فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله بتن غلطکی (RCC)

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بتن غلطکی (RCC) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
بتن غلطکی (RCC) بعنوان مصالحی جدید در صنعت سدسازی در حال حاضر مورد توجه سدسازان بزرگ دنیا و مؤسسات تحقیقاتی می‌باشد. یکی از مسائل این نوع بتن در اجرا، بالابودن ضریب تراوایی آن می‌باشد که بعضا در سدهای بزرگ تزریق‌های دوغاب پس از انجام ساختمان را طلب می‌کند. در طرح اختلاط این بتن می‌توان از برخی مواد جایگزین سیمان (غیرچسبنده) به منظور کاهش فضاهای خالی موجود در جسم بتن غلطکی و واکنش‌های ثانویه بهره گرفت که تاثیر این مواد بر پارامترهایی چون مقاومت‌های فشاری و برشی در محل درزهای سد بایستی در نظر گرفته شد. در مقاله حاضر میزان نفوذپذیری در جسم بتن غلطکی و در محل درزها و چگونگی کنترل آنها مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است . این تحقیق با کار آزمایشگاهی بر روی نمونه‌های بتن غلطکی که با استفاده از طرح اختلاط های مختلف با و بدون ماده پوزولانی آماه شده بود صورت گرفته است . براساس نتایج بدست آمده روند تغییرات بدین تربیت است که با افزایش میزان وزن مخصوص و مقاومت فشاری میزان ضریب نفوذپذیری کاهش می‌یابد. همچنین نتایج آزمایشگاهی نشان می‌دهد که بتن غلطکی که دارای مواد جایگزین سیمان مانند پوزولان‌ها می‌باشد دارای ضریب نفوذپذیری کمتری نسبت به نمونه‌هایی که بدون پوزولان هستند، می‌باشد.
تعریف بتن غلطکی
بتن غلتکی بتنی است که در اجرای سازه های حجیم ( سدها ، شالوده های بزرگ و... ) کاربرد دارد و برای اجرای آن از ماشین آلات راهسازی و عملیات خاکی استفاده می شود .
چنین روش اجرایی نتایج و تبعات اولیه زیر را به دنبال خواهد داشت :
• انرژی لازم برای اجرا و جا دادن این گونه مصالح بیش از مقداری است که با لرزاننده های ( ویبراتور ) معمولی تامین می گردد . به همین دلیل در صورت استفاده از مصالح و مواد سیمانی مشابه آنچه در بتن لرزاننده سنتی (CVC) یا بتن متعارف به کار برده می شوند و با اجرای لایه های متوالی بتن ، می توان به کیفیتی بهتر از کیفیت بتن متعارف (CVC) دست یافت .
• از سوی دیگر ، مانند سدهای خاکی ، ناحیه بین دو لایه متوالی و ناحیه واقع در درون لایه ها با یکدیگر متفاوتند .
• روش اجرای بتن غلتکی در مقایسه با بتن متعارف ، امکان دستیابی به سرعت زیادتری را فراهم می سازد که مزایای اقتصادی چون صرفه جویی در قیمت واحد حجم بتن و کاهشی قابل ملاحظه در زمان ساخت و همچنین در قالب بندی و ... را در پی خواهد داشت .
بتن غلتکی همچون تمامی انواع موجود بتن ، مخلوطی از مصالح سنگی خنثی ، مواد سیمانی و آب است .
بتن غلتکی مصالح و روشی نوین برای ساخت اقتصادی سازه های حجیم از جمله سدهای وزنی می باشد . در این نوع بتن ترکیبی از ویژگی های تکنولوژی بتن و خاک به کار گرفته شده و با استفاده از ماشین الات ساخت سدهای خاکی حمل ، پخش و متراکم می شود . بنابراین بتن ریزی سریعتر و هزینه اجرا به شدت کاهش می یابد .
امروزه سدهای بتن غلتکی در بسیاری از کشورهای در حال توسعه ساخته می شوند . زیرا این سدها مزایای اقتصادی و سرعت زیاد اجرای سدهای خاکی و ایمنی سدهای بتنی را تواماً در بردارند . فهرست سدهایی که در ایران به این روش مطالعه شده اند در جدول شماره 1 آمده است . پیشرفت حاصل در تکنولوژی بتن حجیم به منظور کاهش درصد سیمان منجر به پیدایش روش بتن غلتکی گردیده است . در این روش با منظور نمودن عوامل زیر درصد سیمان مصرفی کاهش یافته و بتن ریزی سریعتر و با هزینه ای کمتر انجام می شود:
• استفاده از سنگدانه های با حداکثر ابعاد بیشتر و دانه بندی خاص
• استفاده از پوزولان
• استفاده از مواد افزودنی حباب ساز و روان کننده
• استفاده از ماشین آلات حمل ، پخش و تراکم در عملیات خاکی و استفاده از ویبره سنگین در بتن ریزی
این نوع بتن به دلیل شرایط خاص اجرایی باید دارای روانی مناسب باشد . هنگامی که بتن غلتکی خیلی سفت باشد دانه بندی و چسبندگی مناسب جهت تراکم یکنواخت را نداشته باشد ، قسمت های تحتانی لایه تراکم مناسب را نمی بیند و هرگاه روانی این بتن خیلی زیاد باشد تحمل وزن غلتک را نداشته و غلتک لرزاننده نمی تواند مورد استفاده قرار گیرد . بنابراین در این نوع بتن انتخاب مصالح و نسبت های اختلاط از اهمیت خاصی برخوردار می باشد .
ملاحظات اساسی در انتخاب نسبت اختلاط مناسب بتن غلطکی عبارتند از :
1. روانی مناسب ( توجه به دانه بندی و درصد آب مناسب برای تراکم )
2. مقاومت کافی ( تامین خواص مکانیکی و چسبندگی درزها )
3. آب بندی ( کنترل تراوش )
4. حرارت هیدراتاسیون کم ( محدود نمودن پتانسیل ترک های حرارتی )
2- سه روش طراحی سد بتن غلتکی :
روش طراحی سد بتن غلتکی در سال های 1970 به سه طریق متفاوت در حال شکل گیری و تبیین بود . در ایالات متحده نوع کم سیمان آن مبتنی بر روش های مربوط به مصالح و اجرای سدهای خاکی توسط گروه مهندسین ارتش (Army Corps of Engineers ) توسعه یافت. مهندسین انگلیسی گزینه دیگری با خمیر سیمان زیاد به صورت تلفیقی از طرح اختلاط بتن متدوال و روش های ساخت سدهای خاکی را در نظر داشتند . گروه مهندسین ژاپنی روش دیگری را تعقیب نمودند که سد بتنی متراکم شده با غلتک ( RCD ) نامیده می شد . از سه حالت فوق RCD محافظه کارانه ترین حالت نسبت به سد بتنی مرسوم و تجارب اجرایی آن می باشد.

 


2-1- روش طرح مخلوط با خمیر زیاد (روش انگلیسی):
روش طراحی مخلوط با خمیر زیاد اولین بار توسط مهندسی به نام دانستان (Dunstan ) ابداع گردید و اداره عمران ایالات متحده بعداً تغییراتی در آن اعمال نمود که در سد آپراستیل واتر (Upper Still Water ) به کار برد . این روش با مفاهیم طراحی سد بتن غلتکی با خمیر زیاد منطبق بوده و در آن کل سازه غیرقابل نفوذ منظور می شود و چسبندگی بین لایه ها با توجه به ویژگی مخلوط فراهم می گردد . به منظور دستیابی به چنین معیارهایی مواد شیمیایی بیشتر در مخلوط مصرف می شود تا بتن غلتکی با خمیر زیاد حاصل شود .
2-2- روش سد بتنی متراکم شده با غلطک RCD ( روش ژاپنی) :
معیارهای طراحی مخلوط در روش RCD به شرح زیر است :
1. مقدار سیمان بایستی حتی الامکان کم در نظر گرفته شود در حالی که با مشخصه های مقاومت در نظر گرفته شده سازگار باشد . مقداری خاکستر بادی به عنوان ماده افزودنی مصرف شده تا بدین وسیله گرمای هیدراتاسیون و نیازهای آب مخلوط کاهش یابد .
2. لازم است نسبتی از ماسه به مصالح سنگدانه ای درشت دانه بیش از نسبت در نظر گرفته شده برای بتن حجیم معمولی منظور شود تا جدا شدن دانه ها کاهش یافته و تسهیلاتی در عمل تراکم با غلتک های ارتعاشی فراهم آورد .
2-3- روش کم سیمان (گروه مهندسین ارتش آمریکا) :
این روش مبتنی بر تجارب حاصله در هفت پروژه بتن غلتکی می باشد . روش مذکور از دستورالعمل ACI شماره 3/211 تحت عنوان روش استاندارد برای انتخاب نسبت های اختلاط در بتن بدون اسلامپ پیروی می کند . دستورالعمل فوق شامل چند جدول است که از روی تجربیات مذکور در ارتباط با بتن غلتکی تهیه شده است . این روش تعیین نسبت های اختلاط می تواند برای دامنه وسیعی از مصالح و مشخصات پروژه مورد استفاده قرار گیرد .
رویه بتن غلطکی

یکی از مشکلات اساسی معابر سواره رو ، خیابان ها و شبکه های بزرگراهی و محوطه های صنعتی در کشور ما ، تخریب و تعویض های متوالی آسفالت میباشد که در کنار تحمیل خسارات میلیاردی به اقتصاد ملی ، ضریب ایمنی جاده ها و خیابان های کشور را نیز به شدت کاهش داده است و البته خسارات فراوانی نیز به خودروها وارد می کند به نحوی که این وضعیت مورد اعتراض صاحبان اتومبیل ها و رانندگان می باشد . اعتراضی که تکنولوژی فعلی ساخت معابر قادر به پاسخگوئی و رفع این معضل نیست و نیازمند تغییر ساختاری و تکنیکی طراحی و ساخت معابر سواره رو و ترافیکی می باشد . از طرفی معضل زیست محیطی استفاده از مواد نفتی و هیدروکربن ها در ترکیب آسفالت قیری در کنار پائین بودن قابلیت های آسفالت قیری برای احراز بسیاری از مشخصات فنی مورد لزوم در معابر ترافیکی بالاخص در بخش دوام و پایداری در برابر تغییرات جوی و سیکل های یخبندان ، گزینه رویه بتن غلطکی ( RCCP ) را پیش رو قرار داده است . رویه بتن غلطکی فصل نوینی را در طراحی و ساخت معابر سواره رو به وجود آورده است .

