دانلود پایان نامه در مورد خلع ید و مطالبهی اجرت المثل در تقابل الزام به تنظیم سند رسمی
دانلود پایان نامه در مورد خلع ید و مطالبهی اجرت المثل در تقابل الزام به تنظیم سند رسمی
دانلود پایان نامه در مورد خلع ید و مطالبهی اجرت المثل در تقابل الزام به تنظیم سند رسمی
التمهید
»إنّی رأیتُ أنَّه لایکتب إنسانٌ کتابا فی یومه إلا قال فی غده: لوغُیِّر هذا لکان أحسنَ. و لوزیدَ کذا لکان یُسْتحسَنُ. ولوُ قدِّم هذا لکان أفضلَ و لوتُرک هذا لکان أجملَ، و هذا مِن أعظمِ العِبَرِ. و هو دلیلٌ علی استیلـاءِ النقصِ علی جملةِ البشر«. العِماد الأصبهانّی.
بما أنّ المثل تمخّضَ عن نبذة من خبرات الشعوب و ثقافاتهم السامیة فمن الأحسن أنْ نعرِّف الثقافة فی البدایة. فإنّ الثقافة کما یعرّفها کروبرهی» تشمل الکلـام، والعلوم، و المعتقدات، و الأدب ، و الفن، و الآمال، و القوانین التی نتعلمها من القدماء، حیث نستطیع أن نضیف إلیها أشیاء جدیدة.«[1]
لاشک أن اللغة تصدر من الثقافة حیث تعتبر من الأجزاء الرئیسة لتکوینها، کما أن المثل فرعٌ من فروع الأدب فی کل لغة و الذی یجعلُ الکلـامَ أن یتزین و یزدادَ جمالا و معنی، ذلک لانّ المثل کما یقول دوریفارول: »خبرة جمیع الشعوب، و نتیجة التفکیر السلیم لجمیع العصور، اخُتزِل إلی صیغة مصغّرة«.[2]
تعریف المثل
»مِثْل: کلمة تسویة، یقال: هذا مِثْله و مَثَله، کما یقال شِبهه و شَبَهه، یقال: مِثل و مَثل و شِبه و شَبَه بمعنی واحد. والمَثَل : الشیء الذی یُضرب لشیء مثلـا فیجعل مثله، وفی الصحاح: مایضرب به من الأمثال.«[3]
یقول صاحب جمهرة الأمثال:»أصل المثل التماثل بین الشیئین فی الکلـام کقولهم: »کماتدین تدان« و هو من قولک: هذا مِثل الشیء و مثله، کما تقول شِبهه و شَبهه، ثم جَعَل کلَّ حکمة سائرة مثلـا و قد یأتی القائلُ بمایَحُسن أن یتمثل به إلا أنه لایتفق أن یسیر فلـا یکون مثلـا.«[4]
أما المثل فی الامصطلـح الأدبی کمایعرّفه عبدالمجید قطامش فهو »ذلک الفن من الکلـام الذی یتمیز بخصائص و مقومات، تجعله جنسا من الأجناس الأدبیة قائما بذاته و قسیما للشعر و الخطابة و القصة و المقامة و الرسالة و …«[5]
ویمکننا بعد استقراء هذه التعریفات أن نقول: إنه قول موجز، سائرٌ صائبُ المعنی و الذی یعتمد علی تشبیه حالة بحالة أخری.
أنواع المثل العربی
یعتقد الدکتور قطامش أن المثل العربی ینقسم إلی ثلـاثة أقسام و هی: المثل الموجز، و المثل القیاسی، والمثل الخرافیّ.[6]
مصنفات الأمثال العربیة
لاشک أن العرب فی جاهلیتهم کانوا یتمتعون بالحکم و الأمثال کماکانوا یحظون بالأشعار، و إذا کان لهم شعر ممتاز و فاخر، فلـابدّ أن تکون عندهم ثقافة و فکرة متقدمة و التی تدلّ علی وجود الحکم لدیهم، و معروف أن الحکمة إذا شاعت بین الناس أصبحت مثلـا.
وها هنا نقدم قائمةً من کتب الأمثال التی ذکرها قطامش[7].
ملخص تاریخی
لکتب الأمثال العربیة[8]
کتاب الأمثال لصحار بن عیاش (نحو 40 هـ).
کتاب الأمثال لعبید بن شریة (67 هـ).
کتاب الأمثال لعلاقة بن کرشم (؟).
کتاب الأمثال لأبی عمروبن العلاء (مابین 154، 159 هـ).
کتاب الأمثال للشرقی بن القطامی (158 هـ).
* کتاب الأمثال للمفضل بن محمد الضبی (170 هـ).
کتاب الأمثال لیونس بن حبیب (183 هـ).
* کتاب الأمثال لمؤرج السدوسی (195 هـ).
کتاب الأمثال للنضر بن شمیل (مابین 203، 204 هـ).
کتاب الامثال لأبی عبیدة معمر بن المثنی (مابین 207، 213 هـ).
کتاب الأمثال لأبی زید الأنصاری (مابین 214، 216 هـ).
کتاب الأمثال للأصمعی (مابین 210، 217 هـ).
کتاب الأمثال لعلی بن حازم اللحیانی (215 هـ).
کتاب الأمثال لسعدان بن المبارک الضریر (220 هـ).
* کتاب الأمثال لأبی عبید القاسم بن سلـام (224 هـ).
