فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله رهیافت‏هاى تاریخى در اندیشه امام خمینی

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله رهیافت‏هاى تاریخى در اندیشه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

اشاره :
در این مقاله، رویکرد امام خمینى‏ رض‏ به تاریخ و عنصر عبرت تاریخى، بررسى شده که‏چگونه ایشان همواره چشمى به تاریخ اسلام، تاریخ ایران قبل و پس از اسلام و نیز تاریخ‏مبارزات معاصر ایران از جنبش تنباکو، مشروطیت، کودتاى رضاخان و نهضت نفت داشته‏اند.

 

مى‏توان گفت که علم تاریخ را تاریخى طولانى است. زیرا این پرسش که گذشته و بخصوص گذشته بشرى‏چگونه بوده است؟ همواره بعنوان یک سؤال بزرگ فرا روى انسان هر عصرى قرار داشته است. حاکمى که‏مى‏کوشید با پدید آوردن یک سنگنوشته بر دامنه کوهى یا تهیه لوحى زرین و یا نگارش ختم نامه‏اى، خاطره‏خویش را جاودانه سازد، شبیه آنچه کسانى چون آریا مانند و آرشام یا داریوش و اردشیر و شاهپور در تاریخ‏ایران باستان کرده‏اند، گامى در اینجهت مى‏نهاد. همچنین مورخ و نویسنده‏اى که هر چند خود در پیدایش‏حوادث عصرش نقش چندانى نداشت، اما با ثبت اخبار آن حوادث، در جهت جاودانگى آن مى‏کوشید (1).
ن.آ.یروفه‏یف ظهور علم تاریخ را در حدود سده‏هاى هفتم و هشتم پیش از میلاد در یونان مى‏داند (2) هرودوت )425 - 484 ق.م) که بعنوان پدر علم تاریخ شناخته شده است‏به همان عصر طلایى یونان باستان‏تعلق دارد. که کتاب او نیز خوشبختانه باقى است (3). گزنفون مورخ برجسته یونان باستان و صاحب آثارى چون‏آناباسیس‏ و کوروپدى‏ از شاگردان سقراط بود و در کنار کسانى چون افلاطون در محضر آن استاد بزرگ‏فلسفه یونان تلمذ مى‏کرد و به همین جهت در کنار آثار فلسفى و تاریخى خویش کتاب خاطرات سقراطى‏ رانیز به پاس حرمت استاد خویش نگاشت (4). علاوه بر تمدن یونان، در تمدنهاى روم ایران باستان، مصر، چین،هند و غیره نیز علم تاریخ همواره شکوفا بوده و بزرگانى را بر سر سفره خود داشته است (5).

 

مخالفت‏با تاریخ
معذلک کسانى حتى با علم تاریخ مخالفت کرده‏اند. ابن اثیر در آغاز کتاب الکامل فى التاریخ‏ مى‏گوید:
من کسانى را دیده‏ام که خود را دانا و هوشیار مى‏دانند و در دانش فرهیخته، اما با این وجود، تاریخ را موردتحقیر و تمسخر قرار مى‏دهند و از خواندن آن دورى مى‏کنند و آن را لغو مى‏شمارند و تصور مى‏کنند که‏تنها سود تاریخ در اختیار گذاردن مقدارى قصه و خبر است و آگاه شدن به حدیث‏ها و افسانه‏ها، حد نهایى‏آشنایى با تاریخ است (6) .
سپس خود در صدد پاسخ‏گویى به این سخنان برآمده است:
اما اینان که چنین مى‏اندیشند مغز را رها کرده و به پوست چسبیده‏اندو گوهر را خرمهره مى‏دانند. ولى‏کسى که خداوند به او طبعى سالم داده است و به راه راست هدایت‏شده است، مى‏داند که تاریخ سود بسیاردارد و منافع دنیایى و آخرتى آن بى‏اندازه مى‏باشد (7).
بى‏تردید برخى از همین مخالفت‏ها بود که سخاوى (902 - 831 ه) را به تالیف کتاب الاعلان بالتوبیخ‏لمن ذم اهل التاریخ‏ وادار کرد (8).

 

تاریخ و اندیشمندان
اما از این مخالفان اندک که بگذریم شمار اندیشمندان و عالمانى که علاوه بر رشته علمى خویش به تاریخ‏نیز توجه کرده‏اند، کم نمى‏باشند. تقریبا بیشتر محققان شاخه‏هاى مختلف علوم اجتماعى و انسانى به تاریخ‏رویکرد داشته‏اند.
تعبیرات بلند مرحوم مدرس را بیاد آوریم که:
تاریخ‏نویسان ما باید همه امکانات را داشته باشند که کوله‏پشتى خود را بردارند و در تمام دنیا بگردند وملل موفق و ناموفق را مورد مطالعه و تحقیق قرار دهند. نقاط قوت و ضعف آنان را دریابند و بیاورند و باوضعیات ملت و ملکت‏خودشان مقایسه کنند و بگویند و بنویسند (9) .، تاریخ اسلام مخصوصا تاریخ‏اسلام در ایران باید با همت علماى مملکت ما بازنویسى شود. هزینه یک کرور یا صد کرور هم مصرف گرددمفید فایده و مؤثر است (10(. ، تاریخ ما آورندگان عقاید دهرى و بلشویکى را از درون مرزهاى شمالى ما،مجاهدین و آزادى خواهان و یاوران جان نثار مشروطه خواندند که با دست و دلبازى خانه و زندگى‏شان راگذاشته و براى آزادى ملت ایران آمدند. چون از این دوره تاریخ ما کلمه‏هاى تعقلون‏، تعلمون‏، تفعلون‏یا اولوالالباب‏ با سرانگشت‏به زبان زده اساتید فن پاک شده بود، نتوانستیم بفهمیم که این دایه‏هاى‏دلسوزتر از مادر چه نوزاد شرورى را آورده و در میان نواحى شمال و شمال‏غربى ما ول کرده است (11 .(
آیت‏ا... مدرس حاضر شد روزانه هشت‏ساعت‏براى بازرگانى در نجف کار کند تا او در ازاى آن، در ساعت‏کتاب سفرنامه شاردن‏ را که هنوز به فارسى و عربى ترجمه نشده بود برایش بخواند (12. (آن مجاهدخستگى‏ناپذیر که به اهمیت دانش تاریخ در بالا بردن سطح آگاهى متفکران و عالمان پى برده بود، مى‏کوشیدتا درس تاریخ را در ردیف دروس اصلى حوزه‏هاى علمیه بگنجاند هر چند موفق نگردید:
با این عقیده به اساتید حوزه‏هاى نجف خیلى اصرار و استدلال کردم که تاریخ را یکى از درس‏هاى‏حوزه‏هاى علمى در بخش دروس خارج قرار دهند ولى قبول نکردند و اشتباه کردند (13) .
مرحوم دکتر شریعتى نیز که بخش بزرگ و اساسى اندیشه خود را مدیون دانش تاریخ بود و در تمامى آثارو نوشته‏ها از این سرچشمه غنى سیراب مى‏گشت. با توجه به شناخت تاریخى گسترده‏اى که نسبت‏به تاریخ‏تمدن غرب داشت و از طرفى نیز آشناى با تمدن اسلامى بود، در مقام مقایسه آندو و بخصوص علل انحطاطمسلمین و بر آمدن غرب نوشته‏هاى سودمندى دارد. او بر روش روشنفکران ترجمه‏اى شرق در تبعیت محض‏از تحولات قرون جدید مغرب زمین، وارد مى‏سازد:
این است که مبارزه روشنفکر - در قرون 16 و 17 - علیه مذهب موجود و حاکم در قرون وسطى، بطورموقت و در زمان خودش، مبارزه‏اى مترقى است. اما تکرار آن حرفها بوسیله روشنفکرها - از لحاظ اینکه‏آن عقاید با تجربه اجتماعى محیطش وابستگى ندارد و مذهبش بى‏شباهت‏به مذهب اروپایى است وتضادهاى طبقاتى و بطور کلى وضع اجتماعى خاص خودش را دارد. نقش منفى مى‏یابد و هیچ تحرک‏راستینى را ایجاد نمى‏کند (14(.

 

امام خمینى(ره(و رویکرد تاریخى
تاریخ در اندیشه والاى امام خمینى(ره) بعنوان یک مجتهد علوم دینى و فیلسوف و عارف و از طرفى‏شخصیتى برجسته و انقلابى و مصلح چه جایگاهى را دارا بوده است؟ آیا امام رویکردى به تاریخ داشته‏اند؟! درچه سطح و به کدامین عصر و دوره تاریخى؟ آیا تنها به تاریخ اسلام نظر داشته است‏یا تاریخ ایران، جهان وکشورهاى اسلامى هم مورد توجه او قرار مى‏گرفته است؟
علم تاریخ در اندیشه امام خمینى(ره) از جایگاه بلند مرتبه‏اى برخوردار بود و ایشان علیرغم اشتغالات به‏فقه، اصول، فلسفه، عرفان و غیره به دانش تاریخ نیز توجه فراوانى داشته‏اند. درست همانگونه که چهره ادبى‏امام بر عموم مردم تا رحلت ایشان پنهان بود و کسان محدودى از اشعار گرانبهاى ایشان با خبر بودند، مى‏توان‏گفت که تاریخ اندیشى امام نیز تا حدود بسیارى بر همگان پوشیده مانده است.
قبلا بایستى به این سؤال پرداخت که امام خمینى(ره)چگونه با تاریخ پیوند خورده است؟

 

الف - فایده و عبرت‏آموزى تاریخ
امام(ره) به دانش تاریخ بعنوان یک سرگرمى یا قصه و افسانه نمى‏نگریست‏بلکه تاریخ در اندیشه ایشان‏عامل رشد و آگاهى است و مایه عبرت مى‏باشد.
تاریخ و آنچه که به ملتها مى‏گذرد این باید عبرت باشد براى مردم از جمله تاریخ عصر حاضر، ببینیم که‏چه شد که یک چنین قدرتى از بین رفت. دولتها ببینند که براى چه این طور منهدم شد یک چنین قدرتى‏و اجزاء دولتى ادارات ببینند که چه شد قضیه و موجب عبرت همه باشد (15) .
امام، تاریخ را سرمشق و الگوى زندگى و مبارزه مى‏دانست:
وظیفه ماست که این مطالب را تذکر بدهیم، طرز حکومت اسلامى و روش زمامداران اسلام را در صدراسلام بیان کنیم. بگوییم که دارالامارة و دکة‏القضاى او در گوشه مسجد قرار داشت و دامنه حکومتش تاانتهاى ایران و مصر و حجاز و یمن گسترش داشت. متاسفانه وقتى حکومت‏به طبقات بعدى رسید طرزحکومت تبدیل به سلطنت و بدتر از سلطنت‏شد. باید این مطالب را به مردم رسانید و آنان را رشد فکرى وسیاسى داد (16) .

 

ب - امام و تاریخ اسلام
از جمله دوره‏هاى تاریخى که امام خمینى(ره) عنایت وافرى بدان داشته‏اند، تاریخ اسلام و تحولاتى است‏که در آن عصر پدید آمده است. امام مبناى قیام خویش را، قیام رسول اکرم(ص) و شمشیر زدن آن حضرت درراه تبلیغ پیام الهى خود و زدودن موانع آن منتسب کرده‏اند. بنظر مى‏رسد که نامه امام به گورباچف نیز بى‏تاثیر از نامه‏نگارى پیامبر(ص) به سران دولت‏هاى بزرگ عصر خویش نبوده است:
خود رسول‏اکرم به‏طورى که مکتوبشان در صحیح نجارى مضبوط است و آنطورى که تاریخ ضضبط کرده است،ایشان چهار تا مکتوب مرقوم فرمودند به چهار تا امپراطور، یکى ایران یکى روم یکى مصر یکى حبشه (17) .
امام به پیدایش جریان انحراف در تاریخ اسلام و افتادن قدرت بدست امویان وقوف کامل داشت و بر آن‏تاسف بسیار مى‏خورد و در موارد متعددى به این انحراف مى‏پرداخت و به گمان ما این سخن امام که مباداانقلاب بدست نااهلان افتد ناظر به همان انحراف در تاریخ اسلام مى‏باشد.
امام در رابطه با على بن ابیطالب(ع) و علت‏سکوت نخستین آن حضرت پس از رحلت پیامبر و قیام بعدى‏ایشان جهت تشکیل حکومت اینچنین اظهار نظر کرده‏اند.
از اول ظهور اسلام، مسلمین حافظ دین مبین اسلام بوده‏اند. حتى براى حفظ دین از حق خودمى‏گذشتند. حضرت امیرالمؤمنین با خلفا همکارى مى‏کردند چون ظاهرا مطابق دستور دین عمل‏مى‏نمودند و تشنجى در کار نبود تا موقعى که معاویه روى کار آمد و از طریقه و روش خلفا منحرف گشته وخلافت را مبدل به سلطنت نمود. در این موقع حضرت ناچار شد قیام کند زیرا روى موازین شرع و عقل‏نمى‏توانستند معاویه را یک روز بر مقام خلافت پایدار ببینند (18) .
امام خمینى(ره) درباره امام حسن(ع) و صلح آن حضرت با معاویه نیز فرموده‏اند:
معاویه یک سلطانى بود در آن وقت، حضرت امام حسن بر خلافش قیام کرد. در صورتى که آنوقت همه باآن مردک بیعت کرده و سلطانش حساب مى‏کردند، حضرت امام حسن قیام کرد تا آن وقتى که مى‏توانست.وقتى که یک دسته علاف نگذاشتند که کار را انجام دهد با آن شرایط صلح کرد که مفتضح کرد معاویه را.آنقدر که حضرت امام حسن مفتضح کرد معاویه را به همانقدر بود که سیدالشهداء یزید را مفتضح کرد (19) .
قیام امام حسین(ع) و حادثه عاشورا نیز بطور گسترده مورد توجه امام قرار گرفته است. اما برخلاف توجه‏معمول دیگر روحانیون به این حادثه - که جهت ذکر مصیبت‏بدان مى‏پردازند - امام همواره مى‏کوشد تا از این‏حادثه درس گرفته و آن را نیز مبناى درک خویش از رفتار ائمه و قیام انقلابى خود قرار دهد و در ضمن به‏برخى نظرات موجود درباره آن حضرت پاسخ گوید:
سیدالشهداء به حسب روایات ما و به حسب عقاید ما از آن وقتى که از مدینه حرکت کرد مى‏دانست که‏چى دارد مى‏کند. مى‏دانست که شهید مى‏شود. قبل از تولد او اطلاع داده بودند به حسب روایات ما. وقتى‏که آمد مکه و از مکه در آن حال بیرون رفت‏یک حرکت‏سیاسى بزرگى بود که در یک وقتى که همه مردم‏دارند به مکه مى‏روند، ایشان از مکه خارج میشود. این یک حرکت‏سیاسى بود. تمام حرکاتش حرکات‏سیاسى بوده اسلامى - سیاسى و این حرکت اسلامى - سیاسى بود که بنى‏امیه را از بین برد (20) .
در جایى دیگر امام گویى خطاب به رهبران و علمایى که به سبب سستى و کوتاهى و با بهانه نبودن نیروى‏کافى دست از قیام و اصلاح اجتماعى کشیده و به وظیفه خویش عمل نمى‏نمایند و همچنین در ترسیم دیدگاه‏خویش از هدف قیام عاشورا مى‏فرمایند:
امام حسین(ع) نیروى چندانى نداشت و قیام کرد. او هم اگر نعوذبالله تنبل بود مى‏تونست‏بنشیند و بگویدتکلیف شرعى من نیست که قیام کنم. دربار اموى خیلى خوشحال مى‏شد که سیدالشهداء بنشیند و حرف‏نزند و آنها بر خر مراد سوار باشند. اما او مسلم بن عقیل را فرستاد تا مردم را دعوت کند به بیعت تا حکومت‏اسلامى تشکیل بدهد و این حکومت فاسد را از بین ببرد (21) .
سیره و رفتار سایر ائمه معصومین نیز از نگاه تاریخى امام پنهان نمانده است:
همینطور ائمه معصومین قیام کردند ولو با عده کم تا کشته شدند و اقامه فرائض نمودند و هر کدام‏مى‏دیدند قیام صلاح نیست در خانه مى‏نشستند و ترویج مى‏کردند (22) .

 

ج - امام و تاریخ ایران
گذشته از تاریخ اسلام، امام بعنوان یک ایرانى به تاریخ کشور خود نیز توجه داشت و تحولات آن را موردمطالعه قرار داده بود. امام علاوه بر تایخ ایران در دوره اسلامى، به تاریخ ایران باستان نیز نظر داشتند و درکتاب کشف الاسرار خود راجع به فرقه مزدکیه که در دوره ایران باستان و در عصر ساسانیان ظهور کرده‏اند وهمچنین پیرامون آتشکده‏ها مى‏نویسند:
مزدک در زمان قباد پدر انوشیروان ظاهر شد و قباد را به دین خود دعوت کرد. او نیز قبول کرد وانوشیروان او را کشت. اینها نیز آراى عجیبى داشتند. از جمله آن است که به دو اصل قدیم قائل بودند و ازاو نقل است که مى‏گفت: خداى من در عالم بالا بر کرسى نشسته مانند نشستن خسرو در عالم پایین و درپیشگاه او چهار قوه است: قوه تمیز، فهم، حفظ و سرور چنانکه در پیشگاه خسرو چهار شخص است:موبدان، هربداکبر، اسپهبد و رامشگر... و طوایف مجوس آتشکده‏ها برپا کردند. اول آتشکده‏اى که بنا شدفریدون بنا کرد در طوس پس از آن به نوبت در بخارا و سجستان و در مشرق چین و در فارس‏آتشکده‏هایى بنا شد و اینها قبل از بروز زردشت‏بود. او نیز در نیشابور و غیر آن آتشکده‏هایى بنا نهاد (23) .
در زمینه تحولات ایران عصر اسلامى نیز اشاره‏هاى گسترده‏اى در آثار امام یافت مى‏شود، هر چند تمرکزتاریخ اندیشى امام بر محور تاریخ معاصر مى‏باشد. امام در یکى از سخنان خود که به محمدرضا شاه تاخته‏اند،او را از چنگیز نیز بدتر مى‏دانند:
در تاریخ هست که چنگیز با آن طبع وحشیگرى و صحرایى که داشته است و با آن خونریزیهایى که کرده‏است، تابع یک قانون بوده است که به آن قانون مى‏گفتند یاسا نامه بزرگ‏ و مغول، چنگیز و سایر مغول‏تخلف از آن قانون نمى‏کردند حتى تعبیر بعضى این بوده است که احترام آن قانون پیش مغول مثل احترام‏قرآن در صدر اسلام پیش مسلمین بوده است، تخلف از قانون مطابق با مرگ بوده است (24) .
همچنین در سخنرانى دیگرى در پاریس رفتار پهلوى را به رفتار آقا محمدخان و نادرشاه در اواخر عمرتشبیه مى‏کنند:
آن طورى که من سابقا حدس زدم تا شاید دو سال، سه سال پیش از این بود که گفتم باید از اواخر عمر این‏دیکتاتورها بترسیم. اواخر عمرشان دیوانه مى‏شوند آقا محمدخان قاجار هم دیوانه شد آن آخر عمرش،نادر شاه هم دیوانه شد آن آخر عمرش (25) .