قابلیت های فنی رویه رویه بتن غلطکی

1- دامنه کاربرد بسیار وسیع در ساخت جاده ها و خیابان های اصلی و فرعی ، آزادراه ها ، باند پرواز و آشیانه هواپیما ، کف سالن های صنعتی ، محوطه های صنعتی و انبارها ، باراندازها ، جاده معادن ، پیاده روها ، ورزشگاه ها ، پیست اتومبیل رانی ، کف نمایشگاه های صنعتی و تجاری ، محوطه های تجاری ، بنادر و اسکله ها ، دامداری ها ، سردخانه ها ، جاده های شیب دار ، لوپ ها ، میادین ، دورها ، پل ها و کف ترمینال ها و ایستگاه های اتوبوس و کامیون ( گاراژها ) و . . .
2- تحمل بارهای سنگین ترافیکی به ویژه در محل شیب ها ، دورها و ایستگاه ها و بارهای ترافیکی و ایستگاه های سنگین با توجه به بالا بودن مقاومت فشاری ( بیش از 3 برابر ماکزیمم مقاومت فشاری ثبت شده برای آسفالت ) این قابلیت را برای رویه بتن غلطکی فراهم نموده است که بارهای سنگین و فوق سنگین را به راحتی تحمل نماید
3- صلب بودن و عدم تغییر شکل در برابر بارهای وارده و ضربات ناشی از سقوط اجسام سخت .
4- دوام بلند مدت نسبت به آسفالت قیری در مناطق گرمسیر و معتدل با توجه به این که در برابر افزایش دما مقاوم بوده و هیچ گونه تغییر شکلی در آنها ایجاد نمی شود .
5- قابلیت بهره برداری زود هنگام حتی در مواقع اضطرار ( 12 ساعت پس از اجرا )
6- دوام بلند مدت رویه بتن غلطکی در مناطق دارای سیکل های یخبندان و سردسیر ، بخش قابل توجهی از افت کیفیت آسفالت های قیری در عبور از فصل سرما و یخبندان اتفاق می افتد و عواملی از قبیل پدیده جذب آب و یخ زدگی و آب شدگی ، نفوذ آب به لایه های زیرین و یا استفاده از نمک برای یخ زدائی از جمله عوامل اصلی تخریب آسفالت های قیری در عبور از فصل سرما می باشند . رویه بتن غلطکی به خاطر جذب آب پائین و مقاوم بودن در برابر سیکل های یخبندان در مواجهه با آسیب های احتمالی پیش روی آسفالت های قیری ایمن و مقاوم می باشد .
7- سرعت بالای اجرا و سهولت نگهداری و ایجاد تغییرات آسان و کم هزینه به منظور ترمیم و یا مرمت محل های آسیب دیده .
8- صرفه جوئی در مصرف سوخت و حذف آلودگی های حین پخت و انتقال آسفالت .
9- رویه بتن غلطکی ، به خاطر نفوذناپذیری مواد متشکله آن به بافت مصالح و طبیعت ، به عنوان رویه سازگار با محیط زیست هیچ گونه مشکل زیست محیطی در محدوده کاربردی خود ندارد و تا پایان دوره دوام مواد و مصالح متشکله آن به عنوان بخشی از طبیعت تعریف می شود .
10- مقاوم دربرابر ریزش انواع مواد نفتی و هیدروکربن ها و بسیاری از اسیدها که از جمله نقاط ضعف آسفالت قیری می باشد . زیرا در آسفالت های قیری به خاطر هم خانوادگی مواد نفتی با قیر ، واکنش های ترکیبی و شیمیائی صورت گرفته به شدت مشخصات فنی آسفالت قیری را تحت تاثیر قرار می دهد . این در حالیست که مواد نفتی و هیدروکربن ها و بسیاری از اسیدها در مواجهه با رویه بتن غلطکی به عنوان ماده خنثی عمل می کند .
11- رنگ خاکستری و خنثی رویه بتن غلطکی ، ضمن ایجاد کنتراست و چشم انداز لطیف ضریب جذب دمای پائین تری دارد و این به پائین آوردن دمای محیط کمک می کند .
12- امکان تعبیه کف های رنگی برای کل محوطه و قسمت های ضروری راه که پایداری آن نسبت به روش متداول رنگ زدن و خط کشی قابل توجه می باشد .
شبیه سازی سایش بتن غلطکی در سازه های هیدرولیکی (با کاربردی روش پرتابش آب و ماسه) توسعه استفاده از بتن کوبیده بدون پوشش در سازه های هیدرولیکی در سال های اخیر، ایجاب می کند که عوامل موثر بر مقاومت سایشی آن، به ویژه در بخش سرریز بررسی گردد. در این مقاله، با تحلیلی بر مشاهدات آزمایشگاهی از چگونگی وقوع پدیده سایش که در برخورد مالشی جریان های دوفازی با سرعت زیاد به وجود می آید و ضمن در نظر گیری اثر پارامترهای مختلفی از قبیل دانه بندی مصالح سنگی، جنس و سطح ویژه سنگ دانه ها، انرژی تراکمی (که این عوامل می تواند با پارامتری به نام شعاع هیدرولیکی متوسط معرفی گردد)، سن نمونه، عیار سیمان در طرح اختلاط و...، معیارهای لازم برای نشان دادن مقاومت سایشی بتن غلطکی معرفی می گردد. برای سادگی انجام مشاهدات و قابلیت تعمیم داده ها برای پروژه های اجرایی، از دستگاه سنجش مقاومت سایشی و فرسایشی بتن با جریان فورانی چند فازی بهره گیری شده است. یافته های از تحلیل های آماری بر مشاهدات حاکی از آن می باشد که: اولا مقاومت سایشی تابعی خطی از مقاومت فشاری بوده، ثانیا هر چه شعاع هیدرولیکی سنگ دانه ها بیشتر باشد، مقاومت سایشی بالاتر خواهد بود و ثالثا با افزایش سن نمونه و عیار سیمان مقاومت سایشی افزایش معنی داری پیدا می کند.
بررسی کیفیت آسفالت قیری و ارائه روش بتن غلطکی زود سخت شونده RCCP در ایران
چکیده
استفاده از آسفالت قیری با توجه به معایب آن از جمله: آلودگی هوا و محیط زیست خصوصاً هنگام تولید، عدم سازگاری با شرایط اقلیمی به ویژه در فصل سرما، تغییر شکل و عمر کوتاه، عدم دوام در برابر مواد شیمیایی. با توجه به قیمت آن لازم دیده شد که طرحی مناسب و جایگزین با قابلیتهای مصالح موجود در کشور انتخاب گردد که پس از مطالعات اولیه و اجرای آزمایش با توجه به قابلیتهای فراوان رویه بتنی توانمند زود سخت شونده RCCP
COMPACTED CONCRETE PAVEMENTS) (ROLLER عبارتند از: دامنه کاربرد بسیار وسیع، مقاومت فشاری بیش از سه برابر ماکزیمم مقاومت فشاری ثبت شده برای آسفالت قیری، صلبیت و عدم تغییر شکل، سازگاری با شرایط اقلیمی سرد و گرم، سرعت بالای اجرا و امکان بهره‌برداری زود هنگام، سازگاری با محیط زیست پیشنهاد گردید. بتن غلتکی RCCP برای اولین بار در ایران هم اجرا شد، آن هم توسط مجتمع تولیدی تحقیقاتی بتن ایران‌فریمکو در هشتگرد، نتایج آزمایشهای صورت گرفته نشان می‌دهد که این عملیات با موفقیت انجام گرفته است.
1ـ مقدمه
ازجمله مشکلات اساسی معابر سواره رو خیابانها و شبکه‌های بزرگراهی و محوطه‌های صنعتی در کشور ما تخریب و تعویض‌های متوالی آسفالت می‌باشد که در کنار تحمیل خسارات میلیاردی به اقتصاد ملی، ضریب ایمنی جاده‌ها و خیابانهای کشور را نیز به شدت کاهش داده است 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  20  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بتن غلطکی (RCC)

دانلودمقاله ایمنی برق

اختصاصی از فی توو دانلودمقاله ایمنی برق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 


در صنعت برق اگر ایمنی رعایت نشود ، خطر برق گرفتگی حتمی است. بنابراین قبل از دست زدن به سیم یا ادوات برقی جهت تعمیر و یا هر گونه بازرسی بایستی حتماً جریان برق در مدار قطع بوده و مطمئن باشید که جریان برق وجود ندارد و آزمایش وجود یا عدم وجود جریان برق توسط فازمتر صورت میگیرد.
مقاومت الکتریکی :
مقاومت در برابر جریان الکتریسیته را مقاومت الکتریکی گویند و واحد اندازه گیری آن اهم می‌باشد.جدول زیر مقاومت بدن انسان را در مقابل جریان الکتریسیته نشان می‌دهد.
مقاومت بر حسب اهم اجزای بدن
100000 تا 600000 پوست خشک
1000 پوست خیس
400 تا 600 دست و یا اندام داخلی
100 گوش تا گوش

 

سیستم ارت وسایل برقی :
ازآنجائی که مقاومت سیم در برابر جریان برق از مقاومت بدن انسان کمتر است چنانچه دستگاه برقی ما بوسیله یک سیم به زمین وصل شود ، جریان برق از طریق این سیم به زمین منتقل خواهد شد.دستگاههای برقی سیار بوسیله سیمی که در دو شاخه آن تعبیه شده به پریز مخصوص متصل می گردد. برای دستگاهها و سازههای بزرگ باید تمامی کابلها به یک نقطه به نام چاه ارت EARTH PEAT متصل گردند.
پاره‌ای از اصول اولیه ایمنی برق :
1. قبل از شروع تعمیر وسایل برقی حتماً مجوز لازم را اخذ نمائید.
2. قبل از شروع به کار (تعمیر) کلید اصلی برق شبکه را قطع نموده و درب جعبه تقسیم را قفل نمائید.
3. چنانچه امکان قفل کردن جعبه وجود نداشته باشد، با در آوردن فیوز جریان را قطع نمائید.
4. در صورت امکان برچسب تعمیرات نیز زده شود.
5. فقط برقکاران اجازه کار بر روی شبکه یا دستگاه ها را دارند.
6. تمامی دستگاههای برقی باید دارای سیم ارت باشند.
7. تمامی کابلهای معیوب باید تعویض شوند.
8. از هر کابل فقط یک انشعاب گرفته شود.
9. تمامی دستگاهها باید دو شاخه داشته باشند.
10. برای تعمیر یک وسیله برقی حتماً باید دو شاخه آنرا در آورید.
11. در کارهای برقی هیچگاه شانسی عمل نکنید.
12. هیچگاه دو شاخه را با کشیدن کابل از پریز جدا نکنید.
13. هرگز یک سیم برق لخت را لمس نکنید.
14. در زمان حفاری اگر به کابل برقی برخورد نمودید قبل از هر کاری به مسئولین اطلاع دهید.
15. توجه داشته باشید که کار در زمین های مرطوب با وسایل برقی می تواند منجر به برق گرفتگی شود.
16. فقط دستگاههایی که ولتاژ آنها کمتر از 25 ولت باشد ، خطر برق گرفتگی در آنها کاهش یافته است.
17. کابلهای برق که در مسیر عبور و مرور وسائط نقلیه هستندرا حتماً باید از درون یک لوله یا چیزی شبیه آن عبور داد.
18. برای هر دستگاه فیوز مناسب را استفاده نموده و فیوزهای سوخته را برای استفاده مجدد سیم پیچی نکنید.
19. هیچگاه کابل دستگاهی که گیر کرده است را با فشار نکشید بلکه به آرامی آنرا رها کنید.
20. توجه داشته باشید که آتش سوزی ناشی از برق را فقط باید با گاز یا پودر خاموش نمود ، استفاده از آب خطرناک است.
21. در صورتی که قبل از شروع تعمیرات ، محیط ایمن سازی می‌شود باید پس از اتمام عملیات و برقرار کردن مدار ، علائم هشدار دهنده و بطور کلی تجهیزات ایمنی‌ سازی محیط برداشته شود .
اقداماتی که برای نجات شخص برق گرفته می توان انجام داد عبارتست از :
1- قطع مدار برق
2- رها کردن شخص برق گرفته از مدار
3- تنفس مصنوعی
4- رساندن به پزشک
مرگ در اثر برق گرفتگی معمولاً نتیجه مستقیم دو چیز است :
ý بهم ریختن کار منظم قلب
ý متوقف شدن دستگاه تنفس
یک تماس جزئی با سیم یا وسایل برقی انسان را به سرعت نابود میکند و چنانچه مسیر برق گرفتگی از سمت چپ بدن یا از سمت سر باشد خطرناک تر است.
مسئله مهم در برق گرفتگی تنفس مصنوعی می باشد که باید در کمتر از 3 دقیقه پس از برق گرفتگی با انجام این کار جریان تنفس را به حالت عادی بازگردانیم.
مصدوم را به پشت بخوابانید و بلوز کار یا کت خود را تا کنید و با قرار دادن آن زیر شاته ، بطوری که سر به عقب کشیده شود ، پهلوی سر مصدوم قرار گیرید و تنفس مصنوعی و ماساژ قلبی انجام دهید.
Electrical safety
-بخش HSE : بخش تدوین کننده دستورالعملها و قوانین HSE در کارخانجات و ناظر براجرای آنها .
واحد HSE : واحد اجرای قوانین و دستورالعملهای HSE در کارخانه .
منظور از حفاظت افراد دربرابر تماس مستقیم که در این مبحث مطرح می شود ، کلیه مقررات و قوانینی می باشد که برای حفاظت پرسنل از خطراتی که در هنگام لمس تجهیزات برقدار ممکن است پیش بیاید .
حداکثر ولتاژ ایمن به ولتاژ اسمی گفته می شود که در بین هادیها از 42 ولت و در بین سیمهای فاز و نول مدارها از 24 ولت تجاوز نکند . در مورد مدارهائی که زیر بار نیستنداین مقادیر به ترتیب نباید از 50 و 29 ولت تجاوز نماید (موثرترین نتیجه فرکانس 60-50 هرتز خواهد بود . )
ولتاژ تماسی ، بخشی از ولتاژ نشتی یا ولتاژ تخلیه شده به زمین می باشد که ممکن است در معرض تماس افراد قرار گیرد .
اتصال زمین یاسیستم ارت عبارت است از متصل کردن بدنه تجهیزات به نحوی که اطمینان حاصل شود درصورت هر گونه نقص الکتریکی ، ولتاژ فورا و بدون هیچگونه خطری به زمین تخلیه خواهدشد .
2- مسئولیتها :
4-1- مسئولیت نگهداری صحیح و بازرسی قبل از شروع کار در خصوص کابلهای نرم (انعطاف پذیر) وسائل برقی قابل حمل و نقل بعهده کارگر و سرکارگر مربوطه است .
4-2- مسئولیت بازو بسته نمودن در تابلوهای برق و یا هرگونه تعمیر و یا تغییری در سیستم تابلوها و یا راه اندازی و برقراری مجدد جریان برق بعهده افراد ذیصلاح مجرب برقکار که قبلا از واحد برق کارخانه به واحد HSE کارخانه معرفی شده اند می باشد .
4-3- مسئولیت علامتگذاری و تعیین مشخصات کلیه انواع قطع کننده های مدارهای برقی د رکاخانه بعهده رئیس واحد برق کارخانه است .
4-4- مسئولیت بازرسی دوره ای و هرگونه تست و آزمایشی بر روی تجهیزات برقی از قبیل کابلها ، قطع کننده های مدار ، فیوزها ، کلیدها و ... و در نهایت رد یا قبول نمودن انها بعهده کارشناسان واحد برق و HSE کارخانه است .
5-4- در صورت نیاز به اخذ مجوز کار (بند 5-21 ) سرپرست مربوطه ملزم به آگاه نمودن واحد HSE کارخانه و نیز اخذ مجوز لازم باشد .
6-4- جهت صدور مجوز کار ، واحد HSE کارخانه ملزم به بازرسی شرایط کار و افراد از نظر رعایت سلامت و ایمنی لازم می باشد .
3- روش اجرائی :
5-1- دستورالعمل ایمنی کار با تاسیسات برقی :
5-1-1- کلیه قطعات تاسیسات الکتریکی باید از نظر ایمنی مطابق با استانداردهای بین المللی باشند .
5-1-2- کلیه قطعات الکتریکی باید در اندازه های مناسب و منطبق با کاری باشند که برای آنها درنظر گرفته شده و بویژه دارای خصوصیات زیر باشند :
الف ) تحمل و استقامت مکانیکی کافی در شرایط کار را دارا باشند .
ب) در برابر عواملی چون آب ، گردو غبار ، گرمای الکتریکی و واکنشهای شیمیائی مقاوم بوده و آسیب پذیر نباشند .
5-1-3- کلیه قسمتهای تاسیسات الکتریکی باید طوری ساخته ، نصب و نگهداری شوند که از هر گونه خطر آتش سوزی و انفجار بدور باشند .
5-1-4- کلیه قسمتهای تاسیسات الکتریکی باید طوری ساخته ، نصب و نگهداری شوند که از هر گونه خطر شوک الکتریکی مصون باشند .
5-1-5- تجهیزات ایمنی فردی نظیر کفشها و دستکشهای لاستیکی نباید بعنوان عاملی مناسب برای تامین ایمنی در برابر خطر برق گرفتگی محسوب شوند .
5-1-6- کاربرد و ولتاژ کلیه ادوات و انشعابات الکتریکی باید دقیقا مشخص و توسط علائم واضحی نشان داده شود .
5-1-7- مدارها و ادوات الکتریکی یک واحد که ولتاژهای مختلفی دارند باید با مشخصه ها و علامات واضحی مانند رنگهای مختلف علامتگذاری شوند .
5-1-8- وقتی نتوان کروکی تاسیسات را به وضوح تعیین و مشخص نمود مدارها و ادوات الکتریکی باید توسط برچسبها یا دیگر روشهای مقتضی و موثر مشخص و متمایز گردند.
5-1-9- کلیه کسانیکه با تجهیزات برقی (الکتریکی) کار می کنند باید بطور کامل با خطرات ناشی از الکتریسیته آشنا شده و آموزشهای لازم را گذرانده باشند .
5-1-10- شبکه خطوط ارتباطی و مخابراتی نباید از مسیر خطوط الکتریکی ولتاژ متوسط یا ولتاژ قوی عبور داده شوند .
5-1-11- برای محافظت تاسیسات الکتریکی در مقابل دریافت ولتاژهای بالا از دیگر تاسیسات باید تدابیر ایمنی کافی بعمل آید .
5-1-12- در صورت لزوم و برای پیشگیری از خطر رعد و برق باید تدابیر لازم جهت حفاظت از تاسیسات الکتریکی بعمل آورده شود .
5-1-13- آویزان نمودن لباس و یا دیگر وسایل از تابلوها و تجهیزات برقی ممنوع می باشد .
5-2- حفاظت در برابر تماس مستقیم و غیر مستقیم :
5-2-1-در کلیه انواع تاسیسات الکتریکی باید برای حفاظت افراد در برابر تماس مستقیم یا غیرمستقیم با ولتاژهای بالا تدابیر ایمنی ویژه ای از قبیل اخذ مجوز کار ، شناسائی خطرات توسط کارشناسان واحد برق و HSE کارخانه و ... بعمل آورده شود .
5-2-2- باید بنا به نیازهای خاص شرایط مختلف کاری (نظیر محلهای مرطوب یا خیس ، کاردر داخل لوله ها ، تانکها و ... یک یا چند روش از انواع روشهای ذکر شده زیر اعمال گردد :
i. کشیدن حصار
ii. عایق کاری کامل (عایق دوبله – عایق تقویت شده )
Iii حداکثر ولتاژ ایمن
iv. ایزولاسیون ایمن (مانند ترانسهای ایزوله شده ایمن )
v. اتصال زمین سیم نول
vi. نول ایزوله شده
vii. اتصال زمین قسمتهای فاقد برق
viii. رله یا سوئیچی که در صورت هرگونه نشتی ولتاژ به زمین جریان را قطع کند ( از انواع با حساسیت بالا)

