فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله کروماتو گرافی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله کروماتو گرافی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

کروماتو گرافی

 


کروماتوگرافی راهی است برای تشخیص اجزا در ابعاد نانومتری، با دقتی در حد و اندازة مولکولی و مدتها پیش از شکلگیری فناوری نانو، برای شناسایی مواد به کار میرفت. اگر چند مولکول با هم داشته باشیم، کروماتوگرافی تشخیص میدهد غلظت آنها چقدر است. اساس کار کروماتوگرافی جداسازی اجزای مخلوط با استفاده از سرعت متفاوت حرکت مولکولهای مختلف در محیط یکسان و با انرژی اولیة مشابه است. دستگاههای کروماتوگرافی پیشرفته، میلیونها مولکول مختلف را در یک میلیمتر مخلوط بهراحتی شناسایی می‌کنند و پژوهشگران فناوری نانو می‌توانند به کمک این روشها قسمت عمده‌ای از کروماتوگرافی به عنوان یکی از روشهای آزمایشیِ کارآمد در نانو فناوری، شامل چند روش است: کروماتوگرافی کاغذی، کروماتوگرافی ژلی و کروماتوگرافی گازی از جمله روشهایی هستند که در اینجا با آنها آشنا می‌شویم. دقت کنید که زمان، عامل کنترل ما بر انتخاب ذراتی است که با سرعتهای مختلف در محیط کروماتوگرافی توزیع مکانی می‌‌یابند.
ریشةلغویِ کروماتوگرافی در زبان یونانی chroma به معنی رنگ و grophein به معنی نوشتن است.
اطلاعات اولیه
کروماتوگرافی پُرکاربردترین شیوة جداسازی تجزیه‌ای است که در تمام شاخه‌های علوم به کار میرود. کروماتوگرافی گروه گوناگون و مهمی از روش‌های جداسازی را شامل می‌شود و امکان می‌دهد تا اجزای سازندة نزدیک به همِ مخلوط‌های کمپلکس را جدا، منزوی و شناسایی کند. بسیاری از این جداسازی‌ها به روش‌های دیگر نا‌ممکن است.
سیر تحولی رشد
اولین روش‌های کروماتوگرافی در سال 1903 توسط میخائیل سوئت ابداع و نام‌گذاری شد. او از این روش برای جداسازی مواد رنگی استفاده کرد.ریچارد لارنس و جان آرچر در سال 1952 به پاس اکتشافاتشان در زمینة کروماتوگرافی جایزة نوبل گرفتند.
توصیف کروماتو گرافی
کروماتوگرافی را به علت اینکه دربرگیرندة سیستم‌ها و تکنیک‌های مختلفی است نمی‌توان به طور مشخص تعریف کرد. اغلب جداسازی‌ها بر مبنای کروماتوگرافی و بر روی مخلوط‌هایی از مواد بی‌رنگ از جمله گازها صورت می‌گیرد.
کروماتوگرافی متکی بر حرکت نسبی دو فاز است. یکی از این فازها بدون حرکت است و فاز ساکن نامیده می‌شود و دیگری را فاز متحرک می‌نامند. اجزای یک مخلوط به وسیلة جریانی از یک فاز متحرک از داخل فاز ساکن عبور داده می‌شوند و جداسازی بر اختلاف در سرعت مهاجرت اجزای مختلف نمونه استواراست.
مثال
اگر به طور ساده بخواهیم عمل کروماتوگرافی را انجام دهیم، یک لیوان حاوی آب را برمیداریم و یک قطره جوهر در آن میچکانیم. سپس تکهکاغذی را برمیداریم و قسمتی از آن را در لیوان آب قرار میدهیم. پس از مدتی مشاهده میشود که جوهر از کاغذ بالا میرود و پخش میشود.

 


روش‌های کروماتوگرافی
روش‌های کروماتوگرافی، بر حسب ماهیت فاز متحرک و سپس بر حسب ماهیت فاز ساکن، ممکن است جامد، مایع و گاز باشند. بدین ترتیب، فرآیند کروماتوگرافی به چهار بخش اصلی تقسیم می‌شود. باید گفت که اگر فاز ساکن، مایع باشد کروماتوگرافی را تقسیمی می‌نامند.
انواع کروماتوگرافی
هر یک از 4 نوع اصلی کروماتوگرافی انواع مختلفی دارد:
کروماتوگرافی مایع ـ جامد
• کروماتوگرافی جذب سطحی
• کروماتوگرافی لایة نازک
• کروماتوگرافی تبادل یونی
• کروماتوگرافی ژلی
کروماتوگرافی گاز ـ جامد
کروماتوگرافی مایع ـ مایع
• کروماتوگرافی تقسیمی
• کروماتوگرافی کاغذی
کروماتوگرافی گاز ـ مایع
• کروماتوگرافی گاز ـ مایع
• کروماتوگرافی ستون موئین
مزیت روشهای کروماتوگرافی
روشهای کروماتوگرافی می‌توانند جداسازی‌هایی را که به روشهای دیگر خیلی مشکلاند، به انجام برسانند. زیرا اختلاف جزئی موجود در رفتار جزئی اجسام، در جریان عبور آنها از یک سیستمِ کروماتوگرافی چند برابر می‌شود.
هر چه این اختلاف بیشتر شود، قدرت جداسازی بیشتر و برای انجام جداسازی نیاز کمتری به وجود اختلافات دیگر خواهد بود.
• مزیت کروماتوگرافی نسبت به ستون تقطیر این است که بهآسانی می‌توان به آن دست یافت. با وجود اینکه ممکن است چندین روز طول بکشد تا یک ستون تقطیر به حداکثر بازده خود برسد، ولی یک جداسازی کروماتوگرافی می‌تواند در عرض چند دقیقه یا چند ساعت انجام گیرد.
• یکی از مزایای برجستة روشهای کروماتوگرافی این است که آنها آرام هستند. به این معنی که احتمال تجزیة مواد جداشونده به وسیلة این روش‌ها در مقایسه با سایر روش‌ها کمتر است.
• مزیت دیگر روش‌های کروماتوگرافی این است که تنها مقدار بسیار کمی از مخلوط برای تجزیه لازم است. به این علت، روشهای تجزیه‌ای مربوط به جداسازی کروماتوگرافی می‌توانند در مقیاس میکرو و نیمه میکرو انجام گیرند.
• روش‌های کروماتوگرافی ساده، سریع و وسایل مورد لزوم آنها ارزان هستند. اجزای مخلوطهای پیچیده را به کمک این روشها میتوان از یکدیگر جدا کرد.
مواد انواع کروماتوگرافی
مواد شیمیایی مشابه کروماتوگرافی تقسیمی
مواد شیمیایی غیر مشابه کروماتوگرافی جذب سطحی
گازها و اجسام فرّار کروماتوگرافی گازی
مواد یونی و معدنی کروماتوگرافی تبادل یونی در ستون
کروماتوگرافی کاغذی یا لایه نازک
مواد یونی و غیر یونی الکتروفوز ناحیه‌ای
مواد زیستی و ترکیباتی با جرم مولکولی نسبی بالا کروماتوگرافی تبادل یون یا ژلی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


انتخاب بهترین روش کروماتو گرافی
انتخاب نوع روش کروماتوگرافی بجز در موارد واضح (مانند کروماتوگرافی گازی در جداسازی مواد گازها) عموما تجربی است. زیرا هنوز هیچ راهی جهت پیش بینی بهترین روش برای جداسازی مواد اجسام مگر در چند مورد ساده وجود ندارد. در ابتدا روش‌های ساده‌تر مانند کروماتوگرافی کاغذی و لایه نازک امتحان می‌شوند. زیرا این روش‌ها در صورتی که مستقیما قادر به جداسازی مواد نباشند نوع سیستم کروماتوگرافی را که جداسازی مواد بوسیله آن باید صورت بگیرد، مشخص می‌کنند آنگاه در صورت لزوم از روش‌های پیچیده‌تر استفاده می‌شود. از فهرست زیر می‌توان به عنوان یک راهنمای تقریبی استفاده کرد‌.

 

در جداسازی‌های مشکل وقتی که روش‌های ساده فاقد کارایی لازم هستند روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (helc) می تواند جواب گو باشد.
مباحث مرتبط با عنوان
• تجزیه مواد
• تقطیر
• تقطیر جز به جز
• جداسازی مواد
• جداسازی مواد رنگی
• جداسازی مواد زیستی
• جداسازی مواد شیمیایی غیر مشابه
• جداسازی مواد شیمیایی مشابه
• جداسازی مواد کمپلکس
• جداسازی گازها و مواد فرار
• جداسازی مواد یونی و غیر یونی
• جداسازی مواد یونی و معدنی
• حرکت نسبی فازهای ماده
• کروماتوگرافی الکترفورز ناحیه‌ای
• کروماتوگرافی تبادل یونی
• کروماتوگرافی تقسیمی
• کروماتوگرافی ژلی
• کروماتوگرافی ژلی الکتروفورز
• کروماتوگرافی جذب سطحی
• کروماتوگرافی کاغذی
• کروماتوگرافی لایه نازک
• کروماتوگرافی مایع
• کروماتوگرافی مایع – جامد
• کروماتوگرافی مایع – مایع
• کروماتوگرافی گاز – جامد
• کروماتوگرافی گازی

 

نگاه اجمالی
هدف از جداسازی ، حذف مزاحمت‌ها ، غلیظ کردن محلول مورد نظر و یا سایر موارد است. برای جداسازی از اختلاف در خصوصیات فیزیکی استفاده می‌شود، مثل فراریت ، حلالیت و ضریب تقسیم مواد و ... در آنالیز و جداسازی مواد مختلف از تکنیک‌های ویژه‌ای برحسب نوع و ساختار مواد و مخلوط‌ها استفاده می‌شود که برخی از آنها که معروف بوده و حائز اهمیت بیشتری هستند، در زیر می‌آوریم.
تبلور
هدف از تبلور ، جداسازی ناخالصی از اجسام جامد است. در این روش ، ابتدا جامد ناخالص را در یک حلال گرم حل می‌کنند، سپس محلول را صاف می‌کنند. ناخالصی‌ها در فاز مایع باقی می‌مانند. اگر تبلور طی چند مرحله صورت گیرد، به آن تبلور جزء به جزء می‌گویند. در این روش انتخاب حلال از اهمیت بالایی برخوردار است. اگر از تکنیک ذوب برای جداسازی ناخالصی از جامد استفاده شود، به آن تصفیه ذوب گویند.

 

این روش در جدا کردن ناخالصی‌های ژرمانیم و اسید بتروییک کاربرد دارد. در این فرآیند ، ضریب تقسیم برابر با نسبت غلظت ناخالصی در فاز جامد به غلظت ناخالصی در فاز مایع است.

 


تقطیر
اگر هدف از تقطیر ، جداسازی یک مخلوط به اجزای بالا باشد، از تقطیر ساده برای جداسازی اجزاء استفاده می‌شود. اما اگر همه اجزاء فرار باشند، از تقطیر جزء به جزء برای جداسازی استفاده می‌شود. اگر یک مخلوط تولید آزئوتروپ کند، ( مثل آب و الکل)نمی‌توان از روش تقطیر جزء به جزء ، اجزای آن را جدا کرد. برای جداسازی این مخلوط از روش‌های تقطیر با بخار آب ، تقطیر در خلاء و تقطیر ناگهانی استفاده می‌کنند.

 

در تقطیر با بخار آب هیچگاه درجه حرارت تقطیر از نقطه جوش آب بیشتر نمی‌شود. ترکیباتی نظیر تولوئن ، اتیلن ، گلیسیرین و اسیدهای چرب از این طریق جدا می‌شوند. برای جلوگیری از تجزیه مایعاتی که دارای نقطه جوش بالایی هستند از تقطیر در خلاء استفاده می‌شود. با کاهش فشار ، نقطه جوش مایع کاهش پیدا می‌کند.

 

در تهیه آب آشامیدنی از آب دریا و تهیه آب مقطر نیروگاه‌ها از تقطیر ناگهانی استفاده می‌شود. در این روش مایع بطور مداوم وارد و بخار بطور مداوم خارج می‌شود.
رسوب دادن
نوعی روش جداسازی است که اساس آن اختلاف حلالیت اجسام می‌باشد. یعنی جزیی که حلالیت کمتری دارد زودتر جدا می‌شود. با افزایش نیروی جاذبه سرعت ته‌نشین شدن افزایش پیدا می‌کند. عمل سانتریفوژ در واقع بر همین اساس است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کروماتوگرافی
اساس کروماتوگرافی ، جذب سطحی مواد و توزیع آنها در دو فاز می‌باشد. یکی از فازها ثابت و فاز دیگر متحرک است که نمونه مورد نظر در فاز متحرک جدا می‌شود. فاز ثابت یا جامد است و یا مایع و فاز متحرک یا مایع است و یا گاز . اگر فاز ثابت ، جامد و فاز متحرک ، مایع باشد، به آن کروماتوگرافی مایع ـ جامد (LSC) گویند. اگر فاز متحرک ، گاز و فاز ثابت ، جامد باشد، به آن کروماتوگرافی گاز - جامد ( GSC ) گویند. اگر فاز متحرک ، مایع و فاز ثابت نیز مایع باشد به آن کروماتوگرافی مایع ـ مایع ( LLC) یا (HPLC ) گویند و در نهایت اگر فاز متحرک ، گاز و فاز ثابت ، مایع باشد، به آن کروماتوگرافی گاز - مایع ( GLC) یا (VPC ) گویند.

 

در LSC ، جدا شدن بر اساس جذب سطحی یا تعریض یون‌ها و یا تشکیل کمپلکس می‌باشد. در GSC اساس ، جداسازی جذب سطحی است. در LLC و GLC ، مواد بر اساس توزیع بین دو فاز جدا می‌شوند. پس کروماتوگرافی روشی برای جداسازی مخلوط بدلیل اختلاف تحرک آنها می‌باشد.

 

کروماتوگرافی LSC در واقع نوعی کروماتوموگرافی جذبی است که مواد بر اساس اختلاف در قابلیت جذب خود روی سطح جامد از یکدیگر جدا می‌شوند. در GSC نیز اساس جداسازی جذب سطحی فاز گاز روی سطح جامد است. از این روش برای خالص سازی گازها استفاده می‌شود.
کروماتوگرافی تبادل یونی
کروماتوگرافی تبادل یونی ، روشی است که در آن ، یون‌ها بین یک محلول و یک فاز جامد ( رزین ) مبادله می‌شوند. این تبادل ، برگشت پذیر است. فاز جامد در آب ، غیر محلول بوده و دارای بنیان‌های اسیدی و بازی باشد. نوع معدنی این مواد جامد ، ممکن است شبیه زئولیت‌ها باشند و نوع جدید آنها از مشتقات هستند و برای جداسازی فلزات قلیایی خاکی بکار می‌روند. رزین‌های تبادل یونی ، منشا آلی دارند و از پلیمرهای با وزن مولکولی بالا ساخته می‌شوند.

 

تشکیل این رزین‌ها بر اساس پلیمریزاسیون پلی‌استیرن و وینیل‌بنزن استوار است. رزین‌ها به دو نوع تعویض کننده آنیونی و کاتیونی تقسیم می‌شوند. هر کدام از این تعویض کننده‌ها به نوع بازی ضعیف و قوی و اسیدی ضعیف و قوی تقسیم می‌شوند.
مباحث مرتبط با عنوان
• استخراج جامد ـ مایع
• استخراج مایع ـ مایع
• تبلور
• تقطیر
• جداسازی اجزای در کروماتوگرافی
• کروماتوگرافی
• کروماتوگرافی تبادل یونی
• کروماتوگرافی تقسیمی
• کروماتوگرافی جذب سطحی
• کروماتوگرافی ژلی
• کروماتوگرافی کاغذی
• کروماتوگرافی گاز - جامد
• کروماتوگرافی گاز - مایع
• کروماتوگرافی لایه نازک
• کروماتوگرافی مایع - مایع
کروماتوگرافی
کروماتوگرافی روش جزء به جزء کردن یک مخلوط براساس قطبیت مولکول ها می باشد.کروماتوگرافی شامل یک فاز متحرک(مخلوط) می باشد که می خواهیم جداسازی نماییم واین مخلوط دریک مایع ویا گاز حل شده است و ازروی یک فاز ساکن عبور می نماید اجسام موجود در مخلوط به علت قطبیت متفاوت با سرعت های مختلف ازروی فاز ساکن می گذرند .

 

سرعت حرکت هر جزء درمخلوط به چند عامل قطبیت بستگی دارد که مهمترین آنها یک جسم قطبی هم به حلال وهم به فازساکن جاذبه دارد جسمی که کندتر حرکت می کند بیشترین جاذبه رانسبت به فاز ساکن دارد.

 

کروماتوگرافی انواع گوناگون دارد ازجمله :
1-کروماتوگرافی ستونی :که برای جداسازی های فوق العاده حساس مانند جداسازی ویتامین ها ٬ پروتئین ها ٬ وهورمون هابه کار می رود. که باروش های دیگربه آسانی جدا سازی نمی شوند. در این روش فاز ساکن شامل یک ستون شیشه ای یاپلاستیکی است. که باماده ای نظیر آلومینیم اکسید ٬ کلسیم کربنات٬ منیزیم کربنات٬ زغال فعال شده٬ خاک رس٬ ژل ها و یا بسیاری ازترکیبات آلی دیگر پر شده است. اندازه ذرات فازساکن درگستره( 150 تا 200μm )می باشد. فاز متحرک شامل مخلوط همراه بایک حلال مناسب است که ازبالای ستون اضافه می شود .

 

2-کروماتوگرافی یونی: دراین مورد ستون رااز رزین تبادل یون پر می کنند. بابه کاربردن رزین مناسب می توان یون های مثبت ویون های منفی راازهم جدانمود .

 

3- کروماتوگرافی کاغذی: دراین روش به جای ستون شیشه ای از نوارهای کاغذی درظرف سربسته استفاده می شود قطره ای ازمخلوط رابرروی کاغذ گذاشته وانتهای کاغذرادرحلال مناسب قرار می دهند حلال براساس خاصیت موئینگی درکاغذ نفوذ نموده وباعث جداسازی اجزاء مخلوط می شود بردیدن چگونگی این نوع کروماتوگرافی دراینجا کلیک نمایید.

 

4- کروماتوگرافی لایه نازک: این تکنیک که غالبا درجداسازی مخلوطهای مواد زیست شناختی مختلف به کار می رود بعضی ازتکنیک واصول به کاررفته درکروماتوگرافی ستونی وکاغذی باهم تلفیق شده است .

 

5- کروماتوگرافی گازی: یک تکنیک کروماتوگرافی برای تجزیه مایعات فرارومخلوط هایی ازگازهاو بخارات می باشد .گازهای که باید تفکیک شوند همراه با یک گاز بی اثر نظیر هلیم درفاز متحرک حمل می شود.