 

د - امام و تاریخ معاصر
میزان پرداختن امام به تاریخ معاصر و ابعاد مختلف آن بگونه‏اى است که مى‏توان ادعا کرد بنیاد بینش‏سیاسى آن حضرت نیز بطور گسترده بر همین اندیشه تاریخ‏پژوهى، استوار گردیده است. امام علاوه برمطالعات وسیعى در تاریخ معاصر ایران، خود نیز در خانواده‏اى سیاسى بدنیا آمد و پدر بزرگوار ایشان در بدوتولد او به شهادت رسید (26) . امام در پاسخ به سؤال یک خبرنگار ایتالیایى که در سال 57 از ایشان پرسید که چه‏عواملى موجب یک رنسانس معاصر شیعى گردیده است؟ ضمن تکیه بر یکى از خصلت‏هاى ذاتى تشیع یعنى‏مقاومت که خود به سبب اشراف امام بر تاریخ تشیع مى‏باشد، به برخى از این تحولات مهم تاریخ معاصر اشاره‏کرده‏اند:
یکى از خصلتهاى ذاتى تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتورى و ظلم است که در تمامى‏تاریخ تشیع به چشم مى‏خورد، هر چند که اوج این مبارزات در بعضى از مقطعهاى زمانى بوده است. درصد سال اخیر حوادثى اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش امروز ملت ایران تاثیر داشته است. انقلاب‏مشروطیت، جنبش تنباکو و... قابل اهمیت فراوان است. تاسیس حوزه علمى دینى در بیش از نیم قرن‏اخیر در شهر قم و تاثیر این حوزه در داخل و خارج کشور ایران و نیز تلاش روشنفکران مذهبى در داخل‏مراکز دانشگاهى و قیام سال 42-41 ملت ایران به رهبرى علماى اسلامى که تا امروز ادامه دارد، همه‏عواملى هستند که اسلام شیعى را در سطح جهانى مطرح مى‏کند (27) .
علاوه بر نگاه کلى، هر یک از این تحولات نیز جداگانه مورد توجه امام بوده‏اند:

 

1- نهضت تنباکو
نهضت تنباکو یکى از این تحولات است که امام مکرر به آن پرداخته‏اند:
قریب صد سال سابق دیدند که یک پیرمردى در یکى از دهات عراق وقتى که ایران در معرض فشار بود،این پیرمرد که در کنج‏یک ده بود، یک سطر نوشت و همه قواى خارج و داخل نتوانستند در مقابل این یک‏سطر مقاومت کنند. آن مرحوم میرزاى بزرگ رحمة‏الله که در سامره تنباکو را تحریم کرد براى اینکه ایران‏را تقریبا در اسارت گرفته بودند به واسطه قرارداد تنباکو، و ایشان یک سطر نوشت که تنباکو حرام است وحتى بستگان خود آن جائر (ناصرالدین شاه) هم و حرمسراى آن جائر هم ترتیب اثر دادند به‏آن فتوى و قلیانها را شکستند و در بعضى جاها تنباکوهایى که قیمت زیاد داشت در میدان‏آوردند و آتش زدند و شکست دادند آن قرارداد را و لغو شد قرارداد (28) .
در جاى دیگرى امام از جهت فقهى نیز به این حکم میرزاى شیرازى مى‏نگرند:
حکم مرحوم میرزاى شیرازى در حرمت تنباکو چون حکم حکومتى بود براى فقیه دیگر هم‏واجب الاتباع بود و همه علماى بزرگ ایران جز چند نفر از این حکم متابعت کردند. حکم‏قضاوتى نبود که بین چند نفر سر موضوعى اختلاف شده باشد و ایشان روى تشخیص خودقضاوت کرده باشند. روى مصالح مسلمین و به عنوان ثانوى این حکم حکومتى را صادرفرمودند و تا عنوان وجود داشت این حکم نیز بود و با رفتن عنوان حکم هم برداشته شد (29) .

 

2-نهضت مشروطیت
با مطالعه و بررسى نوشته‏ها و آثار امام خمینى(ره) در مى‏یابیم که انقلاب مشروطیت ایران‏نیز سخت ایشان را به خود مشغول داشته است. بى تردید کسى که رهبرى انقلابى بزرگ را دردست داشت ضرورى مى‏نمود تا حادثه‏اى چون انقلاب مشروطیت را بخوبى بازشناسد. زوایاى‏مختلف انقلاب مشروطه آنچنان به روى امام گشوده است که آدمى تصور مى‏کند آن حضرت خوددر آن نهضت‏حضورى گسترده داشته است. اما با توجه به آنکه آن انقلاب در سنین کودکى امام‏اتفاق افتاده است، در مى‏یابیم که حضرتش با مطالعه عمیق و نگرشى دقیق به درک صحیحى ازواقعه مذکور دست‏یازیده است. از نکات قابل توجه امام، نقش علما در نهضت مشروطیت است:
در جنبش مشروطیت همین علما در راس بودند، اصل مشروطیت اساسش از نجف به‏دست علما و در ایران به دست علما شروع شد و به پیش رفت. آنقدر که آنها مى‏خواستند که‏مشروطه تحقق پیدا کند و قانون اساسى در کار باشد (30) .
امام انحراف مشروطیت را هم به سبب توطئه بیگانگان و استبداد و هم کوتاهى مردم و علما مى‏دانند. درادامه همان سخنان آمده است:
لکن بعد از آنکه شد دنباله‏اش گرفته نشد. مردم بى‏طرف بودند، روحانیون هم رفتند هر کس سراغ کارخودش، از آنطرف عمال قدرتهاى خارجى بخصوص در آن وقت انگلستان در کار بودند که اینها را ازصحنه خارج کنند یا به ترور و یا به تبلیغات گویندگان و نویسندگان آنها کوشش کردند به اینکه روحانیون‏را از دخالت در سیاست‏خارج کنند و سیاست را به دست آنهایى که به قول آنها مى‏توانند بدهند. یعنى‏فرنگ رفته‏ها و غربزده‏ها و شرق‏زده‏ها و کردند آن چه کردند. یعنى اسم مشروطه بود و واقعیت استبداد.
امام به خطر تکرار تفرقه‏هاى مشروطه اشاره مى‏کنند:
باید ملت ایران بیدار باشد. نگذارید خون شهداى ما هدر برود، نگذارید خون جوانان ما پایمال شود،پایمال اغراض شخصیه. اغراض شخصیه را به دور بریزید. دستهاى خیانتکار گروههاى مختلف درست‏نکند، گروههاى مختلف اسباب تفرقه مى‏شود، رشد سیاسى نیست، در صدر مشروطیت هم با ایجادگروههاى مختلف نگذاشتند که مشروطه به ثمر خودش برسد. او را برخلاف مسیر خودش راندند (31) .
نگاه امام به مشروطه آکنده از عبرت‏آموزى است و از باب سرمشق گرفتن از تاریخ مى‏باشد:
ببینید چه جمعیتهایى هستند که روحانیین را مى‏خواهند کنار بگذارند. همان طورى که در صدرمشروطه با روحانى این کار را کردند و اینها را زدند و کشتند و ترور کردند، همان نقشه است. آن وقت ترورکردند سیدعبدالله بهبهانى را، کشتند مرحوم نورى را و مسیر ملت را از آن راهى که بود برگرداندند به یک‏مسیر دیگر و همان نقشه الآن هست (32) .
امام هر چند خود روحانى است و مردم را به همراهى با روحانیون توصیه مى‏کند، با این وجود ابایى ازمعرفى چهره‏هاى فاسد روحانى ندارد و آنان را به مردم مى‏نمایاند:
شما مى‏دانید که مرحوم شیخ فضل‏الله نورى را کى محاکمه کرد. یک معمم زنجانى، یک ملاى زنجانى محاکمه‏کرد و حکم قتل او را صادر کرد. وقتى معمم و ملا مهذب نباشد فسادش از همه کس بیشتر است (33) .
شما تاریخ انقلاب مشروطه را بخوانید و ببینید در انقلاب مشروطه چه بساطى بوده است. اگرروحانیون، ملت، خطبا، علما، نویسندگان و روشنفکران متعهد سستى بکنند و از قضایاى صدرمشروطیت عبرت نگیرند به سر این انقلاب آن خواهد آمد که به سر انقلاب مشروطه آمد (34) .
از تامل و تدبیر در سخنان امام در مى‏یابیم که آن حضرت به سرنوشت انقلاب اسلامى ایران - با توجه به‏سرنوشت تاریخ اسلام پس از پیامبر و افتادن حکومت‏بدست امویان و همچنین سرنوشت انقلاب مشروطیت‏ایران و انحرافى که در آن پدید آمد بسیار مى‏اندیشید و نگران بود و همگان را به عبرت‏گیرى از تاریخ اسلام وهمچنین انقلاب مشروطه دعوت مى‏کرد.

 

3-کودتاى انگلیسى رضاخان
کودتاى 1299 ش و روى کار آمدن رضاخان و انتقال سلطنت از قاجاریه به پهلوى و آنچه در عصر رضاشاه‏گذشت، نیز تجلى گسترده‏اى در آثار امام دارد. تقارن زندگى نوجوانى و جوانى امام با این عصر نیز در توجه‏بیشتر ایشان مؤثر مى‏باشد:
شما مى‏دانید که در ظرف پنجاه و چند سال در ایران چه گذشت. البته همه شما شاهد حوادث ایران نبودید.چون اکثرا جوان هستید لیکن من از زمان کودتاى رضاخان تا به امروز شاهد تمام مسایل بوده‏ام (35) .
رضاخان آمد و در اول کار با چاپلوسى، اظهار دیانت، سینه‏زدن، روضه‏خوانى بپا کردن و از این تکیه به آن‏تکیه در ماه محرم رفتن، مردم را اغفال کرد. پس از آنکه حکومتش مستقر شد، شروع به مخالفت‏با اسلام وروحانیون کرد بطورى که برگزارى مجالس روضه امکان نداشت.
امام درباره نقش انگلستان در روى کار آوردن و برون وى مى‏گویند:
از اول که رضاشاه آمد اینجا، این را انگلیسیها آوردند. آن وقت آمریکاییها خیلى مطرح نبودند. انگلیسیهاآوردند. در رادیو دهلى که آن وقت تحت تسلط انگلیسیها بود گفتند که رضاخان را ما آوردیم در ایران وبعد به ما خیانت کرد بردیم آن را (36) .

 

4- جریان ملى شدن نفت
نهضت ملى شدن صنعت نفت نیز از حوادث قابل توجه تاریخ معاصر کشور ماست که مورد توجه امام‏قرار گرفته است. امام در نگرش تاریخى خویش به این تحول، نقش شخصیت‏هایى چون آیت‏الله کاشانى ودکتر مصدق را مورد ارزیابى قرار داده است:
قدرت دست دکتر مصدق آمد لکن اشتباهات هم داشت. او براى مملکت مى‏خواست‏خدمت‏بکند لکن‏اشتباه هم داشت. یکى از اشتباهات این بود که وقتى که قدرت دستش آمد این را (منظور شاه است)خفه‏اش نکرد که تمام کند قضیه را. این کارى براى او نداشت. آن وقت هیچ کارى براى او نداشت... آن وقت‏اینطور نبود که این یک آدم قدرتمندى باشد مثل بعد که شد. آن وقت ضعیف بود و زیر چنگال او بود لکن‏غفلت‏شد. دیگر اینکه مجلس را ایشان منحل کرد و یکى یکى وکلا را وادار کرد که بروید استعفا بدهید.وقتى استعفا دادند یک طریق قانونى براى شاه پیدا شد و آنکه بعد از اینکه مجلس نیست، تعیین نخست‏وزیر با شاه است. شاه تعیین کرد نخست وزیر را. این اشتباهى بود که از دکتر واقع شدو دنبال او این مرد رادوباره برگرداندند به ایران، به قول بعضى که محمدرضا رفت و رضاشاه آمد. بعضى گفته بودند این را به‏دکتر که کار شما این شد که محمدرضا شاه رفت - محمدرضا آن وقت‏یک آدم بى‏عرضه‏اى بود و تحت‏چنگال او بود - او رفت و رضاشاه آمد یعنى یک نفر قلدر آمد (37) .
امام همچنین در مورد نزاع آیت‏الله کاشانى و دکتر مصدق مى‏گویند:
اولش هم وقتى که مرحوم آیت‏الله کاشانى دید که اینها دارند خلاف مى‏کنند صحبت کرد. اینها کارى‏کردند که یک سگى را نزد یک مجلس عینک بهش زدند، اسمش را آیت‏الله گذاشته بودند. این در آن زمان‏بود که اینها فخر مى‏کنند به وجود او. آن هم مسلم نبود. من در آن روز در منزل یکى از علماى تهران بودم‏که این خبر را شنیدم که یک سگى را عینک زدند و به اسم آیت‏الله توى خیابانها مى‏گردانند. من به این آقاعرض کردم که این دیگر مخالفت‏با شخص نیست، این سیلى خواهد خورد و طولى نکشید که سیلى راخورد و اگر مانده بود، سیلى را بر اسلام مى‏زد (38) .
اقدامات آیت‏الله کاشانى نیز از نظر امام، بى‏ایراد نبوده است:
در خلال نهضت (آیت‏الله کاشانى ) و دکتر مصدق که جنبه سیاسى نهضت قویتر بود، در نامه‏اى به کاشانى‏نوشتم که لازم است‏براى جنبه دینى نهضت اهمیت قائل شود. او بجاى اینکه جنبه مذهبى را تقویت کندو بر جنبه سیاسى چیرگى دهد، به عکس رفتار کرد به گونه‏اى که رئیس مجلس شوراى ملى شد و این‏اشتباه بود. من از او خواستم که براى دین کار کند، نه اینکه سیاستمدار شود (39).
گذشته از آنچه تاکنون ذکر کردیم، تحولات و حوادث دیگرى همچون واقعه پانزده خرداد سال 42 نیزانعکاس زیادى در اندیشه تاریخ‏نگرى امام خمینى(ره) دارد. امام به روزهاى تاریخى نیز توجه فراوانى داشتندو بر زنده ماندن یاد آنها تاکید مى‏ورزیدند:
باید پانزده خرداد و نوزده دى جاوید و زنده نگه داشته شود تا جلادى شاه از خاطرها نرود و نسلهاى آتیه‏جرائم شاهان سفاک را بدانند. ملت ایران نباید پانزده خرداد را از یاد ببرند. پانزده خرداد را بشناسید،مقصد پانزده خرداد را بشناسید (40) .

 

5- حوادث خاص
قطع نظر از تحولات برجسته و حوادث چشمگیر، تاریخ اندیشى امام در شناخت‏برخى موضوعات خاص‏نیز مؤثر مى‏افتاد. براى نمونه امام درشناخت علم طب در ایران به سابقه آن در عصر ساسانیان توجه کرده ومى‏نویسند:
استادان دانشگاه جندى شاپور همان اطباى رومى و یونانى بودند که طب عالى یونان را به دانش‏آموزان‏ایرانى مى‏آموختند و طب یونانى را در کشور رواج دادند (41) .
همچنین در باب سابقه دانشگاه در ایران مى‏گویند:
ما هفتاد سال است که دانشگاه داریم، از زمان امیرکبیر تا حالا ما مدرسه داشتیم، دانشگاه داریم (42) .
روابط بعضى از علما با پاره‏اى از سلاطین نیز مورد اظهار نظر امام قرار گرفته است:
خواجه نصیر که رفت در دنبال هلاکو و امثال آنها، لکن نه براى اینکه وزارت بکند، نه براى اینکه براى‏خودش یک چیزى درست‏بکند. او رفت آنجا براى اینکه آنها را مهار بکند و آنقدرى که قدرت داشته باشدآن خدمت‏بکند به عالم اسلام (43) .
ارتباط علما با سلاطین صفوى نیز از موضوعاتى است که قضاوت تاریخى امام را بخود معطوف داشت:
مرحوم مجلسى که در دستگاه صفویه بود، صفویه را آخوند کرد نه خودش را صفویه، آنها را کشاند توى‏مدرسه و توى علم و توى دانش تا آنجایى که توانست (44) .

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله رهیافت‏هاى تاریخى در اندیشه امام خمینی

دانلود مقاله بودجه

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بودجه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

بودجه چیست؟
کلمه بودجه از زبان فرانسه ریشه گرفته وسپس در سایر زبانها متداول شده معنی لغوی بودجه عبارت است از کیف چرمی،کیسه چرمی کوچک که صورت دریافتیها و پرداختیهای کشوررا درآن قرار می دهند.مفهوم آن دربین مردم مختلف است بعضی ها آن رادخل وخرج مملکت می دانندواین ساده ترین برداشت از مفهوم بودجه است اما امروز دیدگاههای زیادی در مورد بودجه وجود دارد.
بودجه از دیدگاه اقتصادی:
در مورد مطالبی مانند تولید ناخالص ملی،تراز پرداختیها،اشتغال،تورم،ظرفیت استقراضی وامثال آن …
بودجه از دیدگاه اجتماعی:
به پرداختیهای انتقالی دولت می پردازد.پرداختیهای انتقالی یعنی پرداختیهای بلاعوض،کمک به کمیته امداد که در مقابل عمل خیر ما چیزی از آن بابت دریافت نمی شود.
بودجه از دیدگاه مسائل مدیریت:
در این دیدگاه به بودجه به عنوان یک برنامه ریزی نگاه می شود که از طرح ریزی،سازمان دادن،هدایت وکنترل بحث می کند در اینجا بودجه رابطه نزدیکی با بودجه دولتی دارد.

