فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

روستای لک لک آشیان 14ص

اختصاصی از فی توو روستای لک لک آشیان 14ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

روستای لک لک آشیان 14ص


روستای لک لک آشیان 14ص

14 ص

روستای لک لک آشیان

مطالعات طرح هادی

 

طرح هادی روستای لک لک آشیان

  • خدمات تاسیساتی

غیر از روستای تقی آباد کلیه روستاها از خدمات برق رسانی و آبرسانی ا ستفاده می نمایند.روستای لکل ک آشیان از طریق جاده آسفالت به شهر نیشابور متصل می گردد.

  • بررسی موقعیت و عشایر در حوزه نفوذ و تاثیرات ناشی از آنها

با توجه به بررسی هلای انجام شده در سطح حوزه نفوذ جمنعیت عشایری وجود ندارد.

  • تعیین محدوده اراضی کشاورزی و منابع طبیعی
  • اراضی زراعی و باغی روستا عموما در جنوب و جنوب غرب روستا واقع شده است. وسعت اراضی زراعی روستا حدود چهار هکتار می باشد ولی وسعت کل عرصه منابع طبیعی به دلیل عدم وجود ممیزی مراتع مشخص نمی باشد.
  • بررسی منابع آب

بطور کلی آب شرب روستای لک لک آشیان از طریق یک حلقه چاه با ظرفیت 6اینچ تامین می شود آب کشاورزی علاوه برچاه عمیق از طریق آب قنات تامین می شود لازم به ذکر است دبی قنات به دلیل عدم لایروبی بسیار کم می باشد بطوری که مقدار متر مربع زمین کشاورزی آبیاری شده در هر 24ساعت توسط آب قنات 1000متر مربع می باشد.


دانلود با لینک مستقیم


روستای لک لک آشیان 14ص

زباله طلای کثیف 20 ص

اختصاصی از فی توو زباله طلای کثیف 20 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

زباله طلای کثیف 20 ص


زباله طلای کثیف 20 ص

20 ص

زباله طلای کثیف

مواد زائد جامعه که پس‌مانده ناخواسته زندگی بشری است ،خود موجبات مسائلی نظیر انتقال بیماریها ، ازدیاد حشرات موذی و موش، بو و منظره نامطبوع و گاهی اوقات آتش سوزی و تصادفات و صدمات بدنی گردیده است. ازدیاد جمعیت از یک طرف و افزایش تولید سرانه مواد زائد از خانه‌ها ، کارخانه‌ها و مؤسسات و تخریب و تغییرات در بناها و فضاهای سبز و گیاهان از طرف دیگر ابعاد مسأله را از نظر حجم مواد و مسائل حمل و نقل و دفع نهایی بصورت تصاعدی افزایش داده است ؛ زیرا دفع میزان محدود مواد زائد آسان است ولی وقتی به هزاران تن در روز افزایش یافت ، مسائل پخش در محیط و بیماریهای منتشره توسط مگس ، سوسک ، موش ، گربه ، سگ و مسائل ماشین‌آلات حمل و نقل و هزینه تهیه وسائل انتقال و دفن یا دفع نهایی به طریق دیگر همگی در هم ضرب می‌شود و ابعاد بهداشتی و اقتصادی مسأله به حالت وحشتناکی بزرگ و مشکل‌آفرین خواهند شد.

عدم مدیریت صحیح و مقررات صریح برای جمع‌آوری و دفع و بازیافت بیش از 38 هزار تن زباله در روز در ایران که تقریباً 76% آن مواد قابل تبدیل به کود بوده و هزاران تن پلاستیک و کاغذ و کارتن را در بردارد ، اکنون به شکلی بی‌رویه به دل خاک سپرده شده و یا در حوالی شهرها پراکنده می‌شوند که صرف‌نظر از خطرات بهداشتی زیانهای اقتصادی کلانی را نیز در بردارند.

