فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

عوامل دین گریزی افراد جامعه 24 صفحه

اختصاصی از فی توو عوامل دین گریزی افراد جامعه 24 صفحه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

عوامل دین گریزی افراد جامعه 24 صفحه


عوامل دین گریزی افراد جامعه 24 صفحه

عوامل دین گریزی افراد جامعه

عامل اول : با استفاده از یک لفظ ممل دینی که در روز زیاد با آن سر و کار داریم مثل نماز ، حجاب و نگاه به نامحرم که خیلی اگر ذکر شود خسته کننده است و افرادی که به آن ها تلقین می شود زده می شوند همان طور که طبیعت یک انسان خلاف یک جهت قضیه را دوست دارد و این تلقین ترک باعث ترک آن عمل می شود مثال اگر به یک دختر خانمی که از اول کودکی تا سن 18 سالگی خیلی تلقین کنند خانم حجابت رو خانم..... این دختر اون حس تنوع طلبی اش فعال می شود و این حالت رو تغییر می دهد و می شود بی حجاب.

و از حجاب حالش بهم می خورد این توصیه به افراد دین دار است زیاد تلقین نکنید. و یا نماز یک دانش آموز از موقع ای که به مدرسه می رود همه می گویند نهاز ، روی دیوارهای مدرسه نماز ، درس نماز، نماز، نماز آنقدر تلقین می شود که دیگر حالش از نماز به هم می خورد بگذاریم تشنه باشند مثل یک تشنه ای که به آب نیاز داشته باشد شخص تشنه سراغ آب می رود یا آب نزد او می آید؟

عامل دوم : عامل دوم این است که که بگذاریم شخص نظر دهد در اموری که گناه محسوب می شوند بگذاریم حرف و نظر خودش را بگوید خالی شود نه با جمله حرام است برخورد کنیم. مثال یک دختر خانمی که به مادر خود می گوید من می توانم با این آقا پسر رابطه دوستانه ای برقرار کنم شما با دین با آن برخورد نکنید . خودش میداند که اشکال شرعی دارد چرا می گویید حرام است و در ذوق آن می زنید.

این چنین جواب دهید: که به نظر تو یک دختر باید رابطه برقرار کند آیا نیاز داری؟ تو این رابطه هایی که ایجاد می شود رو تحلیل کردی از هر لحاظ جامعه ، خانواده و .... بعد سراغ دین بروید، بگذارید حرف بزند . زود با آن به وسیله ی دین برخورد نکنید. حرف هایی که قرار است به او بزنیم خودش بلد است ایشان سوال کرده که خودش را خالی کند،


دانلود با لینک مستقیم


عوامل دین گریزی افراد جامعه 24 صفحه

دانلود پایان نامه با موضوع بیکاری در جامعه ایرانی

اختصاصی از فی توو دانلود پایان نامه با موضوع بیکاری در جامعه ایرانی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه با موضوع بیکاری در جامعه ایرانی


دانلود پایان نامه با موضوع بیکاری در جامعه ایرانی

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

چکیده:

مشکل بیکاری در دهه های اخیر به صورت یکی از مسایل بسیار حاد کشورهای توسعه نیافته در امده است در کشورهای عقب افتاده جنبه های بیکاری در تارو پود جامعه نهفته و به صورت مزمن در امده است و عقب ماندگی در فناوری در پاره ای از موارد مشکلی لاینحل نشان می دهد. بیکاری به عنوان عارضه ای که باعث عدم استفاده از نیروی فعال و قابل کار می باشد بیماری است مزمن که مانند پدیده ی تورم خوشایند هیچ گونه اقتصادی نمی باشد که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه رشد سریعی دارد.

جمعیت بیکار به گروهی اطلاق می شود که مایل به کار کردن هستند ولی موفق به یافتن کار نمی شوند.بیکاران شهری اکثرا جوان هستند حدود دوپنجم انها زیر بیست و پنج سال و یک پنجم دیگر انها زیر سی و پنج سال هستند

سه دسته از نظریات راجع به بیکاری به طور کلی شامل:

  • کینزین ها که استدلال میکنند که علت عمده بیکاری مربوط به مشکلات بخش تقاضا است و چنان چه دولت سیاست های افزایش تقاضا را اتخاذ نماید نرخ بیکاری کاهش خواهد یافت بر اساس نظریه عمومی کینز که در دهه 1930 بیان شد برخی کشورها از جمله امریکا و انگلستان موفق شدند نرخ بیکاری بالای دهه 1930 را کاهش دهند برای مثال انگلستان نرخ 25 درصدی بیکاری را به 6 درصد کاهش داد .
  • کلاسیک ها و کلاسیک های جدید استدلال می کنند که به دلیل کامل بودن بازارها بیکاری نمی تواند به صورت اجباری وجود داشته باشد و معتقدند اگر بازارها بدون دخالت دولت و ازادانه بتوانند فعالیت کنند از طریق کاهش دستمزد ها بیکاری پدید نخواهد امد .
  • بنیادگراها معتقدند بیکاری واکنش یک اقتصاد پویا به تغییرات تکنیکی است و تغییرات تکنولوژیکی باعث پدید امدن بیکاری می گردد.

مهم ترین علت های بیکاری در ایران شامل :

  • رشد بی رویه شهرها
  • ازاد شدن بخش قابل توجهی از نیروی کار شاغل در بخش کشاورزی و عدم جذب نیروی مازاد توسط سایر بخش ها
  • رشد ناهماهنگ شهر و روستا
  • ماهیت رشد صنایع در ایران و عدم رشد صنایع مادر ومکمل
  • مشکلات و ایرادات موجود در قوانین سرمایه گذاری مالکیت و کار و شوراهای اسلامی

6- همچنین در سال77از عوامل اصلی بیکاری در ایران افزایش شدید عرضه نیروی کار که حاصل عوامل رشد بالای جمعیت طی دهه 60 بوده نیز قابل بیان می باشد.

انواع بیکاری:

1- بیکاری اشکار

2- بیکاری پنهان

3- بیکاری فصلی

  • کم کاری
  • برکناری
  • نه کاری و ناکاری

1- بیکاری اشکار

گروهی از جمعیت فعال کشور که در 7روز پیش از مراجعه مامور سرشماری در جستجوی کار بوده اند و هیچگونه درامدی ندارند بیکار اشکار شناخته می شوند.

 

 

2-بیکاری پنهان

بیکاری پنهان شامل افراد فعال و ظاهرا شاغلی است که عملا نقشی در تولید یا پیشرفت کار ندارند و با حذف انها خللی عمده به گردونه کار وارد نمی اید.

3- بیکاری فصلی

بیکاری فصلی شامل گروهی از شاغلین فعال می شود که به دلیل مشروط بودن حرفه شان فقط در قسمتی ازسال کار می کنند و بقیه اوقات بیکارند این گروه اکثر شامل روستاییان و کارگرانی می شوند که فقط در کشت و برداشت یا میوه چینی کار می کنند و بقیه سال را بیکار می مانند .

4-کم کاری

کم کاری شامل افراد فعالی است که با تمام استعداد جسمی و امادگی کاری از تمام توان کاری خود استفاده نمی کنند و صرفا ارتباط خود را با محل کار قطع نکرده وجدان کار یا شوق خدمت و انجام وظیفه ندارند.

5- برکناری

برکناری کردن افراد شاغل از کار ویا در اختیار نگذاردن تهسیلات شغلی برای افراد فعال به دلایل سیاسی ،عقیدتی،مذهبی،گروهی و…

6- نه کاری و ناکاری    

افزونی بی حد جمعیت ،بی برنامگی دولت یا برنامه ریزی های غیر واقعی همراه با مدیریت های نادرست موجب رواج بیکاری ها شده که از عوارض حتمی و ملموس ان شکل گیری و گسترش مشاغل غیر رسمی نه کاری :واسطه گری،دلالی ،حق العمل کاری ،دست فروشی، شاگردی، مسفرکشی، دکه داری … و بالاخره ناکاری :قاچاقچی گری،رشوه خواری،گدایی،روسپیگری و دزدی … است.

