فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود طرح جامع شهر حسن آباد اصفهان

اختصاصی از فی توو دانلود طرح جامع شهر حسن آباد اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود طرح جامع شهر حسن آباد اصفهان


 دانلود طرح جامع شهر حسن آباد اصفهان

در اینجا فایل گزارش کامل طرح جامع شهر اصفهان برای دانلود قرار داده شده است.فایل ضمیمه به صورت PDF و در 600 صفحه می باشد. در ادامه فهرست مطالب کامل آن آمده است. در صورت تمایل می‌توانید این فایل را از فروشگاه خریداری و دانلود فرمایید.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


دانلود طرح جامع شهر حسن آباد اصفهان

دانلود مقاله بررسی منطقه سورک همجوار با استان اصفهان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله بررسی منطقه سورک همجوار با استان اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

سورک
منطقه سورک همجوار با استان اصفهان و در منتهی الیه شمال غربی استان یزد واقع شده است. این منطقه از نظر زمین شناسی جزئی از واحد زمین ساختی ایران مرکزی به حساب آمده و در لبه واحد زمین ساختی سنندج- سیرجان و در دل نوار ارومیه دختر جای گرفته است. افیولیت ملانژ مورد نظر در راستای دو گسله موازی شمال غربی- جنوب شرقی ودر زون گسلی دهشیر- سورک بیرونزد دارد و خود بخش کوچکی از کمربند افیولیت ملانژ نائین- بافت را تشکیل میدهد. بوم سرپانتینی با مقدار کمی اولترابازیک های سالم (عمدتاً هرزبورژیت)، دایک های گابرویی (میکروگابرو تا پگماتیت گابرو) کم و بیش دگرسان (رودنگیتی شده)، گابروها (پیروکسن گابرو- هورنبلند گابرو) با رخنمون توده ای و به مقدار محدود لایه ای، دسته دایک های دیابازی، پلاژیوگرانیت های دسته اول، بازالت های توده ای و کمتر بالشی، شیل های سیلیسی، رادیولاریت و آهک های پلاژیک عمده سازندگان این مجموعه هستند. در این میان سنگ های دگرگون ناحیه ای از نوع کوارتز- کلریت- اپیدوت- کالک شیست، مرمر، آمفیبولیت و ... نیز رخنمون داشته و ارتباط واضحی با مجموعه سنگ های ملانژ نشان می دهند. پلاژیوگرانیت های نوع دوم منحصراً با این مجموعه همایند است. دگرگونی کف دریا بر کل ملانژ اثر گذارده و مجموعه کانیایی مشاهده شده، رخساره شیست سبز را به نمایش می گذارد. دگر شکلی و دگرگونی دینامیک نیز متأثر از سیستم گسلی غالب منطقه در تمام واحد های ملانژ دیده می شود. آخرین نمود دگرسانی منطقه که در مناطق برشی دیده می شود، کربنات زایی و لیستونیت زایی است. بررسی ویژگیهای شیمی سنگ های بازیک به خصوص بازالت ها با استفاده از عناصر اصلی، اثری و نادر خاکی، سرشت تولئیتی (بازالت های پشته میان اقیانوسی) را نشان می دهد. احتملاً سنگ منشأ این آمیزه رنگین پریدوتیت لرزولیت گارنت دار با درجه ذوب بخشی بیشتر از 20% می باشد. در چهار چوب مدل های ژئودینامیک، افیولیت ملانژ سورک در یک حوضه اقیانوسی جوان و باریک شبیه به دریای سرخ شکل گرفته است. توده های گرانودیوریتی، اسکارن ها و ذخایر آهن در حاشیه شرقی ملانژ با همان روند توسعه دارند. ساخت و بافت توده های نفوذی گویای این واقعیت است که این سنگ ها همزمان یا بعد از تبلور، متأثر از نیروهای دگرشکلی بوده اند. اسکارن ها به بخش های مختلفی مثل گارنت اسکارن، اپیدوت اسکارن، مگنتیت اسکارن و فرو اکتینولیت اسکارن قابل تقسیم هستند. بررسی مجموعه های کانیایی و روابط پاراژنتیکی، یک اسکارن از منشأ چند زادی پیشنهاد می کند. در مجموع بر اساس طبقه بندی های معمول، اسکارن سورک از نوع اسکارن های کلسیک است.
این روستا تابع دهستان ندوشن از بخش خضرآباد به مختصات طول جغرافیایی 25-53 وعرض جغرافیایی 09-32 وارتفاع متوسط 1990 متر . موقعیت طبیعی آن پایکوهی با آب وهوای معتدل وخشک که در130 کیلومتری شمال باختر شهر یزد قرارگرفته است . کوه سورک پائین با ارتفاع 2350 متر وکوه سورک بالا با ارتفاع 2524 متر ودر 2 کیلومتری جنوب وکوه سورک غرب با ارتفاع 2300 متر در 2 کیلومتری خاورآبادی است . درختانِ تنگز ،پسته وبادام وحشی وگیاهان زیره سیاه ، آویشن ،اسپند ،چای صحرائی ،اسطوخودوس ،آنغوزه و گون که کاربرد دارویی وصنعتی دارند دراین منطقه دیده می شود.70 درصد مردم باسواد وجمعیت آن 98 خانواربصورت 507 نفر است .بافت ساکن آبادی بصورت مجتمع ومصالح به کار رفته است درآن عمدتا خشت وگل می باشد. مشاغل عمده آبادی دامداری ،قالی بافی ،کشاورزی وباغداری است . محصولات عمده آن جو ، انار ،شلغم،اناروتوت می باشد که بصورت کشت آبی است. منابع تامین آب کشاورزی و آشامیدنی از قنات (لوله کشی )است. این روستا دارای برق ، 2 دبستان پسرانه ودخترانه ، خانه بهداشت ،حمام بهداشتی ،دفتر پست ومخابرات ، شورای ده ، فروشگاه تعاونی ،3 باب مغازه ،حسینیه ومسجد است . معدن سنگ آهن سورک در 4 کیلومتری جنوب باختر آبادی است که درشرف بهره برداری است . درخصوص وجه تسمیه این روستا گفته می شود: بنا به گفته اهالی این روستا سابقا 3 ترک بوده که دراثر تکرار وتلفظ زیاد به سورک درآمده وعلت نامگذاری آن به سه ترک این بوده که بنیان گذاران روستا 3 نفر ترک بوده اند برخی دیگر از اهالی عقیده دارند که سورک نام زرتشتی بوده وچون موسس این روستا زرتشتی بوده وسابقا این محل زرتشت نشین بوده وبه این نام معروف شده است .
زمین شناسی سورک
ناحیه مورد مطالعه به وسعت 40 کیلومتر مربع، به نام معدن سنگ آهن ندوشان – سورک در فاصله تقریبی 150 کیلومتری غرب – شمالغرب شهر یزد قرار گرفته است.در ناحیه مورد بحث چهاآنومالی I (توده کوچک جنوبی) و II و III و IV وجود دارد. آنومالی I شامل دو رخنمون، آنومالی II شامل رخنمونهای B و C، آنومالی III دارای 3 رخنمون و IV هم دارای دو رخنمون هستند. طبق مشاهدات به نظر می رسد که سنگهای آهنی شده (معادن سنگ آهن) در امتداد یک خط و روند اصلی با فواصلی از هم برونزد دارند. در طی مطالعه توجه عمده به برونزدهای سنگ آهن دو رخنمونهای آنومالی II و III بود. اما با توجه به اینکه آنومالی III دارای رخنمونهای دور از هم کوچک با ظرفیت محدود بود، بخش عمده تر ظرفیت سنگ آهن در آنومالی دوم (II) در نظر گرفته شد. تمرکز کانه آهندار همواره در محل تماس توده های آذرین درونی و لایه های ائوسن بوده و گاها در داخل توده های آذرین درونی دارای برونزدهای کوچک هم، کانه آهن وجود داشته است. روند رخنمونهای سنگ آهن هم بر یک محور و در امتداد یک خط گسله به نظر می رسد. سن توده نفوذی هم به نظر می رسد که نئوژن باشد.در آنومالی II دو رخنمون B و C بطور مجزا ذخیره سنجی شدند و ذخیره زمین شناسی رخنمون B حدود 243000 تن و ذخیره زمین شناسی رخنمون C حدود 625000 تن برآورد گردید. نتایج تجزیه شیمیایی و مقاطع صیقلی و برشهای نازک هم نشان داد که سنگ آهن ناحیه سورک – ندوشن بطور مشخص جدا از توده های سنگ آهن شرق و شمالشرق یزد است. در ضمن می توان ادعا نمود که این مجموعه دارای پتانسیل غنی چنانچه قبلا پیش بینی می شد، نمی باشد چرا که پس از مطالعات انجامی، نمی توان نسبت به ظرفیت قابل توجه آن امیدوار بود.
شمال غرب یزد
در منطقه اى که در نقشه نائین است. کنگلومراى قاعده اى مشاهده مى گردد که آنرا کنگلومراى کرمان دانسته اند.لکن باید توجه داشت که این کنگلومرا شاید هم ارز کنگلومراى کرمان باشد! ولى بهرحال بخش قاعده اى ائوسن محسوب مى گردد(زیرا در همین نقشه و در بعضى نقاط لایه هاى کنگلومراى قاعده قرار داشته و یک گسستگى چینه اى را با کنگلومراى منتسب به کرمان نشان مى دهد). بر روى کنگلومراى قاعده اى مجموعه اى از سنگهاى آتش فشانى از قبیل گدازه و توفهاى آندزیتى،ریولیتى و داسیتى، آندزیت بازالت قرار دارد که بطرف بالا به توف، ماسه سنگ، کنگلومرا، مارن و ژیپس مى رسد. اگر چه در این مجموعه به افقهاى نومولیت دار اشاره نگردیده است لکن گردآورنده این مطالب(حاجیان) در اطراف ناحیه سورک که میان لایه هاى نازک سنگ آهک ماسه دار از(از 20 تا 60 سانتیمتر) توفى نومولیت دار در وسط توفها و گدازه هاى آندزیتى مشاهده نموده است که به سن لوتسین بوده است.
در نواحى سورک بسوى باطلاق گاوخونى رخنمونهاى سنگهاى آذرین ائوسن بطور غیر منظم،کم شیب، گسسته(در شمال خاورى باطلاق) دیده مى شود. در جنوبى ترین بخش( اطراف گسله بزرگ که در جنوب باخترى سورک بطرف چاه باشه است) بطرف باختر(در مرز باطلاق) و شمال آن رخنمونهاى ائوسن برخساره ولکانیکى، توف و ایگنمبریت و غیره با گدازه هاى مربوطه( در مسیر راه اصفهان) دیده مى شود. رخنمونهاى خاور باطلاق گاو خونى در کوههاى لایه گل(اطراف دهکده على شفیع)، کوه چاه زرد، کوه سنوک (Senok)، کوههاى تخت على،داپار، سرامه، مخدان و کوه سیاه و غیره است.
ولکانیک هاى بخش باخترى نائین تا نواحى شمال خاورى اصفهان گستردگى دارند، همچنین در جنوب دهکده ارجنون (Ergenon)( بین عقدا- اردکان) گستره کوچکى از سنگهاى آتش فشانى ائوسن دیده مى شود که تعداد زیادى از دایکهاى اسیدى و بازیک آن را مورد تجاوز قرار داده اند.

