فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پاورپوینت-آماده سازی زمین در طراحی شهری- در 185 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی توو پاورپوینت-آماده سازی زمین در طراحی شهری- در 185 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-آماده سازی زمین در طراحی شهری- در 185 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-آماده سازی زمین در طراحی شهری- در 185 اسلاید-powerpoin-ppt

 

 

 

 

 

آماده سازی زمین

 

نوشته شده توسط shahrsazi در 18 دی 1390 13:12

 

 

 

 

اولین تعریف آماده سازی زمین را می توان در دستورالعمل آماده سازی اراضی سازمان زمین شهری در سال ۱۳۶۴ یافت که در آن آمده است:

 

 

 

” آماده سازی زمین ،مجموعه فعالیتهای هماهنگ و ضروری در اراضی متعلق به سازمان زمین شهری است که به منظورایجاد امکان بهره برداری از اراضی جهت احداث واحد های مسکونی و تاسیسات جنبی آنها و رفع نیازهای عمومی صورت می گیرد.این فعالیتها به طور عمده و بر حسب ضرورت ، شامل تسطیع زمین، ایجاد شبکه های عبور و مرور ،خطوط سرویس دهنده ، شامل شبکه های آب و فاضلاب ،برق ، گاز و مخابرات می باشد. “

 

 

 

 

 

روشن ترین تعریف از آماده سازی در فصل چهارم آیین نامه اجرایی قانون زمین شهری مصوب ۱۳۶۷ هیات وزیران آ مده است که در آن آماده سازی زمین چنین تعریف شده  است:

 

” آماده سازی زمین عبارت است از مجموعه عملیاتی که مطابق دستورالعمل وزارت مسکن و شهرسازی ،زمین را برای احداث مسکن مهیا می سازد و شامل موارد زیر است:

 

۱)      عملیات زیربنایی از قبیل تعیین بروکف ،تسطیع و آسفالت معابر، تامین شبکه های تاسیساتی آب و برق ، جمع آوری و دفع آبهای سطحی و فاضلاب و غیره

 

۲)      عملیات رو بنایی احداث مدارس، درمانگاه، واحد انتظامی ، فضای سبز، اداره آتش نشانی، اماکن تجاری و نظایر آن .

 

آماده سازی زمین شهرسازی اجرایی است.یعنی آنچه که درطرحهای جامع و تفصیلی برای شهر و شهر نشینان اندیشه و تدوین شده است باید در آماده سازی زمین به مرحله اجرا در آید. بنیادی ترین هدف پروزه های آماده سازی زمین تحقق توسعه شهری از پیش اندیشیده شده و یا طراحی شده برای افزایش عرضه مسکن در بازار عرضه و تقاضای مسکن شهری است.

 

طرحهای آماده سازی زمین پس از پیروزی انقلاب و به دنبال تصویب قوانین جدیدی( در سال ۱۳۶۰) در زمینه اراضی شهری که مالکیت دولت را بر اراضی وسیعی در داخل و حومه شهرها میسر می ساختند ، مطرح گردید ( بر اساس ماده ۱۱ قانون زمین شهری). این طرح از سال ۱۳۶۳ به بعد اجرا شد، اما ماده ۴۲ آیین نامه قانون زمین شهری مصوب ۱۳۶۶، طرح آماده سازی زمین را قانونی کرد.

 

فرایند پیش از تهیه طرح آماده سازی زمین:

 

ادارات زمین شهری استان، اراضی در اختیار خود را با توجه به تعداد متقاضی خواهان مسکن ، جهت اجرای برنامه آماده سازی به اداره کل مسکن و شهر سازی استان معرفی می نماید.

 

اداره کل مسکن استان موافقتنامه اجرایی را تنظیم و پس از تامین اعتبار توسط سازمان زمین شهری اجرا می کند. در حقیقت مراحل طرح آماده سازی عبارت است از:

 

۱) مکان یابی

 

۲) تهیه طرح

 

۳) اجرا

 

۴) واگذاری

 

چنانچه یک شهر و یا محل مورد آماده سازی  دارای طرح تفصیلی باشد: تهیه طرح آماده سازی  شامل چهار مرحله زیر است:

 

۱)      تهیه طرح تفکیکی و تعیین تراکم

 

۲)      طراحی جزئیات شامل شبکه معابر، میادین،فضاهای باز، سبز و غیره

 

۳)      ایجاد زیر ساختهای اصلی شامل شبکه های آب ، برق، گاز، تلفن و فاضلاب.

 

۴)      ایجاد مراکز محله ای شامل فضاهای اداری ،تجاری،بهداشتی و درمانی، آموزشی و تفریحی.

 

۵)      سازمان تهیه کننده طرحهای آماده سازی زمین ، وزارت مسکن و مرجع تصویب این طرحها کمیسیون ماده ۵ است.

 

طرحهای آماده سازی زمین بیشترین تاثیر را در ایجاد ساختار کالبدی شهرهای جدید داشته اند.

 

 

 

آمده سازی زمین در منابع لاتین با دو مفهوم Site and Services و site planning   قرابت دارد .

 

در دانشنامه ویکیپدیا می خوانیم ، Site and Services شیوه ای برای مهیا کردن سر پناه با منابع در دسترس ضعیف است . بایستی با دانستن آنکه ، تعداد زیادی از  خانواده های با در آمد کم در جهان سر پناهشان را خودشان بنا می کنند که فاقد اصول اولیه بهداشتی ، دسترسی و برق هستند ، این استراتژی توسعه یافته است . این شیوه توانایی های گروه های استفاده کننده را به پرداخت قیمت زمین و هزینه های زیر ساخت های اولیه و قابل ارتقا پیوند می دهد . ایده اصلی فروش قطعات به همراه زیر ساخت های اصلی با قیمت بازار است تا از فروش دوباره مسکن دارای ارزش افزوده که معطوف به گروه های کم در آمد است ، جلوگیری شود .

 

 

 

لینک ثابت

 

 

 

محمد حسن سعداله
یکشنبه 4 مرداد 1394 ساعت 19:44
 
شهرداری شهمیرزاداز خانه باغی که پایان کار آن در سال 66 اخذ شده است و در حال حاضر می خواهیم بفروشیم رقمی بابت آماده سازی زمین طلب میکند.سوال اینست مگر این ملک زمین بایر است که نیاز به رساندن امکانات آب و برق وگاز داشته باشد .لطفاٌراهنمایی فرمایید.
 

 

 

 

ارسال نظر

 


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-آماده سازی زمین در طراحی شهری- در 185 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت-آسیب شناسی اتصالات در ساختمان- در 30 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی توو پاورپوینت-آسیب شناسی اتصالات در ساختمان- در 30 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-آسیب شناسی اتصالات در ساختمان- در 30 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-آسیب شناسی اتصالات در ساختمان- در 30 اسلاید-powerpoin-ppt

انواع سیستم های اتصال در سازه های فلزی

 

 

 

 در انتخاب یک سیستم مناسب اتصال جهت انتقال بار، علاوه بر نگرش سازه ای، به قابل اجرا بودن آن نیز باید توجه کرد. انواع سیستمهای اتصال – پرچ، پیچ، جوش و اتصالات خاص – زمانی مناسب می باشد که از مطابقت آن با عملکرد سازه ای، تکنولوژی اتصال و اقتصاد آن اطمینان حاصل شود.
پرچ
پرچ از قدیمی ترین وسایلی است که از آن برای اتصال در سازه های فولادی استفاده می شود ولی امروزه کاربرد آن منسوخ شده است. پرچ شامل یک استوانه توپر فولادی است که سر آن شکل داده شده است. این قطعه بصورت گرم در سوراخ اتصال قرار داده شده سر دیگر آن بوسیله چکش بادی شکل داده می شود. پرچ پس از سرد شدن منقبض می شود و انقباض باعث فشردگی دو قطعه اتصال می شود. بدین صورت یک اتصال اصطکاکی کامل بدست می آید از آنجایی که میزان انقباض و نیروی بوجود آمده در پرچ قابل محاسبه نیست نمی توان از آن در محاسبات طراحی استفاده کرد.

 

پرچ را می توان بصورت سرد نیز کوبید که دیگر هیچ نیروی پیش تنیدگی در آن بوجود نمی آید.امروزه بدلایل زیر از پرچ در سازه های فولادی استفاده نمی شود :
  
پیشرفت تکنولوژی جوشکاری
  
تولید پیچ های با مقاومت بالا
  نیاز به نیروی انسانی زیاد و ماهر برای پرچکاری
  
احتیاج به نظارت دقیق
  
سر و صدای زیاد در حین اجرا
  خطر آتش سوزی در حین کار 

 

 پیچ

 

 پیچهایی که در اتصالات سازه های فولادی مورد استفاده قرار می گیرند، به دو دسته تقسیم می شوند : 1- پیچهای معمولی   2- پیچهای با مقاومت بالا
از پیچهای معمولی در اتصالاتی استفاده می شود که نیروهای موجود در اتصال کم باشد. از این پیچها که بصورت یاتاقانی یابرشی عمل می کنند در ساخت مهاربندیها، خرپاهای کوچک، لاپه ها و اعضای درجه دوم سازه های فولادی استفاده می شودپیچهای با مقاومت بالا در هنگام تولید به منظور افزایش مقاومت، بصورت گرم نورد می شوند. نحوه اتصال و انتقال بار در این پیچ های با مقاومت بالا در سوراخهایی قرار می گیرند که قطر آن از قطر پیچ بیشتر است و در هنگام اتصال برای ثابت نگه داشتن پیچ و جلوگیری از سائیدگی قطعات فولادی، از واشر استفاده می گردد.

 

 

 

 

 

 

 


جوش
جوشکاری فرایندی است که در آن دو قطعه فلز بوسیله حرارت به یکدیگر جوش می خورند تا یک اتصال بوجود آید. عمل جوش در اتصالات ساختمان درست شبیه بستهای مکانیکی می باشد. جوشها برای ساخت اتصالات، جهت انتقال نیرو بین اعضای سازه و همچنین برای انتقال دادن تنشهای محاسباتی از یک قسمت عضو ساخته شده به قسمتهای دیگر به کار می روند. قوانین و ضوابط جوشکاری در ساختمان سازی بوسیله انجمن امریکایی جوشکاری " AWS " به صورت مدون گردآوری شده است. این مجموعه بصورت آیین نامه ای در زمینه جوشکاری در ساخت ساختمانهای فولادی     AWS(D1.0)  و همچنین مشخصات جوشکاری در پلها، بزرگراهها و راه آهن ها AWS (D.1.0 ) گردآوری شده است. مشخصات اتصالات جوش شده در ساخت ساختمانهای فلزی در AISC آورده شده است. AISC نیز در مواقع لزوم به استاندارد AWS(D.1.0) ارجاع می دهد.
انواع روشهای جوشکاری
الف) جوش قوس الکتریکی با الکترود روکشدار
جوش قوس الکتریکی با الکترود روکشدار از رایج ترین روشهای جوشکاری هستند که هم در جوشکاریهای کارخانه ای و هم در جوشکاریهای کارگاهی کاربرد دارند
ب) جوش قوس الکتریکی غوطه ور ( زیر پودری )
جوش قوس الکتریکی از مهمترین روشهای جوشکاری کارخانه ای است. این روش هم بصورت تمام خودکار و هم بصورت نیمه خودکار قابل اجراست.پودر نرم، روی محلی که باید جوشکاری شود ریخته می شود و الکترود به سمت آن روانه می گردد. هنگامی که قوس الکتریکی تشکیل می شود، قسمتی از پودر ذوب می شود و به صورت تفاله جوشکاری در می آید و روی فلز مذاب را می پوشاند. جوش قوس الکتریکی غوطه ور نسبت به جوش الکتریکی با الکترود روکشدار دارای نفوذ بیشتر و همچنین سرعت جوشکاری بیشتر می باشد. در این نوع جوشکاری، سطح جوشکاری شده صاف است و ترشحات جوشکاری تشکیل نمی گردد. لازم است گل جوش پس از انجام هر مرحله جوشکاری برداشته شود. پودر ذوب نشده نیز در جوشکاریهای بعدی قابل استفاده است. در روش تمام خودکار، دستگاه کنترل الکتریکی، پودر و سیم جوشکاری ( الکترود ) را از دو مجاری مجزا در حین حرکت در امتداد درز، تامین می کند.
ج) جوش قوس الکتریکی تحت حفاظت گاز
جوشکاری با روش قوس الکتریکی تحت حفاظت گاز به دلیل انطباق آن با تمام شرایط کاری، دارای اهمیت روز افزونی در جوشکاری کارخانه ای شده است. در این روش جوشکاری که ممکن است بصورت تمام خودکار یا نیمه خودکار انجام شود، از سیستم الکترود بدون پوشش با قوس الکتریکی و پوشش گازی استفاده می گردد. بوسیله تغییر دادن نوع گاز یا تعویض قطب قوس الکتریکی ، می توان مقطع عرضی فلز جوش شده را کنترل نمود. بدین ترتیب که می توان مقطع را بصورت عریض با نفوذ کم و یا عرض کم با نفوذ زیاد، در مرکز خط جوش در آورد. به جوشی که از دی اکسیدکربن به عنوان گاز محافظ استفاده می شود ، جوش CO2 گفته می شود.
د) جوش قوس الکتریکی با پودر مغزی
از این روش جوشکاری می توان بصورت خودکار یا نیمه خودکار در کارگاههای بزرگ یا کارخانه ها استفاده کرد. این روش شبیه جوشکاری به روش قوس گازی است با این تفاوت که الکترود ممتد فلزی آن لوله ای شکل بوده و مواد پودر در داخل آن لوله قرار دارد. البته این روش مزایایی نیز نسبت به روشهای قبلی دارد، بعنوان نمونه در این روش محافظ قوس الکتریکی تحت تاثیر وزش باد در فضای آزاد قرار نمی گیرد.
ه) جوش الکتروگاز