مقدمه

مباحث کار و اشتغال از مهمترین دغدغه های فکری افراد جامعه و دولتهاست بطوریکه در بیشتر نظرخواهی ها و تحقیقاتی در کشورهای مختلف بعمل آمده است. اشتغال و بیکاری را مهمترین مشکل خود بیان کرده اند.(آقاییان آرایی)

شکسپیردر صدها سال قبل با این بیان که: خانه ی من بر ستون ها و زندگی من بر کارم استوار است با برداشتن ستونها خانه و با بیکاری زندگیم را از من می گیرند.(سپهر- ص 9) براهمیت مسأله بیکاری توجه دارد.مشکل بیکاری در دهه های اخیر به صورت یکی از مسایل بسیار حاد کشورهای توسعه نیافته در امده است در کشورهای عقب افتاده جنبه های بیکاری در تارو پود جامعه نهفته و به صورت مزمن در امده است و عقب ماندگی در فناوری در پاره ای از موارد مشکلی لاینحل نشان می دهد.(یارمحمدیان85)

امروزه بیکاری بیش از پیش به منزله ی چشمگیرترین نشانه ی توسعه ناکافی در کشورهای جهان سوم نمایان میشود.به هر حال از لحاظ اجتماعی بیکاری در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی در مناطق شهری انها ،نسبت به کشورهایی که اکثریت نیروی کار وسیعا متکی به درامدهای مزد و حقوق بگیری هستند و ساختهای کهن خانواده جای خود را به خانواده هسته ای داده اند ،کمتر یک مشکل حاد شخصی است .(ریچارد جولی68)

بیان مسئله

جمعیت بیکار به گروهی اطلاق می شود که مایل به کار کردن هستند ولی موفق به یافتن کار نمی شوند. (عبادی- ص 49)

بیکاری به عنوان عارضه ای که باعث عدم استفاده از نیروی فعال و قابل کار می باشد بیماری است مزمن که مانند پدیده ی تورم خوشایند هیچ گونه اقتصادی نمی باشد که در بسیاری از کشورهای در حال توسعه رشد سریعی دارد.(عبادی- ص 39)

اقتصاددانان درباره ی بیکاری روستایی زیاد قلمفرسایی کرده اند و در حال حاضر بیکاری در شهرها موضوع مورد بحث میباشد در شهرها همواره بیکاری وجود داشته است و علت ان را فقدان توسعه شمرده اند. بیکاری در کشورهایی سریعا افزایش می یابد که رشد بسیار سریعی دارند مردم روستا دسته دسته به شهر می روند و از انجا که امکانات اشتغال در شهر همپای افزایش جمعیت شهر نشین بالا نرفته نسبت بیکاران پیوسته در تزاید بوده است.

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه با موضوع بیکاری در جامعه ایرانی

پایان نامه رشته جامعه شناسی - جامعه شناسی و ادبیات با فرمت ورد

اختصاصی از فی توو پایان نامه رشته جامعه شناسی - جامعه شناسی و ادبیات با فرمت ورد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته جامعه شناسی - جامعه شناسی و ادبیات با فرمت ورد


پایان نامه رشته جامعه شناسی - جامعه شناسی و ادبیات با فرمت ورد

دیباچـه

 

نقد ادبی در برنامه‌ی دانشگاهی میهن ما به ویژه در رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی هنوز مقامی درخور و سزاوار نیافته است. بررسی گره‌گاه‌های این کاستی نابخشودنی البته در این مجال نمی‌گنجد. اما این قدر هست که تمرکز بر شاخه‌های معینی از قلمرو وسیع و دائم التغیر نقد ادبی و فهم ومعرفی شایسته‌ی آن، اگر با تطبیق آن رویکردها بر یک یا چند متن مشخص بومی همراه شود، گامی بس راه‌گشا خواهد بود. در این میان منطقی به نظر می‌آید که به جای توجه به آخرین و تازه‌ترین جریان‌های روز، از جریان‌های اولیه و پیشین آغاز کرد که جنبه‌ی آموختاری (کلاسیک) افزون‌تری یافته‌اند. اساساً چگونه می‌توان بدون آشنایی عمیق با سرآغازهای این راه پرپیچ و خم تجربه‌های نو آیین را شناخت و بازشناساند. بی هیچ مجامله و تعارفی جامعه‌ی فرهنگی و دانشگاهی هنوز با نقد دوره‌ی رمانتیک و آموزه‌های شلگل و کولریچ یک سره بیگانه است. پیداست جریان عظیم نقد ادبی مغرب زمین را که سیری به تعبیر باختین گفت و گویی دارد، باید از آغاز، آغازید نه از فرجام. از این گذشته، فهم عمیق‌تر این جریان‌ها تنها از رهگذر کاربست آموزه‌ها و شیوه‌های آن‌ها در آثار ایرانی صورت می‌پذیرد و ما را از مرحله‌ی ترجمه به مقام تجربه ارتقا می‌دهد.

