فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فی توو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پروژه جمع آوری احادیث دارای صفتهای برتر

اختصاصی از فی توو دانلود پروژه جمع آوری احادیث دارای صفتهای برتر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پروژه جمع آوری احادیث دارای صفتهای برتر


دانلود پروژه جمع آوری احادیث دارای صفتهای برتر

 امام پنجم محمد بن على باقر فرمود از رسول خدا «ص» پرسیدند از بهترین بندگان خدا، فرمود آنهایند که چون خوش رفتارى کنند خرم گردند و چون بد کردارى کنند آمرزش جویند و چون عطا در یابند شکر گزارند و چون گرفتار شوند شکیبا باشند و چون خشم گیرند درگذرند.

أمالی الصدوق         12    المجلس الثالث‏
أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِیِّ بْنِ یَحْیَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَکْرِ بْنُ نَافِعٍ قَالَ حَدَّثَنَا أُمَیَّةُ بْنُ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِیُّ بْنُ زَیْدٍ عَنْ عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ قَالَ سَمِعْتُ أَبِی یُحَدِّثُ عَنْ أَبِیهِ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یَقُولُ یَا عَلِیُّ وَ الَّذِی فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّکَ لَأَفْضَلُ الخلیفة [الْخَلِیقَةِ بَعْدِی یَا عَلِیُّ أَنْتَ وَصِیِّی وَ إِمَامُ أُمَّتِی مَنْ أَطَاعَکَ أَطَاعَنِی وَ مَنْ عَصَاکَ عَصَانِی


امالى شیخ صدوق-ترجمه کمره‏اى    متن    12    مجلس سوم‏
 امیر المؤمنین على بن ابى طالب فرمود که شنیدم رسول خدا «ص» میفرمود اى على سوگند بدان که دانه شکافت و جاندار آفرید براستى تو بهترین خلیفه‏اى بعد از من اى على تو وصى من و امام امت منى هر که تو را فرمانبرد مرا فرمانبرد و هر که تو را نافرمانى کرد مرا نافرمانى کرده.
أمالی الصدوق         35    المجلس التاسع‏
 أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع قَالَ أَنَا حُجَّةُ اللَّهِ وَ أَنَا خَلِیفَةُ اللَّهِ وَ أَنَا صِرَاطُ اللَّهِ وَ أَنَا بَابُ اللَّهِ وَ أَنَا خَازِنُ عِلْمِ اللَّهِ وَ أَنَا الْمُؤْتَمَنُ عَلَى سِرِّ اللَّهِ وَ أَنَا إِمَامُ الْبَرِّیَّةِ بَعْدَ خَیْرِ الْخَلِیقَةِ مُحَمَّدٍ نَبِیِّ الرَّحْمَةِ
امالى شیخ صدوق-ترجمه کمره‏اى    متن    35    مجلس نهم‏
  امیر المؤمنین فرمود منم حجت اللَّه خلیفة اللَّه باب اللَّه منم خزانه دار علم خدا و امین سر خدا منم امام خلق پس از بهترین مردم محمد نبى رحمت «ص». امیر المؤمنین فرمود در قبا حضور پیغمبر رسیدم و چند تن از اصحابش شرف حضور داشتند

 

 

شامل 80 صفحه فایل word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود پروژه جمع آوری احادیث دارای صفتهای برتر

احادیث تهمت

اختصاصی از فی توو احادیث تهمت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث تهمت


احادیث تهمت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

 تعداد صفحه:48

 

داستان اِفک یا ((حدیث اِفک )) یعنى تهمت زدن به یکى از همسران پیامبر، معروف است . و ماجراى آن در سوره نور به تفصیل آمده است . آیات مربوط به این ماجرا از آیه یازده آغاز و تا 26 پایان مى یابد.
تفاسیر و احادیث و تواریخ اسلامى راجع به زنى که مورد تهمت قرار گرفته است دو نظر دارند:
1 -
عموم مفسران و محدثان و مورّخان عامه نوشته اند: وى عایشه دختر ابوبکر بوده است . این نظر هم بر اساس حدیثى است که راوى آن خود عایشه است ، به شرحى که خواهد آمد. بعضى از تفاسیر و تواریخ شیعه نیز بر اثر عدم توجه ، همین نظر را اظهار داشته اند.
2 -
بیشتر تفاسیر شیعه نوشته اند که ماجراى ((اِفک )) از تهمت زدن عایشه به ((ماریه )) همسر مصرى پیغمبر ناشى شده است .
اینک نخست به شرح نظریه اول مى پردازیم ، آنگاه نظر خود را درباره نظریه دوم ابراز مى داریم .
عایشه مى گوید: رسم پیغمبر این بود که هر گاه مى خواست به سفر برود، قرعه مى انداخت و به حکم قرعه یکى از همسران خود را همراه مى برد.در غزوه ((بنى مُصطلق ))قرعه به نام من اصابت کردومن همراه پیغمبربودم .
پس از خاتمه جنگ و شکست دشمن ، در یکى از منازل میان راه مدینه ، شب هنگام چون کاروان ما خواست حرکت کند، من براى قضاى حاجت به نقطه اى رفتم و چون برگشتم دیدم گردنبندم نیست . به نقطه اى که رفته بودم بازگشتم تا آن را بیابم . وقتى به محل اقامت کاروان مراجعت کردم دیدم قافله حرکت کرده است و به تصور اینکه من در محمل هستم ، آن را برداشته و به شتر بسته و رفته اند.
در آن هنگام یکى از اعراب بادیه به من نزدیک شد و چون مرا شناخت شترش را خوابانید و مرا سوار کرد وبه قافله رسانید. همین معنا موجب شد که منافقان سروصدا به راه اندازند و پیغمبر مرا به خانه پدرم بفرستد و حتى در صدد طلاق من بر آید تا اینکه آیات ((اِفک )) نازل شد و خدا مرا از تهمتى که زده بودند تبرئه کرد و نظر پیغمبر نسبت به من عوض شد!
این خلاصه داستان افک و نزول شانزده آیه سوره نور به روایت عایشه است . اگر داستان این بوده است که عایشه مى گوید، چندین اشکال در این حدیث به نظر مى رسد که باید براى آن پاسخى منظور داشت :
1 -
آیا پیغمبر اجازه داده که زن جوانش شب هنگام بدون اطلاع او از میان جمعیت خارج شود و تنها به نقطه تاریک و دورى از بیابان رود؟
2 -
آیا پیغمبر این قدر نسبت به ناموس خود (نَعُوذُ بِاللّهِ) سهل انگار بوده است که موقع کوچ کردن نداند همسرش در محمل هست یا جا مانده تا اینکه عربى او را بیابد و سوار کند و بیاورد و به کاروان برساند؟!
3 -
آیا پیغمبر تا آنجا بى خبر بوده که نداند تهمت منافقان ، راست است یا دروغ تا اینکه ((آیات افک )) نازل شود و یقین کند که سخن منافقان تهمت بوده است و عایشه تبرئه شود و باردیگر او را بپذیرد و به خانه برگرداند؟
4 -
آیا براى پیغمبر روا و جایز است که بر اساس شایعه سازى منافقان ، زن جوانش را از خود براند و نسبت به او سوءظن پیدا کند و باعث شود که شخصیت و آبروى او و خودش لکه دار گردد؟!
اینها نقاط مبهمى است که به طور آشکار در حدیث افک عایشه دیده مى شود و قبول آن ماجرا از زبان عایشه را مورد تردید قرار مى دهد.
آنچه در احادیث معتبر شیعه راجع به ((حدیث افک )) آمده است ، به خوبى مى رساند که موضوع چیز دیگرى بوده است و با توجه به آن هیچیک از این اشکالات مورد پیدا نمى کند.
آنچه شیعه در این خصوص روایت کرده این است که روزى پیغمبر اکرم ، کودک خردسالش ((ابراهیم )) را که از همسر مصرى خود ((ماریه )) داشت به عایشه نشان داد و فرمود: ((ببین چقدر شبیه من است )).
عایشه گفت : نه ! نمى بینم که شباهتى به شما داشته باشد!!
عایشه مى خواست به ((ماریه )) از این راه تهمت بزند. چون او پس از خدیجه تنها زنى بود که از پیغمبر بچه آورده بود و عایشه تنها دخترى که به عقدپیغمبر درآمده بود،نمى توانست شاهداین منظره باشد و آن راتحمل کند.
خود وى مى گوید: حالتى که در این مواقع به هر زنى دست مى دهد، بر من عارض شد.
ولى به گفته علامه فقید سید عبدالحسین شرف الدین عاملى : ((خداوند، ابراهیم و مادرش ماریه را به دست امیرالمؤ منین علیه السّلام از این اتهام تبرئه کرد)).
حاکم نیشابورى داستان آن را در حدیث صحیح ((مستدرک )) و ذَهَبى در ((تلخیص )) به نقل از خود عایشه آورده اند. نگاه کنید به جلد چهارم مستدرک و تلخیص آن ، صفحه 39 و تعجب کنید.(93)
بارى ، بنابرآنچه در حدیث افک راجع به سوءنظر و حسد عایشه نسبت به ماریه همسر دیگر پیغمبر دیده مى شود این است که چون او نمى توانست خود را فاقد اولاد ببیند و بچه هوو را در بغل پیغمبر مشاهده کند، لذا به هووى خود تهمت زد و کسان خود و دیگران را نیز با خود همدست کرد و آن سرو صدا را به راه انداخت . خداوند آیات افک را در تبرئه ماریه از تهمت عایشه نازل فرمود و منافقان را تخطئه کرد که درست به عکس منظور عایشه نتیجه مى دهد؛ زیرا:
اولا :
خداوند ماریه را تبرئه کرده است نه عایشه .
ثانیا :
عایشه بود که ماریه را مورد تهمت و افک قرار داد و موجب شد که منافقان ، زبان درازى کنند و سروصدا به راه بیندازند.
ثالثا :
آیات افک در نکوهش عایشه و تخطئه او نازل شده است ، نه براى دفاع از وى و آن داستان نامناسب .
رابعا :
باتوجه به این واقعیت کاملا پیداست که عایشه خواسته است با جعل آن حدیث کذایى ، مسیر نزول آیات افک را منحرف سازد و آن را به نفع خود متمایل کند که چون در آن ایام حکومت تعلق به پدر او داشت ، توانست این کار را عملى سازد و تخطئه خود را به صورت تبرئه خویش در آورد، اما در مورد دیگر جلوه گر سازد.
اینک ترجمه آیات افک ، که عینا از نظر خوانندگان محترم مى گذرد:
((
کسانى که تهمت (به ماریه ) زدند، گروهى از شما مسلمانان (اما منافق ) هستند.
(
اى مسلمانان راستین )گمان نکنید که این تهمت ، شما را دچار شرّ کند بلکه سرانجام به نفع شما خواهد بود
(
و منافقان شناخته مى شوند) هر یک از آنان که تهمت زده اند،گناه آن را خواهند برد
و کسى که بیشترین تهمت را به عهده گرفت ، عذابى بزرگ خواهددید)).
((
چرا وقتى آن تهمت را شنیدید، مردان و زنان با ایمان درباره خود گمان نیک بردند و فقط گفتند: این تهمتى آشکار است (که منافقان زده اند)؟)).
((
چرا وقتى منافقان این تهمت را زدند، چهار شاهد براى اثبات آن نیاوردند؟ وقتى گواهانى نیاوردند، نزد خداوند دروغگو خواهند بود)).
((
اگر تفضل خدا و رحمت او در دنیا و آخرت بر شما اهل ایمان نبود، در این سخنان و تهمتها که در آن فرورفته اید (و به زبان مى آورید) عذابى بزرگ به شما مى رسید)).
((
زیرا شما آن سخنان را با زبانهاى خود تلقى کرده و چیزى را که علم به آن ندارید با دهانهاى خود مى گویید و مى پندارید که کار آسانى است ، در صورتى که نزد خدا بزرگ است )).
((
چرا وقتى آن را شنیدید گفتید: ما را نمى رسد که این سخنان را به زبان آوریم ، اى خداى سبحان این تهمتى بزرگ است ؟)).
((
خدا شما را پند مى دهد که هرگز به مانند آن برنگردید، اگر از اهل ایمان هستید)).
((
خدا آیات خود را براى شما بیان مى کند و خدا دانا و حکیم است )).
((
آنانکه دوست دارند کار زشت را در میان اهل ایمان شایع سازند در دنیا و آخرت عذابى دردناک خواهند داشت ، خدا مى داند و شما نمى دانید)).
((
اگر فضل و رحمت خدا نبود (عذاب خدا شما را فرو مى گرفت ) خدا مهربان و رئوف است )).
((
کسانى که زنان پارسا و بى خبر و باایمان را به زنا نسبت مى دهند، در -دنیا و آخرت نفرین شده خدایند و کیفرى بزرگ در پیش خواهند داشت)).
((
در روزى که زبانهاى آنان و دستها و پاهایشان نسبت به آنچه کرده اند گواهى مى دهند.
((
زنان پلید و فاسد میل به مردان پلید و آلوده دارند، مردان پلید هم به طرف زنان آلوده مى روند، زنان پاک خواهان مردان پاک هستند و مردان پاک هم خواستگار زنان پاکیزه مى باشند. این افراد از آنچه بدخواهان به ایشان نسبت مى دهند پیراسته اند. آنان آمرزیده اند و روزىِ بزرگى نزد خدا دارند)).