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


جوش الکترو گاز نوعی جوشکاری به روش قوس الکتریکی یا قوس الکتریکی با پودر مغزی می باشد که برای اتصالات قائم تا ضخامت 3 اینچ قابل اجرا است. این نوع جوشکاری بصورت تمام خودکار انجام می شود. این حفره می تواند بین دو لبه کار ( جوش تخت ) و یا بین لبه و سطح کار ( جوش گوشه ) باشد. صفحات مسی که بوسیله آب خنک می شوند، دو طرف حفره جوش را میپوشانند. داخل این حفره فلز مذاب جوش قرار دارد و با خنک شدن فلز جوش، صفحات مسی به تدریج و به این صورت جوشکاری از پایین به سمت بالا کامل می گردد. قوس الکتریکی و محافظ فلز جوش بوسیله گاز یا بخار ایجاد شده از پودر مغزی قابل تامین هستند.
و) جوش الکترو اسلاگ
در جوشکاری به روش الکترو اسلاگ، برای جوشهای تخت و یا گوشه، جوشها به صورت قائم و از پایین به بالا در حفره جوشکاری کامل می گردند. آب خنک کننده و صفحات مسی، دو طرف سطح اتصال را میگیرند و به صورت یک قالب مواد مذاب حاصل از عمل جوشکاری را در خود جای می دهند و به تدریج جوش را از پایین به بالا کامل می کنند. به خاطر توزیع یکنواخت گرما در اتصال، جوشکاری به روش الکترواسلاگ در مواردی مناسب است که حداقل تغییر شکل در اجزای اتصال، مورد نظر باشد. در صورتی عمل جوشکاری با موفقیت انجام می شود که اتصالات قائم ارتفاع قطعات اتصالی حداکثر 20 اینچ باشد.
ز) جوش گلمیخ
این نوع جوشکاری روشی است که بوسیله آن انتهای گلمیخها به اعضای سازه ای جوش داده می شوند. دستگاه نوع تفنگی با کنترلهای مخصوص، گلمیخ را در جای خودش نگه می دارد و پس از آن بین گلمیخ و عضو سازه ای قوس الکتریکی ایجاد می کند و هنگامی که درجه حرارت به نقطه ذوب رسید، به طور خودکار گلمیخ را به داخل حوضچه مذاب فشار می دهد.
ح) جوش مقاومتی
در جوش مقاومتی، گرمای لازم برای رسیدن به نقطه ذوب، بوسیله مقاومت الکتریکی جریان عبور داده شده از نقطه اتصال تامین می شود. هنگامی که فلز به دمای مناسبی رسید، دو نقطه به هم فشرده می شوند تا در محل اتصال بصورت یکپارچه درآیند. در کارهای ساختمانی، جوش مقاومتی اساسابرای ساخت مقاطع کوچک و قطعات سبکتر بکار می روند ( مثل ساختن تیرچه های خرپایی ) 
سازه فولادی از مجموعه ای از اعضای باربرساخته شده از نیمرخهای فولادی یا ورق می باشد که به کمک اتصالات به یکدیگر متصل می گردند.با توجه به روشهای تکامل یافته ای که برای تولید نیمرخ های فولادی به  کار گرفته می شود این مقاطع غالبا رفتار در حد قابل انتظاری از  خود نشان می دهند. مساله بسیار مهم رفتار اتصالاتی است که  الف)   برای ساخت اعضای مرکب از نیمرخ و ورق برای یکپارچه نمودن  اعضا(شامل تیر و ستون و مهاربندها)در محل گره ها مورد استفاده قرار می گیرد.
وسایلی که برای ساخت اعضا  و اتصال آنها به  یکدیگر به کار می رود شامل پیچ و پرچ و جوش است.در این میان استفاده از جوش در ساختمان سازی متعارف در ایران بسیار رایج است.تا زمان وقوع زلزله نورث ریچ(1994)تصور بر این بود که در صورت رعایت اصول فنی در طرح و اجرای سازه های فولادی جوشی این سازه هادر زلزله عملکرد قابل قبولی از خود  نشان می دهند.اما وقوع این زلزله این فرض رازیر سوال برد.در این زلزله مشاهده شد که در بسیاری از اتصالات , در محل درز جوش اتصال , فلز مادر(Base metal) دچار ترک یا یعضا شکست شده است.اسن مساله باعث شد تا تحقیقات گسترده ای در مورد علت این پدیده صورت گیرد که این تحقیقات  تا به امروز ادامه دارد.از طرف دیگر مشاهده و تحقیق  درباره وضعیت ساخت و ساز ساختمانهای فولادی نشان می دهد که اتصالات جوشی متداول در ایران از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند و با وجود سابقه نسبتا طولانی در استفاده از جوشکاری در صنعت ساختمان هنوز نقایص  زیادی در این زمینه مشاهده می شود.
 
عملکرد  لرزه ای ساختمانهای فولادی
براساس تجربه های حاصل از زلزله های گذشته و مطالعات انجام گرفته سازه هایی در برابر زلزله دارای عملکرد بهتری هستند که بتوانند ضمن حفظ پایداری و انسجام کلی خود انرژی ناشی از زلزله را تا حد امکان جذب و مستهلک نمایند.با توجهبه منحنی نیرو-تغییر مکان  سازه ها و توجه به  این مطلب که سطح بین منحنی نیرو-تغییرمکان و محور تغییرمکان نشان دهنده میزان انرژی جذب شده توسط سازه است.هر چه سازه شکل پذیرتر باشد انرژی بیشتری را  هنگام زلزله جذب کرده و رفتار مطلوبتری دارد.فولاد نرمه به علت طبیعت شکل پذیر از این نظر ماده مناسبی می باشد و می تواند میزان زیادی انرژی جذب کند.اما تجربه نشان داده است  که در سازه  های فولادی  در صورت عدم استفاده از اتصالات مناسب عملکرد مناسب لرزه ای آنها مناسب و قابل قبول نخواهد بود و در اثر زلزله دچار شکست سازه ای و یا انهدام خواهد شد.در زلزله منجیل (1369) مشاهده شد که تعدادی از ساختمانهای فولادی دچار تخریب کامل شدند. رفتار این سازه ها در این زلزله  ثابت کرد که در بسیاری از موارد سازه های موجود دارای سیستم مقاوم زلزله مناسبی نیستند.استفاده  از تیرهای خورجینی(تیرهای سرتاسری در دو طرف ستون با اتصال نبشی) و عدم شناخت سیستم حاصل و مدل صحیح برای این اتصالات باعث شده این سیستم از نظر مهندسی زلزله بسیار آسیب پذیر تلقی گردد.درس حاصل از این زلزله کیفیت پایین ساخت و ساز شهری بودکه در سالهای اخیر تلاشهایی برای اصلاح آن به عمل آمده است.در زلزله نورث ریچ آمریکا مشاهده شد که در بسیاری ازساختمانهای فولادی  اتصال تیرها و ستونها دچار ترک و یا بعضا شکست شد.بیشتر این ترکها و شکستها در بال ستون اتفاق افتاده است.
 
صنعت جوشکاری ساختمان در ایران
با گذشت 50 سال از استفاده از جوش در ساختمان دهه اخیر(80-1370)از نظر تعداد ساختمانهایی که  با سازه های فولادی طراحی و اجرا شده اند کاملا استثنایی به شمار می آید.در نیمه دوم این دهه دهها هزار سازه فولادی در تهران و شهرهای بزرگ ایرن به ناگهان سر از زمین برآورد.گسیل سرمایه ها به سوی ساخت و ساز شهری و تبدیل ساخت سرپناه به ماشین سرمایه گذاری جهت سودهای کلان باعث گردید تا رعایت اصول فنی و ایمن سازی ساختمانها در برابر زلزله در برابر منفعت طلبی صاحبکاران عملا مورد توجه قرار نگیرد.از طرف حجم عظیم ساخت و ساز نیروز انسانی زیادی اعم از مهندس و تکنسین و جوشکار احتیاج داشت که باعث ورود افراد غیرمتخصص به این جرگه گردید.تمامی این مسایل دست به دست هم داد تا طرح و اجرای ساختمانهای فولادی آنچنان که  باید از کیفیت  مطلوبی برخوردار نباشد.تخریب کلی ساختمانهای فولادی در زلزله منجیل موید پایین بودن کیفیت ساختمانهای فولادی کشور می باشد. از میان تمامی عوامل دخیل  در طرح  و ساخت سازه های  فولادی اتصالهای جوشی از نارساییهای بیشتری برخوردارند. علل اصلی پایین بودن کیفیت جوش درساخت و سازهای شهری را می توان  به صورت زیر بیان نمود :
      
عدم انطباق اجرای معمول سازه های فولادی با آیین نامه ها  و دستورالعملها
     
کیفیت پایین جوش به علت عدم آموزش کلاسیک کافی در این زمینه برای جوشکاران و مهندسان
     
نبود نظارت اصولی و دقیق بر اجرای جوشکاری در ساختمانهای شهری در کشور
    
عدم طرح دقیق اتصال جوشی با توجه به عملکرد مورد نظرآنها
 
عدم انطباق اجرای معمول سازه های فولادی با آیین نامه ها  و دستورالعملها
 
در بسیاری از موارد طرز اجرای متداول جوش باجزییات ارایه شده در آیین نامه تطابق ندارد.این موارد ناشی از موارد متعددی است که از میان آنها به موارد زیر می توان اشاره کرد:
الف) آشنا نبودن مهندسین سازه به مسایل اجرایی و در نتیجه ارایه نقشه ها و جزییات غیرقابل اجرا
 
ب) گران تر بودن هزینه اجرای جزییات آیین نامه نسبت به روش سنتی اجرا
 
پ)آگاه نبودن کارفرما و یا مهندس مجری طرح به جزییات آیین نامه و عدم      
      
توانایی در تمیز دادن حالات مختلف از یکدیگر
بعد از اجباری شدن آیین نامه2800(1368) اهمیت وجود سیستم مقاوم در برابر زلزله از یک طرف و محدودیتهای معماری برای استفاده از سیستم مهاربندی از طرف دیگر باعث استفاده روزافزون از سیستم قاب خمشی در جهت عرضی ساختمانها شد.در این سیستم اتصال تیر به ستون از نوع  گیردار بوده یعنی باید توانایی انتقال برش و لنگراز تیر به ستون وجود داشته باشد.در این نوع اتصالات از ورقهای بالاسری و زیرسری که در محل اتصال به ستون برای ایجاد جوش نفوذی کامل خورده است استفاده می شود. اما از آنجاییکه متاسفانه عملیات جوشکاری در محل کارگاههای ساختمانی و نه در محل کارخانه صورت می گیرد کنترل  کیفیت جوش بخصوص در هنگام  مونتاژ درارتفاع زیاد از سطح زمین حتی به صورت عینی(Visual)  امکان پذیر  نمی  باشد. همچنین معمولا در محل  اتصال   ورق به ستون به جای  جوش نفوذی از  جوش گوشه استفاده می شود در نتیجه هنگام زلزله این نقاط  علاوه بر تحمل نیروی کمتر در   حالت تردشکن گیسخته خواهد شد. زمانی که در یک عضو فشاری ازدومقطع در کنار یکدیگر استفاده می شود باید هم پایداری کل عضوبه عنوان یک المان و هم پایداری تک تک مقاطع کنترل شود تاخیچکدان تحت تاثیر نیروی فشاری به طور جداگانه دچار کمانش نشوند.برای این منظور این مقاطع باید در فواصل مشخص به یکدیگر متصل شوند تاطول آزاد آنها کاهش یابد. بسیاری از اوقات بادبندهای دوبل در طول خود به یکدیگر وصل نمی شوند و در نتیجه دومقطع بایکدیگر عمل نمیکنند و بار بحرانی عضو کمتر از مقداری است که مهندس سازه در محاسبات خود منظور نموده است. مبحث دهم مقررات ملی ساختمان حداکثر فاصله بین جوش دومقطع در ستونهای ترکیبی را مقرر نموده است.اما در موارد زیادی مشاهده می شود که فاصله بین جوش ستونها بیشتراز این مقدار است.
2-    
کیفیت پایین جوش به علت عدم آموزش کلاسیک کافی در این زمینه برای جوشکاران و مهندسان
یکی از مهمترین اشکالات موجوددر اجرای ساختمانهای فولادی در کشور کیفیت پایین جوشکاری ساختمان می باشد.عوامل مختلفی در این امر تاثیر می گذارند.استفاده ازجوشهای کارگاهی حتی در مورد جوشهای نفوذی و اجرای کل جوشکاری درکارگاه ساختمانی و استفاده از نیروی انسانی غیرمجرب از عولمل اصلی پایین آمدن کیفیت جوشکاری ساختمان می باشد.در نتیجه عوامل برشمرده شده مشکلات عدیده ای گریبانگیر اتصالات جوشی می باشد.
در بسیاری از  موارد سطح فلز در حال جوش آلوده به روغن یا مواد نامناسب دیگر است و یا اینکهروی فلززنگ زده یا رنگ خورده جوش داده می شود.گاه در فاصله بین پاسهای متوالی جوش حتی از جدا نموده گل جوش نیز خودداری می شود و یابدون برداشتنگل جوشکاری اقدام به زدن رنگ ضدزنگ می شود.از انواع جوشهایی که در کارهای ساختمانی بسیار از آن استفاده می شود جوش سربالا می باشد. به علت سختی اجرا در غالب موارد این نوع جوش از کیفیت پایینی برخوردار است. در بسیاری از موارد در اثر استفاده از تکنیکهای نامناسب جوشکاری نقایصی چون تابیدگی و پیچش در قطعات اتفاق می افتد.
عیوبی نظیر نفوذ ناقص  بریدگی کناره جوش  اختلاط سرباره  تخلخل و وجود ترک درفلز مادر  باعث کاهش ظرفیت باربری قطعات می شود. یکی از متداولترین اشکال مقاطع مورد استفاده در سازه های فولادی تیرهای لانه زنبوری می باشد.بسیاری از مجریان طرح این تیرها را در وضعیت نامطلوبی در کارگاه  ساختمانی مونتاژ می کنند. در بسیاری از موارد جوش میانی تیر از کیفیت پایینی برخورداراست و با توجه به اهمیت عملکرد مناسب این قسمت و تقویتهای لازم درمجل تکیه گاه تیر و وسط آن صورت نمی پذیرد. متاسفانه طراحی و اجرای پلکانهای فولادی در ساختمانها نیز از کیفیت پایینی برخوردار است و با توجه به اهمیت عملکرد مناسب این قسمت ساختمان پس از زلزله دقت لازم در ساخت آن مبذول  نمی شود .
3-    
نبود  نظارت اصولی و دقیق بر اجرای جوشکاری در ساختمانهای شهری در کشور
 
با توجه به اهمیتی که شهرداری برای مسایلی از قبیل پارکینگ و نورگیرها و مسایلی از این دست قایل است مشاهده می شود که بیشتر توجه مهندسان نیز به این امور معطوف می باشد و توجه چندانی به مسایل سازه ای نمی شود.البته باید به این نکته نیز اشاره  شود که به علت عدم وجود آموزش جوشکاری در واحدهای درسی دانشجویان عمران مهندسینی که از دانشگاه فارغ التحصیل می شوند در این زمینه دارای اطلاعات کافی نیستند و به عنوان مهندس ناظر نمی توانند مسوولیت خود را به نحواحسن انجام دهند.البته باید به این موارد مساله سختی کار را نیز افزود.به علت جوشکاری در ارتفاع غالب مهندسین از انجام بازدید از این جوشها طفره می روند. در نهایت امر اینکه آنطور که از ظواهر امر مشخص است شهرداریها نیز در این زمینه کوچکترین نقشی ایفا نمی کنند و هیچگونه نظارتی بر اجرای ساختمانها ندارند.
 4-    
عدم طرح دقیق اتصال جوشی با توجه به عملکرد مورد نظرآنها
بسیاری از کارفرمایان عمل طراحی سازه و ایجاد تمهیدات مقابله با زلزله  را یک امر زاید می دانند و تلاش می کنند  تا کمترین هزینه ممکن را صرف این  کار نمایند.از طرف دیگر شهرداریها کمترین نظارتی بر طرح و اجرای سازه ها نداشته فقط به مسایل معماری دقت می کنند. این عوامل دست به دست هم می دهد تا فقط حق امضای مهندسین سازه اهمیت داشته باشد و طرح از حداقل اهمیت برخوردار باشد به خاطر همین موضوع  مهندسین سازه  اغلب کمترین وقت را صرف این عمل می نمایند و بالطبع دقت لازم را در طرح اتصالات جوشی نبذول نمی شود. بعضی اوقات از اتصالات طرح شده برای یک ساختمان در نقشه های دیگر ساختمانها استفاده می شود. در بسیاری از موارد جزییات اتصالات  موجود در نقشه ها نامفهوم بی دقت و ناقص است.
  