نگارنده با درک مجملی که از این احتیاج مبرم جامعه‌ی پژوهشی و فرهنگی داشت، بر آن شد که «با نخستین قدم‌های ناآزموده‌ی نوپایی خویش» در گشودن این راه دشوار سهمی هر چند کوچک داشته باشد.

آنچه البته او را از آغاز تا فرجام این راه دراز آهنگ دلیری و امید می‌بخشید دم همّت استاد فرزانه دکتر پورنامداریان بود که از پیشگامان برجسته‌ی این میدان‌اند و در شناسایی سنجیده‌ی شیوه‌های گوناگون نقد و زیبایی‌شناسی فرنگی از رهگذر تطبیق و سنجش آن با میراث بلاغت اسلامی ـ ایرانی کهن و کاربست آن در آثار کهن و نو چهره‌ای دوران ساز به شمار می‌آیند.

به راهنمایی استاد، رمان سووشون را برگزیدم که بی‌گمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسی است که مستعد و سزامند بررسی‌های ادبی از چشم‌اندازهای گوناگون است. سووشون به ویژه از نظریه‌ی دریافت، رمان بسیار مهمی است چرا که از زمان نشر با همه‌ی فراز و نشیب‌های اجتماعی،‌ همواره مخاطبان پرشماری بدان روی آورده‌اند، توفیقی که رمان‌های انگشت شماری از آن نصیب برده‌اند.

از میان شیوه‌های نقد، رویکرد جامعه‌شناختی را به دلایلی چند برگزیدیم: نخست آن که سووشون از این چشم‌انداز بسیار تأمل‌برانگیز است و روایتی است عمیقاً اجتماعی. دیگر آن که نقد جامعه شناختی از شاخه‌های با سابقه و گسترده‌ی نقد است که خود بر بسیاری از شاخه‌های تازه‌تر به شیوه‌های مختلف تأثیر نهاده است و فهم و معرفی آن ضرورتی بنیانی دارد. به ویژه یکی از شیوه‌های نوآیین نقد که انتظار می رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برویم یعنی نقد فمنیستی که تقریباً شاخه‌ای نورسته است بر این شاخ کهن‌تر. شاید دقیق‌تر آن باشد که بگوییم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنیستی را بیشتر می‌تابد که آن را می‌توان نقد جامعه شناختی ـ فمنیستی خواند.

همین جا به توضیح نکته‌ای ضروری باید پرداخت. در تبویب و بخش‌بندی این رساله هم در مقام معرفی رویکردها و هم در مرحله‌ی تحلیل سووشون بر پایه‌ی رویکردها، آشکارا سهم بسیار افزون‌تری به نقد جامعه‌شناختی داده‌ایم و در برابر نقد فمنیستی سهم اندکی دارد. این مسأله به نظر ما کاملاً طبیعی و مقرون به صحت و صواب می‌نماید، زیرا اولاً نقد جامعه‌شناختی رویکردی به نسبت نقد فمنیستی بسیار گسترده‌تر، با سابقه‌تر و پیچیده‌تر و فربه‌تر است و نقد فمنیستی جریانی به شدت نوخاسته است و چنانکه یادآور شده‌ایم، مطالعات نقد فمنیستی عملاً بیشتر فمنیسم در مفهوم عام را شامل است و کمتر به نقد ادبی و هنری در مفهوم دقیق و متعارف آن می‌پردازد، حتی به نظر می‌آید که این نقد هنوز راهی دراز در پیش دارد تا بتواند هم‌پای رویکردهای دیگر نقد به صورتی مستقل و تأمل‌برانگیز طرح شود.

ثانیاً نقد فمنیستی در معنای ویژه که پیش‌تر بر آن تأکید کردیم و با قرائت ما از سووشون هم‌خوان بود، بیشتر در حد و اندازه‌ی یکی از شیوه‌ها و زیر گروه‌های نقد جامعه شناسی قابل طرح بود و هرگز با کلیت عظیم آن نقد سنجیدنی نمی‌نمود.

ثالثاً سووشون آشکارا دایره‌ی گفت و گوی بسیار فراخ‌تری با نقد جامعه‌شناسی دارد تا نقد فمنیستی و قرائت فمنیستی آن نیز غالباً به تحلیل‌های جامعه‌شناسی می‌انجامد.