 

 

 


انواع روش های حفاری
1) حفاری شوئیدنی (Wash boring)
2) مته دورانی (Ratary drill)
3) اوگر مارپیچی ممتد
4) اوگر میان تهی
5) اوگرهای با قطر زیاد
6) حفاری ضربه‌ای
7) مته چکشی
8) مته ضربه‌ای بادی
9) روش توربینی
10) ماشین های حفر تونل ( نحوه تخلیه ، قیمت آنها ، اجزاء این ماشین ها )
1) حفاری شوئیدنی (Wash boring)
این حفاری برای بدست آوردن نمونه‌های خاک ، حفاری اکتشافی برای بررسیهای اولیه ، حفر گمانه برای برخی آزمونهای برجا از جمله آزمایش SPT بکار می‌رود.
روش حفاری :بالا و پایین رفتن سر مته باعث سست شدن مواد زیر لوله تزریق آب می‌شود. آب با فشار زیاد از سوراخ سر مته خارج و خرده‌ها را به خارج هدایت می‌کند.
مزایا : نیاز به کارگری با مهارت کم دارد. در همه نقاطی که برای وسایل سبک قابل دسترس باشند، قابل اجرا است.
محدودیتها : اجرای عملیات ، مخصوصا در عمق بیش از 10 متر کند است. نفوذ در خاک مقاوم مشکل و در سنگ غیر ممکن است. خارج کردن گراول از لوله جدار مشکل است و منجر به کاهش کیفیت نمونه‌ها می‌شود. گرفتن نمونه دست نخورده مشکل است.
2) مته دورانی (Ratary drill)
ین روش هم نمونه‌های خاک و سنگ را بدست می‌دهد و هم نمونه‌هایی برای انواع آزمایشهای برجا ایجاد می‌کند. این روش در حفر گمانه‌های غیر قائم برای زهکشی افقی یا ایجاد مهار کاربرد دارد. امروزه کاربرد دستگاههای حفاری چرخشی بسیار متداول شده است. این دستگاهها را می‌توان در هر نوع زمین بکار برد. ولی برتری کاربرد آنها در زمینهای نرم بیشتر است. پیشروی این دستگاهها در داخل سنگهای سخت به کندی صورت می‌گیرد. در این روش سر مته فولادی که متصل به انتهای لوله فولادی است، از سر چاه به کمک موتور ، حرکت دورانی می‌نماید. گل حفاری از داخل لوله به درون چاه تزریق شده و از اطراف لوله به سر چاه بر می‌گردد.
گل حفاری ضمن خنک کردن سر مته اعمال حمل خرده سنگهایی که بوسیله سر مته از ته چاه تراشیده شده است، به سر چاه و جلوگیری از فشار طبقات سست و ریزش آنها به داخل چاه را نیز انجام می‌دهد. با روش حفاری دورانی چاههای بسیار عمیق حفر می‌گردد. عمیق ترین چاه جهان که با این روش حفر گردیده در سال 1956 در لوئیزیانا (آمریکا) به عمق 21535 فوت بود که به نفت نرسید.
روش حفاری : پیشروی توسط سر مته برنده که در انتهای لوله حفاری قرار دارد و تحت فشار هیدرولیکی است، انجام می‌شود. دیواره چاه را معمولا گل نگاه می‌دارد.
مزایا : روشی نسبتا سریع است و می‌تواند در همه نوع مواد نفوذ کند. برای همه نوع نمونه گیری مناسب است.
محدودیتها : جابجا کردن وسایل در زمینهای ناهموار و باتلاقی مشکل است و محتاج راه مناسب است. همچنین محتاج سکوی تسطیح شده است. کارآیی حفاری با توجه به اندازه دستگاه متغیر است.
3) اوگر مارپیچی ممتد
این دستگاه سوراخهایی به قطر کوچک تا متوسط حفر می‌کند و بطور پیوسته نمونه‌های دست خورده می‌گیرد. معمولا در خاکهای دارای چسبندگی ، که چاه بدون لوله جدار ریزش نمی کند، انجام می‌شود.
روش حفاری: حفاری با چرخاندن رشته ممتد اوگرمارپیچی صورت می‌گیرد.
مزایا : روش سریع در خاکهای مقاوم و سنگ نرم است. پس از خروج اوگر ، اگر چاه باز باقی بماند، امکان نمونه گیری SPT وجود دارد.
محدودیتها : پس از خروج اوگر در مواد با چسبندگی کم یا دانه‌ای و یا بدون چسبندگی ، چاه ریزش می‌کند و لذا عمق حفاری تا نزدیکی سیستم ایستابی محدود می‌شود. روشهای نمونه گیری محدود و نمونه‌های بدست آمده دست خورده‌اند.
4) اوگر میان تهی
این دستگاه سوراخهایی با قطر کم تا متوسط برای نمونه گیری از خاک حفر می‌کند.
روش حفاری: روش حفاری مشابه حالت قبل است با این تفاوت که ساقه مجوف به داخل زمین پیچانده می‌شود تا نقش یک لوله جدا را بازی کند.
مزایا : روش سریع خاکهای ضعیف تا نسبتا مقاوم است. گرفتن نمونه‌های SPT و UD امکانپذیر است. در خاکهای مقاوم حاوی لایه‌های شنی ، نفوذ به اعماق زیاد مشکل و به داخل قطعات سنگ غیر ممکن است. دست خوردگی قابل ملاحظه‌ای ممکن است بر اثر مته اوگر در خاک بوجود آید.
5) اوگرهای با قطر زیاد
این روش برای حفر سوراخهای با قطر زیاد (تا 10 سانتیمتر) برای کسب نمونه‌های دست خورده و بررسی لایه‌ها در خاکهای دارای چسبندگی که گمانه نیاز به حایل ندارد، مورد استفاده قرار می‌گیرد.
روش حفاری : با چرخاندن اوگر دارای قطر زیاد خاک بریده شده و گمانه حفر می‌شود.
مزایا : روشی سریع بوده و بررسی شرایط خاک در زیر زمین از نزدیک را امکانپذیر می‌سازد.
محدودیتها : عمق حفاری توسط سطح ایستابی و شرایط سنگ محدود می‌شود. ماشینهای بزرگتر محتاج راه دسترسی مناسب هستند. برای خاکهای بدون چسبندگی ، رسهای نرم و خاکهای آلی مناسب نیست. نمونه‌ها دست خورده است.
6) حفاری ضربه‌ای
تنها در حفاری چاههای آب بکار می‌رود. نمونه‌های شسته شده توسط گل‌کش ‌خارج می‌شود. عمق تا سنگ بستر را مشخص می‌کند. دستگاههای حفاری ضربه‌ای و یا سوندوزهای ضربه‌ای ، دستگاههای ساده‌ای هستند که برای پژوهشهای آب یابی بسیار مناسب هستند. از این دستگاهها بیشتر برای چاههایی که در داخل سنگهای مقاوم حفر می‌شود، استفاده می‌کنند. اصول کار سوندوزهای ضربه‌ای خردکردن سنگهاست که این عمل بوسیله مته‌ای به نام مته حفاری یا ترپان انجام می‌گیرد. مته‌ها بطور منظم از ارتفاع ثابتی روی سنگ فرود می‌آیند. دستگاه مجهز به یک خرک چهار قطبی و یا یک دکل است که مته‌های حفاری بوسیله یک قرقره برگشت روی آن آویزان می‌گردند.
این مته‌ها دارای حرکت رفت و آمدی می‌باشند و به منظور اجرای مانورهای پائین و بالا رفتن ، از دستگاه رفت و برگشت جدا گردیده و به یک وسیله‌ای به نام چرخ قرقره که برای جاگذاری لوله‌ها نیز بکار می‌رود، مربوط می‌باشند. خرکهای جدا شونده ، چوبی و یا فلزی هستند. پایه‌ها روی دالهای سیمانی که قبل از مونتاژ دستگاه تهیه می‌شوند، قرار می‌گیرند. دکل‌های خم شونده یا تلسکوپی ، سوندوزهای دستگاههای حفاری خود کار قابل حمل را مجهز می‌نمایند. ممکن است که این دکلها به صورت دائمی در پشت یک کامیون ثابت شده باشند. دکلها باید بوسیله کابلهای محکم روی بلوکهای سیمانی ثابت گردند .
عمیق ترین چاه با روش ضربه ای : عمیق ترین چاه با این روش در ایالت نیویورک توسط شرکت گاز طبیعی ایالت نیویورک در سال 1948 تا 1953 تا عمق 11145 فوت حفر گردید که به نفت نرسید.
روش حفاری : سر مته سنگین بالا آورده شده و رها می‌شود تا مواد شکسته شده و یک مخلوطی از خرده‌ها و آب ایجاد شود که توسط گل‌کش با پمپهای ماسه کش خارج می‌شود. دیواره چاه توسط لوله جدار ، پابرجا نگاه داشته می‌شود.
مزایا : روشی نسبتا اقتصادی جهت تعبیه گمانه‌های با قطر زیاد (تا 60 سانتیمتر) در انواع مواد است.
محدودیتها : ابزارها بزرگ و پر زحمت است. در خاکهای قوی و سنگ به کندی انجام می‌شود. اغتشاشات اطراف سر مته که ناشی از ضربات پر انرژی سر مته است، به شدت بر مقادیر SPT تاثیر می‌گذارد. مغزه گیری و نمونه UD سنگ امکانپذیر نیست.
7) مته چکشی
برای حفر چاه آب و چاههای اکتشافی در داخل قطعه سنگها مناسب است.
روش حفاری : مشابه حفاری ضربه‌ای است. شمعی که توسط نیروی دیزل رانده می‌شود برای راندن لوله جدار مضاعف استفاده می‌شود. در حالی که جریان هوا تراشه‌ها را از لوله داخلی خارج می‌کند.
مزایا : نفوذ نسبتا سریع در قطع سنگها و قلوه سنگها است.
محدودیتها : مشابه حفاری ضربه‌ای است، با این تفاوت که پیشروی به مراتب سریعتر است.
8) مته ضربه‌ای بادی
این روش برای حفر گمانه برای آتشباری ، دوغاب زنی و مهار سنگ است. روش سریع برای حفر چالهای با قطر کم در سنگ سخت است. بهترین کاربرد را در سنگهای سخت توده‌ای دارد. نمونه‌ها منحصرا به ذرات و تراشه‌های کوچک است. برای نمونه گیری بکار نمی‌رود. در سنگهای سست دارای شکستگی با لایه‌های رس یا شیل مرطوب ممکن است تمام لوله حفاری در سوراخ باقی بماند.
روش حفاری : ضربات و چرخیدن سر مته ، سنگ را خرد می‌کند و تراشه‌ها توسط فشار هوا خارج می‌شود.