 

شیمی عمومی بانگرش روشهای کروماتوگرافی

 

دسته ای از روشهای جداسازی هستند که برای جداسازی اجزای نمونه بکار می روند.در این روشها نمونه بین دو فاز مختلف توزیع می شد و در اثر رقابتی که بین فازها برای نمونه وجود دارد عمل جداسازی صورت میگیرد.
نمونه معمولا روی فاز ساکن قرار میگیرد و فاز متحرک از روی فاز ساکن حرکت کرده می خوهد نمونه را با خود ببرد اما فاز ساکن نمی گذارد. رقابت بوجود امده مبنای جداسازیست.
فاز ساکن می تواند جامع یا مایع و فاز متحرک می تواند گاز یا مایع باشد.
فاز ساکن در حالت جامد باید دارای سطح وسیع باشد. در حات مایع انرا بر سطح یک جامد بی اثر پوشش می دهند.

 


سمت راست جامد و سمت چپ مایع است
مکانیسم کروماتوگرافی را فاز ساکن تعیین می کند.اگر فاز ساکن جامد باشد مکانیسم جدب سطحی است و اگر مایع باشد مکانیسم تفکیکیست(نمونه بین فاز ساکن و متحرک تقسیم می شد)
کروماتوگرافی به صورت زیر طبقه بندی می شود:
زرد رنگ جذب سطحی/قرمز رنگ تفکیکی/ابی مکانیسم تعویض یون

 

کاربردی (۲) اسمیت اسموت پرایس کاغذی paper
ابتدا روی کاغذ مخصوص خطی رسم کرده و یک نقطه از ماده ی مورد نظر روی خط قرار می دهیم(نقطه ی بنفش رنگ)که بهتر است تا حد ممکن کوچک باشدسپس کاغذ را به صورت عمودی در ظرفی حاوی حلال قرار میدهیم.حلال به ارامی از کاغذ بالا میرود. در کروماتو گرافی کاغذی فاز ساکن اب است نه کاغذ(مایع-مایع). فاز ساکن فاز تعیین کننده است که یا اجازه ی حرکت به نمونه می دهد یا نمی دهد و این همان عامل جداسازیست. میزان حرکت لکه ها می تواند اساس اندازه گیری یا شناسایی باشد. برای تشخیص اینکه کدام ماده A است و کدام B از یک سری استاندارد استفاده میشود به شرط انکه بدانیم A وB به کدام دسته از ترکیبات (آمینو اسید و...) تعلق دارند.
R = "فاصله ای که جسم طی کرده" تقسیم بر "فاصله ای که حلال طی کرده"
در شرایط ثابت R یک کمیت ثابت است.

 

ظاهر کردن لکه
اگر لکه رنگی باشد راحت دیده میشود اما اگر بیرنگ باشد باید از روشهای زیر استفاده کرد.

 

1- معرفهای شیمیایی: وجود ماده را مشخص میکنند اما باعث میشوند ماده تخریب یا عوض شود مثلا برای اسیدهای امینه از ترکیبات نینهیدرین استفاده می شود که با انها کمپلکس رنگی میدهد.
2- لامپ UV: برخی موادفلورسانس میکنند اما اگر ماده فلورسانس نداشت از کاغذ فلورسانس استفاده میکنند به این ترتیب قسمتهایی که لکه وجود دارد فلورسانس نیست. میتوان لکه را مشخص کرد(دور ان خط میکشند) در این روش ماده هم از بین نمی رود.
می توان لکه را برید و بعد در حلال انداخت تا ماده در ان حل شود و بعد اقدام به شناسایی ماده کرد البته در این صورت به ماده ی زیادی نیاز دارین و علاوه بر این یافتن حلال مناسب سخت است و حتی گاهی تا 50 سیستم را باید امتحان کرد.
روشهای تجزیه ی کیفی=> شناسایی بعد از جداسازی:
1/مقایسه R مجهول با R مواد معلوم
2/IR و NMR و mass

 

روشهای تجزیه کمی:
1/طیف سنجی uv
2/اسپکتروسکوپی انعکاسی

 


لایه نازک
عملیات کروماتوگرافی لایه نازک مانند کاعذ است.
فاز ساکن یک جامد است که به صورت یک لایه ی نازک روی یک صفحه ی فلزی یا شیشه ای قرار گرفته است. این فاز ساکن می تواند سیلیکاژل (SiO2 هیدراته) , الومینا (Al2O3), ÷لی مر و ... باشد.
حسن این روش نسبت به کاغذ عمومی تر بودن مواد شیمیایی برای ظاهر کردن لکه ها در این روش است. مثلا ید و اسید سولفوریک که در کروماتوگرافی لایه نازک برای ظاهر کردن لکه ها بکار می روند در کروماتوگرافی کاغذ قابل استفاده نیستند.
در این روش می توان محل لکه را تراشید و در حلال انداخت.

 

کروماتوگرافی کاغذ gas chromatography
فاز ساکن یک مایع است که بر سطح مواد جامد بی اثر پوشش داده شده و درون یک ستون فرار دارد. فاز متحرک نیز یک گاز است.
این کروماتوگرافی به دستگاه نیاز دارد. این دستگاه شامل:
سیلندر گاز بی اثر (Ne _ He)/ ستون جداسازی(separation column) / محل تزریق نمونه(injection port) / اشکارساز (detector) / ثبات (recorder) / هیتر / ترموستاتستون گاهی چند متر است بنابراین انرا مارپیچ می سازند. محل تزریق و ستون باید گرم شود تا نمونه نیز بخار شده همرا گاز حرکت کند برای از هیتر استفاده می شود. نمونه های جدا شده یکی یکی به اشکارساز میرسند که به صورت یک پیک یا قله در ثبات نشان داده می شود.
زمانی که طول میکشد تا max مقدار جسم از ستون خارج شود را زمان بازداری گویند. حجمی از فاز متحرک که باعث می شود max جسم خارج شود را نیز حجم بازداری می گویند.
V=FT
که F سرعت عبور است.

 

مقادیر V و T از خصوصیات یک ماده اند و در شرایط ثابت (گاز- دما- فشار-فاز ساکن-طول ستون- اشکارساز و...) ثابت هستند و ارتفاع پیک یا سطح زیر پیک به غلظت بستگی دارد, بنابراین می توان هم تجزیه ی کمی و هم کیفی را انجام داد.
کروماتوگرافی روشی است در شیمی برای جداکردن اجزای یک مخلوط. در این روش معمولاً مخلوط که به صورت مایع یا گاز است از یک لوله یا شبکه گذرانده می‌شود؛ سرعت حرکت اجزای تشکیل دهنده مخلوط در لوله یا شبکه مختلف است (با توجه به عناصر دیواره داخلی لوله یاشبکه) در نتبجه مخلوط به اجزای تشکیل دهنده تجزیه شده و هر جز جداگانه خارج می‌شود. در کروماتوگرافی دو فاز وجود دارد فاز ثابت وفاز متحرک، فاز ثابت در واقع اجزای درون لوله یا شبکه جداسازی را تشکیل می دهند و فاز متحرک مربوط به ماده ای است که می خواهد مورد تجزیه و تخلیص قرار بگیرد.فاز ثابت می تواند مایع یا گاز باشد که بر اساس اینکه گاز یا مایع باشد به گاز کروماتوگرافی و کروماتوگرافی مایع تقسیم می شوند.اساس جداسازی در کروماتوگرافی متفاوت می باشد جداسازی براساس وزن مولکولی و جداسازی بر اساس میل اتصال به فاز ثابت از اعم این اصول می باشد.
کروماتوگرافی مایع با کار ایی بالا
کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا ( HPLC ) بدون شک سریعترین رشد را در بین تمام تکنیک های جداسازی تجزیه ای داشته است . دلایل این رشد انفجارآمیز عبارتند از : حساسیت روش ، سازگاری سریع آن برای انجام اندازه گیریهای کمی صحیح ، شایستگی آن برای جداسازی گونه های غیر فرار یا ناپایدار در مقابل گرما و مهمتر از همه کاربرد گسترده آن بر موادی است که در صنعت ، زمینه های مختلف علوم و جامعه اهمیت درجه اول را دارند . مثالهایی از این گونه مواد عبارتند از : آمینواسیدها ، پروتئینها ، نوکلئیک اسیدها ، کربوهیدراتها ، داروها ، ترپنوئیدها ، حشره کش ها ، آنتی بیوتیکها ، استروئیدها ، گونه های آلی یا فلزی و گروهی از مواد گوناگون معدنی .
ستونی کروماتوگرافی مایع (MPLC)
کروماتوگرافی دربرگیرنده گروهی از روشهای مهم و گوناگونی است که به محققان اجازه می دهد تا اجزای یک مخلوط پیچیده را از یکدیگر جدا کرده و هویت آنها را مشخص کنند . در تمام این روشها یک فاز ساکن و یک فاز متحرک بکار می رود . اجزای یک مخلوط توسط جریانی از یک فاز متحرک از داخل فاز ساکن عبور داده می شود . جداسازیها بر اساس اختلاف در سرعت مهاجرت اجزای مختلف نمونه استوارند . در کروماتوگرافی مایع فاز ساکن از سیلیکاژل ، دیاتومه ها ، آلومینا و فاز متحرک شامل انواع حلالهای قطبی و غیرقطبی نظیر متانل ، هگزان تشکیل شده است . امروزه از کروماتوگرافی مایع بطور وسیعی در جداسازی هیدروکربن ها ، داروها ، اسید نوکلئیک ، ایزومرهای نوری و ... استفاده میشود.
دستگاه پلاریمتر
از قابلیت های این دستگاه می توان به موارد زیر اشاره نمود:
قابلیت نصب به دستگاه HPLC
توانایی اندازه گیری چرخش های نوری ترکیبات فعال نوری دردماهای متفاوت
منبع لامپ 589 Nad نانومتر
دامنه چرخش نوری85ْ ±
رفراکتو متر
ضریب شکست مانند دانسیته ، نقطه ذوب و نقطه جوش یکی از ثابت های فیزیکی کلاسیک است که می تواند جهت توصیف یک گونه شیمیایی بکار رود . در حالیکه ضریب شکست یک خاصیت غیرویژه است ، ولی تعداد کمی از اجسام هستند که در یک طول موج و دمای معین ، ضرایب شکست یکسانی دارند ، بنابراین این خاصیت جهت تائید هویت یک ترکیب و تعیین خلوص آن مفید است . همچنین اندازه گیری ضریب شکست همراه با دیگر اندازه گیریها اطلاعاتی در مورد ساختمان و وزن مولکولی اجسام بدست می دهد .
امروزه رفراکتومتر در صنعت کاربرد زیادی پیدا کرده است ، بطوریکه از این دستگاه برای تعیین غلظت کربوهیدراتها ، گوگرد در لاستیک ، سیلیسیوم در شیشه های سیلیکاتی ، تخمین درجه سیرناشدگی روغنهای نباتی و همچنین تعیین درصد کربن در ترکیبات آلی و نفتی بکار می رود .
اسپکتروفتو متر FTIR
ناحیه مادون قرمز طیف ، تابشی با اعداد موجی در گستره از 33Cm-1 تا 13000 و یا طول موجهای از 75/0 تا µ 300 را در بر می گیرد . مع الذالک اکثر کاربردهای اندازه گیری جذبی مادون قرمز ، به نواحی از حدود 4000 تا Cm-1667 ( 5/2 تا 15 میکرون ) محدود می شوند .
برای اینکه تابش مادون قرمز توسط یک مولکول جذب شود ، ممان دوقطبی این مولکول باید در نتیجه حرکت چرخشی و ارتعاشی آن متحمل یک تغییر کلی گردد و از این خاصیت برای شناسایی گروههای عاملی نظیر گروههای کربونیل – هیدروکسی و سایر گروههای قطبی استفاده می شود .
از آنجائیکه تمام گروههای عاملی در یک فرکانس خاصی در FTIR جذب نشان می دهند . از دستگاه FTIR
برای وجود و یا عدم وجود یک یا چند گروه عاملی خاص در یک ترکیب استفاده می شود . لازم بذکر است که امروزه FTIR بطور وسیعی برای شناسایی ترکیبات آلی بکار می رود .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  35  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله کروماتو گرافی

دانلود مقاله SMES کارآفرینی و

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله SMES کارآفرینی و دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 

 


مقدّمه

 

کارآفرینان کسانی‌اند که با ایجاد محصولات و خدمات نوین مورد نیاز مردم، درآمد خوبی کسب می‌کنند. واژه (Entrepreneur) که در فارسی کارآفرین ترجمه شده است، در بردارنده معنای موفّقیت است. این واژه به معنای محصولات، ابداعات، کیفیت و خدمات نویندر درون یک شرکت است. این واژه به معنای نوع خاصی از روحیة،‌ سر زندگی و فضیلت است. ای. ا . باتلر ، مفسر روزنامه تجاری، آن را «شوق خلقت» می¬نامد. از همه مهمتر، این واژه به اشخاص پراراده‌ای اطلاق می‌شود که اراده، خلّاق، پایداری و موفّقیت اجتناب ‌ناپذیرشان، آنها را به رهبران و قهرمانان روز تبدیل می‌کند (کوک،ترجمه تیموری.1382. ص15).
افق کارآفرینی:
کارآفرینی واژه¬ای جادویی است. وقتی در حد یک کلمه به آن نگاه کنید، چیزی بیش از ایجاد اشتغال به ذهن القاء نمی¬شود. امّا اگر در این واژه تعمّق کنید، و به خلّاقیت که جوهرة آن است دست پیدا کنید. آن گاه جادوی این واژه بر شما عیان خواهد شد، و شما خود نیز جادو خواهید شد. گرچه بسیاری از افراد به امید کار وارد این گود می¬شوند، امّا در ادامه نواهایی خواهند شنید و رنگ-هایی خواهند دید که تاکنون از آن بی خبر بوده¬اند. و بدین شیوه فرد جادو می¬شود. البته آنچه بیان شد درون خود فرد است و کارآفرینی همانند آینه¬ای آن ¬را به فرد باز می¬نمایاند. کارآفرینی طریقی است که به جان آفرینی ختم می-شود؛ به زبان دیگر کارآفرینی همان طریق خود شکوفایی است. کارآفرینی عرصة وسیعی به ابعاد تخیّل بشر دارد. و در یک کلام عرصة نامحدود دارد. از مروارید بافی یک دختر نابینا در بازارچه خود اشتغالی پارک لاله تهران گرفته تا تدوین سیاست¬های جهانی آمریکا در کاخ سفید. در سال 1985 بحث در بارة دولت¬های کارآفرین در عصر اطلاعات شکل گرفت و این بحث در دوره ریاست جمهوری کلینتون به اوج خود رسید. به-طوری¬ که کلینتون رئیس جمهور وقت امریکا بیان کرده بود که اگر بخواهیم بر دنیا حاکم باشیم، راهی نداریم جز این که برای در دست گرفتن دنیا، هم سیاست جدیدی را برگزینیم و هم سطح و گونة جدیدی از خدمات را به عموم مردم دنیا ارائه کنیم. برای تحقق این امر بحث بازآفرینی دولت را مطرح می¬کنند. اسبورن و گابریل اصول بازآفرینی دولت را به شرح ذیل ارائه نمودند (غریبی،1381. ص23).
- هدایت و رهبری به¬ جای ((فعّالیت اجرایی)) .
- قدرتمند سازی به جای خدمتگزاری.
- تزریق رقابت به عرصة خدمات.
- دگرگون سازی سازمانهای قاعده مدار.
- سرمایه گذاری بر روی دستاوردها و نوآوری¬ها.
- ارضای نیازهای مشتری ونه بروکراسی.
- پیشگیری به جای درمان.
- حرکت از سلسله مراتب به سمت مشارکت و کارگروهی.
- استفاده از مکانیزم بازار به عنوان اهرمی قوی برای تغییرات.
با نگاهی به اصول بازآفرینی دولت، تعدادی از این اصول در واقع همان اهداف کارآفرینی است. همین کارآفرینی در مسیر رشد خود به کارآفرینی سیاسی و یا آنچه که ذکر شد (دولت کارآفرین) ختم می¬شود.
اهمّیت کارآفرینی:
• کارآفرینی نوش داروی لحظات دشواری:
کارآفرین می‌تواند در حالت اضطراری پاسخگو باشد. او در صورت نیاز می‌تواند فوراً تصمیم‌گیری کند. برای این کار، او باید حوادثی را که ممکن است در آینده اتفاق بیفتد پیش‌بینی کند و از عواقب آن آگاه باشد. ماهیت شغلی کارآفرینی، سرمایه‌گذاری طولانی مدت، پیش‌بینی جایگزین‌ها و عواقب آنها قبل از اتفاق، پیش‌بینی تغییرات و آمادگی تطبیق با این شرایط را ایجاب می‌کند (سالازار و همکاران،ترجمه نطاق،1380،ص45).
• کارآفرینی مسیر خود شکوفایی:
کارآفرینی یک فرآیند اجتماعی است که در آن کارآفرین با اشتیاق و پشتکار درکار، خویشتن خویش را پیدا می‌کند و از بند عادات و سنّت‌های مرسوم رها می‌شود (احمدپور/نقل از سعیدی کیا ، 1382،ص35). کارآفرینی عامل رشد و شکوفایی استعدادها و سوق دهنده به سوی خود شکوفایی است (کشتکاران.1381.ص121). کارآفرینی توانایی‌های انباشته فردی را آزاد می‌کند. نیاز‌هایی مانند استقلال و اتّکا به نفس نمونه‌هایی هستند که با توسعه کارآفرینی در افراد امکان بروز پیدا می‌کنند. بر اساس تحقیقات انجام شده در میان خانوار‌های کشور انگلستان افراد در کنار انگیز‌‌ه‌های مادی مانند پول و سمت، کارآفرینی را راهی برای ارضای برخی نیاز‌های معنوی خود مانند آزادی، استقلال و کسب جنب و جوش در زندگی انتخاب می‌کنند (گزارش منتشر شده توسط اتحادیه اروپا، سال 2003 /نقل از سایت موسسه خانه پژوهش نواندیش).
• کارآفرینی بعنوان جوهرة رویش سیستم اقتصادی:
کارآفرینی موتور توسعه‌ی اقتصادی است. آن‌چه کارآفرینان مخاطره‌جو انجام‌‌‌ می‌دهند نوعی "تخریب خلاق" در نظام اقتصادی و ایجاد ساختارها و مناسبات اقتصادی جدید است.کارآفرینی طبق مدل توسعه اقتصادی « شومپیتر »‌، ‌تخریبِ خلّاق است که به عنوان یک نیروی برانگیزاننده در توسعة اقتصادی جامعه، لازم و ضروری است (کوراتکو و هاجتس / نقل از احمدپور، 1380، ص10). تخریب خلاق در واقع همان قدرت جوانه زدن است، جوانه¬های که طراوت و شادابی را به سیستم اقتصادی باز می¬گرداند. تداوم حیات اقتصادی را فراهم می¬کند. چنانچه این توان از یک سیستم اقتصادی سلب شود، اگرچه بالاترین توان را نیز داشته باشد، بالاخره از بین خواهد رفت. تنها راه تداوم حیات اقتصادی کارآفرینی است.
• کارآفرینی فرایند خلق ارزشها است:
کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق می کند.
1- ارزش اقتصادی (ثروت): کارآفرینی فرایند خلق و توزیع ثروت در اجتماع است.
2- ارزش اجتماعی: کارآفرین با کار خود از یک سو به تقاضا های افراد اجتماع جواب میدهد و از سوی دیگر باخلق ثروت، رفاه و آسایش را به اجتماع ارزانی می دارد و این¬ها خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران می باشد.اگر نتوان گفت که انگیزه اوّلیه کارآفرینی پاسخ به نیازهای اجتماعی است، امّا تداوم کارآفرینی وابسته به این امر می باشد.
3- ارزش وجودی (خلق معنای زندگی): مکتب معنی درمانی برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه را پیشنهاد می‌کند. یکی از این راهها عبارتست از خلق چیزی در جهان، که کارآفرینی این فرایند را فراهم می¬کند.

