فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تاثیر موسیقی بر مغز انسان

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد تاثیر موسیقی بر مغز انسان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاثیر موسیقی بر مغز انسان


تحقیق در مورد تاثیر موسیقی بر مغز انسان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه34

 

فهرست مطالب

 

تاثیر موسیقی بر سلامت انسان:

        تاثیر موسیقی بر روان انسان  :

 

  تاثیر موسیقی بر رشد عاطفی و تعادل روحی کودکان:

تأثیر موزیک درمانی بر افرادی که ناتوانی

تاثیر موسیقی بر مغز انسان

 آیا تا به حال به تاثیر موسیقی بر حالات خود فکر کرده‌اید؟ در زمان شادی، هیجان، ناراحتی و حتا در زمان خشم. موسیقی حتا در زمان بیماری می‌تواند موثر باشد. این جمله‌ای است که بارها در مجلات و مقالات روانشناسی با آن برخورد داشته‌ایم. موسیقی می‌تواند هیجان و شور درونی را به‌راحتی آزاد کند. می‌تواند آرامشی را که مدت‌ها به دنبال آن هستیم، برایمان فراهم کند. تاثیر موسیقی بر روان انسان از حقایقی است که نمی‌توان آن را انکار کرد. این تاثیر تا جایی است که امروزه روش‌های خاصی برای بهبود و درمان بسیاری از بیماری‌ها به وسیله موسیقی در جهان مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از موسیقی به‌عنوان مکملی برای درمان بیماری‌ها به زمان ارسطو و افلاطون بازمی‌گردد. از آن زمان استفاده از اصوات و آهنگ‌ها برای درمان بیماری‌های مختلف به‌کار می‌رفته است. سیر استعمال موسیقی در قرن بیستم به‌صورت جدی‌تر مورد توجه قرار گرفت و تکامل بیشتری یافت و انجمن‌های متعددی در این زمینه آغاز به‌کار کردند. اولین برنامه آموزش موسیقی‌درمانی در جهان در سال 1944 در دانشگاه میشیگان آغاز شد. شروع فعالیت انجمن‌های موسیقی‌درمانی از سال 1950 بود و بعد از آن در 1971 انجمن موسیقی‌درمانی آمریکا یا AAMT‌ آغاز به‌کار کرد. در 1985 فدراسیون جهانی موسیقی‌درمانی به ثبت رسید. در ایران انجمن موسیقی‌درمانی با هدف بالا بردن سطح آگاهی افراد از فرایند موسیقی‌درمانی و فواید آن و بالا بردن امکانات تخصصی برای استفاده از این روش کار خود را آغاز کرده است. موسیقی‌درمانی به‌طور کلی مانند هر گونه روش درمانی


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاثیر موسیقی بر مغز انسان

مقاله در مورد رابطه مغز

اختصاصی از فی توو مقاله در مورد رابطه مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله در مورد رابطه مغز


مقاله در مورد رابطه مغز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه:5

 

  

 فهرست مطالب

 

 

رابطه مغز

 

مرد فلجی که با مغز خودش ایمیل می فرستد

 

کلاهک با شعور Thinking cap

 

ویلچیری موتوری

 

سخنان بازیابی شده

 

کاربردهای فضائی

 

 

 

مرد فلجی که با مغز خودش ایمیل می فرستد

 یک تراشه به اندازه یک  لوبیای کوچک که در مغزیک مرد فلج کار گذاشته شده ، او را قادر می سازد که ایمیل های خود را چک کند ، و با استفاده از قدرت تفکر خود  بازی کامپیوتری انجام دهد . این ابزار می تواند با صدها نورون در یک زمان رابطه بر قرار کند و یکی ا زپیچیده ترین  فن آوریها برای کاشت آن بکار رفته است .