از بررسی های انجام شده بر روی ساخت وساز ساختمانهای فلزی در سطح تهران مشخص است که هنوز مشکلات زیادی در طرح و اجرای این سازه ها وجود دارد. و عمده مشکلات و نقایص مربوط به اتصالات جوشی است.اجرای جوش کارگاهی و نبود آموزش کافی برای مهندسان عمران و عدم نظارت کافی بر حسن اجرای جوش و ... مشکلاتی است که این صنعت را رنج میدهد.و برای رفع این  موارد بهترین راه
1-     در صورت امکان استفاده  از جوش در کارخانه به جای جوش کارگاهی
2-     
بالابردن سطح آگاهی عمومی جامعه درباره زلزله بر ساختمانها
3-     
آموزش جوشکاری به جوشکاران و دادن گواهینامه به جوشکاران ماهر ساختمانی
4-     
آموزش جوشکاری به عنوان  واحد درسی به مهندسین عمران و یا ایجاد شاخه جدیدی
تحت  عنوان  بازرسی جوش اسکلت برای مهندسیت ناظر
5-     
تقویت سیستم نظارتی موجود و ایجاد سیستم های نظارتی ناظربر کار مهندسین عمران
می باشد.
بیشتر سازه ها در صنعت از قطعات مختلف ( ریختگی ، آهنگری شده ، نوردی و ... ) تشکیل شده اند که با روش های گوناگونی بر یکدیگر متصل می شوند . روش های متفاوت اتصال فلزات به یکدیگر را برحسب نوع فرآیند و یا بنیان علمی آنها به دسته های مختلفی طبقه بندی نموده اند : الف ) روش های مکانیکی (پیچ ، پرچ ، پین ، خار و... ) ب) روش های متالورژیکی ( جوشکاری ، لحیم کاری و غیره ) ج) روش های شیمیائی ( چسب های معدنی و آلی ) و یا رده بندی بر اساس نوع اتصال : الف : روش های اتصال موقت ( پیچ و مهره ، پین و خار و....) ب : روش های اتصال نیمه موقت ( پرچ ، احتمالا لحیم کاری نرم و بعضی چسب ها ) ج : روش های اتصال دائم ( فرآیند جوشکاری و......) جوشکاری و رده بندی فرآیندهای جوشکاری : جوش ایده آل را می توان به محل اتصالی اطلاق نمود که نتوان آن موضع را از قسمت های دیگر قطعات جوش داده شده تشخیص داد .با وجود دست نیافتن به اینچنین مشخصات ، می توان خواص محل اتصال را چنان بالا برد که در عمل کاملا رضایتبخش باشد .نکته حائز اهمیت از نظر کارشناسی تشخیص نوع فلزی است که جوشکاری بر روی آن انجام می گیرد . نوع اتصال و کاربرد قطعه نیز به منظور انتخاب روش جوشکاری ، مواد لازم و نکات جانبی دیگر نیز از اهمیت زیادی برخوردار هستند . زیرا هر نوع جوش نمی تواند در تمام شرایط خواص مورد نظر را تامین نماید . انرژی مهمترین عامل در روش های جوشکاری برای اتصال دو قطعه است که می تواند از منابع شعله ای ، قوس الکتریکی ، مقاومت الکتریکی ، تشعشعی و یا مکانیکی تامین شده و به کار برده شود . به جز مواردی نظیر جوشکاری حالت جامد ، محل جوش از طریق ذوب شدن موضعی قطعات مورد جوش و اغلب همراه با ماده اضافی ( سیم جوش ) ، بوجود می آید . نکته حائز اهمیت دیگر تمیزی و عدم آلودگی سطح موضعی جوش است که باید عاری از هر گونه مواد اکسیدی و ناخالصی های دیگر باشد . این آلودگی ها می توانند بقایای مواد آلی ، گازهای جذب شده و یا ترکیباتی نظیر اکسید فلز باشند ، که رسیدن به خواص خوب اتصال مستلزم تمیز کردن این نوع آلودگی ها است . این پدیده که معمولا در هر نوع فرآیند جوشکاری پیش بینی می شود از طرق واکنش های شیمیایی ( سرباره ) ، پراندن ( از طریق قوس الکتریکی با جریان دائم و الکترود مثبت ) یا مکانیکی ( سائیدن یا مالیدن ) انجام یافته و ناخالصی ها از محل جوش زدوده می شوند . پس از حذف آلودگی های محل جوش ، این موضع باید در هنگام جوشکاری نیز از اکسیژن و ازت هوا دور نگهداشته شود چون هر کدام از این دو گاز می توانند تولید اکسید و نیترید در مذاب کرده و خواص جوش را به خطر بیاندازد . دور نگه داشتن محل جوش از هوا می تواند با استفاده از مواد پوششی نظیر فلاکس یا گازهای خنثی نظیر آرگون و یا گازهایی که نسبت به مذاب بی اثر هستند ، انجام گیرد . همچنین می توان از طریق تماس نزدیک دو سطح یا لبه ها و کاهش نسبی هوای محبوس در آنها نیز این عمل را انجام داد و یا اینکه به طور کلی جوشکاری در خلا انجام پذیرد . در بعضی فرآیندها سرعت جوشکاری آنقدر سریع و حرارت محدود است که فرصتی برای انجام واکنش های اکسیدی وجود ندارد و ممکن است محافظت محل جوش از هوا ضرورتی نداشته باشد . در برخی موارد و روش ها از مواد اکسیژن زدا نیز استفاده می شود تا اکسیژن و مواد اکسیدی جذب شده توسط مذاب را نیز بتوان از آن خارج نمود . ترکیب شیمیائی محل جوش نیز برای رسیدن به جوش با خواص رضایتبخش از عوامل اصلی محسوب می شود که در بعضی مواقع مانند ریخته گری لازم است که مواد اکسیژن زدا یا آلیاژی به جوش اضافه شود ، چون برخی آلیاژها در یک حد معین از ترکیب شیمیائی قابلیت جوشکاری دارند . بحث در این زمینه یعنی رابطه شرایط جوشکاری ، ترکیب شیمیائی تعیین کننده در ساختار مکانیکی و خواص مکانیکی و همچنین حساسیت جوش و منطقه جوش ، ساختار میکروسکوپی و خواص مهندسی آن موضوع متالورژی جوشکاری است که در مباحث بعدی بررسی خواهد شد . به طور خلاصه هر روش جوشکاری با چهار عامل ضروری زیر روبرو است و معمولا رده بندی روش ها بر مبنای این چهار عامل انجام می گیرد : 1- انرژی لازم 2- حذف و زدودن آلودگی ها از سطح جوش 3- محافظت سطح جوش در هنگام جوشکاری 4- خواص متالورژیکی جوش و کنترل های لازم ساده ترین روش جوشکاری که می توان در نظر گرفت آنست که سطح قسمت های مورد جوش بسیار صاف و قابل تطبیق باشند به طوریکه بعد از قرار دادن این دو سطح در خلا الکترونها بین اتمهای مجاور دو سطح حالت اشتراکی داشته باشند . هر چند این نوع اتصال در فضا نیز قابل اجراست اما در عمل آماده کردن آنچنان سطح یا خلا برای اتصال امکان پذیر نیست .در عمل دو راه برای اتصال و رسیدن به تماس اتمی بین دو سطح وجود دارد :

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 اول از طریق فشار ، که دو سطح تحت فشار در حالت پلاستیکی تماس لازم را پیدا می کنند .این عمل گاهی هم با حرارت اولیه برای نرم کردن فلز همراه است . دوم : دو قطعه توسط پلی از فلز مذاب به همدیگر متصل شوند . این تفاوت پایه اولیه تقسیم بندی در روش های جوشکاری است که در دو گروه فرآیندهای جوشکاری حالت جامد (Solid State Welding ) و گروه فرآیندهای جوشکاری ذوبی یا حالت مایع تفکیک می شوند . لحیم کاری سخت ( Brazing) و لحیم کاری نرم ( Soldering ) در بعضی منابع جزو فرآیندهای جوشکاری محسوب نمی شوند . در لحیم کاری معمولا اتصال توسط پلی از مذاب فلز پرکننده با نقطه ذوب پائین تر از فلز اصلی ، برقرار می شود و بر اساس خاصیت موئینگی انجام می گیرد . جوش برنج ( Braze Welding ) یا زرجوش فرآیندی است در میانه فرآیندهای جوشکاری ذوبی و لحیم کاری . فرآیند اتصال از طریق نفوذ سطحی یا نفوذ زنجیره ای نوع خاصی از اتصال در حالت جامد است دو سطح در خلا حرارت داده و بهم دیگر فشرده می شوند . در این شرایط دیفوزیون ( نفوذ) در سطح مشترک به سهولت انجام می گیرد . گاهی هم برای تسریع در عمل نفوذ ، از لایه نازک فلز واسطه ای که آسانتر در دو سطح مورد جوش نفوذ کند ، استفاده می شود . همانطور که اشاره شد یکی از پایه های تقسیم بندی روش های جوشکاری نوع و نحوه انتقال انرژی به موضع مورد جوش می باشد .

 

 

 

 