بدین سان در آغاز به معرفی نسبتاً مشروح نقد جامعه‌شناختی پرداختیم که البته به مقتضای حد متعارف رساله‌های دانشگاهی بخشی از آن به ناچار حذف شد. کوشیدیم نخست با طرح اجمالی مناسبات محتمل جامعه و ادبیات طرحی از بنیانی‌ترین مسائل این نقد به دست دهیم. از آن پس تکوین این نقد را از نخستین تأملات پراکنده و خام تا جریان‌های جدی و گسترده‌ی سده‌ی بیستمی نشان دادیم. علاوه بر اشاره به جریان‌های عمده از اندیشگران و فعالان برجسته‌ی این رویکرد یاد کردیم. از آن میان از سه تن به واسطه‌ی اهمیت و دوران‌سازی آموزه‌هایشان با تأکید و تفصیل افزون‌تری سخن گفتیم: لوکاچ، گلدمن و باختین (فصل اول).

پس از آن با این چشم‌انداز به سراغ سووشون رفتیم و کوشیدیم ربط و نسبت‌های گوناگون روایت را با جامعه بسنجیم. تلقی ما از جامعه البته محدود به شیراز و دوره‌ای معین از تاریخ نبود. خواستیم نشان دهیم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاریخ ما در پیوسته است و می‌توان با توجه به لایه‌های نمادین و شبکه‌های اشارات روایت تا آن جا پیش رفت که رمان، روایتی از تاریخ اجتماعی ایران از گذشته‌های دور اساطیری تا روزگار ماست. (فصل دوم(

در معرفی نقد فمنیستی با آن که ناگزیر از معرفی جریان عام و عمده‌ی فمنیسم بوده‌ایم، بیشتر به رهیافت‌هایی تکیه کرده‌ایم که در نقد ادبی شأنیت و اهمیتی می‌توانند داشت. از اشاره به این نکته نیز پروا و پرهیز نکرده‌ایم که این رویکرد هنوز در آغاز راه است و حتی در مغرب زمین هم شیوه‌ای روشمند و سازوار و دانشگاهی به شمار نمی‌آید. به گمان ما هنوز در میانه‌ی انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبی فمنیست، شاید سنجیده‌ترین تأملات از آن نویسنده‌ی ژرف بین بریتانیایی ویرجینیا وولف باشد که در زمانی دورتر در این باب قلم زده است. هر چند او به معنای حرفه‌ای و متعارف کلمه منتقد و محقق نبود و خود واژه‌ی فمنیسم را خوش نمی‌داشت و به کار نمی‌گرفت اما اتاقی از آن خود او، آرایی ژرف در زمینه ی نگاه زنانه در روایت را در برداشت. (فصل سوم)

سرانجام سووشون را از این زاویه نگریسته‌ایم که این رمان به عنوان نخستین رمانی که نگاشته‌ی یک زن ایرانی است و در عین حال قهرمان داستانی آن زن است چه مایه از روایت‌های دیگر متمایز است؟‌روایت و راوی چگونه موقعیت و وضعیت زن ایرانی را گزارش می‌دهند و چگونه حال و روز او را داوری و نقد می‌کنند؟‌و آیا خود این نقد ـ نقد دانشور و راوی رمان و زری ـ را می‌توان نقادی کرد ونقدها را بود آیا که عیاری گیرند؟ (فصل چهارم)

اشاره به چند نکته ضروری می‌نماید:

1ـ ارجاع‌ها و پانوشت‌ها که گاه بسیار مفصل است در پایان فصل آمده است. در این زمینه در فصل‌های دوم و چهارم استثنایی قائل شده‌ایم. به علت ارجاعات مکرر به سووشون و امکان دسترسی آسان‌تر و سریع‌تر به آن قسمت از روایت، شماره‌ی صفحه‌ی بدون هر گونه توضیحی داخل پرانتز و در درون متن قید شده است.

2ـ کوشیده‌ایم داوری ما درباره‌ی سووشون جنبه‌ی توصیفی داشته باشد و از ستایش‌های پرشور و احساسی اجتناب کرده‌ایم و اساساً تلقی ما از نقد، تصور کلیشه‌ای محک زدن و تعیین ارزش نبوده است.

3ـ تحلیل داستان سیاوش را که در فهم لایه‌های نمادین اثر، اهمیتی بنیادین دارد با چند تصویر از مینیاتور و نقاشی مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه کرده‌ایم.