امروزه بسیاری از افراد فلج به کمک ابزار هایی که از حرکات چشمان و یا زبان آنها دستور می گیرد، عملکرد کامپیوتر خود را  تحت کنترل دارند  . اما محدودیت فعالیت عضلانی در این اندامها  محدودیت این تکنولوژی را بدنبال دارد و افرادی که از این تکنولوژی بهر می گیرند باید تلاش کنند تا مهارت های خود را در کنترل  دستگاهها به کمک چشم یا زبان بالا ببرند .  همین امر سبب می شود همگان قادر به استفاده از این تکنولوژی نباشند  و میزان موفقیت افراد به وضوح به درجه هوشمندی انان وابسته است . 

در 24 ژوئن 2004  ابزاری کوچک حاوی یکصد الکترود درقشر حرکتی مغز یک مرد فلج  24 ساله کار کذاشته شد . این دستگاه که یک دروازه عبور و ورود الکترونیکی  یا برین گیت(BrainGate) برای مغزمحسوب می شود، بوسیله کمپانی سایبر کینتیک ساخته شده است . هر الکترود به یکی از نورونهای  مهم  مغز فرد فلج متصل می شود .   برینگیت به بیمار اجازه می دهد که حتی وقتی همزمان  مشغول انجام کار دیگری باشد یک کامپیوتر یا تلویزیون  را به کمک فعالیت  های مغزی خود کنترل کند، ایمیل بفرستد و صندوق خود را چک کند .  محققین گزارش داده اند که این مرد حتی وقتی حرف می زند و سر خود را تکان می دهد  نیزقادر است که تلویزیون خانه خود را کنترل کند . اکنون این گروه در صدد پیوند چنین تراشه ای به مغز چهار نفر دیگر اند .

 در همین حال مطرح گردید که محققین در این فکرند که ابزاری بسازند تا بدون  نیاز به جراحی و با اخذ امواج الکتریکی سطح  جمجمه مثل امواج الکترو آنسفالو گرا م بتوانند به توانبخش اینگونه افراد کمک کنند . اما تعدادی از محققین این امر را ناشدنی می دانند . به هر حال باید صبر کرد و منتظر پیشرفتهای آینده بود .

و اکنون یکسال بعد در نیچر اعلام شد که:

 

کاربران کامپیوتر  به کمک  امواج مغزشان می توانند شیئی را جابجا کنند .

کلاه الکترودی به کاربران اجازه می دهد تا خود را در یک محیط مجازی حس کنند .

 

 

دانشمندان علوم کامپیوتر کلاهی ساخته اند که می تواند افکار شما را بخواند . این کلاه به شما امکان می دهد  تا در یک خیابان خیالی قدم یزنید.

 این  ایزار که واسطه بین مغزشما و کامپیوترشما است ،  فعالیت مناطقی از مغز که به حرکات بدن مربوط می شود را تشخیص داده و از سیگنالهای بدست آمده از این نواحی  برای تقلید حرکات در دنیای مجازی استفاده می کند . این تکنولوژی روزی به بیماران دارای بازوی مصنوعی کمک خواهد کرد تا فقط با فکر کردن از بازوی مصنوعی خود کار بکشند و می تواند به بیماران سیستم عصبی حرکتی کمک کند تا منویات خود را در دنیای مجازی به صورت فشردن دکمه های صفحه کلید   عملی کنند .

 

 


دانلود با لینک مستقیم


مقاله در مورد رابطه مغز

دانلود مقاله مخجه

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مخجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مخجه


دانلود مقاله مخجه

ینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


 تعداد صفحه:3

 

 

 

 

فهرست

وظیفه

ویژگی ها

مخچه

بصل‌النخاع

عقده عصبی

دستگاه عصبی محیطی

اعصاب پیکری و خودمختار

مقدمه

مخچه که تعادل بدن را حفظ می‌کند دارای بخش خاکستری در قشر و بخش سفید در مرکز است. قشر مخچه دارای سه طبقه است: طبقه ذره‌ای در بیرون ، دانه‌ای در درون ، و پورکنژ در وسط. مخچه بوسیله سه جفت پایک که شامل دسته‌هایی از تارهای عصبی می‌باشند با مغز میانی ارتباط برقرار می‌کند. در مرکز مخچه ، هسته‌های مرکزی مخچه قرار دارند. این هسته‌ها از جنس بخش خاکستری هستند که بوسیله بخش سفید احاطه شده است