حرارت لازم به وسیله یکی از طرق زیر تولید می شود : 1) مکانیکی ، که می تواند در اثر ضربه یا مالش تولید شده و یا با تغییر فرم پلاستیکی و الاستیکی آزاد شود . 2) شیمیائی – حرارتی ، واکنش های حرارت زا در شعله و یا قوس پلاسما ( در قوس پلاسما واکنش شیمیائی انجام نمی شود اما نحوه انتقال حرارت شبیه سوختن گاز می باشد و بدین علت گاهی شعله پلاسما هم نامیده می شود ) 3) مقاومت الکتریکی ، حرارت در این روش می تواند مستقیماﹰ از طریق عبور جریان الکتریکی به فلزی که باید جوش داده شود بوجود آید و یا توسط جریانی که به داخل قطعه القا می شود تولید گردد . 4) قوس الکتریکی ، عبور جریان یکنواخت یا متناوب می تواند قوس الکتریکی بین الکترود و کار بوجود آورد . الکترود ممکن است ذوب شونده و یا ذوب نشدنی باشد . 5) انرژی تشعشعی ، این نوع انرژی شامل لیزر یا اشعه الکترونی و یا روش های مدرن دیگر است . با در نظر گرفتن تولید حرارت و نحوه محافظت محل جوش از اتمسفر و سایر نکات گفته شده دیگر ، می توان هفت گروه زیر را در فرآیندهای جوشکاری مجزا نمود : 1) فرآیندهای جوشکاری حالت جامد نظیر : فرآیند جوشکاری اصطکاکی Friction Welding ، فرآیند جوشکاری پتکه ای Forge Welding ، فرآیند جوشکاری فشاری Pressure Welding . 2) فرآیندهای جوشکاری شیمیائی – حرارتی ، نظیر : فرآیند جوشکاری با شعله یا گازGas Welding و فرآیند جوشکاری ترمیت Thermit Welding . 3) فرآیندهای جوشکاری مقاومتی ، نظیر : فرآیند جوشکاری مقاومتی نقطه ای Spot Resistance Welding ، فرآیند جوشکاری مقاومتی نواری Seam Resistance Welding ، فرآیند جوشکاری جرقه ای Flash Welding . 4) فرآیندهای جوشکاری قوس الکتریکی نپوشیده ، نظیر : فرآیند جوشکاری قوس الکترود دستی Manual Metal – Arc Welding (MMAW) ، فرآیند جوشکاری الکترود مداوم Automatic Metal – Arc Welding . 5) فرآیندهای جوشکاری قوس الکتریکی پوششی زیر لایه سرباره ، نظیر : فرآیند جوشکاری قوس مخفی ( زیر پودری ) Submerged Welding . 6) فرآیندهای جوشکاری قوس الکتریکی پوشیده شده با گاز ، نظیر : فرآیند جوشکاری قوس الکترود تنگستن TIG ، فرآیند جوشکاری قوس – الکترود فلزی محفوظ در گاز MIG یا جوش CO2 . 7) فرآیندهای جوشکاری با انرژی تشعشعی ، نظیر : فرآیند جوشکاری با پرتو لیزر Laser Welding و فرآیند جوشکاری با پرتو الکترونی Electron Beam Welding . به طور کلی عملیات جوشکاری شامل مراحل زیر است : الف ) نگهداشتن طول مناسب قوس الکتریکی یا شعله و متناسب رساندن الکترود یا مفتول برای ذوب و مخلوط شدن در جوش ب ) حرکت و هدایت نوک الکترود ، مفتول و یا مشعل در سرتاسر جوش ج ) انتقال و حاضر کردن قطعاتی که باید بر روی آن جوشکاری شود . متالورژی جوشکاری : جوشکاری تلفیقی از علم و تجربه می باشد که با تنوع روزافزون در مصارف آلیاژی ، مسائل و مشکلات ناشی از آن نیز پیچیده تر و بیشتر است . اطلاع از دلایل وقوع این مشکلات و عیوب و تدابیر برای رفع و یا کاهش دادن آنها نیاز به دانستن متالورژی فرآیندهای جوشکاری دارد . به طور کلی متالورژی شامل دو قسمت است : 1) فرآیندهای احیا و استخراج فلزات از سنگ معدن ، تصفیه و تهیه آلیاژهای مختلف از آنها ، ریخته گری و شکل دادن فلزات برای تولید قطعات مختلف صنعتی و غیر صنعتی . 2) متالورژی فیزیکی یعنی شناسایی ساختمان فلزات و آلیاژها و خواص آنها و ارتباط ترکیب شیمیایی ، نحوه تولید ، ساختمان میکروسکوپی و خواص آنها به یکدیگر می باشد . متالورژی جوشکاری ارتباط به هر دو قسمت متالورژی دارد ، به عنوان مثال در فرآیندهای جوشکاری ذوبی که فلاکس یا سرباره ( شامل ترکیبات آهک ، سیلیس ، فلراسپار ، آلومینا و غیره ) بر روی فلز جوش مذاب حضور دارد . واکنش ها و تعادل های سرباره و فلز مذاب شبیه فولادسازی است .فقط زمان واکنش کوتاه تر ، حجم مذاب و سرباره کم تر و درجه حرارت بالاتر می باشد . همچنین در اغلب پوشش الکترودها ترکیبات آلیاژی نظیر فرومنگنز و فروسیلیسیم وجود دارد که ضمن عملیات جوشکاری قسمتی وارد مذاب فلز جوش شده و آلیاژ مورد نظر را بوجود می آورد و قسمت دیگر صرف اکسیژن زدایی مذاب می گردد که تا حدودی به عملیات تصفیه و آلیاژسازی شباهت دارد . مثال دیگر نحوه انجماد و رشد کریستال های جامد و تغییر فازها ضمن سرد شدن در حوضچه جوش و منطقه مجاور آن می باشد که شباهت بزدیکی با آنچه در ریخته گری فولاد یا قطعات دیگر اتفاق می افتد دارد ، با این تفاوت که حجم مذاب کم و سرعت سرد شدن سریع تر بوده و انجماد از دیواره های قالب ( ماسه ، گچ و مواد دیگر ....) انجام نمی گیرد بلکه از روی کریستال های جامد فلز قطعه کار شروع می شود . تاثیر عناصر آلیاژی و نحوه سرد شدن یا عملیات حرارتی پس از انجماد بر روی ساختمان میکروسکوپی و خواص مکانیکی فلز جوش با آنچه که در متالورژی فیزیکی و مکانیکی بحث می شود تفاوت چندانی ندارد . واضح است در جوشکاری فلزات و آلیاژهای آنها علاوه بر انتخاب صحیح فرآیند جوشکاری و طرح مناسب ، باید شناخت کامل از مسائل متالورژیکی مربوط داشت تا بتوان الکترود و فلاکس مناسب را انتخاب کرده و شرایط عملیات جوشکاری ، سرد شدن و احتمالا عملیات حرارتی پس از جوشکاری را به طریقی پیش بینی نمود تا جوش حاصله پاسخگوی نیاز و کاربرد قطعه باشد . محافظت حوضچه جوش : بیشتر فلزات تمایل به ترکیب با اکسیژن و یا اکسیده شدن دارند که این تمایل با بالا رفتن درجه حرارت به ویژه در حالت مذاب افزایش می یابد . نرخ ایجاد اکسید در فلزات مختلف متفاوت است . در فرآیندهای جوشکاری مخصوصا روش های ذوبی منطقه فلز جوش مذاب باید از تماس با اتمسفر دور نگه داشته شود ، چون اکسیده شدن مذاب و تشکیل لایه های اکسید مشکلاتی را بوجود می آورد که مهمترین آنها عبارتند از : 1) اکسیدها ضعیف ، ترد و شکننده هستند و محبوس شدن ذرات اکسید در داخل فلز جوش باعث کاهش خواص مکانیکی از جمله استحکام کششی ، استحکام ضربه ای و خواص خوردگی می شود . 2) در بعضی موارد لایه اکسید می تواند مانع عملیات اتصال دو قطعه گردد ( اکسید آلومینیوم در جوشکاری آلومینیوم ) . اکسیده شدن منطقه مجاور مذاب بر روی قطعه کار نیز در بعضی موارد موجب پوسته پوسته شدن آن می گردد که اغلب نا خواسته می باشد . البته نباید تاثیر ازت را در تماس با مذاب نادیده انگاشت . ترکیب نیترید ( محصول واکنش ازت با مذاب فلز ) محبوس شده در فلز جوش اکثرا نیز باعث تردی و کاهش خواص مکانیکی می شود . از طرف دیگر نیتروژن حل شده در درجه حرارت های بالای نقطه ذوب ضمن سرد شدن و انجماد می تواند به صورت مولکولی تکامل یافته و اگر حباب های آن در مذاب محبوس شود ایجاد خلل و فرج یا تخلخل و مک Porosity در جوش می کند . تدابیر مختلفی در روش های جوشکاری پیش بینی شده است تا عمل محافظت نوک الکترود ، قطرات مذاب در حال انتقال از الکترود به حوضچه جوش و حوضچه جوش را از اتمسفر محافظت کند .سرباره یا فلاکس ( به صورت جداگانه یا پوشش یا هسته الکترود ) کنترل اتمسفر به کمک گازهای خنثی ، کم اثر و احیائی و مواد اکسیژن زدا و تکنیک های خاص دیگر . در این رابطه مسائل متالورژیکی زیادی پیش می آید که در این جا به دو مورد مهم آن اشاره می شود : 1) واکنش فلز – مذابGas – Metal reaction : در فرآیندهای جوشکاری قوس الکتریکی با محافظت گاز نظیر TIG و MIG یا جوشکاری با شعله ( اکسی استیلن یا جوش کاربید ) فلز مذاب در نوک الکترود یا در حین انتقال و یا در حوضچه جوش در تماس با گاز و یا گازهایی است . حتی در جوشکاری های قوس الکتریکی با محافظت سرباره نیز نوک الکترود و قطرات مذاب در حین انتقال در تماس با فضای گازی در ستون قوس قرار دارد .جذب گاز از قوس یا شعله و یا واکنش ها و محصولات حاصل از آنها با فلز مذاب یا با گازهای دیگر نکته قابل توجهی می باشد . البته این موضوع در روش های قوس الکتریکی که درجه حرارت فلز و گاز بالا بوده و حلالیت گاز در مذاب زیاد می باشد اهمیت بیشتری پیدا کرده است . واکنش های گاز– فلز ممکن است به دو صورت فیزیکی – شیمیائی ( حرارت گیر ) و شیمیائی ( حرارت زا ) انجام شود . واکنش های حرارت زا خود می تواند به سه دسته تقسیم شوند : آنهایی که محصول واکنش دارای حلالیت خوب هستند ، آنهایی که حلالیت متوسط در مذاب دارند و آنهایی که محصول واکنش غیر محلول است . واکنش های فیزیکی حل شدنی ممانعتی برای ایجاد حوضچه جوش نمی کنند ، اما معمولا باعث تردی و کاهش خواص مکانیکی اتصال می شوند ، نظیر حل شدن هیدروژن در بعضی فلزات نظیر آلومینیوم ، آهن، روی ، نیکل ، مولیبدن و غیره . از طرف دیگر فوق اشباع شدن حوضچه جوش با گازهای خاص یا واکنش بین دو گاز سبب خلل و فرج پس از انجماد می شود . در واکنش های ترکیب شیمیائی یا حرارت زا آنهایی که محصول واکنش دارای حلالیت خوب یا متوسط هستند معمولا تولید سرباره یا پوسته های مختصری بر روی مذاب می نمایند و تاثیرات کم فیزیکی در طول جوشکاری دارند . اما آندسته که محصول واکنش غیر محلول هستند به صورت پوسته جامد بر روی مذاب جوش قرار می گیرند که می تواند مانع از انجام عملیات جوشکاری و اتصال شود . مثال این نوع واکنش اثر اکسیژن با آلومینیوم و تولید اکسید آلومینیوم با نقطه ذوب بالا است . در این موارد باید از طریق جلوگیری از نفوذ گاز به مذاب و یا حضور بعضی ترکیبات روانساز ( تبدیل اکسید به فرمولی با نقطه ذوب پایین تر ) این پوسته را حل کرد . در فرآیند TIG با تغییر قطب ( الکترود مثبت ) می توان این پوسته جامد را شکسته و به اطراف منحرف کرد . در بعضی حالت ها محبوس شدن ذرات محصول اکسیداسیون در فلز جوش (inclusion ) نیز سبب کاهش خواص مکانیکی به ویژه استحکام ضربه ای و خواص خوردگی می شوند . مکانیسم واکنش های گاز – فلز مذاب در جوشکاری شامل مراحل زیر است : الف ) جذب absorbtion ب) واکنش reaction ج ) تکامل evolution و هر مرحله تابع قوانین ترمودینامیکی خاص خود می باشد . 2) واکنش های سرباره – فلز مذاب Slag – metal reaction : شرایط این واکنش ها تا حدودی با آنچه در ذوب فلزات وجود دارد متفاوت است و این به علت درجه حرارت بالاتر و زمان واکنش کوتاهتر در فرآیندهای جوشکاری است . به همین علت تحقیقات پیشرفت زیادی در درک واکنش ها نشان نداده است و اغلب با ادامه دادن منحنی های ترمودینامیکی حاصل از واکنش ها در فولادسازی تا درجه حرارت های بالاتر و از طریق تئوریکی پیش بینی و تحلیل هایی انجام می شود . این نکته لازم به تذکر است که در طول جوشکاری سه مرحله برای واکنش سرباره و مذاب وجود دارد که بر روی ترکیب شیمیائی نهایی جوش تاثیر می گذارد : مرحله اول ) زمان توقف قطره مذاب بر روی نوک الکترود ، که در تماس با گاز ها و سرباره در درجه حرارت بالا می باشد . مرحله دوم ) پریود عبور قطرات از ستون قوس ، زمان آن کوتاه ولی درجه حرارت بالای 2000 درجه سانتیگراد می باشد . مرحله سوم ) مرحله تماس مذاب فلز جوش و سرباره در حوضچه جو ش تا لحظه انجماد ،که زمان آن نسبتا طولانی و سطح تماس بیشتر اما درجه حرارت پایین تر از دو مرحله قبل است . مراحل اول و دوم و به ویژه مرحله اول از نظر واکنش ها مهمترین می باشند ، اما آلودگی و ورود بعض

دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-آسیب شناسی اتصالات در ساختمان- در 30 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت-اصول طراحی دکوراسیون داخلی و ترکیب آن با رنگ و نور محیط- در 55 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی توو پاورپوینت-اصول طراحی دکوراسیون داخلی و ترکیب آن با رنگ و نور محیط- در 55 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-اصول طراحی دکوراسیون داخلی و ترکیب آن با رنگ و نور محیط- در 55 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-اصول طراحی دکوراسیون داخلی و ترکیب آن با رنگ و نور محیط- در 55 اسلاید-powerpoin-ppt

معماری داخلی

معماری چیست؟
معماری داخلی آفرینش فضاست، فضایی که در عین زیبا و خاطره انگیز بودن عملگرا و کارآمد نیز باشد.در واقع طراح با تنیدن اصول فنی و تخصصی معماری داخلی با حس زیبایی شناسی، فضایی راطراحی می کند که بیانگر هویت، نیاز، درک و خواسته های مخاطبش است.
قدمت معماری به عنوان یک فن برای ایجاد سرپناه، به قدمت تاریخ بشر می رسد اما معماری امروزه در جهان ترکیبی از صنعت ساختمان سازی به علاوه هنر، فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی، اخلاقی، اقتصاد، جغرافیای طبیعی و انسانی، برنامه ریزی و توسعه اقتصادی و علوم طبیعی نظیر زیست شناسی و محیط زیست است.
موضوع معماری درباره فضاست. معماری به عنوان اجتماعی‌ترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است.
معمار کیست ؟
ویترویوس پدر معماری در قدیمی ترین کتاب معماری موجود ( ده کتاب معماری ) ویژگیهای معمار را چنین بیان می کند :
معمار باید به علوم و معارف گوناگون آراسته باشد، چون با قوه تمییز او است که تمامی آثار دیگر هنرها به محک در می آید. معرفت معمار فرزند علم و عمل است . عمل، ممارست مداوم و منظم در کار است یعنی کاردستی با انواع مصالح ، طبق یک نقشه و عمل ، قدرت بیان و نمایش چابک دستی معمار است طبق اصول تناسبات...
معماری داخلی چیست؟؟؟
معماری داخلی حلقه اتصال میان معماری و طراحی داخلی است. این رشته همانند معماری با ساختمان و اجزا وعناصر سازنده آن سرو کار دارد و از طرفی مانند طراحی داخلی بر فضاهای داخلی تاکید می کند
بسته به کاربری تعریف شده و یا خواسته شده بنا ٬ تفکیک فضاهای داخلی بنا یا اثر معماری به فضاهای مختلف از قبیل( اتاق کار ٬ اتاق خواب ٬ هال ٬ پذیرایی ٬ آشپزخانه و مانند اینها در کاربری مسکونی) ؛ (یا اتاق مدیر ٬ اتاق انتظار ٬ سالن کنفرانس و... در کاربری اداری )؛ به همین ترتیب کاربری های تجاری ٬خدماتی ٬نمایشگاهی و موارد مشابهی که غالبا تفکیک ریز فضاهایشان با استفاده از مولفه کف وسقف و دیوارها صورت می پذیرد٬در حوزه ی عمل رشته معماری داخلی است. حتی نوسازی ساختمان های نسبتا قدیمی (البته نه آنهایی که جز میراث معماری به حساب می آیند)هم برعهده ی این رشته قرار می گیرد.
.از آنجا که معماری داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای (روحی ـ روانی) انسان قرار دارد، بایستی برای رسید به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای( داخلی ـ زیستی) اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که میخواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.
با توجه به آناتومی انسان است که می توان فضاهای آرام بخش ایجاد نمود.. اگرچه در طول دوره های زمانی فکر انسان ها دچار تحول و تغییر می شود اما همواره آناتومی انسان ها یکی است و تغییری نمی کند.
یک معمار و معمار داخلی افراد جامعه خود و فرهنگ افراد جامعه و تا خود جامعه و تاثیرات آب وهوایی و غیره... را مطالعه نکند نمی تواند یک محیط و فضای آرام بخش و مطلوب به وجود بیاورد.
معماری داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه­سازی فضاهای داخلی ساختمان­ها به منظور انجام فعالیت­های روزمره یعنی زندگی و کار است.
معماری داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه­ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی­گیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
فرم
اصطلاح فرم در طول تاریخ متناسب با نوع نگرش فیلسوفان ، به طرف گوناگون تبیین شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر ، ریشه مفهوم فرم در یک اصطلاح
دارای مفهوم نمای یک چیز و به معنی آنچه که چیزی را بدان تشخیص می دهیم، می باشد.
فرم یک واژه باز ( از نظر گستره معنایی ) کلی ، نسبی و دارای مراتب است . لذا برای درک دقیق مفهوم آن و نیز منظور از بکار بردن آن می باید موارد ذیل را در نظر گرفت تا با توجه به منظر و موضع خاص بکارگیری این واژه کلیدی در درک آن دچار خطا و ابهام و سوء تاویل نگردید:اول: فرم در مقوله هنر متضمن زیبایی محسوس و قابل درک ساختار اثر هنری نیز می باشد.دوم: یکی از مراتب فرم در هنر نوع و گونه آثار است . هر مقوله از هنر یا هر نوع هنر خود دارای فرمی خاص می باشد مانند فرم ادبی ، موسیقیایی، تجسمی و غیره . فرم در ابتدا مرتبه کلی یا گونه اصلی یک اثر هنری را مشخص می کند و در مرحله بعد بر نوع یا گونه ای که اثر هنری در آن مقوله خاص بدان اختصاص دارد. دلالت می کند که این مرتبه با میزان دقت در جزئیات و عناصر تشکیل دهنده ساختاری و درک شباهت ها و دسته بندی آنها در الگوهای قابل تکرار فرمی ، قابلیت تزاید و بسط دارد. به طور مثال یک اثر هنری ادبی ممکن است به فرم شعر و نیز شعری به فرم غزل یا مثنوی و یا مثنوی عاشقانه یا حماسی باشد. لذا فرم طی مراتب مختلف نوع یا گونه یک اثر هنری را مشخص می کند.سوم به طور کلی فرم بر تمامیت به فعلیت رسیده کار هنری دلالت دارد: لذا فرم تجلی وحدت کامل عوامل تشکیل دهنده اثر هنری می باشد که شامل : موضوع ، محتوا، ماده و فرم می باشد. علاوه بر این فرم به طور خاص بر روابط درونی و ساختار زیبایی شناختی حسی –ادراکی کلیت اثر هنری ( یا فرم آن به طور عام ) دلالت دارد.چهارم : فرم اگر چه شکل را نیز در برمی گیرد ولی محدود به آن نیست. فرم یک مفهوم کلی است در صورتی که شکل جزئی بوده و بواسطه برخورد خطوط خارجی یک شی یا اجزای آن با محیط پیرامون تشخیص داده می شود. رنگ نیز جدای از فرم نیست و این دو عامل یعنی شکل و رنگ خود در واقع بخشی از فرم می باشند.پنجم: مرتبه مهم فرم یک اثر هنری ، کیفیت ویژه ترکیب بندی یا کمپوزسیون عناصر تشکیل دهنده آن است. این مرتبه به لحاظ بررسی زیبائی شناختی ساختار آثار هنری دارای اهمیت ویژه ای است...
.
Forma یا گشتالت مفاهیم گشتالت و فرم در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. هر دو لغت از ریشه
شکل عبارت است از کلیت قابل رؤیت، محاط در حدود، کم و بیش مرکب از اجزاء و دارای وحدت کلی در تظاهر یک شیئی. در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی و واضح یک شیئی است و این بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد. هر دو مفهوم گویای جلوه ظاهری یک شیی هستند اما هر دو باهم برابرنیستند.
فرم ها به هر ترکیبی که باشند، گرایش ما این است که موضوع آنها در زمینه بصری خود به ساده ترین و منظم ترین اشکال تقلیل دهیم. هر چه یک شکل ساده تر و منظم تر باشد، آسانتر مشاهده و درک می شود. مهمترین اشکال منظم (‌اشکالی که دارای اضلاع مساوی متلاقی در زوایای مساوی اند) اشکال اصلی هستند که عبارتند از 1) دایره 2) مربع 3) مثلث .
فرم های با قاعدههمانطور که می دانیم فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر و ارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند و به فضا فرم می دهند. اگر بخواهیم نظمی در دنیای بی نهایت وسیع فرم ها بوجود آوریم بناچار اولین قدم تقسیم کردن فرم ها به دو دسته فرم های باقاعده و فرم های بی قاعده است. فرم های باقاعده تابع قوانین هندسه هستند. پیام این فرمها دارای حشو زیاد است چرا که قابلیت پیش بینی در آنها زیاد است. ذهن می تواند با اطلاعات بسیار کمی این فرم ها را تکمیل و بازسازی کند.فرم های با قاعده دارای استخوان بندی یا ساختار هستند که می تواند مثلاً یک محور تقارن یا طول های متشابه اضلاع یا زوایا یا کانونها و غیره باشد.فرم بی قاعده فاقد ساختار است. این فرم قابل پیش بینی نیست و به این دلیل بدیع است. ما فرم های بی قاعده را براساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های نظیرش که برای ما شناخته شده هستند می بینیم یا به عبارت دیگر تصویری را در ذهن ما تداعی می کنند.فرم های با قاعده به ما مجال می دهند که آنها را ساده کنیم در حالی که فرم های آزاد قابل ساده کردن نیستند بلکه همان طور که گفته شد محتاج تداعی اند. دارای اطلاعات معنایی بیشتری بوده و فرم های بی قاعده دارای اطلاعات زیباشناختی بیشتر
تعادل نیز می تواند وابسته به نوع شکل باشد: فرم های ساده بخصوص فرم های متقارن متعادل تر از دیگران هستند. بدون توجه به جنس، بعضی از فرم ها را که مداوم و قوس دار باشند (نرم) و بقیه را که گوشه دار و شکسته هستند (سخت) احساس می کنیم.
فرم مفهومی است ذهنی و برای اینکه بتواند وجود داشته باشد احتیاج به چیزی هست که بتواند آن فرم را نشان دهد. فضا چیزی است سه بعدی و طبیعتاً شکل آن نیز سه بعدی است. عناصر تعیین کننده آنها خطوط هستند. فرم با قاعده یا هندسی در دوره های مختلف گاه کمتر و گاه بیشتر نقش غالب را داشته
است.