 

 

امیر مؤمنان علیـ علیه السلام ـ در این رابطه می فرماید: باید گفتار و کردار برادر دینی خود را به بهترین وجه قرار دهی مگر اینکه یقین پیدا کنی و راه توجیه (حمل بر صحت) بر تو بسته باشد. و نباید به سخن برادرت بد گمان باشی در حالیکه تو محمل خوبی برای توجیه کلام او می‌یابی.

همچنین محمد بن فضیل می‌گوید. به امام هفتم عرض کردم: بعضی از افراد موثق برای من خبر آوردند که یکی از برادران دینی دربارهی‌ من مطلبی گفته که آنرا نمی‌پسندم از او در این باره سؤال کردم، او انکار نمود تکلیف من چیست؟ حضرت فرمود: گوش و چشمت را نسبت به برادرت تکذیب کن بطوریکه اگر پنجاه عادل در نزد تو گواهی بدهند که فلانی دربارهی تو چنین مطلب نادرستی را مطرح ساخته تو باید آنان را تکذیب، و برادر ایمانی خود را تصدیق کنی و آنچه را که باعث ریختن آبروی او میشود اشاعه ندهی که در غیر این صورت از مصادیق آیهی: ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا، خواهی بود.
بنابراین مادامی که میتوانی باید قول و فعل مؤمن را حمل بر صحت، و به خیر و صلاح توجیه کنی و نباید به او بدبین و بد گمان باشی و امر او را بر فساد و بدی حمل نمائی، حتی اگر از دهان مؤمنی بوی شراب به مشامت رسید نباید به او سوء ‌ظن پیدا کنی که او شراب خورده، و مرتکب فعل حرام گشته، ‌بلکه باید محمل خوبی برای آن بیابی مثلاً بگوئی که شاید طبق تجویز پزشک به منظور مداوا و درمان نوشیده و یا فساق او را مجبور به شرب خمر کرده‌اند و یا اشتباها بجای شیشه‌ی سرکه بطری شراب را برداشته و بدهان ریخته و هنگامی که متوجه شده که شراب است بلافاصله آنرا بیرون ریخته و حتی قطره‌ای هم فرو نبرده است.

 

توجه اسلام به عواقب تهمت و اشاعه فحشا در جامعه اسلامی

 

 

 

 

خداوند در آیه 12 سوره نور می فرماید: «لولا اذ سمعتموه ظن المؤمنون و المؤمنات بانفسهم خیرا؛ چرا هنگامی که آن (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان مومن نسبت به خودشان گمان نیک نبردند». قرآن می گوید: ای مسلمانها! چرا آن وقت که شنیدید، به برادران مسلمانتان گمان بد بردید و گمان خوب نبردید؟ اگر چنین می گفت یک مطلب ساده ای گفته بود. ولی قرآن همین مطلب را با بیان دیگر می گوید، نمی گوید ( چرا به برادران مؤمن و خواهران مؤمنتان گمان بد بردید؟ می گوید چرا به خودتان گمان بد بردید؟ یعنی توجه داشته باشید، شما یک پیکرید، شما به قول مولوی نفس واحد هستید: " مؤمنان هستند نفس واحده " . همه مسلمانها و مؤمنین باید اینطور حساب کنند که اعضای یک پیکرند، اگر تهمتی به یک مؤمن زده می شود آن را به خودشان تلقی کنند. این یک نکته که به جای اینکه بگوید چرا به برادران مؤمن گمان خیر نبردید می گوید چرا به خودتان گمان خیر نبردید، یعنی مسلمان " من " و " او " نباید داشته باشد، مسلمان باید بداند عرض برادر مسلمان عرض اوست، آبروی برادر مسلمان آبروی خودش است.

نمی گوید چرا " شما " به خودتان گمان خوب نبردید؟ می گوید: چرا " مؤمنین و مؤمنات " به خودشان گمان خوب نبردند؟ اولا زن و مرد را با هم ذکر می کند، یعنی زن و مرد ندارد و ثانیا کلمه " ایمان " را دخالت می دهد، می خواهد بگوید ایمان ملاک وحدت و اتحاد است، مؤمنان از آن جهت که مؤمن هستند نفس واحد هستند، یعنی ملاک وحدت و اتحاد را هم بیان می کند. در واقع می خواهد بگوید: ای مردان مؤمن و ای زنان مؤمن، آیا اگر به شما چنین تهمتی زده بودند حاضر بودید تهمتی را که به خودتان زده اند بازگو کنید، هر جا بنشینید بگویید به من چنین تهمتی زده اند و درباره من چنین حرفی می زنند؟ هیچ وقت درباره خودتان چنین حرفی می گفتید؟ چطور اگر درباره شما حرفی بزنند خودتان می فهمید که باید سکوت کنید و حرف بدی را که مردم برای شما جعل کرده اند دیگر خودتان اشاعه نمی دهید، ولی وقتی که درباره برادران و خواهران مؤمن خودتان حرفی را می شنوید، همان کاری را که درباره خودتان می کنید درباره آنها نمی کنید؟  آن وقتی که شنیدید، چرا مؤمنین گمان خوب درباره خودشان نبردند؟ چرا همان جا که شنیدند نگفتند این یک دروغ بزرگ است؟ قرآن می گوید: شما روز اول باید می گفتید «هذا افک مبین؛ این تهمتی آشکار است». پس بعد از این آگاه باشید این افکها که در میان شما جعل می شود، فورا بگویید «هذا افک مبین».

«لولا جاؤا علیه باربعه شهداء فاذ لم یأتوا بالشهداء فاولئک عند الله هم الکاذبون؛ چرا بر آن ادعا چهار شاهد نیاوردند؟ پس حالا که شاهدان را نیاوردند، اینان خود در پیشگاه خدا دروغگویند» (نور 13 ). شما در کارتان قانون و حساب دارید. اسلام برای شما وظیفه معین کرده، شرعا وظیفه دارید که هر تهمتی نسبت به یک مسلمان شنیدید مادامی که بینه شرعی اقامه نشده است، بگویید دروغ است، در نزد خدا دروغ است. مقصود از جمله "در نزد خدا دروغ است" این است که در قانون الهی دروغ است. تکلیف بسیار روشنی است. بعد از این ما باید بدانیم اگر فردی درباره فردی یا درباره مؤسسه ای حرفی زد ما چه وظیفه ای داریم. آیا وظیفه داریم سکوت کنیم؟ آیا وظیفه داریم حتی بگوییم " ما که نمی دانیم، خدا عالم است؟ من چه می دانم، شاید باشد شاید نباشد؟"، آیا وظیفه داریم در مجالس نقل کنیم، بگوییم چنین چیزی می گویند؟ وظیفه مان چیست؟

مادامی که بینه شرعی اقامه نشده است و مادامی که شرعا بر ما ثابت نشده، باید بگوییم دروغ است. فقط وقتی که شرعا ثابت شد و یقین پیدا کردیم مثلا در مورد زنا چهار شاهد عادل و در مورد غیر زنا دو شاهد عادل شهادت دادند، به چشم خودمان دیدیم یا به گوش خودمان شنیدیم ( این بینه شرعی است ) آن گاه وظیفه دیگری داریم. مادامی که بینه شرعی نیست، نه حق داریم بازگو کنیم نه حق داریم بگوییم " نمی دانیم " یا بگوییم " شاید هست، شاید نیست " و نه حق داریم سکوت کنیم، بلکه وظیفه داریم بگوییم دروغ است. هر وقت شرعا ثابت شد، آن وقت وظیفه ما مبارزه کردن است.

