنها در انگیزه و پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر بسزایی دارد بلکه در رفتار و چگونگی سازگاری آنان با شرایط و موقعیت های آموزشی نیز نقش تعیین کننده ای را ایفا می کند.
هنگامی که بین ارزشهای خانواده و ارزشهای مدرسه هماهنگی موجود باشد دانش آموز بهتر می تواند با موقعیت آموزشی سازگار شود. از طرف دیگر ناهماهنگی بین ارزشهای خانه و مدرسه در کودک تعارض ایجاد می کند و سازگاری او را مختل می سازد که طبعاً بر یادگیری و پیشرفت تحصیلی او تأثیر زیانبار بر جای می گذارد. (پاشا شریفی سال 1373 ص 22)

تاریخچه کودکان استثنایی: عقب ماندگی ذهنی یا به اصطلاح دیگر نارسایی رشد قوای ذهنی موضوع تازه و جدیدی نیست بلکه در هر دوره و زمان افرادی در اجتماع وجود داشته اند که از نظر فعالیت های ذهنی در حد طبیعی نبوده اند بخصوص از روزی که بشر زندگی اجتماعی را شروع کرده موضوع کسانی که به عللی قادر نبوده اند خود را با اجتماع هماهنگ سازد مطرح بوده است.
تا اوایل قرن نوزدهم کتاب یا رساله علم قابل قبولی در زمینه عقب مانده ها و افراد مبتلا به اختلالات رفتاری نوشته نشده بود. در حقیقت اولین دوره توجه به مسائل بیماران روانی و عقب ماندگی های ذهنی انقلاب کبیر فرانسه و برابری حقوق بشر بود. و در همین برنامه های انقلابی بود که مراقبت، درمان و آموزش کلیه افرادی که به سن تحصیل رسیده بودند مطرح شد و انقلاب صنعتی دولتها را به تعلیم و تربیت کلیه افراد کشور موظف کرد و از همین جا مسأله کودکان استثنایی مورد توجه قرار گرفت. (میلانی فر، سال 1370، ص 25-14)

خصوصیات دانش آموزان دیرآموز
1- در درک مفاهیم و یادگیری مطالب، کندتر از متوسط کلاسند.
2- در تشخیص روابط پیچیده ضعیفند.
3- از درک مفاهیم انتزاعی یا مجرد عاجزند.
4- برای یادگیری مطالب درسی به تمرینهای بیشتری نیاز دارند.
5- دامنه معلومات عمومی آنان نسبت به همسالان خود محدودتر است.
6- خزانه لغت محدودتری نسبت به همسالان خود دارند و از دستور زبان ساده ای (که ویژه دانش آموزان کوچکتر است) استفاده می کنند.
7- در خواندن و فهمیدن کتابهای درسی دچار اشکال هستند.
(نادری و نراقی، ص 40)

«ملاک های تشخیص دیرآموزان»
(1) در زمینه کلیه دروس در یادگیری از خود ضعف نشان می دهد.
(2) مطلب را دیر یاد گرفته بعد از چند روز اکثر قسمت های آن را فراموش می کند.
(3) به علت ضعف حافظه نیاز به تکرار مستمر دروس دارد.
(4) در زمینه های ادراکی، حافظه و حل مسایل و ارتباط اجتماعی با مشکل روبروست.
(5) در کلاس های اول و دوم دبستان نمرات متوسطی در کلیه دروس به دست می آورد.
(6) در کلاس های چهارم و پنجم دبستان و دوران راهنمایی، حتی با کمک دیگران، با نمرات پایین و تجدیدهای متعدد هر کلاس را طی می کند.
(7) اعتماد به نفس ندارد و خود را حقیر احساس می کند.
(8) گاه برای دفاع از خود به اعمال خشونت آمیز دست می زند و دچار افسردگی می باشد. (فرقانی رئیسی، 1372، ص 194)

طبقه بندی عقب ماندگان ذهنی: علمای تعلیم و تربیت با دیدگاه آموزشی و پرورشی افراد عقب مانده را معمولاً به چهار گروه تفکیک می نمایند.
الف- گروه دیرآموز ب- گروه افراد عقب مانده ذهنی آموزش پذیر ج- گروه افراد عقب مانده تربیت پذیر د- کودکان عقب مانده ذهنی کاملاً متکی و حمایت پذیر.
الف- گروه کودکان و دانش آموزان دیرآموز
این گروه از افراد به علت کمی رشد ذهنی قادر به فراگیری مطالب و حل مسائل همانند افراد عادی و همسن و سال خود نیستند. دیرآموزان در واقع در میان گروههای عقب مانده ذهنی از بالاترین درجه رشد ذهنی برخوردار بوده و بزرگترین گروه از گروه های عقب مانده ذهنی را تشکیل می دهند بهره هوشی آنها حدود 80 تا 90 درصد می باشد. درصد قابل توجهی از جمعیت دانش آموزان مدرسه رو که معمولاً نمی توانند همراه و همگام سایر همکلاسان، همسالان خود در تحصیل و یادگیری مطالب باشد از این گروهند. این گروه از دانش آموزان از نظر تحصیل ضعیف امّا معمولاً از نظر جسمانی- حسی و حرکتی، عاطفی، اجتماعی و... با دیگر همکلاسان خود در مدارس عادی تفاوت چندان ندارند. باتوجه به ویژگی های دانش آموزان دیرآموز عموماً متخصصین تعلیم و تربیت عادی و استثنایی را عقیده بر این است که این قبیل دانش آموزان از آنجایی که از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همکلاسان خود تحصیل نمایند. ویژگی بارز عقب ماندگان ذهنی به ویژه دیرآموزان آن است که دیر می آموزند و زود فراموش می نمایند. لذا تأکید بر تکرار و استمرار آموزشی ضرورتی بر همین اساس است و حصول موفقیت فقط در سایه صبر و شکیبایی و استمرار در سایه آموزشی و پایدار در آن است.
ب- گروه دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر
این افراد حدود 2 درصد از کل کودکان سنین مدرسه رو را تشکیل می دهند و بهره هوشی آنان حدود 70 تا 50 درصد می باشد. دانش آموزان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر نمی توانند بهره لازم و کافی را از برنامه های آموزشی کلاس های معمولی ببرند. این کودکان در هر حال آموزش پذیر بوده و قادر به فراگیری حداقلی از اطّلاعات عمومی و درس های رسمی از کلاس از قبیل خواندن و نوشتن و حساب کردن و مهارت های مناسب شغلی بوده و می توانند در اداره زندگی خود از تحصیل خویش بهره مند شوند.
ج- گروه کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر
این گروه از کودکان حدود (سه دهم درصد) کل جامعه را تشکیل می دهند و از نظر هوشی گروه عقب ماندگان تربیت پذیر از حدود 50 تا 25 درصد بهره هوشی برخوردارند.
عقب ماندگی اکثر کودکان عقب مانده ذهنی تربیت پذیر به دلایل بیماری، ضایعات مغزی و اختلالات داخلی، ناسازگاری ژنتیکی و غیره می باشد. این افراد فاقد توان اداره زندگی به طور مستقل و خودکفایی اجتماعی و اقتصادی لازم هستند. این کودکان به طور موسوم نیاز به حمایت و سرپرستی و هدایت دارند.
د- کودکان عقب مانده ذهنی کاملاً متکی و یا حمایت پذیر
این کودکان به علت عقب ماندگی شدید ذهنی و بدنی قادر به یادگیری و تربیت پذیری در امور خود یاری و انطباق با محیط و سازگاری اجتماعی نمی باشد.
بهره هوشی آنان کمتر از 25 درصد می باشد و به همین دلیل نیاز فوق العاده به کمک مستمر در انجام کارهای شخصی دارند. این کودکان هرگز توانایی آموختن، صحبت کردن یا انجام ساده ترین امور زندگی از قبیل خوردن و پوشیدن را ندارند.
(افروز سال 1375 ص 42 تا 45)