 

بودجه از دیدگاه مسائل سیاسی:
بودجه از دیدگاه مسائل سیاسی قابل طرح است و آن اینکه حسب موردمسائل اقتصادی و اجتماعی و مدیریت اجرایی رابااهمیت کمتری عنوان می‌کنندو به نظرهای سیاسی بهای زیادی داده می شود که حدود آن را ظرفیت های اقتصادی جامعه تعیین می کند.
بودجه از دیدگاه مسائل حقوقی:
حرکتهای بودجه باید در چارچوب قوانین و مقررات که تصویب شده است باشد.
بودجه: « یک طرح (بنا)مالی است که نیازمندیهای پولی دولت به طورکامل برای مدت محدودی برآوردمی شودودربرابرنیازمندیهای هزینه اقلام هزینه پیش بینی می شود.»
بودجه : « ابزاری است برای بهبود و تصویب شده است باشد.»
بودجه: « یک طرح(بنا)مالی است که نیازمندیهایی پولی دولت به طور کامل برای مدت محدودی برآورد می شود ودر برابر نیازمندیهای هزینه اقلام هزینه پیش بینی می شود.»
بودجه : « ابزاری است برای بهبود و تصویب برنامه های توسعه»
بودجه: « یک سند مالی است که مربوط به در آمدها و هزینه های دولت می باشد.»
بودجه: « هرگونه نوشته یا مدرکی که بتوان به آن اتکا کرد.»
بودجه: « برنامه مالی است برای عملیات آتی.»
منابع درآمدی دولت (دریافتیهای دولت ):
1- یکی از این منابع درآمد دولت نفت می باشد
2- مالیات از منابع در آمد دولت می باشد قسمت اعظم در آمد دولت از طریق مالیات می باشد.مالیات دوگونه میباشد:الف- مستقیم(حقوق ماهانه کارکنان)ب- غیرمستقیم(کالاها)
3- سومین منبع درآمد دولت استفاده از وام های داخلی می باشد.دولت گاهی اوقات از بانکهای خصوصی وام می گیرد.برای تامین هزینه های پروژه و…….
4- استقراض خارجی یعنی وام گرفتن از کشورهای خارجی
5- یکی دیگر از منابع دولت برگشتی از پرداختهای سالهای قبل می باشد.
6- درآمد اختصاصی:شهریه دانشجویان دانشگاه آزاد
7- پرداختها:الف -شامل سرمایه گذاری های ثابت مانند:سد ب-اعتبارات جاری :شامل هزینه های جاری و سایر پرداختهای جاری یکی از عمده ترین هزینه های جاری حقوق کارمندان دولت ج-باز پرداخت وامهای داخلی و پرداخت وام های خارجی د-هزینه های ناشی از حوادث طبیعی مانند :سیل،زلزله و غیره
8- بودجه شرکتهای دولتی:شرکتهای دولتی شرکتی است که حداقل51%درصد آن متعلق به دولت است مانند:ایران‌خودرو
9- بودجه موسسات انتفاعی وابسته دولت جزءمنابع درآمدی دولت می باشد.
اصول بودجه:
1- اصل سالیانه بودن بودجه
اولین اصل بودجه سالیانه بودن آن است بودجه یک پیش بینی،برآوردوتخمین لازم برای آینده است پس دارای بعد زمانی است یعنی باید ابتداءانتهای این پیش بینی مشخص باشد این بعد زمانی در اختیار قانون گذار است وعرفاًیک سال شمسی است‏که از اول شروع و تا آخر اسفند خاتمه پیدا می کند یعنی تمام خط مشی ها ،سیاست ها ،برنامه ها ،عملیات ها،در آمدهاوهزینه ها و به طور کلی تمام محتویات بودجه در طول یک سال شمسی که آن را سنةءمالی می نامند.برآورد و تأیید می شود.
2- اصل وحدت بودجه:
دومین اصل بودجه اصل دولت است برای آنکه کارهای مکرر و پراکنده موجب اتلاف وقت دولت و مجلس نشود در این اصل توصیه می شود فقط یکبار بودجه واحدی در یک مجموعه به تصویب برسد به طوری که حاوی تمام عملیات دولت باشد لذا دولت میتواندبودجه تمامی وزرتخانه ها و سازمانهای وابستهبه خود را که به نحوی از بودجه دولت استفاده می کند و بخشی از عملیات را بر عهده دارد در یک مجموعه تدوین بکند و یکبار جهت تصویب به مجلس شورای اسلامی تقدیم کند.
3- اصل جامعیت بودجه:
از اصل جامعیت بودجه دو مفهوم مربوط به هم و در عین حال جدا از یکدیگر برداشت میشود اولا در اصل توصیه میشود تمامی در آمدها و هزینه های دولت به هر شکلی هست اعم از بودجه جاری و بودجه عمرانی و دستگاهها شامل:وزرتخانه ها،سازمانها،شرکتهای دولتی،موسسات دولتی انتفاعی وابسته به دولت ،نهادهای انقلابی مثل سپاه و و دستگاههایی که به نحوی از بودجه دولت استفاده می کنند در سند بودجه جمع آوری و به مجلس تقدیم گردد و ثانیا‏‏ ارقام منظور در بودجه باید به طور نا خالص یعنی بدون آنکه هزینه‌ها از درآمدها کسر شود در سند بودجه درج شود نه اینکه خالص آن نوشته شود مثلا اگر وزارت امور اقتصادی و دارایی که مالیاتها را وصول می کند طبق این نباید مخارجی را که برای وصول این مالیاتها انجام میدهد از میزان وصولی خود کم کند.
4- اصل شاملیت یا تفضیل بودجه:
در این اصل توصیه می شود که دولت بودجه را به صورت مشروح و به ریز و خرد تقدیم مجلس بکند و برای آگاهی عموم مردم انتشار یابد.
اگر اصل تفصیل بودجه رعایت نشود چه اتفاقی خواهد افتاد؟اگر اصل تفصیل نباشد نظارت پارلمانی به خصوص نمایندگان مردم و دیوان محاسبات بر در آمد و هزینه های کشور به نحو کامل و موثر تحقق نخواهد یافت.
دیوان محاسبات: سازمان نظارتی است که زیر نظر مجلس شورای اسلامی به فعالیت میپردازد.فعالیت این سازمان نظارت بر هزینه های دولت،نظارت بر اجرای بودجه توسط دولت در یک سال مالی معمولا‎‎ًدیوان محاسبات کشور.
اصل تخصیص: اصل تخصیص بنیانگر این موضوع است که تمام ارقام مندرج در بودجه باید به همان وضع و ترتیبی که در قانون بودجه و جداول منزم به آن تعیین گردیدهو به تصویب مجلس رسیده و اجازه پرداخت آن داده شده است وصول یا به مصرف برسد طبق این اصل تخصیص هیچ گونه تغییر یا انعطاف و جابه جایی قابل قبول نیست.
اصل عدم تخصیص: اصل عدم تخصیص به منظره عکس اصل تخصیص نیست این اصل درواقع الهام بخش جامعیت بودجه است یعنی در جایی که اصرار بر ناخالص منظور نمودن ارقام بودجه توصیه شده است تاثیر بر آن دارد که درآمدهای خاص در بودجه نباید به مخارجی خاص اختصاص یابد.
همه موارد درآمدهای خاص باید در خزانه دولتی متمرکز یابدونباید به مخارج اختصاصی اختصاص یابد اصل 53 قانون اساسی کلیه دریافتها باید در حسابی بنام حساب خزانه متمرکز شود و کلیه پرداختها در حدوداعتبارات مصوب به موجب قانون انجام می گیرد.
اصل انعطاف پذیری بودجه:اصل انعطاف پذیری به معنای اصلاح بودجه استوآن عبارت استازتغییر وجابه ‌جایی مواد هزینه وبرنامه های دستگاههای دولتی است.
اصل تخمینی بودن درآمدها: چون درآمددولت اعم ازدرآمدهای عمومی ودرآمدهای اختصاصی به موجب قانون وصول می شود لذا چنانچه درآمدهای دولت بیشتر از پیش بینی مندرج در سند بودجه وصول گرددمانعی نخواهد داشت و حتی درآمدهای قانونی در صورت منظور نشدن در بودجه قابل وصول است بدیهی است چنانچه کمتر از رقم مندرج در بودجه نیز به تحقیق برسد بلامانع است.
اصل تحدیدبودن هزینه ها(محدود کردن هزینه ها): اصل تحدیدی بودن هزینه ها این را می گوید که حداکثر پرداختها در حد اعتبارات مصوب میباشد پس تجاوز ازآن حد ممنوع است این محدود اعتبار شامل اعتبار دستگاهها،برنامه هاو مواد هزینه های دستگاهها میباشد و میتواند این محدود به عملیات مشخص نیز باشد.
نکته مهّم: هزینه نکردن اعتبار همیشه موجب فخر و موهابات نیست این امر می تواند ناشی از عدم ایفای وظایف باشد که به عهده آن دستگاه واگذار شده است و در مواردی ناشی از عدم کارآیی باشد گاهی اوقات مدیران در انجام وظایف خود کسور می کنند و اعتبارات مصوب را هزینه نمی کنند این مدیران،مدیران کارآیی نیستند.
اصل تعادل: بین درآمدها و هزینه های دولت در یک دوره مالی باید تعادل و توازن برقرار باشد و این نظریه مربوط به دانشمندان کلاسیک علم اقتصاد است مثل آدم اسمیت اما در شرایط کنونی طرفدار ندارد وازقاطعیت چندانی برخوردار نیست در بعضی اوقات عدم تعادل بودجه برای توسعه اقتصادی مفید شمرده میشود پس اصل تعادل در زمان ما بیشتر تعادل اقتصادی مطرح است و نه تعادل ارقام درآمدو هزینه های دولت.
تعادل بودجه از نظر مکتب کلاسیک: موازیند بودجه از نظر مکتب کلاسیک عبارت است از مخارج عادی و درآمدهای عادی بودجه است و به مخارجی اطلاق می شود که دولت از نظر استقرار نظم عمومی و عدالت اجتماعی مجبور به پرداخت آنهاست. عدم تعادل بودجه نتیجه افزایش درآمدهای بودجه و یا افزایش هزینه های بودجه نسبت به درآمدهای بودجه است.
عدم تعادل بودجه دو حالت دارد:1-کسر بودجه2-اضافه درآمدهای بودجه
کسر بودجه چیست؟کسر بودجه به مفهوم کلاسیک آن یعنی افزایش هزینه های عادی در مقابل در آمدهای عادی دولت(حفظ نظم، منابع نفت و معادن، مالیاتها، برقراری امنیت، ضرب سکه واسکناس)
اضافه درآمد بودجه: اضافه درآمد بودجه یعنی افزایش درآمدهای عمومی نسبت به هزینه های دولت است اگر چه در ظاهر ممکن است تصور شود که این حالت می تواند مورد تایید کارشناسان مالی باشد اما همانطور که قبلاً بیان شد. پیروان مکتب کلاسیک هر گونه عدم توازن بین درآمدها و هزینه ها را منع کرده بودند لذا اضافه در آمدرا در نهایت اضافه برداشت درآمد خصوص افراد قلمداد می کردند.
تعادل درمالیه جدید: یعنی ایجادتعادل ازنظر دانشمندان مکتب نئوکلاسیک(جدید)اقتصاد
1- تعادل مالی 2- تعادل اجتماعی 3- تعادل اقتصادی 4- تعادل پولی
تعادل مالی: ‍‍‍‍‍‍در تعادل مالی معمولا هماهنگی بین دریافتهاوپرداختهای کشور مد نظر است دریافتها وپرداختهای دولت ازطریق درآمدهای عمومی وهزینه های عمومی است.همچنین دریافتها وپرداختهای دولت ازطریق مبادلات بازرگانی هم صورت می گیرد پس تعادل بودجه یعنی تعادل بین درآمدهاوهزینه های درحالی که تزار پرداختها نیازمند توجه بیشتر است یعنی آنچه که صادر شده وآنچه که وارد شده درهر کشور ازنظرمبادلات بین المللی پرداختهایی ودریافتهایی ازطریق واردات وصادرات می پذیرد.که ارزش مواد وکالاهای صادراتی راموازنه بازرگانی می گویند. امروزه تراز پرداختها واقتصاد کشور اهمیت ویژه ای دارد.
تعادل اقتصادی: تعادل اقتصادی باتعادل مالی مرنبط است تعادل اقتصادی در کوتاه مدت وطویل المدت مورد بررسی دانشمندان علم اقتصاد قرار گرفته یعنی تعادل بین عرضه وتقاضای کل جامعه،عرضه جامعه،عرضه کل ،عرضه کل از مجموع عرضه کالاها وخدمات درجامعه تشکیل می شود.
تقاضای کل: ازمجموع تقاضای افراد برای کالاها وخدمات درجامعه به وجود می آید.درتعادل اشتغال‌کامل از کلیه عوامل تولید در جامعه استفاده می شود درتعادل اشتغال ناقص از عوامل تولید درجامعه استفاده اشباع شده ازنیروهای کاروسرمایه بیش از ظرفیت آنها استفاده می شود.
تعادل اجتماعی : تعادل اجتماعی درمالیه عمومی جدید به مفهوم هماهنگی توانایی مالی طبقات مختلف در جامعه است لذا تعادل مالی به صورت تعادل بودجه راباید توجه به تعادل اجتماعی مورد مطالعه قرار داد.
تعادل پولی: هر اقتصادی دارای ظرفیت پولی خاصی ازنظر حجم پول واعتبارات است این حجم براساس نظر به مقداری پول رابطه مستقیم با حجم تولیدات یک اقتصاد دارد به عبارت دیگر اگر حجم پول افزایش یابد.قیمتها درجامعه بالا خواهد رفت.اگر صورت ازمخرج بیشترباشدافزایش قیمت خواهیم داشت.
نکته: به طورکلی تعادل مالی،پولی،ارزی واشتغال باتعادلهای دیگر اثرات متقابل دارد که باید درتهیه طرح بودجه منظور نظر قرار گیرد.
منابع تامین کسر بودجه:1-کسر بودجه معقول 2-کسربودجه غیرمعقول
کسر بودجه معقول: شامل الف)کسر بودجه اداری که معمولا اینگونه کسر بودجه دراثر فقدان سازمان صحیح اداری حاصل می شود .مثلاٌ: کسر بودجه اداری گاه درنتیجه سازمان غلط وصول درآمدهاست وادارات وصول درآمد ناقص وبازده وصول پائین است ودرنتیجه درآمدهای دولت کمتر ازمیزان واقعی وصول می شود.
کسر بودجه ناشی ازاوضاع واحوال اقتصادی: این نوع کسر بودجه به دنبال کسر اقتصادی جامعه به وجود می آید ویک نوع دیگر بودجه ناشی ازساختمان اقتصادی جامعه است.
چگونگی برطرف نمودن کسر بودجه دولت:1- اولین سیاست مالیاتی (افزایش مالیاتها)است. 2- سیاست قرضه(وام) 3- سیاست هزینه (کاهش هزینه ها)
چگونگی اعمال سیاست مالی:معمولا به سه نوع سیاست تشکیل می شود :
1- سیاست هزینه‌ای : این سیاست تعیین کننده میزان مخارج دولت است واثرات مستقیم وغیر مستقیم در اقتصاد به جای می گذارد ومحسوسترین هزینه روی سطح اشتغال ومیزان درآمدها می باشد وقتی دولت به استخدام افراد جدید تصمیم می گیرد درجهت بالابردن اشتغال بیشتر جامعه گام بر می دارد وقتی دولت خرج بیشتری می کند یعنی درآمدبرای عده ای ایجاد می کند پس بنابراین دولت باخرج کمتر می تواند سیاست انقباضی وانبساطی در پیش گیرد‌‌که این سیاستها می تواند اقتصاد را از حالت رکود خارج ویا به دامان تورم بیندازد.
2- سیاست مالیاتی : سیاستهای مالی که از طریق بودجه می توان به عنوان ابزار موثر استفاده نمود.
3- سیاست قرضه : قرضه هنگامی مطرح میشود که درآمد وهزینه های دولت برابر نباشد یعنی بودجه باکسری مواجه وپیشنهاد شود برای تامین این‌کسربودجه دولت معمولا وام می‌گیرد وام داخلی خود بردونوع است.1- وام ازمردم 2- وام ازبانک مرکزی
1- وام ازمردم: آثار تورمی ندارد درحالی که وام ازطریق بانک مرکزی منجر به تورم وافزایش قیمتها می شود چون بانک مرکزی اسکناس بدون پشتوانه چاپ ووارد سیستم پولی کشور می کند.اماوام ازخارج معمولا با بهره های بالاهمراه است وبارسنگین آن بردوش نسل آینده خواهد بود ونسلهای آینده ناچار خواهند بودکه قسمتی مهم کالا وخدماتی راکه تولید می کنند برای بازپرداخت بهره واصل وام به خارج ازکشور بفرستند.
مراحل بودجه:
1- مرحله تهیه وتنظیم وپیشنهاد بودجه
2- مرحله تصویب بودجه
3- مرحله اجرای بودجه
4- مرحله نظارت بودجه
1- مرحله تهیه وتنظیم وپیشنهاد بودجه:
در واقع این قسمت مهمترین،اساسی ترین وفنی ترین مرحله باارسال یک بخشنامه ازسوی رئیس جمهور به کلیه وزارتخانه هاوسازمانها شروع می شود ووزارتخانه ها وسازمانها وکلیه دستگاههای دولتی مکلفندکه بودجه سال آتی خود راتنظیم وبه سازمان مدیریت وبرنامه ریزی ارسال کنند. دستگاههای اجرایی هنگام ارائه بودجه خود به سازمان مدیریت وبرنامه ریزی باید آن رابه تایید وزیر مربوطه وبالاترین مسول دستگاه برسانند.
2- مرحله تصویب بودجه:
تصویب بودجه از وظایف اختیارات قوه مقننه است باتصویب بودجه فقط تصویب بودجه اعمال دولت به وسیله نمایندگان مجلس کنترل می گردد تصویب بودجه فقط تصویب اعداد وارقام نیست بلکه این ارقام بین سیاستها،برنامه هاوخط مشی های دولت می باشد اصل 52 قانون اساسی چنین است می گوید بودجه سالیانه کشور به ترتیبی که در قانون مقرر شده است از طرف دولت تهیه وبرای رسیدگی وتصویب به مجلس شورای اسلامی تسلیم می‌گرددهر گونه تغییر درارقام بودجه تابع مراتب مقرر در قانون خواهد بود .پس از تقدیم بودجه به وسیله رئیس جمهور به مجلس مطرح در جلسه علنی لایحه بودجه برای رسیدگی به کمسیون مجلس ارجاع می شود .‎کلیه موارد بودجه در کمسیون مورد بررسی قرار می گیرد و در صورت نیاز نمایندگان به توضیح از طرف سازمان مدیریت و برنامه ریزی و وزارتخانه افرادی برای پاسخگویی در جلسه حاضر می شوند.پس توسط مخبر کمسیون در جلسه علنی مجلس به بحث گذاشته شده و پس از کفایت مذاکرات در جلسه علنی رای گیری شروع می شود . و بعد از تصویب مجلس بودجه به شورای نگهبان در سال می شود.و آنگاه که شورای نگهبان نیز آن را تحویل نمود به وسیله ریئس مجلس به ریئسات جهموری ارسال می گردد.
3- اجرایی بودجه :
ریئس جمهور وقوهء مجریه مسئول اجرای بودجه می باشد. به عبارت دیگر اجرای بودجه درصلاحیت قوه مجریه است پس از ابلاغ قانون بودجه به دولت مقدمات اجرای بودجه به وسیله دولت و دستگاههای اجرایی فراهم می شود.
4- نظارت بر اجرای بودجه:
درایران معمولاً نظارت براجرای بودجه از سه طریق صورت می گیرد.
1- نظارت اداری(دولت)2- نظارت پارلمانی(مجلس دیوان محاسبات)3- نظارت قضای(توسط قوه قضایه)
1- نظارت اداری: منظور نظارتی است که توسط قوه مجریه وبه عبارت دیگرتوسط دستگاه اجرایی قبل ازخرج یا حین خرج به عمل می‌آید.
2- نظارت پارلمانی: معمولا‌ًتوسط دیوان محاسبات کشور صورت می گیرد ووزارت پارلمانی پس از پایان سال مالی انجام می گیرددیوان محاسبات رابط بین دولت ومجلس است و به حسابهای وزارتخانه،سازمانها،موسسات وشرکتهای دولتی رسیدگی میکند وگزارش خود را به صورت لایحه تفریق بودجه به مجلس اعلام می دارد.
3- نظارت قضایی: توسط قوهء قضائیه صورت می گیرد معمولاً از طریق سازمان بازرسی کل کشور می باشد.