 

9) روش توربینی
بر حسب گزارشی که به چهارمین کنگره جهانی نفت در سال 1955 در رم داده شد، شوروی سابق نوعی حفاری دورانی ابداع کرده بود که در آن سر مته به جای آنکه به کمک لوله فولادی دوران نماید، بوسیله توربینی که به عنوان نیروی محرکه از گل حفاری و یا الکتریسیته استفاده می‌نماید، حرکت می‌کند. در این روش قسمت متحرک تنها سر مته در عمق چاه خواهد بود. بنابراین می‌تواند سرعت دورانی به مراتب بیشتری داشته باشد. از نظر سرعت عملی که این روش دارد، دارای برتری اقتصادی زیادی است. بر حسب گزارش فوق 65 درصد کل حفاریهای نفتی شوروی سابق با این روش بوده است. این روش اکنون در اروپا و آمریکا نیز مورد استفاده قرار می‌گیرد
انواع روشهای استخراج
استخراج معدن عموما به یکی از دو طریق روباز و زیرزمینی انجام می گیرد:
الف) روش استخراج روباز(openpite)
این روش در مورد ذخایری که دارای ضخامت قابل ملاحظه ای بوده و در قسمت سطح زمین نیاز به خاک برداری و باطله برداری زیادی نداشته باشد به کار برده می شود. برای استخراج سنگ معدن معمولا معدن را به صورت پلکانی باز می کنند( معدن طلای چاه خاتون موته – اصفهان ). باز کردن معدن و ایجاد پله ها در صورت نرم بودن طبقات تشکیل دهنده ی سنگ معدن به وسیله ی بلدوزر انجام می پذیرد در این حالت پس از آماده شدن پله ها، استخراج و بهره برداری ماده ی معدنی به وسیله ی بلدوزر و ماشین آلات بارگیری و حمل و نقل کننده ی مواد معدنی و در بعضی موارد به وسیله ی ماشین آلات مدرن و بهره گیری از نوار نقاله صورت می گیرد در موادی که طبقات تشکیل دهنده ی ماده ی معدنی از سنگ های سخت وسیلیسی باشد استخراج و بهره برداری ماده ی معدنی به وسیله ی حفر چال ها و آتش باری به وسیله ی مواد ناریه انجام می گیرد. روش های روباز از نظر نوع و ارتفاع پله ها به انواع مختلفی تقسیم بندی می شوند که هر یک به نام روش خاصی نامگذاری می شوند.

 


(معدن سرچشمه)
ب) روش استخراج زیرزمینی(underground)

این روش در مورد ذخایری که دارای ضخامت قابل ملاحظه نبوده و در قسمت های عمقی زمین قرار گرفته و برای رسیدن به ماده ی معدنی نیاز به باطله برداری زیادی دارد به کار برده می شود. روش های زیرزمینی عموما به دو دسته تقسیم می شوند، یکی روش های زیرزمینی با استفاده از حفر تونل های استخراجی، دوم روش های استخراجی زیرزمینی با استفاده از حفر چاه های استخراجی.

1- استخراج با استفاده از تونل های استخراجی
این روش در مواردی به کار می رود که معدن از نظر توپوگرافی به حالت کوهستانی و تپه ماهور های مرتفع باشد که افراد لازم جهت حفر تونل را داشته باشد در این حالت در افق های مختلف اقدام به حفر تونل های استخراجی مناسب می شود، در صورت وجود تونل های اکتشافی در داخل ماده ی معدنی و مناسب بودن آنها برای انتخاب در طرح استخراج معدن ضمن عریض‌تر کردن تونل ها و اقدام در مورد نگهداری آنها از وجود همین تونل ها به عنوان تونل های استخراجی استفاده می شود.
در بعضی موارد که ضخامت رگه ی طلادار حدود چند ده سانتی متر بوده اما از نظر عیار طلا به میزانی است که استخراج و بهره بردری آن مقرون به صرفه می باشد و از نظر مورفولوژی هم به نحوی است که استخراج آن بایستی به طریقه ی زیرزمینی و با استفاده از حفر تونل های استخراجی صورت گیرد. اجبارا برای استخراج این رگه ی کم ضخامت لازم است تونل هایی با سطح مقطع چند متر مربعی حفر شود تا تنها همین رگه ی کم ضخامت را استخراج کرد.
۲- استخراج با استفاده از چاه های استخراجی
این روش در مواردی به کار می رود که معدن از نظر توپوگرافی طوری نیست که بتوان برای استخراج ماده ی معدنی از حفر تونل های استخراجی استفاده کرد مثلا در مواقعی که ذخایر مورد نظر در زیرزمین در یک ناحیه ی مسطح (دشت) قرار گرفته و همچنین مواقعی که ذخیره ی آن قسمت از معدن که در قسمت های مرتفع واقع بوده استخراج شده و نوبت به ذخایر پایین تر از افق تونل های استخراجی رسیده است، در این حالت ها از وجود حفر چاه های قائم و مورب استفاده می شود.
در مورد چاه های مورب این گونه چاه ها به نحوی طراحی می شود که رگه یا توده ی ماده ی معدنی را در اعماق قطع کرده و سپس از افق های مختلف تونل های افقی حفر می شود که با استفاده از این تونل ها ماده ی معدنی استخراج و از طریق چاه به بیرون از معدن حمل می شود.
در مورد چاه های قائم هم طراحی به نحوی صورت می پذیرد که چاه در محل مناسبی نسبت به توده ی ماده ی معدنی به صورت قائم حفر شده سپس در افق های مختلف از داخل چاه تونل های افقی استخراجی ایجاد می شود در این حالت هم عمل استخراج با استفاده از تونل های افقی انجام و ماده ی استخراج شده از طریق چاه قائم به بیرون از معدن حمل میشود.
متناسب با چاه های قائم و مورب ماشین آلات استخراج و بابری معدنی نصب و مورد استفاده قرار می گیرند.

 

 

 