البته در هر موردی یک وظیفه ای داریم. در بعضی از مسائل باید ما مبارزه کنیم، در بعضی مسائل حاکم شرعی باید وظیفه اش را انجام بدهد، مثل مورد زنا. قرآن می گوید: شما ای مسلمین، شما هم با این زبان به زبان کردن، دهان به دهان کردن، گناه بزرگی مرتکب شدید، ولی خدا از این گناهان می گذرد و گذشت. متوجه باشید که بعد از این دیگر این کار را نکنید. «و لولا فضل الله علیکم و رحمته فی الدنیا و الآخرة؛ اگر نبود برای شما مسلمانها رحمت الهی در دنیا و در آخرت»، «لمسکم فیما افضتم فیه عذاب عظیم؛ قطعا به (سزای) بهتانی که وارد آن شدید، به شما عذابی بزرگ می رسید» (نور/14). فقط لطف خدا جلوی عذاب دنیا و آخرت را گرفت. پس متوجه باشید، دیگر چنین کاری نکنید. کدام گناه و افاضه؟ در چه چیزی ما فرو رفته بودیم و غور می کردیم و حرفش را می زدیم؟

«اذ تلقونه بالسنتکم؛ آنگاه که به زبان خودتان تلقی می کردید»، یعنی زبان به زبان در میان شما می گشت «و تقولون بافواهکم ما لیس لکم به علم؛ و خبری را که بدان علم نداشتید دهان به دهان می گفتید»، «و تحسبونه هینا؛ خیال می کردید یک امر کوچکی است»، اما «و هو عند الله عظیم؛ و حال آنکه این در نزد خدا خیلی بزرگ است» (نور/ 15).

صحبت آبروی مسلمین است و اینجا مخصوصا آبروی پیغمبر است. چرا آن وقتی که شنیدید، نگفتید که ما حق نداریم در این باره حرف بزنیم، حق نداریم این را بازگو کنیم؟ ( بلکه گفتیم باید منفی سخن بگوییم، یعنی اگر کسی گفت، ما بگوییم دروغ است. نه تنها مثبت حرف نزنیم و خودش را پخش نکنیم، بلکه باید منفی حرف بزنیم، یعنی در جواب دیگران بگوییم دروغ است. (این را در جمله دوم می فرماید) باید می گفتید: «ما یکون لنا ان نتکلم بهذا؛ برای ما چنین حقی نیست که در این باره سخنی بگوییم»، بلکه «سبحانک هذا بهتان عظیم؛ باید بگویم سبحان الله، این یک بهتان و دروغ بسیار بزرگ است» (نور/ 16). «یعظکم الله ان تعودوا لمثله ابدا؛ خدا شما را اندرز می دهد که دیگر هیچ گاه، نظیر آن را تکرار نکنید» ( نور/ 17 )، تا دامنه قیامت متوجه باشید که دیگر ابزار دست یک جمعیت نشوید، دروغهای دشمنان را علیه خودتان اشاعه ندهید. «و یبین الله لکم الایات و الله علیم حکیم؛ خدا اینطور آیات خودش را برای مصلحت شما بیان می کند، خدا همه چیز را می داند (نور/ 18)، از خفایا آگاه است و حکیم است و بر اساس حکمتش این آیات را برای شما نازل فرموده است.

حدیثی در کتب حدیث هست که مضمون آن این است که هر وقت اهل بدعت را دیدید با آنها مبارزه کنید. " بدعت " یعنی کسی در دین خدا چیزی را وارد کند که از دین نیست، از پیش خود چیزی را جعل کند که مربوط به دین نیست. همه وظیفه دارند که با بدعت مبارزه کنند. قرآن برای کسانی که بهتان می بندند و تهمت می زنند وعده عذاب داده است.

آیه بعد این است: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم فی الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لا تعلمون ، و لولا فضل الله علیکم و رحمته و ان الله رؤف رحیم ، یا ایها الذین امنوا لا تتبعوا خطوات الشیطان و من یتبع خطوات الشیطان فانه یامر بالفحشاء و المنکر و لولا فضل الله علیکم و رحمته ما زکی منکم من احد ابدا و لکن الله یزکی من یشاء و الله سمیع علیم، کسانی که دوست دارند زشتکاری در حق مومنان شایع شود، برای آنها در دنیا و آخرت عذابی پردرد خواهد بود و خدا می داند و شما نمی دانید. و اگر فضل و رحمت خدا بر شما نبود، و این که خدا رئوف و مهربان است (هلاک می شدید)، ای کسانی که ایمان آورده اید! از گام های شیطان پیروی نکنید و هرکس پیروی گام های شیطان کند، (بداند که ) او قطعا به فحشا و منکر امر می کند. و اگر فضل خدا و رحمتش بر شما نبود، هرگز کسی از شما پاک نمی شد، ولی خداست که هر کس را بخواهد پاک می گرداند، و خدا شنوا و داناست» (نور/ 19 تا 21).

«برای کسانی که دوست دارند فحشا در میان اهل ایمان شایع شود عذاب دردناکی آماده شده است». این آیه از آن آیه هایی است که دو معنی دارد و هر دو معنایش هم درست است. دنباله همین مطلب است و تأکید بیشتری درباره اینکه مؤمنین مسلمانان بلندگوی اشاعه حرفهای بد و زشت علیه خودشان نباشند. قرآن کریم تکیه فراوانی روی این مسأله دارد که جو جامعه اسلامی نباید جو تهمت و بهتان و افترا و بد گویی باشد. مردم مسلمان موظفند که هر وقت چیزی در مورد برادران و خواهران مسلمان خود شنیدند، مادامی که به سرحد یقین قطعی نه ظن و گمان نرسیده اند که جای شک و شبهه نباشد، و یا بینه شرعی اقامه نشده است، آنچه می شنوند، به اصطلاح معروف " از این گوش بشنوند و از گوش دیگر بیرون کنند" و به تعبیر دیگر همانجا که می شنوند دفن کنند، و حتی به صورت اینکه " من شنیدم " هم نقل نکنند، نه تنها به صورت یک امر قطعی نقل نکنند، حتی اینطور هم نگویند که من چنین چیزی شنیده ام. همین گفتن " شنیدم " هم " پخش " است و اسلام از پخش این نوع خبرهای کثیف و ناپاک و آلوده ناراضی است. مخصوصا یک جمله در ذیل دارد که می فرماید: «و الله یعلم و انتم لا تعلمون» می خواهد بفرماید که شما نمی دانید این جنایت، چقدر جنایت بزرگی است و طبعا هم نمی دانید که عقوبت این جنایت چقدر بزرگ است.

اسلام می خواهد که محیط و جو جامعه اسلامی بر اساس اعتماد متقابل و حسن ظن و ظن خیر و بر اساس خوب گویی باشد نه براساس بی اعتمادی و بدگمانی و بدگویی و به همین جهت اسلام غیبت را آنچنان حرام بزرگی دانسته است که تعبیر قرآن این است: «و لا یغتب بعضکم بعضا أیحب احدکم ان یأکل لحم اخیه میتا؛ و کسی از شما غیبت دیگری نکند، آیا کسی از شما دوست دارد گوشت برادر مرده اش را بخورد؟» (حجرات ، 12). روی همین اساس است که قرآن با بیانات گوناگون، این مطلب را تأکید و تکرار می کند. از آن جمله همین آیه سوره نور است. یکی از گناهان بسیار بزرگ که قرآن وعده " عذاب الیم " برای آنها داده است این است که کسی یا کسانی بخواهند خود فحشا را در میان مردم رایج کنند. هستند کسانی که عملا مروج فحشا هستند، حال یا به حساب پول پرستی و یا از روی اغراض دیگری، که غالبا در عصر ما این اغراض، اغراض استعماری است، می خواهند فحشا در میان مردم زیاد شود، چرا؟ برای اینکه هیچ چیزی برای سست کردن عزیمت مردانگی مردم، به اندازه شیوع فحشا اثر ندارد.

شما اگر بخواهید فکر جوانان یک مملکت را از مسائل جدی منصرف کنید تا اینها دائما دنبال سرگرمیهای عیش و نوش باشند و هیچوقت فیلشان یاد هندوستان نکند و دنبال مسائل جدی نروند آن مسائل جدی ای که منافع استعمار را به خطر می اندازد راهش این است که هر چه دلتان می خواهد مشروب فروشی اضافه کنید، کاباره زیاد کنید، زنان هر جایی زیاد کنید، وسائل تماس بیشتر دخترها و پسرهای جوان را اضافه کنید. به همان اندازه که هروئین و تریاک نیروی جسمی و روحی طبقه جوان را تباه می کند، اراده را از مردم می گیرد و آن را سست می کند و مردانگی و احساس کرامت و شرافت را از بین می برد، به همان اندازه فحشا این کار را می کند. آمریکاییها که یک برنامه عمومی برای فاسد کردن همه دنیا دارند برنامه شان همین است: فحشا را زیاد کنید، خیالتان دیگر از ناحیه مردم راحت باشد.

قرآن درباره کسانی که برای کشتن روح، فحشا را زیاد می کنند می فرماید: «ان الذین یحبون ان تشیع الفاحشه فی الذین امنوا لهم عذاب الیم؛ آنان که دوست دارند و علاقه دارند فحشا را در میان اهل ایمان زیاد کنند خدا برایشان عذاب دردناکی آماده کرده است». چراعذاب الیم داشتن را در آیه قرآن ذکر می کند؟ برای اینکه بفهماند که چقدر این مساله از نظر اسلام حساسیت دارد! اینجا این آیه را اینطور هم می توان معنی کرد و معنی هم شده است و هر دو معنی درست است: آنان که دوست دارند که فحشا درباره اهل ایمان شایع شود. این، معنایش این نیست که خود فحشا در میان اهل ایمان شایع شود، بلکه نسبت فحشا درباره اهل ایمان شایع شود، یعنی کسانی که دوست دارند عرض اهل ایمان را لکه دار کنند. یک عده مردم، به اصطلاح روانشناسی امروز " عقده " دارند، هر جا که یک کسی را می بینند که در میان مردم یک وجهه ای و حیثیتی دارد، برای اینکه به این اشخاص حسادت می برند، همت و عرضه هم ندارند که خودشان را جلو بیندازند، فورا به این فکر می افتند که یک شایعه ای درباره او درست کنند. می گویند ما که نمی توانیم به او برسیم پس او را پایین بیاوریم. چگونه این کار را انجام می دهند؟ با یک عملی در منتهای نامردی و آن اینکه یک شایعه ای علیه او بسازند و یک تهمتی به او بزنند. آنقدر این گناه بزرگ است که خدا می داند!

پیغمبر اکرم ( ص ) یک وقت در حضور اصحاب فرمود: «الا اخبرکم بشر الناس» آیا به شما خبر ندهم که بدترین مردم کیست؟ گفتند: «بلی یا رسول الله». فرمود: بدترین مردم آن کسی است که خیر خودش را از دیگران منع می کند و هر چه دارد تنها برای خودش می خواهد. آن هایی که حاضر بودند، گمان کردند با این مقدمه دیگر بدتر از این افراد کسی نیست. یک وقت فرمود: آیا می خواهید به شما بگویم از این بدتر کیست؟ صنف دیگری را ذکر فرمود. اصحاب گفتند: خیال کردیم بدتر از این گروه دوم دیگر کسی نیست. بعد

اشتراک بگذارید:


پرداخت اینترنتی - دانلود سریع - اطمینان از خرید

پرداخت و دانلود

مبلغ قابل پرداخت 3,420 تومان
(شامل 5% تخفیف)
مبلغ بدون تخفیف: 3,600 تومان
عملیات پرداخت با همکاری بانک انجام می شود
توجه: خرید کمتر از 5000 تومان مشتری گرامی ، برخی بانک ها از جمله بانک ملی اجازه خرید اینترنتی با مبلغ کمتر از 5000 تومان را نمی دهند باتوجه به قیمت این محصول اگر در پرداخت مشکلی داشتید از کارت سایر بانک ها برای پرداخت استفاده کنید.