((نمودار مراحل سیکل بودجه))

 

 

 

 

 

 

 

نکته:مرحله بودجه اقدامات مهمی است که در اجرای بودجه صورت می گیرد وآن عبارت است از :1- تخصیص اعتبار2- امضاءومبادله موافقتنامه طرحهاوفعالیتها3- تشخیص وتامین اعتبار،تعهدوتسجیل(سجلی شدن)حواله ودرخواست وجه است.
تقسیط اعتبار مصوب درفواصل زمانی:معمولاًهر سه ماه یکبارصورت می گیرد.امضاءومبادله موافقت نامه شامل شرح عملیات هر فعالیت یا طرح میباشد که باتوجه به شرایط خاص پیش بینی شده است.
تعهد چیست؟ منظور از تعهد قرضی است که دولت در مقابل دادن کالا یا خدمات بر عهده دارد به این ترتیب با وجود تصویب اعتبار بودجه وزارتخانه یایک سازمان دولتی تا زمانی که تعهدی انجام نگیرد پولی پرداخت نمی شود .
تسجیل چیست؟ عبارت است از میزان بدهی قابل پرداخت به موجب اسناد مثبته منظور از تسجیل این است که میزان بدهی دولت پس از رسیدگی به اسناد در برابر هر یک از طلبکاران تعیین شود.
حواله ودرخواست وجه: حواله سندی است که به وسیله وزارتخانه یا موسسه دولتی برای پرداخت از محل اعتبارات مربوط به ذیحساب در وجه ذینفع صادر می شودودرخواست وجه سندی است که ذیحساب برای پرداخت حواله های صادر شده از محل اعتبارات بودجه عمومی دولت به عهده خزانه دروجه حساب وزارتخانه یا موسسه مربوط صادر می کند.
موافقتنامه چیست؟ عقدی است حقوقی ،فنی ومالی که دستگاه اجرایی تعهد می نماید از یک طرف شرح عملیات مندرج در آن را رعایت کندوازطرف دیگرسازمان برنامه وبودجه به موازات پیشرفت فیزیکی عملیات ،اعتبارات مصوب را براساس تقصیص اعتبار در اختیار دستگاه اجرایی قرار می دهد.
موافقتنامه چیست؟ یک سند مالی معتبر است و در دیوان محاسبات کل کشوروسازمان بازرسی که دومرجع ناظر برقوه مجریه هستند قابل استفاده می باشد موافقتنامه یکی از ابزارهای نظارت قوه مجریه است ووسیله اطلاع رسانی است از آنچه که در درون این قوه می گذرد.
ماده37 قانون برنامه وبودجه چنین است:سازمان برنامه وبودجه موظف است گزارشهای مربوط به پیشرفت عملیات عمرانی وبودجه کل کشور رابه شرح زیر تنظیم نماید:
1-گزارش شش ماهه حاوی پیشرفت عملیات
2-گزارش اقتصادی سالانه شامل تجزیه و تحلیل وضع اقتصادی کشور در سال گذشته
3-گزارش جامع درباره عملیات انجام شده و کارهای ناتمام در هر دوره این گزارشات تقدیم رئیس جمهور می شود.
4-گزارش مربوط به هر دوره برنامه باید حاوی اظهار نظر نسبت به ارزش یابی عملیات و تحقق هدفهای برنامه بوده وبه پیوست گزارش عملکرد هردوره توسط رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی تقدیم می شود.
موافقتنامه‌ها چند نوع هستند توضیح دهید؟موافقتنامه ها دو نوع هستند.
1) موافقتنامه های اعتبارات جاری 2) موافقتنامه اعتبارات عمرانی
1) موافقتنامه اعتبارات جاری: باید به نحوی تنظیم شود که حتی یک فرد بی اطلاع با مطالعه آن ازعملیات دستگاهها،برنامه ها، هدفها وحجم وظائف واعتبارات آگاهی یابد.معمولاًحجم کاربرحسب مترمربع یا حجم کار توسط نیروی انسانی برآورد می شود.
نکته مهم :هر قدر به حجم اعتبارات عمرانی اضافه شود درصدحجم اعتبارات جاری کاهش می یابدوبرعکس هر مقدارازحجم اعتبارات عمرانی کم شود حجم اعتبارات جاری نسبت به حجم اعتبارات افزایش می یابد.
در موافقتنامه اعتبارات جاری این مطالب درج میشود:
1. نیروی انسانی فنی که کارهای تخصصی را انجام می‌دهد.
2. نیروی انسانی اداری که کارهای پشتیبانی را انجام می‌دهد.
3. نیروی انسانی خدماتی که کارهای سرویس را انجام می دهد.
4. تعیین یک ضابطه ازپراکندگی عملیات
5. میزان اجاره بهای واحدهای استیجاری
6. قراردادهای منعقده در جهت نگهداری تاسیسات
7. میزان سوخت مصرفی (بنزین خودروها)
8. میزان حجم مواد مصرفی
9. سایر موارد
موافقتنامه اعتبارات عمرانی:این موافقتنامه الهام گرفته ازتعریف طرح مندرج دربند 10 ماده1 قانون برنامه وبودجه کشور است.
2)تعریف طرح عمرانی: منظور مجموعه عملیات وخدمات مشخصی است که براساس مطالعات توجیهی که توسط دستگاه اجرایی انجام می شود. طی مدت معین با اعتبار معین برای تحقق بخشیدن به هدفهای برنامه عمرانی به صورت سرمایه گذاری ثابت شامل هزینه های غیرثابت اجراء می گردد.
طرحها به سه نوع تقسیم می شوند:
1. طرحهای انتفاعی 2. طرحهای غیرانتفاعی 3. طرحهای مطالعاتی
آنچه که در موافقتنامه عمرانی باید درج شود:
1) نام طرح باید مختصر باشد.
2) مجموعه عملیات طرح باید گویا باشد.
3) اجراءیا مطالعه طرح دارای توجیح اقتصادی،اجتماعی وفنی باشد.
4) مشخص شود که کدام دستگاه اجرایی آن رااجراءمیکند.
5) مدت آن باید معلوم باشد.
6) اعتبارات لازم پیش بینی شود.
7) اجرای طرح درراستای برنامه5 ساله باشد.
8) عملیات یاخدمات طرح به صورت سرمایه گذاری ثابت اقتصادی یااجتماعی باید منتهی به تشکیل سرمایه گردد.
مهمترین عامل توجیح یک طرح عمرانی چیست؟وجود رابطه منطقی بین هزینه های ثابت طرح و هزینه های غیر ثابت وابسته آن.
طرح انتقاعی: منظور طرحی است که در مدت معقولی پس از شروع به بهره برداری علاوه بر تامین هزینه های جاری سودی عاید دولت بکند.
طرح غیر انتقاعی: منظور طرحی است که برای انجام برنامه های رفاه اجتماعی و عملیات زیر بنایی و یا احداث و تاسیسات ، جهت تحصیل کلیه وظایف دولت اجرا می شود و هدف کسب سود نیست.
طرحهای مطالعاتی: طرحی است که براساس قرارداد بین سازمان برنامه و بودجه و سایر دستگاههای اجرایی بامؤسسات علمی برای بررسی مورد خاصی اجرا می گردد. نظر به اینکه دو اصطلاح پیش پرداخت و علی الحساب معمولاً در حسابداری و بودجه کاربرد فراوانی دارد در زیر هر یک توضیح داده می شود .
پیش پرداخت: عبارت است از پرداختی که از اعتبارات مربوط بر اساس احکام و قراردادها طبق مقررات پیش از انجام تعهد پرداخت می شود.
علی الحساب: پرداختی که به منظور ازای قسمتی از تعهد با رعایت تعهدات صورت می گیرد.
تفاوت پیش پرداخت و علی الحساب: تفاوت در آن است که در پیش پرداخت کاری انجام نشده وکالایی یا خدمتی به مرحله تعهد نرسیده است که معمولاً در برابر اخذ یک ضمانت نامه به پیمانکار طبق قرارداد پرداخت می شود در حالی که علی الحساب به منظور پرداخت قسمتی از کارهای انجام نشده و یا کالاهای خریداری شده یا خدمات انجام یافته پرداخت می شود .
دیوان محاسبات کشور چگونه سازمانی است: دیوان محاسبات کشور به منظره چشم قوه مقننه بر روی قوه مجریه است و عملیات دولت بر اساس اصل 55 زیرنظر دارد .
هدف دیوان محاسبات کشور چیست: اعمال کنترل و نظارت مستمرمالی به منظور حفاظت از بیت المال است.
دیوان محاسبات از چه طریقی نظارت می کند: معمولاً به سه طریق نظارت می کند.
الف )کنترل عملیات و فعالیتهای مالی کلیه وزارتخانه ها،موسسات دولتی،شرکتهای دولتی و سایر دستگاههای که از بودجه دولت استفاده می کنند.
ب)حسابرسی می کند وجوه مصرف شده ودر آمدهای وصول شده توسط دستگاهها.
ج)نهایتاً گزارش وتدوین می کند که حاوی نظارت خود در تفریغ بودجه و نشان دهنده عملکرد مالی دستگاههای دولت و آن را به مجلس شورای اسلامی ارائه می دهد.
وظایف و اختیارات دیوان محاسبات :
1- حسابرسی یا رسیدگی کلیه حسابهای در آمد و هزینه دستگاههای دولتی
2- بررسی وقوع عملیات در دستگاهها به منظوراطمینان از وصول در آمدها وانجام هزینه هاو سایر دریافتها و پرداختها
3- رسیدگی به موجودی حساب اموال و دارائیهای وزارتخانه و سازمانها
4- بررسی جهت اطمینان از برقراری روشها و دستورالعملهای مناسب مالی
5- اعمال نظردر خصوص لزوم وجود مرجع کنترل کننده داخلی
6- رسیدگی به حساب کسری ابواب جمعی و تخلفات مالی
7- تجزیه و تفریغ بودجه ارسالی از طریق قوه مجریه براساس نتایج حاصل از بررسی
دیوان محاسبات مستقیماً زیرنظر مجلس شورای اسلامی می باشد ودارای استقلال مالی واداری است اعتبار آن بنا به پیشنهاد دیوان محاسبات درلایحه بودجه کل کشور منظور می شود مقرر دیوان محاسبات در تهران است و در مرکزاستانها دارای واحد استانی است.
رئیس دیوان محاسبات را چه کسی انتخاب می کند؟مجلس ،رئیس دیوان محاسبات کشور پس از افتتاح مجلس در هردوره بنا به پیشنهاد کمیسیون دیوان محاسبات و بودجه مجلس و تصویب نمایندگان مجلس انتخاب می شود. برکناری رئیس دیوان محاسبات کشور باپیشنهاد کمیسیون بودجه و رای مجدد نمایندگان انجام می گیرد.(4سال)
دیوان محاسبات کشور دارای چهار هیئت مستشاری است . دادسرا، درتهران وهیئت مستشاری ودادیار مقیم در4 منطقه کشور دارد.
ترکیب هیئتهای مستشاری: هر هیئت مرکب ازسه مستشار است که یکی از آنها رئیس هیئت می‌باشد.هر منطقه هم شامل چهار استان بوده ومقرر هر هیئت مستشاری در مرکز یکی از استانها خواهد بود.
رئیس دیوان محاسبات کشور درطی دو ماه پس ازاینکه حکم خود رااز مجلس گرفت چهل نفر رااز میان کارکنان که امین،مومن ومتخصص باشد به کمسیون مجلس(کمسیون بودجه مجلس)پیشنهاد می کندکمسیون بودجه هم 24نفر رابه عنوان اعضای هیئتهای مستشاری،8نفر رابه عنوان عضو جانشین انتخاب نموده وبه رئیس دیوان محاسبات کشورمعرفی می‌کند.جلسات هیئت مستشاری با حضور 3نفر رسمیت یافته وآراء آن معتبر است.
روشهای پیش بینی درآمد هزینه: ابتدا روشهای پیش بینی درآمددر اصول بودجه بیان شد که درآمدهای بودجه تخمینی هستند وهر درآمد ی چه به صورت درآمد عمومی وچه به صورت درآمد اختصاصی باید به موجب قانون وصول شود.
روشهای متداول دربرآورد درآمدها به شرح زیر است :
1- روند سالهای قبل
2- تجزیه وتحلیل سریهای زمانی است.معمولاً به منظوردقت در پیش بینی درآمدهااز میانگین متحرک سه سال قبل استفاده می شود تا در برابر نوسانات اقتصادی با استفاده از سریهای زمانی بر آورد درآمدها دقیقتر می باشد.
3- تجزیه وتحلیل همبستگی ها: مثلاً حجم واردات در رابطه با حقوق وعوارض گمرکی در برآورد این درآمد می‌تواند کمک نماید وگاهی اوقات رابطه همبستگی یک یا چند جانبه می‌باشد.
4- استفاده از نمونه‌گیری: این روش در مورد درآمدهایی که دارای فراوانی های مختلف در ماههای مختلف سال می باشد استفاده می گردد ویا با ماه یا سال مشابه سال قبل مقایسه می‌شود.
5- تخمین کارشناسی: در این روش کارشناس با بررسی عوامل خارجی وداخلی واوضاع واحوال اقتصادی با تجربه کارشناسی درآمدهارا پیش بینی می نماید.
6- نتایج تجربی حاصل از مطالعات تطبیقی: مطالعات تطبیقی با روشهای آماری و مطالعه وسیع وضع عمومی اقتصاد کشور و بررسی وضع بازار،در آمدهارا پیش بینی می نماید.
روشهای پیش بینی هزینه های دولت: در اصول بودجه بیان شد هزینه ها در بودجه باید تحدیدی حدوحدود باشند، تجاوز از مقدار پیش بینی شده ممنوع است. معمولاً هزینه منابع انسانی سهم عمده و قابل ملاحضه ای را در اجرای عملیات و فعالیتها به عهده دارد و حدود 70الی80 درصد اعتبار را در بر می گیرد .
منابع تاسیساتی و تجهیزاتی نیز تسهیلات لازم را در جهت اجرای و فعالیتها فراهم می آورد که حدود 20الی30درصد می باشد اعتبارات را به خود اختصاص می دهد .اولین گام در پیش بینی هزینه ها شناخت مراحل هزینه و عوامل هزینه از کمیت های مقداری تشکیل می شود.
این کمیت های مقداری شامل:1- عملیات 2- فعالیتها 3- برنامه های دستگاههای اجرای است که قابل تقدیم به پول و اعتبار می باشد.
عملیات دستگاهی دولت ازیک طرف درقالب برنامه های بودجه ای طبقه بندی شده اند وازطرف دیگر درقالب مواد هزینه که به منزله دو کفه ترازو می باشد مجموعه ای از عملیات همگن در قالب برنامه ظاهر می شود.
هزینه ها چند نوع هستند؟
1) روش پیش بینی هزینه های پرسنلی:1- هزینه پرسنلی شامل حقوق ودستمزد مزایا کمکهای دولتی به کارکنان می باشد. اگر بخواهیم حقوق کارکنان را برای سال بعد پیش بینی بکنیم ابتدا باید استخدام های جدید رادرنظر بگیریم ثانیاً تعداد پرسنلی راکه از کادرخارج شده اند. مانند:بازنشتها،بازخریدها،استفاءدهندگان وانتقالی ها رااز لیست حقوق حذف کنیم چون اثری درمحاسبات ندارند.آنوقت بودجه را این گونه پیش بینی خواهیم کرد.
اعتبار حقوق ودستمزد سالیانه=12*جمع حقوق ومزایای ماهیانه
اعتباریکساله کارکنان انتقالی=کارکنان انتقالی ازسایر دستگاهها*اعتبار حقوق ودستمزدسالیانه
اعتبار برحسب ماههای استخدام=استخدام های جدید*اعتبار یکساله کارکنان انتقالی
2- برآورد ارتقاءیا پایه های آنها: بطور متوسط کارکنان دولت که تابع قانون استخدام دولتی هستند. هر2سال به یک پایه ترفیع می یابد پس می توان گفت درطول سال تقریبا نصف کارکنان استحقاق دریافت پایه را دارد اگر بخواهیم اعتبار ترفیع پایه رابرای سال بعد در نظر بگیریم به این شکل خواهیم نوشت.
جمع اعتبار برای ترفیع پایه حقوق = 12ماه * متوسط رقم پایه به ریال * * تعداد کارکنان
3- برآورد ارتقاءگروه شغلی کارکنان: آمارنشان داده است که بطور متوسط معمولا کارکنان در طول سال استحقاق ارتقاءگروه شغلی را دارند لذا برای برآورد اعتبار ارتقاءگروه شغلی ازفرمول زیر استفاده می کنیم.
جمع اعتبار برای ارتقاءگروه شغلی=12ماه * متوسط ارتقاء گروه به ریال * * تعداد کارکنان
4- روش برآورد حق التدریس: معمولاً5%درصد افزایش کارکنان پیمانی وخرید خدمت درپیش بینی بودجه سال بعد در نظر گرفته می شود درموسسات آموزشی وپژوهشی حق‌التدریس وحق التحقیق باید به سطح اعتبارات حقوق ودستمزد اضافه شود وهمچنین حقوق و دستمزد کارکنان خارجی باید مورد توجه قرار گیرد اما در محاسبه حق التدریس سال بعد از فرمول زیر استفاده می شود.
اعتبارپیش بینی شده برای برآوردحق التدریس= تعدادهفته‌های‌تحصیلی * تعدادساعتهای تدریس درهفته * تعدادکلاسهای دایردرهرواحد آموزشی
محاسبه حق التحقیق براساس‌آئین نامه مصوب هیئت وزیران انجام می‌گیرد مگرآنکه به موجب مجوزهای خاص از آئین نامه ویژه دیگری نیز استفاده نمود.
اضافه کار: محاسبه اضافه کار بر اساس ضوابط ناظر بر تهیه وتنظیم بودجه به عمل می آید و معادل یک دهم جمع حقوق و مزایای شغل کارکنان شامل می باشد که به طور متوسط حدود15الی20 ساعت در ماه برای کلیه کارکنان خواهد داشت اما دستگاهی می تواند تا 120ساعت در ماه در مقابل عدم پرداخت به دیگر کارکنان دربرابر کار اضافی پرداخت نماید. که برای کارگران نیز تا سقف 120 ساعت در ماه تعیین گردیده است میزان هر ساعت اضافه کار معادل یک ،صد وپنجاهم حقوق ومزایای مستمر خواهد بود.
روش محاسبه پاداش و عیدی کارکنان دولت: براساس ضوابط اجرایی بودجه صورت می پذیرد وگاهی براساس امکانات ومقررات دولت صورت تحقق می یابد کلاً بودجه پاداش عیدی اگر براساس عرف باشد شامل یک ماه حقوق ومزایای مستمر کارکنان خواهد بود.
محاسبه کمکها یا پاداشهای غیر نقدی: به موجب تصریح 56 قانون بودجه کل کشور به هر یک ازکارکنان شاغل،باز نشسته ،وظیفه بگیرو عائله تحت تکلف آنها ووارث ،موتها اعم از کشوری ولشکری کمکهای غیر نقدی پرداخت می شود.
اعتبار مورد نیاز تعهد =12 ماه * مبلغ * تعداد عائله * تعداد کارکنان مشمول دریافت کمک
روش برآورد کمک عائله بندی(حق اولاد): آمار نشان می دهد که در تهران حدود 40درصد یا بیشتر کارکنان مشمول دریافت کمک عائله مندی خواهد بود لذا برای محاسبه کمک عائله مندی درصورتی که اطلاعات کافی در دست نباشد می توان از شاخص های زیر استفاده کرد.
اعتبار مورد نیاز= 12ماه * مبلغ *40 % * تعداد کارکنان شاغل و بازنشسته و مستمری بگیر
درنقاط محروم کشور این نسبت افزایش می‌یابد و در بعضی منابع 85%کارکنان را شامل می‌شود .
سایر مزایا و کمکها: در تهران به منظور ایاب‌و ذهاب کارکنان امکاناتی از طریق در اختیار گذاشتن بلیط اتوبوس شرکت واحد انجام شده است یا بیمه مازاد درمان که معمولاًیک سوم بهای آن را کارمند و دو سوم بهای آن را دستگاه دولتی می پردازد .آمار نشان می دهد که حدود75%کارکنان دولت ازمزایای بلیط اتوبوس یااستفاده ازسرویس‌دستگاه بهره مندمی شوند. به طوری کلی ترکیب هزینه های جاری دردستگاههای دولتی به طور نسبی به‌کل‌اعتبار به شرح زیر می باشد.
هزینه های پرسنلی 70الی 80%- هزینه های اداری 20تا25%
هزینه های سرمایه ای حدود 2الی 3%- هزینه های انتقالی 2الی 5%
2) هزینه های اداری را چگونه پیش بینی می کنند؟ هزینه های اداری شامل: هزینه سفر،هزینه فوق العاده سفر،هزینه حمل ونقل، هزینه ارتباطات ، هزینه اجاره ساختمانهاومسافرتهابراساس برنامه های تدوین شده بازدیدهای نظارتی جزء همان هزینه های اداری است به عنوان مثال برآورد هزینه های مربوط به خدمات قرار دادی را در نظر بگیرید.
برآورد هزینه نگهداری ساختمان وبرآورد حق بیمه ساختمان برآورد هزینه نگهداری وسائط نقلیه وبرآورد هزینه های ثبتی،حقوق مشاوره،خدمات و سایر هزینه های اداری معمولا براساس عملکرد هزینه سال قبل به انضمام افزایش ناشی از تورم نرخ این قبیل‌هزینه ها قابل تخمین است.
روش برآورد سوخت برق،آب دستگاههای دولتی: برآورد سوخت حرارتی به ازای هر صد متر مربع زیر بنا 15 لیتر روزانه گازوئیل قابل تخمین است و در صورتی که سوخت حرارتی به وسیله گاز شهری تامین شود براساس کارکرد تقریبی کنتور یا سطح زیر بنا براساس قبوض شرکت ملی گاز ایران قابل برآورد می باشد.
برآورد سوخت وسائط نقلیه: آمار نشان می دهد معمولاً از اتومبیلهای اداری در طول روز در حال حرکت می باشند اگر به طور متوسط 100 کیلومتردر سطح شهر یا خارج از شهر طی نمایند وهر صدکیلومتر 15 لیتر مصرف نمایند در300 روز مفید اداری ازقرار هر لیتر 800 ریال رابطه زیررا برقرار می کند.
اعتبار مورد نیازسوخت=800 × تعداد خودرو×300روز×15 × × تعداد اتومبیل موجود اداری
3) برآورد هزینه های سرمایه ای: هزینه های سرمایه ای در بودجه جاری کشور حدود 5تا2% درصداز کل بودجه دستگاه اجرایی را شامل می شود و بیشتر وظیفه نگهداشت سطح کالاهای سرمایه ای راکه دراداره امور یک واحدنقش سرویس دهنده را داردعهده داراست هزینه های سرمایه ای شامل ،ایجاد ساختمان تاسیسات و ماشین آلات و تجهیزات کلاً کالاهای مصرف نشدنی مثل:محل احداث پل
روش برآورد هزینه های انتقالی (هزینه های بلاعوض): پرداختهای انتقالی براساس نوع فعالیت دستگاههای اجرایی متفاوت است وهر دستگاه طبق ضوابطی این هزینه ها رابرآوردمی‌کند.
1- هزینه های انتقالی شامل کمک واعانه بخش عمومی شامل کمک یک دستگاه دولتی به دستگاه دولتی دیگر
2-کمک واعانه بخش خصوصی‌شامل:کمک به دانشجویان درموسسات آموزش عالی،بهزیستی،بنیاد شهید
3- باز پرداخت وام وپرداخت بهره
4- پرداختهای انتقالی به کارکنان شامل کمکهای غیرنقدی مستمری بگیران.