هسته‌های مرکزی مخچه از بیرون به درون عبارتند از: هسته دانه‌دار ، هسته سه گوش ، هسته مدور ، هسته فاسیتژیال که هر یک در درون دیگری قرار دارد. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچه‌ای به مخ

کمک می‌کنند. پیامهای حرکتی که از مخ به اندامها می‌رود. توسط مخچه ، تقویت و هماهنگ می‌شوند. برای کار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر می‌دهند. در کل کارهای که مخچه انجام می‌دهد همگی غیر ارادی هستند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مخجه

تحقیق در مورد رابطه مغز

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد رابطه مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد رابطه مغز


تحقیق در مورد رابطه مغز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحات:5


فهرست مطالب :

مرد فلجی که با مغز خودش ایمیل می فرستد
کاربران کامپیوتر  به کمک  امواج مغزشان می توانند شیئی را جابجا کنند .
کلاه الکترودی به کاربران اجازه می دهد تا خود را در یک محیط مجازی حس کنند .
کلاهک با شعور Thinking cap
ویلچیری موتوری
سخنان بازیابی شده
کاربردهای فضائی

 یک تراشه به اندازه یک  لوبیای کوچک که در مغزیک مرد فلج کار گذاشته شده ، او را قادر می سازد که ایمیل های خود را چک کند ، و با استفاده از قدرت تفکر خود  بازی کامپیوتری انجام دهد . این ابزار می تواند با صدها نورون در یک زمان رابطه بر قرار کند و یکی ا زپیچیده ترین  فن آوریها برای کاشت آن بکار رفته است .
امروزه بسیاری از افراد فلج به کمک ابزار هایی که از حرکات چشمان و یا زبان آنها دستور می گیرد، عملکرد کامپیوتر خود را  تحت کنترل دارند  . اما محدودیت فعالیت عضلانی در این اندامها  محدودیت این تکنولوژی را بدنبال دارد و افرادی که از این تکنولوژی بهر می گیرند باید تلاش کنند تا مهارت های خود را در کنترل  دستگاهها به کمک چشم یا زبان بالا ببرند .  همین امر سبب می شود همگان قادر به استفاده از این تکنولوژی نباشند  و میزان موفقیت افراد به وضوح به درجه هوشمندی انان وابسته است .  
در 24 ژوئن 2004  ابزاری کوچک حاوی یکصد الکترود درقشر حرکتی مغز یک مرد فلج  24 ساله کار کذاشته شد . این دستگاه که یک دروازه عبور و ورود الکترونیکی  یا برین گیت(BrainGate) برای مغزمحسوب می شود، بوسیله کمپانی سایبر کینتیک ساخته شده است . هر الکترود به یکی از نورونهای  مهم  مغز فرد فلج متصل می شود .   برینگیت به بیمار اجازه می دهد که حتی وقتی همزمان  مشغول انجام کار دیگری باشد یک کامپیوتر یا تلویزیون  را به کمک فعالیت  های مغزی خود کنترل کند، ایمیل بفرستد و صندوق خود را چک کند .  محققین گزارش داده اند که این مرد حتی وقتی حرف می زند و سر خود را تکان می دهد  نیزقادر است که تلویزیون خانه خود را کنترل کند . اکنون این گروه در صدد پیوند چنین تراشه ای به مغز چهار نفر دیگر اند .
 در همین حال مطرح گردید که محققین در این فکرند که ابزاری بسازند تا بدون  نیاز به جراحی و با اخذ امواج الکتریکی سطح  جمجمه مثل امواج الکترو آنسفالو گرا م بتوانند به توانبخش اینگونه افراد کمک کنند . اما تعدادی از محققین این امر را ناشدنی می دانند . به هر حال باید صبر کرد و منتظر پیشرفتهای آینده بود .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد رابطه مغز