درصورتیکه برای خرید اینترنتی نیاز به راهنمایی دارید اینجا کلیک کنید


فایل هایی که پس از پرداخت می توانید دانلود کنید

نام فایلحجم فایل
tohmat_411753_3748.zip34.5k





راهنمای تکمیل پرسشنامه خانوار در سامانه اینترنتی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 95

راهنمای تکمیل پرسشنامه خانوار در سامانه اینترنتی سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 95 این راهنما به منظور آشنایی شما با نحوه ی تکمیل سؤالات پرسشنامه تهیه شده است. خواهشمند است قبل از پاسخ به سؤالات مطالب آن را به دقت مطالعه فرمایید . در صفحه اول سامانه، پرسشنامه سرشماری و سؤالات متداول برای آشنایی و بهره برداری لازم قرار داده شده است ، پس از مطالعه دقیق، دکمه تأیید و ادامه را انتخاب نمایید. ...

توضیحات بیشتر - دانلود 3,600 تومان 3,420 تومان 5% تخفیف

راهنمای تصویری و گام به گام ایجاد محصول در سایت فایل سل(مثل همین فروشگاه)

راهنمای تصویری و گام به گام ایجاد محصول در  سایت فایل سل(مثل همین فروشگاه) لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب* فرمت فایل: pdf تعداد صفحه: 10   شما در این فایل pdf موارد زیر را فرا خواهید گرفت: راهنمای : 1- ایجاد محصول جدید 2- آپلود فایل 3- ویرایش محصول 4- نحوه ی زیپ کردن فایل ...

توضیحات بیشتر - دانلود 3,600 تومان

راز موفقیت و کسب درآمد میلیونی آقای درباغی از ایجاد فروشگاه رایگان فایل مثل همین فروشگاه

راز موفقیت و کسب درآمد میلیونی آقای درباغی از ایجاد فروشگاه رایگان فایل مثل همین فروشگاه «بسمه تعالی»     آقای درباغی هستم و دو ماه است که در اینترنت بخصوص فروش فایل مشغول به فعالیت هستم. باور نمیکنید تا الان خودم فقط دارم کارها رو مدیریت میکنم و هیچ فعالیت سختی مثل آپلود فایل و نشستن روزانه حتی 2 ساعت هم به این کار اختصاص نمیدهم.مثل یک مدیر شرکت بزرگ   * شما با خرید مبلغ فقط 7600 تومان  کل این راز را دریافت خواهید کرد * و از این پس ماهانه حقو ...

توضیحات بیشتر - دانلود 5,300 تومان

پکیج آموزش کسب درآمد میلیونی از فروش فایل

پکیج آموزش کسب درآمد میلیونی از فروش فایل آموزش کسب درآمد میلیونی از فروش فایل   با سلام و عرض ادب مدیر سایت شاپ فایل 95  هستم بالاترین هدف من واسه زدن این وبلاگ بیشتر واسه آموزش کسب درآمد از اینترنت برای شما هست که شاید شما توی هیچ سایتی همچین مطلبی رو پیدا نکنید حتی در سایت هایی که بسته های کسب درآمد برای فروش میگزارند و با قیمت های خیلی بالایی به فروش میرسانند همچین سایت هایی که بسته های کسب درآمد به فروش میرسانند بیشترشا ...

توضیحات بیشتر - دانلود 3,400 تومان

آخرین محصولات فروشگاه

محبوبترین محصولات

نظرسنجی

قیمت های محصولات فروشگاه را چگونه میبینید؟

دانلود با لینک مستقیم


احادیث تهمت

احادیث امام موسی کاظم

اختصاصی از فی توو احادیث امام موسی کاظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث امام موسی کاظم


احادیث امام موسی کاظم

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:16

احادیث امام موسی کاظم

بِسْمِ اللّهِ الرًّحْمَن ِالرَّحیِمْ

وَجَدْتُ عِلْمَ النّاسِ فى أرْبَع:

أَوَّلُها أنْ تَعْرِفَ رَبَّکَ، وَالثّانِیَةُ أنْ تَعْرِفَ ما صَنَعَ بِکَ، وَالثّالِثَةُ أنْ تَعْرِفَ ما أرادَ مِنْکَ، وَالرّبِعَةُ أنْ تَعْرِفَ ما یُخْرِجُکَ عَنْ دینِکَ.

تمام علم مردم را در چهار مورد شناسائى کرده ام:

اوّلین آنها این که پروردگار و آفریدگار خود را بشناسى و نسبت به او شناخت پیدا کنى، دوّم، این که بفهمى که از براى وجود تو و نیز براى بقاء حیات تو چه کارها و تلاش هائى صورت گرفته است ، سوّم، بدانى که براى چه آفریده شده اى و منظور چه بوده است،چهارم، معرفت پیدا کنى به آن چیزهائى که سبب مى شود از دین و اعتقادات خود منحرف شوى (یعنى راه خوشبختى و بدبختى خود را بشناسى و در جامعه چشم و گوش بسته حرکت نکنى.(

ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ إِلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

نیست بلائى که بر مؤمن وارد شود مگر آنکه به وسیله دعا سریع بر طرف مى گردد، و چنانچه دعا نکند طولانى خواهد، پس هنگامی که مصیبت و بلائى وارد شد، به درگاه خداوند دعا و تضرّع کنید.

لَیْسَ مِنْ دَواء إلاّ وَ هُوَ یُهَیِّجُ داءً، وَ لَیْسَ شَیْءٌ فِی الْبَدَنِ أنْفَعَ مِنْ إمْسَاکِ الْیَدِ إلاّ عَمّا یَحْتاجُ إلَیْهِ.

هیچ داروئى نیست مگر آنکه در اثر عوارض جنبى آن دردى دیگر را تهییج و تحریک مى نماید، و هیچ درمانى بهتر و سودمند تر از امساک و خوددارى نیست مگر در حال نیاز و ضرورت.

رَحِمَ اللهُ عَبْداً تَفَقَّهَ، عَرَفَ النّاسَ وَلایَعْرِفُونَهُ.

خداوند متعال رحمت کند بنده اى را که در مسائل دینى تفقه و تحقیق نماید (فقیه و عالم باشد) و نسبت به مردم شناخت پیدا کند، گرچه مردم او را نشناسند و قدر و منزلت او را ندانند.

إنَّ أهْلَ الاْرْضِ مَرْحُومُونَ ما یَخافُونَ، وَ أدُّوا الاْمانَةَ، وَ عَمِلُوا بِالْحَقِّ.

اهل زمین مورد رحمت )و برکت الهى (هستند، مادامى که خوف و ترس )از گناه و معصیت داشته باشند) ، اداى امانت نمایند و حقّ را دریابند و مورد عمل قرار دهند.

بِئْسَ الْعَبْدُ یَکُونُ ذاوَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ.

بد شخصى است آنکه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد، ) که در پیش رو چیزى گوید و پشت سر چیز دیگر .(

مَنِ اسْتَشارَ لَمْ یَعْدِمْ عِنْدَ الصَّوابِ مادِحاً، وَ عِنْدَالْخَطإ عاذِراً.

کسى که در امور زندگى خود )با اهل معرفت( مشورت کند، چنانچه درست و صحیح عمل کرده باشد مورد تعریف و تمجید قرار مى گیرد و اگر خطا و اشتباه کند عذرش پذیرفته است.

مَنْ لَمْ یَکُنْ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ واعِظٌ تَمَکَّنَ مِنْهُ عَدُوُّهُ ـ یعنی الشّیطان.

هر کسى عقل و تدبیرش را مورد استفاده قرار ندهد، دشمنش )یعنى، شیاطین انسى و جنّى و نیز هواهاى نفسانى) به راحتى او را مى فریبند و منحرف مى شود.

ما قُسِّمَ بَیْنَ الْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ، نَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِالْجاهِلِ.

چیزى با فضیلت تر و بهتر از عقل، بین بندگان توزیع نشده است، (تا جائیکه) خواب عاقل (هوشمند) افضل و بهتر از شب زنده دارىِ جاهل ِبى خرد است.

لا تَدْخُلُوا الْحَمّامَ عَلَى الرّیقِ، وَ لا تَدْخُلُوهُ حَتّى تُطْعِمُوا شَیْئاً.

بعد از صبحانه، بدون فاصله حمّام نروید، همچنین سعى شود با معده خالى داخل حمام نروید، بلکه حتّى الامکان قبل از رفتن به حمّام قدرى غذا بخورید.

اِیّاکَ وَ الْمِزاحَ، فَاِنَّهُ یَذْهَبُ بِنُورِ ایمانِکَ، وَ یَسْتَخِفُّ مُرُوَّتَکَ.

بر حذر باش از شوخى و مزاح ِ(بیجا( چون که نور ایمان را از بین مى برد و جوانمردى و آبرو را سبک و بى اهمیّت مى گرداند.

اللَّحْمُ یُنْبِتُ اللَّحْمَ، وَالسَّمَکُ یُذیبُ الْجَسَدَ.

خوردن گوشت، موجب روئیدن گوشت در بدن و فربهى آن مى گردد، ولى خوردن ماهى، گوشت بدن را آب و جسم را لاغر مى گرداند.

مَنْ صَدَقَ لِسانُهُ زَکى عَمَلُهُ، وَ مَنْ حَسُنَتْ نیَّتُهُ زیدَ فى رِزْقِهِ، وَ مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِإخْوانِهِ وَ أهْلِهِ مُدَّ فى عُمْرِهِ.

هر که زبانش صادق باشد اعمالش تزکیه است، هر که فکر و نیّتش نیک باشد در روزیش توسعه خواهد بود، هر که به دوستان و آشنایانش نیکى و احسان کند، عمرش طولانى خواهد شد.

اِذا ماتَ الْمُؤْمِنُ بَکَتْ عَلَیْهِ الْمَلائِکَةُ وَ بُقاعُ الاَْرضِ.

زمانى که مؤمن بمیرد، ملائکه و ممتازترین قسمتهای زمین براى او گریه مى کنند.

الْمُؤْمِنُ بِعَرْضِ کُلِّ خَیْر، لَوْ قُطِّعَ أنْمِلَةً أنْمِلَةً کانَ خَیْراً لَهُ، وَ لَوْ وَلّى شَرْقَها وَ غَرْبَها کانَ خَیْراً لَهُ.