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  26 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ایمنی برق

دانلود مقاله گفت‌وگوهای قرن جدید

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله گفت‌وگوهای قرن جدید دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

باسمه‌‌‌‌تعالی
مقدمة مترجم
کتابی که پیش رودارید بخشی از سلسله بحثهای موضوعی است که تحت عنوان کلی«گفت‌وگوهای قرن جدید» ازسوی انتشارات دارالفکر لبنان منتشرمی‌شود. این مؤسسه ازچندی پیش با دعوت از اندیشمندان عرصه های مختلف علوم انسانی، موضوعات گوناگون این حوزه را مورد بحث وبررسی قرارداده وماحصل آنها را به چاپ رسانده است، بدین ترتیب که پس از تعیین موضوع ، پرسش‌هایی پیرامون آن مطرح شده ودراختیار دونفراز صاحبنظران که از دومنظر متفاوت به موضوع می‌نگرند، قرار می گیرد. دو اندیشمند بدون آن که از نوشته های یکدیگر باخبر باشند، نظرات خود را در ابتدای کتاب مطرح می‌کنند. سپس می توانند دیدگاههای طرف مقابل را مطالعه کرده، آن رامورد نقد وبررسی قرار دهند. نقدهای هریک ازدو نویسنده نیزدرادامه کتاب درج شده است.
کتاب حاضر به موضوع زن، دین واخلاق می پردازد. بخش دوم و سوم کتاب نوشتة خانم دکترنوال سعداوی است که ازحامیان سرسخت اندیشة «زن محوری» (فمینیسم) درجهان عرب می‌باشد. وی درسال 1955م.(1334 ش.) دررشتةپزشکی عمومی ازدانشگاه قاهره فارغ التحصیل شده ودورة تخصصی پزشکی را درسال 1965م.(1344ش.)در دانشگاه کلمبیای شهر نیویورک به پایان رسانده اند. به زبانهای انگلیسی و فرانسه تسلط داشته وکتاب‌های متعددی (اغلب با موضوع زن محوری) تالیف کرده اند که برخی ازآنها عبارتند از : زن و مسائل جنسی،مؤنث اصل است ، چهرة عریان زن عرب(که به فارسی ترجمه و منتشر شده است) ، زن و کشمکشهای روحی،خاطرات یک پزشک زن، نبرد جدید پیرامون مسالة زن و ...
در بخش اول و چهارم کتاب، نوشته های خانم دکتر هبه رؤوف عزت را می خوانیم. وی در سال 1965م. (1344ش.) در مصر متولد شده ودر سال 1992م.(1371ش.) در مقطع کارشناسی ارشد با رتبة ممتاز از دانشگاه قاهره فارغ التحصیل شده ودر ادامه، رسالة دکترای خود را با موضوع «بررسی تحول مفهوم شهروندی از دیدگاه لیبرالیسم» به نگارش در آورده است. ایشان در دانشگاههای آکسفورد و وست منستر لندن سابقة تدریس داشته و در بسیاری از پژوهشهای انجام شده پیرامون موضوعات سیاسی ـ اجتماعی روز مشارکت نموده اند. هم‌چنین کتب و مقالات متعددی به زبانهای عربی و انگلیسی از ایشان به چاپ رسیده است.
لازم به ذکر است که بخش اول و سوم متن اصلی کتاب فاقد پاورقی بوده وتوضیحات درج شده در پاورقی از مترجم است و نباید به نویسنده منسوب گردد.
امید است ترجمة این کتاب گامی در جهت آشنایی پژوهش‌گران میهن ما با اندیشه های صاحبنطران کشورهای عربی باشد.
مهدی سرحدی
18فروردین1381

مقدمة ناشر
پس از سیزده دوره مباحث جنجال برانگیز در حوزة اندیشه, خط سیر این موضوعات به مسأله زن به عنوان یکی از محورهای اصلی در این حوزه کشیده شد. علت تأخیر در پرداختن به این موضوع,‌ نه بی‌توجهی و سهل‌انگاری, بلکه دشواریها و مشکلات موجود در روند نگارش، گردآوری و تنظیم مباحث بود.
امروزه نمی‌توان توجه و اهمیت ملی, جهانی و بین‌المللی را برای زنان نادیده گرفت، هم‌چنان که نباید از مشکلاتی همچون محرومیتهای سیاسی، اجتماعی و تبعیض و تحقیرهایی که زنان از آن رنج می‌برند، غافل شد.
مشکل زنان چیست؟ و ریشه‌های تاریخی و عوامل استمرار آن کدامند؟
دین! عرف! آداب و رسوم! عادتها؟!!
چه کسانی دین را که با ایجاد تحول و برای ایجاد تغییر آمده است, ساکن و بی‌‌‌اثر کردند؟ و چه کسانی عادتها, آداب, رسوم و عرف را تحمیل می‌کنند؟ آیا مردان که از حقوق کامل برخوردار هستند, این وظایف و تکالیف را بر زنان تحمیل می‌کنند و در جامعه‌ای «مردسالار» بر زنان سخت می‌گیرند؟
آیا تفاوتهای بیولوژیک, موجب اختلاف میان زمینه‌های فعالیت زنان و مردان و برتری یافتن مرد بر زن گردیده است؟
آیا دین، موجب بدتر شدن موقعیت زنان شده یا به عکس, این دین است که عدل و انصاف را دربارة زن اجرا کرده و با تبیین حقوق زنان، در ارتقاء جایگاه آنان مؤثر بوده و با تلاش برای رسیدن زن به حقوق خود، راه را برای رهاشدن او از نابرابری‌ها و آزادی از قید و بندهای موجود هموار کرده است؟
چرا در افکار عمومی جوامع، زن منشأ فتنه و گناه و خطری برای دین و اخلاق تلقی می‌گردد و با وجود برابری و اشتراک زن و مرد در ارتکاب اشتباهات، مسؤولیت آن بیشتر برعهدة زن گذارده می‌شود؟
به‌رغم آن که ما عادت داریم مسائل را «یک بعدی» بنگریم؛ یا با دید کاملاً موافق و یا با نگاهی کاملاً مخالف, مؤسسهء دارالفکر در ارائه برنامه‌های فرهنگی خود، زمینه را به‌طور همه جانبه, برای دو دیدگاه آماده کرده و به منظور دوری از تنش و جلوگیری از بروز واکنشهای لحظه‌ای، تنها به آوردن یک نقد و تحلیل از هر یک از طرفین در هر مورد بسنده کرده است.
با وجود آن که هرکدام از طرفین بحث،بر موضع خود پافشاری کرده است و نتوانسته‌اند حتی یک گام به یکدیگر نزدیک شوند؛ اما دارالفکر معتقد است خوانندگان محترم به خوبی خواهند توانست هردو دیدگا‌ه را بررسی کنند و قادر خواهند بود با چشمانی باز و بی‌طرفانه، نقاط ضعف و قوت هر یک را درک کرده و سپس به بررسی، تحلیل و قضاوت بنشینند.
«دارالفکر» عقیده دارد که خوانندگان از جایگاهی مهم بر خوردارند، و داوران حقیقی هستند این مباحث در واقع, نوعی تمرین ذهنی است که به آنان تقدیم می‌شود و پیگیری این سلسله بحثها از سوی خوانندگان، مایة افتخار مؤسسه و نشانة پویایی و توانایی آن در خلق اندیشه‌های جدید است.

 

 

 