لیمونیت Limonite
▪ فرمول :
H۲O or HFeO۲
▪ سیستم :
ارتورومبیک
▪ رنگ :
زرد تا زرد قهوه‌ای
▪ واکنش با اسید :
در Hcl به آهستگی حل می‌شود.
فرمول شیمیایی آن HFeO, H۲O و در سیستم ارتورومبیک متبلور می‌شود. به شکل بلور بسیار نادر است اغلب به شکل سوزنها یا چکنده‌ای شکل دیده می‌شوند گاهی نیز به صورت توده‌‌های متراکم یا به صورت تخمی، نخودی و گویچه‌ای مشاهده می‌شودو به رنگ زرد تا زرد قهوه‌ای یا سیاه است. اثر آن روی چینی بی‌لعاب قهوه‌ای مایل به زرد است. جلای آن الماسی است.
● ویژگی شاخص :
در Hcl به آهستگی حل می‌شود و با از دست دادن آب به هماتیت تبدیل می‌شود.
● پیدایش :
در بیشتر لایه‌‌های تهنشتی می‌توان آن را یافت. به صورت کلاه آهنی به صورت توده‌های خاکی متراکم در لیمونیت روی بسیاری از کانسارها دیده می‌شود. در منطقه اکسایش بسته سولفورها دیده می‌شود.
● علت نامگذاری :
نام این کانی از کلمه یونانی «لعون» به معنی «چمن» آمده است. چون کانیهای لیمونیتی در باتلاقها در چمنزارهای اطراف باتلاقها دیده می‌شود.
آپاتیت Apatite
▪ خاصیت فسفرسانس :
خوب
▪ سیستم تبلور :
هگزاگونال
▪ رنگ :
بی‌ رنگ تا سفید، اغلب به صورت سبز کمرنگ
که فرمول شییمیایی آن( Ca۵(PO۴)۳(F,CL,OH) است که در سیستم هگزاگونال متبلور می‌گردد. شامل سه گروه فلوئور آپاتیت (Ca۵(Po۴)۳f) و کلرور آپاتیت (Ca۵(Po۴)۳CL) و هیدروکسید آپاتیت Ca۵(Po۴)۳OH) می‌باشد. کانی‌های فلوئور آپاتیت فراوان‌ترین نوع آپاتیت است و کانیهای کلرور آپاتیت و هیدروکسید آپاتیت بسیار کمیاب‌تر است.
واژه کلوفان در مورد آپاتیت‌های توده‌ای و مخفی بلور آپاتیت بکار می رود که بخش اعظم سنگهای فسفاته و فسیلهای استخوانها را شامل می‌شود. اما نوع آن را نمی‌توان تعیین کرد کلوفان از نظر خواص فیزیکی معمولاً متراکم، توده‌ای و با ساختمان متحدالمرکز و کلوئیدی است. این کانی معمولاً ناخالص است و مقدار کمی کربنات کلسیم به همراه دارد.
آپاتیتهای خاک مانند توأم با مواد دیگر را معمولاً فسوسفوریت می‌گویند. به رنگ بی‌رنگ تا سفید، اغلب به صورت سبز کمرنگ تا سبز زمردی، کبود آسمانی، زرد، قهوه‌ای، بخش دیده می‌شود. در قدیم این کانی با کانیهای بریل، دیو پسیر و تورمالین اشتباه می‌شده است.
‌● خواص تشخیص:
معمولاً از بلورهای آن، رنگ و سختی‌اش می توان آن را شناسایی کرد. در تشخیص آن از بریل از وجود سطوح دو هرمی در دو انتهای آن استفاده می‌‌شود. این کانی با چاقو خط بر می‌‌دارد.
به سختی گداخته می‌شود. در اسید حل می شود و محلول آن با مولیبدات آلومینیوم ترکیب شده و فسفات آمونیوم تولید می‌شود.
● پیدایش:
به صورت کمیاب و فرعی در سنگهای آذرین و رسوبی و دگرگونی یافت می‌شود. در پگماتیت‌ها و سایر رگه‌های هیدروترمال یافت می‌شود. گاهی به صورت رگه ها و توده‌ها همراه با سنگهای قلیایی دیده می‌شود. مواد فسفاته استخوانها و دندانه‌های موجودات از نوع آپاتیت است.
● کاربرد:
بلورهای فسفات تعداد بسیار زیادی برای تأمین کودهای شیمیایی فسفاته بکار می‌رود. در صنایع شیمیایی برای تهیه اسیدفسفوریک در کبریت‌سازی، تهیه اسید فلوئوریدریک در صنعت، صنعت سرامیک سازی و غیره مصرف می‌شود. انواع شفاف و خوش رنگ آن به عنوان جواهر به کار می رود.
اپیدوت
کانی اپیدوت در سیستم منوکلین متبلور می شودرنگ اپیدوت بصورت مغز پسته ای تا زرد متمایل به سبز و حتی سیاه دیده می شود چون رنگ آن مغز پسته ای است به آن پستنیت می گویند معمولا همراه اپیدوت مقدار ناچیزی آهن وجود دارد چنانچه آهن در اپیدوت نباشد کانی کلینوزوسیت نامیده می شود یک بلور خلص اپیدوت حاوی 25% اکسید کلسیم و 20 % اکسید آلومینیوم است .
n اپیدوت در یک گرانودیریت.
n معمولاً اپیدوتِ غنی از آهن فریک را پیستاسیت می گویند که ممکن است به رنگهای زرد یا سبز کمرنگ ظاهر شود اما اساساً بی رنگ است.
n این کانی برجستگی نسبتاً بالایی داشته و عموماً با سایر کانیهای غنی از کلسیم مانند هورنبلند، پلاژیوکلاز و تیتانیت همراه است
n همان مقطع قبلی است در نور با آنالیزر.
n وجود مقادیر زیاد Fe3 ، باعث بالا بودن بیرفرنژانس اپیدوت است که تا رنگهای درجه 3 هم پیش می رود.
n ممکن است اپیدوت با الیوین اشتباه شود، که البته اپیدوت عموماً در یک سنگ همراه با کوارتز و کانیهای آبدار مختلف ثانویه مانند سریسیت دیده می شود؛ در حالیکه الوین چنین نیست.
انواع کانسارهای آهن
کانسار آهن رسوبی :
کانسارهای آهن رسوبی وابسته به سازندهای رسوبی لایه لایه به سن پرکامبرین بوده و 90% ذخیره آهن دنیا را شامل می شوند. به دلیل اهمیت این کانسارها در فرآوری آهن در جهان، بررسیهای فراوانی روی آن انجام شده است اما در ذخایر ایران یا وجود ندارد و یا کم اهمیت است.
در کانسارهای رسوبی شیمیایی، مواد به صورت یونهای ساده یا کمپلکس توسط آب حمل می شوند و در حوضه های رسوبی بر اثر تغییر PH , Eh و غلظت آب موجب ته نشینی این مواد می شوند.
رفتار ژئوشیمیایی آهن در محیط های رسوبی توسط قوانین گلدشمیت توجیه می شود :
•شرایط اکسیدی باعث ته نشینی آهن و شرایط احیایی باعث انحلال آهن می شود.
•شرایط اسیدی باعث انحلال آهن و شرایط قلیایی باعث ته نشینی آهن می شود.
آهن موجود در کانسارهای رسوبی شیمیایی از دو منبع تأمین می شوند :
•از هوازدگی کانی های مافیک موجود در قاره ها
•فعالیت های آتش فشانی
کانسارهای آهن رسوبی عبارتند از :
- کانسارهای آهن نواری
- کانسارهای االیتی آهن
- کانسارهای آهن مردابی
- کانسارهای آهن نواری (لایه ای) Banded Iron Formation ( BIF ) :
نهشته های سازند آهن نواری یکی از بزرگترین ذخایر معدنی را می سازد که در سرزمین های مختلف علاوه بر BIF به نامهای دیگری از جمله ایتابیریت (Itabirite)، جاسپیلیت (Jaspillite)، کوارتزیت هماتیت دار و اسپیکولاریت (Specularite) نیز شناخته می شوند.
تاکونیت Taconite:
کانسار آهن نواری که عمدتاً حاوی مگنتیت + سیلیکات های آهن+ چرت ± هماتیت ± سیدریت می باشد ( گیلبرت و پارک 1997 ).
ایتابیریت Itabirite:
کانسار آهن نواری حاوی نوارهای چرت یا ژاسپر در اثر دگرگونی به دانه های کوارتز قابل رؤیت تبلور یافته و آهن به صورت لایه های نازک هماتیت و مگنتیت حضور دارند (ادوارز و اتکینسون 1986).
ژاسپیلیت Jaspilite:
سنگ آهنی که حاوی نوارهایی از ژاسپر با رنگ قرمز روشن یا نوارهایی از هماتیت سیاه تشکیل شده است. این نهشته ها به فرم واحدهای چینه شناسی با ضخامت صدها متر و با گسترش جانبی صد تا هزاران کیلومتر به وقوع می پیوندد. از ویژگی آنها:
•لایه بندی ظریف از 3-5/0 سانتی متر ضخامت و حتی در مقیاس میلی متر ی و یا کسری از میلیمتر.
•لایه بندی حاصل تناوب لایه های سیلیسی (به فرم چرت) و لایه هایی از کانی های آهن (مانند هماتیت) می باشد.
•درصد آلومینیوم این نهشته های وابسته به زمان پرکامبرین، کم بوده و تا حد یک درصد می رسد.
کانسارهای آهن نواری معمولاً به زمان پرکامبرین تعلق دارد و در آن زمان با توجه به وجود اتمسفر غنی از دی اکسید کربن و فقیر از اکسیژن، آهن می تواند به صورت بی کربنات در یک محلول یونی حمل شده و در مقیاس بزرگ تشکیل سازندهای آهن نواری را نمایند. درصورتی که آلومینیوم نمی تواند ترکیب بی کربنات بسازد و از محلول یونی تفکیک می گردد. با افزایش مقدار اکسیژن اتمسفر، تشکیل سازندهای آهن نواری در مقیاس بزرگ متوقف می شود.
90% ذخایر شناخته شده آهن، نهشته های سازند آهن نواری می باشد که 65% آن از نوع سوپریور و 25% از نوع آلگوما می باشد. این نوع تشکیلات در محدوده زمانی پرکامبرین تشکیل شده اند.
تشکیلات آهن نواری تناوبی از کانی های اکسیدی – کربناته- سیلیکاته آهن نازک لایه تا متوسط لایه با نوارهای چرت و ژاسب می باشند.
آهن در مجموع 15% ترکیب شیمیایی این لایه ها را می سازد و چنانچه این مقدار به 25 تا 35% برسد، اقتصادی خواهد بود. بر روی این کانسارها پژوهش های بسیاری انجام گرفته است و سن حدود 2 میلیارد سال را برای آنها تعیین نموده اند.
گسترش سازند آهن نواری (BIF) در زمان آرکئن و پروتروزوئیک می باشد که به علت نبود صفحات پایدار قاره ای ایجاد می گردند.
تمامی محققین معتقدند که BIF رسوبات شیمیایی و بیوشیمیایی هستند زیرا در آن اسفنج ها و جلبک های سبز و آبی شناسایی شده اند و مانند باکتریها رسوب دهنده آهن می باشند. این باکتریها پس از رشد تحت شرایط احیا، آهن را رسوب می دهند.
جیمز (1954) چهار رخساره مهم در سازندهای آهن نواری را قابل تشخیص دانست:
الف- رخساره اکسیدی:
این رخساره ازمهمترین رخساره های BIF بوده و به نسبت فراوانی اکسیدهای آهن به 2 زیر رخساره هماتیت و مگنتیت تقسیم می شود که حد تدریجی نیز بین آن دو وجود دارد.
•زیر رخساره هماتیت :
این رخساره دارای حداقل دگرسانی و به شکل اسپکولاریت ریز دانه (سوزی شکل)، خاکستری تا آبی رنگ ظاهر می شود و در بعضی نمونه ها بافت االیتی از خود نشان می دهد که نشانگر منشأ گرفتن آنها از محیط آبی کم عمق است. دراین زیر رخساره، چرت به صورت نهان بلور تا بلورهای رشد کرده می تواند به همراه کربنات شرکت داشته باشد.
•زیر رخساره مگنیتت :
لایه های مگنیتت به طور متناوب با لایه های چرت و کربنات همراه هستند. دراین رخساره کربنات از انواع کلسیت، دولومیت، آنکریت و سیدریت نیز یافت می شوند و چرت به صورت بلورهای ریزدانه تا موزائیکی کوارتز قابل مشاهده است. میانگین آهن در این رخساره بین 35-30% متغیر است که با پر عیارسازی آن به روش مغناطیسی قابل بهره برداری است.
ب‌-رخساره کربناته:
این رخساره شامل میان لایه هایی از چرت و سیدریت است که بر حسب افزایش مگنتیت و پیریت به تدریج می تواند به رخساره های اکسیدی و سولفیدی تبدیل شود. سیدریت در این رخساره بافت دانه ای (گرانولار) یا االیتی ندارد و به صورت گلهای ریز در سطح زیر عملکرد امواج (Below the level of wave action) انباشته می شود.
ج‌-رخساره سیلیکاته:
در این رخساره کانیهای سیلیکاته آهن عموماً به همراه مگنتیتت، سیدریت و چرت به صورت میان لایه های متناوب همراه می باشند. کانی شناسی رخساره ها نشانگر مشابهت محیط تشکیل آنها با رخساره های اکسیدی و کربناته می باشد.
کانی های سیلیکاته اولیه آهن شامل:
-گرینالیت (Fe2+ , Fe3+ )5 6Si4O10(OH)8(greenalite)
-شاموزیت(Mg, Fe)3Fe3 3+ (AlSi3)O10(OH)8(Chamosite)
-گلوکونیت(K, Na)(Al, Fe 3+ , Mg)2(Al, Si)4O10(OH)2(Glauconite)
-مینه سوتائیت(Mg, Fe)3Si4O10(OH)2 (Minesotaite)
-استپوملانK(Fe2+, Fe3+,Al )10Si12 O30(OH)12 (Stilpnomelane)
وجود سیدریت در این رخساره دلالت بر محیط احیایی دارد. فشار CO2 در این رابطه بسیار مهم است زیرا با بالارفتن فشار CO2، رسوبگذاری سیدریت تسهیل می شود. بهرحال در تمام رخساره های آهن نواری، رسوبگذاری سیلیکاتهای آهن کمتر شناخته شده است.
آهن در رخساره های کربناته و سیلیکاته در حدود 35-25% می باشدکه از دیدگاه اقتصادی بسیار پائین است و مشکلات بهره برداری ایجاد می کند.
د- رخساره سولفیدی:
این رخساره، سنگ های رسی کربن دار و پیریتی را شامل می شود. لایه بندی نوار مانند ظریف داشته و حاوی مواد آلی و کربن در حد 8-7% می باشد. سولفید اصلی پیریت Fes2 می باشدو آن قدر ریز دانه است که فقط در سطوح صیقل یافته قابل تشخیص می باشد و درصد آن به 37% می رسد. اگر درصد گوگرد این رخساره زیاد باشد، بهره برداری کانسنگ آهن را دچار اختلال می نماید.
سازندهای آهن نواری پرکامبرین به 2 گروه نوع آلگوما (Algoma type ) و نوع سوپریور (Superior type) تقسیم می شود:
•نوع الگوما:
سازند آهن نواری نوع الگوما غالباً در آرکئن و ندرتاًٌ در فانروزوئیک کشف شده اند و از نوع سوپریور کوچکتر هستند.
منشأ آهن در این تیپ می تواند فعالیت آتشفشان زیردریایی باشد و مجموعه سنگهای همراه آتشفشانی اسیدی تا حدواسط زیردریایی ماسه سنگ و گریواک می باشد و در یک حوضه ژئوسنکلینالی (زمین ناودیسی) شکل می گیرند. به علت ارتباط تنگاتنگ با سنگ های ولکانیکی احتمالاً منشأ ولکانیکی آنها دور از ذهن نیست. این نوع سازند گاهی در حاشیه و با فاصله از ذخایر ماسیوسولفید گزارش شده است.
در این نوع سازند اکسیدها، کربنات ها و سولفیدهای آهن با چرت و به صورت لایه ای یافت می شوند. میزان ذخیره آنها 11 تا 3000 میلیون تن با عیار 30 تا 65% می باشد که این ذخایر در مجموعه سنگ های گرینستون آرکئن در بخش سنگ های آتشفشانی متمرکز گردیده اند.
از نظر محیط تکتونیکی این سازند در جزایر قوسی و سنگ های کلاستیک عمیق دریا تشکیل می شوند.
ضخامت آهن این سازند 1/0 تا 10 متر و غالباً به شکل عدسی می باشد.
بافت این نوع سازند لامیناسیونی بوده و بافت االیتی و یا گرانولار در آنها یافت نمی شود. در این سازند آنومالی Cu, Zn, Ni و کانی سازی Au دیده می شود.
نوع الگوما از دیدگاه محیط تشکیل با توجه به ساختمان های رسوبی همراه با نظریات مختلفی روبروست که عبارتند از :
•آبهای کم عمق فلات قاره
•حوضه های تبخیری کم عمق و جدا شده
•حوضه رسوبی در روی خطوط ساحلی
•حوضه های درون کراتون
•نوع سوپریور:
نوع سوپریور از جمله بزرگترین ذخایر آهن رسوبی به شمار می رود. این ذخایر با سنگ های عمق کم و متوسط نظیر: کوارتزیت، شیل و دولومیت همراه می باشد.
معمولاً فاقد مواد آواری می باشند. نوار بندی منظمی (Rhythmical banding) لایه های چرتی سرشار از آهن و فقیر از آهن با ضخامت معمول یک سانتی متر تا یک متر سیمای غالب این نوع BIF است. در این نوع سازند BIF کوارتزیت و شیل های سیاه کربن دار از نظر همبستگی چینه شناسی با کنگلومرا، دولومیت، چرت توده ای، برش چرتی و آرژیلیت همراه هستند و به صورت دگرشیب بر روی پی سنگ های به شدت دگرگون شده، قرار گرفته اند و گسترش این تیپ تا هزاران کیلومتر است. گاهی به وسیله محدوده تماس یک متر کوارتزیت، شیل و یا ماسه سنگ از پی سنگ جدا می شود. یکی از ویژگی های این تیپ این است که به راحتی می توان قسمتهای گوناگون آن را با هم مقایسه یا دنبال نمود. به طور مثال در یک بخش 5/2 سانتی متر از Dales Gorge از گروه Hamersley Brockman در غرب استرالیا در گستره 50000 کیلومتر مربع و یا واروهای Varveمیکروسکوپی درون آن را می توان تا 300 کیلومتر دنبال نمود.
سنگ های آتشفشانی در این مجموعه گزارش نشده است.
در این سازند رخساره های اکسیدی - کربناتی و سیلیکاته و گاهی به طور محدود سولفیدهای آهن همراه با چرت و به صورت لایه ای ( نازک لایه ) با بافت نواری دیده می شود.
از نظر سنی این سازند در محدوده زمانی 8/1 تا 5/2 میلیارد سال تشکیل شده اند. غالباً در اوایل پروتروزوئیک و به میزان محدود در اواسط و اواخر پروتروزوئیک می باشند. محیط تشکیل آنها در بخش پایدار سواحل قاره ای و حوضه های درون قاره ای است.
میزان ذخیره آن غالباً از 11 تا 3000 میلیون تن و گاهی تا 25000 میلیون تن و بیشتر وجود دارد. ضخامت آهن در این سازند از چند متر تا 1000 متر بوده و به صورت لایه ای دیده می شود. در این سازند آنومالی Mn منگنز نیز دیده می شود. عیار آهن 30 تا 40% و در حالت های هوازده تا 60% نیز می رسد.
دریاچه سوپریور-لابرادور در امریکای جنوبی و حوضه هامونسکی در استرالیا و ترانسوال افریقای جنوبی مناطقی هستند که ذخایر آهن نوع سوپریور در آنها کشف شده است.
کانی شناسی نوع سوپریور و آلگوما :
چایمز (1954) براساس نوع کانی های آهن دار، کانسارهای سوپریور و آلگوما را به چهار زون تقسیم کرده است :
•زون اکسید ها و هیدروکسید های آهن
هماتیت، گوتیت و مگنتیت.
•زون کربنات های آهن
سیدریت و انکریت.
•زون سیلیکاتهای آهن
گرینالیت ( نظیر سرپانتین ) ( Mg,Fe)6Si4O10(OH)8، می نسوتیت Fe3Si4O10(OH)2
استیپنوملان K0/6 (Mg, Fe3+ , Fe2+)6(Si,Al)6( O,OH)22.
•زون سولفیدهای آهن
پیریت و پیروتیت.
ژئوشیمی نوع سوپریور و آلگوما:
ژئوشیمی عناصر اصلی نوع سوپریور و آلگوما تفاوت زیادی با هم ندارند. میزان Al و P در نوع آلگوما بیشتر است. در نوع سوپریور میزان Mn بیشتر است و گاهی موجب کانی سازی Mn می شود. در نوع آلگوما میزان V, Ni, Zn, Cu بیشتر از سوپریور است. میزان متوسط Au در نوع سوپریور p.p.b 21= Au و در نوع آلگوما p.p.b 170= Au گزارش شده است. کانسارهای طلای آرکئن در مواردی با کانی سازی آهن نوع آلگوما همراه است. بالا بودن Zn, Cu در نوع آلگوما و ارتباط آن با سنگهای آتشفشانی اسید حدواسط زیردریایی موجب شده که بعضاً نوع آلگوما در مجاورت ماسیوسولفیدهای Cu- Zn تشکیل شود.
منشأ و نحوه تشکیل:
منشأ آهن در کانسارهای نوع آلگوما آتشفشانهای زیردریایی ( سنگ های آتشفشانی و پیروکلاستیک اسیدی ) است، نظیر آنچه امروزه در محیطهای دریایی در محل آبهای گرمابی تشکیل می شود.
این نوع کانسار در تعیین جغرافیای دیرین و تعیین مرز حوضه های آرکئن بکار می روند. در خصوص نوع سوپریور به دلیل محدودیت زمانی و گسترش منطقه ای منشأ آهن مورد بحث بوده است.
منشأ آهن می تواند :
1)منشأ آهن مربوط به خارج از محیط رسوبگذاری بوده و از طریق حمل توسط رودخانه از لاتریت های واقع در مناطق خشکی می باشد ( منشأ بیرونی ).
2)منشأ آهن به فعالیت آتشفشانهای زیردریایی مربوط می شود(منشأ درونی).
3)آهن به صورت کلوئیدی و یا آواری حمل شده است. در مراحل اولیه هیدروکسیدهای آهن تشکیل گردیده که در مراحل بعدی به هماتیت و یا سایر کانیهای آهن تبدیل شده اند
هماتیت به صورت مستقیم نمی تواند در شرایط سطح زمین ته نشین شود. با افزایش عمق و افزایش مواد آلی و کاهش Eh نسبت Fe+3/ Fe+2 در محلول بین رسوبات کاهش می یابد و در نتیجه مگنتیت می تواند تشکیل شود. ضمن کاهش Eh با افزایش عمق سیدریت و شاموزیت می توانند تشکیل شوند.
کانسارهای آهن رسوبی نوع االیتی (سنگ آهنی ):
کانسارهای آهن نوع سنگ آهنی به نوع اوولیتی و یا براساس موقعیت مکانی به نام کلینتون (امریکای شمالی) شناخته می شوند. این کانسارها در محدوده زمانی فانروزوئیک تشکیل شده اند.
جریان آب رودخانه توانایی حمل مقادیری فراوان از آهن را دارد. در روند از جای کنده شدن و یا حمل، فرآورده های آلی می توانند نقشی بزرگ داشته باشند. این گونه از ترکیبات و یا کمپلکس ها به صورت یک سُل عمل می کنند و آنگاه که به آب یونیزه برخورد کنند، سُل های درشت آهن را بر جای می نهند. االیت ها در ترکیب گوناگونند و ماده آهن دار آنها می تواند هماتیت، لیمونیت، سیدریت و شاموزیت باشد. مشهورترین کانسار االیتی جهان کانسار کلینتون است، که از شمال ایالت نیویورک بسوی جنوب رخنمون دارد. این کانسار ها در مجموع انباشتگی های بزرگ و یا غنی نمی سازند.
ویژگیهای مهم کانسارهای آهن نوع االیتی:
1-وجود بافت االیتی به جای لایه ای
2-نبودن چرت به دلیل محدود بودن سیلیس و فعالیت موجودات دریایی
3-مقادیر جزئی مگنتیت
4-وجود سیلیکاتهای آهن از نوع Al دار (شاموزیت و گلاکونیت)
5-سولفید (پیریت و مار کازیت) در صورت بالا بودن ارزش اقتصادی ندارد.
6-مقدار کم Al در اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن یافت می شود.
7-نبود سنگهای آتشفشانی
گرینالیت در محیط آب دریایی پایدار است. در کانسارهای نوع االیتی به دلیل بالا بودن میزان آلومینیوم رسوبات به جای گرینالیت، شاموزیت تشکیل شده است. میزان سیلیس محلول نیز کم بوده و به همین جهت نیز چرت تشکیل نشده است. در االیتها لایه های هماتیت، شاموزیت روی قطعات کوارتز و فسیل ها تشکیل شده اند.
شرایط مناسب برای تشکیل:
1-عمق کم
2-دمای بالا
3-شرایط پیشروی آب دریا و با میزان کم پسروی
شواهد عمق کم و منطقه ساحلی عبارتند از:
1-فسیل های مناطق ساحلی و کم عمق که به اکسیدهای آهن تبدیل شده اند.
2-قطعات چوب و دانه های گیاهی که در محیط خشکی بوده اند به عنوان هسته االیتی قرار گرفته اند.
3-غالب بودن اکسیدهای آهن
4-عمق تشکیل زیر منطقه Subtidal و حداکثر تا عمق 100 متر
الف- کانسارهای کلینتون (امریکای شمالی)
از طبقات توده ای سنگ سیدریتی شاموزیت و هماتیت دار اوولیتی تشکیل شده است. میزان عیار آهن در این نوع سازند %50-40 بوده و نسبت به BIF از مقدار AL و P بیشتری برخوردار است. از نظر مورفولوژی به صورت عدسی شکل و توده ای و با ضخامت 3-2 متر است و هیچ گاه بزرگتر از 13 متر نیست. این نوع سنگ آهن متعلق به محیط کم عمق آبی در امتداد حاشیه قاره ها و فلات قاره و در بخش کم عمق ژئوسنکلینال ها تشکیل می گردد. سن این سنگها از کامبرین تا دونین (سیلورین )می باشد مانند کانسنگ Wabana در New Found Land در کانادا.
ب- ژوراسیک: کانسارهای مینت (فرانسه و بریتانیا)
تیپ نوع مینیت فراوانترین سنگ آهن می باشد و شامل شاموزیت اوولیتی بوده و گاهی به همراه سیدریت و کلریت های آهن است. نوع مینت کاملاً اوولیتی است و در دریاهای درون قاره ای، فلات قاره و دریاچه ها یافت می شود و مقدار CaO آن بالاست.
میزان Fe در این نوع سازند در حدود 30% است، در حالی که آهک به میزان %20-5 و سیلیس در حدود 20% می باشد. این نوع سازند گستره ای فراوان در مزوزوئیک اروپا دارد مانند:
Midlands در انگلستان، Lorraine لوکزامبورگ و Salzgitter در ساکسونی واقع در شمال اروپا.
کانسار های آهن رسوبی مردابی ( حاوی لایه های زغالی ) :
این کانسار ها در مناطق معتدله تا یخچالی مربوط به نیمکره شمالی به صورت توده های عدسی شکل تا نواری لیمونیت حاوی رس - ماسه و مواد آلی می باشد. در دریاچه ها و رودخانه های دارای جریان کند و در ابتلاق ها و مرداب ها تشکیل می شوند. برخی از این کانسارها به سنگ آهن نوار سیاه معروفند و اساساً از سیدریت با مقادیر متفاوتی مواد آواری و آلی تشکیل شده اند. این کانسارها در محدوده زمانی فانروزوئیک تشکیل شده اند و سیدریت و پیریت دو کانی مهم این کانسارها هستند.
پیریت در شیلهای دریایی در صورت مناسب بودن غلظت سولفات تشکیل می شود. شیلهای غیر دریایی معمولاً حاوی سیدریت هستند. در شیلهای دریایی تمامی آهن در زون احیایی به پیریت تبدیل می شود و مقدار کمی در اعماق بیشتر به سیدریت تبدیل می شود. در محیط غیر دریایی آهن در محدوده زمانی گسترده تری می تواند در دسترس باشد و لذا سیدریت می تواند در مراحل مختلف دیاژنز تشکیل شود.
کانسارهای ماگمایی ( مافیک و اولترامافیک لایه ای ) :
باور این است که انباشته های ذخایر توده ای منیتیت (که گاه همراه با هماتیت است) دارای خاستگاه آذرین اند. این کانسارها خود ناشی از تفکیک ماگمایی اند و گاهی لایه بندی نشان می دهند (م

دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله بررسی منطقه سورک همجوار با استان اصفهان

تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

اختصاصی از فی توو تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن


تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه11

 

فهرست مطالب

 

 

شیوه رضا عباسی و شاگردانش در نقاشی

 

اضمحلال سبک مینیاتور صفوی

عوامل مهم در شکل گیری مکتب نقاشی اصفهان

ویژگیهای نقاشی دوره ی صفویه

پی نوشت ها:

فهرست منابع:

مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

با انتقال پایتخت از قزوین به اصفهان در زمان شاه عباس اول در سال 1000 ه.ق/969 ه.ش و عزیمت هنرمندان به این شهر،در نقاشی ایران تغییر و تحول کلی پدید آمد و هنرمندان برای ارایه کارهای هنری خود فرصت و امکان بیشتری یافتند.در این دوره،نقاشی از درون صفحات کتابها و تزیین آنها بیرون آمد و به صورت تک ورق رواج یافت. بیشترین موضوعی که نقاشان این دوره به تصویر کشیده اند عبارت است از: زندگی عامه مردم و درباریان و به خصوص به تصویر کشیدن اشراف یا لباسهای فاخر و الوان.در این دوره تک چهره سازی در نقاشی رواج زیادی پیدا کرد،شاید دلیل عمده این کار آشنایی هنرمندان دوره صفوی با آثار هنرمندان ممالک اروپایی بود،به دلیل آن که این دوره در حقیقت آغاز ارتباطات نوین با جهان غرب بود،چیزی که در دوره های بیشتر بدین صورت امکان نیافته بود. (1)

مکتب دوره دوم صفویه با حکومت شاه عباس

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد مکتب نقاشی اصفهان و ویژگیهای آن

دانلود مقاله مسجد جامع اصفهان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله مسجد جامع اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله مسجد جامع اصفهان


دانلود مقاله مسجد جامع اصفهان

مسجد جامع اصفهان خرقه‌ای است هزارگون به ارث رسیده از گذشتگان که در طول 12 قرن هر وارثی نقشی بر اندام آن انداخته، از معماری ساده قرن دوم ه.ق تا آجرکاری‌های سلجوقی و نقوش کاشی‌کاری صفوی به قول دکتر «حسین یقینی» پژوهشگر تاریخ و معماری آلبومی از هنر معماری ایرانی.
انعقاد نطفه اصفهان بزرگ را باید همزمان با بنیاد مسجد جامع اصفهان در محل فعلی آن در سال 156 ه.ق دانست. بنای اولیه مسجد را طایفه بنی تمیم روی تپه یهودیه بنا کردند و بعدها ثروتمندان زمین‌های اطراف منتهی‌الیه شمال غربی مسجد را به آن اضافه کرده و کم کم بنای فعلی مسجد جامع امروزین را شکل دادند.
گرچه اعتقادی میان مردم اصفهان رواج دارد که معتقدند مسجد جامع اصفهان در محلی بنا شده که پیش از اسلام آتشکده بوده است اما این نظریه همچنان در هاله‌ای از ابهام باقی مانده در حالی که علت این ادعا را وجود یک «پی» دوره ساسانی در زمین محل گنبد خواجه نظام الملک می‌دانند اما دکتر «یقینی» با قاطعیت می‌گوید که بر اساس شواهد تاریخی این جا زمین بکری بوده که از ابتدا برای ساخت مسجد اختصاص داده شده است.
به هر روی مسجد ساده‌ای که قبیله بنی تمیم بنا کردند کم کم با گسترش جمعیت اصفهان در قرن سوم هجری و نیاز به فضایی وسیع‌تر در زمان خلیفه عباسی «المستعصم» در سال 226 ه. وارد دومین مرحله تحول اساسی خود شد، مسجد اولیه تخریب و مسجدی عظیم با وسعتی چند برابر مسجد اولیه جایگزین آن شد که به شکل مساجد جامع سایر شهرهای اسلامی همزمان خود بود شبستان این مسجد و جبهه جنوبی به سمت قبله دارای شش دهانه، شمال چهار دهانه و شرق و غرب دو دهانه داشت و دیواری خشتی مسجد را در برگرفته بود. نمای خارجی مسجد نیز با طاقه‌هایی از کاهگل سرخ رنگ تزئین شده بود.

 
مسجد جامع اصفهان
تغییرات مسجد جامع از زمان سلجوقیه به بعد
ضلع جنوبی مسجد
ضلع غربی

 

شامل 18 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله مسجد جامع اصفهان

دانلود مقاله موقعیت طبیعی و جغرافیایی اصفهان

اختصاصی از فی توو دانلود مقاله موقعیت طبیعی و جغرافیایی اصفهان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