دانلود مقاله یادگیری مبتنی بر مغز

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله یادگیری مبتنی بر مغز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 اشاره: علوم بنیادی اعصاب (عصب شناسی و رفتارشناسی مغز و سلسله اعصاب)، از جمله دانش های پیچیده ای است که به تدریج و آرام- آرام وارد عرصه های زندگی می‌شود. امروزه کاربردهای عصب شناسی در علوم تربیتی و آموزش و پرورش، گسترده تر از سایر زمینه‌ها نمود یافته است. آن چه در پی می‌آید مقاله ای است که از مجله معروف و حرفه ای «رهبری آموزشی» ترجمه شده است که به رغم سنگین بودن برخی از بخش های آن، قابل تعمق و خواندنی است. نکته های خارج شده در این مقاله، می‌تواند فرضیات بسیاری از پژوهش های تربیتی و رفتاری را شکل دهد. در «علوم اعصاب» مطالب زیادی دارد که می‌تواند به درک ما از تدریس و یادگیری بیفزاید. اما برای آوردن پژوهش به بیرون از آزمایشگاه و به داخل کلاس درس، باید محتاط باشیم. ما مطالب فراوانی در مورد ارتباطات بین مغز و راهکارهای کلاس درس شنیده ایم. اما در این مورد، واقعاً چه می‌دانیم؟ مربیانی که حلقه اتصال «علوم مغز» را با تدریس و یادگیری مورد مطالعه و بررسی قرار می‌دهند، باید در مورد نحوه تفسیر و استفاده از پژوهش، محتاط باشند و سنجیده عمل کنند. کسانی از ما، که در حرفه تعلیم و تربیت، پژوهش های علوم بنیادی اعصاب را مطالعه می‌کنند، می‌کوشند آنها را با داده های روان شناسی کاربردی یا «علوم شناختی» سازگار سازند.
هنگامی که به «مطالعات چندگانه» با مثال های خوب و شواهد روشن برمی خوریم، آنها را به دیگر مربیان خاطر نشان می‌کنیم و هیچ وقت نمی گوییم:«پژوهش های مغزی ثابت می‌کند که....» زیرا در واقع پژوهش مغزی چیزی در مورد حرفه تعلیم و تربیت ثابت نمی کند؛ بلکه ممکن است فقط مسیر بخصوصی را نشان دهد. نارضایی از یادگیری مبتنی بر مغز دیدگاه های من در مورد نارضایی های اصلی از یادگیری مبتنی بر مغز به این قرار است: برخی افراد، اغلب تصویر غلطی از یافته‌ها ارائه می‌دهند. این انتقاد درستی است. بسیاری از مربیان خیرخواه فکر می‌کنند که یک «مطالعه تک رشته ای»، حتی بدون وجود راهکارها کلاس درس را توجیه می‌کند. هیچ گونه مدرک و دلیلی که این امر را به اثبات برساند، نیست. مربیانی که از پژوهش استفاده یا آن را نقل می‌کنند، باید بدانند چه چیزی موجب خوب شدن پژوهش می‌شود؛ چه کسی بودجه آن را تأمین می‌کند؛ پژوهشگر تا چه اندازه شهرت دارد؛ پژوهش چگونه طراحی شده است و آثار غیرمستقیم یافته‌ها و محدودیت های آنها کدامند و امکان دارد داشتن اطلاعات کم خطرناک باشد. بنابراین برای این که مربیان در زمره افراد حرفه ای به شمار آیند، لازم است اطلاعاتشان راجع به یک موضوع معین، بسیار زیاد باشد. امکان ندارد هیچ یک از افراد درگیر در «پژوهش مبتنی بر مغز» همه راهکارهای موجود در تدریس موفقیت آمیز را موجه بدانند.