علل عقب ماندگی ذهنی
علل عقب ماندگی ذهنی را می توان به سه مرحله در رابطه با تولد کودک تقسیم کرد.
الف: علل قبل از تولد
که شامل عوامل ژنتیکی و مادرزادی می باشد.
ب: عوارض هنگام تولد
که شامل عارضه های زمان تولد می باشد.
ج: علل بعد از تولد
که شامل بیماری های مختلف، تصادفات، ضایعات گوناگون عصبی و مغزی و عوامل محیطی و فرهنگی می باشد.

الف: عقب ماندگی ذهنی قبل از تولد
اختلالات ژنتیکی: گروهی از عقب ماندگی های ذهنی در آغاز انعقاد نطفه (شروع حاملگی) مشخص می گردند. عوامل و مشکلات وراثتی باعث ایجاد اختلالات در رشد جسمی و ذهنی کودکان می گردد. کودکانی که به علت اختلالات ژنتیکی دچار عقب ماندگی می شوند دارای خصوصیات جسمی و ذهنی یکسان نمی باشند.
عامل همخونی: این عامل در ایجاد ناهنجاری های هوشی تأثیر فراوان دارد. در میان اقلیت ها و روستاییان و خانواده هایی که ازدواج با نزدیکان همخون مانند دخترعمو و پسرعمو یا عمه زاده یا دایی زاده و خاله زاده و امثال آنها متداول است درصد عقب ماندگی ذهنی بیشتر از دیگران است.
الکلیسم: اعتیاد والدین به مشروبات الکلی موجب مسمویت شده و به وسیله ژن مسموم تولید نقص هوشی و ضعف عمومی در رشد طبیعی می شود و موجب عقب ماندگی عمومی و گاه ناهنجاری های رشد می گردد.
سرخجه و بیماری های عفونی: سرخجه و دیگر بیماری های عفونی چنانچه همراه با تب وخامت شدید باشد در دوران بارداری مادر به ویژه در ماه های اول بارداری سبب عقب ماندگی ذهنی و دیگر نقیصه های بدنی می گردد.
سوء تغذیه و اختلالات غدد داخلی: کمبود ویتامین های ضروری و عدم تغذیه غذایی لازم و سوء بهداشت در نارسایی های رشد جنینی و همچنین عقب ماندگی ذهنی مؤثرند.
ویژگی های عاطفی و روانی: در بعضی از مواقع تأثیرات و هیجانات شدید و ناگهانی و مستمر مادر در دوران بارداری موجب ایجاد تحولات و تغییرات و احتمالاً اختلالاتی در غدد داخلی می گردد. در مواردی که این گونه هیجانات دائمی و مستمر که غالباً با تشویق و اضطراب و ناراحتی های خانوادگی و محیطی همراه است موجب بروز اختلالات بر روی جنین و گاه از عوامل عقب ماندگی ذهنی می گردد.

