بین هر موجود زنده و پیرامون او روابطی وجود دارد که مادر زادی شکل نگرفته اند.این روابط بیشتر اکتسابی هستند و تنها دربرخی مواقع است که واکنش انسان غریزی میباشد.به این معنی که انسان باید در ارتباط با محیط خود مفهوم اشیا را یاد بگیرد، جایگاه هرچیز کجاست و اینکه د رمقابل هر امری چه رفتاری باید داشته باشد.به مرور زمان و افزایش تجربیات ، شبکه عظیمی از اطلاعات یاد اندوزی شده در ذهن ما به وجود می آید و نهیتاً قادر به شناخت تمامی اشیا می شویم. این شناخت به ما قدرت کنترل محیط خود را می دهد حتی بدون آنکه در هر لحظه همه چیز مستقیماً در معرض ادراک ما باشند. تا اوایل قرن 17 میلادی نقاشی ها و مجسمه ها برای مکانی خاص آفریده می شدند. این که میتوان یک تابلو را از مکانی به مکان دیگر انتقال داد اندیشه ای نسبتاً جدید میباشد.
د رتصورات ما نیز هر شی همیشه در ارتباط با محیطی خاص مطرح است.مثلاً یک کتاب را همیشه بر روی پرده خاطرات فرد در یک کتابخانه یا بر روی یک میز می بینیم نه د ریک وان آب یا د ریخچال. د رمورد ساختمانها این خاصیت قویتر است. ما همیشه برج ایفل را در کنار رود سن در پاریس و نه برفراز قله ای در سوییس یا در یک ظرف سوپ می بینیم.
معماری نه تنها در واقعیت متصل به محیط است بلکه در دنیای خاطرات ما نیز چنین است.به این ترتیب روشن میشود که نقش محیط در ادراک معماری تا چه حد موثر است و چرا در نظر داشتن محیط هنگام طراحی یک ساختمان اجتناب ناپذیر است. ین محیط را به شکل ضمنی هر آنچه در اطراف ما است، چه ساخته شده چه طبیعی، می توان نامید.
با این وجود تعریف ما از محیط بسته به نوع برداشت و استفاده ما از محیط متفاوت است: جغرافی دانان زمین آب و هوا، روان شناسان مردم و شخصیت فردی آنها، جامعه شناسان سازمان های اجتماعی و فرآیندها و معماران ساختمان ها و محیط های باز و منظر را محیط تعریف می کنند. بسیاری از عوامل غیرفیزیکی موجود در محیط می توانند محیط را متاثر کنند. محیط های طبیعی اغلب به عنوان عواملی که از فشار روحی می کاهند در نظر گرفته می شوند اما گاهی در شمار موارد استرس زا قرار می گیرند.
دانلود مقاله مکان و محیط