طبقه بندی ها درنظام بودجه ایران: طبقه بندی آرایش سازمان یافته ای است که تسهیلات لازم را در جهت تصمیم گیری ،تفکر،انتخاب وچگونگی کیفیت ومدیریت اجراء ونظارت برآنها فراهم می آورد طبقه بندی به منزله خمیر مایع واسکلت وچارچوب هرتفکرسیستمی است لیکن نباید هدف راکه بازده نهایی کار است فدای قالبهای طبقه بندی نمود.بودجه دولت که آیینه تمام نمای فعالیتها وعملیات دولت است در قالبهای به شرح زیر طبقه بندی می شود:
1- طبقه بندی دستگاهها2- طبقه بندی عملیات دولت(امور،فصل،برنامه وغیره…)3- طبقه بندی هزینه ها4- طبقه بندی درآمدها5- طبقه بندی اقتصادی
طبقه بندی دستگاهها: طبقه بندی دستگاهها قدیمی ترین واولین پدیده درنظام بودجه ریزی دولتی است واعتبارات بودجه برحسب دستگاهها مشخص می شود ودستگاهها در دولت نقش عامل را دارند این عامل واصطلاحاً در نظام بودجه ایران دستگاهها ی اجرایی می گویند.
دستگاه اجرایی را تعریف کنید؟ منظور از دستگاه اجرایی وزارتخانه ها،نیروها وسازمانها تابع ارتش، استانداری یا فرمانداری کل، شهرداری وموسسات وابسته به شهرداری، موسسه دولتی موسسه وابسته به دولت، شرکتها ی دولتی موسسه عمومی عام المنفعه وموسسه اعتباری تخصصی که عهده دار قسمتی از برنامه های سالانه دولتی بشود.
درحقوق اداری ایران به موجب قانون 13 آبان 1309 اعمال دولت به دوقسمت تقسیم شده است .1- اعمال حاکمیت 2- اعمال تصدی‌گری
این دو واژه از مجرای حقوق فرانسه وارد حقوق اداری ایران شده است. طبق نظریه علمای حقوق فرانسه دولت مظهر حقوق حاکمه جامعه است و طبق قانون اختیاراتی دارد که اعمال حاکمیت می کند مانند حفظ نظم وامنیت درکشور مانند وصول مالیات، برقراری عدالت اجتماعی اما امروز ، وظایف دولت محدود به موارد فوق نمی شود زیرا درعصر حاضر اوضاع واحوال اقتصادی واجتماعی کشور ما تغییر یافته است بنابراین دولت نسبت به اعمال تصدی دربرابر مردم مسولیت مدنی دارد ودر قبال مردم مسولیت سیاسی، اقتصادی، اجتماعی ازبابت تصدی بعضی امور عهده داراست.
شرکت سهامی: شرکت سهامی شرکتی است که سرمایه آن به سهام تقسیم شده است ومسولیت صاحبان سهام محدود به مبلغ اسمی سهام آنها است.

 

 

 

 

 


مشخصات عمده شرکتهای دولتی مشخصات عمده دستگاههای دولتی
(وزارتخانه‌ها، موسسات دولتی)
1- اعمال تصدی دولت را انجام می دهند. 1- اعمال حاکمیت دولت را بر عهده دارند
2- براساس سیستم حسابداری بازرگانی اداره می شوند. 2- براساس سیستم حسابداری دولتی اداره می‌شوند.
3 - معمولاًتابع قانون استخدام شرکتهای دولتی هستند. 3- سازمانها معمولاً تابع قانون استخدام کشوری هستند.
4-معمولاً تابع مقررات مالی ومحاسباتی وتدارکاتی مجموع عملی هستند. 4- تابع قانون محاسبات عمومی که در مجلس تصویب شده است.
5- به موجب قانون تاسیس شده اند. و بیش از50%درصدسهام آنان متعلق به دولت است 5- دستگاههای دولتی درسازمانها براساس قانون تاسیس شده‌اند.
6- از نظر تشکیلاتی تابع مجمع عمومی می‌باشند. 6- از نظر تشکیلاتی تابع وزیر ،معاون یا بالاترین دستگاه اجرایی است.
7- مراجع تصویب کننده آن مجمع عمومی است. 7-مراجع تصویب کننده بودجه توسط مجلس است.
8- تامین هزینه‌ها ا زطریق فروش کالاهاو ارائه خدمات است. 8- تامین هزینه ها از محل بودجه عمومی دولت است.

 


ارکان شرکتهای دولتی را نام ببرید :
الف)مجمع عمومی ب)هیئت مدیره ج)مدیر عامل د)بازرسان
چگونگی انتخاب شماره طبقه بندی دستگاهها: شماره طبقه بندی دستگاه مصرف نام دستگاه و شکل حقوقی آن می باشد که از یک شماره 6رقمی تشکیل شده است و اولین شماره سمت چپ تعیین کننده نوع دستگاه (دستگاه دولتی، شرکت دولتی، موسسه انتفاعی وابسته به دولت، عام المنفعه)به دولت است.
اولین شماره مربوط به دستگاه دولتی است که شماره 1 می باشد و سپس 500 شماره افزایش
می یابد.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  54  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بودجه

دانلود مقاله ورزش و سلامتی کودکان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله ورزش و سلامتی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

ورزش منظم یکی از مهمترین راهکارهای کسب سلامتی برای بچه ها و بزرگسالان است. فعالیت بدنی، وزن مطلوب را حفظ می کند، طول استخوانها را افزایش می دهد و در نهایت از خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی می کاهد. پزشکان باید موقعیت وزنی کودکان ونیز میزان فعالیت بدنی آنها را طی یک دوره پزشکی مداوم ارزیابی کنند. متخصصان موظفند با توصیه های ساده به بچه ها و خانواده ها زمینه را طوری فراهم کنند تا با حداقل صدمه، حداکثر نشاط و لذت حاصل شود. همه افراد به ورزش نیازمندند. معمولاً پزشکان با توجه به سن، موقعیت فیزیکی، مراحل پیشرفت و میزان علاقه مراجعه کنندگان جوان و نوجوان مناسب ترین فعالیت بدنی را به آنها توصیه می کنند. نادیده گرفتن ارتقاء سلامتی بین افراد جوان و خردسال به دو دلیل است: 1) تنبلی و سستی بین بزرگسالان بیش از کودکان است چون بچه ها به طور طبیعی و ناخود آگاه فعال هستند. 2) خطر ابتلا به بیماریهایی مثل دیابت و بیماریهایی قلبی بین افراد بالغ بیشتر است. به هرحال، با توجه به بررسی های انجام شده ، کودکان و نوجوانان به طور کامل فعال و با تحرک نیستند. شایان ذکر است که باید بچه ها به ورزشهایی بپردازند که برای بهبود بیماریهای قلبی و نیزارتقاء سلامتی طولانی مدت مفید است. متاسفانه تقریباً بیش از نیمی از آنها فعال نیستند. ضمناً، دخترها در خلال سن بلوغ و پس از آن کمتر از پسرها به ورزش می پردازند . این روند حتی با آموزشهای پزشکی و ورزشی هم قابل درمان نیست. تنها کمی بیش از یک دوم دانش آموزان دبستان و راهنمایی باید در کلاسهای ورزشی روزانه شرکت کنند. میزان اهمیت به ورزش بین دانش آموزان دبیرستانی نه تنها نباید کاهش یابد بلکه باید افزوده شود.
چگونگی ورزش سلامتی کودکان را تامین می کند
کنترل وزن: ارتباط بین فعالیت فیزیکی و چاقی در سنین چاقی در سنین پایین کاملاً مشخص نیست و مطالعات مربوط به آن هم نتایج ثابتی را در اختیار متخصصان قرار نمی دهد. با این وجود، با افزایش وزن و تحرک و نیز کاهش مصرف کالری می توان وزن را کاهش داد.
نگرانی افزایش وزن بین کودکان و نوجوانان کاملاً به جا و منطقی است. بچه های چاق در معرض بیماریهای فشار خون، دیابت نوع دوم، نامنظمی هورمون رشد، مشکلات تنفسی و استخوان قرار دارند. این بیماران از فقدان اعتماد به نفس و روابط اجتماعی رنج می برند.