 

 

 

بیان مساله:
از دیدگاه کتل شخصیت چیزی است که امکان پیش بینی آنچه را که شخص در یک موقعیت معین انجام خواهد داد می¬دهد (کتل /نقل از شولتز ترجمه سید محمدی).
هدف از مطالعه شخصیت و ویژگی¬های شخصیتی، پیش بینی کردن رفتار است. یعنی پیش بینی کردن آنچه یک فرد در پاسخ به یک موقعیت معین انجام خواهد داد. تنها زمانی که ما صفات یک نفر را بشناسیم می¬توانیم پیش بینی کنیم که آن شخص چگونه در یک موقعیت رفتار خواهد کرد.
رفتار فرد حاصل تعامل ویژگی¬های شخصیتی با شرایط و عوامل محیطی است. بدون شک رفتار همه انسانها از شرایط اجتماعی و ویژگیهای شخصیتی آنها ناشی می¬شود. آنچه مهم است اینست که جنبه فاعلیت به کدام بخش مربوط می¬شود؟ در پس رفتارهای جدید معمولاً فاعلیت به ویژگیهای شخصیتی و برداشت فرد از آن موقعیت بر می¬گردد. در کارآفرینی نیز چنین شرایط حاکم است. به طوری که دانلد اف در این زمینه چنین بیان می¬کند: بازاریابی مهم است؛ امور مالی حائز اهمّیت است؛ حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمّیت دارد. ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی‌شوند. از همین رو به شخصی نیاز داریم که در ذهن او،‌ کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته‌باشد. برای این موارد به یک دیدگاه روان‌شناختی حقیقی از کارآفرینی نوین نیاز است (دانلد اف.ریچارد ام، ترجمه عامل محرابی.1383 .ص128).
با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی، روان¬شناسان با هدف ارائه نظریه¬هایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان با مدیران و غیر کارآفرینان، به بررسی ویژگیهای روانشناختی کارآفرینان پرداختند ( فرن هام 1994/به نقل از احمدپور 1380).
شناسایی ویژگی¬های شخصیتی کارآفرینان از اهمّیت خاصی برخوردار می¬باشد. برای ترویج و پرورش صفت کارآفرینی در اجتماع نیازمند شناخت ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی مؤثّر در امر کارآفرینی می¬باشیم. هدف این تحقیق نیز بررسی ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی مؤثّر در کارآفرینی است. به همین منظور پنج ویژگی شخصیتی و روان شناختی در نظر گرفته شده است، و به بررسی و مقایسه این پنج ویژگی دربین کارآفرینان و افراد عادی پرداخته¬ایم. این پنج ویژگی عبارتند از:

 

 

 


- خودپنداره :
خوپنداره ارزیابی کلی فرد از شخصیت خودش است. این ارزیابی ناشی از ارزیابیهای ذهنی است که معمولاً از ویژگی‌های رفتاری خود به عمل می‌آوریم. در نتیجه، خوپنداره ممکن است مثبت یا منفی باشد (فرهنگ توصیفی اصطلاحات روانشناسی،برنو،ترجمه یاسایی وطاهری.1370. ص109).
- باورهای خودکارآمدی :
منظور از باورهای خود کارآمدی، باورهای شخص درمورد توانایی برای کنار آمدن با موقعیت‌های متفاوت (فرهنگ روانشناسی و روان پزشکی،پورافکاری.1373.ص1364).
- منبع کنترل :
منبع¬کنترل، به انتظار تعمیم یافته در مورد تقویت‌هایی اشاره می‌کند که تحت کنترل درونی - بیرونی هستند. افراد بین این دو جهت‌گیری قرار می‌گیرند. در یک طیف افراد دارای کنترل درونی قرار دارند که معتقدند تقویت¬ها با تلاش شخصی، توانایی و ابتکار تعیین می‌شود. در طرف دیگر، افراد دارای کنترل بیرونی هستند که معتقدند تقویتها توسط افرادی دیگر، ساختارهای اجتماعی، شانس یا سرنوشت تعیین می‌گردد (راتر، 1966به نقل از گوردن ای ،ترجمه غضنفری و یزدانی،ص173).
- خلّاقیت :
خلّاقیت عبارت است از فرایندهای ذهنی که منجر به یافتن راه¬حل¬ها، ایده¬ها، مفهوم سازیها، شکلهای هنری، تئوریها و فرآوردهایی می¬شود که بی همتا و تازه هستند (لغت نامه روانشناسی پنگوئن به نقل از فیض بخش،1381،ص12).
- هوش هیجانی :
گلمن(2001) هوش هیجانی را مهارتی می¬داند که دارندة آن می¬تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود را کنترل کند؛ از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تاثیر آنها را درک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه¬ای رفتار کند که روحیة خود و دیگران را بالا ببرد (به نقل ازخائف الهی، دوستار.1382.ص54).

 

 

 

هدف پژوهش
این پژوهش در پی شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و شخصیتی مؤثر در امر کارآفرینی می¬باشد. برای دست¬یابی به این هدف محقق پنج ویژگی شخصیتی و روانشناختی را مشخص نمود و به امر ارزیابی آن در افراد کارآفرین و مقایسه آن با افراد عادی پرداخته است.

 

اهمّیت موضوع تحقیق :
مطالعه کارآفرینی نوین با خصوصیاتی منطقی ویژگیهای روان¬شناختی «کارآفرینان» آغاز شد. با گذشت سال‌ها تعداد بیشتری از ویژگی¬های شخصیت شناسی کنار گذاشته‌اند، رد شده‌اند، یا حداقل به طور نامؤثر مورد سنجش قرار گرفته‌اند. نتیجه این بود که تقریباً به هر چیزی پرداخته شد. مگر فرد. شرایط اقتصادی مهم هستند، بازاریابی مهم است؛ امور مالی حائز اهمّیت است؛ حتی کمک به نهادهای عمومی نیز اهمّیت دارد. ولی هیچ یک از آنها به تنهایی باعث ایجاد کارهای جدید نمی‌شوند. از همین رو به شخصی نیاز داریم که در ذهن او،‌ کلیه حالات ممکن گرد هم آورده شوند، باور داشته ‌باشد. برای این موارد به یک دیدگاه روان‌شناختی حقیقی از کارآفرینی نوین نیاز است (دانلد اف، ریچاردام، ترجمه عامل محرابی،1383،ص128).
به دلایل ذیل شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و شخصیتی کارآفرینان از اهمّیت ویژه¬ای برخوردار می¬باشد.
1- شناخت افراد مستعد کارآفرینی:
برای چنین شناختی باید ویژگی¬های مرتبط با کارآفرینی را شناسایی کرد. داشتن ویژگی¬های خاص روان¬شناختی و شخصیتی از ملزومات کارآفرینی است توسعه کار آفرینی نیازمند تربیت افراد کار آفرین می‌باشد. در سرتاسر دنیا مراکز مختلفی برای آموزش و آماده کردن افراد جهت کارآفرینی وجود دارد. یکی از راههای سریع در آموزش کارآفرینی اینست که افرادی را که بصورت بالقوه از روحیه کارآفرینی برخور می¬باشند شناسایی نموده و سپس امکانات لازم را جهت به فعلیت رساندن آنها را فراهم ¬نمایند.
2- توسعه و تشویق بینش کارآفرینی:
در تربیت کارآفرین دو عامل مدّ نظر می‌باشد؛ که یکی ازاین عوامل رویکرد شناخت ویژگی¬های روان¬شناختی و رفتار کارآفرینانه فرد می¬باشد. در این دیدگاه، ویژگی¬های کارآفرینان را برای فرد بیان کرده و راه‌های کسب این توانمندی‌ها و ویژگی¬ها را به او نشان می‌دهند تا فرد تشویق شود و با کسب توانایی‌های فردی دست به فعّالیت‌های کارآفرینانه بزند. به عبارتی با این عامل، بذر را تقویت می‌کنند و با شیوه‌های اصلاح نباتات کاری می‌کنند که این بذر در هر خاک و شرایط سخت جوی رشد کند و بتواند در عرصه رقابت دوام آورده و پایدار بماند (سعیدی کیا،1382،ص133).
3- ساخت وتهیه آزمونهای روان شناختی معتبر در زمینه کارآفرینی:
برای ساخت یک آزمون معتبر در زمینه کارآفرینی باید از ویژگیهای مؤثر در این امر اطلاع داشته باشیم.
دلائل ضرورت تهیه آزمونهای کارآفرینی:
1-3 امروز یکی از مهمترین اولویتهای حرفه¬ای شناخت کارآفرینان بالقوه می¬باشد. چراکه این افراد را می¬توان با سرمایه گذاری اندکی به کارآفرینان موفقی تبدیل نمود.
2-3 شناخت افرادی با ویژگیهای کارآفرینی برای سازمانها و شرکتها یک امر حیاتی است. زیرا با شناسایی این افراد و قرار دادن آنها در جایگاه مناسب می¬توان میزان بهره وری سازمان را بسیار بالا برد. برعکس اگر چنین افرادی شناسایی نشوند و همانند سایرین با آنها برخورد شود نه تنها در پیشبرد اهداف مؤثر نمی¬باشند بلکه به صورت ناخودآگاه به مانع تبدیل می¬شوند. با یک آزمون مناسب به راحتی می¬توان چنین افرادی راشناسایی نمود.

 

4- مشاورة کارآفرینی:
توجه به مشاوره کارآفرینی یک ضرورت جدی در امر توسعة کارآفرینی می¬باشد. یک مشاور کارآفرینی باید به صورت کاملاً تخصصی از ویژگیهای فردی موثر در امرکارآفرینی اطلاع داشته باشد. این امر مستلزم شناخت ویژگیهای موثر درکارآفرینی است.
شکل گیری مشاورة روان شناختی کارآفرینی بنا به دلائل ذیل ضروری می¬باشد.
1-4 بسیاری از افراد دست به فعّالیت کارآفرینانه می-زنند، امّا متأسفانه تعداد کمی موفق می¬شوند. پس اگر مشاورین متخصص در امر مشاوره روانشناختی با گرایش کارآفرینی وجود داشته باشند، می¬توانند تأثیر گذار باشند. و میزان موفّقیت تلاشهای کارآفرینانه را افزایش دهند.
2-4 بسیاری از کارآفرینان در زندگی حرفه¬ای خود دچار مشکل می¬شوند و ممکن است روند فعّالیت آنها را سد نماید. در این لحظات وجود مشاوری که به کارآفرینی نیز آگاه باشد. بسیار می¬تواند مثمر ثمر باشد.
3-4 با توجه به مدل رشد کارآفرینی که در این تحقیق ذکر شده است. ممکن است که کارآفرین در هر مرحله¬ای از این رشد دچار مشکل شود و از ادامه فعّالیت منصرف شود امّا با وجود یک مشاور آگاه به این تحول و مسائل مربوط به آن، می¬تواند کارآفرین را در این مسیر یاری و هدایت نماید.

 

5-توجه به این ویژگی¬ها در تدوین متون و منابع آموزشی کارآفرینی :
این امر زمانی محقق می¬شود که این ویژگیها قبلاً شناسایی شده باشند. مدتی است که تشکیل کارگاهای آموزشی در زمینه کارآفرینی بسیار رایج شده است، زمانی این کارگاها بیشترین بازدهی را خواهند داشت، که به این ویژگی¬ها توجه شود.

 

فرضیه های پژوهش
در پژوهش حاضر فرضیه¬های زیر آزمون شده¬اند.
فرضیه اصلی:
بین کارآفرینان و افراد عادی از لحاظ ویژگیهای شخصیتی و روان شناختی تفاوت وجود دارد .
فرضیه های فرعی:
1- بین میزان هوش هیجانی کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
2- بین میزان خلّاقیت کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
3- بین میزان خودکارآمدی کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
4- بین میزان خودپنداره کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.
5- بین منبع کنترل کارآفرینان و افراد عادی تفاوت وجود دارد.

 

 

 

 

 

 

 

متغیرهای پژوهش
متغییرهای پژوهش حاضر عبارتند از:
متغیرپیش بینی کننده:
متغیر پیش¬بینی¬کننده به متغیری گفته می¬شود که از طریق آن متغیر ملاک، تبیین یا پیش بینی می¬شود. متغیر پیش¬بینی-کننده، متغیر پیش فرض است به این معنی که این متغیر مقدّمه و متغیر ملاک نتیجه آن است. متغیر پیش¬بینی¬کننده متغیری است که از پیش وجود دارد و فرض شده است که بر متغیر ملاک تأثیر دارد.
در این تحقیق پنج ویژگی شخصیتی و روان شناختی مورد تحقیق، متغیر پیش¬بینی¬کننده می¬باشند که عبارتند از:
1- خودپنداره 2- خودکارآمدی
3- منبع کنترل 4- خلّاقیت
5- هوش هیجانی
متغیر ملاک:
متغیری است که مشاهده یا اندازه گیری می¬شود تا تأثیر متغیر پیش¬بینی¬کننده برآن معلوم و مشخص شود.
در این تحقیق ویژگی و صفت کارآفرینی به عنوان متغیرملاک در نظر گرفته شده است.
ویژگی و صفت کارآفرینی (با توجه به این¬که هنوز ابزار استانداردی برای سنجش صفت کارآفرینی ساخته نشده است، لذا در این تحقیق از افرادی که به عنوان کارآفرین ازسوی مراکزی نظیر: سازمان همیاری اشتغال، شرکت گسترش کارآفرینی وابسته به سازمان گسترش نوسازی صنایع ایران، موسسة پژوهشی خانة پژوهش نواندیش، نشریه انجمن کارآفرینان شناخته شده¬اند، استفاده شده است.

 

متغیر کنترل:
متغیرهای کنترل به عواملی گفته می¬شوند که تأثیر آنها بر متغیر وابسته (ملاک) توسط پژوهشگر خنثی یا حذف می¬شود (دلاور،1379،ص45).
متغیرهای کنترل در این تحقیق عبارتند از: سن جنس و میزان تحصیلات.
این متغیرها به دو شیوه در این تحقیق کنترل شده¬اند:
الف: انتخاب گروه افراد عادی متناسب با گروه کارآفرینان از لحاظ متغیرهای فوق. (شیوة همتا نمودن)
ب: شرکت کنندگان به طور مستقل در هر گروه و بر اساس متغیرهای فوق طبقه بندی شدند، سرانجام تحلیل داده¬ها مبنی بر تأثیر متغیرهای فوق بر نتایج آزمونها مورد ارزیابی قرار گرفت.
تعاریف نظری و عملیاتی اصطلاحات (مورد تحقیق)
کارآفرینی :
تعریف نظری:
فرآیند خلق چیز (کالا یا خدمات) جدید و با ارزش است با اختصاص زمان و تلاش لازم، در نظر گرفتن ریسکهای (خطر پذیری) مالی، روانی و اجتماعی، و رسیدن به رضایت فردی و مالی و استقلال (هیسرچ وپیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص10).
تعریف عملیاتی:
ویژگی که به واسطه آن افرادی از جمله افرادی که در این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفته¬اند، از سوی مراکز ذیصلاح بعنوان کارآفرین معرفی شده¬اند.
کارآفرین :
تعریف نظری:
کارآفرین کسی است که توانایی آن را دارد تا فرصت‌های کسب و کار را ببیند و آنها را ارزیابی کند، منابع لازم را جمع‌آوری و از آنها بهره‌برداری کند؛ و عملیات مناسبی را برای رسیدن به موفّقیت پی‌ریزی نماید (مردیث و همکاران، ترجمه نبی¬ئیان،1371،ص 1).
تعریف عملیاتی:
در این تحقیق کارآفرین کسی است که از سوی یک از سازمان¬ها و شرکت¬های ذیل: سازمان همیاری اشتغال فارغ التحصیلان جهاد دانشگاهی، کمیته دومین جشنواره کارآفرینی مرکز کارآفرینی دانشگاه صنعتی شریف، شرکت گسترش کارآفرینی وابسته به سازمان نوسازی صنایع ایران به عنوان کارآفرین شناخته شده باشند.
خلّاقیت
تعریف نظر ی:
پاپالیا (1998) خلّاقیت را توانایی دیدن چیزها در یک نظر نو و غیر معمولی می¬داند، دیدن مشکلاتی که هیچ کس دیگر امکان تشخیص موجود بودن آنها را نمی¬دهد، سپس ارایه رهیافت¬های جدید، غیر معمولی و اثر بخش می¬داند (آقایی،1377،ص17).