طبق یک محاسبة کلی هموطنان ما در زمینه‌های مختلف سالانه متحمل هزینه‌هایی حدود 8 میلیارد تومان برای جمع‌آوری و دفع زباله می‌شوند که قسمت بزرگی از آن با اعمال مدیریت صحیح و بکارگیری تکنولوژی مناسب کاهش پذیر است ؛ زیرا 80% این هزینه به مخارج پرسنلی و ماشین‌آلاتی منحصر می شود که صرف جمع‌آوری و حمل زباله می‌گردد و مبادرت به بازیافت مواد از زباله که استفاده مجدد از آنها را در پی دارد ، پاسخ‌گوی بسیاری از هزینه‌های گزاف دفع زباله می‌شود. کاهش 50% از حجم زباله‌های شهری در اثر بازیافت ، صرفه‌جویی در مواد اولیه و کاهش آلودگی‌های محیط زیست که مثلاً در اثر بازیافت کاغذ ، 74% در آلودگی هوا و 35% در آلودگی آب بررسی شده است. بین کشورهای جهان آلمان ، انگلیس ، هلند و به ویژه ژاپن که نیمی از زباله‌های خود را بازیافت می‌کند، در این زمینه برنامه‌های بسیار وسیعی را به اجرا گذاشته و موفقیّت‌های بسیاری را کسب نموده‌اند. بازیافت زباله که در همه روش‌ها مطرح می‌شود ، با توجه به مقدار و نوع و مواد متشکله زباله جایگاه اقتصادی ویژه‌ای دارد. ایجاد صنایع کمپوست و ترتیب برنامه‌های دفع بهداشتی زباله‌های بیمارستانی با دستگاه زباله‌سوز و یا هر روش پیشرفته دیگر و از همه مهمتر بازیافت مواد از زباله در مراکز تولید ، به شکلی که از هرگونه وابستگی به خارج مبرا باشد، از جمله اهداف این طرح است.


دانلود با لینک مستقیم


زباله طلای کثیف 20 ص

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

اختصاصی از فی توو شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35


شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

35 ص

شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی :

 

     شهر سلطانیه در 30 کیلو متری جنوب شرقی شهر زنجان و در 54 کیلو متری ابهر قرار دارد . این محل طبق کتیبه هایی که از پادشاهان اشور به دست امده در قرن هشتم قبل از میلاد محل سکونت طایفه جنگ اور ساکاراتی ها بوده و درعهد فرمانروایان ماد به اسم " اریباد " خوانده میشده است. و پارتها ان را به نام نخستین پادشاه خود " ارساس " نامیدند.

     از تاریخ سلطانیه تا حمله مغول اطلاع دقیقی در دست نیست. لیکن لازم به تذکر است تا پیش از تسلط مغول سلطانیه به نام " نیز اگامبی " و " شرویاز " معروف بوده است.

 

سلطانیه در دوره ایلخانان مغول :

     حمد الله مستوفی مورخ نامی که در زمان سلطان محمد خدا بنده میزیسته است از سلطانیه چنین یاد کرده است:

( … قبل از حمله مغول در سلطانیه فعلی هیچ گونه اثر ساختمانی نبوده و این ناحیه به شکل مرغزار و چمنزار بوده و سلاطین مغول پس از استقراردر ایران و پایتخت قرار دادن تبریز , برای شکار و گذرانیدن ایام تابستان بدان سو روانه میشدند به همین جهت این محل " قنقو اولانگ " یا به قولی " ایقرئولن " یعنی چمنزار یا شکارگاه شاهین نامیده میشده است.)

کم کم پادشاهان بعدی در مکان مذبور تصمیم به ایجاد ساختمانهایی برای اسکان خویش و اطرافیان خویش گرفتند . این فکر در زمانی تقویت شد که ارغون خان پسر اباقاخان چهارمین ایلخان مغول بر اریکه سلطنت تکیه زد وی تصمیم گرفت که در محل فعلی سلطانیه که دشت وسیع و سرسبز بود شهری را بنا نماید. لذا دستور داد که قلعه ای که دور باروی ان 12 هزار گام باشد از سنگ تراشیده بسازند وقتی پسرش غازان خان به پادشاهی رسید دستور داد تا بر قبر پدر ارامگاهی دوازده وجهی و از لحاظ معماری بس با شکوه بسازند .

نا گفته نماند که غازان خان ابتدا سعی به بازسازی بخش نیمه تمام کرد ولی بعدا بنا به عللی از انجام این کار انصراف حاصل کرد و تبریز را به پایتختی برگزید.

با به حکومت رسیدن اولجایتو در سال 702 هجری وی تصمیم گرفت که به ارزوی پدر جامه عمل بپوشاند به همین جهت دستور داد شهری بسازند که دور ان سی هزار گام باشد. قلعه کوچکتر به مساحت 2000 گام و به طول 500 گز و شامل 16 برج و یک دروازه ورودی بوده است.

سلطان ایلخانی پس از طرح شهر سلطانیه امر کرد که ارامگاهی با همان عظمت شنب غازان خان برای وی بسازند.

 

حافظ ابرو به این نکته اشاره کرده است و چنین مینویسد :

( … اولجایتو برای مدفن خود در اندرون قلعه عمارتی ساخته است که ان را ابواب البر نام نهاده با گنبدی بزرگ که قطر ان 60 گز است و ارتفاع ان 12 گز. چنانچه در اقصی بلاد عالم مثل ان عمارتی نشان نمیدهند .)