ب: عوامل مربوط به هنگام تولد
ضایعات مغزی از متداول ترین ضایعات زمان زایمان است و مهمترین علل عقب ماندگی ذهنی محسوب می گردد. زایمان های سخت و پیچیده، بیهوشی طولانی، دشواری استنشاق، استفاده از وسایل جراحی، تولد زودرس و مشکلات دیگر باعث مختل ساختن سیستم مرکز عصبی، عقب ماندگی ذهنی می گردد.
ج: عوامل عقب ماندگی ذهنی بعد از تولد
از جمله عوامل مهم بعد از تولد که در بروز عقب ماندگی ذهنی مؤثرند به شرح زیر می باشد:
منژیت: این بیماری ها بخصوص در هفته ها و ماه های اول تولد اثری نامطلوب به روی کودک دارند و اگر با تب شدید همراه باشد تأثیر بر رشد هوشی کودک و در نتیجه عقب ماندگی ذهنی نیز بیشتر می شود.
مسمویت ها: در برخی از موارد مسمویت های غذایی و دارویی در کودک به ویژه در دوران شیرخوارگی و خود سالگی سبب ضایعاتی در سیستم عصبی و مغزی و بالنتیجه عقب ماندگی ذهنی می گردد.
ضربه های وارده بر مغز کودک: در بسیاری از موارد ضربه های وارده بر مغز کودک مخصوصاً در سنین اولیه که هنوز جمجمه کودک محکم و استخوانی نشده است سبب ضایعات مغزی و بالطبع عقب ماندگی ذهنی و یا اختلالات حسی و حرکتی می شود.
کمبود غذا و سوء تغذیه: سوء تغذیه و فقدان یا نارسایی بعضی از موارد غذایی لازم برای رشد طبیعی کودک موجب اختلال در رشد عمومی و بعضاً ناتوانی عصبی و ناهنجاری روانی گشته و عقب ماندگی ذهنی را سبب می گردد.
مشکلاتی که کودک عقب مانده در خانه ایجاد می کند:
خانواده هایی که از کودکان عقب مانده شان در خانه مراقبت می کنند در محاصره مسائل تنوع در همه ی اشکال و اندازه ها قرار دارند. این مسائل با میزان عقب ماندگی کودک، معلولیت جسمی و هیجانی همراه با آن، ارزش ها، علایق و شرایط خارجی دیگر اعضای خانواده فرق می کند. برخی از خانواده ها به واسطه خشم، انتقادات همسایگان، و کاهش وقت و منابعی که باید صرف دیگر کودکان شود، دچار تنگنا می شوند. یکی از مسائل حاد مادران عبارت از مسئولیت های اجتناب ناپذیر آنها در باب کودک عقب مانده است. در خانواده های بهنجار پاسخ طبیعی به فشاری که بر بودجه خانواده وارد می شود به معنی کار کردن مادر در خارج از خانه است، و شیوه زندگی معاصر اغلب مشتمل است بر کار کردن مادر حتی در فقدان نیازهای مادی یا عدم شدت آن. به علاوه افزایش نرخ طلاق در بین جمعیت کل درست همان طور است که گریبانگیر کل خانواده هاست. گریبانگیر خانواده هایی که دارای کودک عقب مانده اند نیز می باشد.
(نانسی ام- رابینسون- هالبرت بی- ترجمه فرهاد ماهر سال 1377 ص 630)
اهمیت اقتصادی- اجتماعی خانواده
پژوهشگران در نتیجه تحقیق دریافته اند افرادی که به خانواده های نیازمند و محله های فقیرنشین تعلق دارند غالباً از لحاظ یادگیری و پیشرفت های درسی از خانواده های طبقه متوسط وضع پایین تری داشته اند. کودکان طبقه پایین به دلیل عدم برخورداری صحیح و کافی از غذا لباس شایسته، مسکن و... کمتر به دانش اندوزی پیشرفتهای درسی علاقه نشان می دهند. از مدتها پیش معلوم شده است که تفاوتهای آشکاری بین هوش کودکان برحسب سطح اجتماعی اقتصادی والدین آنها وجود دارد. هر اندازه در مقیاس شغلی و اجتماعی بالاتر رویم، متوسط کودکان در آزمون های هوشی به همان اندازه بیشتر خواهد شد.
تعداد کودکان باهوش در محیط های اجتماعی، اقتصادی پایین است. برعکس کودکان عقب مانده هوشی در محیط های اجتماعی اقتصادی فقیر بیشتر از تعداد آنها در محیط های اجتماعی اقتصادی غنی است. (گنجی سال 73 ص 55)