 

 

 

رشد و نمو استخوان
: ورزش باعث تاثیرات ثابت در رشد و نمو استخوان می شود. فعالیت بدنی ، خطر ابتلا به پوکی استخوان را با افزایش غلظت مواد معدنی کاهش می دهد. تحقیقات انجام شده در مورد 40 پسر بالغ که به مدت 30 دقیقه و سه بار در هفته به ورزش می پرداختند حاکی از آن بود که، حجم استخوان کمر و پا، و غلظت مواد معدنی در بدن آنها دو برابر کسانی است که تحرک کمتری داشتند.نتیجه این تحقیق در مورد 45 زن نابالغ هم مثبت بود. محققان معتقدند که میزان حجم استخوان حتی پس از توقف ورزش کاهش نمی یابد. آنها به این نتیجه رسیده اند که انجام حرکات ورزشی قبل از سن بلوغ درصد شکستگی استخوان را پس از سن یائسگی تقلیل می دهد.
مراقبت ازقلب و رگهای خونی:
اغلب ، بیماریهای قلبی عروقی در بزرگسالان نمایان می شود، با این وجود در سنین پایین هم ممکن است که با آنها مواجه شویم. تحقیقات نشان می دهد که ورزشهای هوازی در جلوگیری از بیمارهای قلبی عروقی بزرگسالان بسیار موثر است، اما در مورد بچه ها هنوز نامشخص است.سلامت فکری و ذهنی:با توجه به آخرین شواهد، ورزش در بهبود افسردگی و اضطراب بزرگسالان وکودکان بسیارموثر است . فعالیت بدنی یکی از راهکارهای مبارزه با هیجان روحی است. با توجه به برسی های انجام شده در مورد 220 بزرگسال مؤنث مضطرب و نگران، آن دسته از افرادی که در برنامه های ورزشی سخت شرکت می کنند کمتر از تنش های فیزیکی و روحی رنج می برند.
برنامه ریزی
مهمترین نکته برای پزشکان این است که به طور مثبت تمایل جوانان را به ورزش زیاد کنند و نیز دریابند که هر فعالیت بدنی برای فرد خاصی مناسب است. کودکان ناتوان نسبت به هم سن و سالان توانای خود کمتر با ورزش آشنایی دارند. جالب این که این افراد برای افزایش قدرت بدنی و تناسب اندام خود به ورزش بیشتری هم نیازمندند بجزکودکان علیلی که درسازمانهای ملی و جهانی( مثل المپیک) فعالیت دارند، بقیه ازتحرک بدنی اندکی برخوردارند، بنابراین باید تک تک افراد، مدارس و مؤسسات مختلف نهایت سعی خود را بکنند تا روز به روزاین انگیزه مثبت را بین آنان افزایش دهند. پزشکان می توانند با تهیه فهرستی از فعالیتها، به میزان مصرف انرژی و تحرک بدنی بیماران پی ببرند. درضمن این روش به پزشکان کمک می کند تا ورزش هایی را پیشنهاد کنند که متناسب با سن، اندام، علاقه و موقعیت بدنی آنها باشد، معمولاً سوالات در رابطه با موارد زیر است:
- آموزشهای بدنی که شامل کلاسهای ورزشی مداوم و انواع فعالیتهاست.
- ورزشهای هوازی مثل دویدن، فوتیال و نیز فعالیتهای غیر هوازی مثل بیس بال.
- ورزشهای تفریحی و جسمانی دیگر مثل اسکیت، راهپیمایی و نیز فعالیتهای شدید بدنی.
قابل توجه است که هیچ ورزشی به تنهایی برای سلامت جسمانی و روانی نوجوانان و کودکان مفید نیست. این نکته بسیار مهم است که با کمک اولیاء بتوانیم فعالیتهای بدنی را انتخاب کنیم که با سن و توانایی فیزیکی بچه ها متناسب باشد. یکی از اهداف اصلی متخصصان این است که بتوانند 30 دقیقه ورزش سبک و آرام را در اکثر روزهای هفته دانش آموزان بگنجانند. پیاده روی و پیمودن پله، باعث تناسب همه جانبه وسلامت روز افزون می شود. انجام ورزشهای سنگین بین اکثریت افراد جامعه شایع است، و حتی کودکان نابالغ هم می توانند با حداقل خطر و نیز هیچ گونه صدمه ای به استخوانها، عضلات و مفاصل ، نتایج خوب و مثبتی کسب کنند.
باید دقت کنیم که نظارت دقیق و همه جانبه هم در انجام حرکاتهای فیزیکی بسیار مهم است. بچه ها نباید اجسام سنگین بلند کنند، ضمناً باید تا رشد کامل اسکلت بدنشان از پرتاب وزنه خودداری کنند.
گاهی اوقات پزشکان بچه ها را به انجام ورزشهایی وا می دارند که متناسب با توانایی و میزان آسیب پذیری آنهاست. متخصصان به افراد مبتلا به بیماری ضعف رباط ها پیشنهاد می کنند تا بیشتر به شنا و دوچرخه سواری بپردازند و از ورزشهایی مثل بسکت بال که منجر به پیچ خوردگی می شود اجتناب کنند.
کاهش صدمات حین ورزش
رعایت اصول ایمنی مهم ترین عامل به شمار می رود. با این وجود حوادث ناگوار مربوط به ورزش بسیار شایع است. یکی از بررسی ها حاکی از آن است که 22 درصد از بچه های مدرسه ای طی انجام فعالیتهای بدنی مصدوم می شوند و اغلب این حوادث هم بسیار جدی است. با بکارگیری روشهای دقیق و حساب شده می توان از این ناراحتی ها جلوگیری کرد.
به عنوان مثال، اولیاء باید به طور کامل دریابند که آیا مکانهای ورزشی کاملاً نکات ایمنی را رعایت می کنند یا خیر. با وجود این که حفظ روحیه رقابت بین بچه ها بسیار مهم و مثبت است، باید آنها را ازهل دادن یکدیگر به خصوص در مناطق خطرناک منع کنیم. شایان ذکر است که بچه ها هنگام احساس درد در بدنشان نباید ورزش کنند و نیز نباید با مصرف مسکن در این فعالیتها شرکت کنند. مربیان و اولیاء باید بدانند که صدمات و آسیب های بدنی ممکن است در آینده به لنگی یا پس از افتادن به سائیدگی بازو منجر شود.
به منظور اطمینان بیشتر، کودکان و نوجوانان باید برای هر ورزشی از وسیله ایمنی مناسب آن استفاده کنند. مثلاً هنگام فوتبال کفش های مناسب بپوشند. استفاده از کلاه دوچرخه سواری هم یک الزام است، در ضمن، محیط های ورزشی باید عاری از زباله و گودال باشد.
یکی از مهمترین ، معمولی ترین و سخت ترین صدمات برای بچه ها حین موتورسواری حاصل می شود. باید دقت کنیم که مسیر عبور آنها باید عاری از ترافیک باشد نیز باید ازعلامتهای دوچرخه سواری و راه پیمایی هم در این مکانها استفاده شود. باید به کودکان و نوجوانان توصیه کنیم که هنگام ورزش در معرض آفتاب، از کلاه و عینک آفتابی استفاده کنند. به منظور جلوگیری از فقدان آب، باید به آنها آموزش دهیم که قبل و بعد از حرکات فیزیکی و نیز هنگام انجام ورزش هایی که بیش از 20 تا 30 دقیقه به طول می انجامد از مایعات استفاده کنند.
اثرات پیاده روی در کاهش وزن
پیاده روی نه تنها به عنوان یک ورزش در حفظ سلامتی بدن مؤثر است، بلکه یکی از بهترین ورزش ها برای کنترل وزن به شمار می رود.

 

بسیاری از کسانی که می خواهند لاغر شوند، اغلب به ورزش هایی می پردازند که گمان می کنند کالری بیشتری می سوزانند و تعجب می کنند که چرا بعد از چند هفته هیچ نتیجه ای نگرفته اند.
از بین بردن چربی زائد بدن نیاز به گذشت زمان دارد. درست است که مصرف کالری مهم می باشد، اما برای کاهش وزن، به ویژه در اولین مراحل آن، فقط سوزاندن کالری اهمیت ندارد.
برای کاهش چربی بدن، حتما باید ورزشی را شروع کرد که مستقیما چربی را بسوزاند؛ ورزشی که به آرامی و تدریجا سطح تندرستی را افزایش دهد، طوری که بعدا بتوان برای تسریع در کاهش وزن، تمرین های کالری سوز بیشتری را در برنامه اجرا کرد. پیاده روی احتمالا بهترین ورزش برای کاهش دائمی وزن است.
حتی اگر پیاده روی، باعث سوختن کالری بیشتر نشود، کافی است نگاهی به فواید مثبت آن بیندازیم:
سوزاندن درصد بالاتری از چربی بدن
افزایش سلامتی و سرحال بودن
ازدیاد سطوح انرژی
کاهش بیماری ها
ضمنا یادتان باشد که:
شرکت در پیاده روی آسان است.
پیاده روی با دوستان مفرح است.
پیاد روی ابزار و تجهیزاتی لازم ندارد.
کاهش وزن با یک برنامه پیاده روی می تواند آغاز معقولی باشد
خیلی از آدم های چاق یا کم تحرک، سطح تندرستی پایینی دارند. این امرغالبا به خاطر ورزش نکردن است که به مرور زمان سبب می شود عضلات و سیستم انرژی، کارآیی خود را از دست بدهند. به همین دلیل وقتی یک برنامه ورزشی برای کاهش وزن شروع می شود، انجام آن خیلی دشوار به نظر می آید.
«دویدن» و «پیاده روی سریع» برای سوزاندن کالری، ورزش های فوق العاده ای محسوب می شوند با این همه، برای کسانی که آمادگی جسمانی خوبی ندارند، این ورزش ها غالبا انرژی بَر هستند. ورزش های خیلی شدید باعث می شوند بدن کربوهیدرات بیشتری بسوزاند.
برای سوزاندن چربی لازم است بدن در سطوح پایین تری تلاش کند و بسیاری از ورزش ها اجازه این کار را نمی دهند. «پیاده روی سریع» را در نظر بگیرید: برای سوزاندن کالری و حفظ آهنگ تمرینات با یک مربی همراه، خیلی از مبتدی ها ممکن است سعی کنند محدودیت های موجود را کنار بزنند تا احساس کنند که تمرین درست و حسابی انجام داده اند. لذا اگر تعداد ضربان نبض خیلی بالا باشد، سوزاندن درصد بالایی از چربی غیر ممکن است. پس بیایید درباره سوزاندن چربی چیزهای بیشتری یاد بگیریم.
همچنین پیاده روی ما را قادر می سازد با سرعتی ثابت و مداوم تمرین کنیم، این هم نیاز دیگری است که به ما اجازه می دهد به طور مؤثری چربی بسوزانیم. بسیاری از فعالیت های دیگر نظیر تنیس، فوتبال، هاکی یا بیس بال اغلب نیازمند انفجار عظیم انرژی برای مدت کوتاهی در بین فواصل منظم، آن هم با گامی ساده هستند. این نوع ورزش کردن، به بدن اجازه می دهد که به اصطلاح دنده عوض کند و کربوهیدرات را به عنوان سوخت استفاده کند.
برای سوزاندن انرژی لازم است بدن ما به طور دائم در تمام مدت ورزش، در وضعیت سوزاندن چربی باشد؛ پیاده روی فعالیتی مداوم و تدریجی است، بنابراین حتی اگر شخص فاقد آمادگی جسمانی هم باشد به طور مؤثری به وضعیت سوزاندن چربی دست می یابد.
نکته بسیار مهم در مورد پیاده روی برای کاهش وزن این است که می تواند یک تفریح هم باشد. مثلاً دوستان هم می توانند به پیاده روی ملحق شوند به این ترتیب شما می توانید با آنها صحبت کنید و از جدیدترین اخبار مطلع شوید. می شود موقع خرید رفتن پیاده روی کرد، یک ساعت می توانید دور مغازه ها و مراکز خرید بچرخید و با این کار چربی های ذخیره شده را بسوزانید. در این مورد شاید ایده خوبی باشد که برای ادامه روال سوزاندن چربی، حرکت های مداومی انجام شود، اما تماشای ویترین مغازه ها هم می تواند خوب باشد!
پیاده روی می تواند بهترین راه برای شروع هر برنامه جدید کاهش وزن باشد، البته تا جایی که پزشکتان آن را تائید کند!
برای نگه داشتن بدن در بالاترین حد سوزاندن چربی، پیاده روی مؤثر با کنترل تعداد ضربان قلب، بیشترین تأثیر را دارد.
*هشدار:
- همیشه قبل از شروع هر ورزش جدیدی، تأیید پزشک معتبری را بگیرید. تمام ورزش ها باید تحت نظارت یک مربی صاحب صلاحیت انجام شود.
- چنانچه تعداد سلول های چربی شما زیاد است، باید ورزش کنید و با استفاده از اصول صحیح علمی، برای کاهش چربی سلول ها، رژیم بگیرید. هر روش دیگری منجر به کاهش آب بدن و احتمالاً- پس از قطع رژیم- بازگشت به وضع سابق می شود.

 

 

 


ورزش ضامن سلامتی
مقدمه
در راس تمامى برنامه هاى بهداشتى یک اصل مهم وجود دارد و آن اصلاح شیوه زندگى است که جز با تغذیه مناسب، پرهیز از استرس، ترک سیگار و ورزش حاصل نمى شود.
در این میان نقش ورزش از همه پررنگ تر است. شیوع روزافزون چاقى و بیمارى هاى وابسته به آن که همه از بى تحرکى و فراوانى وسایل مدرن که زندگى را راحت تر مى کنند حاصل مى شود، نشان دهنده این است که آدم هاى بسیارى از ورزش و فواید آن غافلند. ورزش یک عامل حیات بخش در حفظ سلامتى است از آن جهت که همواره با کاهش چاقى، فشار خون و چربى خون که همگى از عوامل موثر در بروز بیمارى هاى قلبى _ عروقى به شمار مى روند، همراه است و باعث بروز تغییرات مثبت در زندگى مى شود، استرس را مهار مى کند و با ایجاد روحیه عالى کیفیت زندگى را بهبود مى بخشد. ضمن اینکه بدن را قادر مى سازد چربى را به نحو مؤثرترى به عنوان سوخت مصرف کند.
فصل تابستان است و در این فصل اوقات فراغت خانواده ها به ویژه فرزندان بیشتر است. و این فرصتی ست برای پرداختن جدی تر به ورزش و تربیت بدنی
به همین بهانه قصد داریم در ویژه نامه تابستانی تبیان چندین نکته کاربردی از ورزش را هرچند بصورت پراکنده تقدیم شما عزیزان کنیم . برخی از این نکته ها مناسب والدین در هدایت فرزندان در امر است و دانستن بخشی دیگر از آنها برای خود والدین نیز به عنوان ورزشکار مفید خواهد بود. در این راه از کارشناسان و پیشکسوتان ورزشی نیز کمک گرفته ایم و طی روزهای آینده حتما توصیه این دوستان را هم به شما تقدیم خواهیم کرد.
1. امام صادق علیه السلام می‌فرماید : همین که بچه‌ها را کاری نداشته باشید و بگذارید محیط اطراف خود را پیدا کنند ، خودشان بر اساس فطرت راهشان را پیدا می‌کنند و دچار تزلزل نمی‌شوند .
2. کودکان را در محیطى قرار دهید که به فعالیت هاى بدنى و جنب و جوش ترغیب شوند. فعالیت و تحرک خردسالان خود را محدود نکنید.
3. حدالامکان و به خصوص اگر فرزندتان خردسال است ، در محل ورزش کنار او باشید. اگر مراقبت شما نامحسوس باشد ، به فرزندتان کمک می کند با اعتماد به نفس بیشتری در میان همسالانش تمرین کند.
4. والدین کودک باید از اهمیت فعالیت هاى جسمانى و تاثیر آن بر رشد جسمانى و روانى فرزندان خود آگاه شوند و باعث افزایش مهارت هاى حرکتى آنان گردند.
5. کودکان نوپا، مهارت هاى حرکتى پایه مثل دویدن، پریدن، پرتاب کردن و ... را کاملاً تحت تاثیر محیط زندگى خود مى آموزند. اگر شرایط جنب و جوش مثل زدن توپ به زمین و دریافت آن براى کودک بوجود نیاید، در هماهنگى چشم و دست او وقفه به وجود خواهد آمد .
6. هر روز به مدت 30 دقیقه ، کودکان نوپاى خود را وادار کنید تا به فعالیت هاى جسمانى سازمان یافته بپردازند. کودکان زیر 7 سال، حداقل به 60 دقیقه فعالیت بدنى در روز نیاز دارند.
7. برای ورزش کردن نیازمند امکانات ، برنامه ریزی دقیق و آموزش صحیح هستید. فراهم کردن همه این ها نیازمند بودجه هنگفتی است که تنها باشگاههای ورزشی از پس آن بر می آیند بنابراین استفاده از باشگاه یا آموزشگاه ورزشی مناسب برای شما و فرزندانتان مفیدتر از ورزش انفرادی است.

8. برای یافتن مرکز مناسب آموزش ورزش به اندازه کافی تحقیق کنید. صرف بررسی آگهی های مندرج در نشریات کافی نیست. شاید اطلاعاتی که از این طریق به شما داده شده ، کافی نباشد. به خصوص که معمولا این آگهی ها فاقد نام و نشان کامل هستند.
9. اگر چه نام و سابقه یک مربی مهم است ، اما توجه داشته باشید هر قهرمان با سابقه ای لزوما یک مربی خوب برای فرزند شما (که در گامهای نخستین ورزش است و باید اصول ابتدایی ورزش را بیاموزد ) نخواهد بود..
10. تحقیق کنید مربی نامداری که به عنوان متولی کلاس ورزشی معرفی میشود ، حتما در تمرینات فرزندتان حاضر باشد. گاهی دیده می شود در برخی مراکز برای جلب نظر والدین از نام برخی ملی پوشان رشته های ورزشی استفاده می کنند و حتی گاهی مجوز آموزشگاه به نام آن قهرمان صادر شده اما وی عملا در تمرینات حضور فیزیکی ندارد.
11. صحت مجوز فعالیت آموزشگاه ورزشی را از فدراسیون مربوطه استعلام کنید. مثلا در مورد آموزشگاه های فوتبال به کمبته آموزش فدراسیون فوتبال و یا آموزشگاه های شنا به فدراسیون شنا ، شیرجه و واترپلو مراجعه کنید.
12. نرخ ثبت نام در ابتدای سال طبق تعرفه ای که از سوی تربیت بدنی و دستگاههای مربوطه محاسبه شده ، تعیین می گردد. مراقب باشید به بهانه های مختلف این رقم افزایش نیابد.
13. حتما از بیمه بودن فرزندتان در آموزشگاه مطمئن شوید، از ثبت نام در آموزشگاههای فاقد بیمه خودداری کنید.
14. استفاده از کفش ورزشى مناسب و لباس راحت براى انجام حرکات ورزشى الزامى است. پیش از اقدام به ورزش برای تهیه آنها اقدام کنید.
15. کفش خود را حتما مناسب رشته ورزشی خود انتخاب کنید. مثلا کفش فوتبال با برآمدگی های زیر آن تنها مناسب زمینهای چمن یا خاکی است و استفاده از آن در زمینهای سفت موجب کمردرد خواهد شد. کفش والیبال صرفا برای تحرک یک والبیالیست روی کفپوش سالن مناسب است و ....
16. لباسهای ورزشی را به گونه ای انتخاب کنید که مانع تعریق شما به هنگام ورزش نباشد و جریان هوا به راحتی از آن ممکن باشد. لباسهای نخی و کمی گشاد بهترین انتخاب هستند اما گاهی شما مجبورید از لباسهایی با الیاف مصنوعی استفاده کنید. لباسهای ساخته شده از الیاف مصنوعی بادوام تر و شکیل تر از انواع نخی هستند اما گاهی پوست بدن به خصوص در گرما نسبت به آن واکنش نشان می دهد. البته در الیاف مصنوعی جدید معایبی که گفته شد کمتر است.
17. تا جایی که ممکن است لباس ورزشی خود را با همبازیان خود عوض نکنید یا لباسها و کفش آنها را برای استفاده به امانت نگیرید. این اتفاق بیشتر در جریان بازیهای گروهی رخ می دهد اما متخصصین بهداشت معمولا این کار را نهی می کنند.
18. در دو ، سه سال اخیر لباسهایی در بازار عرضه می شود که در برگه همراه آنها (اتیکت اطلاعات) عبارت "آنتی باکتریال " ثبت شده است. این لباسها اگرچه قدری گران تر از انواع معمولی هستند اما به لحاظ بهداشتی مناسب ترند.
19. استفاده از محافظ ها را جدی بگیرید. ساق بند برای فوتبال ، آرنج بند زانوبند و کلاه ایمنی برای رشته هایی همچون اسکیت یا دوچرخه سواری از این جمله اند. اگر کمی به عواقب ناشی از سهل انگاری در این موارد توجه کنید ، حتما این وسایل را تحمل خواهید کرد و پس از مدتی به آنها عادت می کنید.
20. اگر صبح های زود و یا شب هنگام به دویدن یا پیاده روی در کنار خیابان محله می روید ، حتما از لباسهای رنگ روشن استفاده کنید تا خودروها شما را ببینند.
21. دویدن در امتداد بزرگراه ها علاوه بر خطر احتمالی تصادف ، به لحاظ آلودگی هوا به هیچ وجه مناسب نیست.
22. در شهرهای بزرگ از جمله تهران از ورزش کردن در مناطق مرکزی شهر جدا بپرهیزید. باشگاه یا آموزشگاه ورزشی خود یا فرزندتان را در نقطه ای از شهر انتخاب کنید که هوای آن آلوده نباشد.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 24   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله ورزش و سلامتی کودکان