نور
ابستگی بشر به نور و روشنایی انکار ناپذیر است.تاثیر نور بر ما و سلامت ما بیش از پیش آشکار گشته است حتی کسب و کارهای متوسط و کوچک هم به این نکته واقفند که نور پردازی مناسب در محیط کار بر سلامت افراد تاثیر انکار ناپذیری دارد و آنهم به دلیل افزایش نوآوریهایی در زمینه مفاهیم نورپردازی ست
همان طور که در پیش اشاره شد، نور تاثیر مستقیمی بر روح و روان انسان دارد. در واقع می توان گفت نور غذای روح انسان است. محققان عقیده دارند همان طور که به تغذیه سالم برای جسممان می اندیشیم باید نور کافی و مناسبی را هم برای روحمان فراهم کنیم. به این ترتیب مانعی برای بسیاری از تاثیرات ناخوشایند بر روح و روانمان ایجاد خواهیم کرد. این تاثیر تنها به میزان نور بستگی ندارد بلکه نوع نور محیط نیز از جمله مواردی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال نورهای سفید و آبی هر چند به میزان کافی در محیط پراکنده شوند ولی حس ناامیدی و افسردگی را در شخص القا می کنند. در واقع با نورپردازی یک محیط می توان عامل ایجاد احساسات گوناگونی همچون آرامش، شعف، شادی، افسردگی، ترس، اضطراب، عصبانیت و احساسات دیگری مانند اینها باشد. از این روی است که انسان در یک مکان با نوعی نورپردازی احساس شادمانی می کند و در همان محیط با گونه ای دیگر از نورپردازی غمگین و محزون می شود
نور ابزاری کارآمد است که به وسیله آن به بسیاری از اهداف مورد نظرمان می توانیم دست یابیم. به این صورت که با یک و یا ترکیبی از چند نوع نورپردازی مصنوعی هدفمند می توان قسمت هایی از یک شی ء را برجسته و دیگر نقاط آن را فرو رفته جلوه داد. با این هدف از این گونه نورپردازی در به نمایش گذاردن اشیای تزئینی و صنایع دستی زینتی مانند مجسمه ها و ظروف و لوازمی مانند اینها می توان استفاده کرد. البته لازم به ذکر است تمام این تغییرات تنها حقه های بصری است ولی تاثیر آن به حدی است که گویی جسم، تغییر ساختاری داده است
تاثیرات ناشی از نور در معماری داخلی یک فضا: همان طور که نور در تغییر ساختار ظاهری اشیا به لحاظ دیداری موثر است در تغییر شرایط ظاهری یک محیط و ویژگی های معماری آن نیز می تواند نقش بسزایی داشته باشد که به پاره ای از آنها در ذیل اشاره می کنیم.
الف- تغییر وسعت محیط: شما می توانید به وسیله نور، فضایی را وسیع تر و یا کوچک تر نمایش دهید. برای این منظور کافی است نورپردازی ها را بر روی دیوارها و کنج های محیط انجام دهید. به این ترتیب اطراف محیط روشن تر از مرکز شده و بزرگتر جلوه می کند. حال آنکه به عنوان مثال اگر در نورپردازی یک اتاق نشیمن تنها به منبع نورزایی برای روشن کردن منطقه ای کوچک در محدوده مبلمان بسنده کنیم، دامنه دید افراد محدود شده و در نتیجه فضاحتی کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید.


رنگ
رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد..انتخاب رنگِ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است ؛ اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود
رنگ های آکسان: رنگ های تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
رنگ زمینه: رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه ، اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.
رنگ های متضاد: این رنگ ها در کنار هم تاثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تاثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.
رنگ های سرد: این رنگ ها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.
رنگ های مکمل: این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.
رنگ های غالب: رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته ، نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
یک خانواده رنگی: شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
رنگ های گرم: این رنگ ها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.
رنگ های هم پرده: اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ ، این رنگ ها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.
معماری داخلی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و ... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. هدف معماری داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. رنگها می توانند به شیوه های مختلف، تاثیرهایی بنیادین در زندگی بر جای گذارند و هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، به شمار می روند. انتخاب رنگ در معماری داخلی رویکردهای مختلفی را در طراحی ایجاد می کند و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت محیط داخل را به مکانی دلنشین و روح بخش مبدل سازد. با توجه به رسالت اصلی یک کتابخانه که ایجاد شرایطی مطلوب برای ترغیب افراد به علم آموزی است، این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی - تحلیلی و از طریق چک لیست محقق ساخته و بر اساس مشاهده مستقیم، رنگهای به کار رفته در فضاهای داخلی 20 کتابخانه دانشگاهی و تاثیر آنها را بر استفاده کنندگان کتابخانه ها، بر اساس روانشناسی رنگها بررسی کند. نتایج نشان می دهد، اگر رنگ تجهیزات را از رنگهای به کار رفته در فضا جدا در نظر بگیریم، «سفید» بیشترین رنگ به کار رفته در کتابخانه هاست و پس از آن، «کرم» بیشترین تکرار را داشته است که این دو رنگ جزء رنگهای خنثی می باشند. با توجه به تحلیل روانشناسان، استفاده از رنگهای خنثی برای رنگ آمیزی فضای داخلی کتابخانه ها که به تمرکز بیشتر نیاز دارند، بهترین انتخاب است. در‌ تصویری که توی این ستون می‌بینید،‌ترکیبی از بافت‌های طبیعی خوشایند و یک فضای آرامش بخش روستیک همراه با چیدمانی مدرن را مشاهده می‌کنید که طیف رنگ‌های آبی در‌ آن باعث شده است فضا ملایم‌تر شود


دکوراتور در‌ این فضا از طیف رنگ‌های میانی آبی استفاده کرده است تا قدرت متعادل کردن رنگ‌های خنثی را داشته باشد. البته‌ این تونالیته‌ها نه خیلی باید روشن باشند و نه خیلی تیره؛ در غیر این صورت، دیگر تونالیته‌ها تحت تاثیر شدید قرار می‌گیرند.
پرده‌ها با پارچه کتانی راه راه آبی تیره، پنجره را قاب گرفته‌اند و سطوح پایین‌تر اتاق با رنگ‌ها و بافت‌های طبیعی پوشیده شده است. همین تکرار و استفاده از بافت‌های طبیعی باعث خلق فضایی راحت و روستایی شده است.۴) پارچه‌های بافت برجسته و موکت با ‌ترکیبی از رنگ‌های شتری، قهوه‌ای و طوسی مایل به قهوه‌ای، ظاهر سنگ‌فرش‌های قدیمی را ‌ایجاد می‌کند. به علاوه، مبلمان چوبی و اسباب و اثاثیه‌ای با جنس طبیعی به‌ این حظ بصری کمک می‌کند.۵) اگر می‌خواهید فضایی مدرن خلق کنید، باید همانند تصویر زیر به دنبال مبلمانی باشید که بتواند مانند این رومبلی بوکله و دراور لیمویی رنگ، ‌ترکیبی از شکل‌های مدرن و بافت‌ها و سطوح پرداخت‌شده مناسب با حال و هوای اتاق داشته باشد.۶) وسایل فضای پایین اتاق با بافت‌های طبیعی، مانند الیاف گیاهی سبد، الیاف کوسن‌ها، همچنین لوازم و وسایلی با سطحی براق در فضای بالایی اتاق، زمینه روستایی و مدرن را در‌ این اتاق باهم در می‌آمیزد.


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-اصول طراحی دکوراسیون داخلی و ترکیب آن با رنگ و نور محیط- در 55 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت-سمینار معماری و دکوراسیون داخلی- در 110 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی توو پاورپوینت-سمینار معماری و دکوراسیون داخلی- در 110 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-سمینار معماری و دکوراسیون داخلی- در 110 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-سمینار معماری و دکوراسیون داخلی- در 110 اسلاید-powerpoin-ppt

 