 

تعر یف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خلّاقیت نمرة حاصل از اجرای آزمون سنجش خلّاقیت عابدی می¬باشد.
خودپنداره
تعریف نظری : "
باور و پندار فرد نسبت به خودش، نگرش او نسبت به خود در مورد اینکه چگونه فردی است، چه ویژگی‌هایی دارد و نیز نگرش فرد نسبت به ویژگی‌های برجسته خودش"(کوپر اسمیت و فولدمن، 1974، به نقل از خاطری،1384).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خود پنداره نمره¬ی حاصل از اجرای آزمون خود پنداره راجرز می¬باشد.
منبع کنترل :
تعریف نظری :
عقیده فرد نسبت به اینکه وی تحت کنترل وقایع خارجی یا داخلی می¬باشد را مرکز کنترل می¬نامند (هورنادی وآبود به نقل احمدپور،1380).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از مکان کنترل نمره¬ی حاصل از اجرای آزمون مکان کنترل راتر می¬باشد.
خود کارآمدی
تعریف نظری :
درنظام بندورا، منظور از خودکارآمدی، احساس¬های شایستگی، کفایت، و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است (شولتز،ترجمه سید محمدی،1377،ص466).
تعریف عملیاتی:
در این پژوهش منظور از خودکارآمدی نمره¬ی حاصل از اجرای مقیاس خودکارآمدی شرر و همکاران می باشد.
هوش هیجانی:
تعریف نظری:
گلمن (2001) هوش هیجانی را مهارتی می¬داند که دارندة آن می¬تواند از طریق خودآگاهی، روحیات خود راکنترل کند؛ از طریق خود مدیریتی آن را بهبود بخشد؛ از طریق همدلی، تاثیر آنها رادرک کند و از طریق مدیریت روابط به شیوه ای رفتار کند که روحیة خود ودیگران را بالا ببرد (خائف الهی، دوستار،1382،ص54).
تعریف عملیاتی:
هوش هیجانی توانایی است که در این تحقیق توسط پرسشنامه هوش بهر هیجانی بار- اون مورد سنجش قرار گرفته است

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

((اگر کار تفریح باشد، زندگی لذّت بخش است و اگر
وظیفه باشد، زندگی بردگی است)) "ماکسیم گورکی"
مقدّمه
شناسایی و پرورش صفات کارآفرینی، کمک بسیار بزرگی برای هر کاری که انتخاب کنید، می‌باشد، چه این کار، کارآفرینی باشد چه هر شغل دیگری. زمانی تصور می‌شد که کارآفرینان به جای ساخته شدن، متولّد می‌شوند. صفات آنها به قدری نادر و خاص بود که در هر جایی یافت نمی‌شد. امروزه، شواهد کافی موجود است که نشان دهد صفات کارآفرینی می‌تواند در نتیجه آموزش دوران کودکی، استقلال، به خود متّکی بودن و در معرضِ ارزشهای فرهنگی مرتبط با کار و صنعت قرار گرفتن، پرورانده شود (سالازار و همکاران ترجمه نطاق،1380،ص53).
کار آفرینی چیست؟
کارآفرینی عبارتست از؛ فرایند کشف و برنامه ریزی عنصر وجودی (خود واقعی) خویشتن در عرصة فعّالیت حرفه¬ای، جهت دست یابی به خود شکوفایی (پژوهشگر).
کارآفرینی عبارتست از فرآیند ایجاد ارزش از راه تشکیل مجموعة منحصر به فردی از منابع به منظور بهره گیری از فرصتها (احمدپور،1380).
جفری تیمونز کارآفرینی را ایجاد کنندة یک چیز ارزشمند از هیچ می¬داند و کارآفرین کسی است که دارای قدرت درک بالا است و توان پیدا کردن خلأها و فرصتها را دارد، و می¬تواند در جامعه از طریق پرورش ایده و تبدیل فکر خود به یک محصول جدید اقدام به ارزش آفرینی از هیچ نماید. این ارزش میتواند یک ارزش اقتصادی، سیاسی و یا اجتماعی و حتّی فرهنگی باشد (سعیدی کیا،1384).
کارآفرینی یعنی: تشکیل تیمی از افراد با مهارتها و استعدادهای مکمّل و مشاهدة فرصت¬ها در شرایطی که دیگران تنها هرج و مرج، ‌تناقض، ‌تضّاد و ابهام را متوجه می¬شوند و همچنین مستلزم یافتن دستیابی و کنترل منابع برای دنبال نمودن فرصت می¬باشد (احمدپور،1380ص24).
مک¬کله¬لند تعریف گسترده¬تری از کارآفرینی بیان می¬کند و فرایند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه، بلکه یک شیوه زندگی تعبیر می¬نماید به طوری که خلّاقیت و نوآوری، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطره پذیری، آینده نگری، ارزش آفرینی، آرمان¬گرایی، فرصت¬گرایی، نیاز به پیشرفت، مثبت اندیشی، زیر بنا و اساس زندگی کارآفرینانه می-باشد، در این زندگی شکست مفهومی ندارد به جز این که پلّه¬ای باشد برای بالا رفتن، موقعیتی برای آموختن، تصور ناقصی از واقعیت، ابهامی که در هدف وجود دارد، واقعه¬ای که هنوز فواید آن تبدیل به سود نشده است. در این زندگی پول، انگیزة اصلی و اولیّة فعّالیت¬های اقتصادی نیست، بلکه معیاری برای سنجش میزان موفّقیت فرد محسوب می¬شود. در زندگیِ کارآفرینانه، هدف اصلی از کار و فعّالیت ارضاء حس کنجکاوی، تحقّق بخشیدن به آرمانها، آزاد سازی انرژی¬های ذهنی و تبدیل آنها به ایده¬های عملی و در نهایت خلق ارزش است و همه چیز تحت الشعاع آرمان شخص قرار می¬گیرد (صمد آقایی، ص1378).
کارآفرینی ویژگی فردی است، که؛ با عزمی راسخ و با وجود موانع بسیار در رساندن یک محصول یا ارائه خدمت جدیدی به بازار، فرایند نوآوری را با موفّقیت هدایت می‌کند (قاسم زاده/ نقل از سعیدی کیا،1382ص 96). خلاصه مطلب این که، کارآفرینی چیزی بیش از ایجاد کار است. گرچه این امر به طور قطع، یکی از وجوه مهم آن است، ولی تصویر کاملی از¬ کارآفرینی ارائه نمی‌دهد. خصوصیاتی همچون جستجو به دنبال فرصت¬ها، به جان خریدن خطرات، و اصرار در تحقّق پیوستن ایده‌ها در مجموع دیدگاه خاصی را تشکیل می‌دهند که کارآفرینان را به تصویر می‌کشند (دانلد اف، ریچارد ام. ترجمه عامل محرابی،1383،ص22).
کارآفرینی فرایند خلق ارزشها است. کارآفرین با عمل خود سه ارزش را خلق می¬کند.
1- ارزش اقتصادی(ثروت): کارآفرینی فرایند خلق و توزیع ثروت در اجتماع است.
2- ارزش اجتماعی: کارآفرین با کار خود از یک سو به تقاضا های افراد اجتماع جواب می¬دهد و از سوی دیگر با خلق ثروت، رفاه و آسایش را به اجتماع ارزانی می¬دارد و اینها خود ناشی از حس احترام و ارزش برای دیگران می باشد. یک کارآفرین موفق به خاطر کمک¬هایی که به جامعه می‌کند از جمله ایجاد مشاغل و تولید کالاها و خدمات، و از اعتباری که به دست می‌آورد، لذت می‌برد (سالازار و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص31). اگر نتوان گفت که انگیزه اوّلیه کارآفرینی پاسخ به نیازهای اجتماعی است، امّا تداوم کارآفرینی وابسته به این امر می¬باشد.
3- خلق معنای زندگی: مکتب معنی درمانی (فرانکل ) برای معنا بخشیدن به زندگی سه راه را پیشنهاد می‌کند یکی از این راهها عبارتست از؛ خلق چیزی در جهان. که کارآفرینی این فرایند را فراهم می¬کند.
تقریباً در همه تعاریف کارآفرینی، این توافق وجود دارد که در مورد رفتاری بحث می¬کنیم که: 1) پیشگام است. 2) ساز وکارهای اجتماعی و اقتصادی را برای تبدیل منابع و موقعیت¬ها به وضعیت عملی، سازماندهی یا سازماندهی مجدّد می‌کند. 3) با مخاطره و شکست همراه است (هیسرچ و پیترس ، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383 ،ص9).
کارآفرین کیست؟
کسی که با قبول مخاطرات احتمالی سرمایه ی خود را در کارهای تولیدی به کار می¬اندازد و کار ایجاد می¬کند، کارآفرین یا کارکیا می¬نامند (CD فرهنگ لغت شش جلدی، آریا نپور، نسخه صادراتی).
کارآفرین شخصی است که ارزش فرصت¬های پیرامون خود را درک می¬نماید و یک چیزی را خلق و یا در آن تغییراتی ایجاد می¬نماید (جانگ،2004).
کارآفرینان، کسانی هستند که در محل کار خود فراتر از هنجار و عرف می¬درخشند و در کار از دیگران پیشی می¬گیرند¬ (کراس و تراوگلن 2003).
کارآفرین: فردی است که ریسکها را می‌پذیرد و کار جدیدی را آغاز می‌کند (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص5)
کارآفرین فردی که مسئولیت اولیةی [وی] جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع یا رشد کسب و کاری را بسیج می¬نماید و تمرکز او بر نو آوری و توسعه فرایند، محصول یا خدمات جدید می باشد (احمد پور1380).
از نظر لبینشتاین (1968) کارآفرین، کسی است که یکی از فعّالیت¬های ذیل را انجام دهد: (به نقل از احمدپور،1380،ص19).
1- بازارها را یکپارچه و مرتبط سازد .
2- خلأ ها و شکافهای بازار را پر نماید .
3- با صرف وقت ، خود را درگیر تغییرات ساختاری و سازمانی نماید .
4- کلیة عوامل را برای تولید و بازاریابی یک محصول مهیّا نماید .
تراپ مان و مورنینگ استار در کتاب نظام¬های کارآفرینانه (1990) بیان می¬نمایند که: کارآفرین یعنی ترکیب متفکّر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصت ارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکّری جدید برای یک مشکل قدیمی را می¬یابد (احمدپور،1380ص23).
از نظر پالمر کارآفرین کسی است که یکی از فعّالیتهای زیر را انجام دهد (احمد پور،1380).
1- ارائه روشی جدید در فرایند تولید
2- گشایش بازاری تازه
3- یافتن منابع جدید ایجاد هرگونه تشکیلات جدید درصنعت
تاریخچة کارآفرینی:
بحث کارآفرینی از ابتدای دوران زندگی بشر تاکنون وجود داشته و به دلیل وجود «عامل تغییر» در آینده نیز مطرح خواهد بود. امّا نخستین گامها جهت شناخت و تبیین درست مفهوم کارآفرینی در قرن 16 برداشته شد و در بطن تئوری‌های اقتصادی تبلور یافت. اندیشمندان اقتصادی نقش‌های کارکردی و متعدّدی را برای کارآفرینان مطرح ساختند و آنها را از سطح معامله‌گر و واسطه تا حد مالک، نوآور و تصمیم گیرنده معّرفی کردند (قائم پناه،1381،ص25).
پیدایش مفهوم نظری کارآفرینی با گسترش وسیع این اصطلاح همزمان بوده است واژه (entrepreneur) کارآفرین واژه‌ای فرانسوی است و ترجمه تحت الفظی آن «واسطه» یا «دلّال» است. نمونه قدیمی اولین تعریف کارآفرین در مفهوم واسطه مارکوپولو است. وی تلاش کرد با خاور دور روابط تجاری برقرار کند. مارکوپولو، به عنوان واسطه، باید با فرد پولداری (به بیان امروز طلایه‌دار سرمایه‌گذار در فعّالیت کارآفرینانه) برای فروش کالاهایش قرارداد می‌بست (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی¬یاری،1383،ص5). در قرون وسطی، اصطلاح کارآفرین هم برای بازیگر و هم برای شخصی که طرحهای تولیدی بزرگ را اداره می‌کرد به کار می‌رفت. در این‌گونه طرحهای تولیدی بزرگ، چنین فردی هیچ ریسکی نمی‌کرد، بلکه صرفاً طرحی را با استفاده از منابع اماده، که معمولا به وسیله دولت تهیّه می‌شد، مدیریت می‌کرد. کارآفرینان در قرون وسطی عموماً از بزرگان بودند. برقراری ارتباط مجدّد بین ریسک و کارآفرینی در قرن هفدهم شکل گرفت، ‌به طوری که کارآفرین به شخصی اطلاق می‌شد که به منظور عرضه خدمت یا تهیه محصولات مقرّر با دولت قرارداد می‌بست. از آنجا که قیمت قرارداد ثابت بود، نتیجه سود یا زیان از آنِ کارآفرین بود. یکی از کا‌رآفرینان فرانسوی این دوره جان لا بود که مجوز تاسیس بانک سلطنتی را دریافت کرد. کانتیلون یکی از نخستین نظریه‌ها را در مورد کار آفرینی عرضه کرد و به همین دلیل برخی او را بنیانگذار این واژه می‌شناسند. او کارآفرین را فردی می‌داند که اهل ریسک باشد و بنا بر مشاهداتش؛ ریسک،‌ شاملِ حال بازرگانان، کشاورزان، صنعتگران و سایر مالکان شخصی‌ای می‌شد که «به قیمت معلوم می‌خریدند و به قیمت نامعلوم می‌فروختند، از این‌ رو در معرض خطر بودند». سرانجام، در قرن هجدهم، بین صاحب سرمایه و فردی که به سرمایه نیاز دارد تفاوت گذاشته شد. به بیان دیگر، کارآفرین از تامین‌کننده سرمایه (به بیان امروز سرمایه‌گذار فعّالیت کارآفرینانه) متمایز شد. در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، غالباً کارآفرینان را از مدیران تمایز نمی‌دادند و عموما از جنبه اقتصادی به آنها نگاه می‌کردند (هیسرچ وپیترس،ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383 ص6و7). در نیمة اوّل قرن بیستم، شومپیتر، اقتصاد¬دان و نظریه‌پرداز اجتماعی، مطالب گسترده‌ای پیرامون کارآفرینی و تأثیر آن بر اقتصاد نوشت. بعد از شومپیتر ، محقّقان زیادی مباحث کارآفرینی را دنبال کردند. پیتر دراکر -¬ پیر مدیریت- در سال 1985 کتابی پیرامون اصول نو‌آوری و کارآفرینی نوشت (بوشهری1384). در اواسط قرن بیستم، نظریه کارآفرین نوآور پایه‌‌‌ریزی شد. کارآفرین نوآور: شخصی است که چیزی بدیع را اماده بهره‌برداری می‌کند (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی یاری،1383،ص8). در آخرین دهه‌های قرن بیستم، با رونق تکنولوژی اطلاعات، سر فصل دیگری در مبحث کارآفرینی تکنولوژیک پدید آمد. کار‌آفرینانی چون بیل گیتس، مفهوم تخریب خلّاقانه‌ی شومپیتر را با تکیه بر تکنولوژی اطلاعات به تصویر کشیدند. در سال‌های اخیر، رشد کارآفرینی تکنولوژیک بر مبنای تکنولوژی اطلاعات به حدّی بوده‌است که برخی صاحب ‌نظران، اطلاق ‹‹عصر کارآفرینی›› به عصر حاضر را ناشی از همین رویداد می‌‌دانند (بوشهری1384).
رویکردهای مهم به کارآفرینی :
1- رویکرد اقتصادی.
2- رویکرد روانشناختی.
3- رویکرد اجتماعی- فرهنگی.
4- رویکرد رفتاری.
1- رویکرد اقتصادی به کارآفرینی :
کارآفرین و کارآفرینی اولین بار مورد توجه اقتصاد دانان قرار گرفت و تمامی مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تا کنون به نحوی کارآفرینی را در نظریه¬های اقتصادی خود تشریح نموده¬اند (احمدپور،1380، ص5 ). کارآفرینی در بطن تئوریهای اقتصادی تبلور یافت و از قرن نوزدهم تا دهه 1960 تنها اندیشمندان اقتصادی به آن می پرداختند که بعد از آن همراه به گرایش تحلیلهای اقتصادی به استفاده از شیوه های آماری و ریاضی، عملاً از تئوریهای اقتصادی حذف گردید (جنینگر 1994/ نقل از احمدپور،1380، ص26 ). از نقایص این رویکرد آنست که اقتصاد دانان کانون توجه خود را تنها بر فضای اقتصادی کارآفرینی متمرکز می کردند و در نتیجه از ویژگیها و عوامل فردی و اجتماعی که بطور مثبت یا منفی بر فرد کارآفرین تأثیر می گذارد، غافل بودند. هیچ جایگاهی را برای این ویژگیها در نظریه¬های خود در نظر نمی¬گرفتند، و از ارائه مدلی اثر بخش برای سنجش آنها چشم پوشی نموده¬اند (احمدپور،1380 ،ص 75)
2- رویکرد ویژگی¬های شخصیتی به کارآفرینی :
با خارج شدن کارآفرینی از نظریه¬های اقتصادی، ‌همراه با پررنگ شدن نقش کارآفرینان در توسعه اقتصادی، روان-شناسان با هدف ارائه نظریه¬هایی مبتنی بر ویژگیهای شخصیتی و همچنین با تفاوت قائل شدن بین کارآفرینان با مدیران و غیر کارآفرینان، به برّرسی ویژگیهای روان¬شناختی کارآفرینان پرداختند (فرن هام ،1994/ نقل از احمدپور1380).
همانطور که از نگرش پیشگامان این رویکرد پیداست، دورنمایه اصلی در این رویکرد بر اساس تفاوت قائل شدن بین کارآفرین با غیر کارآفرین بوده است و با فرض اینکه کارآفرینان دارای ویژگیهایی هستند که زیر بنای رفتار و موفّقیت آنان را شکل می¬دهد.
3- رویکرد اجتماعی- فرهنگی به کارآفرینی :
با روی آوردن جامعه شناسان و دیگر اندیشمندان علوم مدیریت به مطالعه کارآفرینی، نظریه¬های اجتماعی– فرهنگی (تأثیر محیط و فرهنگ برفرد در اقدام به کارآفرینی ) و نظریه شبکه های اجتماعی شکل گرفت (احمد پور،1380،ص30).
4- رویکرد رفتاری به کارآفرینی :
با استفاده از رویکرد رفتاری، کارآفرینی را همچون فرآیندی معّرفی نمودند که سرانجام به ایجاد شرکتهای جدید می¬انجامد. از جمله مهمترین عوامل مورد برّرسی در رویکرد رفتاری می¬توان به تأثیرات محیطی و فرهنگی بر فرد و به عبارتی سابقه و تجربیات او اشاره نمود که عواملی همچون عوامل ذیل را در بر می گیرد (آمیت و دیگران به نقل از احمدپور،1380، ص30 ).
1- شرایط کودکی و تأ‌ثیر خانواده. 2- الگوی نقش.
3- تجارب شغلی. 4- عدم قرارگرفتن درپایگاه اجتماعی.
5- تحصیلات. 6- مهاجرت.
علاوه بر این 6 متغیر در اواخر1970 به بعد دو دسته دیگر از متغیرهای سازمانی و محیطی (اقتصادی- سیاسی ) نیز مورد توجه قرار گرفتند (احمدپور،1380،‌ص30).
البته لازم به ذکر است که رویکرد رفتاری به واسطه جامعّیت خود، رویکرد ویژگیهای شخصیتی را نیز در بر می¬گیرد ( احمدپور ،1380،ص30 ). در واقع، در این رویکرد به فعّالیت کارآفرین، دلایل و چگونگی تشکیل یک کسب و کار یا شرکت نو پا و یا فرایندی که طی آن شرکتهای جدید پا به عرصه وجود می¬گذارند توجه می¬شود ( کولر مایر ‌، به نقل از احمد پور،1380، ص76 ).
وظایف کارآفرین
وظیفه کارآفرین عبارت است از اصلاح و متحّول ساختن الگوی تولید با بهره ‌‌‌برداری از اختراع یا ‌به طور عمومی‌تر امکان فنی امتحان نشده در تولید کالای جدید یا تولید کالای قدیمی به روشی جدید، بازگشایی منابع جدید برای دسترسی به مواد یا بازار جدید محصولات با سازماندهی صنعتی جدید (هیسرچ و پیترس، ترجمه فیض بخش و تقی¬یاری،1383،ص8). کی یرلوف ( 1979) سه وظیفه اساسی را برای همه کارآفرینان موّفق تعیین کرده است (به نقل از احمدپور،1380ص20).
1- نوآوری ‌(کارآفرین باید فرصتهای تجاری ناشی از تغییرات در تقاضا و فناوری جدید را شناسایی کند) .
2- سرمایه گذاری ( توانایی و تمایل به یافتن و فراهم کردن سرمایه مخاطره آمیز برای یک شرکت).
3- مدیریت (هنگامی که شرکت تاسیس شده است).
به طور کلّی، هشت وظیفه برای کارآفرین وجود دارد:
1- ازموقعّیتهای محیط آگاه می‌شود. 2- برای استفاده از این موقعیتها خود را درخطر می‌اندازد.
3- برای کار سرمایه‌گذاری می‌کند. 4- نوآوریها را معّرفی می‌کند.
5- کار و تولید را نظم می‌بخشد. 6- تصمیم می‌گیرد.
7- برای آینده برنامه‌ریزی می‌کند. 8- محصولات خود را با سود می‌فروشد (سالازار و همکاران، ترجمه نطاق،1380،ص32).
هاری وظایف کارآفرین را به دو دسته تقسیم می‌کند: وظیفه اوّل، وظیفة اجرایی است. یعنی؛ مدیریت امور و رفع نیازهای افراد. وظیفه دوم رابط بودن است. یعنی: انتقال احساسات به دیگران. این وظیفه همراه با وظیفه اصلی در فعّالیت انسانی و اجتماعی موجب بالا رفتن شهرت و جایگاه کارآفرین می‌شود. کارآفرین باید سعی نماید تا حامل پیام دوستی، اعتماد، صداقت با مشتریان بوده و موجب تداوم روابط و همچنین موفّقیت شود (قائم پناه،1381).