«سواد والدین»
برخی از دانش آموزان در امور تحصیل خود نیازمند به ساعات آموزشی در خارج از اوقات رسمی کلاس و مدرسه هستند. این قبیل دانش اموزان کسانی هستند که به دلایل متعددی مدت آموزشی کلاسیک مدرسه برای آنها کافی نبوده، لازم است پس از خروج از مدرسه کمک های آموزشی اضافی از منابع دیگر دریافت کنند مهمترین منبع کمک آموزشی خارج از مدرسه مخصوصاً برای دانش آموزان دوره ابتدایی والدین هستند باسواد علاوه بر نقش کمک رسانی در آموزش فرزندان نقش دوجانبه دارد. از یک سو برای آنها جنبه کمک آموزشی دارد و از سوی دیگر انگیزه ای برای درس خواندن آنها می شود. امّا بیسوادی والدین آسیب دوجانبه ای دارد این قبیل والدین نه تنها نمی توانند از نظر آموزشی کمکی به کودکان خویش نمایند بلکه یک الگوی تقلیدی نامناسب برای فرزندان خود هستند. (مکوندی سال 73 ص 23)
«هوش کودکان با وسعت خانواده نسبت عکس دارد»
در بعضی از تحقیقات معلوم شده است که بین سطح هوش و تعداد فرزندان خاواده ها رابطه معکوس وجود دارد. به عبارت دیگر هرچه تعداد فرزندان خانواده ها بیشتر باشد متوسط هوش فرزندان در مقایسه با خانواده های کم اولادتر کمتر می شود. یکی از دلایل احتمالی این امر آن است که تعداد فرزندان خانواده های سطح پایین اقتصادی اجتماعی و فرهنگی به طور متوسط بیش از خانواده های سطح بالاست. توانایی و انگیزه یادگیری کودکان با سطح اقتصادی اجتماعی خانواده های آن رابطه وجود دارد. (پاشا شریفی سال 75 ص 37)
به عقیده دانشمندانی که در این زمینه به تحقیق دست زده اند، خانواده های بزرگ از داشتن روابط لازم و کافی با بزرگسالان محروم می مانند و این به عقب ماندگی نسبی هوش آنان منجر می شود یکی از روانشناسان به نام (رابرت زایونگ) مدلی از خانواده موسوم به (مدل انبوه) را در سال 1976 ارائه داد که درباره اندازه خانواده است و این مدل نشانگر آن است که هرچه خانواده بزرگتر و پرجمعیت تر شود فاصله بین کودکان کمتر می گردد. (همان منبع ص 71)
«عملکرد روان شناختی خانواده های کودک معلول»
خانواده به عنوان محیطی که کودکان عقب مانده بیشترین وقت خود را در آن می گذراندند در این تحقیقات نشان داده اند که خانواده های کودکان معلول نسبت به خانواده های کودکان عادی در معرض تندیگی و افسردگی بیشتری هستند. در امر سازگاری، با مشکلات بیشتری مواجهند. انسجام خانوادگی کمتری دارند با مشکلات اقتصادی بیشتری دست به گریبان هستند و در فعالیتهای اجتماعی کمتر شرکت می کنند. اگرچه محققان در مورد ارتباط این متغیرها نظرات متفاوتی دارند اما بر این موضوع که این والدین و کودکان آنها در زندگی دچار مشکلاتی هستند، توافقی همگانی وجود دارد نکته قابل توجه اینکه به رغم این پیامدهای شناخته شدهف کوشش های ناچیزی در جهت کاهش تنشهای حاصل از آنها صورت گرفته است. به لحاظ اهمیت نقش خانواده و به ویژه والدین در امر آموزش کودکان عقب مانده ذهنی متخصصان باید اطلاعات و مهارت های متناسب با نیازهای کودک را به والدین ارائه و آموزش دهند. (ابراهیمی سال 1375 ص 30)
«تغذیه و سلامتی»
قرآن کریم رابطه ای بین غذا و عمل قائل است و انجام عمل صالح را در سایه بهره گیری از طیبات مطرح می سازد. اصل 4 اعلامیه حقوق کودک می گوید: کودک حق دارد از غذا و مسکن و در موقع لزوم از مراقبت پزشکی برخوردار گردد. و این خود نشان دهنده ی اهمیت آن است و بالاخره در اهمیت غذا می توان گفت همگان اتفاق نظر دارند و قائلند که سوء تغذیه از عوامل مرض، بدرفتاری و بسیاری از ناهنجاری های دیگر است. (قائمی، سال 73، ص 59)
زندگی اجتماعی برای انسان ها ضروری می سازد و نوزادان را که سرمایه های فردای جوامع بشری را تشکیل می دهند بیشتر مورد توجه قرار دهند. با آنکه غذای کافی و متعادل تنها شرط سلامتی افراد نمی باشد ولی تغذیه یکی از عوامل است که با کم بها گرفتن آن سلامت کامل قدرت و توانایی حداکثر هرگز حاصل نمی گردد. فرد گرسنه قادر به درست فکر کردن، کار و آموزش نیست و توانایی استفاده از امکانات موجود را ندارد.
سوء تغذیه سبب پیدایش زمینه های نامناسب در سلامت جسم، روان و رشد و نمو گروهی می گردد. (خاقانی، سال 75، ص 25)
«سازگاری اجتماعی عقب ماندگان ذهنی»
سازگاری اجتماعی عقب ماندگان ذهنی، در درون موقعیتهای گوناگون چون خانواده جامعه تسهیلات مراکز حمایتی و موقعیت های مشابه دیگر صورت می گیرد. از نقطه نظر زیستی، روانی و اجتماعی، خانواده مهمترین واحد تقلید و یادگیری اولیه انسان است.
تلاش برای اجتماعی کردن کودک عقب مانده به ویژه در دوران کودکی با تنش عصبی بسیاری همراه است. زیرا توجه و مراقبت مداوم که نیاز این کودکان است به ویژه در مورد عقب ماندگان ذهنی شدید برای والدین از نقطه نظر عاطفی بسیار دشوار است. بسیاری از والدین کودکان عقب مانده ذهنی، در کلیتهای تشخصی انواع مشکلات عاطفی چون احساس گناه، افسردگی، خشم، نومیدی و غیره را از خود نشان می دهند. به دلیل توقع مداوم از والدین و فرآیند کند و آهسته اجتماعی شدن کودک عقب مانده و نیز تعداد بی شماری از مشکلات عملی، زندگی کردن با کودک عقب مانده ذهنی را دشوار می سازد. (نوابی نژاد، سال 1373، ص 58)

«سازگاری های خانواده کودک معلول»
نوع ارتباط کودک عقب مانده ذهنی با والدینش بسیار مهم است و این اهمیت اگر بیش از ارتباط کودک طبیعی با خانواده خود نباشد، در همان ردیف است. شخصیت او شامل ثبات یا عدم ثبات عاطفی تا حدی قابل ملاحظه، بازتابی از ثبات شخصیت والدین او است والدین کودکان عقب مانده در شرایط دشواری قرار دارند. زیرا از لحاظ اجتماعی ممکن است بخاطر فرزندشان احساس شرم کنند و این احساس شرم امکان دارد به طرد کردن کودکان به طور آشکار یا پنهان بیانجامد. خوشبختانه همه والدین به وجود کودک عقب مانده در حلقه ازدواج پاسخ منفی نمی دهند. والدینی که از نظر آموزشی در سطح خوبی هستند تمایل دارند به کودک عقب مانده خود به عنوان یک تهدید بنگرند. در نتیجه ممکن است او را طرد کنند یا محدودیت های هوشی او را نپذیرند. پذیرش یک حقیقت یعنی پذیرش محدودیت قدرت ذهنی، کلید اساسی بهداشت روانی و شایستگی اجتماعی تمام کودکان عقب مانده ذهنی به ویژه عقب ماندگان سطحی است. (احدی، سال 70، ص 80)
«آموزش کودکان دیرآموز: یکپارچه سازی یا جداسازی»
با توجه به ویژگی های دانش آموزان دیرآموز، متخصصان تعلیم و تربیت عادی و استثنایی عموماً بر این باورند که چون این قبیل دانش آموزان از نظر رشد ذهنی تفاوت کمی با دانش آموزان عادی دارند بهتر است در مدارس عادی و همراه سایر همسالان خود تحصیل کنند. (فرهاد ساهر سال 72، ص 55)
تحلیل یازده مطالعه که طی سالهای 84-1875 انجام شده، نشان داده که دانش آموزان مبتلا به ناتوانی در موقعیت یکپارچه و در مقایسه با موقعیت های جدا، به سطح بالاتری از مهارتهای تحصیلی نایل می شوند. بسیاری از برنامه های تابع اصل جداسازی کودکان که در گذشته اجرا شده به زیان ناتوانان بوده است. نتایج پژوهش های زیادی نشان می دهد که دوره های تربیتی جدا بریا دانش آموزان ناتوان، به طور نسبی ثمربخش نبوده است. البته نتایج بعضی پژوهش ها نیز حاکی از آن است که گاه کنار آمدن با برنامه های سنگین و فشرده که در موقعیت های یکپارچه برای کودکان ناتوان وجود دارد برای آنان مشکل است به هر حال برای دفع تناقضات ذکر شده راهبرد یکپارچه سازی از طریق دائر نمودن کلاسهای ضمیمه درون مدرسه عادی و مختص دانش آموزان دیرآموز فضای تحصیلی در مدارس ایجاد می کند که در عین ایجاد نقاط قوت مربوط به روش یکپارچه سازی نقایص و ضعف های ناشی از ادغان صد در صد دانش آموزان را نیز کمرنگ و تعدیل نماید. در تحقیقی که توسط مصطفی اکبری در رساله ی کارشناسی ارشد خود در این مورد نموده به این نتیجه رسیده که نمره های آزمون پیشرفت تحصیلی و معدل درسی دانش آموزان دختر دیرآموز استفاده کنند از کلاسهای ویژه بالاتر از دانش آموزان استفاده کننده از کلاس عادی است. (توکلی، سال 1376، ص 53)