حکایت سلسله مباحث مؤسسه دارالفکر، جالب و در عین‌حال، مبهم و پیچیده است ؛ زیرا نویسنده باید متنی را نقد کند که آن را نخوانده‌‌ است. ودربارة عقیدة مخالفی اظهار نظر کند که خواننده بعداً از آن اطلاع خواهد یافت، اما تدوین‌کنندگان این سلسله مباحث تأکید دارند که نویسنده تا زمانی که نوشتة خود را به مؤسسه تحویل نداده، از نوشته‌های طرف مقابل باخبر نشود. پس از آن ، به از دو طرف امکان نقد و بررسی نظریات طرف مقابل و پاسخ به اشکالات داده می‌شود. آن گاه یک عنوان بسیار کلی در مقابل نویسنده قرار می‌دهند و با متانت تمام از او می‌خواهند که بنویسند!
خب … ! از کجا شروع کنیم؟ آیا قرار است که من، نمایندة دیدگاه اسلام گرایان در این زمینه باشم و متنی بنویسم پر از آیات و روایات؛ یا این که از تاریخ شروع کنم؟ و یا شاید قرار است که من، برای نظریات مخالفی که هنوز آنها را نخوانده‌ام، پاسخی تهیه کنم؟ ! در هر صورت، ما در رفع شبهات و دفاع از دیدگاه‌های اسلامی -که مورد هجوم برنامه‌ریزی شدة مخالفان قرار گرفته است- مهارت یافته‌ایم!
اما از کجا شروع کنیم …؟
توکل بر خدا!
اخلاق، دین … و انسان!
دغدغه‌های مسلمان امروز، تنها دغدغة خویشتن نیست؛ بلکه او درد زمان و رنج انسانیت در دوران خویش را بر دوش دارد.
یک مسلمان، تلاش می‌کند به آن مشکلات از منظر آیین اسلام نگریسته و بر مبنا و زمینه آن، پاسخ‌هایی برای پرسش‌های خود و جهانیان بیابد. رسالت اسلام پیام‌آور رحمت نه فقط برای مسلمانان، بلکه برای همه انسان‌هاست . جهان شمول بودن رسالت اسلام نیز از «انسانی» بودن آن سرچشمه می‌گیرد. بدین گونه اسلام، انسانیت انسان را مخاطب قرار می‌دهد و با آگاهی از ابعاد وجودی انسان، با او بر مبنای عزت و احترام رفتار می‌کند. بنابراین، مهم نیست که از کجا آغاز کنیم؛ از سؤال یا از جواب؟ و یا از بررسی تلاش‌های دیگران برای پاسخ‌گویی؟ (که روش من نیز همین است) بلکه مهم آن است که به کجا و چه نتیجه‌ای برسیم و چگونه با نگاهی فراگیر، اهداف و نتایج پاسخ‌های خود و دیگران را پیش بینی کنیم؟ زیرا ممکن است پاسخ‌ها در ظاهر قانع‌کننده و عقلانی به نظر برسند؛ اما وقتی در بوتة آزمایش قرارگیرند، مشکلات بزرگ‌تر و عمیق‌تری را به جود آورند. فقه آینده‌نگر یا ناظر به غایات و نتایج ] کاربردی[، که همواره از دغدغه‌های فکری اندیشمندان مسلمان بوده است؛ بر اساس همین بینش، نظریه مقاصد شریعت بنا شده و تأثیر این دیدگاه در ابواب مختلف اصول فقه به چشم می‌خورد. فقهای دین، قاعدة «سد زائع»*.یا نظر داشتن پیامدهای احتمالی فعل و به اصطلاح امروزی آن، «سناریوهای آینده» را بر همین اساس بنا نهاده اند؛ زیرا تفکر اسلامی تفکر توحیدی فراگیری است که ضمن شناخت کامل جزئیات و ایجاد اصولی برای رابطة میان آنها، از کلیات نیز غافل نمی‌شود.
نگرش اسلامی نسبت به یک موضوعی از بطن اصول و منابع اسلامی و بررسی تجربیات تاریخی سرچشمه می‌گیرد و نمودی متمایز با دیگر بینش‌های دارد؛ اما گاهی این تمایز در مواجهه با دیگر نظریات و بازنگری دیدگاه اسلامی بیشتر، گویی آشکار می‌شود. در اندیشة یک مسلمان، جزئیاتی وجود دارد که به خوبی آنها را می‌شناسد، اما این جزئیات پراکنده هستند. تبادل نظر با آرا و نظریات مخالف یا متضاد، این جزئیات را در قالب دیدگاهی منسجم و در عین حال، نوین وامروزی مرتب می‌کند. اما این اختلاف و تضاد، بوجود آورنده یا انگیزة این انسجام نیست بلکه تنها عاملی است تا عناصر فکری موجود، در قالبی جدید و امروزی نمودار شوند. اندیشه انسان مسلمان، هرگز در یک دایرة بسته نمی‌ماند، و به داشته‌های خود اکتفا نمی کند، بلکه به تبادل نظر آرای دیگران، می پردازد و در نهایت به یک اندیشة انسانی تبدیل می‌گردد که در پرتو شناخت خود و در برخورد با زندگی، جهان و مسائل اساسی هستی،‌ دغدغه های تمامی انسان‌ها را در نظر دارد.
پس از این مقدمة کوتاه، بجاست به موضوع اخلاق و دین بپردازیم و چگونگی برخورد به شدت تنگ نظرانة اندزشه غربی را در رویکرد سکولار آن بررسی کنیم.
بر کسی پوشیده نیست که سلطة کلیسا در جهان غرب با تبدیل شدن به یک استبداد دینی و سیاسی، روند پیشرفت علم و اندیشه را با چالش مواجه ساخت.
کلیسا با در اختیار داشتن قدرت، نفوذ و سرمایه و با تجارتی تحت عنوان «بخشش گناهان در برابر پول»!، دانشمندانی را که مخالف نظرش سخن می‌گفتند، محاکمه و مجازات می‌کرد. تا جایی‌که در غرب شعار «جدایی دین از حکومت» برخاست و انسان غربی خواهان رهایی اندیشه از چنگال سلطة دینی و بازگرداندن ارزش و اعتبار از دست رفتة فکر و اندیشه گردید. اما این جهت‌گیری‌ها تنها با هدف جلوگیری از گسترش سلطة کلیسا صورت می‌گرفت و هرگز در صدد انکار پروردگار یا مخالفت با دین برنیامد.
«چارلز تیلور» استاد برجستة فلسفة اخلاق، در کتاب ارزشمند خود Sources of the self 1 به این نکته اشاره دارد که بنیانگذاران روشنفکری، هرگز اندیشة انکار خداوند به ذهنشان خطور نکرده بود و به فکر انکار مطلق الوجود یا جهان بدون خداوند نیفتادند. همة هدف آنها در این خلاصه می‌شد که عقل واندیشه را در رویارویی با سلطة دینی، محوریت بخشند تا در برخورد با مسائل انسانی ـ اجتماعی، به جای‌آن که دین به تنهایی مشخص‌کنندة معیارها و در اختیار گیرندة همة منابع معرفت باشد، اندیشه و عقل نیز مورد توجه قرار گیرد.
پرسش چارلز تیلور آن بود که در روند مدرنیسم، چه اتفاقی روی داد که عقل گرایی دینی ـ اگر تعبیر درستی باشد ـ به تدریج به عقل گرایی مادی و سپس عقل گرایی ضد دین تبدیل شد؟
این پرسش برای ما نیز حائز اهمیت است؛ زیرا عقل گرایی مادی، همة «منابع ذات» را به انسان بازمی‌گرداند و انسان را با چیزی خارج یا برتر از خود تفسیر می‌کند. به همین سبب چنین تفکری در ابتدا، «انسان محوری» (اومانیسم) نام گرفت. در این مکتب، «انسان» همان‌ طور که منبع ذات و تکوین خود محسوب می‌شود، معیار سنجش اخلاق نیز هست و میزان مقبولیت آن بستگی به ارزیابی خود او دارد.
از طرفی، همان‌طور که اقتصاددان مشهور، « آدام اسمیت»، به وجود «دست پنهان بازار» معتقد بود و آن را عامل توازن بازار و هماهنگی منافع مادی افراد و در نهایت؛ موجب توازن اقتصادی به نفع همگان می‌دانست، معتقدان به مکتب اومانیسم هم بر این باورند که در حوزة مسائل اخلاقی نیز، یک «دست پنهان» وجود دارد که ارزش‌های اخلاقی میان افراد بشر را هماهنگ می‌کند و یکپارچگی یا همگونی اخلاقی میان انسان‌ها را در حوزة روابط آنها با جامعه و سیاست موجب می‌شود.
چارلز تیلور، در پاسخ به پرسش مذکور پیرامون سیر تحول مدرنیسم می‌گوید:
فیلسوف بزرگ مسیحی، «سنت آگوستین»، با طرح موضوع حلول نور الهی در انسان مادی، درحقیقت درها را به روی مکتب اصالت ذات گشود و همان گونه که خواهیم دید، موجب بروز نسبیت‌گرایی اخلاقی شد. در واقع با این تصور، نقطه اشتراک درونی میان بشر و خدا طرح شد که بی‌تردید تصوری مبتنی بر پایه های مسیحی در زمینه تجسد و حلول خدا در قالب بشر (عیسی) است.
پس از آن، اشخاصی چون دکارت، باور حلول را که مبتنی بر ایمان مسیحی بود، از ایمان جدا کردند و ارزش‌های اخلاقی را بر مبنای بعد مادی انسان قرار دادند؛ زیرا انسان خود، به معیار اخلاق تبدیل شده بود و اگر هم این بعد درونی در ابتدا نشانه‌هایی از ایمان و باورهای به‌جا مانده از مسیحیت ـ که تا آن‌ زمان هنوز در فرد و جامعه تأثیرگذار بود‌ـ با خود همراه داشت، از میان رفتن نقش و تأثیر دین و رسیدن سکولاریسم به بالاترین درجات مادی‌گرایی باعث شد که همین نشانه‌های کمرنگ دینی نیز از آن گرفته شود. بدین ترتیب، روند سکولاریسم نه تنها دین را از حکومت و نیز از اندیشه جدا کرد، بلکه قداست دین و مسلمات آن را هم زیر سؤال برد. قداستی که در ابتدای مدرنیسم و مراحل آغازین شکل‌گیری سکولاریسم، از خدا به انسان منتقل شد؛ بعدها منشأ الهی و مطلق خود را از دست داد و به مفهومی خالی از محتوا تبدیل گردید و انسان به مثابه موجودی صرفاً «مادی» مطرح شد؛ بعد طبیعی و مادی او بر دیگر ابعاد وجودی‌اش غلبه یافت و او را تنها تابع قوانین حاکم بر ماده و طبیعت نمود، تا «نسبیت‌گرایی» حاکم شود. انسان با چنین ویژگی‌هایی معیار ارزش‌ها و اخلاقیات شد.
اما از آن جا که انسان، موجودی بسیار پیچیده است و سکولاریسم مطلق نیز برنمی‌تابد، جریان‌های مختلفی در میان اندیشمندان جوامع غربی به وجود آمد که در برابر موج ضد انسانی و سخت «سکولاریسم» قد علم کرد.
برای نمونه، یکی از اندیشمندان بزرگ به‌نام زیگموند باومن که از منتقدان جریان مدرنیسم و پست‌مدرنیسم به شمار می‌آید، معتقد است که این جریانات در واقع انسان را نابود کرده اند. نسبیت گرایی، فردگرایی و نابودی بنیان‌های خانواده، در کنار توسعه و گسترش شهرها و زندگی شهری موجب ایجاد فاصله‌های اجتماعی میان افراد شده است. فاصله‌هایی که زمینه را برای بی‌رحمی‌ها و بروز جنگ‌های جهانی فراهم کرده و نسل‌کشی و تصفیه نژادی در مراحل مختلف تاریخ معاصر، جزء لاینفک آن بوده است. مدرنیسم موجب شده است که مفهوم انسانیت، از جامعه‌ای به هم پیوسته و منسجم، به جامعه‌ای با «ارزش‌های غیر اخلاقی» یا «اخلاق غیر ارزشی» سوق پیدا کند.( )
فیلسوف دیگری به‌نام آلسدر مک‌اینتایر معتقد است که مدرنیسم و روشنگری، به عنوان روشی برای آزادی فرد و ارتقای جایگاه عقل، با شکست مواجه شده است. او در کتاب خود «در جستجوی فضیلت» می‌گوید: «مفهوم اصالت سود یا نفع گرایی که لیبرالیسم و مدرنیسم آن را تقویت کرده است، یک ارزش‌های مشترک اخلاقی پیاده نکرده و فرد را به انجام وظایف خود در قبال جامعه سویق نمی‌دهد؛ بلکه با سست کردن بنیان خانواده و در نتیجه تنها شدن فرد، موجب می‌شود که انسان، فقط به حقوق فردی خود بیندیشد و با فراموش کردن وظایف و تکالیف خویش، تنها به دنبال منفعت‌طلبی و لذت خود باشد.»( )
از سوی دیگر، گروهی از اندیشمندان دین‌گرای غرب که به ارزیابی روند مدرنیسم پرداخته‌اند، معتقدند سکولاریسمی که غرب ابتدا آن را مطرح کرد، همان سکولاریسمی نیست که در انتها بدان رسید. در آغاز اتفاق نظر بر این بود که کلیسا از عرصة حکومت و سیاست دور شود، نه این‌که خود حکومت، در امور مربوط به دین دخالت کند و دین را ازتعیین معیارهای زندگی اجتماعی بازدارد. دولت مدرن، جایگزین کلیسا شد و دیری نپایید که کارکرد خانواده و کلسیا را تحت سلطة دستگاه‌های اجرایی خود درآورد و موجب تضغیف بنیان‌های آن شد. سپس هنگامی که ملت‌ها در برابر پرسش‌های اخلاقی در زمینه با موضوعات علمی و پزشکی قرار گرفتند، -زمینه هایی که مایة مباهات مدرنیسم بود- حکومت خود در مقام پاسخ‌گویی به آنها برآمد و وظیفة خانواده و دین را تنها تشخیص (درست از نادرست در مسائل اخلاقی)، دانست.
استفان کارتر، استاد حقوق دانشگاه ییل معتقد است که در عرف جوامع سکولار، دین نه مرجع، که صرفاً یک انتخاب شخصی است. در عین حال این انتخاب نیز مورد نکوهش قرار می‌گیرد و حتی نادرست شمرده می‌شود، چرا که در نگرش سکولار به علوم اجتماعی، دین ساخته و پرداختة انسان برای رویارویی با واقعیت‌هایی است که نمی تواند با آنان به چالش پردازد و یا آن‌ها هم داستان شود!!
کارتر دور شدن دین از عرصة زندگی اجتماعی و محدود شدن آن به حوزة انتخاب درونی شخص را نه فقط یک بحران اخلاقی، بلکه بحرانی برای دموکراسی می‌داند؛ نظامی که خود را با شعار و تحت لوای حکومت مردم جایگزین حکومت دینی برای دنیای غرب معرفی کرده است.
اما گویی این نکته فراموش کرده اند که همین «مردم»، جز در محدوده تعلقات، گرایش‌ها، هویت و احساس مسئولیت در مقابل جمع؛ واکنشی از خود نشان نمی دهند و در اصل ارزش‌های اخلاقی هستند که مبنای ایثار و از خودگذشتگی برای جامعه را تشکیل می دهند. اساس ارزش‌های شهروندی در دنیای امروز نیز همین است. این نظام (شهروندی) تلاش می‌کند که از گرایشهای اولیة فردی به نفع مصالح شهروندی و ملی گذر کند. گویی همه فراموش کرده‌اند که مبنای شکل‌گیری یک گرایش ارزشی همین واحدهای اولیه اجتماعی ] مانند خانواده [ هستند که مدرنیسم، با شعار «آزادی فرد» برای نابودی آن تلاش کرده است و بدین ترتیب، دایرة بسته‌ای از «ناکامی» مدرن به وجود آورده که به بحران اخلاقی شدیدی منتهی گردیده است.1
با حاکمیت اندیشة «نسبیت‌گرایی»، ابتدایی‌ترین زیربناهای دموکراسی شهروندی مورد تهدید قرار گرفت. بدون شک، این امر نه فقط در عرصة اخلاق، بلکه در همة ابعاد تأثیر شگرف داشت و این بهای سنگینی بود که جامعه برای مدرنیسم پرداخت. با وجود این ، هنوز برخی عقیده دارند این روند باید به همین صورت ادامه یابد، حتی اگر هزینة سنگین‌تری برای ادامة آن لازم باشد.
پراگماتیست‌ها، همچون ریچارد رورتی (استاد برجستة فلسفة اثباتی در آمریکا و ادامه‌دهندة راه دیوئی، فیلسوف مشهور پراگماتیست)، سردمدار این گروه هستند. آن‌ها معتقدند هر چقدر اندازة هزینة این کار سنگین باشد، باید ادامه یابد؛ زیرا مدرنیسم با محور قرار دادن فرد، او را منشأ «ذات» و منبع ارزش‌ها قرار داده و حق انتخاب، او را از تأثیر و نفوذ ساختارهای سنتی و هر قدرت دیگری رها ساخته است و هر هزینة سنگینی در برابر این دستاورد، ناچیز است.1 (حتی اگر به قیمت قربانی شدن انسانیت خود انسان باشد!)