معماری داخلی چیست؟؟؟
معماری داخلی حلقه اتصال میان معماری و طراحی داخلی است. این رشته همانند معماری با ساختمان و اجزا وعناصر سازنده آن سرو کار دارد و از طرفی مانند طراحی داخلی بر فضاهای داخلی تاکید می کند
بسته به کاربری تعریف شده و یا خواسته شده بنا ٬ تفکیک فضاهای داخلی بنا یا اثر معماری به فضاهای مختلف از قبیل( اتاق کار ٬ اتاق خواب ٬ هال ٬ پذیرایی ٬ آشپزخانه و مانند اینها در کاربری مسکونی) ؛ (یا اتاق مدیر ٬ اتاق انتظار ٬ سالن کنفرانس و... در کاربری اداری )؛ به همین ترتیب کاربری های تجاری ٬خدماتی ٬نمایشگاهی و موارد مشابهی که غالبا تفکیک ریز فضاهایشان با استفاده از مولفه کف وسقف و دیوارها صورت می پذیرد٬در حوزه ی عمل رشته معماری داخلی است. حتی نوسازی ساختمان های نسبتا قدیمی (البته نه آنهایی که جز میراث معماری به حساب می آیند)هم برعهده ی این رشته قرار می گیرد.
.از آنجا که معماری داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای (روحی ـ روانی) انسان قرار دارد، بایستی برای رسید به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای( داخلی ـ زیستی) اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که میخواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.
با توجه به آناتومی انسان است که می توان فضاهای آرام بخش ایجاد نمود.. اگرچه در طول دوره های زمانی فکر انسان ها دچار تحول و تغییر می شود اما همواره آناتومی انسان ها یکی است و تغییری نمی کند.
یک معمار و معمار داخلی افراد جامعه خود و فرهنگ  افراد جامعه و تا خود جامعه و تاثیرات آب وهوایی و غیره... را مطالعه نکند نمی تواند یک محیط و فضای آرام بخش و مطلوب به وجود بیاورد.
معماری داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه­سازی فضاهای داخلی ساختمان­ها به منظور انجام فعالیت­های روزمره یعنی زندگی و کار است.
معماری داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه­ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی­گیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
فرم
اصطلاح فرم در طول تاریخ متناسب با نوع نگرش فیلسوفان ، به طرف گوناگون تبیین شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر ، ریشه مفهوم فرم در یک اصطلاح
دارای مفهوم نمای یک چیز و به معنی آنچه که چیزی را بدان تشخیص می دهیم، می باشد.
 فرم یک واژه باز ( از نظر گستره معنایی ) کلی ، نسبی و دارای مراتب است . لذا برای درک دقیق مفهوم آن و نیز منظور از بکار بردن آن می باید موارد ذیل را در نظر گرفت تا با توجه به منظر و موضع خاص بکارگیری این واژه کلیدی در درک آن دچار خطا و ابهام و سوء تاویل نگردید:اول: فرم در مقوله هنر متضمن زیبایی محسوس و قابل درک ساختار اثر هنری نیز می باشد.دوم: یکی از مراتب فرم در هنر نوع و گونه آثار است . هر مقوله از هنر یا هر نوع هنر خود دارای فرمی خاص می باشد مانند فرم ادبی ، موسیقیایی، تجسمی و غیره . فرم در ابتدا مرتبه کلی یا گونه اصلی یک اثر هنری را مشخص می کند و در مرحله بعد بر نوع یا گونه ای که اثر هنری در آن مقوله خاص بدان اختصاص دارد. دلالت می کند که این مرتبه با میزان دقت در جزئیات و عناصر تشکیل دهنده ساختاری و درک شباهت ها و دسته بندی آنها در الگوهای قابل تکرار فرمی ، قابلیت تزاید و بسط دارد. به طور مثال یک اثر هنری ادبی ممکن است به فرم شعر و نیز شعری به فرم غزل یا مثنوی و یا مثنوی عاشقانه یا حماسی باشد. لذا فرم طی مراتب مختلف نوع یا گونه یک اثر هنری را مشخص می کند.سوم به طور کلی فرم بر تمامیت به فعلیت رسیده کار هنری دلالت دارد: لذا فرم تجلی وحدت کامل عوامل تشکیل دهنده اثر هنری می باشد که شامل : موضوع ، محتوا، ماده و فرم می باشد. علاوه بر این فرم به طور خاص بر روابط درونی و ساختار زیبایی شناختی حسی –ادراکی کلیت اثر هنری ( یا فرم آن به طور عام ) دلالت دارد.چهارم : فرم اگر چه شکل را نیز در برمی گیرد ولی محدود به آن نیست. فرم یک مفهوم کلی است در صورتی که شکل جزئی بوده و بواسطه برخورد خطوط خارجی یک شی یا اجزای آن با محیط پیرامون تشخیص داده می شود. رنگ نیز جدای از فرم نیست و این دو عامل یعنی شکل و رنگ خود در واقع بخشی از فرم می باشند.پنجم: مرتبه مهم فرم یک اثر هنری ، کیفیت ویژه ترکیب بندی یا کمپوزسیون عناصر تشکیل دهنده آن است. این مرتبه به لحاظ بررسی زیبائی شناختی ساختار آثار هنری دارای اهمیت ویژه ای است...
.
Forma یا گشتالت مفاهیم گشتالت و فرم در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. هر دو لغت از ریشه  
شکل عبارت است از کلیت قابل رؤیت، محاط در حدود، کم و بیش مرکب از اجزاء و دارای وحدت کلی در تظاهر یک شیئی. در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی و واضح یک شیئی است و این بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد. هر دو مفهوم گویای جلوه ظاهری یک شیی هستند اما هر دو باهم برابرنیستند.
فرم ها به هر ترکیبی که باشند، گرایش ما این است که موضوع آنها در زمینه بصری خود به ساده ترین و منظم ترین اشکال تقلیل دهیم. هر چه یک شکل ساده تر و منظم تر باشد، آسانتر مشاهده و درک می شود. مهمترین اشکال منظم (‌اشکالی که دارای اضلاع مساوی متلاقی در زوایای مساوی اند) اشکال اصلی هستند که عبارتند از 1) دایره 2) مربع 3) مثلث .
فرم های با قاعدههمانطور که می دانیم فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر و ارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند و به فضا فرم می دهند. اگر بخواهیم نظمی در دنیای بی نهایت وسیع فرم ها بوجود آوریم بناچار اولین قدم تقسیم کردن فرم ها به دو دسته فرم های باقاعده و فرم های بی قاعده است. فرم های باقاعده تابع قوانین هندسه هستند. پیام این فرمها دارای حشو زیاد است چرا که قابلیت پیش بینی در آنها زیاد است. ذهن می تواند با اطلاعات بسیار کمی این فرم ها را تکمیل و بازسازی کند.فرم های با قاعده دارای استخوان بندی یا ساختار هستند که می تواند مثلاً یک محور تقارن یا طول های متشابه اضلاع یا زوایا یا کانونها و غیره باشد.فرم بی قاعده فاقد ساختار است. این فرم قابل پیش بینی نیست و به این دلیل بدیع است. ما فرم های بی قاعده را براساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های نظیرش که برای ما شناخته شده هستند می بینیم یا به عبارت دیگر تصویری را در ذهن ما تداعی می کنند.فرم های با قاعده به ما مجال می دهند که آنها را ساده کنیم در حالی که فرم های آزاد قابل ساده کردن نیستند بلکه همان طور که گفته شد محتاج تداعی اند. دارای اطلاعات معنایی بیشتری بوده و فرم های بی قاعده دارای اطلاعات زیباشناختی بیشتر 
تعادل نیز می تواند وابسته به نوع شکل باشد: فرم های ساده بخصوص فرم های متقارن متعادل تر از دیگران هستند. بدون توجه به جنس، بعضی از فرم ها را که مداوم و قوس دار باشند (نرم) و بقیه را که گوشه دار و شکسته هستند (سخت) احساس می کنیم.
فرم مفهومی است ذهنی و برای اینکه بتواند وجود داشته باشد احتیاج به چیزی هست که بتواند آن فرم را نشان دهد. فضا چیزی است سه بعدی و طبیعتاً شکل آن نیز سه بعدی است. عناصر تعیین کننده آنها خطوط هستند. فرم با قاعده یا هندسی در دوره های مختلف گاه کمتر و گاه بیشتر نقش غالب را داشته 
است.

 
نور
ابستگی بشر به نور و روشنایی انکار ناپذیر است.تاثیر نور بر ما و سلامت ما بیش از پیش آشکار گشته است حتی کسب و کارهای متوسط و کوچک هم به این نکته واقفند که نور پردازی مناسب در محیط کار بر سلامت افراد تاثیر انکار ناپذیری دارد و آنهم به دلیل افزایش نوآوریهایی در زمینه مفاهیم نورپردازی ست 
همان طور که در پیش اشاره شد، نور تاثیر مستقیمی بر روح و روان انسان دارد. در واقع می توان گفت نور غذای روح انسان است. محققان عقیده دارند همان طور که به تغذیه سالم برای جسممان می اندیشیم باید نور کافی و مناسبی را هم برای روحمان فراهم کنیم. به این ترتیب مانعی برای بسیاری از تاثیرات ناخوشایند بر روح و روانمان ایجاد خواهیم کرد. این تاثیر تنها به میزان نور بستگی ندارد بلکه نوع نور محیط نیز از جمله مواردی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال نورهای سفید و آبی هر چند به میزان کافی در محیط پراکنده شوند ولی حس ناامیدی و افسردگی را در شخص القا می کنند. در واقع با نورپردازی یک محیط می توان عامل ایجاد احساسات گوناگونی همچون آرامش، شعف، شادی، افسردگی، ترس، اضطراب، عصبانیت و احساسات دیگری مانند اینها باشد. از این روی است که انسان در یک مکان با نوعی نورپردازی احساس شادمانی می کند و در همان محیط با گونه ای دیگر از نورپردازی غمگین و محزون می شود 
نور ابزاری کارآمد است که به وسیله آن به بسیاری از اهداف مورد نظرمان می توانیم دست یابیم. به این صورت که با یک و یا ترکیبی از چند نوع نورپردازی مصنوعی هدفمند می توان قسمت هایی از یک شی ء را برجسته و دیگر نقاط آن را فرو رفته جلوه داد. با این هدف از این گونه نورپردازی در به نمایش گذاردن اشیای تزئینی و صنایع دستی زینتی مانند مجسمه ها و ظروف و لوازمی مانند اینها می توان استفاده کرد. البته لازم به ذکر است تمام این تغییرات تنها حقه های بصری است ولی تاثیر آن به حدی است که گویی جسم، تغییر ساختاری داده است
تاثیرات ناشی از نور در معماری داخلی یک فضا: همان طور که نور در تغییر ساختار ظاهری اشیا به لحاظ دیداری موثر است در تغییر شرایط ظاهری یک محیط و ویژگی های معماری آن نیز می تواند نقش بسزایی داشته باشد که به پاره ای از آنها در ذیل اشاره می کنیم.
الف- تغییر وسعت محیط: شما می توانید به وسیله نور، فضایی را وسیع تر و یا کوچک تر نمایش دهید. برای این منظور کافی است نورپردازی ها را بر روی دیوارها و کنج های محیط انجام دهید. به این ترتیب اطراف محیط روشن تر از مرکز شده و بزرگتر جلوه می کند. حال آنکه به عنوان مثال اگر در نورپردازی یک اتاق نشیمن تنها به منبع نورزایی برای روشن کردن منطقه ای کوچک در محدوده مبلمان بسنده کنیم، دامنه دید افراد محدود شده و در نتیجه فضاحتی کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید.

 


رنگ
رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد..انتخاب رنگِ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است ؛ اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود
رنگ های آکسان: رنگ های تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
رنگ زمینه: رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه ، اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.
رنگ های متضاد: این رنگ ها در کنار هم تاثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تاثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.
رنگ های سرد: این رنگ ها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.
رنگ های مکمل: این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.
رنگ های غالب: رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته ، نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
یک خانواده رنگی: شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
رنگ های گرم: این رنگ ها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.
رنگ های هم پرده: اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ ، این رنگ ها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.
معماری داخلی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و ... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. هدف معماری داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. رنگها می توانند به شیوه های مختلف، تاثیرهایی بنیادین در زندگی بر جای گذارند و هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، به شمار می روند. انتخاب رنگ در معماری داخلی رویکردهای مختلفی را در طراحی ایجاد می کند و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت محیط داخل را به مکانی دلنشین و روح بخش مبدل سازد. با توجه به رسالت اصلی یک کتابخانه که ایجاد شرایطی مطلوب برای ترغیب افراد به علم آموزی است، این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی - تحلیلی و از طریق چک لیست محقق ساخته و بر اساس مشاهده مستقیم، رنگهای به کار رفته در فضاهای داخلی 20 کتابخانه دانشگاهی و تاثیر آنها را بر استفاده کنندگان کتابخانه ها، بر اساس روانشناسی رنگها بررسی کند. نتایج نشان می دهد، اگر رنگ تجهیزات را از رنگهای به کار رفته در فضا جدا در نظر بگیریم، «سفید» بیشترین رنگ به کار رفته در کتابخانه هاست و پس از آن، «کرم» بیشترین تکرار را داشته است که این دو رنگ جزء رنگهای خنثی می باشند. با توجه به تحلیل روانشناسان، استفاده از رنگهای خنثی برای رنگ آمیزی فضای داخلی کتابخانه ها که به تمرکز بیشتر نیاز دارند، بهترین انتخاب است.  در‌ تصویری که توی این ستون می‌بینید،‌ترکیبی از بافت‌های طبیعی خوشایند و یک فضای آرامش بخش روستیک همراه با چیدمانی مدرن را مشاهده می‌کنید که طیف رنگ‌های آبی در‌ آن باعث شده است فضا ملایم‌تر شود

 


دکوراتور در‌ این فضا از طیف رنگ‌های میانی آبی استفاده کرده است تا قدرت متعادل کردن رنگ‌های خنثی را داشته باشد. البته‌ این تونالیته‌ها نه خیلی باید روشن باشند و نه خیلی تیره؛ در غیر این صورت، دیگر تونالیته‌ها تحت تاثیر شدید قرار می‌گیرند.
پرده‌ها با پارچه کتانی راه راه آبی تیره، پنجره را قاب گرفته‌اند و سطوح پایین‌تر اتاق با رنگ‌ها و بافت‌های طبیعی پوشیده شده است. همین تکرار و استفاده از بافت‌های طبیعی باعث خلق فضایی راحت و روستایی شده است.۴) پارچه‌های بافت برجسته و موکت با ‌ترکیبی از رنگ‌های شتری، قهوه‌ای و طوسی مایل به قهوه‌ای، ظاهر سنگ‌فرش‌های قدیمی را ‌ایجاد می‌کند. به علاوه، مبلمان چوبی و اسباب و اثاثیه‌ای با جنس طبیعی به‌ این حظ بصری کمک می‌کند.۵) اگر می‌خواهید فضایی مدرن خلق کنید، باید همانند تصویر زیر به دنبال مبلمانی باشید که بتواند مانند این رومبلی بوکله و دراور لیمویی رنگ، ‌ترکیبی از شکل‌های مدرن و بافت‌ها و سطوح پرداخت‌شده مناسب با حال و هوای اتاق داشته باشد.۶) وسایل فضای پایین اتاق با بافت‌های طبیعی، مانند الیاف گیاهی سبد، الیاف کوسن‌ها، همچنین لوازم و وسایلی با سطحی براق در فضای بالایی اتاق، زمینه روستایی و مدرن را در‌ این اتاق باهم در می‌آمیزد.
سقفهای کاذب مشبک کناف از شبکه سازه های سپری(یا U شکل) و تایل های گچی تشکیل می شوند. شبکه مذکور بوسیله آویزهای قابل تنظیم به سقف اصلی متصل گردیده و سپس تایل های گچی درون این شبکه قرار می گیرند. نصب سریع و آسان، دسترسی آسان به فضای تاسیساتی پشت سقف کاذب و تعمیر و نگهداری آسان از جمله ویژگیهای این ساختار می باشد.کف و سقف در ساختماناصولا کف برای چیدمان و سقف برای رنگ آمیزی و نورپردازی استفاده می شود.کف نقش اساسی وعمده ای را در معماری دارد چون بیشتر وسایل دکوری ما روی کف چیده می شود و رنگ بندی و نوع جنس کف، تأثیر زیادی در انتخاب نوع متریال و رنگ بندی وسایل دکوری دارد.  کف های مختلفی وجود دارد،‌ مثل: موزائیک، ‌سرامیک از نوع سنگ و لی برای دکور
می توانیم از سنگ های رنگی،‌ پارکت، PVC، HDF استفاده کنیم  که HDF از لحاظ جنس مقاوم تر از MDF است. و از نظر طراحی و رنگ تنوع بیشتری دارد.در معماری، سقف های مختلف قابل اجراست. مثلاً 1- سقف کامپوزیت،‌2- سقف یونولیتی،‌3- سقف کرمیت،‌4- سقف پلیمری کرمیت، 5- سقف طاق فنری، 6- سقف تیرچه بلوک، 7- سقف های کاذبدر دکوراسیون سقف کاذب بیشترین کاربرد را دارد. سقف کاذب سقفی است که به اسکلت ساختمان متصل بوده و وزن آن روی سازه ساختمان است و با سازه ساختمان فاصله دارد. بنابراین،‌بین سقف کاذب و سازه ساختمان فضای خالی بوجود می آید و از لحاظ عملی باعث می شود که ما فضایی را بالای سرمان داشته باشیم که از طریق آن بتوانیم تأسیسات و کانال های سرمایش و گرمایش ساختمان و سیم کشی ها را در سرتاسر ساختمان جابجا کنیم. ما با سقف کاذب باعث می شویم سقف های استاندارد داشته باشیم تا با آن نورپردازی های مناسب انجام دهیم. ما می توانیم با بالا و پایین آوردن قسمت های مختلف سقف کاذب زیبایی خاصی را به فضا بدهیم و در نهایت باعث می شویم عایق صوتی و حرارتی برای هر طبقه داشته باشیم 
سقف کاذب یا بهتر بگوییم سقف های کاذب انواع مختلفی دارند. سقف های کاذب
می توانند گچی باشند، می توانند چوبی یا از فلزات رنگی یا PVC یا شیشه ای، آهنی،‌
ورق های فلزی روکش دار، آلومینیومی، کامپوزیت و خیلی چیزهای دیگری باشد که  در هر صورت قابلیت اجرا را به صورت تکی و یا با هم دارند. در کل حضور سقف کاذب باعث شده که نگرانی های موجود برای اینکه چکونه سازه اصلی ساختمان پوشیده شود و از بین برود.سقف های کاذب گچی از متداول ترین نوع سقف های کاذب است که به وسیله میل گردها و رابیس ها که نوعی ورق فولادی مشبک است و به وسیله سیم آرماتوربندی به صورت دولائی به شبکه اصلی بسته می شود ویژگی اصلی رابیس این است که ملات های ما مثل گچ و سیمان و غیره به آن می چسبد و ترک نمی خورد. نوع دیگری هم وجود دارد که به صورت تایل های گچی استفاده می شود که نما و پایه اصلی نصب آنها می تواند از چوب و آلومینیوم و یا فلز باشد.سقف های کاذب باید به صورت شبکه باشد و تقسیم بندی مختلف با ابعاد خاص باشد که می تواند شبکه های آن از چوب و آلومینیوم باشد و پوشش اصلی آنها از هر جنسی مثل شیشه باشد که مزیت شیشه در این کار یکی اینکه نورپردازی ها در داخل انجام شود و شیشه نور آنها را رد کند و اینکه شیشه ها می توانند با طراحی های زیبا آراسته شوند و شکل زیبایی به دکور ما بدهند. 