 

 

 

 

 

انواع کارآفرینی
کارآفرینان را می¬توان از لحاظ شیوه عملکرد و زمینه عملکرد تقسیم بندی نمود:
1-کارآفرینان از لحاظ شیوة عملکردی به سه شیوه عمل می-کنند. به صورت مستقّل، سازمانی و شرکتی.
1-1 کارآفرین مستقّل( Entrepreneur):
فردی که مسئولیت اوّلیة وی جمع آوری منابع لازم برای شروع کسب و کار است و یا کسی که منابع لازم برای شروع و یا رشد کسب و کاری را بسیج می نماید و تمرکز او بر نو آوری و توسعه فرآیند ،‌محصول و یا خدمات جدید می باشد ( احمدپور،1380).
2-1 کارآفرین سازمانی((Intrapreneur:
پینکات درسال(1985)واژه (Intrapreneur) را ابداع نمود وکارآفرین سازمانی را فردی تعریف نمود که در سازمانهای بزرگ همچون یک کارآفرین مستقّل فعّالیت می¬نماید و فعّالیت وی ایجاد واحدهای جدید در سازمان، ارائه محصولات، خدمات و فرایندهای جدید می¬باشد که شرکتها را به سوی رشد و سود آوری سوق می¬دهد (احمدپور،1380،ص136). شومپیتر عمده فعّالیتهای کارآفرینان سازمانی را شامل توسعه کالا و خدمات جدید، معّرفی روشهای جدید تولید، تشخیص بازارهای جدید، پیدا کردن منابع جدید و توسعه و بهبود سازمان می-داند (صمدآقایی،1378،ص20). از نظر گینزبرگ وگاث (1990) کارآفرین سازمانی کسی است که در زیر چتر یک شرکت؛ محصولات، فعّالیت¬ها و فناوری جدید را کشف و به بهره برداری می¬رساند (احمدپور،1380،ص139).
3-1 کارآفرین شرکتی (Corporate Entrepreneurship):
شاپیرو (1980) کارآفرینی شرکتی یک مفهوم چند بعدی است که فعّالیتهای شرکت را متوجه نوآوری محصول، نوآوری در فناوری، مخاطره پذیری و پیشگامی می¬سازد.
کاوین و سلیون (1996)کارآفرینی شرکتی به مفهوم تعّهد شرکت به ایجاد و معّرفی محصولات جدید، فرآیندهای جدید و نظام¬های سازمانی نوین می¬باشد (احمدپور، 1380، ص140).
از نظرگاث و گینزبرگ (1990) کارآفرینی شرکتی دارای دو بعد است:
1- نوآوری به منظور ایجاد فعّالیت¬های جدید.
2- تأسیس واحدهای جدید.
2-کارآفرینان از لحاظ زمینه عملکردی در سه زمینه عمل می¬کنند. اقتصادی، اجتماعی و سیاسی.
کارآفرینی اقتصادی:
کارآفرینی اقتصادی فرایندی است که کارآفرین از طریق خلّاقیت و نو آوری با چالش¬های حرفه¬ای خویش برخورد می-کند. عموماً در این نوع کارآفرینی چالش¬ها ماهیت محیطی دارند.
کارآفرینی اجتماعی:
تأثیر کارآفرینی صرفاً به اشتغال و امور استخدامی منحصر نمی¬شود، بلکه تأثیرگذاری کارآفرینی مربوط به تمام لحظات زندگی روزانه است. پدیدةکارآفرینی برای این مقصود می¬تواند یک وسیله مفید باشد، در صورتی که آن را به عنوان یک راه آفرینش در نظر بگیرید (جانسون، 2002). . از جمله عرصه¬های مهم زندگی، عرصة اجتماعی است.
کارآفرینی اجتماعی فرایندی است که تغییراتی را در خدمات اجتماعی از طریق موارد ذیل جهت دست‌یابی به ارزش اجتماعی به وجود می‌آورد:
٭ توجه به ایجاد سرمایه و ارزش اجتماعی.
٭ به کار گیری نگرش‌های بازار مدار برای حل مسائل اجتماعی.
٭ یافتن بازارها و فرصتهای جدید برای مأموریت غیر سودآور یا زمینه‌های حمایت نشده توسط نیروهای بازار. کارآفرین اجتماعی خلق کننده ارزش اجتماعی است (طالبیان،1381).
کارآفرینان اجتماعی به عنوان عاملان تغییر، ایفای نقش می‌کنند. که مهمترین این نقشها عبارتنداز: تطابق با مأموریت ایجاد و حفظ ارزش‌های اجتماعی (نه ارزش خصوصی)، شناخت و پی‌گیری فرصت‌های جدید در فعّالیت بدون توجه به محدودیت‌های وضع شده و ایجاد حس مسئولیت‌پذیری در قبال نهادهایی که در جهت ایجاد نتایج مؤثرند. به اعتقاد گریگوری دیس - از دانشگاه استنفورد، کارآفرینی اجتماعی شور و شوق یک رسالت اجتماعی را با بینش تجاری و بازرگانی ترکیب می‌کند (مقیمی،1382).
تفاوت کارآفرینی اجتماعی با کارآفرینی اقتصادی:
علیرغم شباهت

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله SMES کارآفرینی و

دانلود مقاله سابقه

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله سابقه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 بیمرانی که به سالک پوستی (CL) از گونه های لشمانیا مبتلا هستند در معرض ریسک ابتلا به سالک پوستی منتشر شونده (DCL) یا مخاطی (ML) قرار دارند. پس از تشکیل یک آسیب پوستی اولیه در محل گزش یک پشه (شن مگس) مبتلا به سالک، این عفونت برای تشکیل آسیب های ثانوی نیز منتشر گردد. این رخ مانه فراگستری باعث مریضی مهمی می شود و اغلب با یک واکنش مصون فرا0التهابی همراه است که منجر به از بین رفتن بافت های بینی و حلق در ML و ظاهر شدن باگره ها یا آسیب های پوستی زخم دار در DCL می گردد. اخیراً ما این رخ مانه تهاجمی را به وجود ویروس RNA سالک (LRV) در آسیب های L. guyanensis مرتبط ساختیم که نشان میدهد که LRV مسئول پاراسیتامیای گسترش یافته، فرا-التهابی مخرب و تشدید کلی بیماری می باشد. مطالعات بیشتری در مورد این روابط و توزیع LRV در آسیب های لشیمانیای دیگر از منفعت روشهای بهتر شناسایی ویروسی و چندی سنجی، و خصوصاً روشهایی که به دانش قبلی در مورد توالی ویروسی وابسته نیستند، برخوردار خواهد بود، وقتی که LRV ها تکامل مهمی از واگرائی را نشان میدهند.
روش شناسی/یافته های اصولی
این مطالعه تکنیک های مختلفی را گزارش میدهد، که از بین آنها، استفاده از یک پادتن تک تاگی ضد-dsRNA بخاطر تشخیص کمی و خاص خود از dsRNA(J2)به یک شیوه مستقل از توالی ظاهر می گردد. کاربردهای J2شامل شارندگی ایمنی، ELISA و لکه های نقطه ای است: تکنیک هایی که مکمل مجموعه ابزار شناسایی دیگر مانند خالص سازی اسید نوکلئیک و PCR فوری و کمی هستند. و همه روشها را ارزیابی می کنیم و همچنین شناسایی LRV موفقیت آمیز را توسط پادتن J2 در چندین آسیب انگلی اثبات میکنیم، که نمونه مجزایی از بیماران و بافت برداری آسیبی موش های آلوده است.
نتیجه گیری / اهمیت
ما پیشنهاد میکنیم که تهذیب این روشها را میتوان بعنوان یک ابزار شناختی در شناسایی وجود LRV بکار برد و بصورت بالقوه ریسک مربوط به LRV از عواقب آنرا در سالک پوستی ارزیابی کرد.
مطالبی در مورد مؤلف
اندوسیمبوسیس ویروس ها در میکروب ها یک رابطه محیطی متداول و مشخص است که ویروس ها انگیزه های تناسب در تبادل را برای استفاده سیستم سوخت و سازی به میزبان سلولی خود میدهند. ما بتازگی این را بعنوان یک عامل مهم در سالک های فراگستری خاصی در جنوب آمریکا بیان کرده ایم، که اسید نوکلئیک یک ویروس در انگل های لشمانیا بصورت یک پادگن درونی قوی عمل میکند که باعث واکنش التهابی مخربی می شود، که بیماری را تشدید می کند. ویرویس لشمانیا RNA (LRV) در جنبه های بسیاری از لشمانیا بعنوان یک عفونت ثابت وجود دارد؛ این آسیب های مثبت LRV در سراسر آمریکای جنوبی در سالک پوستی یافت می شود که اغلب توسط رخداد فراگستری های عفونتی با یک واکنش فرا-التهابی زیرین پیچیده می گردد. ما در این گزارش استفاده از پادتن تک تاگی ضد-dsRNA را توصیف میکنیم (J2) که dsRNA را به شیوه کمی و وابسته به توالی شناسایی میکند. نسخه های پالوده این روشها را میتوان بعنوان ابزار تشخیصی برای شناسایی وجود LRV و ارزیابی ریسک مربوط به LRV سالک های پوستی، به میدان انتقال داد.
مقدمه
سالک یکی از مهمترین بیماری های انگلی تک یاخته ای انسانی در سراسر جهان است، و 12 میلیون نفر به آن مبتلا هستند و 350 میلیون نفر نیز در 98 کشور دنیا در معرض ابتلا به آن قرار دارند. این بیماری عمدتاً به دو شکل بالینی اصلی ظاهر می گردد: 1) سالک پوستی (CL) که در آن، آسیب ها عمدتاً موضعی یا خود شفا هستند، یا 2) سالک احشایی (VL) که بصورت مرگباری به احشاء منتشر می گردد. CLممکن است توسط گونه های مختلفی، از گروه فرعی لشمانیا، یا اعضای گروه فرعی L. (Viannia) ایجاد گردد، درحالیکه VL اغلب به L. donovani, L. infantum و L. chagasi نسبت داده می شود. فراتر از عوامل انگلی درونی، عوامل برونی در میزبان نیز طیف نشانه های بیماری سالک را تغییر میدهند.
در آمریکای جنوبی، بیماران CL آلوده شده توسط L. braziliensis, L. panamensis و L. guyanensis برای توسعه سالک پوستی منتشر شونده و یا مخاطی، در معرض ریسک قرار دارند، که عوارضی از CL هستند که نیازمند انتشار انگل ها از آسیب های اولیه به محل های ثانویه است و سبب آسیب هایی می گردد که اغلب با واکنش التهابی مخربی همراه هستند. بیماری مخاطی بخاطر واکنش ضعیف خود نسبت به درمان های متداول (مانند انتیمون) مشهور است و اغلب توسط باکتری های ثانویه یا عفونت های قارچی پیچیده می گردد. اطلاعات کمی در مورد بیماری زایی سالک سوخت و سازی و مخاطی (خصوصاً منبع واکنش التهابی کنترل نشده مشاهده شده در بعضی از بیماران) وجود دارد. دو عاملی که با بیماری مخاطی و منتشر شونده همراه هستند شامل چند ریختی ژنتیکی میزبان و آلودگی همزمان HIV می باشد.
ما اخیراً پیشنهاد کرده ایم که وجود ویروس dsRNA انگلی می تواند به شدت بیماری در آسیب های L. guyanensis کمک کند. این ویروس dsRNA لشمانیا در بسیاری از گونه های L. (Viannia) و همچنین در یک آسیب L. major یافت شده است. همچنین در مدلهای خانواده موش های عفونت L. guyanensis ، ژنوم dsRNALRV توسط گیرنده شبیه به ناقوس (TLR3) شناسایی می گردد که بیماری را بصورت وابسته به دوز تشدید می کند.
لشمانیا یک دوره زندگی دوزایی، با شکل پروماستیگوت خارج سلولی جنبنده در میان روده پشه شن مگس و شکل آماستیگوت میان سلولی غیر جنبنده در درشت خوار میزبان پستانداران دارد. مدل ما پیشنهاد میکند که شناسایی درونی LRV در چند ساعت اول عفونت رخ میدهد. در اینجا قسمتی از انگل ها می میرند، و dsRNA ویروسی آزاد می کنند که سپس به TLR3 می چسبد و آبشار التهابی IFN-نوع 1 را آزاد می سازد که بیماری را تشدید می کند. بنابراین بار LRV بالایی در انگل های عفونتی میتواند یک عامل تعیین کننده اصلی شدت بیماری و بیماری زایی باشد.
LRV عضوی از خانواده Totiviridae است که ویروس های یافته شده در چندین قلمرو از زندگی، را دوباره گروه بندی می کند که شامل انگل های تک یاخته مانند Giardia, Trichomonas vaginalis، و قارچ هایی مانند Helminthosporium sp. و S. cerevisiae و همچنین پشه و ماهی آزاد می باشد. آنها ویشه های کوچک و ساده ای هستند که حاوی یک ژنوم dsRNA هستند که پروتئین کاپسید منفرد خود و یک بسپارگر RNA وابسته به RNA را کدگذاری میکند، که برای تکثیر dsRNA ژنومی ویروسی و نسخه برداری ssRNA ویروسی ضروری است. نسخه های ویروسی در سیتوپلاسم سلول به پروتئین کاسپید تبدیل می شود و در بیشتر Totiviridae ها نیز به پلی پپتید RdRp-کاپسید تبدیل می شود. مطابق مطالعات کامل در مورد مخمر، یک ویشه منفرد از بیش از 100 ملکول پروتئین کاپسید و یک یا دو واحد فرعی RdRp-کاپسید در اطراف ملکول dsRNA ژنومی منفرد تشکیل شده است. LRV ها شناسایی شدند و چندین سال قبل در L. (Viannia) braziliensis و guyanensis و همچنین L. major توصیف شدند. اگرچه سازمان ژنومی آنها با هم مشابه است، اما تنوع بالا در توالی نوکلئوتید بین LRV های L. (Viannia) و L. major ویروس های لشمانیا را به گروه های LRV1 و LRV2 تقسیم بندی کرده است.
یک یافته مهم از مطالعه اصلی ما اینست که فقط انگل های دارای سطوح بالایی از LRV شدت بیماری را تشدید می کنند و مطالعات قبلی نشان داده اند که تنوع قابل ملاحظه ای در توالی در بین LRV ها یافت شده است. بنابراین مطالعات در مورد نقش LRV تا حد زیادی توسط دسترس پذیری روشهای متنوع برای شناسایی و تعیین کمیت LRV یاری می شوند. تا اینجا، ما از آسیب های انگلی استفاده کرده ایم که دارای سطوح مختلفی از LRV بعنوان یک استاندارد هستند. تعیین کمیت و شناسایی قابل اطمینان توسط استخراج dsRNA ، PCR کمی و فوری، و همچنین شناسایی ایمن ژنوم LRV در نمونه های کافته شده، ثابت یا انگل های زندهانجام شد. اگرچه qRT-PCR را میتوان بصورت مؤثر استفاده کرد و یک روش قوی برای مطالعات ملکولی کامل در مورد آسیب های مرجع است، با اینحال ممکن است بعلت نوکلئوتید ها و چند ریختی های اسید آمینه ممکن LRV ها، کاربرد محدودی برای نمایش LRV در انگل های مشخص نشده از میدان داشته باشد. این مسئله توسط تمرکز بر شناسایی dsRNA از طریق استفاده از یک پادتن تک یاخته ای ضد-dsRNA برطرف شد، که dsRNA های مستقل از توالی نوکلئوتید اساسی آنرا شناسایی میکند. ما این روش را برای چندین قسمت مجزای انسانی بر روی نمونه L. braziliensis بدست آمده از یک بیمار و همچنین بر روی بافت برداری آسیب های خانواده موش ها اعمال کردیم که راحتی نسبی استفاده از این روش ها برای کاربرد میدانی را نشان میدهد. ما پیشنهاد میکنیم که این تکنیک پتانسیل تشخیصی بالایی برای پیش بینی ریسک مربوط به LRV از انتشار سالک دارد.
روشها
بیانیه اخلاقی
این مطالعه توسط هیئت اخلاقی Canton of Vaud سوئیس برای تحلیل انگل های لشمانیای مجزا شده از بیماران تأیید شد. دو آسیب انگلی L. braziliensis از بیماران آلوده L. braziliensis جدا شدند که توافقنامه پذیرش استفاده از مواد برای انتشار را امضا کرده بودند. آسیب های انگلی لشمانیای دیگر مورد استفاده در این مطالعه، خطوط معمول جدا شده چند سال پیش هستند که در چندین گزارش توصیف شده اند.
کشت و آسیب های انگلی
آسیب های مرجع L. guyanensis مختلف محتوای شناخته شده LRV مورد استفاده قرار گرفت: 1) دو بافتزاد گرفته شده از جمعیت M4147 آلوده شده توسط LRV انتخاب شده، 2) قسمت های مجزای انسانی L. guyanensis ، Lg 1398 و Lg 1881 و 3) انگل های M5313 L. guyanensis و بافتزادهای غیر سوخت و سازی یا فراگستری. پنج قسمت مجزای انسانی L. braziliensis نیز تحلیل شدند: ، و . دو آسیب از انگل های L. braziliensis از یک بیمار آلوده جدا شد که سالک را منقبض می ساخت: و .
انگل ها بصورت پروماستیگوت در 26 درجه سانتیگراد در محیط حشره اشنایدر آماده شده همراه با 10 درصد سرم گاوی غیر فعال شده گرمایی، ، پنی سیلین/استرتومیسین، بیوپترین و همین کشت شدند.
استخراج dsRNA ویروسی از اسیدهای نوکلئیک کلی
پروماستیپوت های لشمانیای فاز ساکن بمدت 20 دقیقه در RT با 0.4 درصد بازدارنده های سارکوسیل و پرتئیاز رقیق شده در کافته شدند. حاصل تجزیه سلولی سپس در 37 درجه سانتیگراد ابتدا بمدت 30 دقیقه با پروتئیناز K، و سپس بمدت 2 ساعت با پرورانده شد. اسیدهای نوکلئیک از این لیسات ها استخراج شدند، که با 0.3 M استات-سدیم در 70 درصد اتانول تسریع شد، و سپس شسته شد و در آب قرار داده شد. DNA توسط طیف نورسنجی تعیین شد. dsRNA ویروسی خالص پس از هضم مطابق با دستورالعمل های تولید کننده بدست آمد. اسیدهای نوکلئیک در ژل های آگاروس 0.6 تا 1.2 درصد تحلیل شدند که حاوی برای آسیب اسید نوکلئیک بودند.
PCR فوری و کمی (qRT-PCR)
RNA از پروماستیگوت های فاز ساکن با استفاده از تریزول و مطابق با دستورالعمل های تولید کننده استخراج شد.
پس از استخراج، مشارکت و شستشو، RNA در آب قرار داده شد و توسط طیف نور سنجی تعیین کمیت شد. سپس از RNA برای ترکیب cDNA با بکار برده شد، که در نهایت توسط جعبه پالایش QIAquickPCR پالایش شد. در راه حل واکنشی 0.5 از چاشنی رقیق شده در قرار داده شد. این واکنش از تقلیب اولیه در دمای 95 درجه سانتیگراد برمدت 5 دقیقه و 40 دوره از تقویت تشکیل شده بود: 10 ثانیه در 95 درجه، 10 ثانیه در 60 درجه، و 10 ثانیه در 72 درجه سانتیگراد و مرحله شناسایی فلورسانس در 78 درجه سانتیگراد برای تعیین کمیت DNA تقویت شده پس از هر دوره. اولیگو نوکلئوتیدهای روبرو مورد استفاده قرار گرفتند: و و . سری A و سریB بر مبنای توالی ژنوم و ژن بودند. سطوح نسخه برداری LRV در سه نسخه ای نسبی برای ژن تعیین کمیت شد. تحلیل و بدست آوردن داده ها با نرم افزار و روش انجام می شد.
آسیب ایمنی و حفاظت پادتن ضد-کاپسید
کاپسید LRV از آماده سازی cDNA از ساده سازی شد و در نسخه برداری شد. توالی آن تا حد زیادی با توالی کاپسید مشابه بود. کاپسید باز ترکیب پالایش شد و سپس برای ایمن سازی خرگوش ها بکار برده شد. پروتئین از عصاره های انگلی کامل توسط تعیین کمیت شدند و بارگذاری شد و در 10 درصد ژل پلی اکریلامید جداسازی شد، سپس به غشاء نیتروسلولوز انتقال داده شد. پس از 1 ساعت از مرحله انسداد در 5 درصد شیر رقیق شده در ، غشاء در طی شب در دمای 4 درجه سانتیگراد با پادتن پلی کونال ضد-کاپسید پرورانده شد. پس از 4 بار شستشوی 15 دقیقه ای در RT، غشاء بمدت 1 ساعت با پادتن ضد-خرگوش همراه با پروکسیداز پرورانده شد و سپس 4 بار شسته شد و توسط نورتابی شیمیایی ECL آشکارسازی شد.
آرایه های پپتید بر روی غشاء سلولز و نقشه برداری اپیتوپ
برای نمایش اپیتوپ پادتن، 74 پپتید هم پوشانی 20-mer که توالی را می پوشانند ترکیب شدند و با پروتئین و تسهیلات شیمی پپتید، به غشاء سلولز پیوست شدند.
پپتیدها با استفاده از ترکیب کننده باهم ترکیب شدند. غشاء سلولز استفاده شده یک صفحه بود. ارتباط دهنده پپتید غشاء در دامنه وسیعی از pH آبی در دمای محیط بمدت 12 ساعت ثابت بود. فضاگیر از 8 تا 10 واحد الکل دهنی اتیلن تشکیل شده بود و گروه های اسیدهای پایانی را برای آغاز ترکیب پپتید داشت. فضاگیر در با قطر نقطه معمول 4 میلیمتر و میانگین بارگیری شد. پپتیدها توسط ترکیب فاز جامد پلکانی ترکیب شدند. اسیدهای آمینه که گروه های محافظ را داشتند توسط ربات لکه دار شدند. محلول های اسید آمینه با استفاده از شیمی فعال شدند. برای هر دوره، محلول هایی از 20 اسید آمینه معمول در امتداد محلول های اسیدهای آمینه اصلاح شده مورد نیاز توزیع شدند. پس از اضافه سازی اولین اسید آمینه ها، غشاها برای لکه ها برای توالی بعدی آماده شدند. اینکار توسط حذف گروه حفاظتی ترمینال-N توسط پیپیریدین انجام شد. این دوره تکرار شد تا اینکه پپتیدها به طول مورد نظر رسیدند. سپس آرایه ها با اسید تری فلورواستیک درمان شدند تا زنجیره های طرف محلی ظاهر گردد. آرایه ها قبل از استفاده در دمای نگهداری شدند. مانند غشاهای نیتروسلولز کلاسیک، این غشاهای پپتید با پادتن پلی کونال ضد-کاپسید پرورانده شدند تا امکان تعیین اپی توپ ها ایجاد شود.
توالی LRV
ژنوم تا حدودی دارای این توالی بود: اول dsRNA های ویروسی از تقریباً پروماستیگوت فاز ساکن پس از استخراج کامل اسیدهای نوکلئیک و هشم از DNA ژنومی و پالایش پس از 0.8 درصد الکتروفورز ژل آگاروس با استفاده از ژل Wizard SV و سیستم تمیز کننده PCR بدست آمدند. سپس ویروسی مانند بالا ترکیب شد و از برای تقویت PCRبا پلیمراز در بافر خود استفاده شد که با ، . از هر oligonucleotide تقویت می شد. واکنش های PCR از 35 دوره تشکیل شده بود: 1 دقیقه در PCR، 1 دقیقه در و 2 دقیقه در . دو قسمت PCR با oligonucleotide های روبرو ایجاد و توالی سازی شدند: 1) و ، و 2) و . این دو فرآورده به ما این امکان را میدهد تا از 1398 توالی ژنوم LRV را بدست آوریم که شامل قالب قرائت باز کامل کاپسید ویروسی می باشد .
ریزبینی شارندگی ایمنی (IFM)
دو پروتکل متفاوت مورد استفاده قرار گرفت. در پروتکل A، پروماستیگوت های فاز ساکن با 4 درصد فرمالدئید در PBS بمدت 20 تا 30 دقیقه ثابت شدند، شسته شدند و در قرار داده شدند و سپس بمدت 30 دقیقه در RT به اسلاید های پوشیده شده متصل شدند. پس از مرحله permeabilization 10 دقیقه ای در ، سلول ها بمدت 45 تا 60 دقیقه در 2 درصد آلبومین سرم گاوی در قرار داده شدند و در در طی شب با پادتن پلی کلونال ضد-کاپسید خرگوش یا پادتن موش در 1 درصد در پرورنده شدند. سپس سلول ها 4 بار در PBS شسته شدند و بمدت 1 ساعت با ضد خرگوش از بز همراه با یا پادتن ضد موش از بز همراه با در 1 درصد BSA در پرورانده شدند. اینها دو بار شسته شدند، بمدت 10 تا 30 دقیقه با پرورانده شدند، دوباره شسته شدند و در نهایت با Vectashield دقیقه شده 100 برابر در محلول DABCO یا با استفاده از Permafluorآماده شدند. نمایش فلورسانس با میکروسکوپ در تسهیلات تصویربرداری سلولی انجام شد.
در پروتکل B، انگل با 2 درصد در بمدت 2 دقیقه ثابت شدند. سلول ها یکبار در شسته شدند. سلول در بافر انسداد بمدت 35 دقیقه در دمای اتاق قرار داده شدند و سپس با پادتن موش بمدت 1 ساعت پرورانده شدند.سپس سلول ها 3 بار در PBS شسته شدند و با ضد موش از بز بمدت 1 ساعت پرورانده شدند. پس از یکبار دیگر شستشو در PBS، کاوسلیپ ها در آب شسته شدند و با استفاده از آماده شدند. ریزبینی با استفاده از میکروسکوپ انجام شد و تصاویر با استفاده از نرم افزار بدست آمدند. تحلیل تصاویر با استفاده از انجام شد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  13  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سابقه