با وجود بحران‌های آشکار مدرنیسم در حوزة اخلاق ایجاد کرده است، این عده هنوز هم بدون نگرانی و دغدغه مرتب اصرار می‌کنند که باید سیاست، از دین و حتی از فلسفه جدا شود.]به نظر آنان[ هیچ مفهوم مطلقی و یا مافوقی وجود ندارد.
اما منقدان مدرنیسم و سکولاریسم معتقدند، اندیشة فردگرایی ـ که سردمداران مدرنیسم، سکولاریسم و نسبیت گرایی می‌خواهند به هر قیمت آن را رواج دهند- در اصول و اهداف خود دچارتحولات عمده گردیده است. دیگر، آن فردگراییِ و رمانتیک که مدرنیسم در ابتدا آن را تبلیغ می‌کرد و به فرد اطمینان کامل می داد که می‌تواند بر طبیعت و تاریخ سیطره پیدا کند و سرنوشت خود را تعیین کند، نیست؛ بلکه با سست شدن بنیان‌های اجتماعی و عاطفی و از دست دادن منابع مافوق مادی- که به فرد قدرت و آرامش می‌بخشید- و بی رحمی‌هایی که از جانب ابزار سرمایه داری و بازار از یک سو و ابزار تکنولوژی و علم ازسوی دیگر به وجود آمد، انسان شکننده‌تر و آسیب‌پذیرتر گشت. احساس ضعف و ناتوانی در تسلط بر جسم خویش و در برقراری ارتباط با جامعه که انسان‌هایی سودجو افراد آن را تشکیل می‌دهند- بر او چیره شد. بدین ترتیب، از خودبیگانگی جایگزین خود باوری گردید و نارسیسیم (خود شیفتگی) از هیمن روست که کریستوفی لاش (استاد برجستة آمریکایی در رته جمعه شناسی و یکی از منتقدان جوامع لیبرال) اذعان می‌دارد که نارسیسیم الزاماً به معنای خود پرستی نیست،‌بلکه توصیف انسان محصول مدرنیسم است که خود محوری پیشه کرده و درون گرا شده است (درونی که پائین ترین نفس انسانی است) انسانی که خود، معیار خویشتن خویش و ملاک ارزشی و اخلاق و هدف و غایت تمامی اقدامات منفعت طلبانة خود گردد، تنها به درون خویش توجه می‌کند و هیچ اعتنایی به خارج از این محدوده ندارد و بدین ترتیب، تبدیل به انسانی تک بعدی می‌گردد.
 زن، اخلاق و دین
نحوة نگرش به مسألة زن، اخلاق و دین نیز از نگرش مذکور جدا نیست. روش‌ها و راهکارهایی که با هدف آزادی زن مطرح شد، از همان زمینه‌های تفکر سکولار غرب نشأت گرفت و همگام با تحولات مدرنیسم، این نظریات نیز متحول شدند. جنبش‌های رهایی‌بخش زنان درگذشته از بینش انسان محور در مراحل اولیه سکولاریسم گرفته بود که قداست را از ساحت خداوند به انسان انتقال داد. البته در آن مرحله نشانه هایی از ارزش‌های آیین مسیحیت نیز به چشم می‌خورد و تأکید بر آن بود که اندیشة برابری زن و مرد، حریم خانواده را محترم بشمارد؛ بدین معنا که این نهضت برای بیداری زنان باشد نه دشمنی با مردان؛ و زن باید در سازندگی و پیشبرد جامعه مشارکت کند و همان گونه که به تربیت فرزندان می پردازد، در سازندگی میهن نیز شرکت نماید.
اصطلاح فمینیسم (feminism).* در همین مرحله به وجود آمد و به «النسویة» یا «النسوانیة» و یا «الانثویة» ترجمه شد. ترجمه‌ای کاملاً تحت‌اللفظی که به هیچ وجه گویای سلطنت نیست و بوده و هیچ‌کدام از مفاهیم پنهان در این اصطلاح را آشکار نمی‌‌کند. بهتر است ابعاد کلی و نهایی این اصطلاح را مشخص کنیم تا معنای ترکیبی و حقیقی آن آشکار گردد. برای این کار، ابتدا آن را در حوزة وسیع‌تری که ما آن را به‌ نظریه حقوق نوین بررسی می‌نماییم. بسیاری از جنبش‌های آزادی‌خواهانة غرب در دوران پسامدرن ـ که عصر برتری اشیاء، انکار اصل و محور، تلاش برای هنجار گریزی و نابودی همة معیارهای ثابت و کلی است ـ اندیشة مبارزه آن هم به شکل افراطی مطرح می‌کنند. از نظر آنان، همه چیز در حوزة قدرت و تاثر در مبارزة مستمر، مفهوم پیدا می‌کند و انسان، صرفا موجودی مادی است که می‌توان او را با دیگر موجودات مادی اعم از حیوانات، گیاهان و اشیاء بی جان همان‌گونه که همة اشیاء، قابل مقایسه با یکریگر هستند. بدین ترتیب، چندین معیار اصلی ایجاد می‌گردد، یقین از بین می‌رود و همه‌ چیز در چنگال تحول گرفتار می‌شود و به دنبال آن؛ حالتی از تعریف نشدگی، نامعین بودن و چند گانگی شدید به وجود می‌آید. بر این اساس، می توان هر چیز را بیرون از حوزة حدود و مفاهیم پیشین، تجربه کرد. (حتی اگر آن مفهوم پیشین، هویت مشترک انسانی در بستر تایخ باشد). در اینا اشکال جدیدی ازروابط میان انسان ها مطرح می‌شود که راه به تجربیات تاریخی انسان ندارد و می‌تواند به هر صورت ممکن، حتی بدون تفاوت با دیگر عناصر مادی مطرح گردد.
از نگاه جنبش آزادی زنان، انسان یک موجود متمدن و مستقل از عالم ماده و طبیعت محسوب می‌شود که فقط می‌تواند در جامعه وجود داشته باشد و نمی‌توان او را با پدیده‌های مادی و طبیعی برابر دانست. بنابراین، جنبش آزادی زن به دنبالِ تحقق بخشی از عدالت واقعی در جامعه است (نه رسیدن به برابری کامل که در عمل غیرممکن است) ،تا زن به آن چه که یک انسان انتظار دارد، برسد و با دست‌یابی به حقوق مادی و معنوی عادلانه در برابر کاری که انجام می‌دهد خود را بازیابد. جنبش آزادی زن، عمدتا به دنبال آن است که زن به حقوق کامل خود ؛ اعم از حقوق سیاسی (شرکت در انتخابات و مشارکت در حکومت)، اجتماعی (حق طلاق و سرپرستی کودکان) و اقتصادی (برابری دستمزد زن و مرد)دست یابد.
مدعیان آزادی زن، گاهی از سخنان پیچیده‌ای بر زبان می‌آورند و به جای آن‌که زن مادر یا عضویاز خانواده بدانند، او را انسانی مستقل از جامعه فرض می‌کردند و انسانیت او از دیدگاه اقتصادی و جسمانی (یا طبیعی و مادی) می نگرند، نه انسانی به معنای انسان. با وجود این هنوز هم مبنای مقایسه، همان بینش انسانی است که میان انسان و طبیعت، حد و مرزی قائل می‌شود و برای انسان وجودی انسانی با معیارها، مبانی و طبیعت مشترک فرض می‌کند. از این‌رو، جنبش آزادی زن بسیاری از مفاهیم ثابت انسانی مرتبط با نقش زن در جامعه را دربردارد که از مهم‌ترین این نقش‌ها، «مادر بودن» است. بدین ترتیب، جنبش آزادی زنان در مسیر ارزش‌های مشترک انسانی که با انسان در طول تاریخ بشری همراه او بوده است، حرکت می‌کند. ارزش‌هایی مانند خانواده که از مهم‌ترین بنیاد‌های انسانی است و انسان به آن اهمیت می‌دهد و از طریق آن، جوهرة خویش را شکل می‌دهد و هویت متمدن و اخلاقی کسب می‌کند و «زن»، ستون فقرات این نهاد را تشکیل می‌دهد. جنبش آزادی زنان نباید اندیشه‌های غیرممکن را مطرح نمی کند و به دام تجربه‌گرایی دائمی و بی انتهاـ که بر نقاط مشترک میان انسان‌ها تکیه ندارد، حد و مرزی نمی‌شناسد و به قید و بندهای انسانی، اخلاقی و تاریخی معتقد نیست ـ گرفتار شود.
این، مبنای شکل گیری و پیشرفت جنبش آزادی زن و برخی از معیارهای ثابت آن می‌باشد. تا اواسط دهة شصت ]قرن گذشتة[ میلادی، مبنای اصلی تفکر جنبش‌های آزادی ‌بخش غربی نیز همین بود. البته در کنار آن، اندیشه‌های سکولار افراطی نیز وجود داشت که از اوایل دهة پنجاه میلادی، خواهان حرکت به سوی تجربه‌گرایی مطلق در روابط میان انسان‌ها بود. البته این اندیشه در آن دوران، در حاشیه قرار داشت و در جوامع علمی و دانشگاهی جایگاهی نداشت و تأثیر مهمی هم در ایجاد تحول جهانی و تغییر ساختار جوامع برای آن قابل تصور نبود. برخلاف امروز که صدای انسانیت در پس غوغای سکولاریسم پنهان شده و هجوم سرسختانة تفکر مادی‌گرایی، آن را به یک روش غالب جهانی تبدیل کرده است و اندیشة مسلط کردن تفک سرمایه‌داری و جهانی کردن آن را در سر می‌پروراند؛ تا بدون رقیب، بر بازارهای جهانی احاطه یابد و پس از سلطه یافتن بر مرزهای جغرافیایی و ارادة رهبران منطقه‌ای، هیچ نیروی معنوی و متحدی یارای مقاومت در برابر آن را نداشته باشد.
در طول چهار دهة گذشته، کشتی تمدن غرب با تکیه بر کوه سکولاریسم، ساختار و جهت گیری‌های آن را دچار تحول کرده است؛ به طوری که میانگین جامعه را به سکولارسیم در ابعاد مختلف افزایش داده و همراه با آن، ساختار جامعه و حتی خود انسان را نیز در سایة معیارهای مادی گرایانه و منافع اقتصادی، بازآفرینی کرده است. و این رویکرد، موجب سیطرة رو به رشد ارزشهای مادی و «بیرونی» همچون موارد ذیل گردیده است:.*
- توجه به کسب در آمد و بی توجهی به بعد درونی زندگی؛
- بزرگ جلوه دادن نقش سطحی زن (اشتغال و کسب درآمد) و بی توجهی به نقش اصلی و عمیق او (مادری)؛
- هزینه کردن ارزش‌های اصیل اخلاقی و اجتماعی (مانند انسجام خانواده و تأمین نیازهای کودکان) برای رسیدن به تولید بیشتر؛
- سیطرة‌ حکومت، رسانه‌ها و تبلیغات بر عرصة زندگی درونی و رواج اندیشة اصالت لذت؛
- کمرنگ شدن اهمیت احساس امنیت و آرامش روحی و درونی؛
- از میان رفتن ارزش اندیشه و مفاهیم معنوی، به اعتبار این که مادی و قابل سنجش نیستند.
روند عقل‌گرایی و روشنگری مادی آنچنان گسترش پیدا کرد که همة ابعاد زندگی درونی و بیرونی انسان‌ها را فراگرفت. تا آن جا که حتی در تعریف نیروی کار (Labour) نیز همین معیار را مبنا قرار داده است. «کار» را عملی می‌داند که شخص در برابر دستمزد نقدی معین و تابع قوانین عرضه و تقاضا انجام می‌دهد؛ به شرطی‌که در زمرة فعالیت‌های اجتماعی باشد یا در نهایت برای زندگی اجتماعی مفید واقع شود. طبیعی است که نقش مادر در پرورش کودکان و انجام کارهای خانه از تعریف فوق فاصله دارد. این قبیل کارها قابل محاسبة دقیق نیستند و زن با صرف تمامی توان و توجه خود برای انجام آن‌ها، نمی تواند دستمز واقعی خود را کسب کند. از طرفی، کسی نمی‌تواند بر کار آنان نظارت داشته باشد، زیرا زن در حوزة خصوصی زندگی به این کارها می‌پردازد. مادی‌گرایان تلاش می‌کردند به جای در نظر گرفتن ارزش‌های غیر مادی و فداکارانة مادری و نظارتی زن در سطح جامعه و سیاست که مربوط به جنبة انسانی و عاطفی اوست، کار زن را محاسبه مادی کنند.
این‌گونه بود که معیارهای اصیل انسانی با تأکیدی که بر امور باطنی و کیفی دارد، کمرنگ شد و معیارهای مادی که بر ظاهر و کمیت تکیه می‌کند، جای آن را گرفت. به عقیدة ما، جنبش فیمینیسم - که استاد دکتر عبدالوهاب المسیری آن را «مرکزیت یافتن جنس مؤنث» ترجمه کرده‌اند1 ـ در واقع تجلی و ظهور همین تحولات است.
زن که خود را محور و متکی به خویش دید، در مبارزه دائمی با مرد ـ که او هم خود را محور می دانست- بر آن بود تا حقیقت و ذات درونی خویش را هرگونه چارچوب اجتماعی به منحصة ظهور برساند. به عبارت دیگر، به تدریج جداسازی مقولة «زن» از آن چه در طول تاریخ بشر و در حوزة معیارهای انسانی برایش تعریف شده بود، آغاز گردید و مفهوم جدیدی جایگزین آن شد که آن هم «زن» نام داشت؛ اما از نظر محتوا کاملاً با گذشته متفاوت بود. بدین ترتیب جنبش «زن محوری» که در ابتدا به دنبال حقوق اجتماعی و انسانی زن بود، به حرکتی تبدیل شد که به ماهیت، ذات و جسم زن توجه می‌کرد؛ و از تلاش برای دست‌یابی به حقوق زن در جامعة انسانی، به یک نگرش انسان شناختی و جامعه شناختی تبدیل شد که به مسائلی مانند نقش زن در تاریخ و تأکید بر مؤنث بودن سمبل‌ها و نشانه‌های مورد استفادة انسان در زبان، خط و اجتماع سرگرم شد؛ تا جایی‌که حتی واژة تاریخ را هم که در زبان انگلیسی History نامیده می‌شود - و برخی افراد زیرک دریافته‌اند که از ترکیب دو واژة His story (به معنای سرگذشت آن مرد) تشکیل شده است ـ تغییر دادند و آن را به Her story (به معنای سرگذشت آن زن) تبدیل کردند!
بدین ترتیب عشق، شفقت و ارزش‌های مشترک انسانی جای خود را به تنازع محض داد، تنازعی که تنها در جزئیات با تضاد طبقاتی مارکسیستی یا تنازع بقای دارند و یا مبارزات نژادی سیاه پوستان و سفید پوستان (در دیدگاه نژاد پرستانة امپریالیسم غرب) تفاوت دارد. این نگرش، زمانی به اوج خود می‌رسد که جنس مؤنث تصمیم می‌گیرد به طور کامل از طرف مقابل (مذکر) روی بگرداند و بر خود تکیه نماید و جز خود، چیزی را نبیند. او به یک «زن تمام عیار» (super woman) تبدیل می‌شود و استقلال کامل خود را از مرد اعلام می‌دارد. این جاست که هم‌جنس‌گرایی زنان، به عنوان آخرین جلوة زن محوریِ غیرانسانی بروز می‌کند و پایان تاریخ را اعلام کند. کسی نمی‌داند که آیا پایان این جریان همین‌جاست یا این روند، باز هم ادامه خواهد یافت؟ تجربه‌گرایی بی‌حد و مرز در زبان، فرهنگ، تاریخ و روابط انسان‌ها، مسأله‌ای است که نهایت و پایانی نمی‌شناسد.
از سوی دیگر تکنولوژی، اسلحه‌ای است که به اندیشة «زن‌محوری» قدرت ادامة حیات داده است. وقتی تکنولوژی، امکان تولیدمثل مصنوعی را فراهم کرده و هم زمان، تمامی معیارهای اخلاقی را هم نادیده می‌گیرد، و حتی ریشه‌کن می‌کند، نتیجه آن می‌شود که زن بدون نیاز به ازدواج و حتی بدون احساس نیاز به داشتن رابطه با مرد، بتواند فرزند به دنیا بیاورد. آیا این، برای زنِ رها‌شده از خانواده یک دستاورد است؟ یا شکستی برای بشریت و ظلمی در حق کودکی است که نمی‌تواند پدرش را بشناسد و تحت سرپرستی او زندگی کند؟
ریشه‌کن شدن بنیان‌های اخلاقی و فروپاشی کانون خانواده (بر اثر عوامل متعدد سیاسی و اقتصادی) باعث ایجاد نوعی از هم‌گسیختگی در ساختار اجتماعی غرب گردیده است که بازتاب‌های آن در روند جهانی‌سازی، به ما هم رسیده است.
دیگر هیچ رابطه‌ای میان ازدواج، عشق، تولد فرزند و مسؤولیت‌پذیری وجود ندارد. زن و مرد هر کدام می‌توانند بدون آن که با طرف دیگر معاشرت کرده باشند، از طریق تلقیح مصنوعی یا اجارة رحم زوج‌های دیگر، صاحب فرزند شوند و این فرایند هیچ شباهتی به خانواده ندارد. دو زن یا دو مرد و یا حتی گروهی از زنان و مردان با هم زندگی می‌کنند و روابط جنسی سیال و چندجانبه دارند. 