درواقع، اکثر راهکارهایی که برای تدریس موفقیت آمیز پذیرفته می‌شوند، مجموعه ای از روانشناسی بنیادی و خردمندی عمومی هستند که با کوشش و خطا اصلاح شده اند. اما به هر حال یافته های جدید، قادر است همه ما را در جهات سازنده تری هدایت کند. مطالعات ارزشمند جدید بینش هایی ارائه می‌دهند که نشان دهنده این مطلب هستند که انجام دادن برخی اقدامات معین، بسیار معقول به نظر می‌رسد. این عقیده نادرست است که مدرسه را فقط بر اساس پژوهش در مغز پایه گذاری کنیم. زیرا مدارس باید اموری چون بودجه، اهداف، منابع، علایق جامعه محلی، فرهنگ محلی و استانداردها را نیز در نظر داشته باشند، با این حال، مدارسی هم که پژوهش های مغز را نادیده بگیرند، به همان اندازه بی احتیاطی کرده اند. در این رویکرد، هیچ عنصر جدیدی وجود ندارد. وقتی افراد می‌گویند معلمان خوب سال هاست که دارند این طور عمل می‌کنند، چنین افرادی یا خیلی جوان هستند یا حافظه ضعیفی دارند، زیرا همین ۳۵ سال پیش بود که کلاس هایی که فقط با روش سخنرانی در آنها تدریس می‌شد و لبریز از مواد درسی بودند و دانش آموزان ساکت، پشت میزهایشان بی حرکت می‌نشستند، نشانه تدریس خوب به حساب می‌آمدند. این درست است که در طول قرون و اعصار، معلمان از راهکارهای سازگار با مغز استفاده کرده اند، اما دلیل این امر آن نبوده است که آنها درباره مغز اطلاعات زیادی داشته اند. احتمالاً آنها از دانش گرد آوری شده و پالایش شده استفاده می‌کردند. ولی این مطلب نیز حقیقت دارد که اگر مربیان ندانند چرا دارند این گونه عمل می‌کنند، از هدفمندی و حرفه ای بودن فعالیت های آنها کاسته می‌شود.
زیرا پیروی از برخی از این پندارها، به تدریس نامطلوب منتهی شده است. در اینجا فهرستی از عناوین پژوهش هایی را ارائه می‌دهیم که در کلاس درس قابل اجرا هستند. به علاوه عناوینی که دربردارنده مفاهیم ضمنی برای بهبود یادگیری، حافظه، مدارس و قابلیت های کارکنان هستند، ضمیمه شده است: * مغز اجتماعی؛ «پایگاه اجتماعی» و «تعاملات» چگونه بر «سطوح هورمونی» تأثیر می‌گذارند؟ * مغز موسیقایی: آموزش موسیقی چگونه بر مغز و رفتار تأثیر می‌گذارد؟ * مغز هورمونی: هورمون‌ها چگونه می‌توانند بر «شناخت» تأثیر بگذارند و چگونه تأثیر می‌گذارند؟ * مغز متحرک: حرکت چگونه بر یادگیری تأثیر می‌گذارد؟ * «مغز انعطاف پذیر» چگونه می‌توان مغز را غنی ساخت و چه چیزی می‌تواند آن را تغییر دهد؟ * مغز فضایی: ساخت و کار فضا، «یادگیری رابطه ای» و «یادآوری» چیست؟ * مغز توجه کننده: «قشر پیش پیشانی مغز» چگونه توجه را برمی انگیزد یا از آن می‌کاهد؟ * «مغز عاطفی»: تهدیدها چگونه بر حافظه، سلولها و ژن‌ها تأثیر می‌گذارند؟ * «مغز صبور»: زمان چگونه بر فرایند یادگیری تأثیر می‌گذارد؟ * «مغز محاسباتی»: «پس خوراند»(بازخورد ) چگونه نقش خود را در شکل گیری شبکه های عصبی ایفا می‌کند؟ *«مغز ماهر »:هنر چگونه بر مغز و رفتار تأثیر می‌گذارد * «مغز پیوسته»: واحدهای اطلاعات مغز، چگونه در سراسر بدن گردش می‌کنند؟ * «مغز رشد یابنده»: چگونه می‌توان ارزش سال های اولیه زندگی را، با دانستن این که در آن سال‌ها چه اعمالی را در چه دوره هایی باید انجام داد، بهینه کرد؟ * «مغز گرسنه»: تغذیه، چگونه بر یادگیری اثر می‌گذارد و در این مورد بهترین غذاها کدام است؟ * «مغز به یادآورنده»: خاطرات ما چگونه «کدگذاری» و «بازیابی» می‌شوند؟