مؤمن (همیشه، در همه حالات) در معرض خیر و سعادت خواهد بود، چنانچه (در سختى قرار گیرد و ) بندهاى بدنش قطعه قطعه گردد برایش خیر و خوشبختى است، و اگر هم تمام شرق و غرب دنیا در اختیارش قرار گیرد، نیز برایش خیر و سعادت است.

مَنْ اَرادَ أنْ یَکُونَ أقْوىَ النّاسِ فَلْیَتَوَکَّلْ علَى اللّهِ.

هرکس بخواهد (در هر جهتى) قوى ترین ِ مردم باشد باید توکّل در همه امور، بر خداوند سبحان نماید.

أداءُ الاْمانَةِ وَ الصِّدقُ یَجْلِبانِ الرِّزْقَ، وَ الْخِیانَةُ وَ الْکِذْبُ یَجْلِبانِ الْفَقْرَ وَ النِّفاقَ.

امانتدارى و راست گوئى، هر دو موجب توسعه روزى مى شوند، ولیکن خیانت در امانت و دروغگوئى موجب فلاکت و بیچارگى و سبب تیرگى دل مى باشد.

أبْلِغْ خَیْراً وَ قُلْ خَیْراً وَ لا تَکُنْ إمَّعَة.

نسبت به هم نوع خود خیر و نیکى داشته باش، و سخن خوب و مفید بگو، و خود را تابع بى تفاوت و بى مسئولیّت قرار مده.

تَفَقَّهُوا فى دینَ اللهِ، فَاِنَّ الْفِقْهَ مِفْتاحُ الْبَصیرَةِ، وَ تَمامُ الْعِبادَةِ، وَ السَّبَبُ اِلَى الْمَنازِلِ الرَفیعَةِ وَ الرُّتَبِ الْجَلیلَةِ فِى الدّینِ وَ الدّنیا.

مسائل و احکام اعتقادى و عملى دین را فرا گیرید، چون که شناخت احکام و معرفت نسبت به دستورات خداوند، کلید بینائى و بینش و اندیشه مى باشد و موجب تمامیّت کمال عبادات و اعمال مى گردد، و راه به سوى مقامات و منازل بلند مرتبه دنیا و آخرت است.

فَضْلُ الْفَقیهِ عَلَى العابِدِ کَفَضْلِ الشَّمْسِ عَلَى الْکَواکِبِ، وَ مَنْ لَمْ یَتَفَقَّهْ فى دینِهِ لَمْ یَرْضَ اللّهُ لَهُ عَمَلاً.

وَ قالَ: عَظِّمِ العالِمَ لِعِلْمِهِ وَدَعْ مُنازَعَتَهُ، وَ صَغِّرِالْجاهِلَ لِجَهْلِهِ وَلاتَطْرُدْهُ وَلکِنْ قَرِّبْهُ وَ عَلِّمْهُ.

ارزش و فضیلت فقیه بر عابد همانند فضیلت خورشید بر ستاره ها است، و کسى که در امور دین فقیه و عارف نباشد، خداوند نسبت به اعمال او راضى نخواهد بود.

و فرمود: عالِم را به جهت عملش تعظیم و احترام کن و با او منازعه منما، و اعتنائى به جاهل مکن ولى طردش هم نگردان، بلکه او را جذب نما و آنچه نمى داند تعلیمش بده.

دَخَلْتُ إلَیْهِ، فَقالَ: لا تَسْتَغْنی شیعَتُنا عَنْ أرْبَع:

خُمْرَة یُصَلِّی عَلَیْها، وَ خاتَم یَتَخَتَّمُ بِهِ، وَ سِواک یَسْتاکُ بِهِ، وَ سُبْحَة مِنْ طینِ قَبْرِ أبی عَبْدِ اللّهِ فیها ثَلاثٌ وَ ثَلاثُونَ حَبَّةً، مَتى قَلَّبَهَا ذاکِراً لِلّهِ کُتِبَ لَهُ بِکُلِّ حَبَّة أرْبَعُونَ حَسَنَةً، وَ إذا قَلَّبَها ساهِیاً یَعْبَثُ بِها کُتِبَ لَهُ عِشْرُونَ حَسَنَةً.

شیعیان و دوستان ما (در هر حال و در هر کجا که باشند) از چهار چیز نباید بى نیاز باشند:

جانمازى که بر آن نماز بخوانند، انگشترى که در دست نمایند، مسواکى که دندانهاى خود را به وسیله آن مسواک کنند، و تسبیحى از تُربت امام حسین (ع) که داراى 34 دانه باشد و به وسیله آن ذِکر گوید، که خداوند متعال در مقابل هر دانه آن چهل حَسَنِه در نامه اعمالش ثبت مى نماید، و چنانچه آن را دست گیرد بدون آن که ذِکرى و دعائى بخواند 20 حسنه به او داده مى شود.

صَلوةُ النّوافِلِ قُرْبانٌ اِلَى اللهِ لِکُلِّ مُؤمِن.

انجام نمازهاى مستحبّى، هر مؤمنى را به خداوند متعال نزدیک مى نماید.

مَثَلُ الدّنیا مَثَلُ الْحَیَّةِ، مَسُّها لَیِّنٌ وَ فى جَوْفِهَا السَّمُّ الْقاتِلِ،یَحْذَرُهَا الرِّجالُ ذَوِى الْعُقُولِ وَ یَهْوى اِلَیْهَاالصِّبْیانُ بِأیْدیهِمْ.

مَثَل دنیا همانند مار است که پوست ظاهر آن نرم و لطیف و خوشرنگ، ولى در درون آن سمّ کشنده اى است که مردان عاقل و هشیار از آن گریزانند و بچّه صفتان و بولهوسان به آن عشق می ورزند .

مَثَلُ الدُّنیا مَثَلُ ماءِالْبَحْرِ کُلَّما شَرِبَ مِنْهُ الْعطْشانُ اِزْدادَ عَطَشاً حَتّى یَقْتُلُهُ.

مَثَل دنیا (و اموال و زیورآلات و تجمّلات آن) همانند آب دریا است که انسانِ تشنه، هر چه از آن بیاشامد بیشتر تشنه مى شود و آنقدر میل مى کند تا هلاک شود.

لَیْسَ الْقَبْلَةُ عَلَى الْفَمِ اِلاّ لِلزَّوْجَةِ وَ الْوَلَدِ الصَّغیرِ.

بوسیدن لب ها و دهان (براى یکدیگر در هر حالتى) صحیح نیست مگر براى همسر و یا فرزند کوچک.

مَنْ نَظَرَ بِرَأیْهِ هَلَکَ، وَ مَنْ تَرَکَ أهْلَ بَیْتِ نَبیِّهِ ضَلَّ، وَ مَنْ تَرَکَ کِتابَ اللهِ وَ قَوْلَ نَبیِّهِ کَفَرَ.

هرکس به رأى و سلیقه خود اهمیّت دهد و در مسائل دین به آن عمل کند هلاک مى شود، و هرکس اهل بیت پیغمبر (ص) را رها کند گمراه مى گردد، و هرکس قرآن و سنّت رسول خدا (ص) را ترک کند کافر مى باشد.

إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ النَّوّامَ، إنَّ اللهَ لَیُبْغِضُ الْعَبْدَ الْفارِغَ.

همانا خداوند دشمن دارد آن بنده اى را که زیاد بخوابد، و دشمن دارد آن بنده اى را که بیکار باشد.

التَّواضُعُ: أنْ تُعْطِیَ النّاسَ ما تُحِبُّ أنْ تُعْطاهُ.

تواضع و فروتنى آن است که آنچه دوست دارى، دیگران درباره تو انجام دهند، تو هم همان را درباره دیگران انجام دهى.

یُسْتَحَبُّ غَرامَةُ الْغُلامِ فى صِغَرِهِ لِیَکُونَ حَلیماً فى کِبَرِهِ وَ یَنْبَغى لِلرَّجُلِ أنْ یُوَسِّعَ عَلى عَیالِهِ لِئَلاّ یَتَمَنَّوْا مَوْتَهَ.

بهتر است پسر را در دوران کودکى به کارهاى مختلف و سخت، وادار نمائى تا در بزرگى حلیم و بردبار باشد، و بهتر است مرد نسبت به اهل منزل خود دست و دل باز باشد و در حدّ توان رفع نیاز کند تا آرزوى مرگش را ننمایند.

 

لَیْسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فى کُلِّ یَوْم، فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً إسْتَزادَ اللهَ، وَ إنْ عَمِلَ سَیِّئاً إسْتَغْفَرَاللهَ وَ تابَ اِلَیْهِ.

از شیعیان و دوستان ما نیست، کسى که هر روز محاسبه نَفْس و بررسى اعمال خود را نداشته باشد، که اگر چنانچه اعمال و نیّاتش خوب بوده، سعى کند بر آنها بیفزاید و اگر زشت و ناپسند بوده است، از خداوند طلب مغفرت و آمرزش کند و جبران نماید.

ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن، فَیُلْهِمُهُ اللّهُ عَزَّ وَ جَلَّ الدُّعاءَ، إلاّ کانَ کَشْفُ ذلِکَ الْبَلاءِ وَشیکاً، وَ ما مِنْ بَلاء یَنْزِلُ عَلى عَبْد مُؤْمِن فَیُمْسِکُ عَنِ الدُّعاءِ إلاّ کانَ ذلِکَ الْبَلاءُ طَویلاً، فَإذا نَزَلَ الْبَلاءُ فَعَلَیْکُمْ بِالدُّعاءِ، وَ التَّضَرُّعِ إلَى اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ.

بلا و گرفتارى بر مؤمنى وارد نمى شود مگر آنکه خداوند جلّ و على بر او الهام مى فرستد که به درگاه بارى تعالى دعا نماید، و آن بلا سریع بر طرف خواهد شد، و چنانچه از دعا خود دارى نماید، آن بلا و گرفتارى طولانى گردد، پس هرگاه فتنه و بلائى بر شما وارد شود، به درگاه خداوند مهربان دعا و زارى نمائید.

ما فِى الْمیزانِ شَیْیءٌ أثْقَلُ مِنَ الصَّلاةِ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمّد.

در میزان الهى نیست عمل و چیزى، سنگین تر از ذکر صلوات بر محمّد و اهل بیتش (صلوات الله علیهم اجمعین).

قَلیلُ الْعَمَلِ مِنَ الْعاقِلِ مَقْبُونٌ مُضاعَفٌ وَ کَثیرُالْعَمَلِ مِنْ أهْلِ الْهَوى وَالْجَهْلِ مَرْدُودٌ.

اعمال شخص عاقل مقبول است و چند برابر اجر خواهد داشت گرچه قلیل باشد، ولى شخص نادان و هوسران گرچه زیاد کار و خدمت و عبادت کند پذیرفته نخواهد بود.