دانلود مقاله تاثیر کاهش حجم صفر پول و اثرات آن

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله تاثیر کاهش حجم صفر پول و اثرات آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

 


مقدمه :
حذف سه صفر از پول ملی کشور داستانی است که از سال 1372 آغاز و البته تا کنون عملی نشده است. این طرح به عنوان جنجالی ترین طرح سال 86 مورد توجه نمایندگان مجلس نیز مورد توجه قرار گرفت اما همچنان در اما و اگرهای بسیار مانده است. دولت دهم و تیم اقتصادی آن که وجود را آماده اجرای مهم ترین لایحه اقتصادی تاریخ انقلاب یعنی هدفمند کردن یارانه ها می کند باید در کنار آن به اجرای فرمان رئیس این دولت در خصوص حذف سه صفر از پول ملی نیز بپردازد.
به نظر می رسد صفرها باید خود را رفته شده ببینید و مردم ایران نیز خود را برای دیدن پول های جدید و عواقب ناشی از آن آماده کنند. اما چرا صفرها آنقدر بی ارزش شده اند که باید بروند؟ بی شک مهمترین عامل در پی ارزش شدن ارزش پول ملی که نقش صفرهای آن را بیش از هر چیز مشخص می کند وضعیت بیمار اقتصادی آن کشور و بخصوص تورم آن است. رابطه میان افزایش تورم، کاهش ارزش پول ملی و ناتوانی دولتها در کنترل تورم لجام گسیخته و حذف صفرهای بیگناه پول ملی کشورها رابطه ای مستقیم است که همه آنها ریشه در اجرای سیاست های اقتصادی نا کار آمد دارد.

 


ادبیات و پیشینه تحقیق :
براساس تحقیقی، از سال 1960 تاکنون، در 71 مورد دولت های در حال توسعه مجبور شده اند چندین صفر را از پول ملی خود حذف کنند. آخرین نمونه در این زمینه به زیمبابوه مربوط می شود که طی آن دولت این کشور 10 صفر از پول ملی این کشور حذف کرد. در این مدت از حذف یک صفر در 14 مورد تا حذف شش صفر در 9 مورد وجود داشته است. میانگین آن حذف سه صفر از پول ملی بوده است. نوزده کشور در این مدت یک بار اقدام به حذف صفر کرده اند و ده کشور نیز دو بار این کار را انجام دادند. آرژانتین چهار بار، یوگسلاوی سابق 5 بار و برزیل نیز شش بار صفرهای پول ملی خود را حذف کرند.
رکورددار این تغییرات، کشور برزیل است. این کشور در شش مرحله، هجده صفر از جلوی واحد پولی خود حذف کرد و هشت بار نیز واحد پولی خود را تغییر داد. ایران پس از زیمبابوه بحران زده با تورم یازده میلیون و 250 هزار درصدی و برمه فقیرترین کشور آسیا، با تورم 40 درصدی از حیث تورمی در رده سوم جهان قرار دارد. با این حال در بین ده کشوری که رکورددار تورم در ماه مرداد 87 بوده اند، ایران پس از پاکستان و مصر با 340 میلیارد دلار، بیشترین تولید نا خالص ملی را داشته است. بدون شک حذف صفرها بدون اصلاحات اقتصادی به مهار تورم کمک نمی کندو یکی از مسائلی که حذف صفر از پول ملی را ایجاب می کند، افزایش شدید تورم است.
اگر دولت تنها به حذف صفرهای پول ملی اکتفا کند و اصلاحات اقتصادی فراگیر و جامعی را اجرا ننماید، سیاست حذف صفر به تنهایی کارساز نخواهد بود. حذف صفر پول ملی می تواند در انتهای برنامه تثبیت شده اقتصادی اجرا شود تا به مردم و بنگاه های خصوصی این اطمینان داده شود که دوران نرخ تورم بالا گذشته است. حذف صفر از پول ملی می تواند مستقیماً در روند برنامه تثبیت اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد تا انتظارات تورمی مردم تغییر یابد. آنچه که تجربه های جهانی نشان داده است و البته با اندکی تامل و تعقل هم می توان به آن رسید این است که افزایش یا کاهش صفرها به تنهایی عامل بی ارزشی پول ملی یا افزایش و کاهش قدرت خرید مردم و موثر در نرخ تورم نبوده و نمی باشند بلکه خود معلولی از فرایند پیچیده اقتصاد کشوری هستند که با رشد اقتصادی و ارزشمند شدن واحد پولی کشور، ارزشمند شده و نیازی به حذف آنها دیده نمی شود.
اگر فرایند رشد اقتصادی سیر نزولی پیدا کند و تورم شتابان صعود کند واحد پولی چنان بی ارزش خواهد شد که بود و نبود صفرها هم چاره ساز نیست. صفرهای پول ملی تابع اقتصاد آن کشور هستند نه اقتصاد تابع صفرها، بنابراین لازم است قلب از حذف یا افزایش تعداد صفرها باید به اقتصاد و مسائل تاثیر گذار بر آن نگاهی خریدارانه انداخته و از عالمان آن برای حل مسائل پیچیده اش استفاده نماییم. مخلص کلام آنکه صفرها بیگناه هستند و اشکال کار از جایی دیگر است. باید به سراغ علت ها رفت نه معلول ها. اگر اقتصاد کشور ریشه ای و اساسی سامان نگیرد و همه چیز در ریل خود نباشد دیر یا زود دوباره صفرها بیش از آنچه که حذف کرده ایم بر خواهند گشت و دوباره روز از نو روزی از نو!! آب را ز سر چشمه باید بست، به امید آن روز.
اشاره : آیا واقعاً تغییر واحد پول ملی دردی را از درهای اقتصاد ایران دوا خواهد کرد؟ آیا این اقدام در شرایط حاضر اصولاً لازم یا امکانپذیر است؟ فواید و مضرات آن چیست؟ آیا بانک مرکزی باید وقت گرانبهای خود را صرف بررسی چنین طرحی بکند یا آن را به آینده دور بسپارد؟ و ...
اینها پرسش هایی است که یکی از جنجالی ترین طرح های اصلاحی اقتصاد ایران بیش روی کار شناساسن قرار داده است. این گزارش سعی می کند به این پرسش ها پاسخ شایسته ای بدهد.
از سال 1308 تا کنونف ریال واحد پول ملی کشور بوده است و در دهه های گذشته با چالش های جدی از نظر ارزش مواجه شده است. با توجه به اهمیت بررسی تاثیر میزان نقدیگی، تورم و شاخص بهای کالاها و خدمات مصرفی (CPI) در تغییر واحد پول و چاپ اسکناس های درشت تر، اطلاعات مربوط به این متغیرها در دوره زمانی، 1350 تا 1386 نشان می دهد. حجم نقد ینگی از 3/296 میلیارد ریال در سال 1350 به 293 1640 میلیارد ریال در پایان سال 1386 رسیده که در این دوره بیش از 5500 برابر افزایش یافته است.
در این دوره شاخص بهای کالا و خدمات مصرفی (CPI) به قیمت ثابت سال 1376 از 1، 1 واحد در سال 1350 به 5، 407 واحد در سال 1386 رسیده و بیش از 370 برابر افزایش یافته است. همچنین در این دوره متوسط میزان تورم سالانه حدود 8/17 درصد بوده که بیشترین مقدار آن در سال 1374 (5/49 درصد) و کم ترین مقدار آن مربوط به سال 1350 (6/5 درصد) است. با این حال تورم در ادوار مختلف فراز و فرود فراوانی را تجربه کرده است.
در سال های ابتدایی برنامه چهارم توسعه، به دلیل انضباط مالی بیشتر دولت و ممنوعیت تامین کسری بودجه از طریق استقراض از نظام بانکی و همچنین ایجاد حساب ذخیره ارزی میزان تورم در 1384 به 1/12 درصد کاهش یافت. اما متاسفانه از سال 1385 به بعد، روند این متغیر روبه فزونی گرایید و رقم آن در سال 1386 به 6/19 درصد رسید.
همچنین از سال 1350 تا 1382 بزرگ ترین قطعه اسکناس در کشور 10000 ریالی بوده و در سال 1383 نیز اسکناس 20000 ریالی توسط بانک مرکزی منتشر شد، اما از سال 1383 به بعد با چاپ اسکناس جدید، درشت ترین قطعه اسکناس کشور به 50000 ریالی تبدیل شد. این مساله نشان می دهد به رغم رشد قابل ملاحظه نقدینگی و تورم در کشور، انعطاف مقام پولی در تطبیق اسکناس های مورد نیاز بسیار ناچیز بوده است.
با این حال بررسی ارقام در این دوره، گویای آن است که به هیچ وجه ابعاد تورم در این دوره را نمی توان در حد ابر تورم) به حدی که در کشورهایی که واحد پول خود را تغییر داده اند) دانست. هر چند این موضوع به معنای نادیده گرفتن مشکلات ناشی از عدم تناسب ارقام اسکناس های منتشر شده با نیازهای معاملاتی و مبادلاتی در کشور نیست.
حذف سه صفر هیچ تاثیری در ارزش پول ندارد:
مسعود دانشمند ـ* عضو هیات رییسه اتاق بازرگانی ایران ـ در گفت وگو با خبرنگار بازرگانی ایسنا تاکید کرد که ارزش پول ملی را تعداد صفرهای آن تعیین نمیکند بلکه این ارزش بر اساس قدرت خرید آن در مقایسه با سایر ارزهای بین*المللی و فلزات گرانبها سنجیده میشود.
به اعتقاد وی چنانچه یک واحد از پول کشوری معادل یک انس طلا باشد، چیزی از آن کم و زیاد نخواهد شد و آنچه اهمیت دارد آن است که با واحد پول مورد نظر چه میزان قدرت خرید خواهیم داشت.
وی با اشاره تجربه حذف صفرهای پول ملی در برخی کشورها بویژه ترکیه عنوان کرد: زمانی که سه صفر پول ملی را همانند ترکیه که شش صفر پول خود را حذف کرد، حذف کنیم آثار روانی در پی خواهد داشت لذا برای اجرای این تصمیم قطعا باید از پیش برای کنترل آثار روانی آن برنامه*ریزی کنیم.
دانشمند افزود: حذف صفرهای پول ملی جز اینکه در مبادلات آن و کاهش حجم عددی در جابه*جایی و محاسبات تاثیر خواهد داشت مزیت* دیگری ندارد بنابراین بهتر است به جای این اقدامات سیستم بانکی را اصلاح و به سمت الکترونیکی شدن پیش ببریم تا پول کمتر در دست مردم بچرخد.
عضو هیات رییسه اتاق ایران در ادامه درباره پیشنهاد گمرک بر حذف صدور کارت* بازرگانی اشخاص حقیقی گفت: اینکه در استفاده از کارت*های بازرگانی سوء استفاده می*شود تردیدی نیست اما ریشه این مکشلات در نبود متولی مشخص در زمینه صدور کارت است چرا که مدارک دریافت کارت بازرگانی در اتاق ایران تنظیم می*شود و امضای نهایی از سوی وزارت بازرگانی انجام می*گیرد و این تقسیم کار به گونه*ای است که هیچ* یک پاسخگو نیستند.
وی با بیان اینکه علاوه بر ناهماهنگی در مسئولیت صدور کارت*های بازرگانی آیین*نامه نحوه صدور کارت*ها نیز به اصلاحات جدی نیاز دارد، تصریح کرد: اینکه بگوییم تنها در بین اشخاص حقیقی دارنده کارت بازرگانی تخلفات انجام میشود نمی توان نظریه قطعی صادر کرد لذا معتقدم در چنین شرایطی طرح رتبه*بندی و اعتبار دهی به کارت*های بازرگانی بهترین راه*حل خواهد بود.
عضو هیات رییسه اتاق ایران همچنین با انتقاد از اینکه در بررسی مجدد لایحه امور گمرکی از بخش خصوصی اظهار نظر نشده و در جلسات آن نماینده اتاق حضور ندارد انتقاد کرد و خواستار آن شد که در بررسی آن از نظرات بخش خصوصی نیز استفاده شود.
مقایسه ارزش واحد پول ایران با سایر کشورها :
بخش قابل توجهی از مشکلات امروز اقتصادی و مالی کشور می تواند ناشی از کاهش ارزش پول ملی و عدم تناسب اسکناس های منتشر شده با نیازهای مبادلاتی باشد. همچنین واحد پول ملی کشور (ریال) در سه دهه اخیر، حداقل چند هزار درصد ارزش خود را از دست داده است. به علاوه قدرت خرید درشت ترین اسکناس ایرانی در مقایسه با قدرت خرید درشت ترین اسکناس سایر کشورها کاهش قابل توجهی یافته است.
چنان که ملاحظه می شود، قدرت خرید درشت ترین اسکناس ایران در مقایسه با درشت ترین اسکناس آمریکا 1 و 5 درصد، اروپا 7% درصد، انگلیس 7/5 درصد و ژاپن 3/5 درصد است. صرفنظر از تغییرات ساختاری اقتصاد کشور از سال 1350 تا کنون، اگر مقرر باشد اسکناس هایی با قدرت خرید سال 1350 در کشور منتشر شود. ارزش اسکناسی که بتواند همان قدرت خرید سال 1350 را برای 10000 ریال ایجاد کند (با توجه به 370 برابر شدن قیمت ها از سال 1350 تا 1386) باید حداقل یک قطعه اسکناس 3700000 ریالی باشد. ملاحظه می شود که انتشار اسکناس 50000 ریالی در مقایسه با یک چنین اسکناسی تفاوت فاحش و غیر قابل توجیه دارد.
منافع تغییر واحد پول ملی :
الف ) با تغییر واحد پول ملی، بیان، درک، و ثبت ارقام ریالی، انجام محاسبات و نگهداری حساب ها و همچنین انجام معاملات با سهولت قابل توجهی همراه خواهد شد و کارایی مبادلات در جامعه افزایش خواهد یافت.
به عبارت دیگر صفرهای متعدد و زیاد موجب می شود که محاسبات با دشواری انجام شود، تغییر مذکور تا حد زیادی محاسبات را ساده تر کرده و از مشکلات می کاهد.
ب ) با تغییر واحد پول ملی، امکان تجدید نظر اساسی در ارزش اسمی اسکناس ها فراهم خواهد شد و در نتیجه با چاپ اسکناس هایی که قدرت خرید بالایی داشته باشند، هزینه های چاپ اسکناس بشدت کاهش خواهد یافت. همچنین تغییر واحد پول ملی در بلند مدت موجب کاهش حجم اسکناس لازم برای انجام مبادلات می شود. در نتیجه هزینه های ناشی از نشر اسکناس، هزینه پرسنلی بانک ها برای شمارش و دسته بنید اسکناس ها، هزینه استهلاک خود پردازها و غیره کاهش می یابد و سالانه به میزان قابل توجهی از هزینه های دولتی کاسته می شود.
این موضوع به نوبه خود سبب افزایش کارایی و ارائه بهتر خدمات بانکی می شود و سکه ها می تواند دوباره در مبادلات به صورت فراگیر استفاده شوند و به لحاظ عمر مفید سو طولانی، هزینه های تولید پول را کاهش می دهند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  53  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تاثیر کاهش حجم صفر پول و اثرات آن

دانلود مقاله روزگار طاهریان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله روزگار طاهریان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