دانلود مقاله گسل

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله گسل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 گسل
مقدمه:
پروسه تغیر شکل، ریختها و ترکیبهای مختلفی از سنگها را در مقیاسهای متفاوت ایجاد میکند. در یک سمت کوههای عظیم کره زمین قرار دارند و در سوی دیگر تنشهای موضعی باعث ایجاد ترکهای بسیار ریز در سنگ کف می¬گردد. از تمام این پدیده ها تحت عنوان "ساختارهای سنگی" یاد می¬شود. زمانی که یک مطالعه در منطقه انجام می¬پذیرد، زمین شناس ساختار غالب را تشخیص و توصیف می¬نماید. یک ساختار معمولا آنقدر عظیم است که فقط قسمت بسیار کوچکی از آن توسط یک بیننده، قابل مشاهده است. اغلب موارد، بیشتر سنگ کف توسط نباتات و یا رسوبات اخیر پنهان شده است. در نتیجه تهیه ساختار زمین شناسی باید بر اساس رخ نمودهای بسیار محدود که شامل مکانهایی است که کف سنگی در سطح زمین نمایان می¬باشد، انجام پذیرد. برخلاف تمام این مشکلات، برخی تکنیکهای ترسیم زمین شناسان را قادر به شناخت ساختارهای کنونی می¬سازد. در سالهای اخیر، این مسیر با کمک عکس برداری هوایی، تصویربرداری ماهواره¬ای و توسعه سیستم مکانیابی جهانی (GPS) هموارتر گردیده است. علاوه بر این تهیه پروفیل زمین با روش انعکاس لرزه¬ای و نیز حفر گمانه ها، در مورد ترکیب و ساختار سنگهای در عمق داده¬های زیادی را فراهم می-نماید.
در مکانهایی که سنگهای رسوبی موجود می¬باشند، تهیه ساختار سنگها ساده¬تر می¬گردد چرا که لایه¬های رسوبی معمولا بصورت افقی تشکیل می¬شوند. در صورتی که لایه¬ها بصورت افقی باقی مانده باشد، نشان میدهد منطقه احتمالا تحت تنش و تغییر شکل نیست. ولی اگر لایه ها خمیده، مایل، یا شکسته شده باشند، نشان دهنده تغییر شکل پس از رسوبگذاری است.
گسلها
گسلها شکستگیهایی در پوسته زمین هستند که در طول آنها تغییر شکلهای قابل توجهی ایجاد شده است. گاهی اوقات گسلهای کوچک در ترانشه های جاده، جائی که لایه های رسوبی چند متر جابجا شده اند، قابل تشخیص هستند. گسلهایی در این مقیاس و اندازه معمولا بصورت تک گسیختگی جدا اتفاق می¬افتد. در مقابل گسلهای بزرگ، شامل چندین صفحه گسل درگیر می¬باشند. این منطقه های گسله، می¬توانند چندین کیلومتر پهنا داشته باشند و معمولا از روی عکسهای هوایی راحتتر قابل تشخیص هستند تا سطح زمین.
در واقع حضور گسل در یک منطقه نشان می¬دهد که در یک زمان گذشته، در طول آن جابجایی رخ داده است. این جابجایی¬ها می-توانسته یا بصورت جابجائی آرام باشد که هیچ گونه لرزشی در زمین ایجاد نمی¬کند و یا اینکه بصورت ناگهانی اتفاق بیفتد که جابجایی های ناگهانی در طول گسلها عامل ایجاد اغلب زلزله ها می¬باشد. بیشتر گسلها غیر فعال هستند، و باقیمانده¬ای از تغییر شکلهای گذشته می¬باشند. در امتداد گسلهای فعال، حین جابجائی فرسایشی دو قطعه پوسته¬ای در کنار هم، سنگها شکسته و فشرده می¬شوند. در سطح صفحات گسلی، سنگها بشدت صیقلی و شیاردار می¬شوند. این سطوح صیقلی و شیاردار به زمین شناسان در شناخت جهت آخرین جابجایی ایجادشده در طول گسل کمک می¬کند. که زمین شناسان بر اساس جهت حرکت گسلها، آنها را به انواع مختلفی تقسیم بندی می¬کنند که در قسمت انواع گسلها به این تقسیم بندی می¬پردازیم.
مشخصات گسلها
برای تعریف گسلها، از مشخصات هندسی آنها، یعنی موقعیت قرارگیری آنها در یک فضای سه بعدی، استفاده می¬شود که عمده¬ترین این مشخصات هندسی راستا و شیب می¬باشند. شناخت این پارامترها در سطح، زمین شناسان را قادر می¬سازد تا ساختار سنگها و گسلها را در زیر زمین و قسمتهای دور از دیدشان، پیشبینی نمایند.
راستا[1]: جهت و راستای خط تلاقی صفحه گسل با افق تحت عنوان راستا شناخته می¬شود. راستا معمولا بصورت زاویه¬ای با شمال مشخص می¬گردد. برای مثال عبارت N20E نشان می¬دهد که راستای گسل 20 درجه به سمت شرق نسبت به جهت شمال متمایل است.
شیب[2]: عبارتست از شیب سطح یک توده سنگی یا صفحه گسل، نسبت به صفحه افق. شیب شامل زاویه انحراف و نیز جهت آن میباشد. جهت متصور شدن شیب یک گسل، بخاطر سپاری این نکته است که آب همیشه در صفحه موازی با شیب گسل به سمت پایین جاری خواهد شد.

شکل: نمایش خط راستا و شیب و نیز جهت شیب

شکل: نمایش خط راستا و شیب و نیز جهت شیب

برای نمایش گسلها بر روی نقشه¬های زمین شناسی، بدین ترتیب عمل می¬شود که با یک خط راستای گسل را نشان میدهند و با یک خط کوتاهتر و عمود بر خط قبلی، جهت شیب را مشخص کرده و درجه شیب را در کنار آن مینویسند.

انواع گسلها
تقسیم بندی گسلها فقط بر اساس هندسه و جهت جابجائی نسبی ایجاد شده در آنها صورت می¬پذیرد. گسلهای راستا لغز و گسلهای شیب لغز دو تقسیم بندی کلی گسلها میباشند که در زیر تعاریف مربوط به آنها آورده می¬شود.
گسلهای امتداد لغز
گسلهایی که امتداد اصلی لغزش در امتداد راستای گسل باشد، گسل امتداد لغز نامیده میشوند. بر اساس جهت حرکت در امتداد راستای گسل، گسلهای چپ گرد و یا راست گرد را میتوان تشخیص داد. نحوه تشخیص بدین ترتیب است که اگر در یک سمت از گسل بایستیم و حرکت سمت دیگر را نظاره نماییم، اگر حرکت آن از سمت چپ به راست باشد، گسل راست گرد و در حالت برعکس چپ گرد خواهد بود. بعنوان مثال شکل زیر یک گسل امتداد لغز راست گرد را نشان میدهد.


گسلهای شیب لغز:
گسلهایی که امتداد اصلی لغزش موازی جهت شیب گسل باشد، گسلهای شیب لغز نامیده می¬شوند. گسلهای شیب لغز نرمال[3] و معکوس[4] بر اساس جهت حرکت دو قطعه نسبت به هم تعریف میشوند. در صورتی که نیروی وارده فشاری بوده و دو قطعه را به هم نزدیک کند، گسل شیب لغز معکوس و در صورت دو شدن دو قطعه از هم گسل شیب لغز نرمال نامیده میشود.
بر اساس حرکتهای قائم دو قطعه نسبت به هم، فرا دیواره و فرو دیواره قابل تشخیص است. در زبان انگلیسی به فرا دیواره Hanging wall ( دیواره آوریز ) و به فرو دیواره Footwall اطلاق میشود. دلیل این نامگذاری برمیگردد به معدنکارانی که در معادن زیر زمینی کار میکردند. چون غالبا معادن در محل تقاطع دو قطعه قرار دارند، فرا دیواره سقف معادن را تشکیل میدهد که محل آویزان کردن چراغها در داخل معادن بود (Hanging wall) و فرو دیواره کف معدن یا محلی که پا بر روی آن قرار میگیرد است که به آن Footwall اطلاق می شود. در زبان فارسی از دو اصطلاح فرا دیواره و فرو دیواره برای نامگذاری استفاده میشود.


شکل: فرا دیواره و فرو دیواره در گسل معکوس

در عمل لغزش گسل، ترکیبی از شیب لغز و راستا لغز می¬باشد که گسل مایل نامیده میشود. در شکل زیر تمام حالتهای ممکن به نمایش گذاشته شده است.



گسلها شکستگی‌هایی همراه با تغییر مکان نسبی اند که در آن ها به موازات سطح گسل جابه جایی دیده نمی‌شود. طول و جابجایی گسلها بین چند سانتی متر تا چندین کیلومتر متغیر است.
عناصر گسل
امتداد : شیب وامتداد گسل ها همانند شیب و امتداد طبقات، اندازه گیری می شود . بنابراین امتداد گسل امتداد خطی افقی در سطح گسل است که مقدار آن بابیان زاویه ای نسبت به شمال مشخص می شود.
شیب : زاویه‌ی بین سطح افق و سطح گسل راشیب گسل می نامندشیب گسلها اغلب بسیار متغیراست به طوری که شیب زیاد یک گسل در سطح زمین می تواند در اعماق کم شده و حتی به صفر نزدیک شود. تغییرات شیب تابع ناهمگنی سنگها و نوع آن هاست . انغطاف پذیری سنگها موجب کاهش شیب می شود .
کمر بالا و کمر پایین : قطعه‌ی روی سطح گسل را کمر بالا و قطعه‌ی زیرین آن را کمر پایین می‌نامند.