فصل اول:موقعیت جغرافیایی و تقسیمات شهری
فصل اول:موقعیت جغرافیایی و تقسیمات سیاسی استان
استان اصفهان با مساحتی حدود 105.937 کیلو متر مربع بین 30 درجه و43 دقیقه تا34 درجه و27 دقیقه عرض شمالی خط استوا و49 درجه و36 دقیقه تا55 درجه و31 دقیقه طول شرقی از نصف النهار گرینویچ قرار گرفته است. این استان که در مرکز ایران واقع شده،از شمال به استانهای مرکزی،قم و سمنان؛از جنوب به استانهای فارس و کهکیلویه و بویراحمد؛از شرق به استانهای خراسان و یزد؛و ازغرب به استانهای لرستان و چهار محال و بختیاری محدود است.
بر اساس آخرین تقسیمات کشوری،این استان دارای17 شهرستان،60 شهر،37 بخش و116 دهستان،و مرکز آن شهر اصفهان است.
شهرستانهای استان اصفهان عبارت انداز: اصفهان، لرستان، برخوار و میمه، خمینی شهر، خوانسار، سمیرم، شهرضا، فریدن، فریدون شهر، فلاورجان، کاشان، گلپایگان، لنجان، مبارکه، نائین، نجف آباد و نطنز که در رابطه با آنها توضیح مختصری داده خواهد شد.
موقع طبیعی و جغرافیایی
اصفهان منطقه نسبتاً کوهستانی وسیعی به مساحت 197،403 کیلو متر مربع است(به انضمام چهارمحال و بختیاری) که در مرکز فلات ایران واقع شده. از شمال محدود است به نواحی کاشان و گلپایگان، از جنوب به آباده و بهبهان، از مشرق به شهرستان یزد، از مغرب به نواحی بختیاری و حدود خوزستان. طول آن از زردکوه در خاک بختیاری که منبع زاینده رود است تا دریاچه گاو خونی تقریباً سیصد کیلومتر و عرض آن را از کوههای قهرود که حد شمالی آن است تا قریه امین آباد که حد جنوبی آن و در خاک فارس واقع است240 کیلومتر ذکر کرده اند. وسعت استان اصفهان و شهرستانهای تابعه آن به تفکیک به شرح زیر است:
استان اصفهان به استثنای چهارمحال وبختیاری 170،396 کیلو متر مربع
شهرضا 9،256 «
شهر اصفهان 24،212 «
اردستان 14،240 «
فریدن 7،140 «
نائین 46،720 «
نجف آباد 3،604 «
شهر اصفهان امروز در جلگه سبز و خرمی در کنار زاینده رود واقع شده و طول آن از مشرق به مغرب 18 کیلومتر و عرض آن از شمال به جنوب12 کیلومتر است(ما فروخی اصفهانی در قرن پنجم هجری طول و عرض این شهر را چهارده فرسنگ در شش فرسنگ با هشت دروازه ذکر کرده و گفته است که هشتصد پاره دیه و مزرعه دارد.)
طول و عرض جغرافیایی ـ قدما اصفهان را به حسب طول و عرض از اقلیم سوم گرفته اند. طول آن را از جزایر خالدات(عوم) و عرض آن را از خط استوا(لب) ذکر کرده اند. طول و عرض جغرافیایی آن بر حسب اندازه گیری بین المللی امروز از این قرار است: طول شرقی آن از نصف النهار گرینویچ51 درجه و39 دقیقه و40 ثانیه و عرض شمالی آن از خط استوا32 درجه و38 دقیقه و30 ثانیه است.
ارتفاع اصفهان از سطح دریا بین 1،475 تا 1،584 متر ضبط شده است.
حداکثر ارتفاع استان اصفهان در شهرکرد2،066 متر و حداقل آن در یزد 1،233 متر است.
جلگه اصفهان در حدود 300 متر از تهران بلندتر است و اختلاف ساعت آن با تهران 20 ثانیه است.
پستی وبلندی ـ اصفهان در مرکز فلات ایران واقع شده و منطقه ای است نسبتاً کوهستانی که از سمت مغرب در طول دره وسیعی که بستر زاینده رود است به وسیله کوههای مرتفع محصور شده. ارتفاع متوسط آن از سطح دریا 1475 متر و کوههای آن از شمال غربی به جنوب شرقی کشیده شده.
ارتفاع کوههای اطراف اصفهان در حدود 3000 متر است و مهمترین رشته آن در جنوب غربی واقع شده که جنس سنگهای آن آهکی است و نقاط صعب العبور دارد. سرچشمه رودخانه های کارون و زاینده رود در این قسمت است.
سلسله کوههای منطقه اصفهان از زردکوه بختیاری که آن نیز از شعبات کوههای لرستان است منشعب می شوند. کوه منگشت به ارتفاع 1500 تا 3000 متر مانند دیواری ییلاق بختیاری را از قشلاق جدا می کند و شعبه آن سبزکوه بین پشتکوه و چهارمحال قرار دارد. ارتفاع کوههای فریدن از دو تا سه هزار متر است که به موازات یکدیگر مانند پنجه ای از جنوب به شمال امتداد یافته و به کوههای خونسار می پیوندند. کوههای کرون در مغرب اصفهان از مغرب به مشرق ممتد هستند و فواصل آنها به طور متوسط از 24 تا 30 کیلومتر است. بدنه کوههای این قسمت عاری از آب و اشجار است و فقط در چند نقطه آب و درختی مشاهده می شود. دالان کوه حد غربی ناحیه کرون را تشکیل می دهد. از شاه کوه لنجان که امتداد آن شمالی و جنوبی است دو رشته کوه از مغرب به مشرق منشعب می شود که جاده اصفهان به شهرضا را قطع می کند. یکی کوههای کلاه قاضی است و دیگری کوههای مهیار که گردنه و تنگ چالشتر و ارچینی در آن واقع است.
ارتفاعات نزدیک شهر ـ دنباله ارتفاعات شاه کوه لنجان در جنوب اصفهان به دو رشته کوه کم ارتفاع صفه و بابا سعید متصل می شود که جهت آنها از جنوب به مشرق است. ارتفاع کوه صفه در جنوب شهر اصفهان به 2400 متر می رسد. این رشته کوه با تضاریس زیادی که دارد و به علت نزدیکی آن به شهر، بر زیبایی موقع طبیعی اصفهان افزوده است. در 25 کیلومتری شمال غربی اصفهان کوههای سید محمد واقع شده که از کنار جاده شوسه اصفهان شروع می شود و به کوههای کرون و قمیشلو و علوی اتصال می یابد. این کوه دو سه چشمه کم آب دارد و یکی از آنها به نام چشمه منظر در بین اهالی شهرت دارد و از گردشگاههای شهر به شمار می رود.
ارتفاعات شمال اصفهان به منزله تپه های خاکی محسوب می شوند که به گردنه مادر شاه در سه راه اصفهان به تهران متصل شده، به کوه چاله سیاه در 35 کیلومتری شمال غربی اصفهان ختم می شود.
اندکی دورتر شمال جلگه اصفهان را کوههای نطنز و قمرود کاشان محدود می کند و کوه معروف کرکس به ارتفاع 3350 متر به خط مستقیم در پنجاه کیلومتری شمال اصفهان واقع شده که اغلب از برف پوشیده است و به واسطه ارتفاعی که دارد از دور به خوبی نمایان است.
تنگ و گردنه ـ گردنه های معروف اطراف شهر عبارت است از: گردنه گاومیش، گردنه رخ و تنگ بیدکان که در سر راه اصفهان به بختیاری واقع شده اند. تنگ بیدکان به طول 12 کیلومتر در کوه بیدکان واقع شده و در مدخل آن آب بسیار گوارایی جریان دارد و راه شوسه اصفهان به شهرکرد از این تنگ می گذرد. گردنه رخ در شمال غربی کوه رخ واقع شده و راه شوسه جدید الاحداث اصفهان به شهرضا و شیراز از آن می گذرد.
تنگ لاشتر(عامه مردم این تنگ را لارشتر می نامند) به طول شش کیلومتر بین کوه کلاه قاضی و کوه لاشتر که راه شوسه اصفهان به شهرضا و شیراز از آن می گذرد از گردنه های خیلی نزدیک به شهر است.
گردنه گاو پیسه، تقریباً در یک فرسخی جنوب باغ وحش و گردنه آب نیل بین اصفهان و قریه پیر بکران از گردنه های سهل العبور اصفهان در جنوب غربی این شهر و در بلوک لنجانات واقع شده است.
دیگر از گردنه های معروف گردنه مورچه خورت در شمال اصفهان و تنگ اشترگان، دیزی از دهات لنجان علیا و دهکده اشترگان است.
گردنه هایی که از شهر فاصله بیشتری می گیرد، بیشتر در ناحیه کوهستانی چهارمحال و بختیاری و فریدن واقع شده اند و مشهورترین آنها عبارتند از: از گردنه خراجی که از قهمرخ به شلمزار می رود و گردنه مردارکش بین شلمزار و پشتکوه و گردنه تل بین پشتکوه و ایذه(مال امیر سابق) و گردنه ساطعی و گردنه بازفت بین خاک اصفهان و گرمسیر.
گردنه های امامزاده و گاو جفت و بارز و آب ملخ در کوههای فریدن واقع شده و محل عبور طایفه موگویی و چهارلنگ به پشتکوه است. گردنه های دیگر عبارتند از: گردنه دزدان در کوههای آخوره علیا، گردنه سرخ و آب گرم سرراه کرون به چادگان فریدن. گردنه آب پونه و گردنه فوده در سرراه شهرضابه لنجان.
دشت ها
ـ دشت برخوار
دشت مسطح برخوار در جهت شمال شرقی به رشته کوههای مرکزی در جنوب غربی اردستان ختم می شود و دارای آب و هوایی نیمه بیابانی، گرم و خشک در تابستان و سرد و خشک در زمستان، است.
ـ دشت آبرفتی کاشان
این دشت، دشتی نسبتاً هموار است که طرف جنوب به ارتفاعات کرکس و از طرف شمال به نوار ریگ بلند(در محلی به نام بندریگ) ختم می شود.
ـ دشت مبارکه
دشت مبارکه در شهرستان مبارکه به وسیله رشته کوه های متعدد احاطه شده است که از معروف ترین آن ها می توان به کوه های خولنجان، طالخونچه، کوه زرد، کوه قلعه بزی اشاره نمود.
آبشارها
جاذبه های طبیعی؛
1- آبشار شالورا:
این آبشار در 65 کیلومتری غرب اصفهان و در نزدیکی روستای جومیهن قرار دارد.
2- آبشار کرد علیا:
این آبشار که در 90 کیلومتری غرب اصفهان و در ارتفاعات دالانکوه قرار دارد، از آب شدن برف های دالانکوه بوجود آمده است و در بهار منظره بسیار زیبایی ایجاد می کند.
3- چشمه آب معدنی ورتون:
در 43 کیلومتری جاده اصفهان به یزد جاده ای فرعی وجود دارد که پس از طی 18 کیلومتر به ناحیه ورتون می رسد. بعد از ورتون در فاصله 12 کیلومتری، چشمه های معدنی ورتون قرار گرفته اند. در این منطقه حمام هایی به سبک دوره صفویه است که اکثر‌اً مخروبه اند و برخی از آنها که سالم است مورد استفاده مردم قرار می گیرد آب گرم ورتون از دسته آبهای مکروه بی کربناته و سولفاته گرم است. خواص درمانی استحمام در این آب عبارتست از: تسکین دهندگی دردهای عصبی و رماتیسمی. این آب در صورت نوشیدن باعث ازدیاد ترشح معده می گردد به سبب وجود سولفات سدیم در ترکیب آن، این آب خاصیت ملین دارد و سرانجام وجود آهن در ترکیب.
رشته کوه ها
استان اصفهان
ـ رشته کوههای قمیشلو در بخش مرکزی و دنباله بیدگان در غرب، رشته کوههای زردکوه، کوه کالخونی و سفیدکوه در مرکز، کوه قاضی در شمال شهرستان شهرضا.
ـ کوه بهوروز، چالقفا، پشم کن و کوه باغک در سمیرم.
ـ رشته کوههای اردستان از انشعابات کوه کرکس در کاشان.
ـ کوه سراش، محمدیه و زردکوه از مهمترین ارتفاعات شهرستان نائین.
ـ کوه دنیار، الجوق، دنباله زردکوه و قمیشلودر سمیرم.
ـ بلندترین قله کوههای سلسله جبال مرکزی ایران که از شهرستان گلپایگان می گذرد در این ناحیه قله حاجی تارا به ارتفاع 3560 متر می باشد.
رودها:
مهمترین رودخانه های این استان عبارتند از:
1- زاینده رود که از ارتفاعات زردکوه بختیاری در شهرکرد سرچشه میگیرد، جهت جریان آن از غرب به شرق است آب این رودخانه بخصوص پس از حفر تونل کوهرنگ در کوه کارکنان با طول 160 کیلومتر و با انشعابات کوچک خود کلیه قراء و مزارع اطراف را مشروب مینماید و سیلاب آن به باتلاق گاوخونی منتهی میگردد .
سرچشمه زاینده رود نزدیک سرچشمه اصلی رود کارون است و حد فاصل این دو رود از زیرکوه در حدود سه کیلومتر میباشد.
2- رودخانه مرغاب از کوههای داران سرچشمه گرفته نجف آباد را مشروب و در نزدیکی آبادی جوزدان به زاینده رود منتهی میشود.
3- رودخانه های گندمان، شمس آباد، حنا در سمیرم واقع و به رودخانه خرسان ملحق میگردند.
4- رودخانه قبله از کوههای جنوبی خوانسار سرچشمه گرفته وارد قسمت مرکزی شهرستان گلپایگان گشته و پس از مشروب کردن این ناحیه و گذشتن از گلپایگان با نام رودخانه لعل یار به جریان خود ادامه میدهد.
5- رودخانه کرون از ارتفاعات نبله و داران و شعبه دیگر آن نیز از کوه صالح و مکه سرچشمه گرفته پس از آبیاری دهستانهای اطراف خود در شمال جوزدان به زاینده رود میریزد.
آب و هوا ـ شهر اصفهان در جلگه واقع شده. اراضی آن رسی است و در نقاط مختلف آن به تفاوت از 75 سانتیمتر تا یک مترو نیم به قشری محکم از رس می رسد که سخت و غیر قابل نفوذ است. پی منازل و ساختمانهای معمولی بر روی همین قشر رس بنا می شود. دیوارهای گلی قدیمی که حصار باغات داخل و خارج شهر را تشکیل می دهد بر روی همین قشر رس ترکیب شده و بعضی از آنها حتی چند صد سال دوام کرده است. خشت خامی که از این خاک رس ساخته می شود به اندازه آجر پخته استحکام دارد و در بیشتر بناهای قدیم چندین صد سال دوام کرده است. دوام نوع مخصوصی از این خشت خام در آثار کهن آتشگاه حتی به دو هزار سال می رسد. رشته کوههای محلی اصفهان در اطراف شهر از مغرب و جنوب به سوی مشرق کشیده شده و با ارتفاع یکنواخت و تضاریس قلل آنها، هماهنگ آثار تماشایی داخل شهر منظره ای طبیعی و تماشایی به وجود آورده است. منظره زیبای کوههای اطراف اصفهان از فراز عمارت عالی قاپو در میدان نقش جهان و از قله کوه آتشگاه به خوبی نمودار می شود. چون به غیر از نواحی نجف آباد و دهستانهای برخوار و کوهپایه بقیه بخشهای اصفهان در کنار رودخانه پر برکت زاینده رود واقع شده، آب و هوای آن معتدل و فصول چهار گانه آن منظم است. شمال اصفهان تا نود کیلومتر باز است و بادهای خنک شمالی از این طریق می ورزد، اما جنوب آن از سه کیلومتری بسته می شود.(جغرافیادانانقدیم عرب گفته اند که اصح مساکن و بلاد شهری است که شمال آن گشاده و جنوبش گرفته باشد) وبه طوری که ذکر شد اصفهان دارای چنین موقعیتی است و چون جنوب و غرب آن کوهستانی و شمال و شرق آن جلگه است دارای اختلاف هوا و بارندگی است، چنانچه در فریدن و چهارمحال که در مغرب واقع شده و کوهستانی است بارندگی زیاد و در مدت زمستان کلیه اراضی آن نواحی مستور از برف است و قسمت عمده زراعت آنان دیم است و به واسطه سردی هوا محصول صیفی به ندرت به عمل می آید. بالعکس در شمال و مشرق که عموماً جلگه و شوره زار است بارندگی کمتر و بی دوام می باشد و کشاورزان زراعت تابستانی خود را با آب قنات و چاه مشروب می کنند. هوای این قسمت خیلی خشک و در تابستان بسیار گرم است. اراضی شرقی به واسطه مجاورت با باتلاق گاوخونی و ریگزار و کویر هنگام روز به واسطه تابش آفتاب بی اندازه گرم و در شب خیلی سرد است.
به طور کلی در هر موقع از سال در این شهر وزش باد جریان دارد، ولی عموماً بادها از سمت جنوب غربی می وزند و به همین سبب است که ابر باران نیز از همین سمت نمایان می شود. بادهای موسمی اصفهان که از مغرب به مشرق می وزد در دو موقع از سال شروع می شود. یکی از نیمه اول اسفند تا نیمه اول اردیبهشت که بادهای سرد می وزد و دیگری از اوایل شهریور تا اواسط مهر که بادهای خزانی نسبتاً گرم می وزد. در بعضی سالها شدت فشار و سرعت باد زیادتر از حد معمول می شود ولی کمتر شنیده شده که بادهای شدید در اصفهان خساراتی ببار آورده و زندگی مردم را فلج کرده باشد.
تقسیمات آب و هوایی
استان اصفهان در مرکز فلات ایران است و به علت گستردگی زیاد، شامل بخشهای متعدد کوهستانی و جلگه ای است. این نواحی عبارتند از:
1- ناحیه کوهستانی اردستان؛ که شهرستان اردستان را به وسیله دو رشته کوه: یکی در غرب از حوزه زاینده رود و دیگری در شرق از کویر لوت جدا می سازد. این ناحیه کوهستانی به وسیله یک رشته از کوه های کم ارتفاع به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم می شود. قسمت شمالی شهرستان های نائین، اردستان، کاشان و قسمت جنوبی شهرستان یزد را که در دامنه شیرکوه واقع شده است، در بر می گیرد.
2- ناحیه کوهستانی شمال شرقی و شرق؛ که شهر نطنز نیز در دامنه بلندترین قله آن یعنی کوه کرکس کوه قرار گرفته است.
ناحیه کوهستانی غرب که شهرستانهای فریدن و فریدون شهر را در بر می گیرد.
3- قسمت جلگه ای؛ که از آبرفت های زاینده رود به وجود آمده و با شیب ملایمی به باتلاق گاوخونی در جنوب شرقی اصفهان منتهی می گردد.
آب و هوای استان اصفهان به طور کلی معتدل خشک است، اما با توجه به تأثیر بادها و دوری و نزدیکی به منطقه کوهستانی غرب و دشت کویر در شرق و جنوب شرقی، می توان آب و هوای آن را به 3 بخش متمایز تقسیم کرد.
4- آب و هوای بیابانی؛ که شمال شهرستان نائین، حوزه بیابانک و انارک تا شمال اردستان را در بر می گیرد. مشخصه ویژه آن تغییر شدید و سریع درجه حرارت، کمی بارش باران و وزش بادهای تند در طول سال است.
5- آب و هوای نیمه بیابانی؛ که شهرستان اصفهان را در بر می گیرد و خشکی هوا و کمی بارندگی از مشخصات این نوع آب و هواست. رودخانه زاینده رود به طرز چشمگیری بر روی آب و هوای این ناحیه تأثیر مثبت دارد و آن را تعدیل می کند.
6- آب و هوای نیمه مرطوب سرد؛ که قلمرو غرب و جنوب غربی اصفهان را در بر می گیرد. به نسبت افزایش ارتفاع، میزان بارندگی افزایش می یابد و از درجه گرمای هوا کاسته می شود.
شهر چهار فصل ـ از لحاظ نظم و تربیت فصول چهارگانه سال،هیچ یک از شهرهای ایران با اصفهان برابری نمی کند. روز اول فروردین و اول تیر و اول مهر و اول دی، شروع چهار فصل بهار و تابستان و پاییز و زمستان را اعلام می دارند و تغییرات استثنایی به ندرت دیده شده است.
در اواسط میزان(ماه مهر) هوا اندکی میل به سردی می کند. شب هفدهم مهر را رعا یا از قدیم جلبند می نامند و احتمال می رود که از آن شب به بعد بعضی از حاصلها را که به درخت باشد یا نرسیده باشد سرما آسیب برساند. اواخر میزان تا اواسط عقرب(آبان) شروع خزان و فصل برگریزان اصفهان است و در آن وقت دیگر میوه ای به درخت یا مزرعه نمی گذارند و همه را چیده و انبار می کنند. از اوایل آبان معمولاً بارندگی شروع می شود و در اول قوس (ماه آذر) تمام برگ درختان ریخته و درختها به مانند چوب خشک می شوند. در اواخر آذر هوا کاملاً سرد شده و احتمال باریدن برف می رود، از اول جدی(دی) تا دهم دلو(بهمن) اوج سرما و باریدن برف و یخبندان است و آن را چهله بزرگ می نامند و از دهم دلو تا اول حوت(اسفند) سردی هوا بی اعتبار است مگر در سالهای استثنایی که سردی زیاد باشد و آن را چهله کوچک می نامند. از اوایل اسفند هوا رو به گرمی می رود و در اول اول ثور(اردیبهشت)، هوا گرم و معتدل است و در اول جوزا، (خرداد) گرمی هوا زیاد می شود ولی طاقت فرسا نیست و این ماه شروع میوه های اصفهان است تا اوایل سرصان(تیر) که هوا به اوج گرمی خود می رسد.
هوای اصفهان اکثراً صاف و آفتابی است و پیوسته باد معتدل(نسیم) در آن وزان است. معمولاً هوا چنان صاف و شفاف است که ستاره زهره ؟؟
درجه حرارت
بر اساس گزارش ایستگاه سینوپتیک شهر اصفهان در سال 1373، حداکثر درجه حرارت6/40 درجه سانتیگراد، حداقل درجه حرارت 6/10- درجه سانتیگراد و متوسط درجه حرارت سالانه 7/16 درجه سانتیگراد ثبت شده است. طبق همین گزارش، تعداد روزهای یخبندان استان 76روز و متوسط میزان بارندگی سالانه آن 9/116میلی متر است.
بادهایی که در استان اصفهان می وزند، عموماً بادهای غربی و جنوب غربی اند. وزش بادهای جنوب غربی زمان خاصی ندارد و این بادها در اغلب ایام سال وی وزند‍؛ اما بادهای غربی معمولاً در دو موقع از سال، یکی از نیمه اسفند تا نیمه اردیبهشت، و دیگری از اوایل شهریور تا اواسط مهر، می وزند.
روی هم رفته بادهای شدید فقط در نواحی بیابانی استان می وزند و ساز بادهای استان معمولاً به صورت نسیم و بادهای خفیف محلی اند.
شهر اصفهان از نظر آب و هوا ممتاز، و فصول چهارگانه آن بسیار نامنظم است؛ چنانکه آغاز و پایان هر فصل به خوبی مشهود است.(کتاب استان اصفهان- حسن زنده دل)