.
سطوح اصلی یک فضا شامل سقف و کف، دیوارها است. پرده، روکش مبل و صندلی، درب ها و پنجره ها نیز سطوح کوچکتر را تشکیل می دهند که در بزرگتر یا کوچکتر نشان دادن فضا مؤثر است.نقش های درهم و رنگ های تند بر روی سطح های مورد نظر، قدرت توجه بیشتری دارد و فضا را کوچک و شلوغ می کند. یکی دیگر از سطوح صاف و داخلی در ساختمان دیوارها هستند.دیوار کلا به هرچیزی که جداکننده قسمتی از قسمت دیگر باشد گفته می شود مثلا با دیوارها می توانیم یک فضای بزرگ را به اتاق های مختلف، برای کاربردهای مختلف تقسیم کنیم که این دیوارها می تواند از جنس ها و مواد مختلف ساخته شود که
می تواند متحرک یا ثابت باشد که دیوارهای متحرک هم می تواند از پارتیشن و پاراوان ساخته شود. پارتیشن متشکل از کلاف مشبک و قاب چوبی همراه با شیشه های دکوراتیو و قاب عکس برای جداسازی بخشی از منزل یا محل کار استفاده می شود و پاراوان ها نیز همان کارایی را دراد با این تفاوت که متحرک هستند و می شود آنها را جمع کرد.دیوارهای پیش ساخته بیش از یک قرن است که وارد زندگی انسان شده است. این تکنولوژی به بعد از جنگ جهانی دوم برمی گردد. صرفه جویی در زمان و هزینه ساخت از عمده ترین دغدغه های بازسازی ویرانه های جنگ جهانی دوم بود و به خاطر همین، دیوارهای پیش ساخته، مدنظر دست اندرکاران قرار گرفت و امروزه در کشورهای صنعتی تقریبا هیچ بنایی را نمی توانید پیدا کنید که در ساخت و سازشون از مصالح پیش ساخته استفاده نکنند. به جرأت می شود گفت که اغلب سازنده های حرفه ای کشور در تولید مسکن از دیوارهای پیش ساخته به عنوان یکی از مصالح اصلی استفاده می کنند چون هم در زمان و هم در هزینه بسیار به صرفه است، در ضمن در تولید دیوارهای پیش ساخته، گچ به عنوان اصلی ترین مصالح و به عنوان ماده اولیه اصلی شناخته می شود 
مزایای دیوارهای پیش ساخته 
کاهش وزن آهن و بتون مصرفی به میزان خیلی زیاد.2- افزایش سطح زیربنای مفید به دلیل نازک بودن آنها3- کاهش وزن دیوارها و سقف های موجود4- کاهش زمان اجرا به میزان 50%5- مقاومت بالا در برابر زلزله به دلیل یکپارچگی و عدم ایجاد آوار به دلیل سبکی6- مقاوم در برابر فشار باد7- سهولت نصب تأسیسات مکانیکی و الکتریکی به علت پیش بینی مسیر مناسب8- ذخیره انرژی گرمایش، سرمایش و مقاومت خوب صوتی و رطوبتی9- قابلیت حمل آسان در مناطق صعب العبور جهت ساخت ویلا و کلبهرابطه ای میان سطوح صافدر یک پروژه طراحی داخلی، پس از انتخاب کفپوش مناسب با کاربرد فضا و مشخصات ظاهری آن، به سراغ سطوح دیگری از محیط یعنی دیوارها، سقف ها، دربها و پنجره ها. این سطوح دیگر سطوح مناسبی برای مانور در تغییرات و دکوراسیون سریع در یک فضا هستند. در واقع یکی از راحت ترین و سریع ترین راه هایی که می شود با آن تغییرات زیادی را در یک فضا بوجود آورد، فرقی نمی کند که بخواهیم بازسازی کنیم یا تعمیر یا تنوع ایجاد کنیم. رنگ آمیزی و یا پوشش همین سطوح است. لازم به توجه است که دیوارها نقش مؤثری را نسبت به سطوح دیگر دارد ( در دکوراسیون). ما در هر فضایی که وارد شویم تقریبا تعداد زیادی دیوار دارد و فقط یک سقف و یک کف دارد در نتیجه متراژ دیوارها چندین برابر متراژ کف و سقف است. صرف نظر از اینکه دیوارها سطوح عمودی هستند مهمترین وظیفه آنها تفکیک فضا از هم و ایجاد استقلال در محدوده بینشان است
معماری داخلی نقش عمده ای در کیفیت فضای ساختمان ایفا میکند. نحوه چیدمان و تقسیم بندی فضا، جنسیت و رنگ پوشش سطوح ( کف، سقف و دیوارها ) ، نور پردازی، مبلـمان و مجموعه عوامل موثر دیگر تعیین کننده زیبایی و کار آمدی فضاهای داخلی هستند. امروزه تاثیر معماری داخلی بر آرامش ( مجموعه هنجارهای عصبی ) ، راندمان ( در فضاهای اداری ) ، اثر بخشی ( در فضاهای تجاری ) بسیار بدیهی و لازم به نظر میرسد.


براساس معنی مندرج در لغت نامه آکسفورد، دکوراسیون داخلی عبارت است از: «هماهنگ سازی طراحی شده برای به جلوه درآوردن رنگ‌ها، اثاثیه و سایر اشیاء در یک اتاق یا ساختمان به صورت هنرمندانه».

 

 

 

با این حساب همه ما هنگامی که خانه خود را تزئین و درباره بهترین چیدمان مبلمان منزل‌مان فکر می‌کنیم، نقش یک دکوراتور داخلی را بر عهده می‌گیریم. با این‌همه، دکوراسیون داخلی همانند سایر هنرها، دارای سبک و ریزه‌کاری‌های متفاوتی است که براساس سلیقه‌ها و نیازهای دوران، دستخوش تغییر می‌شوند.

 

 

 

 

 

آیا دکوراسیون داخلی حرفه‌ای پرطرفدار است؟

 

 

برخلاف تصور عامه، تعداد دکوراتورهای داخلی بسیار بیشتر از آن است که همه تصور می‌کنند و حتی برخی از آنان در زمره مشاهیر دنیای امروز هستند، گرچه شاید به شهرت طراحان مد و یا هنرمندان دیگر رشته‌ها نباشند، اما با این وجود بسیاری از دکوراتورهای داخلی از راه طراحی درآمد بسیار بالایی نیز کس


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-سمینار معماری و دکوراسیون داخلی- در 110 اسلاید-powerpoin-ppt

پاورپوینت-اصول و راهکارهای تزئینات داخلی در معماری - در 80 اسلاید-powerpoin-ppt

اختصاصی از فی توو پاورپوینت-اصول و راهکارهای تزئینات داخلی در معماری - در 80 اسلاید-powerpoin-ppt دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پاورپوینت-اصول و راهکارهای تزئینات داخلی در معماری - در 80 اسلاید-powerpoin-ppt


پاورپوینت-اصول و راهکارهای تزئینات داخلی در معماری - در 80 اسلاید-powerpoin-ppt

 

معماری داخلی

 

معماری چیست؟
معماری داخلی آفرینش فضاست، فضایی که در عین زیبا و خاطره انگیز بودن عملگرا و کارآمد نیز باشد.در واقع طراح با تنیدن اصول فنی و تخصصی معماری داخلی با حس زیبایی شناسی، فضایی راطراحی می کند که بیانگر هویت، نیاز، درک و خواسته های مخاطبش است.
قدمت معماری به عنوان یک فن برای ایجاد سرپناه، به قدمت تاریخ بشر می رسد اما معماری امروزه در جهان ترکیبی از صنعت ساختمان سازی به علاوه هنر، فلسفه، جامعه شناسی، روان شناسی اجتماعی، اخلاقی، اقتصاد، جغرافیای طبیعی و انسانی، برنامه ریزی و توسعه اقتصادی و علوم طبیعی نظیر زیست شناسی و محیط زیست است.
موضوع معماری درباره فضاست. معماری به عنوان اجتماعی‌ترین هنر بشری با فضای اطراف انسان مرتبط است.
معمار کیست ؟
ویترویوس پدر معماری در قدیمی ترین کتاب معماری موجود ( ده کتاب معماری ) ویژگیهای معمار را چنین بیان می کند :
معمار باید به علوم و معارف گوناگون آراسته باشد، چون با قوه تمییز او است که تمامی آثار دیگر هنرها به محک در می آید. معرفت معمار فرزند علم و عمل است . عمل، ممارست مداوم و منظم در کار است یعنی کاردستی با انواع مصالح ، طبق یک نقشه و عمل ، قدرت بیان و نمایش چابک دستی معمار است طبق اصول تناسبات...
معماری داخلی چیست؟؟؟
معماری داخلی حلقه اتصال میان معماری و طراحی داخلی است. این رشته همانند معماری با ساختمان و اجزا وعناصر سازنده آن سرو کار دارد و از طرفی مانند طراحی داخلی بر فضاهای داخلی تاکید می کند
بسته به کاربری تعریف شده و یا خواسته شده بنا ٬ تفکیک فضاهای داخلی بنا یا اثر معماری به فضاهای مختلف از قبیل( اتاق کار ٬ اتاق خواب ٬ هال ٬ پذیرایی ٬ آشپزخانه و مانند اینها در کاربری مسکونی) ؛ (یا اتاق مدیر ٬ اتاق انتظار ٬ سالن کنفرانس و... در کاربری اداری )؛ به همین ترتیب کاربری های تجاری ٬خدماتی ٬نمایشگاهی و موارد مشابهی که غالبا تفکیک ریز فضاهایشان با استفاده از مولفه کف وسقف و دیوارها صورت می پذیرد٬در حوزه ی عمل رشته معماری داخلی است. حتی نوسازی ساختمان های نسبتا قدیمی (البته نه آنهایی که جز میراث معماری به حساب می آیند)هم برعهده ی این رشته قرار می گیرد.
.
از آنجا که معماری داخلی در ارتباط مستقیم با ویژگیهای (روحی ـ روانی) انسان قرار دارد، بایستی برای رسید به یک طرح مطلوب، ویژگیهای رفتارهای انسانی در فضاهای( داخلی ـ زیستی) اعم از عمومی و خصوصی، در طراحی به دقت مورد توجه قرار گیرد. از اینرو طراح به هنگام طراحی فضای داخلی با دو مقوله سروکار دارد: کاربرد آن فضا، و احساس و تأثیری که میخواهد آن فضا بر استفاده کننده داشته باشد.
با توجه به آناتومی انسان است که می توان فضاهای آرام بخش ایجاد نمود.. اگرچه در طول دوره های زمانی فکر انسان ها دچار تحول و تغییر می شود اما همواره آناتومی انسان ها یکی است و تغییری نمی کند.
یک معمار و معمار داخلی افراد جامعه خود و فرهنگ  افراد جامعه و تا خود جامعه و تاثیرات آب وهوایی و غیره... را مطالعه نکند نمی تواند یک محیط و فضای آرام بخش و مطلوب به وجود بیاورد.
معماری داخلی که به عنوان یک حرفه، یک هنر و یک صنعت در دنیا شناخته شده، بهینه­سازی فضاهای داخلی ساختمان­ها به منظور انجام فعالیت­های روزمره یعنی زندگی و کار است.
معماری داخلی طیف گوناگونی از عناصر و مؤلفه­ها از قبیل فرم، نور، رنگ، بافت، کف، سقف، دیوار، عناصر کارکردی و تزیینی و مبلمان را در برمی­گیرد. این عناصر ابزارهای کار طراح هستند که همگی باید بطور هماهنگ و متناسب در یک طرح مرتبط و خوشایند قرار گیرند.
فرم
اصطلاح فرم در طول تاریخ متناسب با نوع نگرش فیلسوفان ، به طرف گوناگون تبیین شده است. در فرهنگ کتابخانه هنر ، ریشه مفهوم فرم در یک اصطلاح
دارای مفهوم نمای یک چیز و به معنی آنچه که چیزی را بدان تشخیص می دهیم، می باشد.
 