پژوهش های علوم بنیادی اعصاب، که معمولاً در سطح مولکولی، ژنتیک یا سلولی انجام می‌شود، ممکن است به زودی کاربردهای بالقوه ای در مدرسه بیابند. مثلاً این کشف که مغز می‌تواند سلول های نو بسازد و واقعاً همیشه این کار را می‌کند، به ما یاری می‌رساند که در مورد معالجه بچه های آسیب دیده مغزی ناامید نشویم. همچنین این مطلب، که مطالعات نشان می‌دهد این سلول های نو دارای کارکردهای عالی می‌شوند، به همان اندازه اهمیت دارد. اما واقعاً ما می‌توانیم به دانش آموزان دارای نقص عضو کمک کنیم تامغزشان پیوستگی های بیشتری ایجاد کند یا به عبارت دیگر، در مغز آنان سلول های نو ایجاد گردد؟ دو تحقیق امیدوارکننده در این مورد وجود دارد که یکی از آنها نشان می‌دهد«چالش های آموزشی» سبب ایجاد دندریت های بیشتر می‌شود؛ تحقیق دوم نشان می‌دهد که دویدن، باعث ایجاد سلول های نو می‌شود. آیا این اطلاعات بدین معنی است که مدارس باید تحصیلات چالش انگیز و برنامه های تربیت بدنی را اجباری سازند؟ البته این مطالعات به خودی خود ناکافی هستند. ولی هنگامی که آنها را با سایر مطالعات در مورد فواید اجتماعی، عاطفی یا شناختی ترکیب کنیم، به وضعیت مستحکمی دست پیدا خواهیم کرد. با این حال، از آنجا که با متغیرهای پیچیده ای روبه رو هستیم، گفتن این که پژوهش در مغز نشان می‌دهد که یادگیرنده بهتری به وجود خواهد آ ورد، غیرمسئولانه است. مربیان باید یافته های «قلمرو مغز- ذهن» را با یافته های سایر زمینه‌ها ترکیب کنند تا کاربردها را متنوع تر و قوی تر سازند. علوم اعصاب، تنها منبع پژوهش نیست؛ بلکه بخش مهمی از یک منبع معماگونه بزرگ تر است.
وقتی یافته های علوم اعصاب را با یافته های جامعه شناسی، شیمی، انسان شناسی، مطالعات محیط زیست، روان پزشکی، روان شناشی، علوم تربیتی و درمانی ترکیب می‌کنیم به کاربردهای قدرتمندی دست می‌یابیم. مغز، چیزی است که آن را در اختیار داریم. اما ذهن عبارت از نحوه استفاده ما از مغز است. اکنون به اندازه کافی در مورد مغز اطلاعات در دست داریم که بتوانیم راهکارهایی را که تا همین چند سال پیش، فقط به منزله اندیشه های خوب، ولی بدون پایه و اساس علمی مطرح بود، توجیه کنیم. برای مثال، پای بندی محکم به عواطف شدید، مثل وضعیت هایی که در جشن ها، مسابقات یا تئاتر به وجود می‌آید، ممکن است در یک فعالیت سبب ترشح آدرنالین گردد و خاطره یادگیری را با شدت بیشتری کدگذاری و ضبط کند. انتقادهای بیشتر سرعت تغییرات پژوهش در مغز آن قدر زیاد است که آن را از اعتبار می‌اندازد. همه رشته های پویا، مثل پزشکی، فن آوری، ژنتیک و مخابرات به سرعت در حال تغییر هستند. مثلاً رایانه ای که پنج سال پیش خریده اید، امروز دیگر قدیمی شده است. با این حال، درست است که ممکن است سرعت یک رایانه جدید بیشتر باشد، این امر، رایانه قدیمی را از اعتبار نمی اندازد. همین طرز فکر در پژوهش در مغز نیز مفید واقع می‌شود. بیایید فرض کنیم یکی از مناطق آموزش و پرورش، دانش آموزان را در شرایطی قرار داده است که موسیقی