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  336  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله گفت‌وگوهای قرن جدید

دانلود مقاله حسابداری مدیریت چیست

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله حسابداری مدیریت چیست دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

حسابداری مدیریت، یک سیستم اندازه‌گیری برای گرداوری اطلاعات مالی و عملیاتی است که فعالیت مدیریتی و رفتارهای انگیزه‌ای را هدایت می‌کند و ارزشهای فرهنگی را که برای به‌دست‌آوردن هدفهای استراتژیک سازمان لازم است خلق و حمایت می‌کند.
در این تعریف از حسابداری مدیریت چهار عقیده کلیدی گنجانده شده است. این عقیده‌ها شامل: ماهیت، محدوده، هدف و شاخصهای حسابداری است.
1ـ حسابداری مدیریت، از نظر ماهیت، یک فرایند اندازه‌گیری است.
2ـ محدوده حسابداری مدیریت شامل اطلاعات عملیاتی مانند نقص یا کمبود واحدهای تولیدشده است.
3ـ هدف از حسابداری مدیریت کمک به یک سازمان به‌منظور رسیدن به هدفهای استراتژیک کلیدی تعیین شده است.
4ـ اطلاعات مناسب در حسابداری مدیریت سه شاخص بارز دارند:
شاخص فنی: بالا بردن درک پدیده اندازه‌گیری و گرداوری اطلاعات مربوط برای تصمیمهای استراتژیک،
شاخص رفتاری: تشویق و ترغیب اعمالی که با هدفهای استراتژیک سازمان سازگارند،
شاخص فرهنگی: حمایت و یا خلق یک رشته ارزشهای فرهنگی تقسیم شده در یک سازمان.
این تعریف از حسابداری مدیریت شامل بعضی عقایدی است که با دیگر تعریفها در این حوزه فرق می‌کند. مثلاً انجمن حسابداران مدیریت (IMA) به‌عنوان مجمعی حرفه‌ای، حسابداری مدیریت را چنین تعریف می‌کند:
"حسابداری مدیریت عبارت است از فرایند تشخیص، اندازه‌گیری، جمع‌آوری، تحلیل، تهیه، تفسیر و ارزیابی و کنترل داخلی فعالیتهای سازمان برای تضمین و اطمینان از استفاده مناسب از سرمایه".
حسابداری مدیریت همچنین شامل تهیه گزارشهای مالی برای گروههای غیرمدیریتی همانند سهامداران، بستانکاران، اعتباردهندگان و صاحبنظران مالی است.
مقایسه تعریف انجمن حسابداران مدیریت با تعریفی که در این مقاله استفاده شد چند اختلاف اصلی را آشکار می‌سازد:
* تعریف انجمن حسابداران مدیریت به‌شدت بر آنچه حسابداری مدیریت انجام می‌دهد متمرکز است. اما تعریف ارائه شده در این مقاله بر هدف فعالیتها که همانا دستیابی و حفظ هدفهای استراتژیک است، تاکید دارد.
* تعریف انجمن حسابداران مدیریت تنها شامل اطلاعات مالی می‌شود در حالی‌که در تعریف ارائه شده در این مقاله علاوه بر اطلاعات مالی، اطلاعات عملیاتی نیز مورد تاکید قرار گرفته است. در صورتی‌که موسسه‌ای قصد دستیابی به مزیت رقابتی و حفظ آن را داشته باشد هر دو گروه از اطلاعات پیشگفته برای موسسه پراهمیت و حساس است.
* در تعریف انجمن حسابداران مدیریت، بخشی از حسابداری مدیریت شامل گزارشهای غیرمدیریتی برای مقاصد مالیاتی است. البته این نیز وظیفه مدیریت است، اما این گزارشها نه‌تنها باید قوانین و احکام قرارداده شده را تایید کنند بلکه باید نوعی اطلاعات استراتژیک را که مورد نیاز مدیریت است نیز فراهم آورند.
* سرانجام تعریف انجمن حسابداران مدیریت درمورد شاخصه‌های اطلاعات حسابداری مدیریت مسکوت می‌ماند. در حالی‌که در تعریف ارائه شده در این مقاله، شناخت ثابتی از شاخصه‌های حسابداری مدیریت ارائه می‌شود.
طبیعت و محدوده‌های حسابداری مدیریت
سیستمهای حسابداری مدیریت نتایج اندازه‌گیریهای مالی وغیرمالی فعالیتهای عملیاتی را گزارش می‌کنند. این سیستمها همچنین به پروژه‌ها و طرحهای عملیاتی آینده نیز کمک می‌دهند. یکی از نمونه‌های اطلاعاتی که مدیران به آن نیازمندند، بهای تمام‌شده محصول و اندازه‌گیری تحویل تولیدات بموقع است.
این اقلام دونوع از انواع اندازه‌گیری است که حسابداری مدیریت با آن سروکار دارد.
بهای تمام‌شده مثالی است از اندازه‌گیری که در اصطلاحات مالی بیان می‌شود، در حالی‌که تحویل بموقع مثالی است از اندازه‌گیری عملیاتی.
آموزش تولیدکنندگان برای اندازه‌گیری، جمع‌آوری، گزارش، تفسیر و ارائه این اطلاعات به مدیران، موضوع حسابداری مدیریت است.
روشهای اندازه‌گیری مختلفی برای پدیده‌ها وجود دارد. برای مثال بهای تمام‌شده محصول یا توانایی سوداوری آن را به چندین روش می‌توان محاسبه کرد. به همین ترتیب کیفیت را نیز می‌توان با استفاده از تنوع روشها اندازه گرفت.
هر عملیات مالی و غیرمالیِ درخور اندازه‌گیری ممکن است تحت شرایط خاصی مفید و سودمند باشد. درک روشهای چندگانه اندازه‌گیری و دانستن زمان و چگونگی استفاده از‌ آنها قسمت اصلی مطالعه حسابداری مدیریت است.
هدف حسابداری مدیریت‌ـ مثلث استراتژیک
هدف اساسی حسابداری مدیریت کمک به سازمان به‌منظور به‌دست آوردن اصول استراتژیک آن سازمان است. فراهم آوردن این اصول نیازهای مشتریان و دیگر سهامداران را برآورده می‌کند.
استراتژی راهی است که به‌کمک آن، شرکت خود را از دیگر رقیبان متمایز می‌سازد و جایگاه خود را پیدا می‌کند.
امتیازات رقابتی برروی سه بُعد کیفیت، زمان و بهای تمام‌شده یا هزینه استوار است.
مشتریان انتظارات مختلفی از حالات و کیفیت قابل اعتماد به محصول دارند. آنها بهای تمام‌شده، زمان و چگونگی تحویل محصول یا خدمتشان را درنظر می‌گیرند.
برای راضی نگه‌داشتن مشتریان و رقابت با سایر تولیدکنندگان باید به‌صورت همزمان روی سه بُعد کیفیت، هزینه و زمان رقابت کرد. این سه عنصر یک مثلث استراتژیک را تشکیل می‌دهند.
* کیفیت، تجربه کلی یک مشتری با یک محصول است که خصوصیات فیزیکی و امکانات آن محصول و قابلیت اعتماد به کارایی امکانات آن را دربر می‌گیرد. کیفیت همچنین شامل خدمات‌دهی این امکانات مانند خدمات پس‌از فروش و سطح کارایی خدمات انجام شده به‌وسیله یک سازمان است.
* بهای تمام‌شده یا هزینه، شامل منابع مصرف‌شده به‌وسیله تولیدکنندگان و سازمانهای حمایت‌کننده آنها مانند عرضه‌کنندگان و فروشندگان است. بهای تمام‌شده محصول شامل کل حلقه ارزش یعنی کل تشکیلات از عرضه‌کننده تا خدمات‌دهی بعداز فروش و مصرف‌کنندگان یا کسانی که برای مشتریان ارزش افزوده به‌وجود می‌آورند می‌باشد. با این تعبیر بهای تمام‌شده مشتریان شامل بهای تمام‌شده حمایت‌کننده و مصرف‌کننده محصول است، که این معمولاً بهای تمام‌شده مالکیت نامیده‌ می‌شود.
* زمان یعنی مدتی‌که طول می‌کشد تا شرکت پس از اعلام نیاز محصول را در دسترس مشتری قرار دهد، یا مدتی که شرکت قادر است محصولاتش را با امکانات جدید یا تکنولوژی نوآوری شده با سرعت توسعه دهد و آن را در سریعترین وقت به بازار عرضه کند. همچنین زمان شامل صرف وقت جهت کامل‌کردن حلقه فعالیتها نظیر شروع تا پایان تولید می‌شود.
شکل 1 شمایی از مثلث استراتژیک را نشان می‌دهد. این مثلث در فهم چگونگی طراحی و ارزیابی سیستمهای حسابداری مدیریت نقادانه است و پی‌درپی در بخشهای خاص حسابداری مدیریت استفاده می‌شود.
حسابداری مدیریت در ذات خود، هدف نیست، بلکه وسیله مهمی است برای به‌دست آوردن هدفهای استراتژیک سازمان.
شکل 1 به‌طور ساده روش مناسب و راحتی برای به‌دست آوردن بسیاری از عناصر استراتژی رقابتی را نشان می‌دهد. در حالی‌که عناصر اصلی استراتژی در گذشته نیز بارها منتشر شده است لیکن استفاده از یک گروه سه تایی برای نشان دادن آنها تازگی دارد. این مثلث بسیار مانند همان چیزی است که آرتور اندرسن (Arthur Anderson) استفاده کرد. رابین‌کوپر (Robin Cooper) از یک فضای سه بُعدی برای نمایش قیمت، کیفیت و اجرا استفاده می‌کند. سه عنصر مثلث استراتژیک مربوط به همه سازمانها می‌شود: تجارت، بازار و فعالیتهای غیرانتفاعی دولت. این سازمانها با یک تقاضا برای قیمت پایین، کیفیت بالا و تحویل بموقع محصول یا خدمات رو به‌رو هستند.
برای مثال دانشگاهها باید کیفیت آموزشی را در قیمت قابل پرداخت فراهم نمایند ضمن اینکه دایرکردن کلاسها نیز باید منطبق با نیاز دانشجویان باشد.
سرانجام نکته اینجاست که مفهوم کیفیت، هزینه و زمان در چارچوب یک سازمان یا محصول تغییر می‌کند. برای مثال کیفیت در رابطه با اتومبیل، اجزای آن (راحتی راننده، ایمنی سیستم موزیک و غیره...) و قابلیت اعتماد (تناوب یا تکرار تعمیرات) است. در حالی‌که کیفیت در رابطه با تحصیل مشکلتر تعریف می‌شود که ممکن است به سواد یا معلومات عمومی و یا مهارتهای شغلی، توانایی تفکر، مهارتهای ارتباطی و... اطلاق شود.
به‌همین شیوه، زمان برای یک کارخانه‌دار اجسام نیمه هادی همانند اینتل (INTEL) عرضه بموقع یک میکروپرسسور جدید برای اولین بار به بازار است و برای یک کمپانی مثل فدرال اکسپرس (Federal Express) زمان یعنی تحویل بموقع.
طبیعت حسابداری مدیریت
حسابداری مدیریت برای تحکیم نقش فعالیتهایش در استراتژی سازمان باید به فراهم آوردن اطلاعات مربوط به سه اصل استراتژیک کیفیت، هزینه و زمان کمک کند. این اطلاعات شامل:
1ـ جمع‌آوری اطلاعات از فعالیتهای روزانه مدیران که با اصول استراتژیک سازمان مرتبط است،
2ـ افزایش توانایی مدیران برای تاثیرگذاری در تمام عملیات اقتصادی انجام شده به‌منظور کسب اصول استراتژیک سازمان یا به‌عبارت دیگر افزایش میزان تاثیرگذاری مدیران در مجموعه عملیات مرتبط با مشتریان، عرضه‌کنندگان و فروشندگان در جهت استراتژیهای سازمان، و
3ـ فراهم‌آوردن دیدگاهی وسیع از استراتژیها و فعالیتهای سازمان است.
ارتباط با فعالیتهای روزانه
برقراری ارتباط بین فعالیتهای روزانه هر فرد در سازمان با موضوعهای استراتژی مدون‌شده از اهمیت خاصی برخوردار است.
یک شرکت کامپیوتری در ایالات متحد بر خود می‌بالید که در استراتژی‌اش چنان ارتباطی ایجاد کرده که هر کسی در هر سطحی در سازمان از هدفهای شرکت با خبر است. بعضی از منتقدان و شکاکان که از بیرون به شرکت نگاه می‌کردند تصمیم گرفتند که از این ادعا امتحان به‌عمل آورند. آنها از یک نظافتچی که در آن شرکت کار می‌کرد در مورد شغلش و ارتباط آن با هدفهای سازمان سئوال کردند. نظافتچی پاسخ داد که: "هدف سازمان ما کاهش بهای تمام‌شده محصولات است. بخشی از بهای تمام‌شده محصولات ما را هزینه انبارداری مواد و قطعات تشکیل داده است. ما اخیراً شیوه‌مان را به‌روش نگهداری محصولات به‌صورت آنی و بموقع که باعث کاهش هزینه‌های انبار می‌شود تغییر داده‌ایم. این بدان معنی است که عرضه‌کنندگان ما محصولاتشان را هر دو ساعت به ما تحویل می‌دهند. اگر من محل این بارگیری را قبل از اینکه محموله‌های بعدی برسند تمیز نکنم ما نمی‌توانیم تحویل را بموقع انجام دهیم و این‌کار روند و برنامه تولید را به‌تعویق می‌اندازد و در نهایت مجدداً باعث افزایش بهای تمام‌شده محصولات می‌شود. همچنین با این‌کار می‌توانیم باعث ایجاد ارزش افزوده برای عرضه‌کنندگان شویم".
ارتباط موفق به نظافتچی اجازه داده بود که فعالیتهای روزانه‌اش را با استراتژی سازمان پیوند دهد، و این‌کار او را تشویق می‌کرد که به‌شیوه‌ای رفتار کند تا به کارش معنی ببخشد. او در واقع شخص مهمی در کامل کردن و به انجام رساندن موضوعی مرتبط با اصول استراتژیک سازمان شمرده می‌شد.
به این ترتیب حسابداری مدیریت به مدیران کمک می‌کند تا دربارة رئوس مثلث استراتژیک یعنی کیفیت، هزینه و زمان اطلاعات مورد نیاز را فراهم و منتشر کنند.
اطلاعات حسابداری مدیریت به مدیر کمک می‌کند که اهداف کیفیتی را از طریق اندازه‌گیری منابع صرف‌شده برای پیشگیری از نواقص احتمالی تولیدات، هزینه بازسازی تولیدات ناقص، هزینه انجام تعمیرات و نگهداری تجهیزات، فرصتهای از دست رفته فروش به‌دلیل نبود کیفیت محصولات و سرمایه‌گذاری جدید برای افزایش کیفیت محصول مشخص کند و به تحلیل تاثیرات هزینه‌های کیفیت بر سود برسد.
مثالهایی از اطلاعاتی که به مدیران کمک می‌کند تا مفاهیم استراتژیک مدیریت بهای تمام‌شده را دریابند عبارتند از اطلاعات منابع صرف‌شده برای تولید محصولات درطی یک دوره زمانی، اندازه‌گیری منابع صرف‌شده برای اجرای سایر فعالیتها در طی یک دوره زمانی، تجزیه و تحلیل عوامل موثر در بهای تمام‌شده، تجزیه و تحلیل سوداوری محصولات، تجزیه وتحلیل ساختاری قیمت عرضه‌کنندگان و مقایسه قیمتهایشان با قیمتهای سایر رقیبان.
حسابداری مدیریت همچنین برای کمک به درک اصل دیگر استراتژیک یعنی زمان با استفاده از معیارهای اندازه‌گیری گزارشهایی مثل فرصتهای از دست رفته فروش به‌علت تأخیر در تولید، هزینه‌های ناشی از تاخیر مواد از جانب عرضه‌کنندگان، مقایسه فروش محصولات جدید در مقابل محصولات قدیم، زمان پاسخگویی به سفارشهای مشتریان و میزان ظرفیتهای در دسترس استفاده نشده به‌دلیل تولید محصولات جدید را تهیه می‌کند.
شکل 2 بیانگر رابطه همکنشی بین استراتژی‌های سازمانی، حسابداری مدیریت و فعالیتهای روزانه افراد در سازمان است. این اطلاعات در دو مسیر جریان دارند.
توسعه در شرکتهای بزرگ
کیفیت، قیمت و زمان پاسخگویی به تقاضای مشتریان در اغلب سازمانها وابسته به نوع رابطه با عرضه‌کنندگان و فروشندگان است.
این رابطه قسمتی از زنجیره ارزش شرکت است و نحوه ارائه خدمات به مشتریان در شرکتهای درحال توسعه را نشان می‌دهد.
شکل 3 نشاندهنده نمونه‌ای عمومی از شرکتهای در حال توسعه است. حسابداری مدیریت باید با فراهم آوردن اطلاعات برای توسعه شرکتها به تمرکز مدیریت به فراسوی مرزهای سازمانی کمک کند. برخی از مثالها از نوع اطلاعات حسابداری مدیریت که مورد نیاز شرکتهای درحال توسعه است عبارتند از انتظارات مشتریان از امکانات و قیمتها، تاثیر فعالیتهای مدیران بر بهای تمام‌شده کالاهای تامین‌شده، هزینه‌های بازاریابی توسط واسطه‌های فروش و درصد توزیع بهای تمام‌شده بین عوامل داخلی و خارجی سازمان.