کتاب تفسیر الأمثال لابن الأعرابی (مابین 230، 232 هـ).
کتاب الأمثال للتوزی (مابین 230، 238 هـ).
کتاب الأمثال لابن السکیت (مابین 244. 246 هـ).
کتاب الأمثال لمحمد ابن حبیب (245 هـ).
کتاب الأمثال للزیادی (249هـ).
* کتاب الأمثال لأبی عکرمة الضبی(250 هـ).
کتاب الأمثال للجاحظ (255 هـ).
کتاب الأمثال لشمر بن حمدویه (255 هـ).
کتاب الأمثال لابن قتیبة (مابین 270، 276 هـ).
کتاب الأمثال لأبی الهیثم الرازی (نحو 279 هـ).
کتاب الأمثال للبرقی (274 هـ).
* کتاب الأمثال لثعلب (291 هـ).
کتاب الفاخر للمفضل بن سلمة (291 هـ).
کتاب الأمثال للقاسم بن محمد بن بشار الأنباری (305 هـ).
کتاب الأمثال لنفطویة (323 هـ).
* کتاب الزاهر لابن الأنباری (مابین 327، 328 هـ).
کتاب الأمثال لأبی الفضل المنذری (329هـ).
کتاب جامع الأمثال للقمی (فی حدود 350 هـ).
* کتاب الدرة الفاخرة لحمزة الاصبهانی (نحو 351 هـ).
کتاب الأمثال للاصطخری (؟).
کتاب الحکم و الأمثال لأبی أحمد العسکری (382 هـ).
کتاب الأمثال للخالع (388 هـ).
کتاب الأمثال لأبی الندی الغندجانی (؟).
* کتاب جمهرة الأمثال لأبی هلـال العسکری (نحو 395هـ).
* کتاب مجمع الأمثال للمیدانی (518 هـ).
*کتاب المستقصی فی أمثال العرب للزمخشری (538 هـ).
[1] طوسی، محمدعلی، فرهنگ سازمانی، نشر مرکز آموزش مدیریتی، تهران، چاپ اول، 1372ش، ص 3
[2] میشال، مراد، روائع الأمثال العالمیة ، دارالمشرق، بیروت، 1984م، ص 9
[3] ابن منظور، لسان العرب، مادة مثل.
[4] العسکری، أبوهلال، جمهرة الأمثال، المکتبة العصریة، 2003م، ج1، ص 16
[5] قطامش، عبدالمجید، الأمثال العربیة، دارالفکر ، دمشق، 1988م، ص 11
[6] انظر: م.ن، ص 28
[7] قطامش، عبدالمجید، الأمثال العربیة، ص 121
[8] ما وضع أمامه نجمة هی موجودة، مطبوعة او مخطوطة؛ أما ما أهمل فهی کتب لم تصل إلینا حتی الآن.
مقاله با عنوان ضرب المثل ها از دیدگاه مردم در فرمت ورد در 12 صفحه و شامل توضیحات جامعی در خصوص این موضوع می باشد.
بخشی از متن اصلی :
حسن تعلیل:
آوردن علتی ادبی و ادعایی است برای امری به گونه ای که توان اقناع مخاطب را دارد این علت سازی مبتنی بر تشبیه است وهنر آن زیبا شمردن یا زشت نمودن چیزی است.با وجود اینکه حسن تعلیل،واقعی،علمی عقلی نیست مخاطب آن را از علت اصلی دلپذیرتر می یابد وراز زیبایی آن نیز در همین نکته است. این آرایه در شعر ونثر به کار می رود
ارسال المثل (تمثیل):
کلامی است که ضرب المثلی را در بر دارد ویا خود ضرب المثل است .ارزش یک مثل در جلب توجه شنونده ویا خواننده گاه بیشتر از چندین بیت یا چندین صفحه مقاله است.مثلها،خلاصه وچکیده حکمت تجربی یک قومند وتاریخچه ای را به دنبال خود می کشند وقدرت تلقینشان خیلی بیشتر از عبارتهای عادی است.
این فایل با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
بخشی از متن اصلی :
آب از دستش نمی چکد!
آب از سر چشمه ِگل است!
آب از آب تکان نمی خورد!
آب پاکی را روی دستش ریخت!
آب در کوزه و ما تشنه لبان می گردیم!
آب را گل آلود می کنه که ماهی بگیره!
آب زیر پوستش افتاده!
آب، سنگها را می ساید.
آب که یه جا بمونه، می گنده.
آبکش به کفگیر می گه تو سه تا سوراخ داری!
آب که از سر گذشت، چه یک ذرع چه صد ذرع – چه یک نی چه صدنی!
آب که سر بالا رفت، قورباغه ابو عطا می خونه!
آب نمی بیند ورنه شناگر قابلیست!
آب از او گرم نمی شود!
آتش که الو گرفت، خشک و تر می سوزد!
آتش نشاندن و اخگر گذاشتن کار خردمندان نیست.
آخر شاه منشی، کاه کشی است!
آخر شوخی به دعوا می کشد.
آدم تنبل، عقل چهل وزیر را دارد!
آدم پول را پیدا می کند، نه پول آدم را.
آدم خوش معامله، شریک مال مردم است!
آدم دست پاچه، کار را دوبار انجام می دهد!
آدم دروغگو کم حافظه است.
این فایل به همراه چکیده ، فهرست مطالب ، متن اصلی و منابع تحقیق با فرمت word در اختیار شما قرار میگیرد
تعداد صفحات : 62