موزارت را بشنوند. با این فکر که گوش دادن به این موسیقی یادگیری را تقویت می‌کند، می‌خواهد تصمیم بگیرد که شرکت دانش آموزان در برنامه زود هنگام موسیقی باید انتخابی باشد یا اجباری. منطقه برای تصمیم گیری در این مورد، هم باید درباره آثار موسیقی موزارت بر عواطف، حافظه، شناخت و مهارت های اجتماعی دانش آموزان و هم در مورد هزینه های مطالعات مدرسه و نتایج آن، اطلاعاتی به دست بیاورد. با توجه به تلاش های منتقدان برای بی اعتبار ساختن این نظریه، ذکر واقعیت موجود در پشت این ماجرا مفید است. مطالعاتی که پژوهشگران انجام داده اند فقط وجود یک تقویت جزیی را در «استدلال فضایی- زمانی» نشان داد .پژوهشگران معتقد بودند که ممکن است موسیقی دارای تأثیر دیگری نیز باشد(و همین طور هم هست). ولی هرگز ادعا نکردند که صرف چند دقیقه گوش دادن به موسیقی موزارت، از فرد یک انیشتین می‌سازد! مطالعاتی که نتوانستند این پدیده را منعکس کنند یا اصلاً آن را منعکس نکردند، فاقد نکات ارزشمند واقعی بودند. در تمام جار و جنجال هایی که به طرفداری از تأثیر موسیقی موزارت برپا شد، مردم غالباً به مطالعاتی که شهرتشان کمتر بود، با وجود آن که نشان می‌دادند آموزش موسیقی حافظه را تقویت می‌کند و این که موسیقی قادر است مغز را از نظر فیزیکی تغییر دهد، توجه نشان ندادند.
آموزش زود هنگام و بلندمدت موسیقی، واقعاً اثر مثبت در یادگیری، حافظه و هوش دارد مربیان باید به این گونه مطالعات توجه کنند، نه این که منتظر معجزه باشند. مشاوران در تلاش اند در«جنبش یادگیری مبتنی بر مغز» سرمایه گذاری کنند. اکثر مشاوران و مسئولان بهبود قابلیت های کارکنان، سعی می‌کنند به موازات تحولات حرکت کنند. آنها اظهارات خود را اصلاح و تعدیل و از حقیقت پیروی می‌کنند. متأسفانه، برخی معلمان و مشاوران، حقیقت را کش و قوس می‌دهند، از انجام دادن پژوهش خودداری می‌ورزند، معلمان را گمراه می‌کنند و درباره چیزهایی که در زمینه پژوهش در مغز از آنها سخن رانده می‌شود و چیزهایی که از آنها صحبت نمی شود، ادعاهای غلط دارند. «فرآیند بررسی و تجدید نظر در مورد کارکنان» باید این افراد را از چنین اعمالی آگاه سازد و آنها را ترغیب کند، تا کیفیت اظهارات خود را ارتقاء بخشند یا در غیر این صورت، به دنبال حرفه دیگری بروند. همه ما چنین رسالتی داریم. ما می‌خواهیم در همه جا به یادگیرندگان کمک های مفید و قابل ملاحظه ای بکنیم و از آنجا که هر یادگیرنده، شخصی منحصر به فرد است، به شکل ها، اندازه ها، قالب‌ها و بسته های آموزشی متعددی نیاز داریم تا توجه هر یک را به طور موفقیت آمیز جلب کنند. ولی تاکنون هیچ جادویی برای یادگیری نیافته ایم. آخرین اعتراض یادگیری مبتنی بر مغز، گیج کننده است؛ یکی مطلبی را ارائه می‌دهد و دیگری ضد آن را. ما باید در مورد دسترسی به اطلاعات، مشارکت بیشتری داشته باشیم تا به گونه ای شود که گویی همه ما داریم مطالب یک صفحه یکسان را می‌خوانیم. بسیاری از مربیانی که اطلاعات ناقص به آنها داده شده است، هنوز حتی در مورد برخی مطالب بنیادی یادگیری دچار سردرگمی هستند. * افسانه: «یادگیری تحت