 

نا گفته نماند که سلطان ایلخانی برای این کار تمام هنر مندان و صنعتگران و تجار ایران را به شهر سلطانیه کوچ داد و برای اسکان انها جا و مکان مناسب ساخت لذا نام " قنقورلنگ " به "سلطانیه" یعنی محل شاهنشین تغییر یافت.

انچه در شهر سازی سلطانیه جلب توجه میکند همکاری بزرگان و درباریان بوده است. چرا که سلطان خدابنده دستور داد تا هریک از بزرگان قوم و رجال برجسته محله ای که دارا ی مسجد , خانقاه , مدرسه , بیمارستان و مهمانسرا باشد به نام خود بسازند و این کار به سرعت صورت عمل به خود گرفت. اشراف برای جلب توجه شاه هرکدام محله ای به نام بنا کرده و عمارات عالی در ان ساختند و هر گونه وسایل رفاهی در ان فراهم نمودند . منجمله "چلبی اوغلو" که یکی از وزرای مغولی شاه بود محله ای در نزدیکی ارامگاه سلطان محمد خدا بنده در نظر گرفت.

از انجا که سلطان محمد خدابنده مانند بسیاری از حکمرانان گذشته در ایجاد شهر عجله ای زیاد داشت به همین دلیل در بنای سلطانیه امکانات فراوانی ایجاد شد تا انجا که شاه خودش موقتا زیر چادر مجللی به سر برد و انجام کارها و پیشرفت ان را مستقیما تحت نظارت قرار داد.

درسال 710 هجری قمری کار ساختمانی شهر سلطانیه پایان گرفت و به این مناسبت سلطان مغول جشن مفصلی برپا کرد و این شهر را سلطانیه یا " سلطان چمان " یا " سلطان نشین " نامید. از این فرمان به بعد با توجه وافری که سلطان محمد خدابنده به پایتخت جدید خود مبذول داشت این شهر بعد از تبریز بزرگترین شهر امپراطوری وسیع ایلخانی گردید.

این پادشاه به سال 716 هجری بعد از یک بیماری نسبتا طولانی در گذشت و چون هنرمندان و صنعتگران که از نقاط گوناگون کشور به انجا کوچ داده شده بودند باطنا ناراضی بودند بعد از مرگ اولجایتو شهر سلطانیه را ترک گفتند.


دانلود با لینک مستقیم


شهر سلطانیه از نظر جغرافیای تاریخی 35

کاخ عالی قاپوی اصفهان 13ص

اختصاصی از فی توو کاخ عالی قاپوی اصفهان 13ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کاخ عالی قاپوی اصفهان 13ص


کاخ عالی قاپوی اصفهان 13ص

13 ص

پیش گفتار

نگار گری، ترجمه واژه ای و معرف هنری است که سالها با اصطلاح مینیاتور شناخته می شد و خود مینیاتور نوعی تزئینات ریز بر روی کتب و استخوان و عاج بود که در اروپا انجام می شد و از آنجا که اندازه نقاشی های این سبک، ریز و ظریف بود به مینیاتور شهرت یافت. بر پژوهندگان هنر پوشیده نیست که هنوز در باب این هنر و شناخت و دریافت اصالت آن اثری به تمامی در دست نیست و اکثریت این پژوهشها توسط اروپاییان و قطعا با منطق صوری و بصری خاص خودشان انجام شده که همین امر به لحاظ عدم حضور دید و اندیشه شرقی، آنچنان که آموزه های گذشته آنها به ایشان آموخته باشد، تاثیری قابل توجه در عدم پدیداری برخی وجوه پنهان و اصیل این هنر بر جای نهاده است که جای بسی تأمل دارد.

« اگر چه تا کنون برخی از پژوهشگران ایرانی در روشن کردن نکات مبهمی از تاریخ نقاشی ایران توفیق یافته اند، اما روی هم رفته ایرانیان سهم چندانی در تحقیقات مربوط به این هنر، ادا نکرده اند.»[1]

اما فارغ از تمام شرح و بسط های محتوایی و تاریخ نگاری، آنچه در اینجا قابل ذکر است نادیده انگاشته شدن رشد این هنر در ذهن هنرمندان و برخی از آثار خلق شده است که از زیر شاخه های هنر تصویر گری و نقاشی به طور عام می باشد که به اعتقاد من این بُعد از هنر را، از برخی همت ها دور خواهد ساخت.