(نتیجه)
با توجه به مطالب مشروحه در رابطه با خانواده و نقش آن در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به این نتیجه می رسیم که خانواده به عنوان سنگ زیربنای جامعه و اولین بستر رشد و شکوفایی استعدادهای کودک و محیطی که استخوان بندی نونهالان در آنجا بسته می شود از اهمیتی فوق العاده برخوردار است. خانواده اولین و مهمترین کانون پرورش صحیح، احیا و شکوفایی استعدادهاست هرگونه تحول و تغییر اجتماعی باید از آنجا آغاز شود و هر اقدام اصلاحی نخست باید خانواده را شامل گردد.
اهمیت تحقیق و اهداف آن از نظر محقق بیان شده که عبارت است از بدست آوردن اثرات مطلوب نقش والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان و اصولاً آیا والدین می توانند بر پیشرفت تحصیلی فرزندان تأثیر مثبت بگذارند یا هیچگونه تأثیری از ناحیه خانواده در پیشرفت یا عدم پیشرفت فرزندان وجود ندارد. کلیه دست اندرکاران تعلیم و تربیت اهم از علمای قدیم و جدید و محققان روان شناسی تربیتی متفق القولند که بین عملکرد والدین و عملکرد تحصیلی فرزندان رابطه وجود دارد و ما درصدد آنیم که کدام مقوله رابطه نزدیکتر و مستقیم دارد تا با تقویت این متغیر و احیاناً اصلاح آن گامی هرچند کوچک در ارتباط با مسائل تعلیم و تربیت و نهایتاً پیشرفت تحصیلی فرزندان یک مملکت برداریم.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  75  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی نقش خانواده در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دیر آموز

دانلود مقاله تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی کودکان دوره ابتدایی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی کودکان دوره ابتدایی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

چکیده تحقیق:
این پژوهش تحت عنوان تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی کودکان دوره ابتدایی شهر تهران صورت گرفته است.
جامعه آماری شامل60 نفر ، که انتخاب آنها بصورت کاملاً تصادفی می باشد. با توجه به اینکه پژوهشهای متعدد در مورد پیشرفت تحصیلی صورت گرفته ، اما هنوز بسیاری از زوایای این امر مهم ناشناخته باقی مانده و کشور ما با وجود سرمایه گذاری ها و صرف هزینه های کلان هنوز موفقیت های لازم را در این زمینه کسب نکرده است این پژوهش در صدد است تا زاویه ای دیگر از این پدیده را روشن کند و مسئولین آموزشی را برای رسیدن به اهدافشان یاری نماید.
امروزه این نکته در زمینه تربیت مسلم است که متناسب بودن برنامه و محتوای آموزشی با مراحل تحول دانش آموزان باعث فهم مطالب و اجتناب از انباشن حافظه می گردد و یک ضرورت آموزشی محسوب می شود.
براین اساس پژوهش حاضر در صدد است تا ارتباط بین تاثیر پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی بین کسانی که دورۀ پیش دبستانی را طی نموده اند و آنهایی که از گذارن این دوره بی بهره بوده اند را روشن سازد.

 

 

 