این پایان‌نامه با همه‌ی کاستی‌ها اگر تا اندازه‌ای در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضیلت استادانی است که افتخار راهنمایی و مشاوره را به شاگرد کوچک خویش بخشیدند. نخست استاد فرزانه دکتر تقی پورنامداریان که نه تنها مشوق من در قدم نهادن به این راه بودند، بلکه از دستگیری و راهنمایی من در تمام مراحل و منازل دریغ نکردند.

استاد ارجمند دکتر ابوالقاسم رادفر نیز از سر مهر و فروتنی مشاوره‌ی این پایان‌نامه را پذیرفتند و وجود عزیزشان همیشه باعث دلگرمی من بود.

مدیون شماری از استادان و دوستان نیز هستم که در یادآوری نکته‌ها، معرفی و در اختیار نهادن منابع یا دیگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خویش ساختند؛‌دکتر مسعود جعفری، دکتر جابر عناصری، دکتر علی محمدشاه‌سنی،‌ دکتر عبدالله حسن‌زاده، محمد یکه‌دهقان و خواهر دلبندم مرضیه سرمشقی.

به ویژه از دوست و همسر مهربانم دکتر حمیدرضا توکلی سپاس‌ها دارم که اگر همراهی‌ها و تشویق‌های ایشان نبود،‌ این رساله هیچ‌گاه سرانجام نمی‌یافت. هر کجا هست خدایا به سلامت دارش.

 

پیوندهای جامعه و ادبیات در نگاه نخستین

نخستین تصوری که از شنیدن ترکیب جامعه‌شناسی ادبیات در ذهن نقش می‌بندد، احتمالاً بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره و به ویژه نمودهای معین آن در آثاری خاص است.

اما حتی پیش از آن‌که به سراغ آنچه ناقدان کهنه و نو در این باره گفته‌اند، برویم با تأمل در مجموعه‌ی نسبت‌های محتمل میان ادبیات و جامعه می‌توانیم آرام آرام دریابیم که این ماجرا بسیار پیچیده‌تر از آن چیزی است که در آغاز می‌پنداشتیم، ببینیم پیوندها و تأثیر و تأثرات متقابل میان دو مفهوم گسترده‌ی جامعه و ادبیات چه ابهاماتی در ذهن ما برمی‌انگیزند:

1ـ آیا می‌توان از عکس این نسبت یعنی تأثیر ادبیات بر جامعه نیز سخن گفت؟

2ـ آیا می‌توان این رابطه را تأثیر و تأثری دوجانبه و دیالکتیکی دانست؟

3ـ آیا جامعه مستقیماً بر متن ادبی تأثیر می‌گذارد یا به واسطه‌ی تأثیر بر نویسنده؟

4ـ آیا حوادث جامعه مستقیماً براثر ادبی تأثیر می‌نهند یا آن‌که حوادث اجتماعی با تحولی که در فضای فرهنگی و ادبی ایجاد می‌کنند، اثر را تحت تأثیر قرار می‌دهند؟

5ـ آیا نویسنده حتماً باید تحت تأثیر فضای اجتماعی قرار گیرد یا آن‌که در مواردی باید در برابر این تأثیر ایستادگی کند و حتی آن را خنثی و یا دیگرگون سازد؟

6ـ تأثیر جامعه بر ادبیات در قلمرو خود آگاه نویسنده جای دارد یا ناخودآگاه؟

7ـ تأثیر جامعه بر ادبیات به جنبه‌ی هنری ـ ادبی متن باز می‌گردد یا اثر از طریق تأثیر بر فضای فکری دوران و ذهنیت نویسنده از جامعه رنگ می‌پذیرد؟

8ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه صرفاً در آثار رئال تحقق‌پذیر است؟

9ـ آیا تأثیرپذیری از جامعه محدود به انواع و قالب‌های خاصی است؟ آیا اثرپذیری شعر و داستان با اثر تغزلی و تعلیمی به یک نسبت است؟

10ـ آیا می‌توان از اثرپذیری اجتماعی نظریه‌های ادبی سخن گفت؟

11ـ آیا منظور از جامعه در این تعابیر صرفاً جنبه‌های سیاسی را دربر می‌گیرد؟ آیا تأثیر جامعه به معنای تأثیر حکومت و ایدئولوژی خاصی است؟