فشار روحی کم » بهترین نوع یادگیری است. - حقیقت: به طور کلی، فشار روحی در سطح ملایم، یادگیری را بهتر می‌کند. البته تحت برخی شرایط، فشار روحی کم بهتر است و تحت برخی شرایط دیگر، فشار روحی زیاد. دانش آموزان، دروسی مثل زبان و ریاضیات را، که میزان پیچیدگی و نوظهور بودن آنها زیاد است، تحت فشار روحی کمتر، بهتر یاد می‌گیرند. دانش آموزانی که با آزمون یا کار عملی پرتنش روبه رو هستند، باید مواد درسی آشنا را تحت شرایط انطباقی یا تحت فشار روحی زیاد تکرار کنند. * افسانه: «حفظ کردن طوطی وار» دشمن مغز است.
- حقیقت: مغز به کمک «تکرار» یادگیری را تقویت می‌کند. تکرار فقط زمانی مضر است که کسل کننده شده باشد. در این زمینه، یک معلم با تجربه، باید با روش های خلاق و متنوع فراوانی برای مرور آشنا باشد. * افسانه: در درجه اول، محیط مدرسه موقعیت یادگیرنده را تعیین می‌کند. - حقیقت: عوامل بسیاری بر موفقیت یادگیرنده تأثیر می‌گذارند؛ مثل والدین، همسالان، ژن ها، «ضربه عاطفی»، تغذیه و محیط. اگر چه هیچ روشی برای برآورد اثر منفرد یک متغیر فردی در دست نیست، با اطمینان می‌توانیم بگوییم که محیط های مدارس حایز اهمیت اند. * افسانه: اکثر یادگیرندگان فقط از ۵ تا ۱۰% مغز خود استفاده می‌کنند. - حقیقت: ما هیچ مدرک عینی نداریم که ثابت کند این مطلب حقیقت دارد. احتمالاً روزانه از اکثر مناطق مغز خود استفاده می‌کنیم. امکان دارد افزایش در خلاقیت یا بهره وری به جای این که صرفاً نتیجه انجام دادن اعمال بیشتر باشد، نتیجه انجام دادن اعمال مناسب باشد. * افسانه: عواطف و هوش از هم جدا هستند. - حقیقت: اگرچه عواطف و هوش ممکن است در نقاطی از مغز جدا از هم به وجود آمده باشند. معمولاً مسیر آنها در «قشر پییشین حدقه ای» با هم تداخل کند. بنابر این، از این نظر تفکیک ناپذیرند. * افسانه: موزارت بهترین موسیقی را برای تقویت یادگیری ساخت. - حقیقت: مطالعات اخیر نشان می‌دهد که انواع بسیاری از موسیقی، یادگیری را تقویت می‌کند. اما اثر موسیقی به این بستگی دارد که آیا ما خواهان «اثر برانگیختگی» هستیم یا «تغییرات مغزی درازمدت» یا حافظه تقویت یافته یا «استدلال فضایی- زمانی». * افسانه: «سبک های یادگیری» و «هوش چند جانبه» جزو «نظریه های مبتنی بر مغز» هستند. - حقیقت: این نظریه‌ها براساس آنچه ما درباره مغز می‌دانیم، بسیار معقول هستند اما قبل از کشفیات اخیر در «عصب شناسی» رشد یافته اند و ریشه های عمیق تری در روانشناسی و علوم اجتماعی دارند.
* افسانه: بهترین یادگیرنده کسی است که پاسخ درست را به سرعت پیدا کند. - حقیقت: با در نظر گرفتن ارزش «یادگیری از راه کوشش و خطا» معتقدیم یادگیرندگانی که نه جزو سریع ترین یادگیرندگان و نه جزو کندترین آنها باشند، بیشتر امکان دارد که در زمره یادگیرندگان قوی تر و «متفکران تعمقی» بزرگتری باشند. * افسانه: تدریس مطالب بیشتر در هر ساعت بهتر است. - حقیقت: دانش آموزان به زمان نیاز دا

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 27   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله یادگیری مبتنی بر مغز