وَشَعْرُ الْجَسَدِ إذا طالَ قَطَعَ ماءَ الصُّلْبِ، وَأرْخىَ الْمَفاصِلَ، وَ وَرِثَ الضَّعْفَ وَالسِلَّ، وَ إنَّ النُّورَةَ تَزیدُ فِى ماءِالصُّلْبِ، وَ تُقَّوِى الْبَدَنَ، وَتَزیدُ فى شَخْمِ الْکُلْیَتَیْنِ، وَ تَسْمِنُ الْبَدَنَ.

موهاى بدن ـ زیر بغل و اطراف عورت ـ چنانچه بلند شود سبب قطع و کمبود آب کمر، سستى مفاصل استخوان و ضعف سینه و گلو خواهد شد، استعمال نوره سبب تقویت تمامى آن ها مى باشد.

ثَلاثَةٌ یَجْلُونَ الْبَصَرَ:

النَّظَرُ إلَى الخُضْرَةِ، وَ النَّظَرُ إلَى الْماءِالْجارى، وَ النَّظَرُ إلَى الْوَجْهِ الْحَسَنِ.

سه چیز بر نورانیّت چشم مى افزاید:

نگاه بر سبزه، نگاه بر آب جارى و نگاه به صورت زیبا

إنَّ الاْرْضَ لا تَخُلُو مِنْ حُجَّة، وَ أنَا وَ اللهِ ذلِکَ الْحُجَّةُ.

همانا زمین در هیچ موقعیّتى خالى از حجّت خدا نیست و به خدا سوگند که من خلیفه و حجّت خداوند هستم.

ألْمُؤْمِنُ مِثْلُ کَفَّتَىِ الْمیزانِ کُلَّما زیدَ فى ایمانِهِ زیدَ فى بَلائِهِ.

مؤمن همانند دو کفّه ترازو است، که هر چه ایمانش افزوده شود بلاها و آزمایشاتش بیشتر مى گردد.

إنَّما أمِرْتُمْ أنْ تَسْئَلُوا، وَ لَیْسَ عَلَیْنَا الْجَوابُ، إنَّما ذلِکَ إلَیْنا.

شماها مأمور شده اید که {از ما اهل بیت رسول الله (ص)} سؤال کنید، ولیکن جواب و پاسخ آنها بر ما واجب نیست بلکه اگر مصلحت بود پاسخ مى دهیم وگرنه ساکت مى باشیم.

ما ذِئْبانِ ضارِبانِ فى غَنَم قَدْ غابَ عَنْهُ رُعاؤُها، بِأضَرَّ فى دینِ مُسْلِم مِنْ حُبِّ الرِّیاسَةِ.

خطر و ضرر علاقه به ریاست براى مسلمان ، بیش از دو گرگ درنده اى است که به گله گوسفندى بدون چوپان حمله کنند.

الإیمانُ فَوْقَ الاْسْلامِ بِدَرَجَة، وَالتَّقْوى فَوْقَ الإیمانِ بِدَرَجَة، وَ الْیَقینُ فَوْقَ التَّقْوى بِدَرَجَة، وَ ما قُسِّمَ فِى النّاسِ شَیْیءٌ أقَلُّ مِنَ الْیَقینِ.

ایمان، یک درجه از اسلام بالاتر است،تقوى نیز، یک درجه از ایمان بالاتر. یقین، یک درجه از تقوى بالاتر و برتر مى باشد و درجه اى کمتر از مرحله یقین در بین مردم ثمره بخش نخواهد بود.

 

قال الامام موسی بن جعفر (ع) :

 

« وَجَدتُ عِلمَ الناس فی اَربعٍ :

 

1- اَوّلُها أن تَعرِفَ رَبَّکَ

 

2-وَالثّانیةُ أن تَعرِفَ ما صَنَعَ بکَ

 

3- وَ  الثّالثَةُ  أن  تَعـرِفَ  ما  أرادَ  مِـنکَ

 

4- وَ الرّابعَةُ أن تَعرفَ ما َیخرُجُکَ مِن دینِکَ .

 

 

امام موسی بن جعفر (ع) فرمودند :

 

« علومی را که مردم به آن نیاز دارند در چهار چیز یافتم :

 

1- اول اینکه خدای خودت را بشناسی .

 

2- بشناسی که خداوند با تو چه کار کرده است .

 

3- بشناسی که خداوند چه چیزی از تو می خواهد .

 

4- و بشناسی که چه چیزی تو را از دینت خارج می کند . »

وشَک دَعوَةً‌ وَ أسرَعُ إجابَةُ دُعاءُ المَرءِ لاِخیهِ‌ بِظَهرِ الغَیبِ.

 

دعایی که بیشتر امید اجابت آن می رود و زودتر به اجابت می رسد،‌ دعا برای برادر دینی است در پشت سر او.  

(اصول کافی،ج1 ،ص52)

َلمُومِنُ مِثلُ کفَّتی المیزانِ کلَّما زیدَ فی ایمانِهِ زیدَ فی بَلائِهِ

 

مومن همانند دو کفه ترازوست. هرگاه به ایمانش افزوده گردد، به بلایش نیز افزوده می گردد

( تحف العقول ص 408)

َن أرادَ أن یکنَ‌ أقوَی النّاسِ‌ فَلیتَوکل عَلی الله

 

هر که می خواهد که قویترین مردم باشد بر خدا توکل نماید.

(بحار الانوار، ج7 ، ص143)

 

امام موسی کاظم (ع) فرمودند:

مَن لَم یجِد لِلاساءَةِ مَضَضّا لَم یکن عِندَهُ لِلاِحسانِ مَوقعٌ.

کسی که مزه رنج و سختی را نچشیده ، نیکی و احسان در نزد او جایگاهی ندارد.

.

(بحارالانوار، جلد 78، ص333

 

 

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث امام موسی کاظم

احادیث

اختصاصی از فی توو احادیث دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث


احادیث

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:6

امام علی(ع)

قلب نوجوان، همچون ناکشته است ز هر چه در آن افکنده سود می پذیرد.

حضرت مهدی(عج)

من مایه امان اهل زمینم، چنان که ستارگان مایه امان اهل آسمان اند.

امام صادق(ع)

مطالعه بسیار و پیگیری در مسائل علمی باعث شکفتگی عقل و تقویت نیروی فکر و اندیشه است.

امام باقر(ع)

آن که بر خدا توکل کند، مغلوب نشود و آنکه به خدا توسل جوید شکست نخورد.

امام هادی(ع)

هر کس نهایت علاقه و نظرش را به تو ابراز نمود، تو نیز نهایت فرمانبرداری ات را به او ابراز دار.

حضرت علی(ع)

هر که آبروی خود را دوست دارد، باید از بگو و مگو پرهیز کند.

 

 


دانلود با لینک مستقیم


احادیث

احادیث امام جعفر صادق

اختصاصی از فی توو احادیث امام جعفر صادق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

احادیث امام جعفر صادق


احادیث امام جعفر صادق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)