(پیشگفتار)
اگر چه قصد ما بررسی تاریخچۀ آموزش متوسطه نیست اما برای آشنایی خوانندگاه باید گفت که نظام آموزش متوسطه ایران مراحل زیر را طی کرده است.
1- مرحله ای که خود به خود دنبالۀ دورۀ ابتدایی محسوب می شود و در آن مسئله انتخاب رشتۀ مطرح نبود .
2- مرحله ای که دورۀ دوم متوسطه ابتدا به ادبی، طبیعی و ریاضی و هنرستانی و سپس به دوره ها یا رشته های دیگر تقسم می شود.
اما از سال 1350 با تاسیس دورۀ راهنایی تحصیلی دورۀ متوسطه به 4 سال با عنوان رشته های نظری ، شامل ریاضی فیزیک ، علوم تجربی ، ادبیات و علوم انسانی ، شاخه فنی و حرفه ای تغییر یافت.
در سالهای اخیر در نظام جدید آموزش متوسطه با چهره ای متفاوت از قبل همانند آنچه در دانشگاه به عنوان واحد در نظر
گرفته می شود ؛ به صورتی دیگر ظاهر شد.
به این ترتیب که در این نظام دروس مرتبط به هم نبود و چیزی به عنوان تکرار پایه تحصیلی که دانش آموزان در آن متحمل آن می شوند در این نظام مشاهده نمی شود.
حال باید دید پیشرفت دانش آموزان نظام جدید با توجه به عواملی که بعد به ذکر آن خواهیم پرداخت با توجه به تاریخ گذشته انسان و نسل بشر می توان چنین نتیجه گیری کرد که بشر از همان اوان خلقت همیشه و بطور دائم در پی آموزش و فراگیری بوده است و این آموختن مراحل و اشکال مختلفی داشته است و در دوران مختلف شیوه آموزش و آموختن انسان متفاوت بوده است.
مثلاً دیده می شود که انسان در دوران گذشته با مشاده طبیعت و موجودان موجود در آن دست به آموختن می زده و بعد از آن برای ایجاد ارتباط با نسانهای دیگر از راه وروشهای مختلف بهره گرفته است و بعدها برای ارتباط با دیگران از نوشتن نامه استفاده می کرده که بسته به قوم مشخص طرق گوناگونی داشته است.
مثلاً دردوره ای از خط تصویری برای نوشتن استفاده می کرده و قومی درجای دیگری از خط میخی استفاده می کرده که البته استفاده از این روشها نیز نیاز به آموختن داشته است.
و با گذشت زمان در طی چند قرن اخیر انسان نیاز به آموختن را برای همه افراد بشر ضروری می بیند و شروع به ایجاد مکانهای مشخصی برای این کار می کند و با پیشرفت انسان در مورد علوم و دانش این مراکز دانش و تعلیم و تربیت هم صورت مشخص تری به خود می کیرد و بصورت مجزاتری وجود پیدا می کند.
هر چه می گذرد انسان در می یابد که آموختن دانش در سنین پایین تر و کودکی بهتر است از دوران بزرگسالی صورت می گیرد و با تحولات زیادی که در قرون اخیر در زمینه تعلیم و تربیت کودکان انجام گرفته بر اهمیت توجه به امور کودکان و مراکز تعلیم و تربیت آنان پیش از پیش افرزوده است ؛ نظر به اینکه کودکان امیدهای آینده جامعه انسانی می باشند و دارای استعدادها و علائق نهفته و ناشناخته می باشند که باید کشف گردیده و هدایت گردند.
تا بتوانند به ساختن شخصیت خود بپردازند و هرچه بهتر برای زندگی آینده در جامعه آماده گردند.
تعلیم و تربیت کودکان در مراحل مقاطع گوناگون صورت می گیرد یکی از آنها آموزش پیش دبستانی می باشد که اخیراً توجه زیادی هم به آنان معطوف می گردد.
البته این مقطع به لحاظ سنی از مهمترین و حساسترین دوره های زندگی در حال آموزش کودکان می باشد.
که متاسفانه هنوز برای برخی از والدین و مسئولین دست اندر کار اهمیت این دروره آموزشی کامل مشخص نشده است. کودکان در این مراکز چیزهایی را می آموزند که اقتضای سنشان باید بیاموزند که این موارد را در محیط خانه بطور کامل نمی توانند بیاموزند.
از ویژگیهای مهم مراکز پیش دبستانی به مواردی می توان اشاره کرد از قبیل اجتماعی شدن کودکان در این محیط ها ، به خاطر مراوده و ارتباط با کودکان دیگر و همچنین دریافت و آموزش کاربرد خیلی از وسایل و امکاناتی که در محیط زندگیشان با آنها مواجه هستد و با توجه به تاثیراتی که مراکز پیش دبستانی در جنبه های مختلف زندگی کودکان دارد، این انگیزه را در شخص ایجاد می کند که تحقیق و تفحصی در این زمینه انجام دهد.
ما در کشوری زندگی می کنیم که برای رسیدن به استقلال و پیشرفت همه جانبه در زمینه فردی اجتماعی ، اقتصادی ، صنعتی ، علمی و فرهنگی به شخصیتهای رشد یافته و به دلهای بیدار و مغزهای اندشمند و دستهای ماهر توانا نیازمند است.
در راستای رسیدن به این اهداف ضروری است که متخصصان تعلیم و تربیت آنچه در توان دارند به کار گیرند و لزوم تعلیم و تربیت منابع انسانی کشومان به ویژه کودکان با خوش و مستعد را تبیین و گسترش دهند.
با توجه با اینکه در نظر عموم پیشرفت تحصیلی و داشتن نمرات بیشتر در مدرسه تیز هوش تلقی می شود و نیز به لحاظ روابط متقابل خانواده و غیره در بالا بودن نمرات تحصیلی همواره باید در پی عوامل موثر پیشرفت گروهی از دانش آموزان شد.
درست است که ارزش نمرات امتحانی دانش آموزان در مدرسه را نمی توان انکار کرد اما موارد زیادی مشاهده شده است که دانش آموزان با نمرات کم یا متوسط در ادامه تحصیل و در مسائل علمی و حتی در زندگی خود موفقیتهای شایانی داشته اند.
با وجود این تنها می توان گفت که پیشرفت تحصیلی در داشتن نمرات بیشتر در مدسه را تنها نمی توان به عامل خاصی نسبت داد بلکه عوامل متعددی به شکل فعال در تعامل با یکدیگر هستند تا چنین وضعیتی را ترسیم کنند.
تحقیقات فراوانی در زمینه افت تحصیلی دانش آموزان و علل آن انجام گرفته تا بتواند از هدر رفتن هزینه های هنگفتی که در نظام آموزش کشور ها جلوگیری کند اما علی رغم نتایج بدست آمده هنوز یکی از بزرگترین معضلات آموزش و پرورش و نظامها ی آموزشی افت تحصیلی دانش آموزان است . آنچه مسلم است مطالعه و بررسی علل و افت تحصیلی کافی نمی باشد و باید راهبرد هایی برای جلوگیری از بوجود آمدن افت تحصیلی ارائه نمود.
یکی از راه حل های موجود برای شناخت ویژگی دانش آموزان و عوامل موثر در پیشرفت تحصیلی آنان است تا با گسترش ویژگیهای مذکور و جایگزین کردن این راهبرد ها زمینه ایجاد افت تحصیلی را از بین ببریم کشف متغییر های پیشرفت تحصیلی موضوع ساده ای نیست پیشرفت تحصیلی دانش آموزان در مقاطع مختلف مستلزم داشتن انگیزه های قوی و نیرومند است . انگیزه هایی که بتوان تحرک و پویایی لازم برای فعالیتهای فردی و گروهی دانش آموزان را برانگیزد.
از مسائل عمده و مهم نظام تعلیم و تربیت (آموزش و پرورش) در هر جامعه چگونگی تربیت و پرورش افراد آن جامعه بر اساس نیازهای مشخص شده آن جامعه می باشد.
روشن است که بر آورده ساختن این نیازهای کاری چندان ساده و آسان نیست و رسیدن به چنین هدفی مستلزم به کارگیری مهارتهایی است که باید مبتنی به تجربه های علمی باشد.
معمولاً خانواده ها به دلیل درگیری ، مسائل و مشکلات مختلف از مسئولیتهایی که نسبت به کودک در ارتباط با کودک در رابطه با زندگی او و آینده اش دارند غافل می مانند.
همین امر سبب شده که نسبت به محرکاتی که کودک برای رشد و تحول شخصیت خود به آنها نیاز دارد غافل بماند و زیاد توجهی به آنها ننماید.
به همین علت انتظار می رود تا مراکز حرفه ای و پرورشی و جبرانی تربیت ، نظیر مهد کودک یا کودکستانها بتوانند به عنوان کار تخصصی و تکمیلی کار خانواده در امر تربیت کودکان گام بردارند.
جامعه برای رسیدن به هدفها باید مسیرهایی را که برای رسیدن به این اهداف لازم هستند مشخص نماید و برای طبق یک برنامه تعلیم و تربیت صحیح که در ارتباط با هدف و تامین کننده خواسته های فردی و اجتماعی مردم آن جامعه است افراد را هدایت کند.
رسیدن به هدفهای جامعه و پروراندن انسان کاری نیست که بتوان تصادف از آن گذشت بلکه احتیاج به نظام پرورش برنامه ریزی شده ای دارد تا از طریق ایجاد فرصتهای دیگری بتوان در رشد و شکوفایی استعداد های جامعه و جلوگیری از بروز نا هنجاریهای تحصیلی و رفتار در کودکان اقدام لازم را بعمل آورد.
فردریک فروبل*(1825-1782) را به عنوان کسی که به آموزش و پرورش جنبه اجتماعی می دهد باید نگریست .
اهمیت آموزش و پرورش و پیشرفت دبستانی با افکار و نظریات فروبل انسجام و نظم دقیقتری می یابد. او اولین کودکستان را تاسیس نمود و آن را باغ کودکان نامید.
فروبل می گوید : کودکستان باید نمونه کوچکی باشد از اجتماعی که کودکان را در بر گرفته و در آنجا باید اجراء و عناصر روابط زندگی اجتماعی به طوری که متناسب با توان و هوش و درک باشد آموزش و پرورش پیش دبستانی از جمله نمادهایی است که قادر است از طریق غنی سازی محیطی ، کودکان را به تجارب ادراکی و ذهنی جدیدی که احتمالاً در محیط خانواده برای آنان که امکان پذیر نیست راغب نماید.
همچنین در محیط های مساعد کودکستان است که می توان مجموعه ای از تجارب اجتماعی را هم از طریق رابطه با سایر کودکان و هم از طریق یافتن الگوهای جدید مانند مربیان در اختیار آنان قرار دهد.