 

ماخذ فصلنامه حسابرس

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   9 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حسابداری مدیریت چیست

دانلود مقاله پوشاک مردم حوزه دریای خزر

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله پوشاک مردم حوزه دریای خزر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

لباس در گیلان و مازندران در بسیاری جنبه ها، تشابهات ساختاری با لباس دیگر مناطق روستایی ایران دارد. این لباس از لایه های متوالی و اغلب از تکه های مشابه که روی هم قرار می گیرند. مانند دامنهای زنانه یا پیراهنهای مردانه در زمستان تشکیل می گردد . لباسی مطلوب است که بیشترین قابلیت را در پوشانیدن سر بالاتنه و بویژه پشت داشته باشد کودکان جامه خاصی ندارند. ولی پوشاکی مشابه پوشاک بزرگسالان البته در انواع مختلف به تن می کنند. تن پوشهای راسته متشکل از تکه های چهار گوشی است با لبه های به هم دوخته شده و تکه های مکمل سه گوش متصل به آن که همراه با تن پوشهای چسبان تکه دوزی شده پوشیده می شود. بیشتر این تن پوشها از مدلهای اروپایی اقتباس شده اند ابتدا ، تونیکها، دامنهای چین دار و خرفه های چوپانی پوشیده می شد ولی از اوایل قرن اخیر خفتانها ( قبا) با لبه های روی هم آمده و نیز جلیقه ها و نیمتنه هایی به سبک اروپایی ، به عنوان لباس روزمره مورد استفاده قرار گرفت. مع ذلک، علاوه بر مشخصات مشترک، لباس سنتی حاشیه خزر بیانگر خلاقیتی است بکر که بخوبی نمایانگر روش متمایز زندگی در این ناحیه کناری از ایران می باشد در بسیاری از جوامع فلات ایران، رفتار فرهنگی مردم تحت تاثیر سبک زندگی محصور شده ای است که در آن خانه ها به منظور محافظت از دید و مزاحمت بیگانگان با دیوارهای بدون مدخل احاطه می شود زنان تنها و منزوی در اندرونی زندگی می کنند و در حضور ییگانگان یا سایر مردان ( نامحرم) یا هنگام بیرون رفتن از خانه ، حجاب (چادر) به سر می کنند. اما در نمی شود تفکیک جنسی در محیط خانوادگی کم است و چادر صرفا برای سفر به شهرهای بزرگ و مراسم مذهبی، پوشیده می شود. نبود حچاب که حتی درمیان گالش ها و طالش ها ی کوهستانی نسبت به گیلانی ها و مازندرانی های دشت بیشتر به چشم می خورد در تمام دوره ها جهانگردان را غافلگیر کرده است. مثلا یونس هانوی نوشته: « زنان روستایی اغلب بدون حچاب در انظار ظاهر می شوند» و کیت ابوت اظهار کرده: « زنان روستایی در این بخش از کشور صورتهایشان را نمی پوشانند» . مورخان جدید منطقه و قوم شناسان این گزارشها را تائید می کنند. همانند سبک کلی لباس ترکیبات و روش دوخت تن پوشهای مردم ناحیه خزر، آنقدر متمایز هست که این مردم را بخوبی بشناساند. مقوله های قابل ملاحظه در این رابطه عبارت است از: « شال » ( نوعی پارچه) جورابهای بسیار کلفت ( جوراب گوراوه) کفشهای چرم گاو ( چوموش ) و چادر شب ( تکه پارچه ای که زنان دور کمرشان می بندند) .
« شال» پارچه ای زبر از پشم گوسفند با بافت ساده است ( که در آن پود به نوبت از رو و زیر یک تار واحد می گذرد) که یا روی چرخ ریسندگی افقی با یک میله تارکش و یا روی چرخ ریسندگی پدالی با دو میله تارکش بافته می شود سپس با شدت در اب صابون مالش داده شده تا خصوصیات و ظاهر پارچه لدن اروپایی را به خود بگیرد. در میان طالش و گالش قسمتهای اصلی جامه مردان ( شلوار، جلیقه ، نیمتنه و کلاه) از این پارچه دوخته می شود. « شال» از زمانی که اعضای جنبش انقلابی جنگل که طی سالهای 1333 ق. / 1915 م. تا 1339 ق = 1300 ش. / 1921 م. ( نک. مدخل کمونیسم) بر منطقه تسلط پیدا کردند و او نیفورمهای دوخته شده با آن را پوشیدند از سوی مردم ولایات خزر، بیشتر مورد قرار گرفت. طبقه عکسها و گزارشهای شاهدان عینی میرزا کوچک خان رهبر جنبش بیشتر اوقات جامه سنتی خزر را که از شال دوخته می شد به تن می کرد در واقع یک تعاونی جنگلی پارچه ها و اونیفورمها را تولید می کرد.
کفشها و جورابهای که تا همین اواخر مردان گالش و طالش می پوشیدند مختص این ناحیه بود. جورابهای پشمی و رنگهای ساده یا رنگارنگ با پنج میل بافتنی بافته می شد. بالاخص چوپانان آنها را می پوشیدند. کفشهای سنتی ( چوموش، چارخ) متشکل از زیره هایی بود که جنس چرم گاو. این زیره برای پوشانیدن قسمتهای پایینی و پنجه پاها، به بالا برمی گشت ( چرم پس از کشیده شدن خشک شدن و نمک سود شدن به شکل پا بریده می شد. لبه های این زیره با ایجاد منافذی سوراخ می شد، که از میان آنها تسمه ای چرمی ( شیری) تو و بیرون رفته و پس از آن محصور کردن پا به بالا بر می گشت. سپس تسمه چرمی دیگری در جهت عکس از میان سوراخها می گذشت تا به ثابت ماندن زیره چرمی در جای خود کمک کند سرانجام دو طرف لبه ها توسط نوارهای چرمی یا پشمی از روی پا به هم می رسید سبک خاص دیگری از کفش نیز قابل توجه است کتله ( یا پا – کتل ) لژ چوبی ساده ای بود که با سگکی بین دو انگشت اول پا یا با نواری چرمی بر روی پا بسته می شد. به نظر می رسد که با جورابهای کلفت کفشهای چرمی بدون رویه و پشت باز و کفشهای چوبی خصوصیات هنری مشترکی در مناطق مختلف قفقاز داشته باشند.
مشخص ترین جامه زنان در ناحیه خزر« چادر شب» ( نیز به نامهای چارشب و چارشو) می باشد که تکه پارچه ای مستطیلی شکل است که به شکل سه گوش تا می خورد و با جایی در پشت که برای کار روزمره تعبیه می گردد دور کمر گره خورده یا برای حمل نوزاد بر پشت به دور سینه پیچیده می شود. چادر شب در بخش شرقی گیلان از نوار های پارچه ای بافته شده از کرک ابریشم روی ماشین ریسندگی با دو تارکش بافته می شود. این نوع چادر شب با چهار خانه های رنگارنگ مقوله مشخص جامه زنانه قاسم آباد در جلگه شرقی خزر می باشد که به غلط نمونه پوشاک سراسر منطقه پنداشته شده است.
علاوه بر این مقوله های مشخص اینک موارد اصلی پوشاک خزر به ترتیب قسمتهای بدن که از بالا به پایین پوشیده می شوند معرفی می گردد یعنی سر شانه رانها و پا

 