تعداد صفحه:35

آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام در کلام امام جعفر صادق علیه السلام
امام جعفر صادق علیه السلام درباره آثار تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام گوید:
من سبح الله فى دبر الفریضة تسبیح فاطمة علیهاالسلام مائة مرة و اءتبعها ب (لا اله الا الله ) مرة ، غفر له (1271)
ترجمه :
هر کس پس از به جاى آوردن نماز واجب ، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام - که مجموعا صد مرتبه است - مورد تقدیس ‍ وئ تحمید قرار دهد و آن را با ذکر لا اله الا الله - یک مرتبه - به اتمام برساند، مورد عفو و آمرزش خداوند قرار مى گیرد.
و نیز در جاى دیگر فرماید:
من سبح فاطمة علیهاالسلام قبل اءن یثنى رجلیه ، بعد انصرافه من صلاة الغداة غفرالله له ، و یبداء بالتکبیر (1272)
ترجمه :
هر که بعد از نماز واجب و قبل از آنکه روى از قبله برگرداند، خداوند متعال را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام مورد تقدیس قرار دهد و تسبیح را با الله اکبر آغاز نماید، خداوند او را مورد عفو و بخشش قرار مى دهد. سید رضى الدین على بن طاووس (664 ه ) در کتاب فلاح السائل روایت دیگرى را از کتاب محمد بن على بن محبوب ، به نقل از عبدالله بن سنان ، از امام جعفر صادق علیه السلام نقل نموده که آن حضرت فرمود:
من سبح تسبیح فاطمة فى دبر المکتوبة من قبل اءن یبسط رجلیة ، اءوجب الله له الجنة (1273)
ترجمه :
هر که پس از اتمام نماز واجب و قبل از (روى برگرداندن از جانب قبله )، آنکه زانوهاى خود را از حالت (تشهد) نماز تغییر دهد، خداوند را به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام تقدیس نماید، خداوند بهشت را بر او واجب مى کند - یعنى او را در بهشت جاى مى دهد.
و قاضى نعمان مغربى (363 ه ) در کتاب دعائم الاسلام ، از امام صادق علیه السلام روایت نموده :
من سبح تسبیح فاطمة علیهاالسلام قبل اءن یثنى رجلیه من صلاة الفریضة غفر له (1274)
ترجمه :
هر کس پس از اتمام نماز واجب و قبل از آنکه حالت نماز را بر هم زند - در همان حالت نشسته و رو به قبله - تسبیح حضرت فاطمه را به جاى آورد گناهان او بخشیده مى شود.
همان طور که پیش از این گفتم ، ذکر - هر چه که باشد - راءسا نمى تواند موجب بخشش گناهان و ورود در بهشت باشد و به نظر نگارنده چنین امرى با مسلمات شریعت همخوانى ندارد زیرا خداوند متعال در قرآن کریم ، براى غفران و بخشش گناهان بندگان ترتیب خاصى معین نموده و در آیات متعدد تصریح کرده است که بعد از تحقق آن امور غفران و بخشش الهى نصیب گناهکاران مى گردد.
برخى از این آیات عبارتند از:
من تاب من بعد ظلمه و اءصلح فان الله یتوب علیه ، ان الله غفور رحیم (1275)
من عمل منکم سوءا بجهالة ، ثم تاب من بعده ، و اءصلح ، فانه غفور رحیم (1276)
الذین عملوا السیئات ، ثم تابوا من بعدها، و آمنوا، ان ربک من بعدها لغور رحیم (1277)
ثم تابوا من بد ذلک و اءصلحوا، ان ربک من بعدها لغور رحیم (1278)
انى لغفار لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدى (1279)
همان گونه که مشاهده مى کنید در این آیات دو مرحله خاص براى بخشش ‍ گناهان پیش بینى شده است :
1 -
توبه
2 -
اصلاح اعمال و افعال
و در صورت تحقق این دو امر است که خداوند متعال گناهان ما را مى بخشد، مقام ربوبى خودش در همین آیات بر این ترتیب تاءکید و تصریح نموده سپس مى فرماید:
(
ان ربک من بعدها لغفور رحیم )(1280)
و یا مى فرماید:
(
انى لغفار لمن تاب و...)(1281)
بنابراین ملاک غفران و چگونگى آن در کلام قرآن مجید کاملا واضح و مشخص است .
فصل سوم : آموختن تسبیح به کودکان 
امام صادق علیه السلام فرماید: انا ناءمر صبیاننا بتسبیح فاطمة الزهرا علیهاالسلام کما ناءمرهم بالصلاة فالزمه ، فانه ما یلزمه عبد فشقى (1282)
ترجمه :
ما به کودکانمان همان طور به ذکر تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام امر مى کنیم که به نماز امر مى کنیم .
فصل چهارم : زنان و تسبیح 
حدیث پیامبر 
رسول خدا به زنان مهاجر فرمودند:
علیکن بالتسبیح و التهلیل و التقدیس ، و لا تغفلن فتنسین الرحمة ، و اءعقدن بالانامل ، فانهن مسئولات مستنطقات (1283)
ترجمه :
بر شما باد اذکار تسبیح و تهلیل و تقدیس و از آن غفلت نکنید تا رحمت شما را فرا گیرد و با انگشتان آنها را شمارش کنید که مورد سؤ ال واقع مى شوید و باید پاسخگوى آن باشید.
سخن امام باقر علیه السلام 
امام محمدباقر علیه السلام فرماید:
اذا سبحت المراءة عقدت على الانامل لانهن مسئولات (1284)
ترجمه :
هرگاه زنى به تسبیح خداوند مشغول شد آنها را به وسیله انگشتان خود شمارش کند، زیرا درباره کم و زیاد و تعداد آنها مسئول مى باشد.
فصل پنجم : وسیله شمارش اذکار و تسبیحات  
قدر متیقن از مجموعه روایات این باب آن است که حضرت فاطمه علیهاالسلام در ابتدا به وسیله گره هایى که بر نخى پشمینه زده بود تعداد اذکار را شمارش مى نمود، و بعد از شهادت حمزه سیدالشهداء، از تربت آن حضرت دانه هایى ساخته و با نخى به یکدیگر متصل نموده ، شمارش اذکار را بدان وسیله انجام مى داده است . پس از شهادت جانسوز امام حسین علیه السلام دوستداران آن حضرت ، براى اظهار محبت خود به آن بزرگ مرد تاریخ بشریت ، وسیله شمارش اذکار را از تربت آن حضرت ساختند.
احادیث امام صادق علیه السلام 
امام جعفر صادق علیه السلام در این مورد فرماید:
من سبح بسبحة من طیق قبر الحسین علیه السلام تسبیحة ، کتب الله اءربعمائة حسنة ، و محى عن اءربع مائة سیئة ، و قبضت له اءربعمائة حاجة ، و رفع له اءربعمائة درجة ؛ ثم قال : و تکون السبحة بخیوط زرق ، اءربعا و ثلاثین خرزة ، و هى سبحة مولاتنا فاطمة الزهراء علیهاالسلام ، لما قتل حمزة علیه السلام عملت من طین قبرة سبحة تسبح بها بعد کل صلاة (1285)
ترجمه :
هر که تسبیح را به وسیله آنچه که از تربت امام حسین علیه السلام ساخته شمارش کند، خداوند چهارصد حسنه براى او ثبت مى کند و چهارصد گناه از او مى بخشد و چهارصد حاجت او را برآورده مى سازد و درجات او را چهارصد مرتبه بالا مى برد. سپس امام علیه السلام مى فرماید:
تسبیح در ابتدا تابیده شده از رشته اى پشم بود که حضرت فاطمه علیهاالسلام گره هایى در آن زده بود ولى هنگامى که عموى پیامبر حمزة بن عبدالمطلب به شهادت رسید آن حضرت از تربت آن شهید تسبیحى ساخت .
سخن امام کاظم علیه السلام 
امام موسى کاظم علیه السلام فرماید:
لا یستغنى شیعتنا عن اءربع : خمرة یصلى علیها، و خاتم یتختم به ، و سواک یستاک به ، و سبحة من طین قبر الحسین علیه السلام فیها ثلاث و ثلاثون حبة متى قبلها، فذکرالله ، کتب له بکل حبة اءربعون حسنة ، و اذا قلبها ساهیا یعبث بها، کتب له عشرون حسنة (1286)
ترجمه :
شیعه ما از چهار چیز بى نیاز مى باشد:
سجاده اى که در آن نماز بگزارد، انگشترى که در دست کند، مسواکى که با آن به نظافت دندانها بپردازد، و تسبیحى که از تربت امام حسین علیه السلام ساخته باشد و در آن سى و سه دانه باشد، پس اگر با آن ذکر بگویید براى هر دانه اش چهل حسنه نوشته مى شود و اگر ذکر نگوید و آن را فقط بگرداند، براى او بیست حسنه نوشته مى شود.
سخن صاحب الامر حجة بن الحسن عجل الله تعالى فرجه الشریف
ملامحسن فیض کاشانى مى گوید:
ففى التهذیب بسند صحیح عن صاحب الامر:
(
اءن السبحة من التربة الحسینیة ) اءفضل شى ء یسبح به ، و اءن المسبح بها ینسى التسبیح و یدیر السبحة فیکتب له ذلک التسبیح (1287)
ترجمه :
در کتاب تهذیب تاءلیف شیخ طوسى (460 ه )، به سند صحیح از حضرت بقیة الله الاعظم روایت شده :
تسبیحى که دانه هاى آن از تربت امام حسین علیه السلام باشد، بهترین وسیله اى است که مى توان اذکار را با آن شمارش کرد زیرا کسى که آن را در دست داشته باشد، حتى اگر ذکر تسبیح را فراموش کند و آن را در دستانش ‍ بچرخاند، ثواب تسبیح براى او نوشته مى شود.
فصل ششم : تسبیحات حضرت فاطمه علیهاالسلام 
برخى از تسبیحات منسوب به حضرت فاطمه علیهاالسلام در این فصل گرچه به سند صحیح و معتبر روایت نشده اند و به لحاظ فنى ، درباره صحت انتساب آنها به حضرت فاطمه علیهاالسلام تردید وجود ندارد، ولى با توجه به محتوا و مضامین عالى آنها - نه به عنوان تسبیح حضرت زهرا علیهاالسلام ، بلکه به عنوان ذکرى از اذکار خداوند متعال که مى تواند یاد خداوند را در دلها زنده کند - به جاى آوردن آنها را، در هر حال و موقعیتى که مقدور بود، توصیه مى کنم .
تسبیح اول 
ابوسعید مدائنى از اصحاب امام صادق علیه السلام گوید: نزد امام جعفر صادق علیه السلام رفته و از آن حضرت خواستم تا تسبیح حضرت فاطمه و على علیهماالسلام را به من بیاموزد، امام فرمود: آن تسبیح عبارت است از:
سبحان ذى الجلال الباذخ العظیم ، سبحان ذى العز الشامخ المنیف ؛ سبحان ذى الملک الفاخر القدیم ؛ سبحان ذى البهجة و الجمال ؛ سبحان من تردى بالنور و الوقار؛ سبحان من یرى اءثر النمل فى الصفا و وقع الطیر فى الهواء (1288)
ترجمه :
پاک و منزه است خداوندى که جلال و بزرگى از آن اوست ؛ پاک و منزه است خداوندى که عزت و سربلندى و سرافرازى از آن اوست ؛ پاک و منزه است خداوندى که بهجت و جمال و زیبایى از آن اوست ؛ پاک و منزه است آنکه نور و وقار تعلق به او دارد؛ پاک و منزه است آنکه ردپاى مورچه را روى سنگ صاف ، و گذر پرنده را در آسمان بیکران مى بیند و همه چیز در محضر و منظر او قرار دارد.
تسبیح دوم 
این تسبیح جزء اذکارى است که روایت شده حضرت فاطمه علیهاالسلام در روزهاى سوم هر ماه به جاى مى آورده است :
سبحان من استنار بالحول و القوة ؛ سبحان من احتجب فى سبع سماوات فلا عین تراه ؛ سبحان من اءذل الخلائق بالموت ؛ و اءعز نفسه بالحیاة ؛ سبحان من یبقى و یفنى کل شى ء سواه ؛ سبحان من استخلص ‍ الحمد لنفسه و ارتضاه ؛ سبحان الحى العلیم ؛ سبحان الحلیم الکریم ؛ سبحان الملک القدوس ، سبحان العلى العظیم ؛ سبحان الله و بحمده (1289)
ترجمه :
پاک و منزه است کسى که با نیرو و قوت خویش جهان را منور ساخت ؛ پاک و منزه است کسى که در آسمانهاى هفتگانه مستور شده و چشمى قدرت دیدار او را ندارد؛ پاک و منزه است کسى که بندگان را با مرگ ذلیل ساخت و خود را با زندگى جاویدش عزت بخشید؛ پاک و منزه است کسى که باقى مى ماند و هر آنچه غیر اوست فانى مى گردد؛ پاک و منزه است کسى که حمد و ستایش مخصوص اوست و از آن راضى و خشنود مى گردد، پاک و منزه است خداوند زنده دانا به همه اسرار؛ پاک و منزه است کسى که مالک همه چیز و مقدس است ؛ پاک و منزه است خداوندى که برتر و بزرگتر از هر چیز مى باشد؛ و حمد و ستایش فقط مخصوص اوست .