12ـ آیا ممکن است تأثیرات اجتماعی در مورد دو نویسنده، یا دو متن متفاوت و یا حتی متضاد باشد؟ آیا ممکن است اثری به گونه‌ای منفی و واکنشی تحت تأثیر جامعه قرار گیرد؟

13ـ واقعیت‌های اجتماعی براثر تأثیر می‌نهند یا آرمان‌هایی که هنوز تحقق نیافته‌اند؟

14ـ آیا نشانه‌های اثرپذیری اجتماعی اثر ادبی به طور پراکنده در متن منتشر است یا آن‌که ساخت کلی متن از جامعه اثر می‌پذیرد؟

15ـ آیا اثر تحت تأثیر و نمایشگر بخش و طبقه‌ی خاصی از جامعه است یا می‌کوشد تصویری از همه‌ی جوانب اجتماع به دست دهد؟

16ـ آیا اثر با مقطع معینی از جامعه نسبت دارد یا با گستره‌ای تاریخی از اجتماع در ارتباط است؟

17ـ آیا روابط اثر و جامعه به گونه‌ای آشکار مطرح شده است یا به صورتی پنهان و نامستقیم؟

18ـ آیا اثر همواره صرفاً به روایت بی‌کم و کاست فضای جامعه دست می‌زند یا در آن تصرف و اغراق می‌کند و احیاناً با دیدگاهی ناقدانه به آن می‌نگرد؟

19ـ آیا آثار نویسندگانی که ظاهراً به جامعه توجهی نشان نمی‌دهند، برکنار از هرگونه تأثیر اجتماعی است؟

20ـ آیا نگاه اجتماعی به ادبیات الزاماً به معنای داوری ارزشی و نگاه تعهدآمیز است؟

بی‌تردید با تأمل بیشتر می‌توان بر این پرسش‌ها افزود و یا بسیاری از آن‌ها را به شکلی دقیق‌تر و فنی‌تر مطرح کرد.

مسأله‌ی‌ پیوند جامعه و ادبیات بسیار پیچیده و دارای جوانبی گوناگون است و همواره در مباحث نقد ادبی حضور داشته است. در حقیقت گرایش‌های گوناگون جامعه‌شناسی ادبیات یا مکاتب دیگری که به نحوی با این قلمرو ارتباط یافته‌اند، هرکدام به بخش‌هایی از این زمینه‌ی پهناور توجه کرده‌اند و در پی پاسخ تنها تعدادی از پرسش‌های بیست گانه‌ی پیش گفته، برآمده‌اند.

چکیده

نقد جامعه‌شناسی برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر می‌آید، تنها بررسی تأثیر مستقیم رخدادهای اجتماعی مشخصی بر ادبیات یک دوره نیست و برخلاف بسیاری مکاتب دیگر نمی‌توان یک مقطع معین تاریخی و یک محدوده‌ی مشخص جغرافیایی و فرهنگی برای آن درنظر گرفت. بلکه در طول سال‌ها افت و خیزهای فراوانی را پشت سرگذاشته و با جریان‌های بسیار در پیوسته است.

یکی از مهم‌ترین این جریان‌ها که پیوندی گسست‌ناپذیر با جامعه‌شناسی دارد، نقد فمنیستی است. بسیاری از منتقدان، فمنیسم را شاخه‌ای از نقد جامعه‌شناسی می‌دانند که در آن به جامعه از رهگذر امکانات و شرایطی می‌نگرد که همواره از زنان دریغ داشته شده است.

این رساله ابتدا به معرفی مشروح رویکرد جامعه‌شناسی می‌پردازد و ویژگی‌های اصلی آن را جست و جو می‌کند و مهم‌ترین گرایش‌های این گونه‌ی نقد ادبی را معرفی می‌کند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شیوه‌های این رویکرد تحلیل می‌کند و مناسبات سووشون را با جامعه‌ای که در آن شکل گرفته و نیز جامعه‌ای که روایتش می‌کند مورد کنکاش قرار می‌دهد. در فصل سوم از رویکرد فمنیستی و نقد ادبی سخن می‌رود و در فصل پایانی سووشون از چشم‌انداز این رویکرد نوآیین و در حال شکل‌گیری بررسی می‌شود.


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته جامعه شناسی - جامعه شناسی و ادبیات با فرمت ورد