هدف این تحقیق اندازه گیری سطوح توانایی همدلی و گرایش به همدلی مشاوران برای نشان دادن اهمیت این اثر و افزایش جلوگیری از افزایش قیمت برای مدارس معتبر برای رسم پروفایل یک مشاور، لازم است که بحثهای جامعی در زمینه تعلیم مشاوران صورت گیرد.
داده ها به وسیله یک پرسشنامه با مقیاس توانایی همدلی و گرایش به همدلی نمره گذاری شده بودند. 128 مشاور از مکانی های مختلف ایزمیر ترکیه در این تحقیق شرکت داده شده بودند. مفهوم همدلی در رابطه با خود اثری مشاوران است. نتایج بر طبق نوشته های مربوط به این موضوع بحث شده اند.
مقدمه:
در تمام نوشته ها یک توافق وجود ارد که همدلی یک شرط اصلی برای افزایش اثر مشاوره است. همدلی به عنوان توانایی مشاور برای ورود به دنیای مراجع توصیف شده است برای اینکه مراجع را همان طوری که خودش احساس می کند حس کند، (کاپوزی و گروس، 1999) و برای فهمیدن مراجع به همان صورتی که هست. (برامر، آبریگو و شوستروم، 1993).
وقتی شخصی احساس ها و عقاید خودش را توضیح می دهد او این توانایی را دارد که احساس ها و عقاید دیگران را بخواند. فقدان درک احساس های خود یک کمبود نقض هیجانی بزرگ است (بر طبق نوشته های مربوط به هوش هیجانی) و بنابراین این شخص نمی تواند این احساس ها را در موقعیت ها و حتی در آموزش مرتبط کند و به کار گیرد (کلمن، 1995).
انگیزه شناختن احساس خود و مهارت در فهماندن آنها در اشخاصی که پاسخ های همدلانه دارند. مطمئناً آسان و راحت است.
این خود احساسی هیجانی به گسترش گرایش همدلانه به وسیله گسترش توانایی در جذب و درک دیگران و به وسیله مفهوم سازی کمک می کند. (بریانت، 2003). توانایی ساختن مفهوم ها بر احساس های شخصی و فهمیدن احساس ها و تفکرات دیگران پایه گذاری شده است که این توانایی همان گرایش همدلانه است.
(دکمن، 1988). آمادگی فهمیدن همدلانه و پاسخ دادن، گرایش همدلانه است. همدلی به توانایی مشاوره و کوشش او برای اینکه به طور نمادین خودش را در موقعیت مراجع قرار دهد دنیای مراجع را درک می کند و بفهمد احتیاج دارد. با این وجود گرایش همدلانه با فهمیدن به تنهایی موثر نیست. (چانک، بمک، 2002). مشاور باید در بروز دادن و ثابت کردن درک همدلانه خود توانایی و مهارت داشته باشد. همدلی فقط زمانی رد و بدل می شود که مراجع بفهمد و درک کند که مشاروه همدلی می کند. مهارت همدلانه یک استعداد و تکنیک درمانی اصلی برای بیشتر بحث های مشاوره است. (تورثی و کوچران، 2006) و می تواند به وسیله آموزش گسترش یابد. (آیکنیز، 2006). توانایی همدلی که بر اساس یک پاسخ تعیین موقعیت مراجع پایه گذاری شده است را نشان نمی دهد. بلکه برعکس مشاور یک پاسخ مستقل از نقش مراجع بسط
می دهد و هم چنین پاسخ که پایه فهمیدن و درک کردن دارند. (بریانت، 2003).
موثر بودن یک مشاوره با تلفیق بین دانش زمینه ای با تکنیک ها و مهارت ها به همراه کاراکترهای شخصیتی و خود آگاهش مشاوران تضمین می شود. (جزنر، 1996). هر مشاوری باید بین خود آگاهی و همدلی تعادل ایجاد کند (در زمانی که خود آگاهی نسبت به همدلی افزایش بیشتری دارد) (کوچران، 2006). تعیین کننده های اصلی فرایند مشاوره بر طبق نتایج بدست آمدن از رشد مراجع واقعاً خود رابطه درمانی است.
رابطه یکی از مهم ترین فاکتورها در واریانس نتایج است (تورش و کوچران، 2006). ساختار یک رابطه درمانی چندین اثر در رشد مشاور برای پایدار کردن یک اصل برای زندگی دارد: برای مقابله کردن با استرس و تجارت تلخ زندگی خود گسترش دادن معنویت و سلامت روانی (جودری، 2003).
اخیراً نسبت اختلاف فرهنگی در مدارس بیشتر شده است بنابراین دانش آموزان خانواده ها و در نتیجه معلمان نیازهای پیچیده ای دارند. (بوتلر، 2005). افزایش احتیاج های هیجانی و روانشناسی مراجعان به همان نسبت احساس مشاوران برای موثر نبودن ملاقات آنها، ممکن است منجر به فرسودگی مشاوران شود. (دراک و هبرت، 2002) که این امر منجر به یک ضرورت برای افزودن توانایی آنها در مهارت ها و
شامل 11 صفحه فایل word قابل ویرایش
دانلود تحقیق همدلی مشاوره با توجه به مدارس معتبر