انواع گسل
بر اساس نحوه و میزان حرکت نسبی در امتداد گسل‌ها که ناشی از نحوه تشکیل آنها است، گسل‌ها را به رده هایی زیر تقسیم می نمایند.
گسل عادی normal fault
گسل معکوس reverse fault
گسل امتداد لغز strick slip fault

گسل امتداد لغز strick slip fault
در گسل های امتداد لغز جابه جایی به موازات امتداد گسل روی می دهد و بر اساس جهت حرکت قطعات طرفین گسل نسبت به شخص ناظر به دو دسته ی راست لغز و چپ لغز تقسیم می شود.اگر در امتداد طبقه جابه جا شده به سطح گسل نگاه کنید ، در صورتی که قطعه فوق به طرف راست حرکت کرده باشد راستگرد و در حالت عکس چپ گرد نامیده می شود.


گسل معکوس revers fault
گسلی را معکوس نامند که در آن کمر بالا به طرف بالا حرکت کرده و شیب آن بیش از 45 درجه باشد گسل معکوس به حالت راندگی و رواندگی دیده می شود.

راندگی Trust fault
گسل معکوس که شیب آن کمتر از 45 درجه و بیشتر از 10 درجه باشد ، را راندگی گویند. در راندگی ممکن است کمر بالا به طرف بالا حرکت کرده و کمر پایین ثابت مانده باشد و یا کمر پایین به طرف بالا حرکت نماید و کمر بالا ثابت مانده باشد.
رواندگی overthrust fault
گسل روراندگی ، نوعی گسل معکوس است که شیب آن زاویه ای کمتر از 10 درجه دارد. و لغزش کلی آن زیاد است .

گسل عادی
گسلی را عادی گویند که کمر بالا نسبت به کمر پایین به طرف پایین حرکت نموده باشد . شیب متوسط گسل‌های عادی بین....تا...درجه متغیر است که ممکن است کمتر نیز باشد . در گسل عادی گاهی ممکن است که شیب سطح گسل در جهت شیب طبقات باشد ولی گاهی نیز شیب گسل در خلاف جهت شیب طبقات است . در گسلهای عادی گاهی پدیده های پایین افتادگی و یا بالا آمدگی نیز دیده می شود .

پایین افتادگی Graben
اگر بر اثر دو گسل عادی با لغزش نسبتاً‌ مساوی، قطعه‌ای از زمین از نواحی اطراف پایین‌تر قرار گیرد به آن پایین افتادگی یا گرابن گویند.
بالا افتادگی Horst
اگر بر اثر دو گسل عادی با لغزش تقریباً مساوی، قطعه‌ای از زمین نسبت نواحی اطراف خود بالاتر قرار گیرد، به آن هورست یا بالا آمدگی می‌گویند.

A. راندگی B. گسل معمولی C. گسل امتدادلغز
به گسیختگی و یا شکست بخشی از پوسته زمین که به جابجایی چینه‌های آن می‌انجامد گُسَل یا گُسَله گفته می‌شود.
گسل‌های بزرگ در پوسته زمین نتیجه حرکت برشی زمین هستند و زمین‌لرزه‌ها نیز نتیجه نیروی رهاشده در حین لغزش سریع لبه‌های یک گسل به هم است. بزرگ‌ترین نمونه‌های گسل، مرزهای میان ورقه‌های زمین‌ساختی کره زمین است. از آنجا که یک گسل معمولاً از یک شیار مستقیم و مرتب تشکیل نشده و ناحیه‌ای از تغییر شکل‌های پیچیده زمین را در بر می‌گیرد معمولاً بجای گسل از «منطقه گسلی» صحبت می‌کنند.
گونه‌ها
طبقه‌بندی زایشی گسل‌ها
• گسل معکوس (RERVERSE) :
گسلی است که در آن کمر بالا(فرادیواره) به طرف بالا حرکت کرده باشد.
گسل معکوسیکه شیب آن کمتر از ۴۵ درجه و بیشتر از ۱۰ درجه باشد را گسل راندگی(THRUST) گویندو اگر شیب گسل کمتر از 10 درجه باشد ان را رورانده(OVER THRUST)مینامیم. توجه:گسل های رورانده ای که وسعت زیادی دارند را NAPPE (سفره)هم مینامند.
• گسل امتدادلغز (Strike Slip Fault یا Transcurrent Fault).
در این گسلها جابجایی کلی (لغزش کلی) در راستای امتداد گسل است، یعنی لغزش امتدادی بر لغزش شیبی برتری دارد. این نوع گسل دو حالت راست‌لغز(DEXTRAL) و چپ‌لغز(SINISTRAL) دارد. گسل نرمال(NORMAL): در این نوع از گسل فرا دیواره به سمت پایین حرکت میکند توجه:گسل های نرمال کم شیب را گاهی اوقات LAG هم مینامند
طبقه بندی براساس شیب سطح گسل
• گسل‌های پرشیب (High angle faults)
• گسل‌های کم شیب (Low angle faults)
• گسل‌های قائم (Vertical faults)
طبقه‌بندی براساس حالت گسل نسبت به چینه‌بندی
• گسل چینه‌ای (Bedding Fault) (طبقه‌ای)
• گسل مطابق و نامطابق
طبقه‌بندی براساس وضعیت گسل نسبت به طبقات اطراف
• گسل امتدادلغز (Strike Slip Fault)
• گسل مورب‌لغز (Oblique Slip Fault)
• گسل طولی (Longitudinal Fault)
• گسل عرضی (Transvers Fault)
• گسل شیب‌لغز (Dip Slip Fault)
• گسل چرخشی (Pivotal Fault) یا محوری
طبقه‌بندی گسلها براساس طرح آنها
در این روش گسلها را بر مبنای وضعیت آنها نسبت به یکدیگر طبقه‌بندی می‌کنند. در این تقسیم‌بندی:
• گسل‌های موازی (Parallel Fault)
• گسل‌های محیطی (Peripheral Fault)
• گسل‌های پَرمانند (Feather Fault)
• گسل‌های پوششی (En Echelon Fault) (پله‌ای)
• گسل‌های شعاعی (Radial Fault)
در مورد زمین شناسى شمالغرب کشور میتوان گفت فلات آذربایجان ازدید بیشتر زمین شناسان ادامه زون البرز غربى – آذربایجان است ولى اشتوکلین ( 1968 ) بخش اعظم آذربایجان را ادامه زون ایران مرکزى دانسته ومى نویسد که رشته کوه البرز وزاگرس درانتهایى ترین بخش نواحى آذربایجان به یکدیگرمى رسند وآذربایجان ازنظر جغرافیائى , قسمتى ازایران مرکزى محسوب شده وازنظر ساختمان زمین شناختى نیزخصوصیات زون ایران مرکزى را دارست . به باور ( ج . افتخارنژاد 1359 ) دوشکستگى مهم سلطانیه – تبریز , زرینه رود – ارومیه عامل اصلى ناهمسانى بسیار مشخص رخساره ها درآذربایجان شده است . ایشان مى نویسد که خطواره زرینه رود– ارومیه جداکننده کمربندهاى فلیشى خاور دریاچه ونهشته هاى سکوى قاره اى ایران مرکزى است. ریخت امــــرزى این فلات , مــــــشابه سایرنقاط ایران وابــــــسته به فازهاى آلپى جوان میباشد که عمده ترین عامل شکل گیرى ساختمانى منطقه است ولى بطور کلى میتوان گفت که فلات آذربایجان ازنظر ساختمانى با فعالیت شدید آتشفشانى درسنوزوئیک ( ترسیر وکواترنر) مشخص میگردد, که این فــــعالیت ازائوسن تا کواترنر درپهنه اى گســــترده درفلات آذربایـــجان نمایان میباشد . برپایه اطلاعات نقشه هاى زمین شناسى منطقه ولکانیک هاى آذربایجان با ترکیب شیمیایى آلکالن ونبود گدازه هاى تیپیک کالک آلکالن و وجود کانى هاى آنالیسم دراین گدازه ها چهره شاخص این کمربند ولکانیکى است که قابل مقایسه با ولکانیک هاى ارمنستان وقفقاز کوچک میباشد. تاثیرات تکتونیکى , برپایى عظیم آتشفشانهاى سبلان وسهند , دراواخرترسیر وکواترنر, یکى ا زمشخصه هاى مهم این فلات است . گدازه هاى بازالتى آتشفشان بزرگ آرارات که درکشور ترکیه واقع شده , بخشى ازدشت هاى شمالغربى آذربایجان ( ماکو ) را پوشانده که گواهى برآخرین فعالیت هاى آتشفشانى دراین فلات میباشد. بلندترین نقطه این فلات درقله سبلان داراى ارتفاعى 4814 متربوده وگودترین منطقه این فلات نیزدرحوضه رسوبى دشت مغان که خود بخشى اززون فرو افتاده کورا – ارس که آنهم احتمالاً باقیمانده حوضه بزرگ رسوبى اقیانوس تتیس بوده واقع شده است که داراى ارتفاعى حدود 50 متربالاتراز سطح دریاى آزاد میباشد.حوضه رسوبى – ساختارى آذربایجان حوادث بسیارزیادى را پشت سرگذاشته که آثار آن ازپرکامبرین تا به امـــــروز قابل مــــشاهده است . درمنطقه آذربایجان برونزدهایى ازســــــنگ هاى رسوبى دگرگونه وسنگ هاى رسوبى بدون دگرگونه ( سازند کهر ) متعلق به زمان پرکامبرین وجود دارد . به باورشمارى اززمین شناسان سنگهاى دگرگونه ازنگاه چینه شناسى درزیرقدیمى ترین رسوبات , نادگرگونه قراردارند که درون آنها توده هاى نفوذى وسنگهاى آتشفشانى پرکامبرین پسین دیده میشود . رسوبات پلاتفرمى پرکامبرین بالایى و کامبرین دربرگیرنده سازندهاى سلطانیه , باروت , زاگون , لالون ومیلا درسطح بسیاروسیعى ازآذربایجان رخنمون دارند . ولى دربخش عمده اى ازمناطق آذربایجان نبود چینه اى طولانى درطى دوره هاى اردویسین , سیلورین , دونین و کربونیفر مشاهده میشود که علت اصلى واساسى این نبود طولانى را به جنبش هاى خشکى زائى کالدونین و هرسینین نسبت میدهند. حال آنکه نهشته هاى پرمین در منطقه آذربایجان ازگسترش بسیارزیادى برخوردارند که اغلب بطور پیشرونده برروى واحدهاى کهن قرارمى گیرند وعلت آنرا حرکات خشکى زایى وارسکین مى دانند که با واحدهاى آوارى شروع شده وبه سنگ آهک هاى کربناته ختم مى گردند. هرچند که درخیلى ازمناطق آذربایجان , خصوصاً در مناطق غربى وجنوبى نهشته هاى کربناته پرمین توسط گسل هاى تراستى کم شیب برروى واحدهاى مختلف کهن وجوانتررانده شده اند . تداوم رسوبگذارى پرمین به تریاس نیز درپاره اى ازمناطق آذربایجان قابل مشاهده است که یکى ازکامل ترین برش ها دراین زمان درمنطقه مرزى جلفا ازسال 1878 تاکنون درخورتوجه است . نهشته هاى متعلق به زمان مزوزوئیک وسنوزوئیک , بطور گسترده درمناطق مختلف شمالغرب ایــــــران برونزد دارند ولى اثرات فاز چین خوردگى کیمرین را درناهمسازى قاعده رسوبات ژوراسیک ( سازند شمشک ) وکرتاسه زیرین ( نئوکومین ) ونیزناپیوستگى بین سنگ هاى کرتاسه زیرین وکرتاسه بالا را درخیلى ازمناطق آذربایجان میتوان مشاهده نمود . حد بین کرتاسه زیرین با کرتاسه بالایى را به فاز کوهزایى استرین ( اتریشى ) مربوط میدانند. درخاتمه کرتاسه ودرحدفاصل آن با ترشیارى , حرکات کوهزایى مربوط به فاز لارامین ( لارامید) درمنطقه شمالغرب ایران تاثیرگذاشته وعمدتاً دگرشیبى زاویه دارى را میان این دو دوره ( کرتاسه – ترسیر) به جا گذاشته است ومتعاقب آن فعالیت آتشفشانى شدیدى با گسترش زیاد سنگ هاى آتشفشانى همراه است که درترشیارى نیزادامه مى یابد. وجود دگرشیبى و کنگلومراى قاعده اى ائوسن رانیزمیتوان به حرکات کوهزایى پیرنه ( 37- 40 میلیون سال قبل ) نسبت داد درنقاط مختلفى دگرشیبى دیگرى درقاعده رسوبات الیگوسن دیده میشود. ونیزدگرشیبى پى میوسن که دراغلب نقاط آذربایجان دیده میشود میتوان به این حرکات نسبت داد.رسوبات سازند قرمزفوقانى ( میوسن میانى – فوقانى ) بطورناپیوسته ودربعضى نقاط با دگرشیبى برروى رسوبات سازند قم ( به سن الیگو – میوسن ) قرارگرفته است که مى تواند درارتباط با فاز استرین ( 17-22 میلیون سال قبل ) باشد . نهشته هاى زمان پلیوسن نیزاغلب درهمه جاى آذربایجان با دگرشیبى زاویه دار برروى واحدهاى قدیمى‌تر جاى گرفته اند که درارتباط با جنبش هاى کوهزایى آلپى جوان میباشد. بلاخره اثرات فازپاسادانین درفاصله زمانى پلیو- پلئیستوسن ( 8/1 -2 میلیو ن سال ) باعث چین خوردگى رسوبات پلیوسن گردیده ومتعاقب آن فعالیت ولکانیکى تجدید شده دراکثرنقاط آذربایجان قابل مشهود است . بخش به نسبت گسترده اى ازمنطقه غرب آذربایجان را که ( م . ح . نبوى 1355) آنرا زیرعنوان زون خوى – مهاباد اززون البرز – آذربایجان جدا نموده است , ملانژ افیولیتى پوشش میدهد که هرکدام ازسنگ هاى تشکیل دهنده این زون سرگذشت جداگانه اى دارند ودرطى فرآیندهاى ویژه زمین ساختى ورسوبى درکنار یکدیگرجاى گرفته اند, که متشکل ازسنگ هاى اولترابازیک , بیشترسرپانتینیت , پریدوتیت , گابرو, بازالت , دیوریت , آندزیت وسنگ هاى دگرگونه شیست سبز , آمفیبولیت به همراه سنگ هاى رسوبى نواحى ژرف , مانند چرت هاى رادیولاریتى وسنگ آهک پلاژیک است .گسل هاى پرشمار وفراوانى درمنطقه آذربایجان وجود دارد که بیشترآنها به سبب عملکرد هایشان ازاهمیت ویژه اى برخوردارند . برخى ازاین گسله ها , آبرفت هاى کواترنرراگسسته وفعال هستند وشمارى ازاین گسل ها نیزبسیارژرف هستند ودنباله آنها تا پى سنگ منطقه نیزکشیده میشود.افتخارنژاد مى نویسد که دوشکستگى مهم سلطانیه – تبریز و زرینه رود – ارومیه عامل ناهمسانى بسیارمشخص رخساره ها درآذربایجان شده اند.در مورد البرزغربى - آذربایجان ‏، در یک بررسى دقیق تراز دیدگاه زمین شناسى ایران میتوان گفت :
پرکامبرین پسین در البرز – آذربایجان :
با توجه به یافته‌هاى جدید، سنگ‌هاى پرکامبرین پسین البرز - آذربایجان منحصر به سازند بایندور و دو عضو زیرین سازند سلطانیه است. سازند هزارچال که گاه به سن پرکامبرین پسین و گاهى به کامبرین منسوب شده، یک واحد سنگ‎چینه‎اى پرسش‎آمیز است که نیاز به بازنگرى دارد.
سازند بایندور توسط اشتوکلین و همکاران (1964) در کوه بایندور واقع در جنوب خاورى زنجان، به ضخامت 498 متر، مطالعه و معرفى شده است. این سازند، شامل ماسه‎سنگ‎هاى ارغوانى، شیل‌هاى میکادار سیلتى و شیل‌هاى ماسه‌اى دانه ریز است که میان لایه‌هایى از دولومیت‌هاى قهوه‌اى استروماتولیت‌دار دارد. جلبک‌هاى استروماتولیتى و آرکئوسیاتیدها تنها سنگواره‌هاى موجود ‌است که فقط در میان‌لایه‌هاى دولومیتى دیده مى‌شوند که به طور عموم به نوپروتروزوییک پسین (وندین) نسبت داده شده‌اند.مرز زیرین سازند بایندور با گرانیت دوران از نوع دگرشیبى آذرین پى است ولى گاه (در قره‌داغ) بایندور با سازند کهر ارتباط ناپیوسته دارد. در بالا، سازند بایندور به طور هم‎شیب و پیوسته با سازند سلطانیه پوشیده مى‌شود.گسترش جغرافیایى سازند بایندور محدود به کوه‌هاى سلطانیة زنجان و شمال باخترى آذربایجان (کوه‌هاى مورو، میشو، مهاباد، غرب ارومیه) است. اگرچه در پاره‌اى از نقاط البرز مرکزى (دماوند، فیروز‌کوه، دامغان) بعضى از ردیف‌هاى سنگى را با سازند بایندور مقایسه کرده‌اند، ولى در این مورد اطمنیان چندانى وجود ندارد.گفتنى است که حمدى (1374) سازند بایندور را به سن ژوراسیک – کرتاسه مى‌داند ولى مطالعات پالینولوژى قویدل (1374 ) همچنان مؤید سن نوپروتروزوییک پسین (Late Riphean) است که قابل قبول‌تر است.
« عضو‌هاى 1 و 2 سازند سلطانیه »، در محل بُرش الگو (کوه‌هاى سلطانیه)، سازند سلطانیه از سه عضو دولومیت پایینى (123متر)، شیل چَپُقلو (247 متر) و دولومیت بالایى (790متر) تشکیل شده است. مطالعات بعدى (حمدى، 1372) نشان داد که سازند سلطانیه را مى‌توان به 5 عضو تقسیم کرد و در ضمن مرز پرکامبرین - کامبرین به تقریب در لایه‌هاى آغازین سومین عضو این سازند قرار دارد. به همین رو، بخشى از سازند سلطانیه که سن پرکامبرین پسین دارد، منحصر به عضوهاى 1 (دولومیت پایینى) و 2 (شیل پایینى) این سازند است.
« عضو دولومیت پایینیLower Dolomite Mbr.) )»، شامل تا 25 متر دولومیت لایه‌اى چرت‌دار، خاکسترى تیره حاوى فسیل‎هاى پوسته‎دار است این عضو در بیشتر نقاط وجود ندارد و سلطانیه با عضو شیل پایینى آغاز می‎شود.
« عضو شیل پایینى (Lower Shale Mbr.) »، شامل 120 متـر شیل‌هاى رُسى – سیلتـى میکا‌دار و گاهى ماسه‌دار ریز دانه است که حـاوى عدسى‌هایى از سنگ‎آهک سیـلت‌دار است Chuaria circularis Walcot و آکریتارک‎ها ((Acritachs از سنگواره‎هاى شاخص این عضو است که سن وندین را نشان می‎دهند.
جدا از سازند بایندور و عضوهاى 1و 2 سازند سلطانیه، در بعضى از نقاط آذربایجان (مهاباد، تکاب و غرب ارومیه) در مرز میان سازند کهر (در زیر) و سازند بایندور (در بالا )، یک واحد سنگ چینــه‌اى آتشفشانى – رسوبى، به ضخامت حــدود 1140 متر وجود دارد که به نام «سازند قره‌داش» نام‎گذارى شده که بیشتر شامل گدازه‌هاى ریولیتى قلیایى، توف‌هاى اسیدى، شیل‌هاى ماسه‌اى میکادار ارغوانـى است. این گدازه‌ها معـادل خروجــى فاز گرانیت‌زایى رخـداد کاتانـگایـى « گرانیت دوران » هستند و لذا به رغم جایگاه چینه‌شناسى (بین کهر و بایندور)، شایسته است از مجموعة پرکامبرین جدا باشند