صفاتی همچون خشکی دید هنرمندان نگارگر، تحجر و تعصب در اعمال تکنیکها و اصول کار، عدم توانایی هنرمندان نگارگر( شرقی و ایرانی) در پرداخت عینی تر(رئال) در تصاویر« عدم وجود پرسپکتیو و مانند آن» و تعدادی دیگر از بحثها پیرامون این هنر گرانمایه و به اعتقاد من هنوز ناشناخته که این مقاله به حد بضاعت تنها به بخشی از خصوصیات خواهد پرداخت.

آنچه در این گفتار به آن اشاره خواهد شد رهیافتی است جهت شناخت و معرفی بخشی از روند رشد تکنیکی و دیدگاه مقوله هنر تصویر گری در دوره صفوی و آن دسته از تصاویری که تا کنون از دید اکثر منتقدان، محققان و هنر شناسان و مخاطبان مستور مانده است، حال برای نخستین بار تحت عنوان« مشق های پنهان» معرفی، و به آن پرداخته می شود.

معرفی و تحلیل مشق های پنهان، به دلیل جدید بودن موضوع و ناشناخته بودن آن، زمان بسیاری را می طلبد تا توسط پژوهشگران متخصص از دیدگاههای مختلفی مورد بررسی قرار گیرد. این مقاله تحقیقی در حد گامی هر چند کوتاه از لحاظ زیبا شناسی، بعد تاریخی، فن شناسی و اصول حفاظت، این آثار را مورد بررسی قرار می دهد.


[1] - م. م اشرفی، « همگامی نقاشی با ادبیات در ایران»؛ ترجمه: روئین پاکباز، 1367


دانلود با لینک مستقیم


کاخ عالی قاپوی اصفهان 13ص

کاشان 50 ص

اختصاصی از فی توو کاشان 50 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

50 ص

کاشان

 

 

 

 

وز اصفهان به کاش و به کاشانهای خویش

 

                                                       گلها میان دیده و در دل خلنده خا ر

 

 

 

در« برهان قاطع »آمده است : «کاش به معنی کاشکی ، خواهش ، آرزو ، افسوس

 

و مخفف کاشان هم هست و آن شهری است معروف ازعراق .2 »

 

شهرستان کاشان ، یکی ا زشهرستان های استان اصفهان است .

 

این شهرستان ازطرف شمال به شهرستان گرمسار ودریاچه قم (دریاچه نمک )

 

وازطرف شمال غربی به شهرستان قم ، و از طرف مشرق به شهرستان اردستان ،

 

و از طرف جنوب به شهرستان نطنزو بخش میمه * ، و از طرف مغرب به

 

شهرستان دلیجان محدود است . شمال و مشرق شهرستان کاشان به کویر محدود

 

می شود .

 

در حفاریهایی که توسط باستانشناسان در تپۀ « سیلک » درچهار کیلومتری غرب شهر

 

کاشان به عمل آمد ه ، طبقات گوناگونی مشاهده شده است که نمودار زندگی متفاوت

 

انسانها در هزاران سال قبل از میلاد مسیح می با شد . درآنجا حتی نشانهایی از

 

تمدنهای اولیه بشری به دست آمده است . بعید نیست که نام « کاشی » و« کاشان »

 

ازقوم « کاسی » و « کاسیان » گرفته شده باشد . « کاسیان » در نیمۀ دوم هزاره دوم

 

قبل ازمیلاد . درحدود مغرب « نجدایران* » زندگی میکردند وممکن است که اصطلاح

 

«کاسی » ، مفهوم نژادی وسیعتری از تسمیۀ « قوم واحد درمیان اقوام زاگرس »

 

داشته باشد .

منظور آنکه شاید علاوه بر کوههای زاگرس ، کاسیها در سایر نقاط ایران نیز سکنی

 

داشته اند . یا اگر سکنی نداشته اند ، اقلاً ارتباط داشتند و این نام به محلهای مختلفی

 

در گوشه و کنار ایران اطلاق شده است 10

 

در « تاریخ کاشان » دربارۀ وجه تسمیه این شهر چنین آمده است : « کاشان در کتب

 

قدیمی « قاشان » و « قاسان » هم ضبط شده است ، این هر دو معرّب کاشان است .

 

در زمان قدیم نام این ولایت « چهل حصاران » بود و قلعه و برج و بارو نداشت .

 

هنگامی که « زبیده خاتون » همسر « هارون الرشید » از این محل عبور می کرد ،

 

مردم از او خواستند که درآنجا برای مقابله به حملات دیلمان ، برج وبارو ساخته شود .

 

. در ساعت سعد ، چنانکه معهود است از برای علامت و آثار طول و عرض و وضع

 

هر بنایی ، کاه یا گچ یا خاکستر ریختند ، و بنیاد قلعه بندی این بلده را کاه فشاندند .