 

 

 

فصل اول
ادبیات تحقیق

 

 

 

 

 


بیان مسأله
یافته های تحقیقاتی حاکی از آن است که ارائه برنامه های پیش دبستانی نه تنها موجب تغییرات در توانایی های ذهنی کودکان می گردد . بلکه اثرات دراز مدتی نیز بر سازگاری آنان یا محیط کلاس و پیشرفت تحصیلی در دوره دبستان بر جای می گذارد. با توجه به این مسأله است که باید برای ایجاد پیشرفت در امور زندگی به دورۀ 6 ساله اول زندگی توجه خاصی مبذول شود تا زیر بنای محکمی برای مراحل بعدی پی ریزی گردد.
با توجه به اینکه عده ای از دانش آموزان قبل از ورود به دبستان و قبل از اینکه دوره ای جدید از زندگی خود را شروع کنند به جایی قدم می گذارند که یک طرف فرد را آماده ورود به دبستان می کند و از طرف دیگر به فرد آموزشهایی می دهد که اورا دقیقأ از وابستگی به خانواده جدا می کند و نیز به او می آموزد کهم زندگی فقط محصور به خانواده نیست و او باید از تجربه های استفاده کند.
پیاژه رو ی این موضوع تأکید می کند به کودک در دوران پیش دبستانی باید فرصت کافی برای رشد کاربردهای حسی – حرکتی داده شود و توجه او به کنفرانس بین المللی آموزش عمومی در اوایل سال 1939 این است که برای کودکان پیش دبستان باید وسایل مختلف آموزش حسی و حرکتی داده شود و خواندن و نوشتن برای سالهای اول دبستان گذاشته شود.
با توجه به تحقیقات مختلف صورت گرفته در مورد آموزش پیش دبستانی و اهمیت آن در اینجا این مسأله مطرح می شود که آیا بین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان که دوره پیش دستانی را طی نموده اند با دانش آموزانی که این دوره را طی ننموده اند تفاوتی معنی داری وجود دارد ؟
ضرورت و اهمیت تحقیق
در پژوهش حاضر نقش مهم آموزش پیش از دبستان در پیشرفت تحصیلی کودکان مورد بررسی قرار خواهد گرفت.آموزش و پرورش کودکستانی اولین مرحله از آموزش و پرورش رسمی است که هدفهاو محتوای و برنامه و روشها و ابزارهای خاصی خود را دارد و پایه مهمی برای سایر دوره های آموزش و پرورش عمومی است در این مرحله از آموزش دورهای که مخصوص کودکان پنج و شش ساله است دوره آمادگی برای ورود به دبستان یا اصطلاحأ دوره پیش دبستانی نامیده می شود که اساسأ زیر نظارت آموزش و پرورش است در این دوره است که کودکان برای اولین بار از استقلال خویش بهره می گیرند . در این دوره است که نقش نهاد خارج از محیط خانواده یعنی نقش کودکستان در رشد و پرورش و یادگیری کودک اهمیت می یابد ولذا برنامه ریزی منسجم وهدفدار آموزش وپرورش ضرورت بیشتری پیدا می کند.
با توجه به اینکه هرگاه صحبتی از وضعیت درسی و معلومات علمی دانش آموزان می شود اغلب والدین در پاسخ دادن به این موضوعات به خاطر مشکلات و مسائلی که در زندگی خویش با آنها روبرو هستند عاجز می مانند و می گویند ما به علت مشاغل خود و گرفتاریهایی که داریم دیگر حصله بحث نمودن با فرزند خود در این زمینه را نداریم وبعضی ها نیزی برای اینکه خود را از این مسئولیت بدور دارند فرزندانشان را به کودکستان می برند و بر این باورند که بردن به کودکستان سبس می شود که کودکانشان خود به خود انرژی لازم را برای ادامه تحصیلات کسب نمایند و دیگر نیازی به بحث و یاد دادن والدین خود را ندارند.
بر آن شدیم با بررسی هایی بفهمیم که این نظر ها تا چه اندازه درست است.
آیا واقعأ کودکستان می تواند وسایل لازم را برای یک دانش آموز بر آورده سازد ؟
یا اینکه عوامل دیگری به غیر از کودکستان می تواند بر پیشرفت تحصیلی یک دانش آموز موثر باشد ؟
همچنین از اهداف دیگر این می تواند باشد:
الف جلب توجه مسئولین آموزشگاه و دست اندرکاران آموزش و پرورش.
الف آگاهی دادن به والدین و مشخص نمودن اثر مهد کودک بر فرزندان آنان.