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله31    صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گسل

دانلود مقاله سازه‌های باز شونده و جمع شونده

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله سازه‌های باز شونده و جمع شونده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

-1 مقدمه
سازه‌های فضایی را می‌توان به عنوان برگی بر گرفته از طبیعت دانست، فرم‌های طبیعی از صلبیت فوق العاده ای برخوردارند واز حداقل مصالح برای حداکثر استفاده سازه ای بهره می‌گیرند ]1[ سبکی و نصب سریع، چند منظوره بودن، تنوع در شکل و طرح عدم نیاز به نیروی زیاد در مراحل نصب و برچیدن، سهولت حمل ونقل، قابلیت استفاده در ابعاد ودهانه‌های مختلف و ... از جمله عواملی می‌باشند که استفاده روز افزون این نوع سازه‌ها را در دنیای علم و فن آوری توجیه پذیر می‌سازند ]2[ توسعه قابل توجه سازه‌های فضا کار مرهون تلاش و فعالیت مهندسان نخبه دنیا در اواخر قرن نوزدهم می‌باشد. ]3[
گر چه در ابتدا هدف از بکار گیری سازه‌های فضا کار بعنوان سازه‌هایی موقت بود ولی در عمل از آنها به عنوان سازه‌هایی دائمی‌استفاده شد و به انواع مختلف و با مصالح متفاوت در کشورهای گوناگون طراحی و اجرا گردید.
احتیاج به سازه‌های متحرک که به طور ساده و سریع نصب گردد و قابل حمل و نصب مجدد در مکانهای مورد نیاز باشد باعث پیدایش سازه‌های فضا کار باز شونده و جمع شونده شد که با رشد روز افزون استفاده از این نوع سازه‌ها بخصوص در کشورهای صنعتی توجه پژوهشگران و صنعت گران به این سازه‌ها افزایش یافت. ]6[ در کشور ما هر سال زلزله‌های مخرب و سیل‌های وایرانگر عده ای از هموطنانمان را بی خانمان می‌کند، زلزله زدگان و سیل زدگان نیاز مبرم به سر پناه دارند در این میان استفاده از این سازه‌ها می‌تواند کمک موثری در حفظ جان و مال این عزیزان داشته باشد، به غیر از این کاربردهای فراوان این نوع از سازه‌های فضایی تلاش روز افزون پژوهشگران و صنعت گران این مرز و بوم را می‌طلبد و امید آنست که آن چه در این سمینار ارائه می‌گردد، ذره ای هر چند کوچک در راه رشد و اعتلای کشور عزیزمان باشد.
1-2 تعریف سازه‌های فضایی باز شونده و جمع شونده
یک سازه باز و جمع شونده تشکیل شده است از قطعات پیش ساخته یا المان‌هایی که می‌توانند باز و بسته شوند و در حالت‌های از پیش تعیین شده قرار بگریند ضمن این که توانایی تحمل بار را نیز دارند. ]4[
1-3 موارد کاربرد سازه‌های فضایی باز شونده و جمع شونده
برای این که کاربردهای مختلف این نوع سازه‌ها را بررسی ‌کنیم ابتدا باید موارد نیاز و همچنین مزایای آنها در مقایسه با انواع سازه‌ها مورد مطالعه قرار بگیرد و سپس کاربردهای مختلف آنها ذکر شود.
1-3-1 موارد نیاز به سازه‌های باز شونده و جمع شونده
سازه‌های باز شونده و جمع شونده زیر مجموعه ای از آن دسته از سازه‌ها هستند که به سرعت و سهولت قابل نصب بوده و می‌توان آنها را به راحتی برای استفاده مجدد جمع آوری کرد نیاز به چنین سازه‌هایی از زمان‌های قدیم وجود داشته است ]10[. یعنی از هنگامی‌که قبایل چادر نشین برای یافتن مرتع و چراگاههای بهتر از جایی به جایی دیگر نقل مکان می‌کردند سازه‌های کوچک وسبک و متراکم شده ای مانند سیاه چادرها، خیمه سرخ پوستان و چادر کروی عشایر چنین نیازی را بر آورده می‌کردند، اکثر این سازه‌ها با وصل کردن میله‌های راست ساده در روی زمین به یکدیگر نصب شده و با پارچه‌ها ی سخت پوشیده می‌شوند. باز کردن و نصب آنها برای ابعاد متوسط هر چند .وقت زیادی نمی‌گرفت اما به هر حال وقت گیر بود، مخصوصا در شرایط نامساعد آب وهوایی مشکل آفرین می‌نمود]12[
1-3-2 مزایای سازه‌های فضایی باز شونده و جمع شونده.
می‌توان بر اساس نحوه ساخت و استفاه مزایای زیر را برای این نوع سازه‌ها ذکر کرد
1- پیش ساخته بودن
2- سبک وکم حجم بودن
3- سهولت حمل ونقل
4- نصب سریع و آسان
5- عدم نیاز به نیروی متخصص و تجهیزات کم برای نصب و برچیدن سازه
6- قابلیت جمع آوری و انتقال و نصب مجدد
7- نوع در شکل و طراحی
8- قابلیت استفاده در ابعاد وانداره‌های مختلف
9- چند منظوره بودن
1-3-3 موارد استفاده
برخی از کاربردهای مورد انتظار برای این نوع سازه‌ها عبارتند از:
1- سرپناههای اضطراری
2- پل‌های اضطراری
3- ساختمان‌ها در نقاط پرت و دور دست
4- گنبدها و یا چلیک‌های کروی و سهموی ثابت و متحرک
5- پوشش‌های محافظتی موقت
6- جرثقیل‌ها، پله‌ها، برج‌ها، و دکل‌های باز و جمع شونده
7- داربست‌ها، قالب بندیها، اسکلت بندی یا آمارتور بندی برای سازه‌های دائمی‌
8- سر پناه به عنوان سایبان یا محافظ در برابر بارندگی
9- آنتن‌های بشقابی

شکل 1-2-1 نمونه ای از آنتن های بشقابی [5]
10- اردوگاههای سبک وزن و سازه‌های تفریحی
11- دیوارهای جدا کننده یا سازه ای
12- درب‌ها و دریچه‌های ورود و خروج
13- گلخانه‌ها و سایر کاربرد‌های کشاورزی
14- بازو‌ها و اندامهای سیار
15- وسایل اسباب بازی
16- ابزارها و وسایل مکانیکی و صنعتی
17- صنایع هوا فضا
1-4 مکانیزم‌های مختلف در سازه‌های باز شونده و جمع شونده
به طور کلی می‌توان سازه‌های باز شونده و جمع شونده را از لحاظ مکانیزم و طرح اولیه به چند دسته تقسیم کرد که در زیر به آنها اشاره می‌کنیم.
1-4-1 مکانیزم‌های چتری
ایده و طرح این دسته از سازه‌ها بر اساس عملکرد چتر ساده باران می‌باشد و شامل یک پایه ثابت و یا متحرک بوده که گرد آ گرد آن گروهی از میله‌ها وجود داشته و بوسیله لغزاندن یک گره در امتداد پایه به سمت بالای آن باز می‌شود البته سازه‌های چتری دیگری نیز وجود دارند که با استفاده از مکانیزم‌های دیگر مانند مکانیزم المان قیچی سان (SLE) ساخته می‌شوند که به آنها مکانیزم چتری نمی‌گویند ]2[

شکل 1-4-1 یکنوع مکانیزم چتری ]2[

 

1-4-2 مکانیزم المان‌های تا شونده مفصلی (زانویی)
این مکانیزم شامل میله‌هایی است که وقتی مکانیزم باز می‌شود مفصل‌هایی که دو میله را به هم متصل کرده اند طوری قفل می‌شوند که دو میله مانند قطعه پیوسته منفرد عمل کند ]6[

شکل 1-4-2 مکانیزم المانی های تا شونده مفصلی]2[
1-4-3 مکانیزم المان‌های قیچی سان
اصول کار این مکانیزم بر اساس عملکرد پانتو گراف می‌باشد، برای استفاده سازه ای از این مکانیزم باید آن را محدود نمود تا قابلیت باربری پیدا کنند و پایدار شود. ]2[ ]13[

شکل 1-4-3 مکانیزم المانهای قیچی سان ]2[

 

1-4-4 مکانیزم کشویی
در این مکانیزم اجزای سازه در حالت جمع شده بوسیله کشوهایی در یکدیگر فرو می‌روند و هنگام باز کردن المان‌ها یکی پس از دیگری و یا باهم از داخل یکدیگر خارج می‌شوند. ]2[
1-4-5 سازه‌های باد شده با هوا
این نوع سازه‌ها به دو شکل می‌توانند ساخته شوند در نوع اول بوسیله یک دمنده هوا، با فشار داخلی خیلی کم که برای افراد داخل سازه قابل توجه نمی‌باشد سازه در محل خود نگهداشته می‌شود نوع دوم سازه‌های هوایی باد شده هستند که دارای دو یا چند جدار می‌باشند ]3[
1-4-6 مکانیزم سازه‌های تا شونده صفحه ای
در این مکانیزم صفحات صلب در لبه‌های انتهایی خود با مفصل‌هایی به یکدیگر متصل شده اند و ابعاد و زوایای آنها طوری انتخاب می‌شوند که قابل جمع شدن در یک بسته و باز شدن بصورت مورد نظر باشند. ]7[
1-5 بافتار مختلف در سازه‌هایی باز شونده و جمع شونده
یک المان قیچی سان از دو میله مستقیم الخط که در نقطه‌های میانی (این نقطه لزوما وسط میله‌ها نخواهده بود) به یکدیگر مفصل شده اند تشکیل شده است که این میله‌ها در نقاط انتهای می‌توانند در جهات مختلف به صورت مفصلی به المان‌های قیچی سان دیگر متصل شوند بدین ترتیب می‌توان واحدهای جمع شونده و باز شونده کوچکی را ساخت که هر یک این واحدها می‌توانند به تنهایی باز شده و یا جمع شوند. ]2[

شکل 1-6-1 باز و بسته شدن واحدهای کوچک ]2[
بسته به نحوه اتصال واحد‌های اولیه به یکدیگر می‌توان سازه‌هایی با کاربردها وشکل‌های متفاوت ایجاد کرد که در قسمت‌های بعد به معرفی و شرح آن می‌پردازیم.
1-5-1 سازه‌های خطی
سازه‌های خطی (در این جا به سازه‌های خطی می‌گوییم که دو بعد آنها نسبت به بعد سوم آن خیلی کوچکتر است) را ممکن است با اتصال طرح‌ها و واحدهایی در یک امتداد بدست آورد، برای ساخت سازه‌هایی سخت تر می‌توانیم از المان‌هایی استفاده کنیم که یک اتصال میانی دارند، با واحدهای تابیده شده نیز می‌توانیم قطعات انحناء میانی بسازیم ]6[

شکل 1-6-2 چند نوع سازه خطی باز شو متشکل از واحدهای بهم پیوسته ]6[
1-5-2 شبکه‌های تخت
این شبکه‌ها از سلولهای منظم ساخته شده اند و می‌توانند بصورت سقف، پل یا چتری‌های سخت شده به وسیله کابل یا پارچه مورد استفاده قرار گیرند ]6[
1-5-3 شبکه‌های بلوری
اگر از واحدهایی کج شده استفاه کنیم می‌توانیم سازه‌هایی مانند آنچه در شکل نشان داده شده است را ایجاد کنیم در این واحدهای کج شده خطوط محیطی المان‌های قیچی سان در راستای کج شده محیط یک متوازی الاضلاع می‌باشند ]6[.

شکل 1-6-3 شبکه های بلوری ]6[

 

1-5-4 چلیک استوانه ای با نقش دو طرفه
می‌توان یک شبکه دو طرفه را طوری بر روی یک استوانه رسم کرد که خطوط شبکه در امتدادهای طول و عرضی استوانه قرار گیرند چنانچه اضلاع این شبکه را با المان‌های قیچی سان عوض کنیم و طرح فاصله محدودیت‌های تعریف شده پیشین را ارضا کند آنگاه به یک ساز چلیکی باز شونده و جمع شونده با کاربردهای فراوان دست خواهیم یافت ] 14[.

شکل 1-6-4 چلیک استوانه ای ]14[

 

1-5-5 چلیک استوانه ای با نقش سه طرفه
چنانچه شکبه ای مثلثی را بر روی یک سطح استوانه ای رسم کنیم و المان‌های قیچی سان را جایگزین اضلاع آن نماییم به یک چلیک تا شو و باز شو با نقش مثلثی دست می‌یابیم ]کتاب[.
1-5-6 گنبدهای کروی با نقش دو طرفه
اگر شبکه مربعی شکل را در داخل یک سطح کروی تصویر کنیم والمان‌های قیچی سان را جایگزین خطوط تصویر شده نماییم می‌توانیم سازه‌های باز شونده گنبدی ایجاد کنیم ]14[

شکل 1-6-5 گنبد کروی ]14[

 

1-5-7 گنبدهای کروی با نقش سه طرفه
به چندین طریق می‌توان یک شبکه 3 طرفه را بر روی یک سطح کروی رسم کرد. اساس کار عبارتست از تصویر کردن شبکه ای که در صفحه استوایی کره واقع است، بر روی سطح کره. کانون این تصویر سازی نیز بر روی محور قطبی کره قرار داشته و بسته به شکل و موقعیت شبکه سازه‌هایی متفاوت بوجود می‌آیند. ]14[
1-5-8 گنبدهای کروی با المان‌های قیچی سان 3 لولایی
این نوع سازه‌ها که دارای 3 میله متصل شده در گره میانی هستند عمدتا بوسیله مورد مطالعه قرار گرفته اند. وی مهندسی اسپانیایی بود که در سال 1961 موفق به ساخت اولین مورد از چنین سازه‌هایی شد، سازه او نسبتا بزرگ بود و از المان‌های فلزی ساخته شده بود، المان‌های این سازه در حالت باز شونده و جمع شونده عاری از تنش‌های داخلی بودند (به استثنائی بار مرده) و با این که از المان‌های 3 واحدی تولید شده اند به خاطر این که المان‌ها دو درجه آزادی اضافی دارند نیاز به اعضای مهاری یا مکانیزم‌هایی برای قفل کردن سازه در حالت باز شده دارند و در حین باز شدن نیز تنشن داخلی در اعضای سازه ایجاد نمی‌شود Pinero در سال 1965 برای این سازه‌ها به یک ثبت اختراع در ایالات متحده است یافت ]6[ ]3[.
1-5-9 گنبدهای کروی ژئودزیک
پیدایش گنبد ژئودزیک و تکامل آن نقش موثری در کارهای پیشگامانه داشته است از آنجا که این گنبد، بزرگترین چند وجهی افلاطونی است و نسبت به بقیه گنبدها به کره نزدیکتر است می‌توان از آن برای به حداقل رساندن اختلاف طول المان‌ها در گبندها استفاده کرد، گنبدهای باز شو در این موارد بوسیله تعویض هر ضلع چند وجهی وقطرهای آن با المان‌های قیچی سان که شرایط سازگاری را ارضا می‌کنند بدست می‌آیند ]14 [.
1-5-10 سایر انواع سازه‌های باز شونده و جمع شونده
طرحهای ارائه شده درقسمت‌های قبل امکان ایجاد تعداد زیادی از سازه‌ها را فراهم می‌آورند انواع دیگری از طرح‌ها را نیز می‌توان ذکر کرد از جمله سازه‌های ساخته شده با المان‌های قیچی سان چهار لولایی و شش لولایی که در گره میانی آنها بجای دو میله به ترتیب چهار و شش میله به یکدیگر متصل شده اند.
1-6 طرح گره‌ها و اتصالات و روش‌های باز و بسته کردن سازه
یکی از مباحث مهم در طراحی سازه‌های فضایی مساله طراحی اتصالات و گره‌ها می‌باشد در سازه‌های باز شونده و جمع شونده نیز طرح گره‌ها از قسمت‌های مهم طراحی سازه محسوب می‌شود و نوع اتصالات انتخابی می‌تواند اثر زیادی در عملکرد سازه و قابلیت‌ها و محدودیت‌های آن داشته باشد
مسئله دیگر در طرح سازه‌های باز و جمع شونده روش‌های مورد استفاده برای باز و بسته کردن سازه است برای این کار می‌توان از روش‌های مختلفی که بعضا بر حسب محدودیت‌ها و شرایط خاص در نحوه استفاده از سازه انتخاب می‌شوند استفاده کرد از جمله این روش‌ها می‌توان استفاده از جک‌های هیدرولیکی یا دستی، استفاده از موتورهای الکتریکی، استفاده از کابل و استفاده از وزن سازه و …ر ا نام برد ] 15[.
1-7 تاریخچه سازه‌های فضا کار باز و جمع شونده
احتیاج به سازه‌های متحرکت که به طور ساده و سریع نصب گردد و قابل حمل باشد و نصب و برچیدن آن آسان باشد باعث پیدایش سازه‌های فضا کار جمع شونده و باز شونده شده و است و مهندس در سال 1961 اولین سازه فضا کار تاشو از جمله گنبد تا شو دهانه 90 متر را طراحی و اجرا کرد بعد از آن طراحان دیگر مانند زیگلر و اسکریک با ایده‌های متفاوت و برای اهداف مختلف این سازه‌ها را طرحی و اجرا کرد ه اند بخصوص در دهه‌های اخیر تعداد زیادی استادیوم و فضاهای ورزشی با توجه به نیاز روز افزون در سراسر دنیا ساخته شده اند که میزبانان شایسته ای برای مسابقات جهانی و المپیک نیز نیز بوده اند. ]6[.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  60  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سازه‌های باز شونده و جمع شونده