 

لهذا به « کاه فشان » موسوم گشت و بر اثر کثرت استعمال ، پارسیان « کاشانش »

 

گویند . کاشان در قدیم جزو « دارالایمان » بود قم بود . بعضی از قراء و توابع

 

کاشان که در جانب اصفهان است ، جزء اصفهان بود . ولی در دوره صفویه ،

 

کاشان جزء اصفهان محسوب می شد و در دورۀ قاجاریه جزء قم بود . 2»

 

درهمان کتاب به نقل از« تاریخ قم » نوشته شده است :« قاسان ، را نام نهادند به

 

رودخانه ای که آن را به زبان عجم « کاسه» گویند وگویند که « قاسان » دریا

 

بوده است وآن را«کاسه رود » خوانده اند .3»

 

وجه تسمیه مربوط به مسافرت زبیده خاتون به کاشان و کاه فشاندن ، چندان صحیح

 

به نظر نمی آید ، زیرا اولا ً، در تمام نقاط برای آنکه جای بنا مشخص وپی ریزی

 

ساختمانها و شهر معلوم شود ، گچ یا کاه میریختند . این موضوع تنها مختص کاشان

 

نیست . ثانیاً ، مسافرت « زبیده خاتون » به کاشان صحّت تاریخی چندانی ندارد .

 

به هر جهت شما خوانندۀ عزیز مختار هستید هر وجه تسمیه ای را که از نظر عقل

 

و منطق صحیح تشخیص می دهید ، قبول بفرمایید .

 

« ابن حوقل » جغرافیا نویس قرن چهارم هجری دربارۀ کاشان چنین نوشته است :

 

« کاشان ( قاسان ) شهر کوچکی است و بناهای آن از گل ساخته شده و همۀ شهرهای

 

جبال جزء ری چنین است » 4

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

  • فرهنگ معین ، جلد ششم ، صفحه 1518 ، 1520 .

2 و 3 ) تاریخ کاشان ، ن . ک صفحات 6 ، 7 ، 8 ، 34

4 ) صورة الارض ، صفحه 114

 

 

در « خلاصة البلدان » آمده است : « کاشان در قدیم چندان شهریتی نداشت و قصبه و

 

رستاقی از توابع بلدۀ قم بود و در تواریخ مذکور است که « قاسان » نام رودخانه ای

 

بود که آن را به زبان فارسی کاشان می خواندند ، و الحال آن رودخانه خشک است و

 

به جای آن شهر بنا شده است ، بعضی دیگر گفته اند که « قاسان » نام شطی بوده که

 

به فارسی « کاس رود » می خواندند . بعد از آنکه آب شط شروع به خشکی نمود .

 

اول موضوع قریه ، « بطریده » که الحال به « بدریه » مشهور است ، ظاهر شد .

 

آنجا بلند ترین موضع آن رود بود و بعد از ان موضع ، قریۀ « درام » ظاهر شد .

 

بعضی گفته اند آن را « قاسان اکبر » بنا نهاد و به نام خود خواند . » 1

 

« مقدسی » ، کاان را شهری نامور و کهنسال در مرکز کویر می داند و می گوید :

 

« پیرامون آن کشتزارهای آباد و کاریزها فراوان دارد . در ساختن قمقمه ماهرند و

 

در آنجا نوعی ، « طلخون » ( ترخون ) دیدم که مانندش ندیده بودم . مرکز هلوی

 

خوب است . عقربهای شگفت انگیز دارد . شنیدم که « ابوموسی اشعری » هنگامی

 

که از گشودن شهر در ماند ، گژدمهای زهرآگین از « نصیبین » درکوزه ها بیاورد

 

وبه درون دژپرتاب همی کرد تا مدافعان ازآن بجستند وشهرخود تسلیم دشمن کردند. »2

 

لازم به تذکر است که در زمان قدیم ، برای تصرّف شهرها دست به هرحیله ای می زدند

 

ولی بنده مطلبی را که « مقدسی » درباره کژدمهای زهرآگین « نصیبین » ذکر کرده

 

است ، در هیچ مأخذ دیگری ندیده ام .

 

در « تقویم البلدان » به نقل از « العزیزی » نوشته شده است : « قاشان شهری است پر

 

نعمت در وسط بلاد « جبل » . 3 خراجش به خراج قم افزوده شود . » 4 و به نقل از

 

« اللباب » کفته شده است : « کاشان شهری است نزدیک قم و مردمانش شیعی هستند .

 


دانلود با لینک مستقیم


کاشان 50 ص