پوشاک زنان
زنان در محیط خانوادگی روسری ( سردباد، لاچک، لچک، پیشاسر) سر می کنند که معمولا فقط بالای سر را می پوشاند. بنابراین صورت گوشها و گردن بدون پوشش رها می شود که این دلیل بر حداقل تفکیک زنان در میان گروههای اجتماعی ناحیه خزر می باشد. رنگ روسری و روش آراستن آن با منطقه و سن پوشنده تغییر می کند. در عمارلو، منطقه دیلمان و جلگه شرقی گیلان پارچه سیاهی که به شکل سه گوش تا می خورد ( 85 سانتیمتر طول و 70 سانتیمتر عرض ) به روشهای متعددی پوشیده می شود. این سربند گاهی دور پیشانی پیچیده می شود. و گاهی در پشت گره خورده و امتدادهای آزادش طره ها گیسهای بافته یا موی گوجه شده روی سر را می پوشاند گاه گیسهای بافته پیچیده شده و به پشت می افتد در جای دیگر یعنی سرزمینهای کم ارتفاع خزر روسری که بندرت به رنگ روشن است به صورت سه گوش تا خورده و سپس دور سر در بالای گوشها پیچیده می شود دو امتدادش از بالای پشت گردن رد شده و معمولا روی سر گره می خورد و سرش به طور آزاد افتاده یا دور سر پیچیده می شود.
زنان خارج از خانه شالی سفید رنگ ( دستمال سفید ، کولدباد، یا یایلیخ، در نواحی ترک زبان طالش) و مربعی شکل که می پوشند که به صورت سه گوش تا شده و گره می خورد یا اینکه به سادگی از زیر چانه رد می شود ( مثلا وقتی زنان در مزارع ، برنج نشا می کنند ) در گیلان شرقی این شال روی لچک پوشیده می شود در حالی که در نواحی ساحلی و در میان مردم طالش شال جای لچک را می گیرد. شیوه هایی که لچک یا دستمال را تزیین می کنند نشان دهنده سن مقام و شرایط پوشنده آن است. دختران جوان لچک را بسیار عقب تر روی سر می بندند، تا قسمتی از مویشان معلوم باشد. زنان متاهل و مسن تر، آن را جلوتر بسته و تقریبا تمامی مویشان پوشیده می شود زنان در مناطق خاصی ( مخصوصا طالش شمالی) قسمت پایین صورت را با امتدادهای لچک یا دستمال می پوشانند که از زیر چانه رد شده و در امتداد آ« در بالای گوشها به هم گره می خورد برای مراسم عروسی، لچکها با سکه مزین می شود و دستمالهای ریشه دار با نقوش گلدوزی شده ترجیع دارد.
همان گونه که توضیح داده شد زنان چادر را فقط در شرایط استثنایی به سر می کنند. مثلا در زیارتها طی مراسم محرم و صفر و در عروسهایی خودشان طالشی ها مثلی دارند که می گوید: « زنان ما فقط زمانی چادر سر می کنند که ازدواج کنند و از چانه پدر به خانه شوهر بروند» موقع ازدواج عروس جوان در روبنده ای پیچیده می شود که چو نان ناقوسی به روی صورتش افتاده و کل صورتش را می پوشاند. طبق گفته محمود پابنده لنگروردی عروسهای جوان در کوههای شرقی گیلان از زمان امضای عقد نامه تا رفتن به خانه شوهر، از نواری پارچه ای ( یا سماق) که دهان را می پوشاند استفاده می کنند. قطعا کلاه بند دار بچه گانه ای که نوزادان چه دختر و چه پسر تا زمانی که از شیر گرفته شوند به سر می گذارند باید جزو سر پوشها محسوب شود. این کلاه گوشها را می پوشاند و با بندی در زیر چانه محکم می شود.
جزء اصلی لباس زنانه ، تونیک بلندی ( پیرهن، طالشی، شی نواحی ترک زبان طالش کوینک ) است که آن را از سر می پوشند و تا رانها یا زانوها ( در گیلان شرقی و مازندران ) و گاهی حتی تا قوزک پاها ( در طالش ) می رسد. دو چاک در پهلوها باعث گشادی بیشتری در پایین تونیک می گردد. بالاتنه تونیک یقه توری صاف و باریکی با چاکی در جلو برای شیر دادن به کودک دارد. این چاک با دگمه ها و جادگمه های تزیین شده با قیطان و روبان یا مشخصا باریک با دسته های باریک و بلندی دارد که در مچها تنگ می شود. در تابستان زنان آستینها را تا آرنج بالا می زنند با وجود این گاهی در سرزمینهای کم ارتفاع ممکن است تن پوش آستین کوتاهی جایگزین تونیک شود ارکان اصلی جامه زنانه معمولا از پارچه چیت دوخته می شود که نقش مایه های گلدار در آنها غالب است رنگهای ساده برای مناسبتهای شاد اولویت دارند. تونیک سفید برای عروس ، آبی یا قرمز روشن برای زنانی که در عروسی شرکت می کنند و سیاه برای عزاداری استفاده می شود. طرح ویژه ناحیه قاسم آباد قیطان رنگارنگ در قسمت پایین تن پوش می باشد.
معمولا تونیک با دامن پوشیده می شود ولی گاهی پیراهن جای این ترکیب را می گیرد. پیراهن شامل بالاتنه ای است که به دامن چین داری دوخته شده تقریبا کوتاه بوده و همواره روی شلوار پوشیده می شود. این لباس بی شک رد پایی است محلی از سبک شهری که در اواخر قرن گذشته توسط ناصرالدین شاه معرفی شد که اقتباسی بود از دامن بالرین هایی که نامبرده در سفرهای اروپایی اش جدید متعاقبا در سراسر کشور پذیرفته شده باشد.
زنان بر روی تونیک یا بالاتنه لباس جلیقه و گاهی نیمتنه راسته جلو بازی که در اصل از لباس مردان اروپایی اقتباس شده است می پوشند انتخاب جلیقه یا نیمتنه در تمایز نسلها از همدیگر کمک کننده است یعنی زنان جوان تمایل بیشتری به پوشیدن جلیقه دارند و زنان مسن تر نیمتنه به تن می کنند جلیقه ای که به طور روزمره پوشیده می شود سیاه است ولی برای مراسم ویژه رنگهای روشن با زیور آلات انتخاب می شود. جلیقه ای که برای مراسم عروسی پوشیده می شود ممکن است با سکه لبه دوزی شود نیمتنه ها به عنوان پوشش روزمره معمولی تیره رنگ و کدر هستند ولی برای مراسم ویژه از مخمل قرمز استفاده می شود.
همان گونه که قبلا ذکر شد چادر شب تن پوش محلی مشخصی است و بنا بر سنت چندین نمونه از آن « برای جهاز در نظر گرفته می شود. چادر شب اغلب اوقات به دور بالاتنه در رو یا زیر جلیقه و یا نیمتنه گره می خورد که هم به عنوان محافظ قسمت پایین کمر و هم به عنوان کمر بند تونیک بلند عمل می کند . این نقش به عنوان شال با اسامی به کار رفته برای تن پوشهای کناره های گیلان که همگی شامل کلمه کمر به عنوان جزئی از لباس هستند تائید می شود مثل: کمر شان و کمر دابنزار در طالش جنوبی و امثال آن.
دامن بلند گشا و چین دار است و با تونیک لباس زنانه اصلی گیلان محسوب می شود . این دامن با لیفی که از وسط کمربندی جهت چین دادن به پارچه کشیده می شود محکم بسته می شود فشردگی چینها مانند درازا و رنگ دامن بیانگر سن و سال پوشنده آن می باشد دختران و زنان جوان نسبت به مادران و مادر برزگهایشان پارچه بسیار بیشتری برای تهیه دامنهایشان به کار می برند. در نتیجه چینها بسیار فشرده جالب و دیدنی می شوند. همچنین طول دامن می تواند بسته به سن تغییر کند که اغلب در میان زنان جوان تا ساق پا رسیده ولی در میان مسن ترها تا انگشتان پا می افتد ولی این رنگ دامن است که آشکارترین وجه تمایز نسلها محسوب می گردد. پارچه های چیت با زمینه قرمز یا سفید با نقش مایه های متضاد گلدار در رنگهای روشن مورد پسند زنان جوان است و دامنهایی که زنان مسن تر به تن می کنند به طور کلی زمینه تیره داشته و سراسر آن با نقش مایه های کوچک طراحی می گردد.
زنان اغلب دو یا سه دامن یکی روی دیگری می پوشند جدیدترین دامن بر روی دامنهایی که بارها پوشیده شده یا رنگ و رو رفته هستند پوشیده می شود. گاه دامن و زیر دامنی متفاوت هستند. به زیر دامنی « کفلی» می گویند که کوتاهتر است و از پارچه ای یک تکه با روبانی پرچین به دور قسمت پایینی اش دوخته می شود دامنهای چند طبقه به این سبک چین قسمت پایینی جامه را چشمگیر و حجیم تر می کند. زنان زیر دامنهایشان شلوارهای چسبان سیاه تا قوزک پا ( شلوار) و یا در خانه نوعی پیژامه با پارچه های گشاد به پا می کنند. پارچه شلوارها همچون پارچه بقیه جامه به کیفیت پارچه های قرن نوزدهم میلادی نیست که بر سفورد الوت این کاهش کیفیت را به دهه 1860 م. نسبت می دهد یعنی زمانی که بحران تولید ابریشم ایران از پخش « پبراین» حاصل شد و واردات انبوه « بافته های ارزان روسیه با طرح و رنگهای زرق و برق دار» بر این بحران دامن زد. سابقا شلوارهای خانگی از جنس « ابریشم آبی پردوام یا ابریشم پونچو
زنان کشاورز به طور سنتی پا برهنه بودند گیلک هنوز هم به خود می بالد که زنان ما از هنگام تولد تا مرگ نمی دانند کفش چیست امروزه اکثریت زنان کفشهای پلاستیکی قالبی و گالش که در اغاز این قرن از ریگا و سن پطرزبورگ به ایران وارد شد می پوشند بنابراین روی هم رفته پوشاک زنان در حوزه شهری خزر با هماهنگی خاصی مشخص می شود که مخصوصا در مورد چادر شب دامن چین دار پارچه گلدار و رنگهای روشن قابل توجه است. تفاوتهای کوچکی در میان مناطق می تواند در مورد برخی جزئیات ذکر شود مثل نوارهای رنگارنگی که به تونیک و دامن جامه قاسم ابادی دوخته می شود لچک سیاهی که در شرق سفید رود پوشیده می شود و مواردی از این قبیل – ولی به اندازه تمایز واضح در نواحی دیگر دنیای کهن ( مثلا اروپای مرکزی ) نمی باشد. اختلافات سنی از سبک و سیاق لباس معلوم نمی شود بلکه تقریبا در جزئیات ( همچون رنگ و بلندی دامن و انبوهی چینها) مشخص می گردد. تفاوتهای اجتماعی عمدتا در کیفیت پارچه های استفاده شده و دفعاتی که تن پوشها عوض می شوند ( به طور کلی زنان در ایام نوروز پوشاک جدید می خرند) و میزان پذیرش سبکهای اروپایی متجلی می شود. بنابراین زنان فقیرتر که بندرت از عهده خریدن پوشاک جدید برمی آیند پاسداران ناخرسند سنن قومی محسوب می شوند. سرانجام اینکه هیچ تفاوت اساسی بین البسه زمستانی و تابستانی وجود ندارد. تنها تفاوتها در ترکیب و تعداد لباسهای روی هم پوشیده شده است مثلا ممکن است در گرمای زیاد تابستان یک زن در سرزمینهای کم ارتفاع شلوار گشاد احتمالا به اضافه دامن و تونیک – بپوشد و در طول زمستان ترکیبی از شلوارها دامنها لباسهای پشمی و کت یا جلیقه به تن کند اما زنان تن پوش زمستانی خاصی ندارند. نحوه پوشیدن لباس در ناحیه خزر کاملا متغیر و قابل تطابق با شرایط است فی المثل زنان دامنهایشان را بالا می زنند و هنگام نشا و جین کردن مزارع برنج آنها را داخل چادر شبهایشان فرو می کنند.

 

پوشاک مردان
در میان مردان تضاد بین جامه رمه داران کوهستانی و دهقانان سرزمینهای کم ارتفاع بسیار بیشتر از زنان است چوپانان طالش تن پوشهای برش خورده و دوخته شده از « شال » بافته محلی توسط خیاط نزدیکترین دهکده را می پوشند ( تصاویر CVIII, CVII) در صورتی که کشاورزان دشتهای گیلان و مازندران لباسهای سبک اروپایی و خریداری شده از بازار را به تن می کنند بنابراین پوشاک درست شده از « شال» برای مشخص کردن گروه قومی و همزمان برای نشان دادن موقعیت در جامعه کوهستانی به کار می رود ( تصویر CIX)
تقریبا همانند همه جای ایران از نظر مردم شناسی تنوع وسیعی در سربند مردان وجود دارد فرمهای غالب از اواسط قرن نوزدهم میلادی زمانی که وقایع نویسان مردان ناحیه خزر را با پوشیدن کلاههای بلند مخروطی یا نیمه مخروطی توصیف کرده اند. به غایت تغییر کرده است چارلز فرانسیس مکنزی یادآور شده است که این کلاهها به شکل « گلدانهای وارونه» بودند و پولاک اشاره کرده که مدلهای سیاه و مخروطی که خاستگاه تاتار دارد از زمان ظهور قاجارها در ناحیه گسترش یافته است این کلاهها از نمد یا از لفافی کاغذی با استر چلوار که با پوست گوسفند ، پوست بز، یا پارچه نخی پوشیده می شد درست می شدند. دهقانان در زمستان چنین کلاههایی به سر می گذاشتند ولی در تابستان فقط از یک عرقچین ساده استفاده می کردند بلندی کلاهها در طول قرن رفته رفته کاهش یافت و سبک مخروطی بتدریج با نوع استوانه ای و بلند از جنس نمد و تاجی گرد بر آن جایگزین شد. پس از جنگ جهانی اول کلاههای بلند به کلاههای استوانه ای شکل کوتاهتر و مخصوصا به عرقچینهای تنگ و چسبانی بود مبدل گشتند ( تصاویر cix , cvll) کلاه نوع دوم در شرق سفید رود رایج بود. دهکده ای به نام شوک در اشکورات در تولید این کلاه زبانزد است. پیشه وران با استفاده از قالبهای چوبی و به طولهای مختلف نمد را سخت تحت فشار قرار داده به آن شکل می دهند.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   20 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله پوشاک مردم حوزه دریای خزر