تسبیح سوم 
سبحان ذى العز الشامخ المنیف ، سبحان ذى الجلال البادخ العظیم ؛ سبحان ذى الملک الفاخر القدیم . و الحمدلله الذى بنعمته بلغت ما بلغت من العلم به ، و العمل له ، و الرغبة الیه ، و الطاعة لامره . الحمدالله الذى لم یجعلنى جاحدا لشى ء من کتابه ، و لا متحیرا فى شى ء من اءمره .
و الحمدلله الذى هدانى الى دینه ، و لم یجعلنى اءعبد شیئا غیره (1290)
ترجمه :
پاک و منزه است خداوندى که عزت و سربلندى و سرافرازى از آن اوست ؛ پاک و منزه است خداوندى که جلال و بزرگى از آن اوست ؛ پاک و منزه است خداوندى که فرمانروایى بزرگ و دیرینه از آن اوست . حمد و سپاس ‍ براى خداوندى که به سبب نعمتهاى بیکرانش علم پیدا کرده کردم ، به آنها عمل کردم ، و به سوى او رغبت نمودم ، و امر او را اطاعت کردم . حمد و سپاس براى خداوندى است که مرا از مخالفت با آنچه که در کتابش به آن فرمان داده بازداشت ، و در هیچ امر خود متحیر و سرگردانم نساخت . و حمد و سپاس مخصوص خداوندى است که مرا به سوى دینش هدایت کرد و از عبادت و پرستش غیرخودش بازداشت .
تسبیح چهارم 
رسول خدا صلى الله علیه و آله به حضرت فاطمه و على علیهماالسلام فرمودند: سخنانى است که جبرئیل به من آموخته و من آن را به شما مى آموزم و فرمود:
تسبحان فى دبر کل صلاة عشرا، و تحمدان عشرا، و تکبران عشرا (1291)
ترجمه :
پس از اتمام نمازهاى واجب ، ده مرتبه سبحان الله و ده مرتبه الحمدلله و ده مرتبه الله اکبر بگویید.
تسبیح مشهور حضرت فاطمه علیهاالسلام 
امام على بن ابى طالب و امام جعفر صادق علیهماالسلام گویند:
تسبیح فاطمه علیهاالسلام هو:
الله اکبر اءربع و ثلاثون مرة ، و سبحان الله ثلاث و ثلاثون مرة ، و الحمدلله ثلاث و ثلاثون مرة (1292)
ترجمه :
تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام عبارت است از:
الله اکبر سى و چهار مرتبه
سبحان الله ، سى و سه مرتبه
الحمدلله ، سى و سه مرتبه .
تذکراتى درباره تسبیح مشهور حضرت فاطمه علیهاالسلام 
تذکر اول : در تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام ابتدا از الله اکبر آغاز مى کنیم و سپس الحمدلله و در آخر ذکر سبحان الله به جاى مى آوریم .
و در اکثر روایات خصوصا روایاتى که از طریق امام صادق علیه السلام نقل شده چنین آمده است ، برخى از این روایات عبارتند از:
قال الصادق علیه السلام عند السؤ ال عن التسبیح :
تبداء بالتکبیر، ثم التحمید، ثم التسبیح (1293)
ترجمه :
شروع کن با الله اکبر و سپس الحمدلله و بعد سبحان الله .
تذکر دوم : در برخى روایات تعداد هر سه ذکر، سى و سه مرتبه ذکر شده است که به نظر مى رسد ناشى از اشتباه راوى یا ناسخ باشد زیرا اکثر روایات تکبیر را سى و چهار مرتبه ذکر کرده اند و تمام علما نیز تکبیر را سى و چهار مرتبه دانسته اند.
تذکر سوم : در برخى روایات آمده است که ابتدا - پس از تکبیر - حمد و سپس سبحان الله گفته مى شود، در حالى که در برخى روایات دیگر، تسبیح بر تحمید مقدم شده است ، و به نظر نگارنده و با توجه به اینکه در بین هر دو گروه از روایات ، احادیث صحیح و معتبر وجود دارد، لذا فرقى نمى کند که کدام یک از این دو قبل از دیگرى گفته شود. والله العالم .
تذکر چهارم : توصیه مى شود که به هنگام تسبیح حضور و قلب داشته باشیم تا از آثار پرخیز تسبیح حضرت زهرا بهره مند شویم .
تذکر پنجم : به هنگام تسبیح ، در شمارش تعداد ذکرها دقت شود تا حتما به همان تعدادى که گفته شده ادا گردد.
تذکر ششم : چنانچه پس از اتمام تسبیح شک کردیم که آیا تعداد اذکار را درست گفته ایم یا نه ، با توجه به قاعده فراغ به شک مذکور توجه نکرده و بنا را بر صحت مى گذاریم ، گرچه در برخى از روایات ضعیف توصیه شده که تسبیح تکرار شود. و خداوند عالم تر است .
تذکر هفتم : در اثناى تسبیح از انجام کارهاى دیگر خوددارى شود تا مبادا تمرکز ما در حال ذکر از بین رفته و فواید ذکر منتفى شود.
تذکر هشتم : توصیه شده است که تسبیح بعد از نماز، بلافاصله پس از سلام گفته شود، و این توصیه در روایات متعدد وارد شده است .
تذکر نهم : در روایات توصیه شده است که بعد از اتمام تسبیح ، ذکر لا اله الا الله نیز گفته شود.
تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام بهترین تعقیب براى نمازهاى واجب
امام صادق علیه السلام در این باره فرماید:
من سبح الله فى دبر الفریضة قبل اءن یثنى رجلیه تسبیح فاطمة ، و اتبعها ب لا اله الا الله مرة واحدة ، غفر له (1294)
ترجمه :
هر که پس از به جاى آوردن نماز واجب خود و قبل از درازکردن پاهایش - یعنى برهم زدن حالت نماز - تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جاى آورد و در انتهاى آن یک مرتبه لا اله الا الله بگوید، مشمول مغفرت خداوند واقع مى شود.
شیخ طوسى گوید: هرگاه پس از نماز واجب ، سلام دادى ، تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را ترک مکن .(1295)
و شیخ بهائى گوید: بهترین تعقیب ها براى نماز واجب ، تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام است .(1296)
و نظیر این سخنان از تمامى فقهاى شیعه صادر شده است .
امام صادق علیه السلام در روایت دیگرى فرماید:
تسبیح فاطمة الزهرا علیهاالسلام فى دبر کل صلاة اءحب الى من اءلف رکعة فى کل یوم (1297)
ترجمه :
تسبیح فاطمه زهرا علیهاالسلام بعد از نماز واجب در نزد من محبوبتر است از هزار رکعت نماز در هر روز.
تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام قبل از خواب
روایت شده که على علیه السلام به مردى از قبیله بنى سعد به نام ابن اعبد فرمود: آیا مى خواهى مقدارى از حالات فاطمه را در آن زمانى که در خانه من بود، براى تو بیان کنم ؟
او با وجود اینکه از محبوبترین اشخاص در نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله بود ولى خدمتکارى نداشت و خود کارهاى منزل را انجام مى داد، او با مشک آب مى آورد تا آنجا که اثر بند آن در شانه و سینه او باقى مانده بود و آنقدر خانه را جارو کرد که غبار تمام لباسهایش را در بر گرفته بود، و آنقدر در زیر دیگ غذا آتش افروخته بود که لباسهایش رنگ عوض کرده و بوى دود مى داد؛ هنگامى که سختى هاى او بیشتر شد، به او گفتم : چرا نزد پیامبر نمى روى و از او کنیزى نمى خواهى تا در کارهاى خانه به تو کمک کند؟
فاطمه علیهاالسلام به نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله رفت تا در این باره با وى سخن بگوید، ولى از آن جهت که اشخاصى نزد پیامبر بودند، چیزى نگفته به خانه بازگشت .
پیامبر که دریافته بود فاطمه براى عرض حاجتى به نزد وى آمده ، صبح روز بعد به نزد ما آمد و از فاطمه درباره علت مراجعه روز گذشته اش سؤ ال نمود. و من آنچه را که بین خودم و فاطمه صحبت شده بود، به رسول خدا صلى الله علیه و آله عرض کردم .
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: فعلا کنیزى در اختیار ندارم ، اگر خدا بخواهد به زودى به جنگ مى رویم و اگر کنیزى غنیمت گرفتم به تو خواهم داد ولى بهتر از خدمتکار آن است که هرگاه مى خواهید در بستر خویش ‍ بخوابید، سى و چهار بار الله اکبر و سى و سه بار الحمدلله و سى و سه بار سبحان الله بگویید که آن براى شما بهتر است .
در این حال فاطمه سه بار گفت : از خدا و رسولش راضى شدم و چنین خواهم کرد.(1298)
روایات مربوط به توصیه به تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلامقبل از خواب
شیخ بهائى گوید:
مشهور است که تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام در دو هنگام مستحب است :
1 -
بعد از نمازهاى واجب
2 -
قبل از خواب .(1299)
امام صادق علیه السلام درباره تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام به هنگام خواب فرماید:
من بات على تسبیح فاطمة علیهاالسلام کان من الذاکرین الله کثیرا (1300)
ترجمه :
هر که به هنگام خواب تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام را به جاى آورد از کسانى محسوب مى شود که خداوند را ذکر کثیر گفته اند.
علت اشتهار این تسبیح به نام حضرت فاطمه علیهاالسلام 
قاضى نعمان مغربى (363 ه ) گوید:
علت اشتهار این تسبیح به نام حضرت فاطمه علیهاالسلام آن است که آن حضرت پس از آموختن تسبیح از رسول خدا صلى الله علیه و آله همواره بر آن مداومت مى نمود و هرگز آن را ترک نمى کرد و همین امر باعث گردید که این تسبیح به نام حضرت فاطمه مشهور شود.(1301)
تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام ، براى رهایى از گرفتاریها و فقر
از امام صادق علیه السلام روایت شده :
من سبح الله کل یوم ثلاثین مرة دفع الله تبارک و تعالى عنه سبعین نوعا من البلاء اءدناها الفقیر.(1302)
ترجمه :
هر کس در روز سى مرتبه خداوند را تسبیح گوید: خداى تبارک و تعالى هفتاد نوع بلا را از او دفع مى کند که کمترین آنها فقر است .
از ابوهریره روایت شده است :
فقیران نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله مى آمدند و از نادارى خویش ‍ گلایه مى کردند، پس رسول خدا صلى الله علیه و آله به آنان مى فرمود:
بعد از هر نماز سى مرتبه سبحان الله و سى مرتبه الحمدلله و سى مرتبه الله اکبر بگویید.
ابوهریره مى گوید: بین مسلمانان اختلاف واقع شد زیرا برخى از آنها مى گفتند که رسول خدا صلى الله علیه و آله تکبیر را سى و چهار مرتبه فرموده اند. پس نزد رسول خدا صلى الله علیه و آله برگشتیم و از ایشان در این باره سؤ ال کردیم آن حضرت فرمود: هر یک از سبحان الله ، و الحمدلله ، و لا اله الا الله ، و الله اکبر، را سى و سه مرتبه بگویید.(1303)
تسبیح حضرت فاطمه علیهاالسلام به هنگام خروج براى سفر 
از امام صادق علیه السلام روایت شده است :
برادران رسول خدا صلى الله علیه و آله به نزد او آمده و گفتند: قصد کرده ایم براى تجارت به شام عزیمت کنیم ، به ما بیاموز که چگونه بگوییم .
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: در هر شب پس از به جاى آوردن نماز عشا، هنگامى که براى خواب به بستر مى روید تسبیح فاطمه زهرا را خوانده و پس از آن آیة الکرسى را تلاوت کنید تا از همه گزندها در امان باشید.
بردران رسول خدا پس از سفر مى گفتند: با عمل به این آموزش ، از همه آسیب ها نجات یافته و گزندى به ما نرسید.(1304)
این روایت طولانى است و ما بخش مورد نیازمان را ترجمه کردیم و تمام متن را براى استفاده محققین در پاورقى مى آوریم .
و س

دانلود با لینک مستقیم


احادیث امام جعفر صادق