- طاهریان و فرهنگ
طاهر فرزند حسین بن مصعب بن رزیق است. این خاندان ایرانی، از قوالی طلحه بن عبدالله خزاعی، یکی ازچهره های برجسته قبیله عربی خزاعه بودند که زمانی حاکم سیستان بود. و این خود نوعی داخل شدن در نسب عربی بود. در این دوره 50 ساله، نشانی از اینکه آن ها به زبان فارسی توجهی کرده با زبان مزبور رشد و توسعه ای یافته باشد، وجود ندارد. در حالی که در دوره سامانی ها، آثار فراوانی در این باره یافت می شود. این زمان هنوز فارسی جدید به مرحله بلوغ نرسیده بود و زبان پهلوی نیز یارای مطرح شدن در عرصه ای فراتر از عرصه ی یک زبان خانگی و محلی را نداشت.
بنابر این باید از داشتن هرگونه اندیشه ای در این باره که سلسله طاهری یک سلسله ایران گرا و حتی ایرانی به معنای نوعی ملی گرایی است، پرهیز کرد. این زمان، هنوز ایران، به تمام معنا جزء ولاینفک دنیای اسلام بود و جنبش های ایرانی گرا، همگی توسط امویان و عباسیان سرکوب شده و طاهریان در این زمینه، از یاران عباسیان به شمار می آمدند. این مسئله تا به آن جاست که برخی گفتند که طاهریان دستور سوزاندن برخی از کتاب های عجمی مانند قصه وامق و عذرا را دادند.
- تمایلات مذهبی طاهریان
طاهرین از نظر مذهبی سنی بودند وهیچ تمایلی به مذاهب دیگر نداشتند. البته آن زمان، مذهب سنی به درستی شکل نگرفته بود، اما کلیات آن چه که از زمان امویان به ارث رسیده بود، به عنوان مذهب عمومی و رایج مطرح و مورد قبول آن ها نیز بود. به این نکته باید توجه داشت در تاریخ این دوران، به اختلافات مذهبی به عنوان برخورد آرا و عقاید در خراسان، اشاره ای نشده است. طبعاً حرکت و موضع مذهبی آن ها در ادامه و امتداد مواضع خلفای عباسی بوده است. زمانی که مأمون اظهار عقیده معتزلی کرد یا زمانی که متوکل دفاع از جناح مقابل آن ها، یعنی اهل حدیث کرده، طاهریان نیز همان را پیروی می کردند.
در این زمان، شیعیان امامی مذهب، در خراسان نفوذی داشته و عالمان برجسته ای از خود داشتند. تا اواسط قرن سوم که هنوز مسئله غیبت پیش نیامده بود، امامان (ع) وکلایی در خراسان داشتند که بیشتر در نیشابور اقامت می کردند. یکی از برجسته ترین عالمان شیعه در این دوران فضل بن شاذان نیشابوری است که پیش از سال 260 هجری در گذشته است.
- برانداختن طاهریان
یعقوب لیث صفاری که در سال 247 امیر سیستان شده بود، در اندیشه تصرف نیشابور برآمد. برای این کار به دنبال بهانه بود. در زمانی که یعقوب در هرات بود، فردی به نام عبدالله سگزی، به همراه برادرانش با وی درگیر شده از نزد وی گریخته و به نیشابور آمدند. یعقوب به بهانه باز پس گیری او به نیشابور آمد. عبدالله سگزی به دامغان گریخت اما یعقوب وارد نیشابور شد و همه طاهریان، از جمله محمد بن طاهر امیر خراسان را به اسارت گرفت. وی به همراه محمد، 160 نفر از افراد خاندان طاهری را نیز به اسارت گرفت و آن ها را هم همراه خود به سیستان برد. بدین ترتیب سال 295 پایان قدرت طاهری بود.
- گرایش مذهبی صفاریان
از نظر مذهبی، سیستان نیز از همان زمان فتح، بر مذهب سنت و جماعت بوده است. اما از سوی دیگر، پس از بیرون راندن خوارج از عراق و غرب ایران، آن ها به سیستان روی آوردند و طی چند قرن در آن جا قدرت و نفوذ داشتند. در عین حال علاقه به اهل بیت پیامبر (ع) در سیستان گسترده بوده است. نوشتند که وقتی امویان دستور دادند تا بر منابر به امام علی (ع) لعن کنند، مردمان سیستان با این دستور مخالفت کرده و هیچگاه اجازه چنین کاری را در دیار خود ندادند.
هم چنین در خبر دیگر آمده است که چون خبر شهادت امام حسین و اسارت زنان اهل بیت، به سیستان آمد، مردمان سیستان گفتند: نه نیکو طریقتی برگرفت یزید فرزندان رسول (ع) چنین کرد، و پاره ای شورش گرفتند.
دولت صفاری دو بنیاد خویش، بنیاد مذهبی نداشت و بیشتر بر جریان عیاری به عنوان دولتی ملی – در صورت عصبیت محلی و منطقه ای نه عنوان میهن دوستی و ملی گرایی که مفهومی نوع ظهور است- پایه گذاری شده بود.
- زوال صفاریان
دولت صفاری از عیاران خراسان پدید آمده بود. اما اندک اندک تنومند شده و مجموعه ای بزرگ را در اختیار گرفته بود. در روزهای نخست، مشروعیتش را از تیغ یعقوب به دست آورد اما این زمان، در دنیای بزرگتر، مجبور شده بود تا فرمان خلیفه را برای مشروعیت داشته باشد در غیر این صورت، جز تنی چند از سیستانیان از وی حمایت نمی کردند.
معتضد عباسی (289-279) با زیرکی تمام، از هر حیث می کوشیدند تا با ایجاد دشمنی میان امیران مختلف، راه را برای سلطه بیشتر عباسیان هموار کند. نفوذ دینی عباسیان به عنوان خلیفه مشروع نیز همیشه به آن ها کمک می کرد تا از هواداری توده های مسلمان بهره مند باشند.
به هر روی خلافت عباسی در اساس، دلخوشی از صفاریان نداشت. دلیلش هم آن بود که یعقوب، هیچ احترامی برای خلیفه عباسی قائل نبود و عمر و نیز، گرچه رفتار بهتری با عباسیان داشت، اما زور تیغ را بر منشور خلیفه ترجیح می داد.
این بار مشکل اساسی صفاریان سلسله جدیدی بود که از چند دهه پیش از آن، در ماوراءالنهر به طور محدود قدرت را در اختیار داشتند. پیدایش سلسله جدید سامانی، زنگ خطری بود که تا جدی تر شدن خود، بانگ رحیل را برای دوست صفاری به همراه داشت. معتضد فرمان ماوراء النهر و بلخ را برای عمرو فرستاد و اعلام کرد که اسماعیل سامانی را به امارت نمی شناسد. این فرمان، عمرو را به عمق ماوراء النهر کشایند تا بتواند آن مناطق را نیز زیر سلطه خود درآورد.
حمله عمرو به ماوراءالنهر، از نظر سامانیان و مردمان این خطه یک تجاوز آشکار خارجی بود که تنها می توانست به قصد زیر سلطه درآوردن این منطقه و بردن غنائم صورت پذیرد.
در نبردی که به سال 287 در نزدیکی بلخ صورت گرفت، عمرو به اسارت درآمد و اسماعیل او را به بغداد فرستاد. در سال 289 عمرو در زندان بمرد یا کشته شد و امارت صفاری یکباره فرو ریخت. خلیفه که از این خبر سخت شادمان گشت فرمانی برای اسماعیل سامانی فرستاد و بخش شرقی ایران را به وی واگذار کرد. بدین ترتیب روشن شد که فرستادن منشور ماوراء النهر برای عمرو، دادن وی به دست شیر بوده است. البته خود عمرو هم در گرفتن این فرمان اصرار داشت.
روزگار سامانیان
- اسماعیل سامانی بنیان گذار سلسله
اسماعیل بنیان گذار دولت سامانی است. وی به سال 234 در شهر فارغانه متولد شد، در سال 278 بر صفاریان غلبه کرد و پس از 8 سال امارت مطلق در شهر بخارا، در چهاردهم صفر سال 295 هجری درگذشت. گذشت که اسماعیل، پس از شکست دادن برادرش نصر، قدرت بی چون و چرای ماوراء النهر را بدست آورد. پس از درگذشت نصر، فرمان تمامی ولایات ماوراءالنهر را از خلیفه عباسی گرفت و شروع به توسعه اسلام در نواحی دور دست شرقی کرد.
- زمانی که سامانیان به قدرت رسیدند، نزدیک به دو قرن از ورود اسلام به ماوراءالنهر می گذشت. در این مدت، بسیاری از مردم این منطقه به اسلام گرویده و در برخی شهر ها، مراکزی برای تعلیم و تربیت دینی ایجاد شده بود. بیشتر مراکز مقدسی که پیش از آن در اختیار بودائیان، مسیحیان نسطوری و زرتشتیان بود، به مسجد تبدیل شد و این نشان از کاهش پیروان آن ادیان و فزونی مسلمانان بود.
شهر بخارا در سال 89 هجری به دست قتیبه بن مسلم گشوده شد و سپاه اعراب همراه با مسلمانان غیر عربی که از خراسان بودند، در این شهر سکونت داشته اند. این سکونت وسیع، سبب شد تا اسلامیت بخارا تضمین شده و به سرعت به مرکزی برای دانش اسلامی در تمامی آن نواحی تبدیل شود.
- در آغاز فتح بخارا، مردم شهر هر بار با حضور اعراب تسلیم می شدند اما به محض آن که اعراب از آن جا دور می شدند، از اسلام بر می گشتند. در این باره نرشخی عبارت زیبای دیگری دارد که تقریباً درباره سایر بلاد ایران و ماوراء النهر نیز صادق است. وی می نویسد:
" هر باری مردم بخارا مسلمان شدندی، و بازار چون عرب بازگشتندی، بازردت آورندی. قتیبه بن مسلم سه بار ایشان را مسلمان کرده بود، بازردت آورده کافر شده بودند. این بار چهارم قتیبه حرب کرده شهر را بگرفت و از بعد رنج بسیار اسلام آشکار کرد، و مسلمانی اند دل ایشان نشاند، به هر طریقی، کار بر ایشان سخت کرد و ایشان اسلام را پذیرفتند به ظاهر و به باطن بت پرستی می کردند. قتیبه چنان صواب دید که اهل بخارا را فرمود یک نیمه از خانه های خویش به عرب دادند تا عرب با ایشان باشند و از احوال ایشان با خبر باشند تا به ضرورت مسلمان باشند. بدین طریق مسلمانی آشکار کرد، و آثار کفر و رسم گبری برداشت و جد عظیم می کرد، و مسجد جامع بنا کرد و مردمان را فرمود تا نماز آدینه آورند تا اهل بخارا را ایزد تعالی ثواب این خیر ذخیره آخرت او کند"
در اواخر قرن دوم هجری، هنوز در بخارا، نامسلمانی بودند که مسلمانان را آزار و اذیت می کردند اما حضور طاهریان در خراسان و پی از آن قدرت یافتن سامانیان، منطقه را به طور کامل در اختیار اسلام قرار دارد. آیین سودایی به دلیل آن که یک آیین بت پرستی بود به سرعت از بین رفت زیرا مسلمانان به هیچ روی بابت پرستی میانه ای نداشته و اجازه زندگی به بت پرستان را نمی دادند. در حالی که آیین زرتشتی و مسیحی و یهودی برای مدت بیشتری دوام آوردند. البته، به دلیل عدم حضور ساسانی ها در این بخش، این آیین هم از قبیل پشتوانه درستی نداشت. به تدریج بخارا، به دلیل اهمیت مذهبی – علمی خود، روحانیون قدرتمندی یافت که در جریان دعوت اسماعیل سامانی به این شهر، نقش فعالی را به عهده داشتند و مردم فرمانبردار آن ها بودند. این خصلت شهر دقیقاً با ویژگی های مذهبی امیران سامانی سازگار بود. از یک سو آن ها اشراف بودند و توانستند طبقات بالای جامعه را با خود همراه کنند، از سوی دیگر، سخت متدین به اسلام بودند. این مسئله عاملی برای حفظ وحدت و یکپارچگی میان طبقات بالا و پایین جامعه بود.
بخارا در آستانه روی کار آمدن سامانیان، کشش تبدیل شدن به یک شهر بزرگ اسلامی را داشت، آن گونه که نامش در تمامی جهان اسلام برای قرن ها جاودانه شد. سامانیان، با بهره گیری از این فرصت تاریخی، و با همت خویش، بخارا را به اوج شهرت رساندند. در نیمه دوم قرن سوم هجری و پس از آن در نتیجه نخست قرن چهرام، اسلام به طور کامل، بر تمامی نقاط ماوراء النهر چیره گشت.

 

روزگار علویان طبرستان
سادات در ایران
مهم ترین نکته به عنوان درآمد تشکیل دولت علویان در ایران، بحث از ورود سادات یعنی افراد وابسته به خاندان پیامبر (ص) از طریق امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) به ایران است. این مهاچرت، از همان قرن نخست هجری آغاز شد و در نیمه های قرن دوم هجری، سرعت گرفت. در اواخر قرن دوم و تا قرن سوم، گروه های زیادی از سادات، در شهر های مختلف ایران از جمله قم، ری، اصفهان و گرگان در کنار سایر قبایل عربی مهاجر، زندگی می کردند.
چند دلیل برای مهاجرت آن ها به ایران وجود داشت. نخست آن که، آن ها هم مانند سایر اعراب به دنبال زندگی بهتری بودند و مهاجرت به ایران را برای رسیدن به چنین هدفی مناسب می دیدند.مهم آن بود که آن ها به دلیل محبوبیتی که به عنوان نواده پیامبر داشتند، از سوی مسلمانان با استقبال بیشتری روبرو می شندن. دلیل دوم نیز این بود که در دوره اموی و عباسی، آن ها در عراق و حجاز امنیت نداشتند. از زمان منصور عباسی که سرکوبی علویان را با شدت دنبال می کرد، علویان به اجبار به هر سوی می گریختند. در این زمان ایران هم محل مناسبی برای آن ها بود.
از سوی دیگر، علوبیان در زندگی مذهبی خود، انسان هایی پرهیز گار بودند و به همین دلیل، مردم به آن ها احترام می گذاشتند. ابن اسفندیار در تاریخ طبرستان می نویسد:
" به هر وقت ساداتی را که به نواحی ایشان نشسته بودند، می دیدند، زهد و علم و ورع ایشان را اعتقاد می کردند و می گفتند آن چه سیرت مسلمانی است، با سادات است"
یکی از ویژگی های این خاندان، آن بود که در برابر عباسیان ادعای خلافت داشتند درحالی که سایر قبایل عربی چنین ادعایی نداشتند. این مسئله برای جریان هایی که با عباسیان مخالف بودند، بسیار اهمیت داشت. آن ها در جستجوی رهبرانی بودند تا بتوانند مخالفت و مبارزه خود را با عباسیان مشروعیت بخشند. طبعاً پذیرفتن علویان به عنوان رهبر، قدم مهمی برای جلب حمایت توده های مردم در این مبارزات می شد. این مسئله سبب حساسیت حکومت های وابسته به خلافت نسبت به علویان بوده و در بسیاری از موارد، به آزار و اذیت علویان منتهی می شد. به هر روی، مهاجرت سادات به ایران از جهت سیاسی و اجتماعی تأثیر مهمی در ایران داشت، خواهیم دید که در قرون بعد، سادات در هر شهر، نقیبی ویژه خود داشتند وبه عنوان شریف، رئیس یا صدر، در تحولات اجتماعی و سیاسی شهر، نقش مهمی بر عهده داشتند.
از جمله شهر هایی که شمار زیادی علوی در آن زندگی می کرد، شهر ری بود. از آثار بر جای مانده از مهاجرت سادات به آن، مرقد عبدالعظیم حسنی (ع) است که در نیمه قرن سوم هجری در این شهر گذشت. اصولاً شمار علویان ساکن این شهر فراوان بوده است.
- طبرستان در آستانه تشکیل دولت علوی
بخش شرقی طبرستان، به ویژه گرگان، در زمان خلافت عمرو عثمان به دست مسلمانان فتح شد اما بخش غربی آن، دیر زمانی گذشت تا به مرور با مسلمانان کنار آمد. حتی در همین دوران، بسیاری از ساکنان گرگان از اعراب بودند.
فهرستی از مساجد این شهر که در قرن 4 شمارش شده، همه به نام قبایل عربی است، مانند: مسجد ازد، مسجد عبد قیس و مساجد دیگر.
زمانی که طاهریان خراسان را داشتند، طبرستان نیز تحت سیطره آنان درآمد. این از زمانی بود که مازیار، در پی کوشش برای احیای آیین باستانی ایران بود. وی به دست عبدالله بن طاهر اسیر و بساط حکومت وی برچیده شد. از ان پس امیران طاهری و نمایندگان آن ها، بر این سرزمین حکم رانی می کردند.
در سال 250 جرقه تشکیل دولت علوی در طبرستان زده شد. این جرقه، رویدادی بود که ریشه در تحولات پیشین داشت. عاملان طاهری در طبرستان به مردم ستم می کردند و به تدریج خشم مردم را بر می انگیختند. شخصی به نام جابر بن هارون نصرانی، زمینه های بی مالک دیلم و گیلان را به نام امیر طاهری به تصرف در می آورد. این رخداد ها زمینه یک شورش را فراهم کرد.
دوبرادر با نام محمد و جعفر فرزندان رستم- که به نظر می رسد پدرشان از آیین زرتشتی بریده و مسلمان شده بود- نفوذ چشم گیری در این ناحیه داشتند. آن ها یکی از علویان مقیم طبرستان- محمد بن ابراهیم- را به یاری خواستند. وی گفت که شخص قوی تری را می شناسد که بهتر می تواند آن ها را رهبری کند. او حسن بن زید علوی را که در شهر ری اقامت داشت به آن ها معرفی کرد. آن ها همراه با نامه ای از آن علوی، به سوی حسن بن زید رفتند و او را به طبرستان دعوت کردند. وی دعوت را پذیرفت و وقتی به طبرستان آمد، همه مردم آن ناحیه از چالوس تا رویان و مازندران را آماده بیعت با خود دید و به گفته ابن اسفندیار: " جمله مردم طبرستان بیعت قبول کردند"
بدین ترتیب هیچ جیز برای ایجاد یک شورش بر ضد طاهریان فراهم شده بود. در ضمن طاهریان با کشتن یحیی بن عمر علوی در کوفه، زمینه دشمنی میان خود و علویان را فراهم کرده بود.
- محمد بن زید داعی کوچک
حسن بن زید، برادرش محمد را به عنوان جانشین خود معین کرد وبرای او بیعت گرفت. محمد بن زید را داعی صغیر می نامیدند. وی با دشواری های فراوان روبرو بود. نخست آن ها درگیر شدن با داماد داعی کبیر، یعنی ابوالحسین بود که با زحمت توانست او را آرام کرده، آمل را از دست وی خارج کند اما دشمنان خارجیش فراوان بودند. از یک سو صفاریان، از سوی دیگر رافع بن هرثمه، از امرای وابسته به طاهریان و از سوی دیگر از کوتگین از فرماندهان ترک.

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   22 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله روزگار طاهریان