اهداف تحقیق
تعلیم و تربیت کودکان خردسال در طول تاریخ بین اقوام مختلف به صورتهای گوناگونی مطرح بوده است . این نکته قابل ذکر است که طرز تفکر عده ای در مورد کودکان به گونه ای است که معتقدند کودک باید با ویژگیها و نیازهای دوران کودکی مورد تعلیم و تربیت قرار گیرد . اما عده ای به عکس می کوشند که هر چه زودتر کودک را به فرد بزرگسال تبدیل کنند . این دو نگرش همیشه در طول تاریخ وجود داشته است تا یکی دو قرن گذشته تعلیم و تربیت دوران اولیه کودکی عمومأ به عهده خانواده ها و والدین بود. در اروپا از قرن نوزدهم با به وجود آمدن تشکیلات و سازمانهایی به نام کودکستان آموزش و پرورش جدی و رسمی خردسالان آغاز شد.
بطور کلی ابتدا خانواده و بخصوص مادر قادر است که احتیاجات جسمانی و عاطفی روانی کودک را بر آورده سازد ولی به تدریج که کودک رشد می کند ملزوم به ایجاد رابطه گسترده تری با دیگران وکسب استقلال فردی ، و یادگیری بیشتری می شود . در این مرحله موسسات پرورشی و تربیتی مانند آموزش و پیش دبستانی (کودکستان) اولین محیط غیر از خانواده است که کودک به آنها وارد می شود. تاثیراتی که کودکان از این محیط ها دریافت می کنند، زمینه ساز رفتارها و علایق بعدی آنان در محیط بزرگتر خواهد بود.

 


هدف کلی:
با توجه به این نکته که بعضی می گویند چون که پسرم و یا دخترم قبل از اینکه به مدرسه برود وارد کودکستان شده یا اینکه والدینی گفته اند که دانش آموز قبل از ورود به مدرسه باید کودکستان برود . یا اینکه والدین و اطرافیان از کودکستان بعنوان سن آغازین ورود دانش آموز به آنجا صحبت می کنند بر آن شدیم تا مقایسه کنیم دانش آموزی که به کودکستان رفته نسبت به دانش آموزی که به کودکستان نرفته برتری دارد یا نه و اگر دارد چگونه و تا چه اندازه رفتن به کودکستان بر دانش آموز تأثیر داشته است ؟
هدف اختصاصی :
با توجه به نظرات متفاوت و مختلفی که افراد و والدین در جامعه در مورد کودک و پیشرفت در مدارس و همچنین کودکستان در رابطه با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد ، سعی بر این شده تا این نظرات بررسی شده و مشخص شود آیا این نظرات را می توانیم مورد قبول قرار دهیم یا خیرأ و ببینیم که آیا کودکستان در رابطه با پیشرفت تحصیلی کودک موثر است ؟

 


تعریف اصطلاحات تحقیق
پیشرفت تحصیلی:منظور از پیشرفت تحصیلی در تحقیق حاضر عبارت است از مجموع میانگین نمرات دانش آموزان کلاس اول ابتدائی که دوره پیش دبستانی را طی کرده اند.
دورۀ پیش دبستانی یا آمادگی : سالهای پنجم و ششم زندگی کودک را از سالهای کودکستانی و دورۀ آمادگی برای ورود به دبستان یا پیش دبستانی می نمائیم.
در این دوزه است که کودکان برای اولین بار از تحرک و استقلال خود بهره می گیرند و والدین و جامعه انتظار دارند که کودکان برای ورود به دبستان آماده شوند
سئوالات تحقیق
1- آیا کودکانی را که دوره پیش دبستانی را طی نموده اند ( در درس املاء) از کسانی که این دوره را طی نکرده اند از پیشرفت تحصیلی بیشتر برخوردارند ؟
2- آیا کودکانی را که دوره پیش دبستانی را طی نموده اند ( در درس ریاضی) از کسانی که این دوره را طی نکرده اند از پیشرفت تحصیلی بیشتر برخوردارند ؟
3- آیا کودکانی را که دوره پیش دبستانی را طی نموده اند ( در درس فارسی) از کسانی که این دوره را طی نکرده اند از پیشرفت تحصیلی بیشتر برخوردارند ؟

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  116  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر دوره پیش دبستانی بر پیشرفت تحصیلی کودکان دوره ابتدایی