فرم یک واژه باز ( از نظر گستره معنایی ) کلی ، نسبی و دارای مراتب است . لذا برای درک دقیق مفهوم آن و نیز منظور از بکار بردن آن می باید موارد ذیل را در نظر گرفت تا با توجه به منظر و موضع خاص بکارگیری این واژه کلیدی در درک آن دچار خطا و ابهام و سوء تاویل نگردید:اول: فرم در مقوله هنر متضمن زیبایی محسوس و قابل درک ساختار اثر هنری نیز می باشد.دوم: یکی از مراتب فرم در هنر نوع و گونه آثار است . هر مقوله از هنر یا هر نوع هنر خود دارای فرمی خاص می باشد مانند فرم ادبی ، موسیقیایی، تجسمی و غیره . فرم در ابتدا مرتبه کلی یا گونه اصلی یک اثر هنری را مشخص می کند و در مرحله بعد بر نوع یا گونه ای که اثر هنری در آن مقوله خاص بدان اختصاص دارد. دلالت می کند که این مرتبه با میزان دقت در جزئیات و عناصر تشکیل دهنده ساختاری و درک شباهت ها و دسته بندی آنها در الگوهای قابل تکرار فرمی ، قابلیت تزاید و بسط دارد. به طور مثال یک اثر هنری ادبی ممکن است به فرم شعر و نیز شعری به فرم غزل یا مثنوی و یا مثنوی عاشقانه یا حماسی باشد. لذا فرم طی مراتب مختلف نوع یا گونه یک اثر هنری را مشخص می کند.سوم به طور کلی فرم بر تمامیت به فعلیت رسیده کار هنری دلالت دارد: لذا فرم تجلی وحدت کامل عوامل تشکیل دهنده اثر هنری می باشد که شامل : موضوع ، محتوا، ماده و فرم می باشد. علاوه بر این فرم به طور خاص بر روابط درونی و ساختار زیبایی شناختی حسی –ادراکی کلیت اثر هنری ( یا فرم آن به طور عام ) دلالت دارد.چهارم : فرم اگر چه شکل را نیز در برمی گیرد ولی محدود به آن نیست. فرم یک مفهوم کلی است در صورتی که شکل جزئی بوده و بواسطه برخورد خطوط خارجی یک شی یا اجزای آن با محیط پیرامون تشخیص داده می شود. رنگ نیز جدای از فرم نیست و این دو عامل یعنی شکل و رنگ خود در واقع بخشی از فرم می باشند.پنجم: مرتبه مهم فرم یک اثر هنری ، کیفیت ویژه ترکیب بندی یا کمپوزسیون عناصر تشکیل دهنده آن است. این مرتبه به لحاظ بررسی زیبائی شناختی ساختار آثار هنری دارای اهمیت ویژه ای است...
.
Forma
یا گشتالت مفاهیم گشتالت و فرم در ارتباط نزدیک با یکدیگرند. هر دو لغت از ریشه  
شکل عبارت است از کلیت قابل رؤیت، محاط در حدود، کم و بیش مرکب از اجزاء و دارای وحدت کلی در تظاهر یک شیئی. در زیباشناختی فرم یا صورت تظاهر حسی و واضح یک شیئی است و این بیانی است که خود را در معرض قضاوت قرار می دهد. هر دو مفهوم گویای جلوه ظاهری یک شیی هستند اما هر دو باهم برابرنیستند.
فرم ها به هر ترکیبی که باشند، گرایش ما این است که موضوع آنها در زمینه بصری خود به ساده ترین و منظم ترین اشکال تقلیل دهیم. هر چه یک شکل ساده تر و منظم تر باشد، آسانتر مشاهده و درک می شود. مهمترین اشکال منظم (‌اشکالی که دارای اضلاع مساوی متلاقی در زوایای مساوی اند) اشکال اصلی هستند که عبارتند از 1) دایره 2) مربع 3) مثلث .
فرم های با قاعدههمانطور که می دانیم فضا به وسیله عناصری که آن را محدود کرده اند مشخص یا اصطلاحاً تعریف می شود. این عناصر و ارتباطشان با یکدیگر هستند که شخصیت یک فضا را می سازند و به فضا فرم می دهند. اگر بخواهیم نظمی در دنیای بی نهایت وسیع فرم ها بوجود آوریم بناچار اولین قدم تقسیم کردن فرم ها به دو دسته فرم های باقاعده و فرم های بی قاعده است. فرم های باقاعده تابع قوانین هندسه هستند. پیام این فرمها دارای حشو زیاد است چرا که قابلیت پیش بینی در آنها زیاد است. ذهن می تواند با اطلاعات بسیار کمی این فرم ها را تکمیل و بازسازی کند.فرم های با قاعده دارای استخوان بندی یا ساختار هستند که می تواند مثلاً یک محور تقارن یا طول های متشابه اضلاع یا زوایا یا کانونها و غیره باشد.فرم بی قاعده فاقد ساختار است. این فرم قابل پیش بینی نیست و به این دلیل بدیع است. ما فرم های بی قاعده را براساس قانون تجربه در ارتباط با فرم های نظیرش که برای ما شناخته شده هستند می بینیم یا به عبارت دیگر تصویری را در ذهن ما تداعی می کنند.فرم های با قاعده به ما مجال می دهند که آنها را ساده کنیم در حالی که فرم های آزاد قابل ساده کردن نیستند بلکه همان طور که گفته شد محتاج تداعی اند. دارای اطلاعات معنایی بیشتری بوده و فرم های بی قاعده دارای اطلاعات زیباشناختی بیشتر 
تعادل نیز می تواند وابسته به نوع شکل باشد: فرم های ساده بخصوص فرم های متقارن متعادل تر از دیگران هستند. بدون توجه به جنس، بعضی از فرم ها را که مداوم و قوس دار باشند (نرم) و بقیه را که گوشه دار و شکسته هستند (سخت) احساس می کنیم.
فرم مفهومی است ذهنی و برای اینکه بتواند وجود داشته باشد احتیاج به چیزی هست که بتواند آن فرم را نشان دهد. فضا چیزی است سه بعدی و طبیعتاً شکل آن نیز سه بعدی است. عناصر تعیین کننده آنها خطوط هستند. فرم با قاعده یا هندسی در دوره های مختلف گاه کمتر و گاه بیشتر نقش غالب را داشته 
است.

 
نور
ابستگی بشر به نور و روشنایی انکار ناپذیر است.تاثیر نور بر ما و سلامت ما بیش از پیش آشکار گشته است حتی کسب و کارهای متوسط و کوچک هم به این نکته واقفند که نور پردازی مناسب در محیط کار بر سلامت افراد تاثیر انکار ناپذیری دارد و آنهم به دلیل افزایش نوآوریهایی در زمینه مفاهیم نورپردازی ست 
همان طور که در پیش اشاره شد، نور تاثیر مستقیمی بر روح و روان انسان دارد. در واقع می توان گفت نور غذای روح انسان است. محققان عقیده دارند همان طور که به تغذیه سالم برای جسممان می اندیشیم باید نور کافی و مناسبی را هم برای روحمان فراهم کنیم. به این ترتیب مانعی برای بسیاری از تاثیرات ناخوشایند بر روح و روانمان ایجاد خواهیم کرد. این تاثیر تنها به میزان نور بستگی ندارد بلکه نوع نور محیط نیز از جمله مواردی است که می بایست مورد توجه قرار گیرد. به عنوان مثال نورهای سفید و آبی هر چند به میزان کافی در محیط پراکنده شوند ولی حس ناامیدی و افسردگی را در شخص القا می کنند. در واقع با نورپردازی یک محیط می توان عامل ایجاد احساسات گوناگونی همچون آرامش، شعف، شادی، افسردگی، ترس، اضطراب، عصبانیت و احساسات دیگری مانند اینها باشد. از این روی است که انسان در یک مکان با نوعی نورپردازی احساس شادمانی می کند و در همان محیط با گونه ای دیگر از نورپردازی غمگین و محزون می شود 
نور ابزاری کارآمد است که به وسیله آن به بسیاری از اهداف مورد نظرمان می توانیم دست یابیم. به این صورت که با یک و یا ترکیبی از چند نوع نورپردازی مصنوعی هدفمند می توان قسمت هایی از یک شی ء را برجسته و دیگر نقاط آن را فرو رفته جلوه داد. با این هدف از این گونه نورپردازی در به نمایش گذاردن اشیای تزئینی و صنایع دستی زینتی مانند مجسمه ها و ظروف و لوازمی مانند اینها می توان استفاده کرد. البته لازم به ذکر است تمام این تغییرات تنها حقه های بصری است ولی تاثیر آن به حدی است که گویی جسم، تغییر ساختاری داده است
تاثیرات ناشی از نور در معماری داخلی یک فضا: همان طور که نور در تغییر ساختار ظاهری اشیا به لحاظ دیداری موثر است در تغییر شرایط ظاهری یک محیط و ویژگی های معماری آن نیز می تواند نقش بسزایی داشته باشد که به پاره ای از آنها در ذیل اشاره می کنیم.
الف- تغییر وسعت محیط: شما می توانید به وسیله نور، فضایی را وسیع تر و یا کوچک تر نمایش دهید. برای این منظور کافی است نورپردازی ها را بر روی دیوارها و کنج های محیط انجام دهید. به این ترتیب اطراف محیط روشن تر از مرکز شده و بزرگتر جلوه می کند. حال آنکه به عنوان مثال اگر در نورپردازی یک اتاق نشیمن تنها به منبع نورزایی برای روشن کردن منطقه ای کوچک در محدوده مبلمان بسنده کنیم، دامنه دید افراد محدود شده و در نتیجه فضاحتی کوچکتر از آنچه هست به نظر می آید.


رنگ
رنگ یکی از جالب ترین جنبه های دکوراسیون است. طراحان دکوراسیون امروزی تقریباً همه قوانین سابق در ارتباط با استفاده از رنگ های گوناگون و ترکیب آنها با یکدیگر را در هم شکسته اند و امروز هر رنگی را می توان در دکوراسیون منزل به کار برد. دیگر مرزها و محدویت های گذشته در کاربرد رنگ ها در دکوراسیون رعایت نمی شوند و شاید به همین دلیل انتخاب مجموعه رنگی دلخواه برای دکوراسیون یک خانه مشکل تر شده باشد..انتخاب رنگِ مناسب برای پوشش دیوارها اولین قدم در طراحی رنگی برای دکوراسیون هر اتاق است ؛ اما شاید یافتن رنگ های متناسب با آن برای دیگر اجزای دکوراسیون کمی مشکل تر به نظر برسد. استفاده از چرخه رنگ، روشی مطمئن برای یافتن رنگ های متناسب با رنگ مورد نظر ماست. چرخه رنگ متشکل از دوازده رنگ است که سه رنگ قرمز، زرد و آبی در آن رنگ های اولیه و رنگ های میان آنها به عنوان رنگ های ثانویه شناخته می شوند. هر رنگ در این چرخه می تواند با رنگ های کناری خود که رنگ های هم خانواده اش محسوب می شوند و همچنین رنگ مقابلش که رنگ مکمل آن است به خوبی ترکیب شده نتیجه ای زیبا و موزون بیافریند. استفاده از رنگ های هم خانواده که در چرخه رنگ در کنار هم قرار گرفته و به اصطلاح همسایه هستند ترکیبی ملایم و هماهنگ را ایجاد می کند که نگاه بیننده را به راحتی از یکی به دیگری رهنمون می شود. استفاده از یک رنگ با میزان کمی از رنگ مکمل آن چنانچه به درستی و در اندازه های صحیح صورت گرفته باشد نتیجه ای درخشان و چشمگیر می آفریند و بر جذابیت مجموعه رنگی حاضر می افزاید و مانع غالب شدن کامل یک رنگ بر فضای اتاق می شود
رنگ های آکسان: رنگ های تند و درخشانی که برای زنده کردن و انرژی بخشیدن به یک مجموعه رنگی به آن اضافه می شوند، مانند رنگ صورتی تند چند کوسن و یک جفت شمع در یک اتاق نشیمن که با خانواده رنگ کرم رنگ آمیزی شده است.
رنگ زمینه: رنگ زمینه رنگی است که در بزرگ ترین سطوح و به بیشترین میزان در یک فضا مورد استفاده قرار گرفته است مانند رنگ دیوارهای یک اتاق. رنگ زمینه ، اغلب به عنوان پس زمینه ای برای سایر رنگ های به کار رفته در اتاق مورد استفاده قرار می گیرد و سایر رنگ ها مانند رنگ های آکسان یا متضاد را در خود جای می دهد.
رنگ های متضاد: این رنگ ها در کنار هم تاثیری چشمگیر بر بیننده باقی می گذارند چنان که حتی پس از بستن چشم ها این تاثیر تا مدت کوتاهی در ذهن بیننده باقی می ماند.
رنگ های سرد: این رنگ ها حاوی مقدار زیادی رنگ آبی هستند، به عنوان مثال خاکستری هایی که شامل مقداری رنگ آبی باشند احساس سردی و سرما را در شما ایجاد می کنند در حالی که خاکستری حاوی قرمز یا بنفش قرمز حس گرما را در بیننده القا می کنند و ویژگی دیگری خواهند داشت.
رنگ های مکمل: این رنگ ها که در چرخه رنگ در برابر یکدیگر قرار دارند در کنار هم نمایی چشمگیر و متعادل می آفرینند. این رنگ ها هرگز از یک خانواده نیستند و حداکثر تفاوت را با یکدیگر دارند. به عنوان مثال می توان چند کوسن نارنجی تند را در زمینه ای از رنگ آبی نمونه بارزی از این ترکیب در نظر گرفت.
رنگ های غالب: رنگ غالب همیشه رنگی که در بزرگترین سطوح و به بیشترین میزان در مجموعه ای به کار رفته ، نیست بلکه رنگی است که بیش از بقیه رنگ ها نظر را به خود جلب می کند.
یک خانواده رنگی: شامل مجموعه ای از رنگ ها می شود که به نوعی با یکدیگر مرتبط هستند برای مثال خانواده آبی شامل مجموعه ای از رنگ های آبی است که از یک سو با آبی سبزها شروع می شود و از سوی دیگر به رنگ های آبی بنفش ختم می شود. خانواده قهوه ای از رنگ قهوه ای و قهوه ای خاکستری تا پرده های نارنجی و قرمز را شامل می شود.
رنگ های گرم: این رنگ ها محتوی مقدار قابل ملاحظه ای قرمز هستند. حتی برخی از آبی ها نیز ممکن است به واسطه وجود مقداری قرمز در آنها در این مجموعه جای بگیرند.
رنگ های هم پرده: اینها رنگ هایی هستند مانند رنگ زرد پررنگ و آبی پررنگ ، این رنگ ها لزوماً از یک خانواده نیستند بلکه هر دو دارای میزان مساوی از رنگ قرمز یا آبی هستند و هیچ یک بر دیگری غلبه نمی یابند.
معماری داخلی، مجموعه دانش، فن و هنری است که با عناصر وابسته و مرتبط از قبیل فرم، رنگ، بافت و ... سعی در بهینه سازی فضاها و دستیابی به کارایی و کارکرد مناسب در کنار زیبایی معانی و معناها دارد. هدف معماری داخلی، بهبود عملکرد فیزیکی و روانی فضا برای راحت سازی زندگی در آن است. رنگها می توانند به شیوه های مختلف، تاثیرهایی بنیادین در زندگی بر جای گذارند و هر کدام به سبب ویژگی های شیمیایی و روانشناسانه ای که دارا هستند، منبع مهمی از انرژی، به شمار می روند. انتخاب رنگ در معماری داخلی رویکردهای مختلفی را در طراحی ایجاد می کند و بیشتر از هر عامل مستقل دیگری می تواند فضای کسالت بار و یکنواخت محیط داخل را به مکانی دلنشین و روح بخش مبدل سازد. با توجه به رسالت اصلی یک کتابخانه که ایجاد شرایطی مطلوب برای ترغیب افراد به علم آموزی است، این مقاله بر آن است تا با استفاده از روش تحقیق پیمایشی - تحلیلی و از طریق چک لیست محقق ساخته و بر


دانلود با لینک مستقیم


پاورپوینت-اصول و راهکارهای تزئینات داخلی در معماری - در 80 اسلاید-powerpoin-ppt