 

؟؟؟؟
حداکثر درجه حرارت اصفهان در تابستان در اول مغرب و در سایه بعدازظهر به 30درجه سانتیگراد می رسد و حداقل آن در بعضی سالها ده درجه زیر صفر است. گرمای تابستان طاقت فرسا نیست و به علت وفور آب و اشجار فراوان بدون احساس ناراحتی قابل تحمل است. اغلب شبهای تابستان هوا خنک است و خوابیدن در هوای آزاد بدون پوشش کافی امکانپذیر نیست. زمستانهای خیل یسردهم به ندرت اتفاق می افتد و معمولاً هو معتدل است. استثنائاً در زمستانهایی که تمام فلات ایران در معرض جریان هوای بسیار سرد قرار می گیرد، اصفهان هم از سردی هوا مستثنی نبوده و به شدت سرد می شود، معذلک سرمای آن غیر قابل تحمل نیست.
مؤلف کتاب(الاصفهان) نوشته است که در مدت سی سال فقط یک شب درجه حرارت به 20درجه زیر صفر رسیده است و دو شب قبل و بعد آن 16درجه بوده. وی نوشته است که این سرما درختهای مو و انار را خشکانید و می گوید آن را که به هوا می پاشیدیم موقع فروریختن روی یخهای زمین صدای آتشبازی می کرد. آب رودخانه و نهرها چون از عمق یخ می بست روی یکدیگر منجمد شده و بالا آمده مملو می شد و از اطراف جریان پیدا می کرد و به عمارتها و دیوارهای آن صدمه می زد. حیوانات را خیلی تلف کرد.
میزان بارندگی
در اصفهان بارندگی منحصر به زمستان است و در پاییز و بهار به ندرت بارندگی می شود و اگر در موقع بهار ابرهایی در آسمان ظاهز شود با بادهایی که در این فصل می وزد پراکنده شده مانع بارندگی می شود.
میزان بارندگی سالیانه در اصفهان زیاد نیست و متوسط ارتفاع باران که از آبان تا اواخر اردیبهشت در این شهر می بارد بین 100 تا 150 میلیمتر بیشتر نیست.
بعضی سالها از 30 تا 40 میلیمتر هم تجاوز نمی کند و بر روی هم خشکسالی بیش از سالهای مرطوبی است. اتفاق افتاده است که چند سال استثنایی چهل روز متوالی آسمان این شهر ابری بوده و برفهای سنگین باریده است. اما میزان بارندگی در ارتفاعات مغرب اصفهان که سرچشمه زاینده رود است خیلی بیشتر است. زرد کوه و کوهرنگ و ساز کوههای بختیاری معمولاً از برف پوشیده می شود و این کوهها اصلی آب و سرچشمه رودخانه اصفهان است.
چنانکه ذکر شد در اصفهان معمولاً تغییرات شدید آب و هوا و انقلابات جوی کمتر دیده شده است و اگر استثنائاً در سالی انقلاب جوی رخ دهد، نیز بسیار محسوس و قابل توجه است، چنانچه از اواخر آبان تا آخر نیمه اول آذر ماه سال 1333 برای مدت بیست روز متوالی بارانهایی بارید که مسلماً در تاریخ پانصد سال اخیر این شهر نظیر نداشته است و به خانه های مسکونی و ابنیه شهر و بناهای باستانی که برای مقاومت در مقابل چنان بارانهای بیسابقه آماده نبودند، خسارات فراوان رسانید و رعب و وحشتی عجیب مردم را فرا گرفت. بارنهای مزبور در مدت 20روز به میزان 5/167 میلیمتر رسید و مردم فقیر و ساکنین قسمت های قدیمی شهر که خانه های گلی آنها را آب باران فرا می گرفت و خراب می شد به شبستانهای مساجد بزرگ و تاریخی پناه بردند و به دنبال ریزش این بارانها زاینده رود در روزهای شانزدهم و هفدهم آذر 1333 طغیان بیسابقه ای کرد و شهر اصفهان مورد تهدید واقع شد.
زاینده رود ـ مهمترین رودخانه ای که در مرکز ایران جای است زاینده رود می باشد که از ارتفاعات زردکوه بختیاری و از رشته ای به نام کوهرنگ سرچشمه گرفته و از مغرب به مشرق تا باتلاق گاوخونی جریان دارد.
طول این رودخانه را با پیچ و خمهای آن 400 تا 480 کیلومتر نوشته اند، ولی این فاصله به خط مستقیم 270 کیلومتر است، عرض بستر رودخانه تا 200 متر کم و زیاد می شود. قلل چهل چشمه و کوهرنگ در خاک بختیاری سرچشمه این رودخانه است و بیشتر ایام سال مستور برف است. بستر این رودخانه از سرچشمه تا مصب از خود زایش آب می کند و به همین جهت زاینده رود نام دارد. قسمت اولیه مجرای زاینده رود پیچ و خمهای زیاد دارد ولی هرقدر پایینتر می آید پیخ و خم آن کمتر می شود تا می رسد به کوه قلعه بزی که در انحنایی به مسافت 12 کیلومتر و بر خلاف مجرای اصلی از مشرق به مغرب جریان پیدا می کند و از پل فلاورجان تا شهر اصفهان از مغرب به مشرق24کیلومتر مسافت را به شکل مارپیج طی می کند و در وسط این مسافت کوه آتشگاه واقع است که از قله آن پیچهای رودخانه دیده می شود که به شکل مار پیچد و شاید به همین سبب بوده است که این کوه را ماربین و به این مناسبت دهات اطراف این کوه را ماربین نامیده اند و هم اکنون نیز ماربین نام دارد و از لحاظ وفور میوه و سرسبزی و صفا مهمترین بلوک اصفهان است.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  189  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله موقعیت طبیعی و جغرافیایی اصفهان